فکه که رفتی...⁉️
سر روی #رمل ها بگذار!
هر ذره اش کلمه ای است!
رمل ها را با تو حرفی است...🎤
یکی #پنجم...
دیگری #آب...
یکی #عطش...
دیگری #نان...
یکی #محاصره...
دیگری #کانال #شهدا #تشنه
مُشتی از آن را که برداری، جمله را تمام می شنوی:🎧
«امروز روز پنجم است که در #محاصره هستیم؛
#آب را جیره بندی کرده اند!💧
#نان را جیره بندی کرده اند!
#عطش همه را هلاک کرده!😪
همه را، جز #شهدا که در انتهای کانال خوابیده اند...
فدای لب تشنه ات #پسر_فاطمه!»
خطا کردی اگر گمان بردی که این جملات #عقل است؛ زبان #عشق است برادر...
عشـ❣ـق!
این #رمز را که با راز #خون درآمیزی!
نیک می شنوی نجوای عاشق دلسوخته ای
را که با محبوبش #مناجات می کند که:
« عمری است عشقت مرا محاصره کرده...💞
این پنج روز که چیزی نیست!
آب نمی خواهم
شراب عشق کجاست؟!
نان نمی خواهم
جان جانانم کجاست؟!
عطش دیدار تو محبوب😍، آخر می کشد مرا...
💢آری!
جز #شهدا؛
همه خواب اند!😴
انتهای کانال جمع خوبان جمع است...
پسر فاطمه به دادمان برس!
دستمان را بگیر!
دیگر راهی نمانده...»⛔️
لحظه ای بیش نمی گذرد که انتهای جمله اش را با قطره ی خونش #نقطه می گذارد• و راز و رمز تمام وجود خود را در آن نقطه جا می گذارد که تفسیرش نه « #پایان» است و نه « #آغاز» بلکه همچون #شهید از ازل تا ابد است...✅
💢آری!
رمل های فکه را همین نقطه ها ساخته است برادر!
فکه پر است از نقطه هایی که کهکشان #خدا را به سخره گرفته است..
به یاد
سردار کانال کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣7⃣ به یاد #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
7⃣2⃣2⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده❤️🕊
🔹سوم اردیبهشت ماه 1366 گردان یا زهرا(سلام الله علیها) به فرماندهی #محمدرضا_تورجی_زاده وارد عملیات شدند. رمز عملیات #یا_زهرا(سلام الله علیها) بود.
🔸محمد گفته بود: من در عملیاتی شهید می شوم که #رمز آن یازهرا(سلام الله علیها) است. من هم #فرمانده گردان یا زهرا(سلام الله علیها) هستم...
🔹صبح 5 اردیبهشت، یکدفعه صدای #انفجار خمپاره آمد. گلوله دقیق داخل سنگر فرماندهی خورده بود. محمد را از سنگر بیرون آوردند. شکاف عمیقی در #پهلوی چپ او بود. بازوی راست او هم غرق خون بود.
🔸یکی از دوستانش(آیت الله #میردامادی استاد شهید) از شهادت محمد بسیار ناراحت بود. شب در #خواب او را دید در حالی که خوشحال و با نشاط بود. لباس فرم #سپاه هم بر تنش بود. چهره اش خیلی نورانی تر شده بود.
🔹از محمد پرسید: محمد! این همه در دنیا از حضرت زهراخواندی، چیشد آخرش؟
🔸محمدرضا تورجی زاده در حالی که می خندید، گفت: همینکه تو بغل پسرش #امام_زمان(عج) جان دادم برایم کافیست.
#شهیدمحمدرضاتورجےزاده🌷
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
5⃣8⃣2⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠استخـاره و توسـل بہ حضـرت مـادر (س)
🔸ستـون گردانـها پشت #میـدان_مـین مـانـده ؛تشویـش و اضـطراب😨 در چهـرهی بیشـتر فـرماندهان موج میزنـد ،تـا دقـایقی دیگـر #رمـز عملـیات #فتـح_المبـین اعـلام میشـود📣
بـاید ڪاری ڪنیم💥 امـا ....
🔹 #مصطـفی در تاریڪی شب خـودش را بہ #سنگرفرماندهان رسـاند؛وقـتی حسـیـن #خـرازی شرایـط را برای او توضـیح داد ڪمی فڪر ڪرد بہ اطـراف و سنگـر های دشمـن نگـاه ڪرد بعـد پرسـید راهـکار های دیگـر چگونـه اسـت ؟ میشود از مسـیر دیگـه ای رفـت ⁉️
🔸یڪی از بـچه هـای #اطـلاعات راهڪار دیگـری را در سمـت راسـت➡️ منطـقهی عملـیاتی بہ او نـشان داد. امـا گـفت : ایـن مسیـر شـناسـایی نـشده🚫
🔹همـه نـاراحـت بودنـد😔 . فرصـت فڪر ڪردن هم نداشتیم چه رسدبہ شـناسایی محـورجـدیـد مصطـفی #قـرآن ڪوچڪش را از جیب برداشـت و در دسـت گرفـت ، در تاریڪی شـب👤 #توسـلی بہ حضـرت زهـرا (س) پیـدا ڪرد، در درون خـودش ڪلماتی را نجـوا ڪرد بعـد هـم اذڪاری گـفت و قـرآن را بـاز ڪرد...📖
🔸نگاهی بہ صفـحهی بـاز شـده انـداخت و خـیلی قاطـع و محڪم👊 گـفت : از این محور نمیرویـم⛔️! بعـد محـور سمـت #راسـت را نشـان داد و گـفت: از اینـجا میزنیـم بہ دشـمن ! سـمت راسـت منطـقه ای بہ نـام «بـاغ شمـاره هفـت» بـود
🔹چنـد تـن از فرمـانـدهان #اعتـراض ڪردند.
گفـتند : این منطـقه شـناسـایی نشـده ! مـا نمیدانـیم آنـجا چـه خبـر است.امـا #حسیـن ڪہ بہ استـخارههای مصطـفی اعتـقاد قلبی داشـت هـیچ تردیدی نڪرد🚫 حرڪت بچـه ها به سمت باغ شمـاره هفـت #آغـاز شد...
🔸دقـایقی بعـد از پـشت بی سیـم ها رمـز #یـازهـرا (س) برای آغاز عملـیات فتـح المبـین اعـلام شـد📣، اعـلام ایـن رمـز اشڪ دیـدگـان مصطـفی و بسیـجی هـارا جـاری ڪرد😭 ...
هـوا هنـوز روشـن نشـده بـود🌥 ، منـطقه بـاغ شمـارهی هـفت #فتـح_شـد.✊
📚 مصطفـی
[ خاطرات سرلشکر شهید حجةالاسلام #مصطفی_ردانی پور ]
📇 انتشارات #ابراهیم_هادی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
از #بسیجی های فعال مسجد غدیریه نظر اباد بود و در #دانشگاه همزمان در دو رشته #الکترونیک و #برق تحصیل
روزے ڪہ از نردبان #شهادت
بہ #آسمان رسیدے، دل بہ تو بستم...
مدتهاست میان من و تو #رمز و رازیست عمیق...
اے #شهید...
میدانم ڪہ #دستم را میگیرے و تا خودِ خدا میبرے...
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
از سیم خاردار #نفسشان عبور کردند که توانستند از سیم خاردار عبور کنند،
👈این بود #رمز عبورشان...
قریب به اتفاقشان، اهل بخور بخواب بودند...
#گلوله خوردند و برای همیشه #خوابیدند
#سایه_جنگ را شما از مملکت برداشتید نه عشوه های ظریفانه #دیپلماستی
🌷| شادی روح شهدای مدافع حرم صلواتی نثار کنید |🌷
📸 #شهید_محمودرضا_بیضایی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
شُهَدا...
اینجا تواین #شهرِ شلوغ،
اوضاع و احوالِمان خوب نیست...
#رمز عملیات بدهید...
#شهدا_همیشه_نگاهی😔
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#قصهی عشـ❤️ـق از آنجا شـــــروع شد که قصه #غواصـــــان را در گوشمان زمزمـــــه🎶 کردند ... شادی
#قصه_عاشقی♥️
♻️غــــ🌷ـــواص به فرمانده اش گفت: اگر #رمز را اعلام کردي و تو آب نپريدم، "من رو هول بده تو آب!"
♻️فرمانده گفت اگه مطمئن نيستي ميتوني برگردي. غواص جواب داد: نه❌ پاي #حرف_امام ايستادم. فقط مي ترسم دلم گير خواهر کوچولوم باشه. آخه تو يک حادثه اقوامم رو از دست دادم😔 و الان هم خواهرم راسپردم به همسايه ها تا در #عمليات شرکت کنم.
♻️والفجر8، اروند رود وحشي، فرمانده تا داد زد #يازهــــــــرا، غواص قصه ی ما اولين نفري👤 بود که توی آب پريد ! و اولين نفري بود که به #شهـــــادت
رسيد!
من و شما چقدر پاي #حرف_اماممان ايستاده ايم⁉️😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 4⃣1⃣#قسمت_چهاردهم 💢فقرا و #مساکین شهر از این خبر، #مطلع
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
5⃣1⃣#قسمت_پانزدهم
💢 تو چشم به #آسمان 🌫مى دوزى...
قامت دو نوجوانت را دوره مى کنى و مى گویى : #رمز این کار را به شما مى گویم تا ببینم خودتان چه مى کنید.
عون و محمد هر دو با #تعجب مى پرسند:رمز؟!و تو مى گویى : آرى، #قفل🔒 رضایت امام به رمز این کلام ،گشوده مى شود. بروید، بروید و امام را به #مادرش_فاطمه_زهرا
#قسم بدهید. همین... به #مقصود مى رسید...اما...
🖤هر دو با هم مى گویند:
اما چه مادر⁉️#بغضت را فرو مى خورى و مى گویى : #غبطه مى خورم به حالتان . در آن سوى هستى ، جاى مرا پیش #حسین خالى کنید.... و از #خداى_حسین ، آمدن و پیوستنم را
بخواهید.هر دو #نگاهشان را به حلقه اشک 😢چشمهاى تو مى دوزند و پاهایشان #سست مى شود براى رفتن...
💢 مادرانه تشر مى زنى :بروید دیگر، چرا ایستاده اید؟!چند قدمى که مى روند، صدا مى زنى:راستى! و #سرهاى هر دو بر مى گردد.سعى مى کنى محکم و آمرانه سخن بگویى:همین #وداعمان باشد. برنگردید براى وداع با من ، پیش چشم حسین.و بر مى گردى...
🖤و خودت را به درون خیمه 🏕مى اندازى و تازه نفس اجازه مى یابد براى رها شدن و #بغض مجال پیدا مى کند براى ترکیدن و اشک 😭راه مى گشاید براى آمدن.#چقدر به گریه مى گذرد؟
از کجا بدانى ؟فقط وقتى طنین #فریاد_عون به رجز در میدان مپیچید،...
به خودت مى آیى و مى فهمى که کلام رمز، کار خودش را کرده است و پروانه #شهادت از سوى امام صادر شده است.
💢 شاید این #اولین_بار باشد که صداى فریاد عون را مى شنوى... از آنجا که همیشه با تو و دیگران ، آرام و به مهر سخن مى گفته.... نمى توانستى تصور کنى که ذخیره و ظرفیتى از فریاد هم در حنجره داشته باشد. #فریادش ، دل تو را که از خودى و مادرى، مى لرزاند، چه رسد به دشمن که پیش روى او ایستاده است:
🖤آهاى دشمن ! اگر مرا نمى شناسید، بشناسید! این منم فرزند #جعفر طیار، شهید #صادقى که بر تارك بهشت🌸 مى درخشید✨ و با بالهاى سبزش در فردوس پرواز 🦋مى کند. و در روز حشر چه افتخارى برتر از این ؟!ذوق مى کنى از اینهمه #استوارى و #صلابت و این اشک که مى خواهد از پشت پلکها سر ریز شود، #اشک_شوق است....
💢 اما اشک و #شیون و آه ، همان چیزهایى هستند که در این لحظات نباید خودى نشان دهند. حتى بنا ندارى پا را از خیمه بیرون بگذارى . آن هنگام که بر تل پشت خیمه⛺️ ها مى رفتى و #حسین و میدان را نظاره مى کردى ، فرزند تو در میدان نبود.اکنون از #خیمه درآمدن و در پیش چشم حسین ظاهر شدن یعنى به رخ کشیدن این دو هدیه کوچک.
🖤 و این دو گل 🌷نورسته چه #قابل دارد پیش #پاى_حسین!اگر همه جوانان عالم از آن تو بود، #همه را فداى یک نگاه حسین مى کردى و عذر مى خواستى .
اکنون #شرم از این دو هدیه کوچک، کافیست تا تلاقى نگاه تو را با حسین پرهیز دهد...🍂
#ادامه_دارد......
🍃🌹🍃🌹
@sHAHIDnAZARZADEH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
روایت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و سردار قربانی از امدادهای الهی قبل و حین عملیات کربلای ۵
📎به مناسبت ۱۹ دی، سالروز #عملیات افتخار آمیز کربلای ۵ با #رمز یا زهرا(س) در منطقهٔ شلمچه و شرق بصره.
🔷 پیچیدهترین و گستردهترین عملیات دفاع مقدس
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh