🌷شهید نظرزاده 🌷
#رمان_عاشقانه_مذهبی_مقتدا💖 #قسمت_سی_و_دوم2⃣3⃣ 🍂ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﻦ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ . ﺩﺭﺑﺎﺭﺵ
📚 #از_داستانهای_نازخاتون
#رمان_عاشقانه_مذهبی_مقتدا💖
#قسمت_سی_و_سوم3⃣3⃣
🍂– ﻃﯿﺒﻪ … ﺑﯿﺎ ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﺍﻭﻣﺪﻩ !
ﻣﺜﻞ ﻓﻨﺮ ﺍﺯ ﺟﺎﯾﻢ ﭘﺮﯾﺪﻡ ﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻭ ﺭﻭﯾﻢ ﮐﺸﯿﺪﻡ . ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﻭ ﺳﺮﺍﻏﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ . ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻗﻢ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺁﻣﺪ ﺩﺍﺧﻞ : ﺳﻼﻡ ﺧﺎﻧﻮﻣﻢ !
– ﺳﻼﻡ … ﺧﻮﺑﯽ؟
🍁ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺮﺣﺎﻝ ﻧﯿﺴﺖ . ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩ . ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ : ﻣﻄﻤﺌﻨﯽ ﺧﻮﺑﯽ؟
– ﺁﺭﻩ . ﺑﯿﺎ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﺍﺭﻡ .
ﻧﺸﺴﺖ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺖ، ﻣﻦ ﺭﻭﯼ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻧﺸﺴﺘﻢ . ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﻋﻘﯿﻘﺶ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩ . ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﻝ ﺩﻝ ﻣﯿﮑﻨﺪ . ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺁﻣﺪ : ﻃﯿﺒﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺮﻡ . ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻋﺰﺍﻡ ﺑﺸﻢ .
🍂ﻧﻔﺴﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﺣﺒﺲ ﮐﺮﺩﻡ، ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺳﺨﺖ ﺑﺎﺷﺪ . ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﻪ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻠﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻢ . ﻧﻔﺴﻢ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩﻡ : ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ !
– ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺑﯿﺎﯼ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ؟
– ﺑﺎﺷﻪ ! ﺻﺒﺮﮐﻦ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﺸﻢ !
🍁ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪﻡ، ﺳﯿﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻣﯿﮕﯽ؟
– ﺷﺎﯾﺪ ﻭﻟﯽ ﺍﻻﻥ ﻧﻪ .
ﺑﺎ ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﯾﻢ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ : ﮐﺠﺎ؟ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﭼﺎﯾﯽ ﻭ ﻣﯿﻮﻩ ﺑﯿﺎﺭﻡ !
ﮔﻔﺘﻢ : ﻧﻪ ﻣﻤﻨﻮﻥ . ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻢ ﯾﮑﻢ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ .
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#رمان_عاشقانه_مذهبی_مقتدا💖
#قسمت_سی_و_چهارم4⃣3⃣
🍂ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ . ﺩﺭﺗﻤﺎﻡ ﺭﺍﻩ ﺫﮐﺮ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ . ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﺍﺯ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﻡ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ .
– ﺧﺎﻧﻮﻣﻢ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﮐﻪ ! ﻣﯿﺮﻡ ﻭ ﺯﻭﺩ ﻣﯿﺎﻡ . ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍﺣﺖ . ﺑﺎﺷﻪ؟
ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻧﺶ ﻣﯿﮕﻔﺖ. ﺣﺮﻑ ﺩﻟﺶ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻮﺩ . ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺶ ﻗﺮﻣﺰ ﺍﺳﺖ .
🍁ﭼﻤﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﺳﺘﺶ ﺩﺍﺩﻡ . ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻣﯽ ﺭﻓﺖ، ﺍﻣﺎ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ . ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﯾﺶ ﻫﺎﯾﺶ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪ . ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﺑﻐﺾ ﺁﻟﻮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ !
ﺑﻪ ﺭﺍﻫﺶ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ . ﺣﺮﻓﯽ ﺩﺭ ﮔﻠﻮﯾﻢ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩ . ﮔﻔﺘﻢ : ﺳﯿﺪ !
🍂ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ . ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﻢ . ﺑﺎ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﮐﺮﺩ . ﻫﺮﭼﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ . ﺷﺎﯾﺪ ﺍﺻﻼ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺒﻮﺩ، ﺑﻐﺾ ﺑﻮﺩ . ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﻨﻢ . ﻓﻘﻂ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ : ﻣﻨﻢ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ؛ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ !
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩ، ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﺎﻧﻪ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪ ﺣﺎﻝ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ …
#ﻣﺎ_ﻧﻤﮏ_ﺧﻮﺭﺩﻩ_ﻋﺸﻘﯿﻢ_ﺑﻪ_ﺯﯾﻨﺐ_ﺳﻮﮔﻨﺪ
#ﭘﺎﺳﺒﺎﻧﺎﻥ_ﺩﻣﺸﻘﯿﻢ_ﺑﻪ_ﺯﯾﻨﺐ_ﺳﻮﮔﻨﺪ
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مراسم شام میلادکریم اهل بیت
#امام_حسن_مجتبی(علیه السلام)
💺سخنران:استادهاشمی محجوب
🎤مداح:کربلایی صادق احمدی
📆زمان:31اردیبهشت
حرکت ساعت17:15
نبش استادیوسفی24جلوی درب مسجدالمنتظر(عج الله)
#سرویس_ایاب_ذهاب_مهیاست
🚪مکان:مشهد؛ عبادی33 حسینیه ی مسجد
موسی بن جعفر(علیه السلام)
خواهران برادران
#هیئت_محبان_جواد_الائمه
(علیه السلام)
🌹🍃🌹🍃
کانال شهیدنظرزاده
👇👇👇👇👇👇👇👇
@ShahidNazarzadeh
خوشبحال شهدا با صدای یوسف بهشتی.mp3
4.99M
🎵 #صوت_شهدایی
✨خوش به حال شهدا
✨ رفتنو از این قفس پر کشیدن
✨خنده خدا رو با جون خریدن
🎤🎤 #یوسف #بهشتی
#پیشنهاد_دانلود👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
°★°ما اگر #گم گشتهی راهیم
عیب از جاده نیست❌
جاده ها جا میگذارند
آن که را #آماده نیست😔
°★°آب و نان از آن دونان
#آسمان از آنِ ما
این قفس⭕️
سقف نگاه مردم #آزاده نیست
°★°پیش پای دوست #افتاد
اما #سربلند
پیش پا افتاد
اما #پیش_پا افتاده نیست🚫
°★°از #وضو با خون دل
آن «گونه» گل🌷 انداخته
خندهی مستانهی این زخمها
از باده #نیست
°★°ساده از این کوچهها🏘
این #نامها رد میشویم
رد شدن از #معبرخون_شهیدان
#ساده_نیست❌
📝حسین مودب
#شهدای_مدافع_حرم
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣
چہ کنم چہ چارہ سازم
کہ شوم #فدای_مهدے
چہ کنم کہ من ببینم
رُخ #دلربای مهدے💚
چہ خوش است آن زمانی
برسد کہ #زندہ باشم😔
منِ بینوای مسکین
شنوم صدای مهدے❤️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
bartaraf shodan gereftari.ali.mp3
3.85M
♨️ برطرف شدن گرفتاری ها
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌹 #شهید_حسن_قاسمے_دانا🕊 🌷بہ مـ🏍ـوتور تریلش و اسلـ🔫ـحه ش خیلی وابستہ بود قبل ازشهادتش، موتورش واسلحه
✍ #خاطره_شهدا
🌷آهسته پشت دیوار موضع گرفتیم و از صدای پا احساس کردیم #دشمن پشت دیوار اتاق است.
🌷فاصله ما تنها یک دیوار 30، 40 سانتی متری بود. تکفیری ها هم متوجه ما شده بودند و با صدایی #وحشت_زده و خشن گفتند: «مین؟ مین؟» به زبان عربی یعنی (تو کی هستی؟) می خواستند بفهمند که بالاخره خودی هستیم یا غریبه؟
🌷حسن ضامن نارنجک را کشید و آن را داخل حفره دیوار پرت کرد و گفت: «شیعه علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (ع)» نارنجک با صدایی بلند منفجر شد. #ناله تکفیری ها به گوش می رسید.
#شهید_حسن_قاسمی_دانا🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپی از #شوخیهای شهیدان مدافع حرم #شهید_حسن_قاسمی_دانا 🌷 و #شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
#حتما_ببینید👌😂😂
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze15.mp3
4.15M
💿 #تندخوانی⇧⇧
◀️ جزء پانزدهم قرآن کریم
🎙 #استاد_معتز_آقایی
🔸حجم: ۴ مگابایت
✨التماس دعا✨
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
3335418_735.mp3
7.17M
💿 #ترتیل⇧⇧
◀️ جزء پانزدهم قرآن کریم
🎙 #استاد_شحات_محمد_انور
🔸حجم: ۷ مگابایت
✨التماس دعا✨
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - شخصیت امام حسن مجتبی - حجت الاسلام رفیعی .mp3
4.05M
♨️شخصیت امام حسن مجتبی علیه السلام
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #رفیعی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠حجت الاسلام پناهيان در تحليل #وصيتنامه شهید🌷 به دو نكته #شاخص وصيت اين جوان ۲۳ ساله اشاره كردند: ⚀
🔰مهمان نوازی
🔸بعد از #شهادت حسین نزدیکی های چهلم ایشون بود که قرار شد بریم خونه حسین🏡وقتی رسیدیم اونجا یه اتفاق بسیار #جالب افتاد
🔹وقتی رفتیم اونجا #پدرش هی اصرار می کرد که از این میوه ها🍑 بخورید. گفتیم حاج آقا #صرف_شده گفت نه این ویژه👌 است این سفارش خود #حسینه! برای شما خیار و شلیل #سفارش داده.
🔸من خونه میوه داشتم میدونستم که #شما قراره بیاید. صبح🌥 دیدم که خواهر حسین میگه خونه #میوه داریم؟ من گفتم چطور مگه⁉️ گفت: خواب دیدم که نمازم رو خوندم، دیدم #حسین اومد گفتش که آبجی خونه میوه داریم؟
🔹برید میوه بگیرید #خیاروشلیل بگیرید. من #مهمون دارم آبروی من رو نبرید ها! بعد تو اون جلسه دوستم👤 خطاب به مادر حسین گفت.«ایشون #مسئول حسین بوده.» مادر حسین گفت : #بار_آخری که حسین رفت باهم بودید؟ گفتم آره حاج خانوم چطور❓ گفت یه دونه عکسه📸 مال شماست! من اصلا یادم نبود همچین عکسی با #حسین گرفتم. حسین از من کنار حرم حضرت رقیه (سلام الله علیها) عکس گرفت. و این هدیه ای🎁 بود که حسین به من داد.
📝فرمانده شهید
#شهید_حسین_معزغلامی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💢اشک و بغض #رهبر_انقلاب در واکنش به شعری درباره #شهدای_افغانستانی مدافع حرم
🔹سرکار "خانم عاطفه جعفری" از شعرای کشورمان، شعری را در دیدار با رهبر انقلاب قرائت نمود که به #شهدای_فاطمیون تقدیم شد:
🌷کوچههامان پراز #سیاهی بود
🍂شهر را از عزا درآوردند
🌷چشمهای ستارهها🌟 خندید
🍂مـ🌙ـاه را سمت دیگر آوردند
🌷شاخههایی که #سرفرازند
🍂میوههایی که جلوهی باغند
🌷 #مادران مثل ام لیلایند
🍂که پسر مثل #اکبر آوردند
🌷روی تابوتهایشان⚰ بستند
🍂پرچمی که به رنگ خورشید است
🌷 #فاطمیون فداییان حرم
🍂سرورانی که #سر برآوردند
🌷قصهها📖 را یکی یکی خواندند
🍂آخر ماجرا #سفر کردند
🌷عاشقی💖 هم برایشان کم بود
🍂عشق بردند و #باور آوردند
🌷عصر یک #جمعه_بهاری بود
🍂همه در انتظارشان بودیم
🌷بادهای بهاری🌸🍃 از هرباغ
🍂لالههایی🌷 #معطر آوردند
💢رهبر انقلاب در واکنش به این شعر فرمودند: خیلی ممنون خانم. خیلی خوب! #شهدای_مظلوم_فاطمیون؛ جا دارد که به آنها واقعا پرداخته بشود👌
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍀میگفت: اگه میخوای پرواز کنی🕊 باید دل بکنی از #دنیاوتعلقاتش
🍀در #سجده آخرنمازهایش📿 این دعا را میخواند:
⚜اللهم اخرجنی #حب_الدنیا من قلوبنا وزدنی #محبة_امیرالمومنین علیه السلام⚜
#شهید_محمدرضا_الوانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢مادر شهید: در #وصیتنامهاش تاکید داشت که از امر به "معروف و نهی از منکر" غافل نشویم❌ 🔰ما همیشه یک
🍃رفتیم که شمـ🕯ـع ظلمت باشیم
🍁آغوش گشودیم💓 که در #تب باشیم
🍃گفتید #مدافع_حرم ، اما ما
🍁رفتیم که در #حصار_زینب(س) باشیم😍
#شهید_محمدحسین_مومنی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃رفتیم که شمـ🕯ـع ظلمت باشیم 🍁آغوش گشودیم💓 که در #تب باشیم 🍃گفتید #مدافع_حرم ، اما ما 🍁رفتیم که در
5⃣8⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠آرزویش مفقودالاثر شدن بود
🔰پسرم به عنوان #روحانیِ_گردان اعزام شد. اولین بار که به عنوان روحانی اعزام شد🚌 عملیاتی صورت نگرفت. وقتی به #ایران برگشت خیلی از این مساله ناراحت بود😔 به همین جهت گفت: «برای بار دوم به عنوان روحانی نمیروم🚷 چون نمیتوانم آنجا باشم و #عملیات نروم»
🔰ولی قسمت بود که #بار_دوم نیز به عنوان روحانی برود. #شهادتش به نقل از دوستان و همرزمانش👥 اینطور بود که چون اجازه رفتن نداشت⛔️ شب #عملیات صورت خود را میپوشاند و همراه باقی همسنگران وارد عملیات میشود که با اصابت سه تیر💥 به سینه مجروح میشود و سپس به #شهادت میرسد🌷
🔰پیکر محمدحسین #برنگشت و بنده همچنان چشم به راه هستم. مفقودالاثر بودن یکی از #آرزوهای پسرم مانند پدربزرگ👤 و سه داییاش بود. من هم تسلیم خواسته خدا و #محمدحسین هستم.
🔰 #خبر_شهادت را ۲ نفر از همرزمانش آوردند. او خیلی مواقع به جای دوستانی که باید دیدهبانی میدادند #شبها بیدار میماند. خیلی اتفاق افتاده که از غذای🍲 خودش به #همسنگرانش داده باشد. ✓شبزندهداریها، #نمازهای_شبی که میخواند و کمکهای داوطلبانه👌 برای امور گردان مواردی است که دوستانش نقل کردهاند. هر زمان یکی از همرزمانش به منزل ما میآیند🏘 از شهید #خاطرهای را تعریف میکنند.
#شهید_محمدحسین_مومنی
#شهید_مفقودالاثر_مدافع_حرم(پاکستانی)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
خمپاره صاف خورد ڪنارِ سنگر #حاج_همت گفت: بر محمـد و آل محمـد صلوات نگاهش ڪردم، انگار #هیچ چیز نمےت
♦️خيلي عصباني بود😡 سرباز بود و #مسئول آشپزخانه كرده بودندش. #ماه_رمضان آمده بود و او گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحري بهش ميرساند. ولی يك هفته🗓 نشده، خبر سحري دادنها به گوش #سرلشكر ناجي رسيده بود.
♦️او هم سرضرب خودش را رسانده بود👤 و دستور داده بود همهي #سربازها به خط شوند و بعد، يكي يك ليوان آب💧 به خوردشان داده بود كه «سربازها را چه به #روزه گرفتن!»
♦️و حالا #ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت🕰بازداشت، برگشته بود آشپزخانه. ابراهيم با چند نفر ديگر👥 كف آشپزخانه را تميز شستند وبا #روغن موزاييكها را برق✨ انداختند و منتظر شدند. براي اولين بار خدا خدا ميكردند #سرلشكر ناجی سر برسد. ناجي در درگاهِ آشپزخانه ايستاد.
♦️نگاه مشكوكي به اطراف كرد👀 و وارد شد. ولي اولين قدم را كه گذاشته بود، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده بود كه كارش به بيمارستان كشيد. #پای سرلشكر شكسته بود و ميبايست چند صباحي توي بيمارستان🏥 بماند. تا آخر #ماه_رمضان، بچهها با خيال راحت #روزه گرفتند.
#شهید_ابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
آقا محسن چ زیبا گفتی که جوری زندگی کنیم که #خدا عاشقمون بشه اگه خدا عاشقمون بشه خوب ما رو خریداری
❣در جست و جوی🔍 حقیقت
ناگاه رسیدیم
به خَــطی از #پــرستویی آزاده🕊
و او، اینگونه #نوشته بود:
✍آسمان فرصت #پرواز بلندیست
↫قصه این است⇲
چه اندازه #کبوتر باشی☺️
#شهید_محسن_حججی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh