eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
#مادرانه💔 مادر است دیگر... بزرگترین آرزویش دیدن فرزند در لباس دامادی است ولی به عشق حسین علی اکبرش را راهی میدان می کند... و بعد از سالیان سال مُشتی استخوان علی اصغر وار در آغوش می گیرد... به فدای دل مادران شهدا... شادی روح شهدا #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💔 تنها دلخوشی یه مادر شهید شاید همین باشد که در خلوت خود با فرزند شهیدش از برای فرزندی که دیگر نیست بگوید...😭😭😭 مـادر نبوده ای ڪہ بدانـی غمِ پسر؛ آتش بہ جان مادرِ دلتنگ می‌‌زند... 💔 🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌾 وخسته وفرتوت ماندَست 🍂به شوق لحظه باروت مانده است 🌾 ! استجابت کن دلمـ❤️ را 🍂که پشت یک غزل مانده است 💔 ❤️ 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
باز کن پنجره چشمت😍 را دل من #منتظر است خبر وصل تو💞 را #صبح به گلها گفتم تاب از قلب گلـ🌺 و باغ برفت
#دلنوشتــــــــه 🌱میدانی... تمام فرضیه هایم ریخت بهم, زمانی که پرکشیدی🕊 همه ی معادلات #مادرانه_ام اشتباه شد... 🌱اصلا میدانی چه فکر میکردم اما #چه_شد⁉️ ⇜فکر می کردم میمانی تا آخرین روزها ⇜فکر می کردم #همیشه_هستی حوالی چشمانم... #مــــــــــــــادرجان😭✋ 🦋حالا عاشقانه های مادرانه ام💖 را هر هفته اینجا کنارت پهن میکنم همراه #دخترانت ثنا و حنانه... 🦋میدانم که #هستی... آری میدانم هنوز هم حوالی چشمانم بنشسته ای و مــ❤️ــادر صدایم میزنی و من به عکست در قاب #جانِ_مادر می گویم... حیــــــ🌷ـــــدرم... #مادرانه #شهید_حیدر_جلیلوند 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💢عکس آوردن از طرف مادران شهدا حکایت های جالبی دارد 🔹یکی عکس را آورده تا به شهید گمنام که مدت ها، مثل بی نشان بوده خبر و سراغ از پسر شهیدش🌷 بگیرد، درد دل کند. 🔸حرف های بزرگی میان و شهید رد و بدل میشود. مادر نشانی فرزندش♥️ را میپرسد، باید چشم داشت تا لبخند و سکوت شهید را ترجمه کرد. 🔹یکی عکس آورده تا چروک های روی صورت مادر مانع از شناسایی اش توسط نشود❌ آخر روزی که شهید رفته بود مادر موهایش سفید نبود😭 این عصایی که حالا دست پیری اش شده با مادر مناسبتی نداشت. صورت مادر چروک نداشت. 🔸مادر عکس می آورد تا شهید🌷 از لابه لای این همه مادر زجر کشیده را بشناسد. 🔹یکی عکس آورده تا تنها نیامده باشد، مادران همیشه علاقه دارند اگر در مراسمی شرکت میکنند همراه به آن مراسم دعوت شوند، پسر امید مادر است💖 👈این عکس ها نشان از به آیه "ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا ..." است. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
کم حرف میزد سه تا پسرش شده بودن پرسیدم مادرجان چندسالته⁉️ گفت: ... خندیدم😄 گفت شوخی نمیکنم به اندازه ی هزارسال بهم صداش میلرزید😔 💔 هدیه به روح پاک و مطهر شهدا صلوات🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌾هــــیچ‌ڪس✘ ڪاش نباشـــــد نِگَہش بـــــر ... 🌾همدان، روستای آبرومند ۱۳۷۴، مادری پس از سالها چشم انتظار پسرشه😔 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰امام خامنه ای: 1⃣ برای زنان ما در طول تاریخ یک ؛ عقل و متانت، قدرت و شجاعت💪 شور و عاطفی، صراحت زبان، متانت دل♥️ استواری روح؛ در عین‌حال، ، خواهرانه، با همه‌ی انسانها برخورد کردن، در محیط خانه شمع را روشن نگه داشتن، همسر و فرزندان را بر سر سفره‌ی محبت و عاطفه‌ی خود دور هم جمع کردن؛ اینها مسلمان است. ۸۴/۳/۲۵ 2⃣اگر الگوی زن، "زینب و فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله علیها" باشند، کارش عبارت است از ، هوشیاری در درک موقعیتها و انتخاب بهترین کارها👌 ولو با و ایستادن پای همه چیز. ۷۰/۰۸/۲۲ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کار مادری که جوان خودش را دسته گلش🌷 را که باآن محبت به ثمر رسانده به طرف میدان جنگ می فرستد، ازکار آن جوان اگر بزرگتر نباشد، کوچکتر نیست این حرکت، حرکت زینب گون درانقلاب مابود. تاریخ تولد: ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۶۸ تاریخ شهادت: 4آذر ماه سال 1394 محل شهادت: سوریه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌾 و خسته و فرتوت مانده است 🍂به شوق لحظه ی باروت مانده است 🌾 ! استجابت کن دلمـ❤️ را 🍂که پشت یک غزل ⚰ مانده است 💔 ❤️ 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱 🌺 مرا نشد در نبودنت👤 بمانم ...😔 💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✨ 🌴بغض من 😭 شد و راه را بست 🌴از ت🌼و جز ای تار ندارم در یاد 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌹🕊💐🕊💐🕊🌹 🖇✨ 🌿 🌷 🖇دیدن 🖼 تمام سهم من است از تو آن را هم جیره بندی کرده ام تـا مبادا زیاد شود ! دل 💕است دیگر، ممکن است خودت را از من بخواهدر. 💔 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍خوابش #تعبیر شد؛ بر اثر جراحت پهلو و مثل #حضرت_زهرا(س) شهید شداز بچگی به #شهدا علاقه داشت اما اصلا
🍃نسیم نوازشگرانه موی سَرو را شانه میزند و صورتم را نوازش میکند، گلبرگ یاس باغچه مان میزبان قطرات بازیگوشی است که چندی پیش میهمانش شدند و ابرها کم‌کم خسته از بازی هرکدام گوشه‌ای از این جای میگیرند وَ عده ای‌شان همپای از این دیار کوچ میکنند. 🍃پرستوی خیال من نیز بر بام مینشیند. آنجا نسیم پچ‌پچ کنان در گوش طبیعت از میگوید😓 🍃میشنوی پرستو؟! ندای یا زهرایش را شمیم زینبیه با خود به اینجا آورده، آنقدر است که سرو استوار خانه مان قد خم کرده یاس با طراوت دیروز ، امروز با همین شمیم در خود فرو رفته و رنگش به کبودی گراییده😞 🍃ببین پرستو! از پهلویش میرود و فریاد های یا زهرایش فضا را معطر میکند به عطر . نفس های آخرش با یا زهرا های خونینش به شمارش می‌افتد🥺 🍃تو هم می‌بینی؟ این دم آخری خانمی قد خمیده دست به به این سو می‌آید سرش را به دامن میگیرد و برای بار آخر زمزمه می‌کند سرم بر دامن زهراست مادر... 🍃دیگر خبری از عطر یاس نیست، صدای یا زهرا نمی‌آید این همه ارادت یک جا او را به وصل کرد. 🍃خوشا به حالت پرستو همسفر پرستوی مدافع شدی و با بال خونین به اوج آسمان رفتید، جایی هزاران فرسخ دورتر از اهل زمین به وصال شتافتید🕊 🍃آنجا جایی برای ما هم هست؟ صدایمان میرسد؟ سیم خاردار های بدجور به پاهایمان پیچیده برای آزادیمان کاری کن. لازمیم😔 ✍نویسنده: 🕊به مناسبت سالروز شهادت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔻مادرانه هایمـ💞 برای ★راضی ام از تو که افتخارم✨ شده ای ✰اجر آن آب برتن داغمـ💔 شده ای ★ گویم🙏 همه حال درهمه ی حالت خویش ✰که تو برچهره ی همچو خاالی شده ای ★مرحبا ای 😍 شیر بادا ✰شاکرم که تو پرورده ی آن ❤️ شده ای ★تو مرا در صف آن شیرزنان ها بردی ✰شکر گر کشته ی راه شده ای 🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍃 بعضی ها آفریده می‌شوند برای ،برای ، برای و بعضی می‌شوند تا بمانند. . 🌱 تو آفریده شدی و آسمان بودی در آغوشِ زمین چه خوشبخت بود زمین که چند صباحی تو را مهمان داشت.♥️ . 🌾 زرق و برق نگهدار تو نشد! چرا که تو از ابتدا برای بودی و روحتِ طاقتِ این همه شلوغی و بی‌رحمی را نداشته! همین لطافت و بزرگیِ روح پایت را به باز کرد...♡ . 🌱 مقارن شده با شروع و تو آن فرزندِ خلفی بودی که رفتی تا را بگیری.😢 . 🍃 خانطومان؛ میدانِ تو بود آنجایی که آسمان روحت را به کشید و زمین بوریایی شد برای جسمِ اربا اربایت...💎 . 🌾 ، چند صباحی را سر بر دامانش، دور از هیاهوی شهر سپری کردی اما چشم انتظاریِ تو را باز‌گرداند.❣ . 🌱 حالا منزلگاهِ ابدی‌ات مسیرِ گاه و بی‌گاه بچه هاست و تو از آسمان، نظاره گرِ دلتنگی‌ها، لبخند می‌زنی.🙂 . 🍃 در این وانفسایِ زر و زور و تزویر؛ را بگیر... مبادا گردبادِ دنیا ما را ببلعد.🌪 . به وصل خود دوایی کن دیوانه ما را...💔 ، مدافعِ زینب ✍نویسنده: ☀️به مناسبت سالروز تولد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃نسیم نوازشگرانه موی سَرو را شانه میزند و صورتم را نوازش میکند، گلبرگ یاس باغچه مان میزبان قطرات بازیگوشی است که چندی پیش میهمانش شدند و ابرها کم‌کم خسته از بازی هرکدام گوشه‌ای از این آسمان جای میگیرند وَ عده ای‌شان همپای از این دیار کوچ میکنند. 🍃پرستوی خیال من نیز بر بام مینشیند. آنجا نسیم پچ‌پچ کنان در گوش طبیعت از میگوید♡ 🍃میشنوی پرستو؟! ندای یا زهرایش را شمیم زینبیه با خود به اینجا آورده، آنقدر است که سرو استوار خانه مان قد خم کرده یاس با طراوت دیروز، امروز با همین شمیم در خود فرو رفته و رنگش به کبودی گراییده. 🍃ببین پرستو! از پهلویش میرود و فریاد های یا زهرایش فضا را معطر میکند به عطر . نفس های آخرش با یا زهرا های خونینش به شمارش می‌افتد🌷 🍃تو هم می‌بینی؟ این دم آخری خانمی قد خمیده دست به به این سو می‌آید سرش را به دامن میگیرد و برای بار آخر زمزمه می‌کند سرم بر دامن زهراست مادر... 🍃دیگر خبری از عطر یاس نیست، صدای یا زهرا نمی‌آید این همه ارادت یک جا او را به وصل کرد. 🍃خوشا به حالت پرستو همسفر پرستوی مدافع شدی و با بال خونین به اوج رفتید، جایی هزاران فرسخ دورتر از اهل زمین به وصال شتافتید🕊 🍃آنجا جایی برای ما هم هست؟ صدایمان میرسد؟ سیم خاردار های بدجور به پاهایمان پیچیده برای آزادیمان کاری کن. لازمیم🌺 ✍نویسنده : 💐به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۵ فروردین ۱۳۷۱ 📅تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۴ 📅تاریخ انتشار : ۲٧ آبان ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت رضا 🕊محل شهادت : حلب_سوریه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌺💐🌼🌴🌼💐🌺 عازم جبهه بودم ، یکی از دوستانم برای اولین بار بود که به جبهه می آمد . برای بدرقه ی او آمده بود ، خیلی قربان صدقه اش می رفت و دائم به دشمن ناله و نفرین می کرد . به او گفتم : شما دیگه بر گردید فقط دعا کنید ما بشیم ، دعای مادر زود مستجاب می شود . او در جواب گفت : خدا نکنه مادر، الهی صد سال زیر سایه ی و زنده بمونی ، الهی که صدام شهید بشه که اینجور بچه های مردم رو به کشتن می ده .😂😂 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃نسیم نوازشگرانه موی سَرو را شانه میزند و صورتم را نوازش میکند، گلبرگ یاس باغچه مان میزبان قطرات بازیگوشی است که چندی پیش میهمانش شدند و ابرها کم‌کم خسته از بازی هرکدام گوشه‌ای از این جای میگیرند وَ عده ای‌شان همپای از این دیار کوچ میکنند. 🍃پرستوی خیال من نیز بر بام مینشیند. آنجا نسیم پچ‌پچ کنان در گوش طبیعت از میگوید♡ 🍃میشنوی پرستو؟! ندای یا زهرایش را شمیم زینبیه با خود به اینجا آورده، آنقدر است که سرو استوار خانه مان قد خم کرده یاس با طراوت دیروز، امروز با همین شمیم در خود فرو رفته و رنگش به کبودی گراییده. 🍃ببین پرستو! از پهلویش میرود و فریاد های یا زهرایش فضا را معطر میکند به عطر . نفس های آخرش با یا زهرا های خونینش به شمارش می‌افتد🌷 🍃تو هم می‌بینی؟ این دم آخری خانمی قد خمیده دست به به این سو می‌آید سرش را به دامن میگیرد و برای بار آخر زمزمه می‌کند سرم بر دامن زهراست مادر... 🍃دیگر خبری از عطر یاس نیست، صدای یا زهرا نمی‌آید این همه ارادت یک جا او را به وصل کرد. 🍃خوشا به حالت پرستو همسفر پرستوی مدافع شدی و با بال خونین به اوج آسمان رفتید، جایی هزاران فرسخ دورتر از اهل زمین به وصال شتافتید🕊 🍃آنجا جایی برای ما هم هست؟ صدایمان میرسد؟ سیم خاردار های بدجور به پاهایمان پیچیده برای آزادیمان کاری کن. لازمیم🌺 ✍نویسنده : 💐به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۵ فروردین ۱۳۷۱ 📅تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه 🥀مزار شهید : بهشت رضا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌱میدانی... تمام فرضیه هایم ریخت بهم, زمانی که پرکشیدی🕊 همه ی معادلات اشتباه شد... 🌱اصلا میدانی چه فکر میکردم اما ⁉️ ⇜فکر می کردم میمانی تا آخرین روزها ⇜فکر می کردم حوالی چشمانم... 😭✋ 🦋حالا عاشقانه های مادرانه ام💖 را هر هفته در کنار مزارت، پهن میکنم همراه ثنا و حنانه... 🦋میدانم که ... آری میدانم هنوز هم حوالی چشمانم بنشسته ای و مــ❤️ــادر صدایم میزنی و من به عکست در قاب می گویم حیــــــ🌷ـــــدرم... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸🎊🎀🎉🎈🎊🎈🎉🎀🎊🌸 💖 نشسته ام بنویسم✍ ترانه ها 🌸از باغ از بهار من از ها😍 💞از دست پُر امیدم و تسبیح📿 دانه ها 🎀از این که پر زده🕊 از آشیانه ها 💖شکرش میان این همه سر شدیم 🌸مانند یازده پسرش شدیم😍 💞آیینه ای گرفته در برابرش 💝خورشیـ☀️ـدی از تمامی انوار انورش 🎀امروز خدا نشسته خدا با 💖امروز رسیده به دیدار مـ❣ـادرش 💞تعظیم توبه اونه که برهست است 🌸ازاین به بعد براین دست واجب است ❣🌸❣ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌹پسرم !تو پیر نشدی ولی منو پیر کردی .... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
کم حرف می‌زد ؛ سه تا پسرش شهید شده بودند ازش پرسیدم چند سالته مادرجان؟ گفت هزار سال ، خندیدم گفت: شوخی نمی‌کنم اندازه‌ هزار سال بهم سخت گذشته صداش می‌لرزید .... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
پسرم ! تو پیر نشدی ولی منو پیر کردی .... 🌱 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh