هدایت شده از برونند زین جرگه هشیارها
🏷
📚 حاء سین نون
روایتی خواندنی و شنیدنی از زندگیِ امامِ کریم، حسن بن علی علیه السلام به قلمِ روانِ داستاننویسِ جوان #سید_علی_شجاعی و صدای گرمِ #حامد_فعال و #احسان_چریکی
🔖 کتابِ نِیِستان
✒️ خواندنِ کتاب
🔊 شنیدنِ کتاب
@jargeh
🌷 برای هیا، کودک فلسطینی که قبل از شهادت وصیتنامهاش را نوشته بود + تصویر وصیتنامه این کودک شهید
🔹خوب میداند شهادت تازه آغاز حیات است
آخر نامه الیه راجعون را مینویسد
سالهای بعد پیروزی معلم روی تخته
نام او را در میان بهترینها مینویسد
📹 لحظاتی از شعرخوانی خانم #طیبه_عباسی در دیدار امشب جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با رهبر انقلاب در شب میلاد امام حسن مجتبی علیهالسلام
#دیدار_رهبری
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 رهبر انقلاب: رسانهها بیش از موشک و پهپاد بر دشمن اثر میگذارد
📹 رهبر انقلاب امشب در دیدار شاعران: شعر رسانه است. امروز در دنیا چالشها و درگیریها، چالشهای رسانهای است.
رسانهها بیش از موشک و پهپاد و هواپیما در عقب راندن دشمن تاثیر میگذارند و دلها و ذهنها را تحت تاثیر قرار میدهند. هر کس رسانه قویتر داشته باشد در اهدافی که دارد موفقتر خواهد بود.
💻 Farsi.Khamenei.ir
39.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی زبان رسمی این سرزمین شعر است
روایتی از دیدار شاعران با رهبر انقلاب
@Afsaran_ir
برای آقا زاده ها:
ای من به فدای غربت تو
سعید سلیمان پور ارومی
ای نوزده ساله قره العین
ای گنده شده به طرفه العین
آن روز که هفت ساله بودی
فارغ ز چک و حواله بودی
واکنون که به نوزده رسیدی
در وجه زمانه چک کشیدی
پس گوش به پندهای من کن
آویزه ی گوش خویشتن کن
آنجا که بزرگ بایدت بود
از نام پدر تو را رسد سود
با زور پدر سپه شکن باش
فارغ ز خصال خویشتن باش
یرخیز و بتاب بی مهابا
بالا بنشین به لطف بابا
تا از دم گردن کلفتت
بارد شب و روز پول مفتت
دولت طلبی نسب نگه دار
با دولتیان ادب نگه دار
با چهره ی ظاهر الصلاحت
با لطف و مراحم جناحت
تا رو نکند به تو کسادی
رو کن به فساد اقتصادی
پروا مکن از بی آبرویی
این آب بزن به پول شویی
غافل نشوی ز رانت باری
عزت بطلب ز رانت خواری
گر گفت کسی که آن حرام است
القصه بدان که از عوام است
کان گشته حلال ای برادر
از بهر تو همچو شیر مادر
هرچند که رانت را خواص است
در خوردن آن شگرد خاص است
خود را ز غذای بد نگه دار
در خوردن رانت حد نگه دار
رانت ار چه همه حلال خیزد
از خوردن پر ملال خیزد
دیدی به بهانه های واهی
گشتی دو سه روز دادگاهی
البته بدان در این مواقع
کک هم نگزد تو را به واقع
برجسته تویی به نزد یاران
دیدم که به جمع رتبه داران
صاحب تویی آن دگر غلامند
سلطان تویی آن دگر کدامند
ای صورت و سیرت تو مطلوب
به به به به، به این ژن خوب
من مانده ام از تو در تحیر
میهن ز تو هم تهی و هم پر
از عشق وطن شدی که مجنون
سر بنهادی به دشت و هامون
این دشت و دمن چو تنگت آمد
عزمی به سوی فرنگت آمد
اکنون سبز است جایت آری
چون کارت اقامتی که داری
دل سوخت از این مشقت تو
ای من به فدای غربت تو
#مثنوی
#طنز
#نقیضه
#سعید_سلیمان_پور_ارومی
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب،فروردین 1403
@shaeranehowzavi
به انگشتان بریده سردار/ و اشاره اش به ماه
#عبدالحمید_انصاری_نسب
حتی گنجشک ها در نطنز لانه دارند
و مرغابیان با آب سنگین اراک همسایه اند
اما کبوتران هیروشمیا
هنوز لال به دنیا می آیند
و درختان ناکازاکی
میوه های تالاسمی می زایند
ای مجسمه ی آزادی
که با مشعل تو چهارگوشه ی جهان را به آتش کشیده اند
و هنوز در کربلا خیمه ها و
در غزه بیمارستان ها و
در کرمان دخترکی با کاپشن صورتی و گوشواره ی قلبی
دارد می سوزد
اما به بی قراری باد
و پرچمی که تکان می خورد در گلزار شهدا
به صدای شهید باکری
که از پشت بیسیم
دعوتم می کند
به آن سوی باغ
به انگشتان بریده ی سردار
و اشاره اش به ماه
به تنهایی مولا
و درد دلش با چاه
سوگند می خورم
که بر نمی گردم از این راه
به امریکا بگویید که عصبای باش
و از این عصبانیت
دارد گره کراواتش را شل می کند
اینجا دلی است
اینجا دلی ست که دخیل بسته به دریا و
پیاده راهی کربلاست
اینجا ایران است
که خورشید در نام احمدی روشن
و ماه در مقنعه ی آرمیتا
و خلیج فارس موج می زند
در شناسنامه ی این ناخدای کنگی
با بوی تند اسفند و زیتون زنگبار
با بوی ادویه ی تند هند و زیتون زنگبار
پدر
لنج را دوباره به آب می اندازد
#سپید
#شهدای_ترور
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب،فروردین 1403
@shaeranehowzavi
قاتلش واردات چینی بود
#ندا_نوروزی
با غم روزگار سر می کرد
پدرم مثل کوه محکم بود
زندگی را برای ما می خواست
سهمش از روزگار خوش کم بود
می زد از خانه هر سحر بیرون
تا سلامی به آفتاب کند
ذکر می گفت تا دم حجره
پیش از آنی که فتح باب کند
چرخ ها را به راه می انداخت
تا نماند ز چرخه ی تولید
وضع ما بد نبود شکر خدا
چرخ این خانه خوب می چرخید
وصله ها را که منتظر بودند
با کمی حوصله به هم می دوخت
ته حجره بخاری فرتوت
با تر و خشک هیزمش می سوخت
نمره ی عینکش که بالا رفت
تیره شد طاقه های رنگارنگ
ماند پیراهنی برش خورده
زیر آن چرخ های بی آهنگ
دل به دریا که زد پدر فهمید
دخل جزر است و خرج هایش مد
چه کند با هزار خواهش ما
چه کند با هزار پیشامد
هر چه می کاشت بار کم می داد
آخرش بار هم نشد بارش
دل به رونق سپرده بود اما
عاقبت شد کساد بازارش
پدرم ذره دره گم می شد
هر هیاهوی روزهای رکود
بعد یک عمر تازه فهمیدیم
قاتلش واردات چینی بود
#چارپاره
#اعتراض
#پدر
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب،فروردین 1403
.
@shaeranehowzavi
صدا اصالت محض است در زمانه ی تقلید
عاطفه جوشقانیان
صدا شکوه، صدا پر طنین، جوان، متفاوت
صدا نجیب، صدا گرم، مهربان، متفاوت
صدا اصالت محض است در زمانه تقلید
در این جهان شباهت بمان بمان متفاوت
صدای تو پر از آرامش است، زندگی من!
چقدر لحن تو با لحن دیگران متفاوت
گمان کنم که صدای تو بود و اسم من آمد
مرا گرفته در آغوش ، بیگمان متفاوت
صدا صدای تو بود اولین صدا در گوشم
که بوسه ات وسط نغمه اذان متفاوت
صدا زمینهی شور است، دستگاه تو نور است
تو روضه خواندی و میسوخت روضهخوان متفاوت
پدر ببخش مرا _نوجوان سرکش خود را_
اگر که لحن من آنسال ناگهان متفاوت..
فقط صدای تو میشد مرا به خود بکشاند
فقط صدای تو اینگونه پر توان متفاوت
زلال و ساده و جاری، صدای توست قناری
دلم چه تنگ شد آری! بخوان بخوان متفاوت
#غزل
#پدر
#عاطفه_جوشقانیان
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب،فروردین 1403
.
@shaeranehowzavi
۱۴۰۲۰۱۰۶_بیانات_رهبر_انقلاب_در_دیدار_شاعران.pdf
3.36M
🌷 #جزوه | متن کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار شاعران. ۱۴۰۲/۱/۶
💻 Farsi.Khamenei.ir
کدامین توبه خواهد برد از ما روسیاهی را
جواد محمدزمانی
غزلی از یک ترکیب بند:
نداریم از سر خجلت، زبان عذرخواهی را
کدامین توبه خواهد برد از ما روسیاهی را
ندیدم غیر تلخی در زبان با شکوه وا کردن
شکرها در دهان دیدم شکوه شکرخواهی را
نمیخواهند خوبان جز فقیری نعمتی از او
گدایان خوب میدانند قدر پادشاهی را
کجا جز سادگی نقشی پذیرد چهرهٔ زردم
قلم یار مرکب نیست کاغذهای کاهی را
بهار آمد، جهان دست و ترنج از هم نمیداند
گواهی میدهد هر حُسنِ یوسف بیگناهی را
بهار آموزگار وعده «یُدرِککُمُ المَوت» است
دلا آماده شو آن لحظهٔ خواهی، نخواهی را
چه فهمد تیرهروز از «یُخرِجُ الحَیَّ مِنَ المَیِّت»؟
چه داند شبپرست، آهنگ باد صبحگاهی را؟
کجا در پیش خصم اظهار عجز از آبرومندیست؟
دلا از لوح سینه پاک کن اوهام واهی را
من از دریای شورانگیز معنی عذر میخواهم
که در تُنگِ غزل محبوس کردم شوق ماهی را
#غزل
#نیایش
#جواد_محمدزمانی
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب،فروردین 1403.
@shaeranehowzavi
هر دو اقلیم یک خراسان است
#سید_حکیم_بینش
ما درختان سرو یک باغیم یا دو تا گل که در دو گلدان است
ما دو تا شعبه های یک رودیم ما دو تا را دو جسم و یک جان است
کبک کال زری دری می خواند تو به بنگاله قند می بردی
تو تعارف که کیک لاهیجان من تبسم که توت خنجان است
تکه ها را دوباره وصله بزن هرچه درز است بخیه خواهم کرد
پل بزن بین بلخ و نیشابور هر دو اقلیم یک خراسان است
فرض کن چند سال آینده ست شاهراهی بزرگ ساخته اند
یک سر شاهراه کابل جان یک سر شاهراه تهران است
فرض کن چند سال آینده همدلی مثل سکه ضرب شود
یک طرف روی سرخ افغان و یک طرف نام سبز ایران است
آسمان حرف تازه ای دارد ابرها شاعران خوش نامند
ابرها هم بهانه می خواهند نوبت شعر "باز باران" است
#غزل
#وحدت_و_همدلی_پارسی_زبان_ها
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب،
فروردین 1403
.
@shaeranehowzavi
تو معدن جود و صولت و تقوایی
مانند علی و فاطمه ، زیبایی
باید ز کدام وصف تو دم بزنیم
از بس که شبیه مادرت زهرایی
#مشهدیزاده
#میلاد_کریم_اهل_بیت_مبارک
@shaeranehowzavi
.
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي تَحَبَّبَ إِلَيَّ وَهُوَ غَنيٌّ عَنّي
صد شکر خدا را که بود بندهنواز
کرده است به روی من در رحمت باز
با بندۀ خویش دوستی میورزد
باآنکه به من ندارد او هیچ نیاز
#محمدتقی_عارفیان
#دعای_ابوحمزه
@shaeranehowzavi
شاید که برده ز خاطر قرار را
دستان خالی چشم انتظار را
امشب به کوچه ی ما سر نزد چرا؟
مردی که داشت به کولش بهار را
او ساده بود ولی وقف کوچه کرد
عمری تمامی دار و ندار را
سر کرده ایم در آشوب و غصه ها
با مهربانی او روزگار را
امشب نیامد و از دست داده ایم
یکباره طاقت و صبر و قرار را
پیچیده بوی خزان باز هم محاق
از ما گرفته تماشای یار را
آورده اند ولی گریه های شهر
پیغام حادثه ای ناگوار را
تیغ جهالت و کینه، شکافته
فرق سر یل شب زنده دار را
از ما چه دیده که در سجده گفته است
بعد از قسم به خدا، «رستگار» را
آن کوچه گرد صمیمی همیشه داشت
تصویر و عطر خداوندگار را
مانند کوچه ی ما نیمه های شب
می گشته کوچه به کوچه دیار را
آن بی بدیل ابر مرد روزگار
می بسته بر کمرش ذوالفقار را
حق را گرفته اگر روزگار، باز
ناحق نکرده لبِ روزه دار را
با استخوان درون گلو ،به چشم
یک عمر کرده تماشای خار را
تنها علی است که در پادشاهی اش
فهمانده معنی خدمتگزار را
#محمدجواد_منوچهری
#یاامیرالمومنینیاعلیبنابیطالب
@shaeranehowzavi
فرصت دیدار...
دوباره یک شبِ پرشورِ عاشقانه ی شعر
دوباره فرصت دیدار با بهانه ی شعر
دوباره این پدرِ مهربان به دلسوزی
نهاده دست محبت به رویِ شانه ی شعر
فراتر از همه ی شاعران و استادان
نشسته است به تفسیرِ عارفانه ی شعر
شبیه رهبری اش در جهان،در اینجا نیز
مسلط است به هرخط و هر نشانه ی شعر
چنین بیان سخن می کند در این موضوع
بگوید از اثر گوهرِ یگانه ی شعر
خوش است آنکه شکوهِ تمدن ایران
رسد به گوشِ همه عالم از رسانه ی شعر
خوش است اینکه شراری شود به جانِ ستم
به عزم تان به همه عرصه ها زبانه ی شعر
مباد آنکه به تیرِ کلامِ بیگانه
نهند شعله ی ویرانگری به خانه ی شعر
چه حیف حافظه ها خالی اند از این گوهر
عجب که سر نزند در دلی جوانه ی شعر
خوش است اینکه به لطفِ محافلِ ادبی
وسیع تر بشود بیش از این کرانه ی شعر
مباد مجلس شعری تجملی باشد
مباد سرد شود شعله و زبانه ی شعر
مباد رنجه کند مثل میخ گوشی را
بیانِ پرغلط و سست و ناشیانه ی شعر
همیشه بر سرِمان سایه ی شما باشد
همیشه دست ِپر از لطف تان به شانه ی شعر
#احمد_رفیعی_وردنجانی
#دیدار_یار
#فرصت_دیدار
@shaeranehowzavi
.
حاجقاسم برای ما نپسند که در این ماه ناامید شویم
کاش سرباز راه حق باشیم کاش مثل تو روسپید شویم
بازهم تا خدا ببر بالا، دست مجروح و مهربانت را
شب پرفیض قدر نزدیک است تو دعا کن که ما شهید شویم
✍️#محمدتقی_عارفیان، ۱۴۰۳/۰۱/۱۰
ساعت به وقت #حاجقاسم
۰۱:۲۰ 💔
هدیه به روح ملکوتی و بلندپرواز حاجقاسم سلیمانی صلوات
#ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
@SharheAtasheDel
غرق گوهر شدند چشمانم
محو دلبر شدند چشمانم
از همان لحظه که تورا دیدم
محترم تر شدند چشمانم
#ریحانه_ابوترابی
#روایت_دیدار
@shaeranehowzavi
جوشن به جانم بپوشان
در پشت ابر گناهان
ماه تو گردیده پنهان
تاریکم از دست عصیان
مِهر تو اما درخشان
دورم کن از لکه لوث
الغوث الغوث الغوث
در شعله های گناهم
می سوزم و بی پناهم
فواره زد دود آهم
شرمنده ام رو سیاهم
جانم رسیده ست بر لب
خَلّص من النار یا رب
چون گُل مرا پرواندی
در هر گلستان نشاندی
خارم ولی باز خواندی
از آستانت نراندی
برگشته ام اشک آلود
یا ملجاَ کل مطرود
شیطان بریده امانم
تیری ندارد کمانم
جوشن بپوشان به جانم
در پیش او ناتوانم
شیطان شود باز سرکوب
یا غالباً کلِ مغلوب
داریم با اشک، فانوس
در نیمه شبهای مخصوص
هر کس که شد با تو مانوس
از لطف تو نیست مایوس
یا فارج الهمّ الهی
یا کاشف الغمّ الهی
جبار و قهار هستی
صبّار و غفار هستی
هر چند مختار هستی
بگذر که ستار هستی
ما را نکن از خودت دور
یا ناصراً غیرَ منصور
بد کرده ام بارالها
دارم ولیکن تمنا
جرم فراوان ما را
جان حسینت ببخشا
با کربلا می شوم خوب
یا کاشفَ کلِ مکروب
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#شب_قدر
#مناجات
#جوشن_کبیر
@shaeranehowzavi
مرا که دشمن خویشم به خویش وامگذار
ستم به خویش اگر میکنم خدا مگذار
ببخش چشم تو را دور دیدم از خود آه
مرا به حال خودم بعد از این رها مگذار
مرا ببخش به اشک کنارْ دستی من
مرا به برکت این جمع، بینوا مگذار
پر از محبت بی انتهای خود کن آه
مرا و دست مرا خالی از دعا مگذار
به روضههای شب قدر بی قضایم کن
خدای من به دلم داغ کربلا مگذار
به سکههای تماماً بهار عفوت آه
به جز گذشت تو در کاسههای ما مگذار
اگر چه کاشتمت بارها ز بد عهدی
ولی تو دست مرا آه در حنا مگذار
#مریم_بسحاق
#شب_قدر
@shaeranehowzavi