🌷شهید نظرزاده 🌷
#عبرتهای_عاشورایی🏴 #عبرت_دوم👇👇 🔰کسانی که نعمت دادهشدهاند، دو گونهاند: ▪️یک عدّه کسانی که وقتی
#عبرت_های_عاشورایی 🏴
#عبرت_سوم👇👇
🔰خواص و عوام در عاشورا هر كدام وضعى پيدا كردند.
#خواصى كه گمراه شدند،«مغضوب عليهم»هستند و #عوام شايد«ضالّين»چرا که وقتى خواص به سَمتى رفتند، آن وقت عوام هم كه دنبالهرو خواصند.
⭕️بزرگترین گناه انسانهای ممتاز و برجسته، اگر #انحرافی از آنها سر بزند، این است که انحرافشان موجب انحراف #بسیاری از مردم میشود.
💢طبیعی است که وقتی #عدالت نباشد، وقتی عبودیّت خدا نباشد، جامعه #پوک میشود؛ آن وقت ذهنها هم خراب میشود. یعنی در آن جامعه کسی هم که برای مردم معارف میگوید «کعب الاحبار»، #یهودی تازه مسلمانی است که پیامبر را هم ندیده!
🚫وقتی معیارها از دست رفت، وقتی ارزشها #ضعیف شد، وقتی دنیاطلبی و مالدوستی بر انسانهایی حاکم شد که عمری را با عظمت گذرانده و سالهایی را #بی_اعتنا به زخارف دنیا سپری کرده بودند و توانسته بودند آن پرچم عظیم را بلند کنند، آن وقت در عالم فرهنگ و معارف هم چنین کسی #سررشتهدار امور معارف الهی و اسلامی میشود؛ کسی که تازه مسلمان است و هرچه خودش بفهمد، میگوید؛ نه آنچه که اسلام گفته است؛ آن وقت بعضی میخواهند حرف او را بر حرف مسلمانان سابقهدار #مقدّم کنند!
🎙 مقام معظم رهبری
1377/2/18
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#پدرجان اگرچه فراق شما برایم سخت و جانگداز است ⚡️اما سرافرازی و افتخاری که شما و #همرزمان شهیدت🌷 برا
💠زبان حال دختـر شهید
#شهید_محمدتقی_سالخورده
🌷پدر عزیزم، روزگاریست که غم نبودنت چون آفتاب دم غروب🌥 سخت دلتنــ💔ـگم نموده است. چه صبح ها که با یادت از خواب بر می خیزم و چه شب ها که با اندوه #نبودنت به خواب می روم و من #آخرین_نگاهت، آن صورت مهربان با لبخندی بر لبان😄 را که برای خداحافظی👋 آمده بودی، بر لوح دلمـ❤️ ثبت کردم👌
🌷آن روز نورانیت چهره ات✨ حکایتی دیگر داشت... #شوق_پرواز، پر کشیدن تا کوی دوستـ🕊، رسیدن به بارگاه معشوق در چشمانت موج می زد، همچون پرنده ای #سبکبال که تاب ایستادن و ماندن ندارد🚫.
🌷همیشه می گفتی خوشا به حال همرزمان #شهیدم، چه سعادتی نصیبشان شد و قطره اشک گوشه چشمانت😢 معنای ناب زندگی را برایم تداعی کرد.یادم هست که به من گفتی؛ #زینبم آمده ام که بروم، برای دفاع👊 از حریم #حضرت_زینب (سلام الله علیها) و اسلام
می روم، تو را به #خدا می سپارم و از تو می خواهم در سنگر علم یاریگر من و مدافعان حرم باشی.
🌷آری تو رفتی و در سنگر #جهاد، علیه دشمنان #حقیر، جانانه مبارزه کردی👊، آه و حسرتی😢 را که همیشه در #دل پنهان ساخته بودی، اینک به خواسته قلبی ات یعنی #شهادت مزین گشته است...
🌷آری تو رفتی و با نثار #خون خود از حریم امن الهی دفاع کردی، تو رفتی و در میدان نبرد به پیروی از سرور شهیدان 🌷عالم #حسین_بن_علی (علیه السلام) درس آزادی، ایثار و شهادت🕊 را یادمان دادی✔️ و از دست معشوق ازلی، نشان لیاقت #مدافع_حرم را گرفته ای و سرافرازی انقلاب اسلامی ایران🇮🇷 را باعث شده ای.
🌷پدر عزیزم تو به وظیفه سرخ خویش عمل کردی✅، اینک وظیفه دختر و دخترانت هست که در سنگر دانش و #حجاب پا برجاتر از همیشه✊، محافظ انقلاب اسلامی و آرمان هایش باشند؛ آرمان هایی که با #خون سرخ شهیدان🕊، #مقدس و آسمانی گشته است.
🌷پدر عزیزم، تو مرا #زینب نام نهادی و شاید این بزرگ ترین #افتخاری باشد که نصیبم شده و آن همنام بودن با پیام آور نهضت #عاشوراست✌️ و با افتخار به من می گوید که فرزند دلاور مردی از #شیعیان هستم که زندگی اش را با نهایت اخلاص👌 و افتخار در راه حفظ مرقد حضرت زینب (سلام الله علیها) فدا نمود🌷.
🌷پدرجان اگرچه #فراق شما برایم سخت و جانگداز است⚡️اما سرافرازی و افتخاری که شما و همرزمان شهیدت برای دیار و سرزمین مان #ایران به ارمغان آورده اید، همیشه وجودمان را روشن✨ از پرتو حضورتان خواهد ساخت. تو همیشه برای من #زنده_ای، با من نفس می کشی و یاریگر من در ادامه راه هستی😊؛ راهی💫 که پرتو خون هزاران هزار #شهید روشنی بخش آن است.
#شهید
✓نام تو افتخار،✓ راه تو ماندگار،
✓مرگ سرخت خروش روزگار
✓ای همه سادگی، ✓عشق و آزادگی،
✓رونق زندگی، ✓لطف پروردگار...
#شهید_محمدتقی_سالخورده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از پستهای روز
4_167583232978584365.mp3
6.82M
✧✦•﷽ ✧✦•
🎧 #بشنویـــــد🎧
#اَلسَّلامُ_عَلَیْکِ_یا_بِنت_الحُسین
دلم از خرابه دیگه خــونه امشب
مزاحم شدم من بــرا عـمه زینب😭
🎤 میثم #مطیعی
#شب_سوم_محرم
#لبیک_یارقیه
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#مستانہ بہ این دنیا خندیدنـد و #رفتنــــد و ما #مُشتاقانہ درگیرِ دنیاییم ! ای ڪاش #بیدار شویم قبل ا
0⃣8⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠فرح بعد روضه
🔰 ظهربود که کلاسم تو دانشگاه🏢 تموم شد.زنگ زدم📞 به محمد گفتم بریم؟؟؟
گفت:من میخوام برم #گلزارشهدا میای؟!
باهم راهی شدیم👥،تو راه که میرفتیم محمد شروع کرد به خاطره تعریف کردن از خودش از آموزش از #شهدای_مدافع حرم و...
🔰نزدیک مزار #شهید_رسول_خلیلی که رسیدیم ترمز زد📛 ؛گفت:بریم سر مزار #آقارسول .علاقه شدیدی به #شهیدخلیلی داشت❤️😍
🔰یک شب🌙 وقتی برای اولین بار به هیئت #ریحانه_النبی رفتیم و جلوی در هیئت عکس #آقا_رسول را به من نشان داد متوجه این علاقهاش شدم👌
🔰-میشناسیش⁉️
+فقط اسمش رو شنیدم
-رسول #رفیق_معنوی من است☺️. چیزهای زیادی از او میدانم برایت تعریف میکنم.
🔰سر مزار مشغول خواندن فاتحه بودم که گفت: #روضه بذار
+ندارم از گوشیم📱 پاک شده
-خدا خیرت بده سریع یه روضه #حضرت زینب دانلود کن گوش بدیم🎧.
سریع دانلود کردم و زدم برای پخش ⏸
بعداز آن روز همیشه روضه حضرت زینب رو داشتم
🔰روضه که تمام شد رو کردم به #محمدرضا و گفتم بشین از تو یه عکس بگیرم📸،نشست عکس #شهیدخلیلی رو بغل کرد و لبخند زد.گفتم اینجوری نه زشته😕!
🔰وقتی #شهید بشی میگن شهید لوس بوده...گفت: اشکال نداره فرح بعد از روضه است.دوربین گوشی من آن لحظه را ثبت کرد📲 یک عکس با #لبخند همیشگی😊...
#شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمعیت عزادار اباعبدالله الحسین در تشييع پيکر مطهر 135 شهيد گمنام دفاع مقدس _ تهران
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1_19588927.mp3
7.75M
#امشب_از_بهشت_مهمان_داریم...
🌹خورده گره با اسم زهرا، شهید گمنام...
🎤🎤 سید رضا #نریمانی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
4⃣2⃣2⃣ #خاطرات_شهدا🌷 #عاشقانہ_شہدا🌹 #شهید_سیدمجتبی_علمدار❤️🕊 💠خواب #پیامبر را دیدم 🔹مـݧ قبل ازازد
#رفیق_شهید، عاقبت شهیدت میکنه
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی🌹
و رفیق شهیدش:
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌹
🔹دوست شهیدت کیه؟
🔸باهاش عهد بستی؟
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#رفیق_شهید، عاقبت شهیدت میکنه #شهید_عبدالمهدی_کاظمی🌹 و رفیق شهیدش: #شهید_سیدمجتبی_علم
1⃣8⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
👈ازدواج شهید مدافع حرم #عبدالمهدی_کاظمی و همسرش به واسطه
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
💠 شهدا حاجت میدن👇👇
🔹سوم دبیرستان بودم و به واسطه علاقه ای که به شهید سید مجتبی #علمدار داشتم، در خصوص زندگی ایشان مطالعه📖 می کردم.
این مطالعات به شکل کلی من را با #شهدا، آرمان ها و اعتقاداتشان بیش از پیش آشنا می کرد👌.
🔸شهید علمدار گفته بود به همه مردم بگویید اگر #حاجتی دارید، در خانه شهدا🌷 را زیاد بزنید. وقتی این مطلب را شنیدم🎧 به شهید سید مجتبی علمدار گفتم: حالا که این را می گویید، می خواهم دعا کنم خدا یک مردی را قسمت من کند که از سربازان #امام_زمان (عج) و از اولیا باشد.
🔹حاجتی که با عنایت #شهید_علمدار ادا شد و با دیدن خواب ایشان، باهمسرم که بعدها در زمره شهدا🕊 قرار گرفت، آشنا شدم.
🔸یک شب خواب #شهیدسید_مجتبی_علمدار را دیدم که از داخل کوچه ای به سمت من می آمد و یک جوانی همراهشان بود👥.
شهید لبخندی زد😊 و به من گفت #امام_حسین (ع) حاجت شما را داده است و این جوان هفته دیگر به #خواستگاری تان می آید. نذرتان را ادا کنید✅.
🔹وقتی از خواب بیدار شدم زیاد به خوابم اعتماد نکردم🚫. با خودم گفتم من #خواهر بزرگ تر دارم و غیرممکن است📛 که پدرم اجازه بدهد من هفته دیگر #ازدواج کنم. غافل از اینکه #اگرشهدابخواهند شدنی خواهد بود👌.
🔸فردا شب سید مجتبی به خواب #مادرم آمده و در خواب به مادرم گفته بود : جوانی هفته دیگر به خواستگاری #دخترتان می آید. مادرم در خواب گفته بود نمی شود، من دختر بزرگ تر دارم پدرشان اجازه نمی دهند❌. شهید علمدار گفته بود که #ما این کارها را آسان می کنیم☺️.
🔹خواستگاری درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسی که زده بودم #پدرم مقاومت کرد اما وقتی همسرم در جلسه خواستگاری شروع به صحبت کرد🗣، پدرم دیگر حرفی نزد🚫 و #موافقت کرد و شب خواستگاری قباله من را گرفت✔️.
🔸پدر بدون هیچ #تحقیقی رضایت داد✅ و درنهایت در دو روز این وصلت جور شد و به #عقد یکدیگر درآمدیم. همان شب خواستگاری قرار شد با #عبدالمهدی صحبت کنم. وقتی چشمم به ایشان افتاد تعجب کردم و حتی ترسیدم😨! طوری که یادم رفت سلام بدهم.
🔸یاد خوابم افتادم. او همان #جوانی بود که شهید علمدار در خواب😴 به من نشان داده بود.
وقتی با آن حال نشستم، ایشان پرسید اتفاقی افتاده است⁉️ گفتم شما را در خواب همراه #شهید_علمدار دیده ام.
🔹خواب را که تعریف کردم #عبدالمهدی شروع کرد به گریه کردن😭. گفتم چرا گریه می کنید؟
در کمال تعجب او هم از #توسل خودش به شهید علمدار برای پیدا کردن #همسری_مومن و متدین برایم گفت☺️.
راوی:همسر شهید
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
شهید علمدار: هر وقت خواستید برای من کاری انجام دهید، 👈 #زیارت_عاشورا را بخوانید،سه بار هم در اول و
🕊🌷🕊
هر کاری مى كردن دکترا، سید به #هوش نمی اومد. اگر هم می اومد.. یه #یازهرا (س) می گفت؛ دوباره از هوش می رفت. کمی آب #زمزم با #تربت به دستم رسیده بود، با هم قاطی کردم مالیدم رو لبای سید.
چشماشو باز کرد وگفت: این چی بود؟ گفتم: #آب... گفت: نه آب نبود، ولی دیگه این کارو نکن..! من با مادرم تو کوچه های #مدینه بودیم،تازه #راز یازهرا(س) گفتناشو فهمیدم.
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از پستهای روز
1_25377214.mp3
5.95M
🎧🎧
💠 نوکرتم رقیه خاتون ..
❤️ شور بسیار زیبا
🎤🎤 جواد مقدم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 كليپ سر جدا
📌 راز داستان تولد #شهید_همت در #كربلا و امانت حضرت زهرا به مادر شهید
🎤 به روایت #حاج_حسین_یکتا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#تلنگـــــــــر 🔔🔔
💠تا شهدا حواله نکنن، نمیشه
🔰اينطوريام كه ميگي نيست، اگه #شهدا، اينا رو نمي طلبيدن نميتونستن برن🚫!! گفتم: ساده اي پسر! فرض كن ماها رو #طلبيده باشن، ما كه خواهي نخواهي داريم مي ريم😏. جواب داد من ديگه نميدونم، ولي اينو مي دونم كسي كه ميخواد بره #زيارت_شهدا، حتما براش حواله شده😊 وگرنه نميشه❌!
🔰اين گذشت تا اينكه نرسيده به #خرم_آباد اتوبوس 🚎پنچر شد، چند ساعت وقت برد تا عيبشو برطرف كردن، از قضاي روزگار #راننده شب، حالش به هم خورد و توي خرم آباد پياده شد😕. راننده اصلي هم كه خيلي خسته بود اتوبوسش رو كنار جاده زد و چهار پنج ساعت⌚️ تمام خوابيد!
🔰محل اسكان ما #پادگان حميد بود. برنامه هم طوري بود كه هر چندتا كاروان طبق برنامه با هم مي رسيدن. و #سه روز از مناطق بازديد👀 مي كردن و مي رفتن. يعني تو نوبتاي سه روزه بازديد مي كردن✓.ما صبح🌤 روز دوم به #حميديه رسيديم.
🔰صبحونه خورده و نخورده سوار اتوبوس🚎 شديم. آخه يه روز كه از دستمون رفته بود،گفتيم #روزدوم رو از دست نديم. به اهواز كه رسيديم اتوبوس خراب شد😒 و تا ظهر معطل شديم. راوي هم كه #پاسدار ميان سالي بود و از حميديه با ما اومده بود گفت كه ديگه دير شده و به بقيه نمي رسيم🚫 و بايست برگرديم حميديه.
🔰توي راه برگشت بد جوري حالم گرفته بود😔. وقتي رسيديم #هيچكس توي پادگان نبود. ماها بوديم و يك پادگان خالي😞 !!!...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⚡️دانشجو بودی، #جوان بودی و بسيجي... اما چرا فقط تو #آسماني شدي و ما اسير زمينيم😔؟؟؟؟ ما هم مثل تو
🌺روایت برادر شهید دانشگر از #عللی که شهادت را نصیب عباس کرد:
🔴برادرم از کودکی بچه #هیئتی بود و عشق امام #حسین(ع) در دلش بود و هر جایی میدید مراسم سینهزنی برای سیدالشهدا(ع) برقرار است خودش را به آنجا میرساند.
#شهید_عباس_دانشگر 🌷
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
کلاً بنا بر این نبود که همیشه همدیگر را ببینیم . اصلاً برا خودم حرام می دانستم که او را ببینم ، چون
گاهی یک #حدیث یا جمله قشنگ که پیدا میکرد، با ماژیک مینوشت روی کاغذ📝 و میزد به دیوار،بعد در موردش با هم حرف میزدیم،
هر کدام هر چه فهمیده بودیم میگفتیم
آن جمله هم میماند روی دیوار و توی ذهنمان
#شهید_مهدی_زین_الدین
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
گاهی یک #حدیث یا جمله قشنگ که پیدا میکرد، با ماژیک مینوشت روی کاغذ📝 و میزد به دیوار،بعد در موردش ب
2⃣8⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰در ستاد لشگر بودیم. #شهیدزین_الدین یکی از بچه های زنجان را خواسته بود، داشت خیلی #خودمانی با او صحبت می کرد👥. نمی دانستم حرفهایشان درباره چیست.
🔰آن برادرم دائم #تندی می کرد و جوش می زد😠. آقا مهدی با نرمی و #ملاطفت آرامش می کرد. یکهو دیدم این برادر ترک ما یک چاقوی🔪 ضامن دارد از جیبش درآورد😧، گرفت جلوی شهید زین الدین و با عصبانیت گفت: « #حرف_حساب یعنی این!» و چاقو را نشان داد.
🔰خواستم واکنش نشان بدهم که دیدم #آقامهدی می خندد😄. بامهربانی خاصی چاقو را از دستش گرفت، گذاشت توی جیب او، بعد دستی به سرش #کشید و با گشاده رویی تمام به حرفهایش ادامه داد👌.
🔰ظاهرا این برادر اختلافی با یکی از #همشهریانش داشت که آقا مهدی با پا در میانی می خواست مسائلشان را رفع و رجوع کند✅.
🔰بعدها شهید زین الدین ایشان را طوری ساخت و به راه آورد که شد #فرمانده یکی از گردانهای لشگر✌️!
#شهید_مهدی_زین_الدین
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh