🍃و باز هم شهیدی از جنس رمضانِ خدا. پریدنی با لب تشنه و پروازی با بال های مشتاق به جمال #قمر_بنی_هاشم. شهر #شهید پرورتان، تورا اینگونه بار آورده بود که دل به دل شهدا بدهی و ره آن هارا در پیش بگیری...
🍃حتی خود آن ها عاشقانه ها را برای تو و همسرت رقم زدند ؛خاطره ی شهدا را جمع آوری میکردی و در حین خدمت هایت با دختر شهیدی ملاقات کردی. برای مصاحبه رفته بودی اما تا فهمیدی شهید؛ دختری دارد از ذهنت گذشته بود که تو #دامادِ شهید بشوی.
🍃خود شهدا واسطه ی ازدواجت شدند و یاری خدایی نصیبِ دل صاف و صادق تو شد. این اواخر تلاش هایت برای رفتن به #سوریه به ثمر نشسته بود اما گفتی تا برای همسرم سقفی نسازم؛ جایی نمیروم. ماندی؛ خانه ای ساختی و خودت رفتی!...
🍃ندانستی وقتی خبر شهادتت را به همسرت میدهند خشت به خشت آن خانه خاطرات تورا فریاد میزند و قلب بیقرارش را به بازی میگیرد. اینها اما نتوانست تورا آرام کند و در نهایت تو؛ گمشده ی خود را میان #شام یافتی؛ میان غربت سوریه در مقابل بانوی #کربلا، سر به سجده فرو آوردی و عمه ی سادات مدال نوکری را به گردنت آویخت...
🍃گویا با آقا #ابالفضل عهد بسته بودی که عباس شوی برای خواهرش و اینگونه شد که لحظه ی آخر در دامان مولایِ سقا پرواز کردی و معنا کردی #عاشقانه ترین عبارت #مدافعان_حرم را:
" #کُلُنا_عَباسُکَ_یا_زِینَب "♡
✍️نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #مهدی_اسحاقیان
📅تاریخ تولد : ۱٣۵٨
📅تاریخ شهادت : ٢۰ خرداد ۱٣٩۵
🕊محل شهادت : سوریه
🌹مزار شهید : گلزار شهدای اسلام آباد
#گرافیست_الشهدا
🌐 @sangareshohadababol
بسم رب الزینب(س)💛
🍃شلوغیِ دنیا، گرد میشود بر دل مینشیند و ارام ارام تار میکند چشم های وجودت را... میان این شلوغی ها تنها غوغای اهل معرفت است که میشود همان تافته ی جدا بافته؛ آنچنان سیاهی هارا از وجودت میزداید که گویی چشم هایت دید تازه ای یافته اند!
🍃عبدالکریم همان اهل معرفت بود؛ جوانی رشید که تبسم همیشگی اش جان میبخشید امیدت را، میشد مردانگی را در چشم هایش دید زمانی که در اوج جوانی چشم بر تعلقاتش بست و دل سپرد به جبهه و جنگ....
🍃اصلا خود به تنهایی معلم آموختن عشق بود! تمامی قدم هایش در جاده ی زندگی را نذر رضای خدا کرده بود. صدای #اذان را که میشنید به سوی خالقش میرفت و #عاشقانه به جا میاورد رسم بندگی اش را...
🍃ایات قران را نیز با جانش تلاوت میکرد و سبقت میگرفت در نشان دادن دلدادگی اش. تمامی این ها زمینه شد برای نوکر #عمه_سادات شدن! #غیرت شیعه تاب نمی اورد اسیرشدن بانوی صبر را...
🍃برای دفاع از حرم ال الله راهی سوریه شد. شهری که جای جایش تداعی کننده روضه های جانسوز اسارت است. رفت تا عباس بشود برای حضرت زینب(س) و چه خوب راهی را برگزید، چه خوب به چشم امد و دست خدا اورا به عنوان فداییِ خواهرحسین(ع) نزد خود برد...
🍃تویی که محضر اربابت ابرومند شدی شفاعت میکنی گنهکاران زمینی را؟!
✍️نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #عبدالکریم_اصل_غوابش
📅تاریخ تولد : ٢۵ دی ۱٣۴٨
📅تاریخ شهادت : ۱٩ تیر ۱٣٩۴
🕊محل شهادت : تدمر_سوریه
🌹مزار شهید : گلزار شهدای اهواز
#گرافیست_الشهدا
@sangareshohadababol
✨بسم ربّ الزهرا(س)
🍃از غیرتمندان نسل اول انقلاب بود. از آنهایی که نه #انقلاب را دیده بودند و نه در جبههها توانسته بودند حماسه آفرینی کنند. اما این روزها که دشمن سرزده میآید و بر کوس جنگ میخوانَد، اینها از سابقونِ رسیدن به خط مقدم هستند.
🍃عضو نیروی زمینی سپاه بود. همسرش هم از سختی های زندگی با او گاه بود، اما #عاشقانه دست در دست او گذاشت تا ادامه راه را باهم طی کنند. مراسمی ساده بعد از بازگشتشان از حج، آنها را آماده بندگی کرد. سالهای باهم بودنشان کوتاه بود. به قول همسرش: هشت سال دفاع مقدس
🍃بهمن سال ۸۸، فرشتهای کوچک به رویشان لبخند زد و زندگی منظرهای دیگر از زیباییهای پاکش را، در قاب چشمان آنها به تصویر کشید.
✨واما وداع...؛ وداع همیشه جانکاه است. سنگینی کوه را بر قلبت حس میکنی، آنگاه که میدانی این وداع، وداعِ آخر است و این رفتن را بازگشتی در پیش نیست. آخرین نگاهها را به همسر و دخترکش، ریحانه سادات، انداخت. این، مأموریتی بود برای مقابله با گروهک تروریستی پژاک، بر بلندای کوهها. همانجا که آسمان نزدیکتر است. ارتفاعات جاسوسان، سکوی پرواز سید محمود بود.🕊
✍️نویسنده: #محدثه_کربلایی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #سید_محمود_موسوی
📅تاریخ تولد : ۱٣۶۰
📅تاریخ شهادت : ۱٣ شهریور ۱٣٩۰
🕊محل شهادت : سردشت
🌹مزار شهید : آرامگاه شهدای کمانگر کلای مرکزی
@sangareshohadababol
نگاهت #برق درخشانی داشت
#دلت بزرگ بود به بزرگی آسمان
نجوای #شبانه ات با پروردگار زیبا بود
و چهره ات #معصوم و پاک
اما در سر آرزوی #پرواز داشتی
پروازی #عاشقانه تا خدا
و سرودی آسمانی، یا زینب (س)
و چه زیبا لبیک گفتی
و ما #هنوز مانده ایم در زمین
#شهید #بابک_نوری
#شهید_مدافع_حرم
@sangareshohadababol
سنگر شهدا
"نرخ رفتن به سوریه چند است
قدر دل کندن از دو فرزند است"
🍃شنیده ایم دختران بابایی اند؛ اصلا تکیه گاهشان شانه های محکم پدرانشان است و زمانی که دلگیر میشوند؛ سر بر آنان فرو آورده و در آغوش #پدر آرام میگیرند.
🍃دختران شما را که دیگر نگویم. هنگام رفتن دست هایشان را گره زده بودند به پاهای پدر که مبادا روزی حسرت این آغوش بر دل کوچکشان بماند. طاقت نداشتی جسارت را به سه ساله ی #ارباب ببینی و هر چه داشتی جا گذاشتی و تنها با دلی بیقرار از سه ساله ی خودت گذشتی و روانه ی حرم رقیه ی ارباب شدی.
🍃برای رفتنت اما کسب اجازه لازم بود. پدرت راضی نبود و همین تورا بیتاب تر کرده بود. دختر شش ساله ات وقتی فهمید برای نذری که به سوریه داشتی؛ از اسلامشهر تا #قم را پیاده رفتی، با شیرین زبانی پدربزرگ را راضی کرد و نوای رفتنِ تورا به دلش انداخت.
🍃رضایت مادر را نیز به ائمه سپردی و چه خوب ممکن کردند آرزوی ناممکنِ همیشگی ات را. راهی شدی و مادرت تنها پسرش را نذر پیکر بی کفن #حسینِ فاطمه(س)کرد به جبران روزهایی که در #کربلا نبود تا یاریش کند. نهایت داستان #عاشقانه ات شد شهادت🕊
🍃حوالیِ افطار و لحظات زیبای میهمانی خدا ؛ در یازدهم ماه مبارک رمضان؛ روسفید شدی و همنشین همیشگیِ سفره ی خدا. و این است عاقبت #پرهیزگاران.
✍️نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #سید_مصطفی_صادقی
📅تاریخ تولد : ۱٨ دی ۱٣۵٩
📅تاریخ شهادت : ۱۶ خرداد ۱٣٩۶
🕊محل شهادت : حماء_سوریه
#گرافیست_الشهدا
@sangareshohadababol
🍃در #خرداد متولد شد، تا زودتر از تابستان به قلبِ خانواده گرما ببخشد... پسری متولدِ #هشتمین روزِ خردادماه
🍃پدر عاشق #چمران بود و جنگ های نامنظمش و دل سپرده به طنینِ روح نواز دعای کمیل در جبهه ها...پس نامش را در شناسنامه #مصطفی گذاشتند و بر زبان خواندند کمیل
🍃خو گرفته با #هیئت و #اشک رشد کرد و بزرگ شد...دیپلم گرفت و در رشته کامپیوتر ادامه تحصیل داد اما چیزی از عشقش به #دانشگاه_امام_حسین (ع) کم نشد. سرانجام در ماهِ دوم آموزشیِ سربازی جذب #سپاه شد
🍃برای کمیل اما اینجا پایانِ راه نبود...حالا همه تلاشش رفتن به یگانِ ویژه #صابرین بود. میخواست در بالاترین قله خدمت بایستد و جان فشانی کند. عضو صابرین شد و #عاشقانه خدمت میکرد.
🍃آرزوی شهادت به دل داشت...در زیباترین لحظات زندگی اش هم #شهادت را طلب میکرد
🍃خبر رسید گروهِ #پژاک پا درون کشور گذاشته...یگانِ صابرین برای کوتاه کردن دستِ متجاوزان راهی #غرب شدند. و در این میان کمیل و چندین تن از همرزمان آماده #پرواز بودند...
🍃به تاسی از #مادرِ_بی_نشان(س) تیر به پهلویش نشست و روح از تنش پر کشید. کمیل، #مدافع_وطن شد
🍃امروز هم برای این وطن، مدافعانی #سفید_پوش قد علم کرده اند تا حافظِ جانِ مردم سرزمینشان باشد
#میلادت_مبارک ، مدافع وطن⚘
✍️نویسنده : #زهرا_قائمی
به مناسبت سالروز #تولد #شهید #کمیل_صفری_تبار
📅تاریخ تولد : ۹ خرداد ۱۳۶۷
📅تاریخ شهادت : ۱۶ شهریور ۱۳۹۰
🥀مزار شهید : بابل
#گرافیست_الشهدا
@sangareshohadababol
"نرخ رفتن به سوریه چند است
قدر دل کندن از دو فرزند است"
🍃شنیده ایم دختران بابایی اند؛ اصلا تکیه گاهشان شانه های محکم پدرانشان است و زمانی که دلگیر میشوند؛ سر بر آنان فرو آورده و در آغوش #پدر آرام میگیرند.
🍃دختران شما را که دیگر نگویم. هنگام رفتن دست هایشان را گره زده بودند به پاهای پدر که مبادا روزی حسرت این آغوش بر دل کوچکشان بماند. طاقت نداشتی جسارت را به سه ساله ی #ارباب ببینی و هر چه داشتی جا گذاشتی و تنها با دلی بیقرار از سه ساله ی خودت گذشتی و روانه ی حرم رقیه ی ارباب شدی.
🍃برای رفتنت اما کسب اجازه لازم بود. پدرت راضی نبود و همین تورا بیتاب تر کرده بود. دختر شش ساله ات وقتی فهمید برای نذری که به سوریه داشتی؛ از اسلامشهر تا #قم را پیاده رفتی، با شیرین زبانی پدربزرگ را راضی کرد و نوای رفتنِ تورا به دلش انداخت.
🍃رضایت مادر را نیز به ائمه سپردی و چه خوب ممکن کردند آرزوی ناممکنِ همیشگی ات را. راهی شدی و مادرت تنها پسرش را نذر پیکر بی کفن #حسینِ فاطمه(س)کرد به جبران روزهایی که در #کربلا نبود تا یاریش کند. نهایت داستان #عاشقانه ات شد شهادت🕊
🍃حوالیِ افطار و لحظات زیبای میهمانی خدا ؛ در یازدهم ماه مبارک رمضان؛ روسفید شدی و همنشین همیشگیِ سفره ی خدا. و این است عاقبت #پرهیزگاران.
✍️نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #سید_مصطفی_صادقی
📅تاریخ تولد : ۱٨ دی ۱٣۵٩
📅تاریخ شهادت : ۱۶ خرداد ۱٣٩۶
🕊محل شهادت : حماء_سوریه
#گرافیست_الشهدا
@sangareshohadababol
💢 #عکس_دو_نفره
.
▪️همسر سردار شهید صمد اسودی :
بجز عکسهای عروسیمون هر وقت بهش میگفتم صمد بیا باهم عکس دوتایی بگیریم ، میخندید و به شوخی می گفت عکس منو بذار پیش عکس خودت ؛ دو نفره میشه.
.
💢بعد از شهادتش، در عالم رویا یک شب خواب دیدم که به من گفت، من اینجا همنشین حضرت ابوالفضل هستم تو نگران من نباش"
.
#عاشقانه
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
💠 @hafttapeh
@sangareshohadababol
💢 بعضی وقت ها با یک تیر ۲ نفر شهید میشدند! آری ؛ همسر #شهید خود #شهید است !!!
.
.
▫️ #خاطره یک روز بهش گفتم :
رحیم تو مثلا فرمانده ای ، چقدر دیر به دیر
بهمون سر میزنی و میای خونه ...!
ناراحت شد و رو بهم کرد و گفت:
خانم دیگه به من نگو فرمانده ...
من ته مانده ممممممم .
دیگه بهم فرمانده نگو !!!!
.
#همسرانه
#عاشقانه
#وفاداری
#صبر_و_استقامت
#هفت_تپه_ی_گمنام
#سردار_شهید_بردبار
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
@sangareshohadababol
#عاشقانه
#سربازان_خمینی
خاطرات یک سرباز عراقی
یه #پسر_بچه رو گرفتیم که ازش حرف بکشیم .
آوردنش سنگر من.
خیلی #کم سن و سال بود.
بهش گفتم: « مگه سن #سربازی توی ایران #هجده سال تمام نیست؟
سرش را تکان داد .
گفتم: « تو که هنوز #هجده سالت نشده!
بعد هم مسخره اش کردم و گفتم: « شاید به خاطر جنگ ، #امام_خمینی کارش به جایی رسیده که دست به دامن شما #بچه_ها شده و سن #سربازی رو کم کرده؟ »
جوابش خیلی من رو اذیت کرد.
با لحن #فیلسوفانه_ای گفت:
« سن #سربازی پایین نیومده ، سن #عاشقی پایین اومده.»
@sangareshohadababol
💢 بعضی وقت ها با یک تیر ۲ نفر شهید میشدند! آری ؛ همسر #شهید خود #شهید است !!!
.
.
▫️ #خاطره یک روز بهش گفتم :
رحیم تو مثلا فرمانده ای ، چقدر دیر به دیر
بهمون سر میزنی و میای خونه ...!
ناراحت شد و رو بهم کرد و گفت:
خانم دیگه به من نگو فرمانده ...
من ته مانده ممممممم .
دیگه بهم فرمانده نگو !!!!
.
#همسرانه
#عاشقانه
#وفاداری
#صبر_و_استقامت
#هفت_تپه_ی_گمنام
#سردار_شهید_بردبار
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
@sangareshohadababol
💢 #عکس_دو_نفره
.
▪️همسر سردار شهید صمد اسودی :
بجز عکسهای عروسیمون هر وقت بهش میگفتم صمد بیا باهم عکس دوتایی بگیریم ، میخندید و به شوخی می گفت عکس منو بذار پیش عکس خودت ؛ دو نفره میشه.
.
💢بعد از شهادتش، در عالم رویا یک شب خواب دیدم که به من گفت، من اینجا همنشین حضرت ابوالفضل هستم تو نگران من نباش"
#عاشقانه
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
@sangareshohadababol