eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
شهــــدا ... ! #دلمـــان ڪہ مےگیـرد ... راهمــــان را مےگیـریم و مےآییم بہ سمت #مَزار شمـا ڪہ #دنج_تریـن جـاے دنیـاست ...🕊 🌹#پنجشنبه_های_دلتنگی #یاد_شهدا_باذڪرصلوات🕊 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍃🌼🍃 چقدر حال و هوایتان #بهـــاریست ... چقدر لبخنــــدهایتان از عمق #جان است و بر دل مے نشینــد ... و چقدر #دلمـان برای #لبخنــــدهایتان تنـگـــ شـــده ... #گاهی_نگاهمان_ڪنید 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷| وقتی #دلمان می گرفت و می خواستیم بیرون از خانه دوری بزنیم، اولین پیشنهادش مزار شهدای #گمنام کُهَنز بود. در جوار مزارشان دعای کمیل برگزار می کرد. #زیارت_عاشورا می خواند و بقیه را هم در عمق ارتباطش با #شهدا غرق می کرد.|🌷 #شهید_محمد_آژند🕊❤️ #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 💠شهر را به ما سپردند! و ... 💠از شهر چیزی باقی نمانده🚫 ... کار ما نیست... خانه به خانه! نفر به نفر👥 در حال ! 💠برگردید!😔 دست ❤️ را بگیرید... 💠 با فراموشی درس شما تخریب چی ماهری شدیم😞 💠 می کنیم💥 دل را با وسوسه های شیطان👹 انفجار پشت انفجار... 💠و پس لرزه های این انفجار می لرزاند (سلام الله علیها را💗💓 💠! مقاومت کار ما نیست آقا دارد!😭 بس که ما میکنیم... 💠برگردید ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠خود را #کامران_آوینی معرفی می کرد. کراوات میزد و به فلسفه #غرب علاقمند بود. ریش #پرفسوری و سیبیل نی
🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐 ولادت : ۱۳۲۶ - شهرری شهادت: ۱۳۷۲/۱/۲۰ - فکه آرامگاه: تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا (سلام الله علیها) 🔰شهید آوینی در کلام رهبری گویا خودش راه‌های آسمان🌠 را رفته بود و بود 🔰رهبر انقلاب: صدای ، آن صدایی است که بزرگترین حرفها را میزد🔊 و خودش داشت. مثلاً میگفت: «این جوانان ما، به راههای آسمان💫 آشناترند تا به راههای زمین.» 🔰این را چنان میگفت که گویا  را خودش رفته، دیده👌 و میداند که اینها آشناتر هستند! ما خیال میکنیم صدای جنگی💥 باید صدای کلفت و باشد. امّا ایشان آن‌ طور صدایی نداشت❌ صدایی بود  و نجیب و در عین ‌حال استحکامی ویژه داشت؛ در قالب نوشتاری📝 قوی و . ۱۳۷۲/۰۶/۱۱ ✍دل نوشته خطاب به رهبر انقلاب: 🔰عزیز ما، ای وصی امام عشقـ❣ آنان که معنای را نمی دانند در کار ما سخت درمانده اند. اما خوب می دانید که سرچشمه این تسلیم و و محبّت💞 در کجاست. 🔰خودتان خوب می دانید که چقدر شما را دوست می داریم😍 و چقدر می خواست آن روز که به دیدار شما آمدیم سر در بغل شما💞 پنهان کنیم و . 🔰ما طلعت آن عنایت ازلی را در نگاه شما😍 باز یافتیم. شفقت صبح را داشت و شب انزوای🌚 ما را شکست⚡️ سر ما و قدمتان که وصی امام عشق هستید و 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📚 🌷 ↶° به روایت: همسرشهید 4⃣ و پدر هم سخت میگرفتند. میگفتند « به راه دور نمی دیم. هم که هر روزِ خدا🕋 به یک شهره.» با فامیلی هم موافق نبودند.❌ 📝یکی از دوستان که وقتی به منتقل شده بود تا دوره ی عالی افسری را بگذراند، باهم هم شده بودند، 📝یوسف بود. یوسف بودند توی رفت و آمدهایی که برای دیدن پسرشان به شیراز داشتند، حسن با حوری ، خواهر یوسف آشنا شد و باهم ازدواج کردند.😍 📝حسن چند بود که حوری را عقد کرده بود، ولی نیاورده بودش شیراز. از وقتی حسن شیراز بود، چندبار خاسته بودیم با هایم برویم شان. با تعریف هایی که از شیراز شنیده بودیم، خیلی 💞میخواست آن جارا ببینیم ولی نشده بود. 📝تازه سال دوم را تمام کرده بودم. بود. من و صدیقه دختر خاله ام، همراه یکی از زن داداش هایش، قرار شد برویم ی حسن و او مارا ببرد گردش.👌 📝درست همان#🌙 شبی که رسیدیم شیراز، ده روز اول به حسن ‌ دادند. 📝خیلی نگران و ناراحت شد. خب بعد از این همه مدت که ما را دعوت کرده بود، ما درست موقعی رفتیم که خودش نمی توانست همراه ما باشد. 📝ما هم که جایی را بلد نبودیم. حسن مانده بود چه کار کند. خیلی عذرخواهی کرد، بعد گفت « من از خودم بهتره. میسپرمتون دست کلاهدوز. هر جا بخواید میبرتتون، تو که زحمتت نیست، یوسف جان،» یوسف هم گفت « نه. اصلاً. من و‌ حسن نداره. خودم در هستم.» ماندیم. صبح🌤 تا عصر که آقا یوسفنبود، خودمان خرید و پخت و پز می کردیم. 📝خودش ماشین نداشت‌. پیکان دوستش را یک هفته قرض گرفته بود. که از سرکار بر میگشت، دوش می گرفت و‌ چاییش را که‌ میخورد، مارا می برد بیرون. همه جا رفتیم؛ حافظیه، سعدی، شاه چراغ، بازار وکیل. یوسف خیلی نجیب بود. جلوی ما سرش را هم بلند نمی کرد. 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
❣ جـ❤️ـانا بیا ... که بی تـ❤️ـو ... را قرار نیست مجال صبر و ... سر انتظار نیست 🦋🕊🕊🦋🕊🕊🦋🕊🕊 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂 📝🌸🍂 💮چرا 😭رشد می‌آورد⁉️ یک رشد برای است، یک رشد برای اولیا است، یک رشد هم برای ما، ما ابتدا نسبت به ابی عبدالله رشد پیدا کردیم که حال گریه می‌کنیم برای که گریه نمی‌کنیم. 📖قرآن : مما عرفوا من الحق؛ حسین حق است، ما اول حق را که وقتی کسی آرام می‌گوید، سرش را بریدند، 💖 ناله میزند. رشد است که مردم گریه 😢می‌کنند، 💮رشد است که از جان، مال و عمرشان مایه می‌گذارند، رشد است که این همه برپا می‌کنند، رشد است که جوان‌ها از سر 🌙 تا صبح🌥 سیاهی می‌کوبند و گاهی سرشان را به سیاهی می‌گذارند و می‌کنند.👌 🌸برای استاد ☺️ دعا🤲 کنیم✔️ 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸کار همیشگی اش بود. لباس #نظامی اش را که می پوشید دست به سینه می گذاشت و سلام به امام حسیــن (علیه ا
‍ 🌸🍂بسم‌رب‌الشهدا ✍قلم به میگیرم و میخواهم بار دیگر از رشادت، و ایثار برایتان بگویم.از کسی که تمام زندگیش وقف این راه شد ، الگوی مردم شد. از کسی که با آرزوهای ما زمین تا آسمان فرق میکند ، آنقدر دلش بزرگ بود از خیلی چیزها گذشت تا ثابت کند عشقی که نسبت به دارد ظاهری نیست. ♨️میخواست باشد ، برای چیزی که از تمام وجود دوستش دارد قدمی بردارد، برای آرزوهایش تلاشی بکند و به خواسته اش برسد. در سال ۵۹ زمینی شد. ی زیادی به سپاهی بودن داشت.عاشق💞 بود و سرباز ولایت بودن حس خوبی به او میداد آرزویش نابودی صهیونیست ها بود. ♨️مسلم ۲۰مهر به 📅آرزویش رسید به سوی آسمان🌫 پرواز کرد.🕊 هنوز هم هستند کسانی که در این دنیا به فکر میکنند و اخرتشان هم باهمنشینی پیوند میخورد. اما ما چه کنیم⁉️قلب و بوی دنیا میدهد و دل کندن برایمان سخت است. 🍃شهید جان نگاهی...! ✍نویسنده: 🌱به مناسبت سالروز شهادت 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh