مولای ما کریم ولیکن غریب بود
او دستگیر خلق ولی بی حبیب بود
با او مدینه شد وطن بی نیازها
بعدازخداسخاوت او بی رقیب بود
غیرازنمک به زخم دل خوددوانداشت
با انکه بر تمامی عالم طبیب بود
ازدشمنان که کینه ی بسیاردیده است
دربین دوستان خودش هم غریب بود
درکوچه زخم خورده ی لبخند قنفذ و..
در خانه هم اسیر زنی نانجیب بود
شرحش هزارروضه ی مکشوفه می شود
در محضر امام مغیره خطیب بود
کابوس کوچه موی سرش را سفید کرد
از کودکی ز حادثه ای بی شکیب بود
دستی سیاه زندگی اش را سیاه کرد
دستی که از مروت دل بی نصیب بود
دل خونِ روزگار که در آخرین نفس
پیش حسین راویِ شیب الخضیب بود
#نــوكــر_نـوشــت:
#حسن_جـانم
مشت میکوبیدی از غمهای #مـادر بر زمین
آتشی روی دلت چون #آتش_مسمار نیست
#صلیاللهعلیکياسيدناالمظلوميااباعبداللهالحسين
#دوشنبتون_امام_حسنی
#بهیادشهیدمدافعحرممحمدمرادی
#سالروزولادت...🌿🌺🌸🌺🌿
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
"#شــهدایآســمانی"
این خـــون
تا قیامٺ جاریست
مـن و شمـا
باید مواظب باشـیم
تا حـرمـتِ
چنین خون هایی نشڪند ...🥀💔🥀
~🕊
وقتے بمباران شیمیایے شد
ماسڪش را بہ یڪے از رزمندهها داد!
در بیمارستان از شدت تشنگے روے ڪاغذ نوشت:
جگرم سوخت.. آب نیست؟!
و بعد بہ شهادت رسید!....
#شهید_نعمتالله_ملیحی♥️🕊
#تاوان_۲
چندباری اینطوری گذشت که دیگه طاقت نیاوردم و جریانو به مامانم و آبجی فریبام گفتم ولی بی فایده بود میگفتن اگه تو طلاق بگیری ۳ زندگی از هم میپاشه بهم گفتن تو باهاش مدارا کن وقتی بچه دار بشید باهم خوب میشید. ۶ ماهی از این جریانا گذشت و من فهمیدم باردارم و خیلی از این بابت خوشحال بودم چون فکرمیکردم اگه حسین بفهمه باردارم دیگه منو نمیزنه ولی نه کسی که ذاتش خراب باشه درست بشو نیست. به توصیه خونوادش چندروزی هوامو داشت ولی دوباره شد مثل قبل،هرچی بیشترباهاش زندگی میکردم بیشترمتوجه میشدم که حالات روحیش دست خودش نیست و وقتی مست میشد اصلا نمیفهمید که داره چیکار میکنه فقط میوفتاد به جون منِ بیچاره و انقدر منو میزد تا خودش خسته میشد ،یبار انقدر منو توی دوران بارداری زد که به خونریزی افتادم و بی حال روی زمین افتادم وحسین بادیدن حالم ترسید و منو به بیمارستان رسوندوقتی چشامو باز کردم مامانم و فریبارو کنارتختم دیدم که مامانم داشت گریه میکرد تازه یادم افتادچی شده سریع دستمو روی شکمم گذاشتم و با بغض گفتم
--آبجی بچه ام؟؟
--نگران نباش قربونت بشم دکترگفت که دخترت خوبه
ازشنیدن این حرف آبجیم ذوق کردم، بعد دو روزمراقبت ازبیمارستان مرخص شدم و سه ماه مونده بودبه زایمانم که مامانم اینا نذاشتن برم خونه خودم و گفتن اون دیوونه دوباره بلایی سرت میاره،بخاطرکتک های حسین دکتربهم استراحت مطلق داد وبهم هشدار داد که بایدخیلی مراقب باشم وگرنه دخترمو از دست میدم.توی این سه ماه حسین چندباری باگل اومددنبالم وکلی عذرخواهی کرد ولی مامان وبابام بهش میگفتن بهتره تاموقع زایمان پیش خودمون بمونه.
ادامه دارد...
کپی حرام.
16.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:العنکبوت🦋
#آیه:17
#القاری:الاستاد:شهیدحسن دانش
#شهید:منا
سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید.
شهید سید مجتبی علمدار
شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
💢 #زیارتنامهشهــــــداء 💢
❣بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم❣
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم🌹
#کاشمیشـدهمچوشهداخاکیباشیم
شهدا نگاهی...
🦋🦋🦋
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
#تاوان_۳
اون سه ماه به سختی گذشت ودخترم صحیح و سالم به دنیا اومد و حسین با گل و شیرینی اومد بیمارستان و بنظر خیلی خوشحال میومد و وقتی مرخص شدم به مامانم گفت
-- دستتون درد نکنه ما دیگه میریم خونه خودمون. خودم از فرزانه مراقبت میکنم.
مامانم و آبجیم اول قبول نکردن ولی حسین انقدر اصرار کرد تا بالاخره راضیشون کرد و ما رفتیم سمت خونه و من خوشحال از اینکه حسین تغییرکرده و پنج روزی رو باخوشحالی گذروندم که دوباره شروع شد و شدهمون حسین سابق و اینبار بدتر از قبل ....آخ که چقدر روزای بدی رو گذروندم .داشتم راه میرفتم که یهو یه ضربه محکم به کمرم زد ومن چون سزارین کرده بودم از درد زیاد افتادم روی زمین و همون لحظه که داشتم از دردبخودم میپیچیدم شروع کرد با تلفن حرف زد
-- عزیزم من دارم با بچه میام پیشت
چندثانیه بعدش گوشی رو قطع کرد و صبا رو که خواب بود برداشت ورفت سمت در خروجی همین که صبارو برد قلبم شروع کرد به تیرکشیدن، توان داد زدن نداشتم و فقط بیصدا اشک میریختم فقط تونستم کشون کشون خودمو به تلفن برسوندم و شماره آبجی رو گرفتم و همین که صدای الوگفتنش تو گوشم پیچید فقط با صدای آرومی گفتم
-- آبجی بچه ام
و بعدش نفهمیدم چی شد جلوچشام سیاه شد.
چشامو باز کردم وفهمیدم که دوباره بیمارستانم،نای حرف زدن نداشتم وتنها چیزی که به زبون آوردم اسم دخترم بود وآبجی دستمو گرفت و گفت
--آروم باش بخدا صبا اینجاست
بعدش رفت بیرون و خیلی زود با صبا برگشت پیشم.صبارو که بغل آبجیم دیدم خیال راحت شد و نفس راحتی کشیدم.
ادامه دارد...
کپی حرام.
9.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🔴 تویی فقط که حواسش به نوکر...
بأبيأَنتَوَاُمّيوَنَفسيیاأباعَبـدِاللهِالْحُسَيـن
سلام اربابم
سلامُ علی ساکن کربلا
سلام مابه حسین وبه کربلای حسین
السَّلام عَلیکَ یاسَیّدناالعَطشان
اَلْسَلٰامُ عَلَيْكْ يٰااِمٰامْ حَسَنِ مُجْتَبٰي
السَّلٰامُ علَیَکَ یٰاابٰا عَبْداللّٰهِ الْحُسَیْن
اَلْسَلٰامُ عَلَيْكْ يٰا اَبَالْفَضْلِ اْلْعَبٰاسْ
صَلَي اللٰهْ عَلَيْكْ یَاأَبَاعَبْدِالٰلهِ الْحٌسَْيْنْ
صَلْي اللٰهُ عَلَيْكْ يَااَبَاْلْفَضْلِ الْعَبٰاس
صَلَّيْ اْلْلّٰهُ عَلَيْكْ يٰااِمٰامْ حَسَنِ مُجْتَبٰي
اَلْسَلٰامُ عَلَي الْحُسَينْ
وَعَلٰي عَليِٖ بْنِ الْحٌسَيْنْ
وَعَلٰي أَوْلاَدِالْحُسَيْنْ
وَعَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْن
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَاأَبَاعَبْدِاللَّهِ
السَّلَامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ
اَللّٰهُمَّ اْلْرزُقنٰاکَرْبَلاٰ
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّدوَعَجِّل فَرَجَهُمْ
#اللهم_ارزقنا_کربلا 🙏
🦋🦋🦋
~🕊
وقتے بمباران شیمیایے شد
ماسڪش را بہ یڪے از رزمندهها داد!
در بیمارستان از شدت تشنگے روے ڪاغذ نوشت:
جگرم سوخت.. آب نیست؟!
و بعد بہ شهادت رسید!....
#شهید_نعمتالله_ملیحی♥️🕊
به روایت از همسر #شهید :
#آقا مرتضی، به شدت #تابع #مقام معظم رهبری♥️ بودند و #خودش را در برابر #ایشان #مسئول می دانست بیشتر #سخنرانی هایشان را دنبال می کردند.
🍃🌷🍃
به #خانواده و #ما هم #پیروی از #ایشان را #توصیه می کردند حتی می گفتند #سکوت کنیم تا راحت #گفته های #رهبری را #گوش کنند.
🍃🌷🍃
#نیروی سپاه #منطقه و#کارش، #چابهار بود و #نیروهای آن جا به #سوریه اعزام نمی شدند البته چند نفر از #همکارانش از آن جا عازم #سوریه شده و باز گشته بودند بنابراین #شهادت او را تصور نمی کردم.😭
🍃🌷🍃
و چون #پیگیری و #اصرار #مرتضی را برای رفتن می دیدم، رفتن و بازگشتش را مانند #همکارانش در چابهار تصور می کردم. دیگر حرفی باقی نمی ماند.
🍃🌷🍃
در #صحبت ها #مرتضی می گفت انتخاب با خودت هست، جواب #حضرت زینب (س)🌷
و #امام حسین (ع)🌷را خودت باید بدهی، #شهید شدن و خانواده #شهید بودن #لیاقت می خواهد.😭
🍃🌷🍃
هر چه بود بین #او و #خدایش🤍 بود، #عهدی در #سکوت که حتی با من هم بازگو نکرد اما راه #سوریه را برایش خواستنی کرد. تا این که بالاخره رفتنش برای 21#اسفند 96# قطعی شد.😭
🍃🌷🍃
سرانجام #شهید مرتضی بصیری پور هم در #نخستین #ساعات دوشنبه 20#فروردین ماه 97# ،توسط #چندین #موشک #جنگنده های رژیم صهیونیستی به #فرودگاه نظامی تیفور در استان #حمص سوریه به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید :
روستای اسلام آباد، استان خراسان جنوبی.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید مرتضی بصیری پور💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
~🕊
#ڪلام_شهید💌
وقتے ڪار فرهنگے شروع مے ڪنید
با اولین چیزے ڪہ باید بجنگیم
خودمان هـستیم
وقتے ڪہ ڪارتان مے گیرد
تازہ اول مبارزہ است
شیطان بہ سراغتان مے آید
#شهـید_مصطفی_صدرزادہ❤️🕊
ایـنْجابِیْــتُالشُّهَــداســت...👇🏻