فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 حاجت دارا توصیه میکنم این حکایت جالب از گره گشایی #شهدا رو حتما گوش کنید ...
#پیشنهاد_دانلود🌹
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن
یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست .
"مقام معظم رهبرے
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
#بر_پا .... برای استادم مرحوم حاج #علی_محمد_محمدی
زمانی که این جمله از زبان #مبصر کلاس بیرون می آمد برایشان فرقی نداشت #استاد که باشد.
بی درنگ همه از جایشان بلند می شدند.
تا استاد دستور نشستن نمی داد همچنان ایستاده بودند تا بشنوند صدای او را .
ولی انگار این استاد با دیگران توفیر زیادی دارد بمحض ورود گفت: بچه ها بنشینین از این به بعد هم دیگر برای من معلم بازی در نیآورید .
شور و شادی در کلاس عربی با آن همه الفاظ گران سنگی که داشت از همان روز اول احلی من العسل شد .
کلاس های شلوغ دبیرستان شریعتی با بچه های تیزهوش و شجاع شده بود پایگاهی برای اعزام به جبهه .
تعدادی از همان اول از درس و بحث مدرسه بیزار شدند.
#صرف نخوانده دنبال #سیوطی بودند آن هم نه در این عالم در عالم معنی
تک تکتان را میشناسم .
همه برای احیای اسلام ناب بیزار و انزجار از درس و بحث و مدرسه داشتید .
همین هم باعث شد تا معلم اخلاق راهنمای خوبی باشد برایتان .
برای تو #دکتر #شهرام ..
برای #دکتر #اسماعیل ..
برای #حاج #محمد از جان عزیز ترم .
برای همسایه دیوار به دیوارشان #حسن رضا #یوسف #زاده را می گویم .
همین #ایرج خودمان که چند خانه بیشتر با منزل استاد محمدی فاصله نداشت .
حاج علی محمد همه ی دانش آموزان را خوب می شناخت آمار تک تکشان را داشت .
می دانست هرکدام بر چه مداری به چه درجه ای می چرخند .
اصلا برایشان هدایت تحصیلی گذاشته بود .
ولی دل بی قرار دانش آموزان استاد را رها کردند و رفتند .
بعد از چند مدت تعدادی #شهید .
جمعی #اسیر
کسانی که هم به درجه رفیع #جانبازی رسیدند .
ولی بودند باقی مانده از آن همه بچه مدرسه ی دبیرستان شریعتی که الان برای خودشان کیا و بیایی دارند .
این همه داستان سرایی برای چیست ؟؟!!
می خواهم بگویم دیشب بگمانم #محمد نه #محمد_علیم شاید #اسماعیل بود
نه انگار کسی دیگر که از خاطره ای همه ما محو شده صدایش بلند شد هرچه نباشد استاد آمده ،باید در مقابلش بلند شوند با صدای دلنشین گفت .
#برپا .
همه مات قامتش شده بودند مانده بودند چه کنند !!
حلقه های وصل تنگ و تنگ تر میشد #شهدا گرد استادشان را گرفته بودند از هر دری سخنی بود دیشب چه محفلی بود در عرش برین .
دوستان و هم کلاسیها همه جمع خیالشان بودند تا استاد برایشان بعد از رفتنشان چه برکشور گذشت را هجی کند و آنها مات و مبهوت به لبهای استاد خیره شده بودند.
دید و بازدید که تمام شد هر کدام استاد را به طرف آرامشگاه خویش می کشید .
استاد مانده بود و حلقه ی شهدای که تا دیروز برایشان عربی و فلسفه و عرفان تدریس می کرد .
گفت: خسته ام آیا کسی هست یک پیاله لولو و مرجان برایم بریزد .
دستان همه بر آسمان شد او را میان حلقه خود در بر گرفتند وپیاله پیاله آرامش ابدی برایش سرو می کردند ..
روحت هماره شاد و پاک در کنار شاگردان شهیدت
نوشته های بهزاد باقری
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
خنده های دلنشین #شهـدا
نشان از آرامش دل دارد
وقتی دلت با خـدا باشد
لب هایت که نه...
چشم هایت...
اصلا روحت هم
همیشه می خندد...
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
نگاه به چهره #شهدا
عبــادت است ...
عبـادتی از جنسِ
مقبـول به درگاه الهی.
کاش شفـاعتی
شاملِ حالمـان شود..
شادی روح همه شهدا صلوات 🌷
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
💔هديه شهيد صياد شيرازى به شير بچه
❤️🔥سپهبد شهید علی صیاد شیرازی فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش، محسن (بسیجی شهید محمد محسن روزی طلب) را در جبهه دید. گفت: این پسر بچه را بفرستید عقب، اینجا خطرناک است!
💔گفتیم: به قد و قواره کوچکش نگاه نکنید، این یک شیر بچه است، بی ترس برای شناسایی مى رود در دل دشمن! صیاد وقتی نتیجه کار محسن را دید، گفت: درجه های من را بردارید روی دوش این پسر چهارده ساله بگذارید!
#شهدا
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
به یاد معلمان پیشکسوت شهرمان ؛ طلایه داران عرصه دانایی و بینایی و اینک
زنده یاد 🌸 حاج علی محمد محمدی🌸
✍ دستنوشتههایحاجبهزادباقریازیادگاران
دفاعمقدس
🌷 بر پا .... برای استادم مرحوم حاج #علی_محمد_محمدی
زمانی که این جمله از زبان #مبصر کلاس بیرون می آمد برایشان فرقی نداشت #استاد که باشد.
بی درنگ همه از جایشان بلند می شدند.
تا استاد دستور نشستن نمی داد همچنان ایستاده بودند تا بشنوند صدای او را .
ولی انگار این استاد با دیگران توفیر زیادی دارد بمحض ورود گفت: بچه ها بنشینین از این به بعد هم دیگر برای من معلم بازی در نیآورید .
شور و شادی در کلاس عربی با آن همه الفاظ گران سنگی که داشت از همان روز اول احلی من العسل شد .
کلاس های شلوغ دبیرستان شریعتی با بچه های تیزهوش و شجاع شده بود پایگاهی برای اعزام به جبهه .
تعدادی از همان اول از درس و بحث مدرسه بیزار شدند.
#صرف نخوانده دنبال #سیوطی بودند آن هم نه در این عالم در عالم معنی
تک تکتان را میشناسم .
همه برای احیای اسلام ناب بیزار و انزجار از درس و بحث و مدرسه داشتید .
همین هم باعث شد تا معلم اخلاق راهنمای خوبی باشد برایتان .
برای تو #دکتر #شهرام ..
برای #دکتر #اسماعیل ..
برای #حاج #محمد از جان عزیز ترم .
برای همسایه دیوار به دیوارشان #حسن رضا #یوسف #زاده را می گویم .
همین #ایرج خودمان که چند خانه بیشتر با منزل استاد محمدی فاصله نداشت .
حاج علی محمد همه ی دانش آموزان را خوب می شناخت آمار تک تکشان را داشت .
می دانست هرکدام بر چه مداری به چه درجه ای می چرخند .
اصلا برایشان هدایت تحصیلی گذاشته بود .
ولی دل بی قرار دانش آموزان استاد را رها کردند و رفتند .
بعد از چند مدت تعدادی #شهید .
جمعی #اسیر
کسانی که هم به درجه رفیع #جانبازی رسیدند .
ولی بودند باقی مانده از آن همه بچه مدرسه ی دبیرستان شریعتی که الان برای خودشان کیا و بیایی دارند .
این همه داستان سرایی برای چیست ؟؟!!
می خواهم بگویم دیشب بگمانم #محمد نه #محمد_علیم شاید #اسماعیل بود
نه انگار کسی دیگر که از خاطره ای همه ما محو شده صدایش بلند شد هرچه نباشد استاد آمده ،باید در مقابلش بلند شوند با صدای دلنشین گفت .
#برپا .
همه مات قامتش شده بودند مانده بودند چه کنند !!
حلقه های وصل تنگ و تنگ تر میشد #شهدا گرد استادشان را گرفته بودند از هر دری سخنی بود دیشب چه محفلی بود در عرش برین .
دوستان و هم کلاسیها همه جمع خیالشان بودند تا استاد برایشان بعد از رفتنشان چه برکشور گذشت را هجی کند و آنها مات و مبهوت به لبهای استاد خیره شده بودند.
دید و بازدید که تمام شد هر کدام استاد را به طرف آرامشگاه خویش می کشید .
استاد مانده بود و حلقه ی شهدای که تا دیروز برایشان عربی و فلسفه و عرفان تدریس می کرد .
گفت: خسته ام آیا کسی هست یک پیاله لولو و مرجان برایم بریزد .
دستان همه بر آسمان شد او را میان حلقه خود در بر گرفتند وپیاله پیاله آرامش ابدی برایش سرو می کردند ..
روحت همواره شاد و پاک درکنارشاگردان. شهیدت
🌱 لازم است از جانباز عزیز که امروزه در نقش انجمن اولیا و مربیان دبستان حضور پررنگ دارند ؛ حاج سعدیپورحاتمی وحاجبهزادباقری تقدیر تشکر نمایم
بابت :
_ ارسال این نوشتار زیبا وماندگار
_ اهدا لوح تقدیر ممهور به مهروامضای ریاست محترم اداره آموزش و پرورش و ریاست محترم بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان به مدیر ، معاونین وبرخی آموزگاران
🌸 سلامت و تندرست باشید 🌸
🌸🌸🌸🌸🌷🌷🌷🌷🌷🌸🌸🌸🌸
شادی روح تمام معلمان درگذشته بخصوص استاد حاج علی محمد محمدی و معلمان شهید شهرمان ؛ آزادبخت ، میری ، آزادبخت ، امرایی و ... بر محمد وآلش صلوات
♦️ دبستان پسرانه شاهد کوهدشت
استان لرستان
#شهید_نشیم_میمیریم
#کانال_شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403