eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
625 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
161 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻گرامیداشت هفته ی بسیج🔻 ▫️بسیجی... ✍استاد جواد محدثی نوای نینوا دارد بسیجی صدای آشنا دارد بسیجی درون جبهه می بینی که در سر هوای کربلا دارد بسیجی * بسیجی دیدۂ بیدارعشق است بسیجی پیر میدان دار عشق است اگرچه کوچک و کم سن و سال است ولیکن در عمل ،سردار عشق است * حسین،ای درس آموز شجاعت بسیجی از تو آموزد شهامت به روی سینه و پشت بسیجی نوشته: یا زیارت ، یا شهادت * شب حمله شب دیدار مهدی است به سنگر سَر کشیدن کار مهدی است چراغ محفل سنگر نشینان فروغ روشن رخسار مهدی است ... ...چند بند از شعر ۱۵بندی «بسیجی» که در سال ۱۳۶۱ در جبهه و عملیات محرم سرودم«۱». یاد و خاطرات آن روزهای اخلاص و جهاد و شور شهادت، و یاد همه شهیدان ، نیز ایام «هفته بسیج»، بر همه بسیجیان و ایثارگران گرامی باد! ( جواد محدثی ) ------- ۱.مجموعه شعر «برگ و بار» ،ص ۱۶۹. @HOWZAVIAN
پیش به سوی نماز جمعه دل کَنده ز وحشتِ تباهی هستیم دلداده ی رحمت الهی هستیم تا گلشن جانمان پر از نور شود با عشق نماز جمعه راهی هستیم @shaeranehowzavi
برای فلسطین و شعرهای محمود درویش می‌آید آنکه از سفر امّید برگردد با جامه‌دانی از لباس عید برگردد عطر درشت پرتقال از دشت برخیزد بر شاخه‌هایت میوه‌ی خورشید برگردد آن کنده‌کاری‌های سرخ "دوستت دارم" بر جان مجنون درخت بید برگردد آوار ، دست از خانه‌های شهر بردارد دستی که آجر روی هم می‌چید برگردد می‌آید آنکه بی‌‌ اجازه بی گذرنامه نام وطن آسوده از تبعید برگردد آن عشق‌ِ بی‌افسوس، آن چشمِ فلسطینی یک‌شب به این شب‌های بی‌‌ناهید برگردد مردی که در آواره‌گاه باد ساکن شد آخر به خاک خویش بی تردید برگردد شعری که از اوراق زیتون رانده شد روزی این بار با تحسین و با تمجید برگردد رد می‌شود از پاسگاه مرگ،می‌دانم! آن صبح،آن آزادی جاوید برگردد @shaeranehowzavi
ما راوی فتح الفتوح این زمانیم " فتح المبین " دیگری در پیش داریم @shaeranehowzavi
☘ تو که سازندگی را از خودت آغاز کردی شبی پای خدا را به جهانت باز کردی اگر چه غرق در خاک و خُلی مرد جهادی تو اما استراحت به تن خسته ندادی به روی دستهایت بوسه بیل و کلنگ است برایت کار در راه خدا مانند جنگ است تو هر جا می روی تاول می آید پا به پایت و پینه دائما گل می دهد در دستهایت تو بار عشق را عمری به روی شانه داری اگرچه نوجوانی ،هیبتی مردانه داری نشان از جبهه ها دارد لباس خاکی تو به خرازی و همت می رسد بی باکی تو نسیم روستا را مست کرده جانمازت شده سرشار از پروانه ها آغوش بازت تو که از شهر و زرق و برق هایش بی نیازی هنر داری که از ویرانه آبادی بسازی عرق می ریزی و آجر به آجر می گذاری برای پر زدن در آسمان ها بی قراری شبیه حاج قاسم مرد میدان بلایی به وقت حادثه هر جا که باشی جان فدایی @shaeranehowzavi
☘☘ افتــاده هــوایت به ســـرم ، یوسف زهرا از دوریِ تو خـــونْ جــگرم ، یوسف زهرا هر جمعــه نشــستم به امیــدی که بیایی خون می چکد از چشم ترم، یوسف زهرا @shaeranehowzavi
روزگاریست که شاعر شدن آسان شده است شاعرِ عاشق و دلداده! فراوان شده است شعر بر هم زدن چند کلام و حرف است گاه بازیجه ی اطفالِ دبستان شده است نیست در شهر عزیزی که زلیخا بشویم یوسفِ مِصریِ ما، راهیِ کنعان شده است قصه این است که ما "قافیه" را باخته ایم عشق اکسیر گرانیست، که ارزان شده است عشق یک تجربه ی تازه ای از زندگی است که نسیمی به دلِ شاعرِ کاشان شده است هرچه را غیر خدا هست "ردیف" ش کردیم نقطه ی کور غزل ها همه شیطان شده است نَقلِ ما نَقلِ مَجازست که شاعر شده ایم روزگاریست که شاعر شدن آسان شده است @shaeranehowzavi
سلام الله علیک یا اباصالح یا حجة بن الحسن یا صاحب الزمان (عج) شام هجران تو مولا،می شود آخر، سحَر مِهر رخسارت ز کعبه نور پاشد بر قمر ناامید آقا، نباشد دل ز طول غیبتت با ظهورت روزگار ِ تلخ می آید به سر طی شود ایِّام جانفرسا و تلخ هجرتان تلخی چشم انتظاری می‌دهد روزی ثمر فتنه‌ ها و ظلم ها هرچند گشته بی شمار اشتیاق ما به دیدار شما بس بیشتر چون "اَنَا الْمَهدی" ز کعبه گوشِ جان را پر کنَد یک جهان گردد ز آوای ظهورت باخبر یا اباصالح،به جان مادرت دستم بگیر جان و دل را می کنم پیش بلاهایت سپَر فتنه ها،بیدادها،بت های نادانی و جهل بشکند با اتّحاد و همدلی های بشر از ازل مادر به ما آموخت "عشق مهدوی" کِی روَد با فتنه ها این عشق از دل ها به در؟ عاشقانت حافظ قرآن و اسلامند و حق تا بیارامند زیر پرچم صلح و ظفر گر تو آمین گو نباشی بر دعای عاشقان وای بر ما از دعاها می رود آقاَ اثر ای مسافر چشم هامان را به راهت دوختیم مرحمت کن حضرت مولا و برگرد از سفر ای دوای دردمندان، ملجأ ِ درماندگان با تو از ما دور می گردد غم و درد و خطر اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیکَ ألْفَرَج (صبا) @shaeranehowzavi
ای که تنها امیدِ عالمی مهدی دردها را فقط تو مرهمی مهدی قلب ها از هوا و معصیت لبریز باز هم آرزوی در غمی مهدی دیدنت کاش سهم چشم ما می شد حین باران و اشک نم نمی مهدی می خورد بر دهان منکران یک روز با ظهور تو مشت محکمی مهدی حجت ابن الحسن، الغوث ، ادرکنی فاش کردم که اسم اعظمی مهدی @shaeranehowzavi
چادر مادر حتی نیفتاد از سرش یک بار چادر گل را محافظ بود از هر خار چادر دارد برای هر زن آزاد اندیش با یاد زهرا حرمت بسیار چادر پیچید دور دُر بی مانند مادر مثل صدف در کوچه و بازار چادر کوه وقار است این که می بینید مردم این نکته را می گفت در انظار : چادر آیینه را تا عکس نابینا نبیند شد پرده دارش لحظه ی دیدار چادر نامردها وقتی که دورش را گرفتند او را سپر شد لحظه ی پیکار چادر در کوچه، خاکی شد ولیکن گفت آری از گرگها با حیدر کرار چادر راز کبودی گل سرخش نشد فاش صدیقه را شد حافظ اسرار چادر اما دریغا دور از چشمان حیدر شد شعله ور بین در و دیوار چادر این بیت را با اشک باید خواند مردم! زد بال بال آن روز با مسمار چادر فواره زد خون از گل نیلوفری وای! شد ناگهان مثل شقایق زار چادر @shaeranehowzavi
🥀 ما دل شکسته‌ایم و تو امیّد آخری بانو! شنیده‌ام دل ما را تو می‌خری آمد دلم دوباره حوالیّ کوچه‌ات دیگر نمی‌شود که گذر کرد سرسری آه ای گل محمّدی‌ام! سوختی چرا؟ ای یاسی کبود! شکستی و پرپری... درد شما بزرگ و جهان جای کوچکی‌ست باشد گلایه‌های تو تا روز داوری تو نیستی و جای تو خالی‌ست بی‌گمان اما نشسته‌ است گدایی دم دری... ای دل بایست! خانه‌ی وحی است پشت سر! داری مرا به آخر این کوچه می‌بری! دارد صدای شیونی از دور می‌رسد، شاید به قتلگاه رسیده‌ست خواهری... @shaeranehowzavi
هم عاشق میکاپ خلیجی گشتم هم عاشق خواهر بسیجی گشتم زان روز که شد بسیج لندن فعال من عاشق داف کمبریجی گشتم @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی طوفانی نوجوانی در وصف امیرالمومنین(ع) در دیدار مدال‌آوران ورزش با رهبر انقلاب @shaeranehowzavi
💠اداره هنرهای ادبی؛ معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی برگزار می‌کند: 🔰 محفل هفتگی شعر حوزه《مشارق》 🔴با حضور: استاد سید محمدجواد شرافت 🔹زمان: دوشنبه، ۶ آذرماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۳۰ 🔸مکان: قم، خیابان شهدا(صفاییه)، نبش کوچه ۱۷، معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی، سالن نمایش. 📝مکتوب اشعار را برای نقد به همراه داشته باشید. @eshragh_adabi
. 🌷 خاکیان افلاکی چقدر از دل خاک آسمان درآوردیم چقدر از تن این مرده جان درآوردیم چقدر سورۀ ایمان و آیۀ امید چقدر معجزۀ جاودان درآوردیم اگرچه در پی نام و نشانه‌ها رفتیم هزارها بدن بی‌نشان درآوردیم چقدر چفیه و سربند سرخ یازهرا ز خاک عاطر افلاکیان درآوردیم هزار پیر محاسن‌سفید دریادل هزار سرو رشید جوان درآوردیم چقدر لالۀ گلگون، چقدر چشمۀ خون چقدر زمزم رود روان درآوردیم چقدر قلۀ خوابیده در دل صحرا برای عزت ایرانمان درآوردیم گذشت جنگ و ز خیل بسیجیان از خاک هزار مشعله، صد کاروان درآوردیم @shaeranehowzavi
☘☘ انداخت بر دوشش عبا را مرد خیبر دریای صبرش از همیشه بی¬کران¬تر چادر به سر کرد آسمان غرق ماتم شد همره مردی بدون یار و یاور در شب¬ترین شب¬ها دو نور محض با هم راهی شدند این¬بار در شهری که دیگر حتی تمنای بهاری نیست در آن در باغ خو کرده به خشکی باغ بی¬بر منزل به منزل در زدند آن خانه¬ها را - مردم چه شد قول و قرار حج آخر؟ تنها جواب مردم دل¬مرده این بود: - ما دست بیعت داده¬ایم با فرد دیگر آتش¬فشان شد عقده¬ها و کینه¬هاشان در ازدحام آن نبرد نابرابر بانوی بال و پر شکسته بال و پر زد تا که گره بگشاید از ابروی حیدر مرغان خوش آوازه افتادند در بند مولا به کنج خانه و زهرا به بستر کم کم علی تنهای تنها در مدینه کم کم حسین و زینب و رؤیای مادر ... حالا علی مانده¬ست و چشمی چشمه اشک حالا علی و خار در این دیده تر با استخوانی در گلو مانده¬ست مولا با خاطراتی شعله¬ور از قدر و کوثر @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘☘ السلام الله علیک یا فاطمه‌الزهراء زمین خوردی علی از پا در آمد به هجده سالگی عُمرت سرآمد کنار قامت غرق به خونت "حَسن" بالش شکست و بی پَر آمد یا فاطمة الزهراء اشفعی لنا عندالله (صبا) @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا فاطر بحق فاطمه(سلام الله علیها) تا گفت السلام علی...، روضه پا گرفت قلب رئوف حضرت صاحب عزا، گرفت ازمیخ گفت و از در و دیوار و دود گفت از گرد و خاک چادر و روی کبود گفت از دست بسته‌ی یل‌خیبر، میان خلق افتادن عمامه حیدر میان خلق لرزید شانه‌های قرار و امان ما بی‌تاب شد ز گریه امام زمان ما از روضه‌خوان بخواه سخن مختصر کند آری بگو رعایت حال پسر کند از شهر غربت پدرش زود بگذرد نام مغیره را به زبان کمتر آورد ... قدری درنگ کرد و از آنجا گریز زد از فاطمه به زینب‌کبری گریز زد از کوچه‌ی مدینه گذشت و به شام رفت با کاروان به کوچه‌ی پر ازدحام رفت یابن الحسن! به خاطر مادر ظهور کن آقا تو را به زینب مضطر ظهور کن @shaeranehowzavi
| روضه‌ی یاس سپید | . . خوشا غزل که در این صبح عید بنویسم میان روضه ی یاس سپید بنویسم دراین سپیده دمان، سر به دوش باغ بگو که از شمیم کدامین شهید بنویسم در این سپیده دمان نامه ای سراسیمه شبیه زلف پریشان بید بنویسم بهار گمشده ای قرب و بعد یعنی چه چه جای آن که قریب و بعید بنویسم تو را که وسعت سجاده ات هواللهی ست به رنگ آیه ی حبل الورید بنویسم ببخش گریه امانم نمی دهد اینجا که از شقاوت دستی پلید بنویسم @shaeranehowzavi
امروز هفتم آذر سالروز شهادت دانشمند ولایی و متدین کشور است هدیه به روح این شهید والامقام @shaeranehowzavi
💠 مرثیه‌های غیرمعصومانه «نقدی بر سوگ‌سروده‌های فاطمی» 🔹مرثیه‌سرایی در عزای معصومین(علیهم‌السلام) امری پسندیده است و کثرت روایات از اهمیت آن حکایت دارد. این دسته از روایات همواره دغدغه‌ای مقدس برای شعرای آیینی ایجاد کرده‌ تا با پرداختن به این مهم، به ثواب اخروی و برکات دنیوی آن دست یابند. اما در مرثیه‌پردازی باید توجه داشت اصول و ملاک‌های شعر ارزشی مراعات شود و شاعر از هنجارهای آن تخطی نکند. اصولی مانند: ـ رعایت شأن معصومین(علیهم‌السلام) ـ معرفت‌افزا بودن مرثیه ـ بیان مستند ـ بیان هنری و سایر اصولی که سهل‌انگاری در رعایت آن‌ها، شعری به ظاهر آیینی را در واقع به شعری مخالف با آموزه‌های دینی تبدیل می‌کند. 🔸پرداختن به مراثی غیرواقعی، همواره یکی از لغزشگاه‌های اساسی این عرصه است. هنرنمایی شاعر در مرثیه‌پردازی باید جلوه‌ای از درک صحیح واقعه و پردازش زوایای پنهان آن باشد. ارائۀ تصویر غیرمستند، خلاف موازین مرثیه‌سرایی است. به عبارت دیگر، مرثیه باید با خیال همراه باشد نه این‌که از اساس خیالی باشد. جای تعجب و تأسف است که برخی شاعران آگاهانه یا غیرآگاهانه، روضه را به نحوی بیان می‌کنند که صرفا مستمع را تحت تأثیر قرار دهد اما با گزاره‌های تاریخی هم‌خوانی ندارد. گویا «اَحسَنُ الشّعر اَکذَبُها» را حقیقتاً به معنای دروغ‌پردازی پنداشته‌اند. 🔹تأسف بیشتر زمانی است که شاعر در مضمون‌یابی‌های افسارگسیخته خود، به مضمونی روی آورد که نه تنها از لحاظ تاریخی غیرمستند است، بلکه از لحاظ اعتقادی نیز دارای ایراد جدی است؛ مانند اشعاری که شأنیت عصمت در آن‌ها نادیده گرفته شده است. این «مرثیه‌های غیرمعصومانه» که مدتی است در اشعار فاطمی ورود پیدا کرده است،‌ تصویری غیرقابل قبول از معصوم ارائه می‌دهد. به این نمونه‌ها توجه فرمایید: چادرش را تکاند و راه افتاد مثل کوه از کنار کاه گذشت ولی از درب خانه ناغافل دو سه باری به اشتباه گذشت! و: از صدای شکستنِ بغضش چشم‌ دیوارها سیاهی رفت مادرم راه خانه را آن روز تار می‌دید! اشتباهی رفت! و: بازم نمی‌گی که چی شد تو اون کوچه بازم نمی‌گی آخه رو چرا می‌گیری بازم نمی‌گی چی اومد به روز چشمات که بچه‌هاتو با هم اشتبا(ه) می‌گیری! چه‌قدر باید حواس شاعر به گریاندن مستمع پرت شده باشد که برای رسیدن به آن، حاضر شود معصوم را -العیاذ بالله- حواس‌پرت نشان دهد. اشک گرفتن به چه قیمت؟ به قیمت زیر سؤال بردن عصمت! 🔸اشک باید زمینه تفکر، تحول و تعالی را در شنونده ایجاد کند، برای همین روایات تا این حد بر آن تأکید دارند؛ در حالی‌که نتیجه مضامین این‌چنینی، چیزی جز سقوط اعتقادی نیست. باید بر غربت و مظلومیت صدیقه طاهره(علیهاالسلام) گریست اگر قرار باشد ما با چنین مضامینی در مصیبت ایشان اشک بریزیم. قدرت تعقل و تشخیص معصوم حتی در بزرگ‌ترین مصیبت‌ها ذره‌ای کمرنگ نمی‌شود و موردی نمی‌توان یافت که معصوم ناخواسته دچار اشتباه در تشخیص شده یا کلامی به اشتباه از ایشان صادر شده باشد؛ این خاصیت عصمت است. بزرگان دین فرموده‌اند که گناه،‌ نسیان و سهو از جانب شیطان است و القائات شیطانی به وجود معصوم راه ندارد «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» (احزاب/۳۳). 🔹اگر قرار باشد کسی که دارای مقام عصمت است، در حالات مختلف دچار این اشتباهات شود، چگونه می‌توان به قول و فعل او اعتماد کرد؟ تنها حکمت است که حتی در سخت‌ترین شرایط همواره در حرکات، سکنات و کلمات معصوم جاری است. تصور کنید در لحظات آخر عمر شریف نبی مکرم اسلام(صلّ‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) که حضرت در نامساعدترین شرایط جسمی قرار دارند، در همان حال به آوردن قلم و کاغذ برای نوشتن وصیت امر کنند؛ اگر کسی بگوید «درد بر پیامبر غلبه کرده، نمی‌داند چه می‌گوید. حرفش را جدی نگیرید!» آیا به این فرد نمی‌گویید: مگر تو مسلمان نیستی! مگر قرآن نمی‌خوانی! خداوند متعال در آیه ۳ و ۴ سوره نجم فرموده است: «وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَی إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى؛ و پیامبر از روی هوا و هوس چیزی نمی‌گوید،‌ هرآنچه می‌گوید وحیی است که به او الهام شده است». حواسمان باشد که شعرمان ناخواسته رنگ و بوی حرف این افراد را نگیرد که مقام عصمت را نادیده گرفته‌ و به معصوم نسبت هذیان و اشتباه دادند.
🔸این یادداشت را با سخنان حکیمانه رهبر معظم انقلاب در باب مرثیه‌سرایی به اتمام می‌رسانیم: «یک قسم منبر هم مربوط به مدایح و مراثی اهل‌بیت است. البته ما در باب مرثیه‌خوانی حرف‌های زیادی داریم. بارها هم ما توی همین جلسه به شما مداح‌های عزیز عرض کردیم، جاهای دیگر هم گفتیم که در مرثیه‌خوانی بایستی به «صدق واقعه» پایبند بود. درست است که شما می‌خواهید مستمع خودتان را بگریانید، اما این گریاندن را به وسیلۀ «هنرنمایی در کیفیت بیان واقعه» تأمین کنید، نه در ذکر واقعه‌ای که اصل ندارد. ما در گذشته‌ها سراغ داشتیم -ان‌شاءالله حالا آن جور نیست- که بعضی‌ها فی‌المجلس یک چیزی را جعل می‌کردند؛ نکته‌ای همان‌جا به ذهنش می‌آمد، می‌دید خوب است، موقعیت خوب است، همان‌جا می‌گفت و از مردم اشک می‌گرفت! این درست نیست. اشک گرفتن از مردم که هدف نیست؛ هدف، آمیختن این دلِ اشک‌آلود -که اشک را به چشم می‌رساند و چشم را اشکبار می‌کند- به معارف زلال است؛ البته با هنرنمایی.» (۱۳۸۹/۳/۱۳) ✍🏻 🌐 shereheyat.ir@ShereHeyat
آن مرد او رفت و به سرمنزل مقصود رسید او رفت و به آنچه لایقش بود، رسید هر کس وسط راه بماند، مانده‌ست... آن مرد که یک لحظه نیاسود، رسید @shaeranehowzavi