🔅گفتم: ببینم توی دنیـ🌎ــا چه #آرزویی داری؟ قدری فکر کرد و گفت:
#هیچی...❗️
🔅گفتم:
یعنی چی⁉️ مثلاً دلت نمیخواد یک کارهای بشی، ادامه #تحصیل بدی یا از این حرفها دیگه...؟
🔅گفت: یک آرزو دارم☝️ از #خدا خواستم تا سنم کمه و گناهم از این بیشتر نشده🚫 #شهید_بشم🕊
#شهید_نورالله_اختری
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
روایتگری شهدا
🔅گفتم: ببینم توی دنیـ🌎ــا چه #آرزویی داری؟ قدری فکر کرد و گفت: #هیچی...❗️ 🔅گفتم: یعنی چی⁉️ مثلاً دل
🔅گفتم: ببینم توی دنیـ🌎ــا چه #آرزویی داری؟ قدری فکر کرد و گفت:
#هیچی...❗️
🔅گفتم:
یعنی چی⁉️ مثلاً دلت نمیخواد یک کارهای بشی، ادامه #تحصیل بدی یا از این حرفها دیگه...؟
🔅گفت: یک آرزو دارم☝️ از #خدا خواستم تا سنم کمه و گناهم از این بیشتر نشده🚫 #شهید_بشم🕊
#شهید_نورالله_اختری
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
روایتگری شهدا
🌹 مقام معظم رهبری : این تسلط دریایی ، این حضور راهبردی برای نیروهای دریایی و ناوگانهای دریایی م
📖 #خاطرات_شهدا
💐 #شهید_دریادار_محمد_ابراهیم_همتی
🌸 در سال ۱۳۴۸ بعد از اخذ دیپلم از دبیرستان رودڪی با توجہ بہ اینڪہ در رشتہ #مهندسیدانشگاهتهران قبول شده بود بہ دلیل علاقہ ای ڪہ بہ دریا داشت ، نیروی دریایی را برگزید و بہ جهت طی دورههای ناوبری و فرماندهی ناو بہ #آلمان اعزام شد و در آنجا نیز در بین دانشجویان ۷۰ ڪشور جهان #رتبہاول را بہ خود اختصاص داد و بہ ایران بازگشت . پس از بازگشت محمد ابراهیم همتی از آلمان بہ جهت تڪمیل مهارتها و تخصصهای دریانوردی مجدداً بہ ڪشورهای #سوئد و #فرانسه اعزام شد و تا سال ۱۳۵۷ در آنجا بہ #تحصیل مشغول بود و پس از آن بہ ایران بازگشت و در منطقہ دوم دریایی بوشهر مشغول بہ خدمت گردید .
🌸 دست سرنوشت بہ گونہ ای باور نڪردنی شهید محمد ابراهیم همتی را بہ #ناوچہپیڪان پیوند زد ، چرا ڪہ همزمان با تحصیل در فرانسہ ، ناوچہ پیڪان بہ سفارش ایران در این ڪشور ساختہ شد و شهید همتی با همین ناوچہ بہ ایران بازگشت و تا روز شهادت در سمت #فرمانده ناوچہ بود .
🌸 بیش از دو سال از آمدنش بہ ایران میگذشت و او در بوشهر و بر روی ناوچہ پیڪان خدمت میڪرد ڪہ جنگ آغاز شد . روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ڪہ حملہ نیروهای عراقی بہ ڪشور آغاز شد . محمد ابراهیم در مرخصی بہ سر میبرد . بہ علت حملہ بہ فرودگاهها تمام پروازها لغو شده و هیچگونہ پروازی صورت نمیگیرد . آرام و قرار نداشت و اصرار داشت ڪہ شبانہ بہ سوی بوشهر حرڪت ڪند ، چرا ڪہ میگفت : در بوشهر نیاز به ڪمڪ او دارند و بلافاصلہ همان شب لباسهایش را جمع ڪرد و با اتوبوس بہ شیراز و از آنجا بہ بوشهر رفت و سہ ماه بعد در هفتم آذر سال ۱۳۵۹ در #عملیاتمروارید ناوچہ اش هدف موشڪ قرار گرفت و او و همرزمانش بہ همراه ناوچہ پیڪان در #آبهایخلیجفارس آرام گرفتند .
✍ نشر بمناسبت روز نیرویی دریایی
🌹 #بہ_یاد_همہ_شهدای_نیروی_دریایی
🕊 #سـالـروز_شهادتشان
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
base.apk
7.18M
👆👆
✅ «دوران طلائی» مجموعه #خاطرات دوره نوجوانی شهیدان
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ #تلنگر #اجتماعی
فوق دیپلمش را از #دانشگاه #تهران در رشته #هواشناسی گرفته بود.
سال پنجاه و پنج هم برای ادامه #تحصیل به دانشگاه ملی رفت و سرِ کلاس شهید مطهری نشست.
هیاهوی #انقلاب همه جا را گرفته بود و ساواکیها اگر کسی را میگرفتند بی رحمانه شکنجه میکردند.
ابراهیم میگفت: «شبها درِ خانه را باز بگذارید تا اگر مأموران #شاه #مردم را تعقیب کردند، راه فراری برای مردم وجود داشته باشد».
یک روز هم هراسان و آشفته به خانه آمد. از چشمهایش معلوم بود که گریه کرده.
پرسیدم: «چیزی شده؟ نمره کم آوردی؟» 👌گفت: «نه. مگه نمیدونید، دیشب منزل امام(قدس سرّه) را #محاصره کردند».
--------------
❤️ #امام_صادق (علیه السلام) فرمودند:
🌷 مؤمن #مظلوم را يارى مىكند و به مسكين و درمانده رحم مىنمايد؛ جانش از او در #رنج است و مردم از او در آسايش.
📚(اصول کافی، ج2 ، ص231 ، ح4)
#شـهید ابراهـیم امـامی
📚برگرفته از سایت ستاد کنگره بزرگداشت سه هزار شهید سمنان
🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_هفتم
💚باطن پاكش براي همه نمايان بود❤️
💕 #جوادين(ع)✨
✔️راوی:پيمان عزيز
👈توي خيابان🌷#شهيد عجب گل پشت#مسجد مغازه ي#فلافل_فروشی داشتم. ما
اصالتاً ايراني هستيم اما پدر و مادرم متولد شهر#كاظمين مي باشند. براي همين
نام مقدس #جوادين(ع)را كه به دو امام شهر#كاظمين گفته ميشود، براي#مغازه انتخاب كردم.
⏺هميشه در زندگي سعي ميكنم با مشتريانم خوب برخورد كنم. با آنها صحبت كرده و حال و احوال ميكنم.
سال 1383 بود كه يك بچه مدرسه اي، مرتب به مغازه ي من مي آمد و#فلافل ميخورد.
⏺اين پسر نامش #هادي و#عاشق سس فرانسوي بود.#نوجوان خنده رو و شاد و پرانرژي نشان ميداد.من هم هر روز با او مثل ديگران سلام و عليك ميكردم.
🌺@pmsh313
⏺يك روز به من گفت: آقا پيمان، من ميتونم بيام پيش شما كار كنم و#فلافل ساختن را ياد بگيرم. گفتم:#مغازه متعلق به شماست، بيا.از فردا هر روز به #مغازه مي آمد. خيلي سريع كار را ياد گرفت و استادكار شد.چون داخل مغازه ي من همه جور آدمي رفت و آمد داشتند، من چند بار او را#امتحان كردم، دست و دلش خيلي#پاك بود.
⏺خيالم راحت بود و حتي دخل و پول هاي#مغازه را در اختيار او ميگذاشتم.در ميان افراد زيادي كه پيش من كار كردند#هادي خيلي متفاوت بود؛
💥انسان کاري، با ادب، خوش برخورد و از طرفي خيلي#شاد و خنده رو بود.كسي از همراهي با او #خسته نميشد.
با اينكه در سنين#بلوغ بود، اما نديدم به دختر و ناموس مردم#نگاه كند. باطن پاك او براي همه نمايان بود.
🌺@pmsh313
⏺من در خانواده اي مذهبي بزرگ شده ام. در مواقع بيکاري از#قرآن و#نهج_البلا_غه با او حرف ميزدم. از #مراجع_تقليد و #علما حرف ميزديم. او هم زمينه ي #مذهبي خوبي داشت. در اين مسائل با يكديگر هم کلام ميشديم.
⏺يادم هست به برخي#مسائل_ديني به خوبي مسلط بود.#ايام_محرم را در#هيئت حاج حسين سازور كار ميكرد.مدتي بعد #مدارس باز شد. من فكر كردم كه#هادي فقط در#تابستان ميخواهد كار كند، اما او كار را ادامه داد! فهميدم كه ترك#تحصيل كرده...
🌺@shahidabad313
⏺كار را در#فلافل_فروشی ادامه داد. هر وقت ميخواستم به او#حقوق بدهم نميگرفت، ميگفت من آمده ام پيش شما كار ياد بگيرم. اما به زور مبلغي را در جيب او ميگذاشتم.مدتي بعد متوجه شدم كه با #سيد_علی_مصطفوي#رفيق شده، گفتم با خوب پسري#رفيق شدي.
⏺#هادي بعد از آن بيشتر مواقع در#مسجد بود. بعد هم از پيش ما رفت و در#بازار مشغول كار شد.اما مرتب با دوستانش به سراغ ما مي آمد و خودش مشغول درست کردن#فلافل ميشد.
🌺@shahidabad313
⏺بعدها توصيه هاي من به درس خواندن كارساز شد و درسش را از طريق مدرسه ي#دكتر_حسابي به صورت غير حضوري ادامه داد.#رفاقت ما با#هادي ادامه داشت. خوب به ياد دارم که يك روز آمده بود اينجا، بعد از خوردن#فلافل در آينه خيره شد ميگفت: نميدانم براي اين جوشهاي صورتم چه كنم؟
💥گفتم: پسر خوب، صورت مهم نيست،#باطن و#سيرت انسانها مهم است كه #الحمدالله#باطن تو بسيار عالي است.
⏺هر بار كه پيش ما مي آمد متوجه ميشدم كه تغييرات روحي و دروني او بيشتر از قبل شده. تا اينكه يك روز آمد و گفت وارد حوزه ي علميه شده ام، بعد هم به#نجف رفت.
اما هر بار كه مي آمد حداقل يك#فلافل را مهمان ما بود.
💎آخرين بار هم از من#حلالیت طلبيد. با اينكه هميشه خداحافظي ميكرد، اما آن روز طور ديگري خداحافظي كرد و رفت ...
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_بیست_و_ششم
💚همه زندگی پول نیست❤️
🍃 #شاگرد_امام_صادق_علیه_السلام(۱)✨
💢شهريور 1390 بود. توي🕌#مسجد نشسته بوديم و با🌷#هادي و#رفقا#صحبت مي كرديم.
⚘@pmsh313
🍂#صحبت سر ادامه ي#زندگي و#كار و#تحصيل بود.#رفقا مي دانستند من طلبه ي حوزه ي علميه هستم و از من سؤال مي كردند.آخر بحث گفتم: آقا 🌷#هادي شما توي همان#بازار_آهن مشغول هستي؟
🌷@shahidabad313
🌴#نگاه معني داري به چهره ي من انداخت و بعد از كمي مكث گفت: مي خوام بيام بيرون!
گفتم: چرا؟ شما تازه توي#بازار_آهن جا افتادي، چند وقته اونجا كار مي كني و همه قبولت دارن.
🌴گفت: مي دونم. الان #صاحبكار من اينقدر به من #اعتماد داره كه بيشتر كارهاي بانكي را به من واگذار كرده. اما...
⚘@pmsh313
🌴سرش رو بالا آورد و ادامه داد: احساس مي كنم #عمر من داره اين طوري #تلف مي شه. من از بچگي #كار كردم و همه شغلي رو هم #تجربه كردم. همه كاري رو بلدم و #خوب مي تونم #پول در بيارم. اما همه ي #زندگي #پول نيست. #دوست دارم #تحصيلات خودم رو ادامه بدم.
💢نگاهي به صورت🌷#هادي انداختم و گفتم: تا جايي كه يادم هست، #دبيرستان شما تمام نشده و #ديپلم نگرفتي.
🌷#هادي پريد تو حرف من و گفت: دارم تو #دبيرستان#دکتر_حسابي غيرحضوري #درس مي خوانم. چند واحد از سال آخر #دبيرستان مانده بود كه به زودي #ديپلم مي گيرم.
⚘@pmsh313
💢خيلي خوشحال شدم و گفتم:🌼#الحمد_لله، خيلي خوبه، خب برو دنبال #دانشگاه. برو #شركت كن. مثل خيلي بچه هاي ديگه.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي گفت: اين كه اومدم با شما #مشورت كنم به خاطر همين ادامه تحصيله، حقيقتش من نمي خوام برم #دانشگاه به چند علت.
⚘@pmsh313
🍀اولاً مگه ما چقدر #دكتر و #مهندس و #متخصص مي خوايم. اين همه#فارغ_التحصيل داريم، پس بهتره يه درسي رو بخونم كه هم به#درد من بخوره هم به#درد جامعه.
🍀در ثاني اگر ما #دكتر و #مهندس نداشته باشيم، مي تونيم از #خارج وارد كنيم. اما اگه امثال🌷#شهيد_مطهري نداشته باشيم، بايد چي كار كنيم.
تا آخر حرف🌷#هادي را خواندم. او خيلي جدي تصميم گرفته بود وارد #حوزه شود. براي همين با من #مشورت مي كرد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_سی_و_هفتم
💚وابستگی به نجف❤️
👈ايام حضور🌷#هادي در☀️#نجف به چند دوره تقسيم مي شود. حالات و احوال او در اين سه سال حضور او بسيار متفاوت است. زماني تلاش داشت تا يك#كار در كنار#تحصيل پيدا كند و درآمد داشته باشد.كار برايش مهيا شد، بعد از مدتي#كار ثابت با حقوق مشخص را رها كرد و به دنبال انجام#كار براي مردم و به#نيت رضاي پروردگار بود.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي كم كم به حضور در☀️#نجف و#زندگي در كنار☀️#امير_المؤمنين_علي(علیه السلام) بسيار وابسته شد. وقتي به#ايران بر مي گشت، نمي توانست#تهران را#تحمل كند. انگار گمگشته اي داشت كه مي خواست سريع به او برسد.ديگر در #تهران مثل يك#غريبه بود.
⚘@pmsh313
♨️حتي حضور در🕌#مسجد و بين بچه ها و رفقاي قديمي او را سير نمي كرد.اين#وابستگي را وقتي بيشتر حس كردم كه مي گفت: حتي وقتي به☀️#كربلا مي روم و از حضور در آنجا#لذت مي برم، دلم براي☀️#نجف تنگ مي شود.مي خواهم زودتر به كنار#مولا_امير_المؤمنين(علیه السلام) برگردم.
🌷@shahidabad313
🔹️اين را از مطالعاتي كه داشت می توانستم بفهمم.🌷#هادي در ابتدا براي خواندن كتاب هاي#اخلاقي به سراغ آثار مقدماتي رفت. آداب الطلاب آقاي#مجتهدي را مي خواند و...
⚘@pmsh313
🔹️رفته رفته به سراغ آثار بزرگان#عرفان رفت. با مطالعه ي آثار و زندگي اين اشخاص، روزبه روز#حالات_معنوي او تغيير مي كرد.
🔹️من ديده بودم كه رفاقت هاي🌷#هادي كم شده بود! بر خلاف اوايل حضور در☀️#نجف، ديگر كم حرف شده بود.#معاشرت او با بسياري از دوستان در حد يك#سلام_و_عليك شده بود.
🌷@shahidabad313
💎به🕌مسجد هندي ها#علاقه داشت.#نماز_جماعت اين🕌#مسجد توسط☀️#آيت_الله_حكيم و به حالتي#عارفانه برقرار بود. براي همين بيشتر مواقع در اين🕌#مسجد#نماز مي خواند.خلوت هاي#عارفانه داشت.☀️#نماز_شب و برخي#اذكار و#ادعيه را هيچ گاه#ترك نمي كرد.
⚘@pmsh313
💎اين اواخر به مرحوم#آيت_الله_كشميري(ره)#ارادت خاصي پيدا كرده بود.#كتاب_خاطرات ايشان را مي خواند و به#دستورات_اخلاقي اين#مرد_بزرگ#عمل مي كرد.يادم هست كه مي گفت:#آيت_الله_كشميري(ره) عجيب به☀️#نجف#وابسته بود.زماني كه ايشان در#ايران#بستري بود مي گفت مرا به☀️#نجف ببريد#بيماري من#خوب مي شود.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي اين جملات را مي خواند و مي گفت: من هم خيلي به اينجا#وابسته شده ام،☀️#نجف همه ي#وجود ما را گرفته است، هيچ مكاني جاي☀️#نجف را براي من نمي گيرد.
💥اين سال آخر هر روز يك⏲#ساعت را به#وادي_السلام مي رفت.نمي دانم در اين يك⏲#ساعت چه مي كرد، اما هر چه بود #حال_عجيب_معنوي براي او ايجاد مي كرد. اين را هم از#استاد_معنوي خودش#مرحوم_آيت_الله_كشميري(ره)و#آقا_سيد_علي_قاضي(ره) فراگرفته بود.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_سی_و_هشتم
💚عمل دقیق به دستورات دین❤️
✨ #عرفان ۱🍃
✔️راوی:از دوستان شهید
🌷#هادي يك انسان بسيار عادي بود. مثل بقيه تنها#تفاوت او#عمل_دقيق_به_دستورات_دين بود.
براي همين در#مسير_خودسازي و#عرفان قرار گرفت.اما#مسير_عرفاني زندگي او در☀️#نجف به چند بخش تقسيم مي شود. مانند آنچه كه بزرگان#فلسفه و#عرفان گفته اند،#مسير من الخلق الي الحق و ... به خوبي طي نمود.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي زماني كه در☀️#نجف در محضر بزرگان#تحصيل مي كرد، نيمي از روز را مشغول#تحصيل و بقيه را مشغول#كار بود.
⚘@pmsh313
♦️در ابتدا براي انجام#كار#حقوق مي گرفت، اما بعدها كارش را فقط براي رضاي خدا انجام مي داد. #شهريه نمي گرفت براي كاري كه انجام مي داد#مزد نمي گرفت.حتي اگر كسي مي خواست به او#مزد بدهد ناراحت مي شد.
🌷@shahidabad313
🕯#منزل بسياري از طلبه ها و برخي🕌#مساجد_نجف را#لوله_كشي كرد اما#مزد نگرفت#توكل و#اعتماد عجيبي به خدا داشت. يك بار به🌷#هادي گفتم: تو كه#شهريه نمي گيري براي كار هم#پول نمي گيري پس هزينه هاي خودت را چطور#تأمين مي كني؟🌷#هادي گفت: بايد براي خدا#كار كرد، خدا خودش هواي ما را دارد. گفتم:
اين درست، اما ...
⚘@pmsh313
♨️يادم هست آن روز#منزل يكي از دوستانش بوديم. 🌷#هادي بعد از صحبت من، مبلغ بسيار زيادي را از جيب خودش بيرون آورد و به دوستش داد و گفت: هر طور صلاح مي داني مصرف كن!به نوعي غير مستقيم به من فهماند كه#مشكل_مالي ندارد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_چهل
💚طهارت درونی❤️
✨ #دست_سوخته🍃
✔️راوی: سید روح الله میر صانع
👈از بالاترين ويژگي هاي🌷#آقا_هادي كه باعث شد در اين سن كم، ره صدساله را يك شبه طي كند#طهارت_دروني او بود.
♦️بر خلاف بسياري از انسان ها كه#ظاهر و#باطن يكساني ندارند،🌷#هادي بسيار پاك و صاف و بدون هر گونه ناپاكي بود.حرفش را مي زد و اگر اشكالي در كار خودش مي ديد، سعي در برطرف نمودن آن داشت.
🔹️يادم هست اواخر سال 1390 آمد و در حوزه ي#كاشف_الغطا☀️#نجف مشغول#تحصيل شد.بعد از مدتي كار پيدا كرد و ديگر از#شهريه استفاده نكرد.
آن اوايل به🌷#هادي گفتم: نمي خواي#زن بگيري؟
مي خنديد و مي ً گفت: نه، فعلاً بايد به#درس و#بحث برسم.
🔹️سال بعد وقتي درباره ي#زن و#زندگي با او#صحبت مي كردم،#احساس كردم بدش نمي آيد كه#زن بگيرد. چند نفر از طلبه هاي#هم_مباحثه با🌷#هادي#متأهل شده بودند و ظاهراً در🌷#هادي تأثير گذاشته بودند.
🍂يك بار سر شوخي را باز كرد و بعد هم گفت: اگر يه وقت مورد خوبي براي من پيدا كردي، من حرفي براي#ازدواج ندارم.از اين#صحبت چند روزي گذشت. يك بار به ديدنم آمد و گفت: مي خواهم براي پياده روي#اربعين به#بصره بروم و مسير طولاني#بصره تا#كربلا را با پاي#پياده طي كنم.
🍂با توجه به اينكه كارت#اقامت او هنوز هماهنگ نشده بود با اين كار مخالفت كردم اما🌷#هادي تصميم خودش را گرفته بود.آن روز متوجه شدم كه💥#پشت_دست🌷#هادي به صورت خاصي#زخم شده، فكر مي كنم حالت#سوختگي داشت.#دست او را ديدم اما چيزي نگفتم.
🌷#هادي به#بصره رفت و ده روز بعد دوباره تماس گرفت و گفت:#سيد امروز رسيديم به☀️#نجف،#منزل هستي بيام؟گفتم: با كمال ميل، بفرماييد.
🌷#هادي به#منزل ما آمد و كمي#استراحت كرد. بعد از اينكه حالش كمي جا آمد،با هم شروع به#صحبت كرديم.🌷#هادي از#سفر به#بصره و پياده روي تا☀️#نجف تعريف مي كرد،اما#نگاه من به#زخم_دست🌷#هادي بود كه بعد از گذشت ده روز هنوز بهتر نشده بود!
🔮صحبت هاي🌷#هادي را قطع كردم و گفتم: اين#زخم_پشت_دست براي چيه؟ خيلي وقته كه مي بينم. سوخته؟نمي خواست جواب بده و موضوع را عوض مي كرد. اما من همچنان#اصرار مي كردم.بالاخره توانستم از زير#زبان او حرف بكشم!
⭐مدتي قبل در يكي از شب ها خيلي#اذيت شده بود.مي گفت كه#شيطان با#شهوت به سراغ من آمده بود.من هم چاره اي كه به ذهنم رسيد اين بود كه دستم را بسوزانم!
🍁من#مات_و_مبهوت به🌷#هادي#نگاه مي كردم. درد دنيايي باعث شد كه🌷#هادي از#آتش_شهوت دور شود.#آتش_دنيا را به جان خريد تا#گرفتار#آتش_جهنم نشود.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_چهل_و_چهارم
💚از شهدا و فرهنگ شهادت میگفت❤️
🔥#فتنه_داعش👿
👈مي گويند#تاريخ مرتب#تكرار مي شود،فقط اسم ها عوض مي شود،وگرنه بسياري از اتفاقات سال ها و قرن هاي گذشته، با نام هايي جديد#تكرار ميگردد.از روزي كه⚡#بيداري_اسلامي منطقه ي ما را فراگرفت،🔥#آمريكا و🔥#اسرائيل با كمك#حاكمان_فاسد_منطقه،يك نوع#كودتا را در كشور#سوريه به راه انداختند.
🌷@shahidabad313
🌟آنان مي خواستند وانمود كنند كه#سوريه هم مانند#تونس و#ليبي و#مصر و#بحرين و ... درگير⚡#بيداری_اسلامي شده!اما#تفاوت آشكار#بحران_سوريه با ديگر كشورها، حضور تروريست هاي صدها كشور در قالب#قيام_مسلحانه ضد دولت#سوريه بود!
⚘@pmsh313
🌟شكي نبود كه دولت مردمي#سوريه تاوان#حمايت از#محور_مقاومت را پرداخت مي كرد.تروريست هاي سوري صدها انسان بي گناه را فقط به جرم#حمايت از#دولت_قانوني اين كشور به خاك و خون كشيدند.آنچه كه ما از#خوارج زمان☀️#امير_المؤمنين_علي(علیه السلام) شنيده بوديم در رفتار اين⚡#قوم_وحشي مشاهده كرديم.دولت هايي كه ادعا مي كردند نظام#سوريه ظرف شش ماه نابود خواهد شد، شاهد بودند كه گروه هاي مردمي به حمايت از دولت#سوريه برخواستند.
🌷@shahidabad313
🌟مدتي بعد خشن ترين گروه هاي مسلح در غالب دولت اسلامي#عراق و#شام (با نام#داعش) اعلام موجوديت كرده و حملات گسترده اي را آغاز كردند.
آنان روي فاسدترين ظالمان تاريخ را سفيد كردند.كارهايي از اين قوم سر زد كه تاريخ از نوشتن آن#شرم دارد!اما همه مي دانستند كه⚡#اسرائيل و حامي هميشگي آن يعني⚡#آمريكا عامل اصلي ايجاد و حمايت⚡#داعش هستند.
⚘@pmsh313
🌟اوايل سال 1393⚡#داعش توانست در#عراق براي خودش زمينه ي#نفوذ را فراهم كند.سپس شهر#موصل و چندين منطقه ي ديگر با#خيانت نيروهاي وابسته به⚡#صدام، به اشغال⚡#داعش درآمد. آنان هزاران#شيعه و#سني را تنها به جرم مخالفت با نظرات⚡#داعش اعدام كردند.
🌷@shahidabad313
🌟اوضاع#عراق عجيب و غريب شد.☀️#آيت_الله_سيستاني#حكم_جهاد صادر كرد. صدها زن و مرد#شيعه و#سني آماده ي مبارزه با⚡#داعش شدند.🌷#هادي در اين ايام در حوزه ی☀️#نجف مشغول#تحصيل بود.با اعلام#حكم_جهاد، از مسئولان نيروهاي مردمي (حشدالشعبي) تقاضا كرد كه با#اعزام او به جبهه ي نبرد با⚡#داعش موافقت كنند. اما مسئول نيروها كه از دوستان🌷#هادي بود با#اعزام او مخالفت كرد.
⚘@pmsh313
💢او سال قبل نيز از آنها خواسته بود كه براي دفاع از☀️#حرم به كشور#سوريه#اعزام شود اما مخالفت شده بود.اين بار تقاضاي مكرر او جواب داد.🌷#هادي توانست خود را به جمع نيروهاي مردمي برساند.او از زماني كه در#ايران بود، در كارهاي هنري فعاليت داشت. توليد#فيلم و#عكس از برنامه هاي🌷#شهدا و ... از كارهاي او بود.
🌷@shahidabad313
💢حالا همين برنامه ها را در قالب نيروهاي مردمي#عراق آغاز كرده بود.تهيه ي#فيلم،#خبر و#عكس از نبردهاي شجاعانه ي نيروهاي مردمي. 🌷#هادي هر جا قدم مي گذاشت از🌷#شهدا مي گفت؛ از🌷#ابراهيم_هادي، از🌷#شهيد_دين_شعاري و...
⚘@pmsh313
🍂او براي#رزمندگان و فرماندهان#حشد_الشعبي از خاطرات🌷#شهيدان#دفاع_مقدس مي گفت و آنها را با🌷#فرهنگ_شهادت آشنا مي كرد.آنها تشنه ي #فرهنگ_انقلابي بسيجيان ما شده بودند.اين#عطش باعث شد كه فرماندهان#حشد_الشعبي از🌷#هادي بخواهند براي تهيه ي#چفيه و#پيشاني_بند و#پرچم راهي#ايران شود.
🌷@shahidabad313
🍂آنها مبلغي حدود#صد_ميليون_تومان در اختيار🌷#هادي قرار دادند تا براي تهيه ي اين اقلام به#ايران برگردد.آنقدر در#عراق به او
#اعتماد پيدا کردند که اين مبلغ#پول را به او دادند و خواستند هر چه سريع تر، اين#اقلام_فرهنگي به کساني که در#خط_مقدم جنگ عليه#داعش هستند برسد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_چهل_و_هفتم
💚سعادت با کتاب#معراج_السعاده❤️
✔️راوی: خواهر شهید
👈سال هاي آخر☀️#ماه_رمضان را به#ايران مي آمد.هميشه با ورود به#ايران ابتدا به☀️#مشهد مي رفت و موقع بازگشت به☀️#نجف هم به☀️#مشهد مي رفت.
🌷@shahidabad313
💢در شب هاي☀️#ماه_رمضان با هم به🕌#مسجد_الشهدا و#مجلس دعاي#حاج_مهدي_سماواتي مي رفتيم.برخي شبها نيز با هم به🕌#مسجد_ارك و#مجلس دعاي#حاج_منصور مي رفتيم. چه شبها و روزهايي بود. ديگر تكرار نمي شود.
⚘@pmsh313
🌷#هادي در كنار كارهاي#حوزه و#تحصيل به كارهاي هنري هم مشغول شده بود.يادم هست كه در رايانه ي شخصي او تصاوير بسيار زيبايي ديدم كه توسط خود🌷#هادي كار شده بود؛ تصاوير🌷#شهدا كه توسط فتوشاپ آماده شده بود.
🌷@shahidabad313
💢بودن در آن روزها كنار🌷#هادي براي ما دنيايي از#معرفت بود.در اين آخرين#سفر#رفتار و#اخلاق او خيلي تغيير كرده بود؛ معنوي تر شده بود.يك شب از برادرم سؤال كردم چطور اين قدر#تغيير كردي؟
⚘@pmsh313
🌟گفت: كتابي هست به نام#معراج_السعاده واقعاً اگر كسي مي خواهد به#معراج يا به_سعادت برسد، بايد هر#شب يك#صفحه از اين#كتاب را بخواند.بعد #كتاب خودش را آورد و از روي#كتاب براي ما مي خواند و مي گفت به اين توصيه ها#عمل كنيد تا به#سعادت برسيد.
🌷@shahidabad313
📌مثلاً، يك#شب مي گفت: سعي كنيد#سكوت شما بيشتر از حرف زدن باشد.هر حرفي مي خواهيد بزنيد#فكر كنيد كه آيا#ضرورت دارد يا نه؟! بي دليل#حرف نزنيد كه خيلي از صحبت هاي ما به#گناه و#دروغ و ...#ختم مي شود.
⚘@pmsh313
🍁شب بعد درباره ي#شوخي و#خنده_زياد#حرف زد.اينكه در شوخي ها كسي را#مسخره نكنيم. افراد را به خاطر#لهجه و ... مورد#تمسخر قرار ندهيم.البته خودش هم قبل از همه اين موارد را#رعايت مي كرد.
🌷@shahidabad313
🍁شب ديگر درباره ي اين#صحبت كرد كه در#كوچه و#خيابان سرتان را بالا نگيريد. با صداي بلند در جلوي#نامحرم#حرف نزنيد.سعي كنيد سر به زير باشيد. اگر با#نامحرم زياد و بي دليل#صحبت كند،#حيا و#عفت او از دست مي رود.#گوهر يك#زن در#حيا و#عفت اوست.
⚘@pmsh313
🍀روز بعد به#ميدان_انقلاب و#پاساژ_مهستان رفت تا مقداري وسايل لازم براي#عراق را تهيه كند.آن#شب وقتي به#خانه آمد يك#هديه براي ما آورده بود.#كتاب_معراج_السعاده را به ما#هديه داد.
هنوز اين#كتاب را داريم و به توصيه ي🌷#هادي آن را مي خوانيم و سعي در#عمل كردن آن داريم.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊