eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
617 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
138 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
که‌ام؟ آواره‌مردِ شاعری در کوچه های شهر بـخوانیدم ، پیاده‌عابری در کوچه های‌ شهر چه گـمراهیِ نابـی دارم از اعـجاز اشعارم نبی دیگـرم یا ساحری در کـوچه‌های‌ شهر؟ مرا دیگر کسی باور ندارد غیر گنجشکان شبیه بقعهٔ بی زائری در کوچه های شهر به آه آغشته ای ، زنگار چشمی ، آیـنه جانے نگون‌بختی،مکدرخاطری در کوچه‌های‌ شهر نه شیطان نه فرشته... چیستم در جلد آدم ها؟ بخوان! حیوان‌ِانسان ظاهری در کوچه‌های‌ شهر @shaeranehowzavi
هم آدم این کوچه منِ کشته پرستم هم در پسِ آن شیشه خودم سنگ به دستم تاریخ همان‌جاست که هر روز در آنی هر جا که تو بنیادگرا سنگ پرانی هرجا که مکلَف به فتاوای تو باشم ساقط شده از گردن و در پای تو باشم ما مثل دو برجیم فروریخته در خون بن لادنی از غار خودش آمده بیرون! بن لادن و زن لادن و لادن بچه سنگ است سنگ است که شیپور زنان بر سر جنگ است سنگ است که اوضاع مرا کرده فراهم سنگ است که بر هم زده تقدیر مرا هم آزادی‌ام از سنگ تو یعنی هدرِ من دیوارکشی در قفس بال و پر من در بستر خود ای همه‌ی نرم‌تنانم گستاخم اگر بر هوسی غلت‌زنانم شنزارِ مرا سنگِ تنت ریخته بیرون آوارگی‌ام را بدنت ریخته بیرون باغی که تو در مغز جهان کاشته باشی یک باغ انار است به سنگی متلاشی ای باد بُروتی که به هر باغ وزانی با ما بِه از این باش که با خلق جهانی ای سلسله‌ات حاکم تاریخم و دینم من یک تنه خود مردم بدبخت زمینم تا پیرهنی هست که از من بدرانی تاریخ بر آن پوست سفید است و جوانی من پوست نینداخته خونم که بلیسی تاریخِ کبودی که به ناخن بنویسی خون‌هاست که بی‌وقفه به پای تو بریزم آدمکش جلَاده‌ی زیبای عزیزم هر روز من از پرچم باد است سیاهت تکفیری من! پس من و تاریکی راهت ای کوفته با سنگ سرِ هر لغتی را با سنگ نباید بکشی مملکتی را ای لیلی دیوانه اگر نام تو این است تاریخ دم از صبح و سر از شام تو این است ای دولت ابلیسیِ دهلیز چپ و راست ای فاتح هر قلعه که یک خشت تو را خواست ای طلحه! که شرَ و تشر و خیر و نخیری تاریخ مونث شده‌ی آل زبیری فتوای تو سنگ است! بزن چشم به راهم داعش‌تر از این باش در این شام سیاهم @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یادداشتی از خانم به بهانه‌ی سالروز درگذشت حسین منزوی شاعر بزرگ معاصر در مجله‌ی میدان آزادی بخوانید. @shaeranehowzavi
کسی از آن‌ سوی ظلمت مرا صدا می‌کرد که بادبادک خورشید را هوا می‌کرد به شکل کودکی من کسی که با یک برگ به‌قدر صد چمن غرق گل صفا می‌کرد کسی –سبک‌تر از اندیشه‌ای– که چون می‌رفت به‌جای گام زدن در هوا شنا می‌کرد کسی که دفتر عمر مرا به هم می‌ریخت و برگ‌های پلاسیده را جدا می‌کرد طلوع‌های مرا و غروب‌های مرا در این‌سو آن‌سوی تقویم جابه‌جا می‌کرد دلم به وسوسه‌اش رفته بود و تجربه‌ام در آستانه‌ی تردید پا به پا می‌کرد مگر نه کودکی‌ام راهکوب پیری بود کز ابتدای سفر مشق انتها می‌کرد کسی نگفت نسیم از تبار توفانست وگرنه غنچه کجا مشت بسته وا می‌کرد بهار نیز که با خون گل وضو می‌ساخت هم از نخست به پاییز اقتدا می‌کرد «که می‌گرفت»؟ رها کن! صفای صلح کسی که آهوان گرفتار را رها می‌کرد ترا به کینه چه دینی است؟ کاش می‌آمد کسی که دین جهان را به عشق ادا می‌کرد عصا که مار شد اعجاز بود کاش اما کسی به معجزه‌ای ما را عصا می‌کرد @shaeranehowzavi
کلام و علم صادق می‌کشد سوی خدا ما را و عاقل می‌کند با جمله‌ای، مجنون و شیدا را حدیث و علم و دانش احترامی خاص می‌یابند چو جعفر می‌نهد بر شانه‌های کوه علم، پا را به منبر می‌رود نور و حدیث عشق می‌گوید و روشن می‌کند با خطبه‌ای دنیا و عقبا را نشسته در کلاست مالک و صفوان و جابرها که از علم تو مملو می‌کنند آن‌گاه دنیا را تو هر شب روضه می‌خوانی برای خون ثارالله و مویه می‌کنی در ناله‌هایت رنج زهرا را ره اسلام ناب از مکتب و علم شما باز است که کامل کرده‌ای با هدیه‌ی جان، مذهب ما را @shaeranehowzavi
. 🌸 حضرت امام صادق سلام‌الله‌علیه فرمودند: لاَ يَنَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اِسْتَخَفَّ بِالصَّلاَةِ هرکس که ز ما چشم عنایت دارد باید که به راه ما قدم بگذارد هرگز به صف شفاعت ما نرسد آن‌کس که نماز را سبک بشمارد @shaeranehowzavi
در کوچه‌ی باران‌زده شاید جریانی‌ست در آب روان سایه‌ای از سرو روانی‌ست هنگام غروبی که در این کوچه‌ی ابری انگشت تو در حلقه‌ی دستان جوانی‌ست @shaeranehowzavi
تو شبیه آرزویی که نسیمِ صبح خوانَد دلِ دردمـندِ مـا را نَفَـسـی ز شـوق دانَد به هوای عشقبازی، قدمی به چشمِ ما نِه که غبار پایت ای دوست، غمِ عالمی برانَد تو جمالِ بی‌بدیلی و به دل دلالت آری که به جز وجود نازت طربی دگر نمانَد تو خیالی و فراروی، تو مجالی و ز هرسوی به حریم وصلِ رویت، خمِ مو حجاب مانَد تو به چشم پاکبازان، نمِ اشکْ می‌نشانی که شــرارِ دلـنوازان، ز لبت شـــرر نشــانَد تو صفای صبحگاهی و وفای شامگاهان به دعای خلوتیان که غمت طرب فشانَد شب و روز بیقراران به طراوتِ بهاران هوسی عمیق دارد غزلی لطیف خوانَد @shaeranehowzavi
افسرده مباش، یار خواهد آمد آن وارث ذوالفقار خواهد آمد سردیِ خزان ظلم هم میگذرد نومید مشو، بهار خواهد آمد @shaeranehowzavi
ای ماه منــیر دو جهان ، حضرت مهدی خورشیدِ دل آرای نهان ، حضرت مهدی از ما به توهر ثانیه هرلحظه سلام است آرامش هر روح و روان ، حضرت مهدی @shaeranehowzavi
موجی احاطه می کند روح و روانم را در چشم تو وقتی که می جویم نشانم را تا آفتابی می شوی در چشم بارانی دنیا تماشا می کند رنگین کمانم را چشم تبر را هر زمان که دور می بینی بر روی شانه میگذاری آشیانم را دلتنگ گلهای بهاری می شوی و من اردیبهشتی می کنم رنگ جهانم را بادی که سرنخ از تو و دست تو میگیرد پر می کند از بادبادک آسمانم را کوهی درون قلب من آرام خوابیده بیدار کن با دست خود آتشفشانم را @shaeranehowzavi
✨می‌شود شد.....✨ می‌شود چشم بر جهان وا کرد شد پُر از شورِ ناب بینایی می‌شود رَست از تقیُدِ خاک می‌شود داشت روح دریایی می‌شود پاک و با اصالت شد اسوه‌ی مردی و مروت شد می‌شود با حیا و عزت شد خالقِ مکتبی تماشایی می‌شود خانواده‌داری کرد پایِ این عشق پافشاری کرد خانه‌یِ خویش را بهاری کرد با سفیران نور و زیبایی می‌شود با سلاح حجب و عفاف بود پیروزِ هر نبرد و مصاف بود فارغ ز بیمِ هر اجحاف بود یک قهرمانِ رویایی می‌شود داشت دیدگانی تر موقعِ یادِ حضرتِ مادر می‌شود خاک شد در این محضر با نگاهش گرفت آقایی می‌شود شد ز هرزگی‌ها دور می‌شود شد بدون سگ‌ مشهور می‌شود کرد دشمنان را کور با جهاد و تلاش و دانایی می‌شود جام قهرمانی را هدیه بر محضر شهیدان کرد می‌شود در مسیرِ حضرت عشق بشوی لشکری به تنهایی می‌شود بود شهره و نامی شد برایِ کنامِ خود حامی داشت همواره عِرقِ اسلامی کرد با بانگِ حق هم‌آوایی می‌شود داشت عزم ایرانی بود در جنگِ خصم طوفانی بود در لشگر سلیمانی یارِ آماده و مُهیایی می‌شود مرد بود پایِ وطن رد شداز خویشتن برای وطن گفت :هستی من فدایِ وطن می‌شود، شد: وحید شمسایی @shaeranehowzavi
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
یک کتاب 📖 کتاب خواندنی ؛ روایت زندگی مادری که ۷نفر از عزیزانش را تقدیم اسلام کرد شد فروش ویژه کتاب آغاز شد... ویژه: نگین متبرک 🛑 از همسایگی با حرم‌امیرالمؤمنین(ع) تا یک سال‌و‌نیم اسارت در زندان‌های بعث عراق 🌹 بانویی با ۱۸ فرزند در خانه‌ای ۶۰ متری و وقفی 🌹 مادر شهیدی که همه زندگیش را تقدیم اسلام کرد چهار پسرش، همسرش، برادرش، دامادش، خودش و همه زندگیش... 🌱 این‌ها پازل‌های کوچکی هستند از زندگی زنی گمنام و مظلوم به نام «ام علاء» 🛒 مشاهده و خرید از طریق سایت زیر 👇👇 https://manvaketab.com/book/391366/ 🔻سفارش در ایتا👇 @manvaketab_admin 📌 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔@nashreshahidkazemi
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
▪️به‌مناسبت فرارسیدن هشتمین سالگرد شهادت مدال‌آوران غیرت و مردانگی، سوریه بسیجیان علی دم به دم شهید شدند که هم کنایه شنیدند و هم شهید شدند بسیجیان علی را شهادت این‌گونه‌ست که کوثرانه به چندین رقم شهید شدند.. بسیجیان علی سال‌های پیش از این به روضه با غزل محتشم شهید شدند! بسیجیان علی از قدیم زینبی‌اند اگر به راه دفاع از حرم شهید شدند گهی کلنگ به دستِ مناطق محروم گهی به مدرسه‌ها با قلم شهید شدند به اربعین حسینی بسیجیان علی به درب خانه در اوّل قدم شهید شدند بسیجیان علی شیعیان زهرایند اگر حساب کنی، تازه کم شهید شدند! بسیجیان علی عاشقان عبّاسند شدند کرب‌وبلا هم‌قسم، شهید شدند بسیجیان علی را به تشنگی بشناس ببین که زیر کدامین عَلم شهید شدند ولی من و تو چه کردیم؟ ادّعا کردیم! بسیجیان علی دست کم شهید شدند! به خون خویش نوشتند صبح نزدیک است بسیجیان علی صبحدم شهید شدند @shaeranehowzavi
توئی با درد من دمساز ،مادر توئی بر سرّ دل همراز ،مادر کلامت جان دهد بر جان فرزند محبّت با تو شد آغاز، مادر اگر دستم بگیری،تا ثریّا گشایم بال بر پرواز، مادر چو در آغوش گرمت جا بگیرم کنم بر مهر و بر مه ،ناز،مادر تبسّمهای شیرین تو ای جان کند در جان من اعجاز، مادر اگر شاهنشهی گردد نصیبم به درگاهت منم سرباز،مادر محبّت کردی و از جان گذشتی جنان را کرده ای احراز ،مادر تو با لبخند نازت ای پری رو گشایی باب جنّت باز، مادر زبرجد شکر حق دارد دمادم کند با نام تو ابراز ،مادر @shaeranehowzavi
خلق زهرا س جلوه گر درجان تو معصومه جان غربتش معنا کند پیمان تو معصومه جان در حریم پاک تو حس می کنم خاک بقیع زائرت دل بسته بر درمان تو معصومه جان شد معطر شهر قم از مقدمت یا فاطمه سربلند از نام تو یاران تو معصومه جان شهر علم و معرفت گیرد توان از محضرت جان عالم می شود قربان تو معصومه جان از قدوم حضرتت بارد به ما باران مهر جلوه کرده بردلم ایمان تو معصومه جان می شوم قربانی مولا رضایت بیکران گل کند بر خاک ما ریحان تو معصومه جان نام مادر فاطمه هم نام تو دریای جود رحمتی بی انتها احسان تو معصومه جان می زنی بالی به دنیای مدینه وقت غم غربت مادر شده پژمان تو معصومه جان بهترین آوای شعرم می رسد ازکام دل خلق زهرا جلوه گر درجان تو معصومه جان @shaeranehowzavi
جلوه چون مریم و انسیه ی حورا دارد دخت موسی است، دم گرم مسیحا دارد سایه ی رحمت او بر سر عالم جاریست شهر قم از قدمش این همه شیدا دارد او که در آل علی فاطمه ی ثانی شد فضل خوبان جهان را همه یکجا دارد خواهر شمس شموس و لقبش معصومه است خط به خط جلوه ای از زینب کبری دارد او علیمه است که هر سالک و علامه ی شهر در کلاس ادبش مشق الفبا دارد مست بین الحرمینیم ولی ایران هم جاده ی مشهد و قم با دو حرم را دارد آه... دلتنگ زیارت شده ام بانو جان حرمت باز برای من بد جا دارد؟ @shaeranehowzavi
سراب ِ تشنگی ام در فریب می آید به بغض ِتلخ و به حِسی ‌‌‌‌عجیب می آید تمام هستی من بَهر کُهنه ِ دردی داغ به لب رسیده ولی با شکیب می آید میان ِ غربت این آخرین روز ِ صفر به یاری ات نه حُر و نه حَبیب می آید دل شکسته ِ به زانو نشسته در حرمت دخیل بسته ، یقینا طبیب می آید صدای ِ دسته ی سینه زنی دردل من چو ذکر ِ بارز ِ " اَمن یُجیب " می آید هوای صحن وسرایت چقدر معصوم است ز ِگُنبد و حرمت ، بوی ِ سیب می آید سلام ضامن آهو ، سلام امام رئوف دل ِشکسته به سویت غریب می آید . @shaeranehowzavi
سخت است اگر در عشق بی‌پروا نباشی هرجا بدانی یار هست، آنجا نباشی در گوشة تنهایی‌ات از غم بمیری با اینکه آسان می‌شود تنها نباشی! دل خوش کنی عمری به اشعارت که تنها حرف است و روی حرف پابرجا نباشی آنقدر از غم‌های این و آن بگویی تا بلکه در شعر خودت پیدا نباشی خواهی گذشت از خیر مضمون‌های بکرت وقتی که عاشق باشی و رسوا نباشی هم دوست داری گاه رویت را ببیند هم می‌هراسی آنقدر زیبا نباشی با دوری‌اش می‌سوزی و می‌سازی آری عشق است و می‌ترسی که با تقوا نباشی @shaeranehowzavi
"تقدیم به ساحت مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها" دوباره بد شده حال و هواي من،بانو سلام حضرت مشكل گشاي من،بانو مراكه آمده ام خسته وشكسته،ببخش براي لرزش دست و صداي من،بانو خودم نيامده ام،نه ،نمي توانستم كشانده سوي تو من را خداي من،بانو غريبه نيستم،اين صحن آسماني تو بهشت امن من است و سراي من،بانو دوباره دست نيازم به سوي توست،بگير برات كرب و بلايي براي من،بانو خدا نياورد آن روز را كه بي تو شوم جدايي ز تو،عظمي بلاي من،بانو چه افتخار بزرگی است اینکه گهگاهی مرا خطاب کنی"ای گدای من"،بانو دوباره گم شده ام در خودم،دعايم كن نگاه کن به من،اُختُ الرضاي من،بانو ضريح عرشي تو آشناست با غم من گلايه مي كند از گريه هاي من،بانو دوباره آمدم و غرق در ستاره شدم ستاره مي چكد از گونه هاي من،بانو دوباره آمده بودم بمانم اما حيف حريم قدسي تو نيست جاي من،بانو نبود درد دلم لايق تو،مي دانم بزرگوار؛ببخش اين خطاي من،بانو @shaeranehowzavi
اگر که تند مزاجم اگر دل آزارم همیشه مضطربم بی قرار و غم‌بارم اگر که پنجره هارا ندیده می‌گیرم و از تمامی دیوارها طلب‌کارم و باب ذوق نبودم برات هیچ زمان و باب میل نبوده ست هیچ رفتارم اگر صدا زدمت هر دقیقه بی مورد چون از تمام ضمایر به جز تو بیزارم مرا ببخش که تنها به تو دلم گرم است مرا ببخش عزیزم که دوستت دارم @shaeranehowzavi