#دلنوشته💔
#دُنیا🌍 مُشتَش را #باز ڪَرد
#شُهدا گـُ🌺🍃ـل بُودند وَ #ما🍂پُوچ
#خُدا❣آنها را بُرد وَ #زَمان⏳ما را
#شهدا_را_یادڪنیم_باذڪر_صلوات
#شهدا_شرمنده_ایم🍁
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#دلنــوشتـــــــــه📝
💠گمنام آشنا سلام!
🌾باز تکرار حضور ناگهان تو و سلامهای دستپاچه من! هراز چندگاهی #تلنگری میشوی به خواب عقربه های ساعت⏰ #روزمرگی هایم تا فراموش نکنم🚫 اروند خروشان و کوسه هایش را. #غواص های گم شده در والفجر8 وکربلای 4را.
🌾زخم های دهان باز کرده #شلمچه و غروب سرخ 🌥هویزه را. تو می آیی مثل همیشه . #گمنام! ومن چه ساده دل میبندم💞 مثل قبل . دوباره میروی از پس یک تشییع ⚰کوتاه نیم روزی و من #باز هم دل برمیدارم💕 و سلامهایم را بدوش میکشم و #میروم به سمت فردا به آن نمی دانم کجا و کجا…
🌾اما دل خوشم به #آمدنی دیگر که معلوم نیست باز کی از راه برسد 😔. امان ازاین تجربه های مکرر #دلتنگی! این بار که بیایی دلم هزار تکه است💔 برای هزار بغض نشکسته😢,هزار حرف نگفته,هزار فریاد فرو خورده,هزار شعر نگفته, هزار راه نرفته…
🌾شیون شعرم به زاری #زخمهایم نمیرسد❌ اما دلم خوش است که #تو میدانی چقدر زخم هایم را پنهان کردم و آرام دست به دیوار گرفتم و بر خواستم ,چقدر دردهای ناگفته ام را روی هم ریختم تا ناله زدم😭
🌾قربان درد دلت #بی_بی_زهرا! گمنام آشنا💫!در این روزهای کج خلق و دل واپس چقدر لازم است #بیایی حتی اگر آمدنت دلیلی شود بر بلند شدن غبار تشکیک🌫 و دعوای تکراری خودی ها برسر نقطه چین های #بی_انتها!
🌾چقدر لازم است بیایی و #دوباره دستی بکشی به سرو گوش شهری که کر شده از شیهه ماشین ها🚗.شهری که زیر آوار فریادهایی که بر سر هم میکشیم همهمه #فرشته_ها گم شده است😞. تشنگی شهر جگرم را #میسوزاند و چقدر حضور ناگهانت لازم است برای آدمهای 【عقل منهای درد】 , 【آدمهای عافیت طلب】 , 【آدمهای عشق به علاوه پول 】, 【مردان زن به توان بیست】 , 【زنان تکاثر و تفریح】بیا و ببین آدمهایی که در بزرگراههای #شکم هایشان گم شده اند!!
🌾بیا و سنگینی این بار دل را با من شریک باش! به یاد #عطر مردابهای مجنون که حالا گم شده بین این همه رنگ وبو.چه خوب شد که #می_آیی تا دیگر نذر #زیارت_عاشورایم کنار مزار نداشته ات محال نباشد. #آشناترین_گمنام ! همین که هر از چندگاهی دستهایم به نوازش گوشه ای از پرچم تابوت⚰ تو تبرک شود , همین که نگاه سوخته ام بدرقه #پیکر خاکی🌷 و خسته ات باشد بس است برای دل خوشی من و این دل ویرانه💗
#شهــدای_گمنـــام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺 عده ای در #عشق بی حد میشوند مثل #سجاد_زبرجد میشوند #کلام_شهید اگر ما در راه امام زمان (عج) ن
🌻💐🌻💐🌻
خداوند منان، تمام #مخلوقات خود را در اختیار اشرف مخلوقات قرار داد تا اشرف مخلوقات #حق را از #باطل تشخیص دهد و سپس حق را #انتخاب نموده و دائم به یاد و رضای خداوند مشغول باشد تا از حق #منحرف نشود. اگر این #بنده اشتباه کند تمام محیط اطراف به او #تذکر می دهند، اگر #گوش و #چشم او نمرده باشد #اثبات این جمله بسیار ساده است! شما #چهل روز دایم #الوضو باشید خواهید دید که درهای #رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما #باز خواهد شد.
#نمازهای واجب خود را دقیق و #اول.وقت بخوانید، خواهید دید که چگونه درهای خداوند در مقابل شما باز خواهد شد.
#شهید_سجاد_زبرجدی 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#شهید_رسول_خلیلی ارادت ویژه ای به چهارده معصوم بویژه حضرت زهرا(س)، امام رضا(ع) و امام زمان(عج) داشت
بطوری که در ایام #زیارتی امام رضا(ع)، در هر جایی که بود، خود را به #مشهد می رساند در حد یک شبانه روز به #زیارت می پرداخت.
📻بخشی از گفتگوی پدرشهید رسول خلیلی
رو میکنم به گنبد #زرد طلائیات
قفل دلم به دست شما #باز میشود
دل میدهد #سلام به هرصبح وظهر وشام
چشم دلم به #عشق شما باز میشود
💖السلام علیک یا علی ابن الموسی الرضا علیه السلام 🌸
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⭕️ #یاصاحب_الزمان_ادرکنی 🔹شبی🌙 با تعدادی از بچهها برای شناسایی رفته بودیم. درست در کنار مواضع دشمن
✍ابراهیم در مقابل #خدا برای خودش شخصیتی نمیدید. هرکاری میتوانست برای #رضای_خدا انجام میداد.
💢 یکبار وارد مسجد شدم. میخواستم به دستشویی بروم. دیدم دو نفر دیگر از زیرزمین برگشتند و گفتند چاه دستشویی گرفته. برای نماز #برمیگردیم به خانه!
💢 من هم خواستم برگردم که همون موقع ابراهیم رسید. وقتی ماجرا را شنید آستینش رو بالا زد و رفت توی زیر زمین و در رو بست! یک ربع بعد در را باز کرد. چاه دستشویی رو #باز کرده بود و همه جا رو #شسته و تمیز کرده بود!
💢ابراهیم خودش رو درمقابل خدا کوچک میدید و #افتادگی داشت. خدا هم در چشم مردم، به او #عظمت_عجیبی داد!
📚سلام بر ابراهیم2
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#خواهر_شهیده
🌺محبوبه خیلی دختر خاصی بود. همیشه فکر میکنم چقدر خوب رفت و خوش به حالش که بسیاری از چیزها را ندید.😔
اینها با رفتنشان راه را #باز کردند. اگر آنها نمیرفتند، پایههای #انقلاب محکم نمیشد. واقعا چه چیز بالاتر از اینکه انسان بداند دارد در راهی جانش را فدا میکند که شاید وضعیت بهتری برای آنهایی که پشت سرش میمانند، ایجاد کند.👌
#شهیده_محبوبه_دانش_آشتیانی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💌نامه ای به خدا 💌 📝آیا کسی که از کاروان شهدا🌷 #جامانده، لیاقت سربلند کردن دارد⁉️ کسی که در دریای مع
1⃣6⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 شما نگذاشتید من بروم
🔰فاصله ما و #عراقی ها پنجاه، شصت متر بود. بدجور می کوبیدند💥 کار گره خورده بود. باید از وسط میدان مین💣 #معبر باز می کردیم برای پیش روی بچه ها.
🔰هر چه #تخریب_چی رفته بود زده بودنش. این جور وقت ها بود که سرنوشت یک #گردان می افتاد دست تخریب چی👤 دل و جرائتی💪 می خواست، این بار #مجید دواطلب شد کارش درست بود. معبر را باز کرد.
🔰موقع برگشت تیر خورد💥 همه فکر می کردیم #شهید شده. هفت، هشت تیر خورد به #شکمش. بچه ها رد شدند، رفتند جلو. انداختیمش توی آمبولانس🚑 شهدا و برگشتیم عقب، دیدیم هنوز #زنده است.
🔰 #نه_ماه تو کما بود. از پشت شیشه می رفتیم ملاقاتش🛌 باور نمی کردیم زنده از بیمارستان بیاید بیرون. شکمش #باز بود و دل و روده اش معلوم بود. یک شب، تمام دکترهای بیمارستان مصطفی خمینی #قطع_امید کردند.
🔰همان شب مادر و مادربزرگش رفتند امامزاده صالح🕌 نذر و نیاز. فردا #صبح علایم حیاتی اش برگشت. همه تعجب کردند😦 بعد از آن بارها به #مادربزرگش می گفت: ” #شما_نگذاشتید_من_بروم”
#شهید_مجید_پازوکی
#شهید_تفحص
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#حواس_جمع 🔸حامد هـمیشه حواسش بہ نزدیکان💕 و اطرافیانش بود طورے که مے شد رویش #حساب باز کرد هـواے هـم
🔰گذشـــتن از عزیزتــرین هـا
🔸من در مدتے نزدیڪ بہ یڪســـال هـم با #حامد در ستاد کنگرہ شهدا🌷 همکار بودم و هـم با یڪدیگر هـمسایــہ دیوار بہ دیوار🏘 بودیم ، دغدغہ اش در رابطہ با جمع آورے اطلاعات و #خاطرات_شهدا بہ شڪلے بود ڪہ داوطلبانہ تا ساعاتے از شب🕰 بہ دنبال ضبط و #ثبت_خاطرات هـمرزمـــان👥 شهـدا بود.
🔹صبح هـا ڪہ با یڪدیگر بہ محل کار میرفتیم یڪسرہ #خندہ و شوخے بود و من ڪہ در حرف ڪم مے آوردم شروع میڪردم بہ مشت زدنش😅 حامد میخندید و در عوض موقع پیادہ شدن🚗 براے اینڪہ من را اذیت ڪند درب ماشین را تا آخر #باز میگذاشت و میرفت🚶
🔸خانہ هـم ڪہ میرسیدیم صداے شلوغ ڪارے و توپ بازے⚽️ و ... کاملاً شنیدہ میشد، وقتے بہ #حامد مے گفتم بازے رو بزار دیرتر، میگفت: «اول ڪہ رسیدم خونہ باید با #ریحـــانہ بازے ڪنم»
🔹خیلے بہ #ریحانہ وابستہ بود ... براے نزدیڪانے ڪہ وابستگے💞 حامد بہ دخترانش را دیدہ بودند، اینڪہ حامد چگونہ از دخترانش دل ڪند💕 و براے جهــــاد راهـے #سوریه شد ســ❓ـوالے است که جوابے ندارد.
#شهید_حامد_کوچک_زاده
#شهید_مدافع_حرم 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا) #خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری #قسمت_چهل_وچهارم 4⃣4⃣ عمل عرفانی (دوستان
❣﷽❣
#کتاب_عارفانه 💖(فوق العاده زیبا)
#خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری
#قسمت_چهل_وپنجم 5⃣4⃣
نماز صبح را در مسجد امین الدوله خواندیم. من دیدم که احمد آقا بعد از نماز به محل بسیج رفت و مشغول استراحت شد. من بارها از خود ایشان شنیده بودم که خوابیدن در بین الطلوعین #مکروه است.
پس چرا احمدآقا...
بعد از نماز مغرب از ایشان همین موضوع را سوال کردم. گفت: من دیشب به خاطر برنامه های بسیج کم خوابیده بودم. ترسیدم به خاطر خستگی و کسالت ، در طی روز دچار #لغزش یا #برخورد_تند با دیگران شوم. برای همین استراحت کردم.
کارها و اعمال عرفانی احمداقا برای همه ی شاگردان و دوستان درس عبرت بود. هرکس به فراخور وجود خود از خرمن ویژگی های ایشان بهره میبرد و استفاده میکرد.
ایشان هیچ گاه گِرد #گناه نچرخید.
یک بار در نامه ای نوشته بود : ((مؤمن سنگینی معصیت را چون کوه اُحد بر روی شانه های خود حس میکند.))
همیشه توصیه میکرد گناه را #کوچک نشمارید و از انجام کار های نیک نهراسید.
در نامه ای که از جبهه برای یکی از دوستانش نوشته بود آورده :
امام صادق (ع) فرمودند : 🔻
در توصیه های شیطان به یارانش آمده است که سه خصلت در بنی آدم بگذارید تا من خیالم راحت شود.
1⃣ کارهای #پُرمعصیت را نزد آن ها #کوچک جلوه دهید.
2⃣ کارهای پسندیده و خوب را نزد آن ها
#سخت( و بزرگ)جلوه دهید(تا انجام ندهند.)
3⃣ تکبر وخود پسندی را نزد آن ها به وجود آورید.
برداران محترم ؛ نکند خدای نکرده در این سه دام شیطان که در آن غوطه ور هستیم بیشتر آلوده شویم. مؤمن واقعی اگر یک معصیتی انجام دهد،سنگینی آن را مانند کوه احد بر شانه اش حس میکند. اما منافق اگر معصیتی انجام دهد، مانند کسی است که مگسی را از روی صورتش بلند کند.
«دیدار یار»
[جمعی از دوستان شهید]
بزرگان دین ما بر این عقیده اند که راه دیدار با مولا و صاحب و امام عصر(عج) #باز است. حتی برخی از بزرگان راه وصول و ملاقات با حضرت را برای مخاطبان خود بیان می دارند.
اما همین علما می گویند :
اگر کسی مدعی دیدار با چهره ی دلربای حضرت شد و این را وسیله ای برای کسب شهرت و...قرار داد او را تکذیب کنید. کما اینکه در این دوران، مدعیان دروغین ملاقات با حضرت زیاد هستند و دکان این افراد مشتری های زیادی دارد. اما باید گفت انسانی که در اوج بندگی خدا قراردارد. جوانی که با #گناه معصیت میانه ای ندارد. وشخصی که به خاطر خدا از لذات دنیا گذشته است ، یقیناً مراتب کمال را یکی پس از دیگری طی خواهد کرد. کسی که صبح هر روز بعد از نماز جماعت #دعای_عهد را ترک نمی کند.
هرجمعه با مشقت بسیار دعای ندبه را برگزار میکند ، کسی که به خاطر جشن نیمه شعبان بسیار تلاش میکند
همیشه برای نوجوانان از مولایش وامام زمان می گوید این شخص با بقیه حسابش فرق دارد. او اگر برای ما از باطن عالم و حقیقت اعمالمان می گفت بلافاصله ادامه می داد : این ها را می گویم #که_شما_هم_بالا_بیایید.
نه اینکه به این #دنیای_ظلمانی
دل خوش کنید وخود را از فیض بزرگ عالم محروم کنید.
احمد آقا در سنین جوانی و نوجوانی به جایی رسیده بود که راه های آسمان را بهتر از راه های زمین میشناخت. یکبار خیلی به او اصرار کردیم که احمد آقا شما امام زمان(عج)را #دیده_اید❓
مثل همیشه خیلی زیرکانه از پاسخ به این سؤال شانه خالی کرد. او با جواب های سطحی و اینکه همه باید مطیع دستورات آقا باشیم و مشاهده ی حضرت
#نشانه_ی_کمال نیست و...
به ما پاسخ داد.
از طرفی شاید سن ما برای شنیدن و چنین مطلبی زود بود.
🌿🌿🌿
یکبار با احمد آقا و بچه های مسجد امین الدوله به زیارت قم و جمکران رفتیم.
در مسجد جمکران پس از اقامه ی نماز به سمت اتوبوس برگشتیم.
ایشان هم مثل ما خیلی عادی برگشت.
راننده گفت اگر می خواهید سوهان بخرید یا جایی بروید و...
یک ساعت وقت دارید.
ماهم راه افتادیم به سمت مغازه ها ، یک دفعه دیدم احمد آقا از سمت پشت مسجد به سمت بیابان شروع به حرکت کرد❗️
یکی از رفقایم را صدا کردم.
گفتم : به نظرت احمد آقا کجا میره⁉️
دنبالش راه افتادیم.
آهسته شروع به تعقیب او کردیم❗️
#ادامه_دارد ...
📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی
تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#از_گمنامی_نترس از اینکه #اسم و رسمی نداری از کارهای کرده ات به نام دیگری از تنهایی ات درعین #شلوغ
#دلنــوشتـــــــــه📝
💠گمنام آشنا سلام!
🌾باز تکرار حضور ناگهان تو و سلامهای دستپاچه من! هراز چندگاهی #تلنگری میشوی به خواب عقربه های ساعت⏰ #روزمرگی هایم تا فراموش نکنم🚫 اروند خروشان و کوسه هایش را. #غواص های گم شده در والفجر8 وکربلای 4را.
🌾زخم های دهان باز کرده #شلمچه و غروب سرخ 🌥هویزه را. تو می آیی مثل همیشه . #گمنام! ومن چه ساده دل میبندم💞 مثل قبل . دوباره میروی از پس یک تشییع ⚰کوتاه نیم روزی و من #باز هم دل برمیدارم💕 و سلامهایم را بدوش میکشم و #میروم به سمت فردا به آن نمی دانم کجا و کجا…
🌾اما دل خوشم به #آمدنی دیگر که معلوم نیست باز کی از راه برسد 😔. امان ازاین تجربه های مکرر #دلتنگی! این بار که بیایی دلم هزار تکه است💔 برای هزار بغض نشکسته😢,هزار حرف نگفته,هزار فریاد فرو خورده,هزار شعر نگفته, هزار راه نرفته…
🌾شیون شعرم به زاری #زخمهایم نمیرسد❌ اما دلم خوش است که #تو میدانی چقدر زخم هایم را پنهان کردم و آرام دست به دیوار گرفتم و بر خواستم ,چقدر دردهای ناگفته ام را روی هم ریختم تا ناله زدم😭
🌾قربان درد دلت #بی_بی_زهرا! گمنام آشنا💫!در این روزهای کج خلق و دل واپس چقدر لازم است #بیایی حتی اگر آمدنت دلیلی شود بر بلند شدن غبار تشکیک🌫 و دعوای تکراری خودی ها برسر نقطه چین های #بی_انتها!
🌾چقدر لازم است بیایی و #دوباره دستی بکشی به سرو گوش شهری که کر شده از شیهه ماشین ها🚗.شهری که زیر آوار فریادهایی که بر سر هم میکشیم همهمه #فرشته_ها گم شده است😞. تشنگی شهر جگرم را #میسوزاند و چقدر حضور ناگهانت لازم است برای آدمهای 【عقل منهای درد】 , 【آدمهای عافیت طلب】 , 【آدمهای عشق به علاوه پول 】, 【مردان زن به توان بیست】 , 【زنان تکاثر و تفریح】بیا و ببین آدمهایی که در بزرگراههای #شکم هایشان گم شده اند!!
🌾بیا و سنگینی این بار دل را با من شریک باش! به یاد #عطر مردابهای مجنون که حالا گم شده بین این همه رنگ وبو.چه خوب شد که #می_آیی تا دیگر نذر #زیارت_عاشورایم کنار مزار نداشته ات محال نباشد.
🌾 #آشناترین_گمنام ! همین که هر از چندگاهی دستهایم به نوازش گوشه ای از پرچم تابوت⚰ تو تبرک شود, همین که نگاه سوخته ام بدرقه #پیکر خاکی🌷 و خسته ات باشد بس است برای دل خوشی من و این دل ویرانه💗
#شهدای_گمنـام🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh