eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 🌷یاد بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان داد و گفت: مایحتاج عمومی گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده !! 🌷یاد بخیر که پول به دیگر نیروها میداد و میگفت: وام است و وقتی میگفتند قسطش را بده میگفت کسی دیگر پرداخت میکند. 🌷یاد بخیر که یکی از دوستانش تعریف میکرد که: دیدم صورتشو پوشونده و رو به دوش کشیده که معلوله، شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا میبره !! 🌷یاد بخیر که قمقمه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش توی دهانش گذاشت که کامش از به هم نچسبه !! 🌷یاد بخیر که انبار دار به مسئولش گفت: میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کار میکنه طرف میگه رفتم جلو دیدم لشگر مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !! 🌷آره یاد به خیر که خیلی چیزها به ما یاد دادند که بدون چشم داشت و کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو اگر میکنیم فقط واسه باشه و هر چیزی رو به دید خودمون نکنیم !! 💎برای رد شدن از باید یه نفر روی سیم خاردار میخوابید تا بقیه از روش رد بشن، زیاد بود. قرعه انداختند، افتاد بنام یک !! همه اعتراض کردند الا یک پیرمرد که گفت: چکار دارید بنامش افتاده دیگه ... 💎همه تودلشون گفتند : عجب سنگدلی !! دوباره قرعه انداختند، باز هم افتاد بنام همون جوون ... جوان بدون درنگ خودش رو انداخت روی سیم خاردار تو دل همه شد ...!! 💎بچه ها گریان و با اکراه شروع کردند به رد شدن از روی بدن جوان ... همه رفتند الا همون پیرمرد ... گفتند چرا نمیای ؟؟ گفت: نه شما برید من باید بدن رو ببرم برای آخه مادرش منتظره ... 🔴درود بر شهامت و غیرت آنان !! 🍃شادی روحشان صلوات.... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💢"نگاه عاقلانه به " ⚜امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمود: 💠عاقل ترین مردم کسی هست که به "عاقبت" کارها نگاه کنه. 🌸عزیز دلم هر کاری که توی زندگیت خواستی کنی، " رو هم ببین".😊 👈بعد از بعدش رو هم ببین.👌 🌸 مثل یه شطرنج باز ای که چند حرکت بعدش رو هم محاسبه میکنه💭 و یه حرکتی رو انجام میده✔️ 🌸 به شیرینی سطحی کارا نگاه نکن🚫، بلکه به " بعد از شیرینیش" هم یه نگاهی بنداز. 🌸آدم کسی هست که بیشتر به کاراش نگاه میکنه👀.... 🌸مثلا درسته که رقاصی و هرزگی و کیف میده و لذت داره ⚡️ولی وقتی آدم به بعدش نگاه میکنه و تلخی هاش رو میبینه بی خیال میشه....☺️ ⁉️ببخشید! مگه بعدش چه اتفاقی می افته؟ 🌸عزیز دلم وقتی هرزگی و و بی حجابی توی یه جامعه گسترش💫 پیدا کنه💋💄 ☝️اولا اون جامعه خصوصا جوانان فکر و ذکرشون این میشه که صبح تا شب🌙 دنبال هرزگی برن و از "تحصیل و کار موثر" و موفق باز میمونن و فساد 🔞توی جامعه بیشتر میشه. ✌️دوم اینکه مردهای نسبت به همسرشون "سرد و خشن😤" میشن 🌸معلومه مردی که صبح تا شب زن زیبا و آرایش کرده رو توی خیابون میبینه📛، دیگه رغبتی به خودش نداره😔... 🌸آرایش کردن 💄بیرون از خونه توسط خانم ها، "بداخلاق و خشن شدن مردها نسبت به همسرانشون🚫" خواهد شد که هزاران خانمان سوز دیگه رو به دنبال خواهد داشت... ♨️چقدر دقیق فرمودن که به کاراتون فکر کنید. ⁉️یه سوال؟ 🌸 به نظرتون بالاخره بعضی از خانم ها، آرایش💋 و بدحجابی👱♀ رو کنار میذارن یا هنوز میخوان رو بخورن؟! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
9⃣2⃣9⃣ 🌷 🗓تولد:۱۳۶۷/۰۲/۱۰ قرچک 🗓شهادت:۱۳۹۴/۰۹/۱۰ حلب،مصادف با روز اربعین اصابت‌ترکش‌به‌   🔰میثم،خیلی عاشق (ع) بود. همیشه دنبال این بود که برای امام حسین(ع) کار کند. به هیچ عنوان ظاهرسازی را دوست نداشت❌، شاید هر کسی ظاهر او را می‌دید فکر نمی‌کرد (چون ظاهرش به شهدایی که می‌شناسیم نمی‌خورد🚫) در حالی که چیز دیگری بود. 🔰یک دفعه گفتم: «آقا میثم، در این موقعیت می‌خواهی بروی⁉️ اجازه بده به دنیا بیاید.» گفت: «زهره! دلت می‌آید این حرف را بزنی؟ دلت می‌آید حضرت زینب(س) اسیری بکشد؟»😔 بعد از این حرفش دیگر هیچ چیز نگفتم.و 17 روز پدرش به دنیا آمد👶. 🔰قبل از رفتن به خیلی دوست داشت هر جا درگیری باشد، برای دفاع👊 از اسلام برود. این موضوع را نیز همان اول ازدواجمان💍 به من گفته بود. حتی چندین مرتبه جلوی من با برخی از دوستانش تماس گرفت☎️ و اعلام کرد که است که برای دفاع برود. 🔰سالِ قبل از شهادتش🌷 یک هفته داوطلبانه به رفت. همان سال، یک شب، ساعت 2 نیمه شب⏰ بود که تماس گرفتند و گفتند اگر می‌خواهی سوریه بروی، همین بیا 🔰که همان موقع با موتور🏍 رفت ولی رفتنش به سرعت شد. وقتی برگشت، گفت: «به قدری با سرعت رفتم که نزدیک بود، بین راه تصادف💥 کنم». از سوریه رفتن خیلی حرف می‌زد و ❤️ این بود که برود آنجا احساس می‌کرد آنجا به نزدیکتر است💞 🔰حتی یک بار در تماسی که از آنجا با من داشت، گفت: «به قدری خاک اینجا که اصلا دوست ندارم برگردم، اگر نبودم، اصلا برنمی‌گشتم❌ راوی:همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔴 #شهادت_پلیس_سیستانی در درگیری با اشرار مسلح 🔹به گزارش پایگاه خبری #شهدای_ناجا مامورین پلیس یگان تکاوری قطار خنجک #زاهدان در حین گشت زنی و تامین امنیت محور مواصلاتی شمال به جنوب این استان با گروهی از #اشرار که قصد شرارت داشتند برخورد که در این درگیری مسلحانه #فرشید_چیت_بند بر اثر اصابت گلوله💥 به شهادت رسید🌷 🔸مراسم تشییع پیکر⚰ این شهید بزرگوار که اهل شهر زهک سیستان و بلوچستان بود ظهر امروز برگزار گردید. 🔹شهید چیت بند #متاهل و دارای یک فرزند ۴ ماهه است. 📎شهادتت مبارک🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
9⃣4⃣2⃣1⃣ 🌷 🗓تولد:۱۳۶۷/۰۲/۱۰ قرچک 🗓شهادت:۱۳۹۴/۰۹/۱۰ حلب،مصادف با روز اربعین اصابت‌ترکش‌به‌   🔰میثم،خیلی عاشق (ع) بود. همیشه دنبال این بود که برای امام حسین(ع) کار کند. به هیچ عنوان ظاهرسازی را دوست نداشت❌، شاید هر کسی ظاهر او را می‌دید فکر نمی‌کرد (چون ظاهرش به شهدایی که می‌شناسیم نمی‌خورد🚫) در حالی که چیز دیگری بود. 🔰یک دفعه گفتم: «آقا میثم، در این موقعیت می‌خواهی بروی⁉️ اجازه بده به دنیا بیاید.» گفت: «زهره! دلت می‌آید این حرف را بزنی؟ دلت می‌آید حضرت زینب(س) اسیری بکشد؟»😔 بعد از این حرفش دیگر هیچ چیز نگفتم.و 17 روز پدرش به دنیا آمد👶. 🔰قبل از رفتن به خیلی دوست داشت هر جا درگیری باشد، برای دفاع👊 از اسلام برود. این موضوع را نیز همان اول ازدواجمان💍 به من گفته بود. حتی چندین مرتبه جلوی من با برخی از دوستانش تماس گرفت☎️ و اعلام کرد که است که برای دفاع برود. 🔰سالِ قبل از شهادتش🌷 یک هفته داوطلبانه به رفت. همان سال، یک شب، ساعت 2 نیمه شب⏰ بود که تماس گرفتند و گفتند اگر می‌خواهی سوریه بروی، همین بیا 🔰که همان موقع با موتور🏍 رفت ولی رفتنش به سرعت شد. وقتی برگشت، گفت: «به قدری با سرعت رفتم که نزدیک بود، بین راه تصادف💥 کنم». از سوریه رفتن خیلی حرف می‌زد و ❤️ این بود که برود آنجا احساس می‌کرد آنجا به نزدیکتر است💞 🔰حتی یک بار در تماسی که از آنجا با من داشت، گفت: «به قدری خاک اینجا که اصلا دوست ندارم برگردم، اگر نبودم، اصلا برنمی‌گشتم❌ راوی:همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔆بیشتر موقع ها با هیئت میرفتم یه شب 🌙دیدم با تسبیح ذکر📿 میگه، گفتم چی میگی به من هم یاد بده، اینقدر رو تنها، تنها نبر، 🔆 خندید😅 گفت دارم میفرستم، میگم: "اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ" آقا سعید گفت: این صلوات خاص زهرا ست، گفته: هر کسی بر فاطمه من صلوات بفرسته من می‌آمرزمش و به من ملحق میشه، 🔆 میگفت هر وقت این رو میفرستم دلم💗 باز میشه، عاشق حضرت زهرا (س) بود . من هنوز نبودم، بهم میگفت: زن سید إن شالله قسمتت بشه نمیدونی چه کیفی داره اون دنیا مَحْرَم حضرت زهرا (س) شدن، با گرم او، همسرم هم از سادات شد . راوی: دوست شهید 🌷 یاد شهدا با صلوات 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
●محمد از فردي آرام😇، خونگرم، ، خوش بين و خوش برخورد بود👌. اخلاق خوب او در باعث شده بود که در تمامي مجالس و محافل، محور گفتگوها قرار گيرد. ☺️ ●او روحي با و حساس و چهره اي مهربان داشت😊همين امر باعث شده بود که دوستان زيادي داشته باشد. وي استعداد فوق العاده اي در امر داشت👨‍🎓 و حلال مشکلات خانواده، دوستان و حتي افراد نا آشنا بود. هيچگاه شخص برايش مطرح نبود، بلکه هدفش خدمت به عموم👥بود. وي مي افزايد: محمد هيچگاه خواسته مادي بيشتر از حد احتياج و نداشت. ● او در زندگي اش کارهاي خير زيادي انجام مي داد؛ اما هيچ وقت آنها را براي کسي بازگو نمي کرد. وقتي خبر محمد در بين مردم پخش شد، هر کسي که به منزل ما مي آمد با حالتي متاثر از خدماتي که محمد براي آنها انجام داده بود، ياد مي کرد.  ●وقتي علت را از محمد پرسيدم گفت که به قول يکي از روحانيون هنوز ايمان ما کامل نشده است، چون نصف ايمان در ازدواج و شدن است. براي همين مي خواهم ايمانم کامل شود تا به فيض شهادت برسم.😍 ✍راوی: مادرشهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh