🌷شهید نظرزاده 🌷
#خاطرات_شهدا 🌷 🔰برادرش نقل می کند که یک بار من خوابیدم، من را بیدار کرد و گفت: به #هیئت برویم، حضور
🔻 #درسی_از_رسول
💠 از زبان خودِ شهید خلیلی:
💟امیر گفت: چقدر کلاهت #قشنگه
من هم کلاهم را از سرم برداشتم و به او دادم. اتفاقا وقتی سرش کرد خیلی هم به تیپش می آمد.
💟وقتی به صورت امیر و #خنده هایش نگاه کردم، خیلی خوشحال شدم که می توانم با #بخشیدن چیز هایی که #دوست دارم، دوستانم را خوشحال کنم؛
💟حتی اگر چیزی را که می بخشم، خیلی دوست داشته باشم؛ اما حسی که از رفقایم به من منتقل میشد برایم #با_ارزش_تر بود.
📚کتاب رفیق مثل رسول
#دلم_قرصه_به_بودنت_رسول
#شهید_رسول_خلیلی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس🌸❣ 6⃣2⃣ #قسمت_بیست_و_ششم عاطفه_خب معصومه، تو نمیدونی من روز خاستگاری با این
📚 #رمان
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس🌸❣
7⃣2⃣ #قسمت_بیست_وهفتم
از خونه فاطمه سادات که اومدم بیرون دنیای جلوی چشمام رنگ دیگه ای گرفته بود،
احساس می کردم دیگه معصومه سابقِ خودخواه نیستم،😇
احساس می کردم دنیا پیچیده تر از این حرفاست
و چیزای #باارزش زیادی تو این دنیاست که ازش #غافلم ..
احساس می کردم پر شدم از بغض های تازه..😢
پر از بغض یا شایدم خالی .. خالی از زرق و برق این دنیا ..
حالم جوری بود که پای رفتن به خونه نداشتم ..
سمت خیابون اصلی راه افتادم و فقط به مامان پیام دادم
" من دارم میرم 🌷گلزار🌷 ..تا یه ساعت دیگه میام خونه "
🌹حال و هوای گلزار و عطر بهشتی شهدا حال و هوامو عوض کرد، 🌹
بدجور محتاج این هوای پاک گلزار بودم، کنار #شهدا تنها جایی بود که به آرامش عمیقی می رسیدم،
کنار شهدا می تونستم برای یک لحظه هم که شده #عشق_خدا رو تجربه کنم،
کنار شهدا بوی پاکی میومد ..
قدم زنان درحالیکه برای #دلِ مرده ی خودم فاتحه می خوندم کنار 🌷بابا🌷 رسیدم و نشستم کنارش،
باچشمایی پر از اشک گفتم:
_سلام قهرمان... سلام سردارِ من ... سلام بابای عزیز تر از جانم ...😞😭
سرمو گذاشتم رو سنگ سرد مزارش
و براش از تمام دلتنگی هام گفتم ...
از تمامِ تمامشون ...
برگشتم خونه ..
اما معصومه قبل نبودم، می خواستم کار مهمی بکنم،
هنوزم به درستی و نادرستی اش شک داشتم
ولی از بابا خواسته بودم کمکم کنه و تنهام نذاره،
میدونستم که کنارمه ..😊
#ادامه_دارد...
💌نویسنده: بانوگل نرگــــس
#کپی_بدون_نام_نویسنده_حرام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس🌸❣
8⃣2⃣ #قسمت_بیست_وهشتم
مهسا داشت تلویزیون نگاه می کرد، محمد هم خونه نبود، رفتم تو اتاق مامان،
مامان سرش گرم لباسی بود که داشت برای من می دوخت ..
کنارش نشستم و دستاشو بوسیدم:😘
_سلام مامان جونم خسته نباشین که انقدر زحمت می کشین
رو سرم رو مادرانه بوسید و گفت:
_قربونت بشم عزیزم😘😊
پس دل این مادر طاقت نیاورد بیشتر از این به دخترش بی محلی کنه،
فقط تو چشمای مهربونش خیره بودم..
#مادر چه #نعمت_بزرگی بود، از نگاه کردن بهش یک لحظه هم سیر نمی شدم ..
لبخندی رو لبش نشست و گفت:
_رفته بودی پیش بابات😊
آروم چشمامو رو هم گذشتم به نشانه تایید،
نمیدونم چرا قلبم انقدر آروم بود ... ملاقات با بابا کار خودشو کرده بود ..
دلم کم کم داشت از کاری که می خواستم انجام بدم مطمئن میشد ..😊
با اطمینان به چهره ی پر نور و مهر مامان نگاه کردم و گفتم:
_مامان جون ..من بیشتر فکر کردم .. با بابا هم مشورت کردم ..
با اوردن کلمه ی "بابا" بغض😢 سعی داشت خودشو به چشمام برسونه
باهمون حالت آرومم همراه بغضی که سعی در پنهان کردنش داشتم ادامه دادم:
_به ملیحه خانم بگین جوابم مثبته....🙈
#ادامه_دارد...
💌نویسنده: بانوگل نرگــــس
#کپی_بدون_ذکرنام_نویسنده_حرام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_3325649.mp3
20.89M
💔عکس #رفیق_شهیدم 😔
🎧🎧 #شــور
🎤🎤 #سید_رضا_نریمانی
به یاد #شهدای_مدافع_حرم🕊🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شهدا -شهسواری_1395-2-10-20-40.mp3
6.78M
🎧صوت
🎤🎤 #حجت_الاسلام_شهسواری
💠عنایت شهدا به جوان گنهکار🔞
🔻 #پست_ویژه
🔻 #روایت_شهدا
🔻 #دست_شهدا_دیدنیست
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷🐚🌷🐚🌷🐚🌷 #شهـــدا نجواهای ما را #ميشنوند اشک هایی😭 که در خلوت به #یادشان میریزیم را میبینند👀 چنان
#من_و_رفیق_شهیدم🌷
♦️هممون میدونیم #شهید_زندست و به انقلابی که به ثمر رسونده✌️ سر میزنه و مدام اونو از گزند خطرات⚠️ و #تهدیدات حفظ میکنه.
💟حالا تصور کنیم با یکی از #شهدا بتونیم رابطه دوستی💞عاطفی برقرار کنیم😍
♦️فکر میکنین چه اتفاقی میفته⁉️
روح #شهید با روح شما رفیق و #همراه میشه.
💟از فردا حضور شهید رو #همیشه کنار خودتون👥 احساس میکنید چون روح شما همیشه #همراهتونه
♦️در طول روز هواتونو داره😌
⇜موقع درس خوندن📚
⇜نماز📿 و انجام طاعات
⇜غذا خوردن🍜
⇜مسجد🕌 رفتن
⇜گردش🚕 و #همه فعالیته ها....
💟براتون مدام #دعا میکنه
چون شهدا فوق العاده👌 رفیق باز بودن و هستند! نه تنها برای #نماز_صبح که بعد از مدتی برای خوندن نماز شب هایی📿 باصفا #بیدارتون میکنن.
♦️در هر مرحله از زندگی که چند گزینه✅ انتخاب داشته باشید, به راحتی گزینه #اصلح رو نشونتون میدن😍
💟لذت بندگی, #عبادت, طاعت و معنویت رو به دوست خودشون❤️ خواهند چشاند.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 روايت حاج حسين يكتا از مأموريتي كه حاج قاسم به نيروهاي لشگر ٤١ ثارالله داد!
📍برشي از شبهاي بله برون
⏱شب دوم | ١٥ اسفند ١٣٩٧
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
هیئتی که داشتیم بعضی موقع ها #اراذل محل هم میومدن من همیشه ازاین موضوع #ناراحت بودم ولی #حسین حتی
#حتما_بخوانید👇👇
🌸یه شب حسین به #خوابم اومد. #مُهری جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه #سنگ مزارش بود.
🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی #رنگ متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود.
رنگ متنِ
پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ #قرمز بود.
🌸دیدم بعضی ها #نامه میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من #پنجشنبه ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم.
🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم #محجبه نبود.داشت #گریه می کرد.
🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من #خواهرش هستم. من رو در #آغوش گرفت و گفت، راستش من خیلی #بدحجاب بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، #تصادفا با شهید معز غلامی آشنا شدم.
🌸خیلی منقلب شدم.در مورد شهید #تحقیق کردم. بعدها شهید رو در #خواب دیدم.این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت.
🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز #نمی_خوندم. ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم...
#من_پنجشنبه_ها_نامه_خیلیا_رو_مهر_میزنم😍
📚کتاب سرو قمحانه، ص 132
#شهید_حسین_معزغلامی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺 #خوابش رو دیدم گفتم چی اون دنیا خیلی بدردتون خورد؟ گفت تو دنیا خیلی کارهای #خوب انجام دادم ولی
دائما #طاهر باش
و به حال خویش #ناظر باش
وعیوب دیگران را #ساتر باش.
باهمه #مهربان باش واز همه #گریزان باش. یعنی باهمه باش و بی همه باش
از دست نوشته های
#شهید_محمد_بلباسی🌷
#شهید_مفقودالاثر_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ ⚠️ #هیچکس_به_من_نگفت 😔 0⃣1⃣ #قسمت_دهم 👌هیچ کس به من نگفت: که یکی دیگر از راه هایی که مرا به
❣﷽❣
⚠️ #هیچ_کس_به_من_نگفت😔
1⃣1⃣ #قسمت_یازدهم
👈به من می گفتند: که شما اعمالم را میبینی و ناظر هستی، اما باورم نمیشد.
👌تازه فهمیدم که در روز قیامت در و دیوار به کارهایم شهادت میدهند و فرشتگان از مشاهده ی کارهایم، تعریف میکنند و تو که مقامت از هر فرشته و انسانی بالاتر است، چگونه با خبر نباشی از کارهایم؟! حالا به یقین دانستم که میدیدی، اما چقدر بزرگوارانه مثل خدا که ستّار و پرده پوش است، همه را مخفی کردی که هیچکس ندانست که من چهها که نکردهام.
✅نمی دانم منظورت چه بوده است، شاید میخواستی با این کارها، مرا به سوی خودت بکشانی و عرق شرم مرا با دستمال توفیق توبه، پاک کنی.
😊حالا میخواهم بیایم، میخواهم برای شما باشم، به سوی شما حرکت کنم و محور کارهایم، رضایت شما باشد، کمکم کن.
🔹چه سالها که گذشت و بهار منتظر است
🔹بهار ِ زخمی ِ پشت حصار منتظر است
🔸چه سروها که به دست ِ تبر شهید شدند
🔸شقایق ِ دل ِ ما ، داغدار منتظر است
🔹کویر شد دل عشّاق و آسمان خشکید
🔹بیا که عشق ببارد ، بهار منتظر است
📘کتاب "هیچکس به من نگفت"
✍نویسنده: حسن محمودی
#هیچ_کس_به_من_نگفت
==================
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_310226054725763534.mp3
1.51M
#فایل_صوتي_امام_زمان 4
🎧آنچه خواهید شنید؛👆👆
✍احساس بی پناهی در زمان مشکلات،
به این دلیله که؛
ما پناه آرامش بخشی سراغ نداریم!
❣دلهای ما،بی پناه نیست!
باید آنرا به پناهگاهش برسانیم😊
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻پنج شهید مدافع حرم که به تازگی پیکرشان تفحص شده و به وطن بازگشته است: #شهید_سعید_انصاری #شهید_میثم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ورود پیکر مطهر
#شهید_سیدجواد_اسدی 🌷
به گلزار شهدای روستای امره
پ ن: شهید سید جواد اسدی از شهدای #مدافع_حرمی هستند که پیکرشان تازه تفحص شده و به میهن بازگشته است.
#شادی_روحش_صلوات🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 #عاشقانه_شهدا ❤️ ⚜دوران #نامزدی باید برای حضور در یک دوره سه ماهه پزشک یاری به مشهد می رفت. ⚜فر
🍃🌺🍃🌺
💟پیله کرده بود برای #سال_تحویل کنار حرم حضرت معصومه (س) باشیم ... دستش را محکم گرفته بودم، نمیخواستم لحظه ای بینمان جدایی باشد
💟آنقدر #شلوغ بود که نشد جلوتر برویم، همانجا داخل حیاط رو بروی صحن آیینه به سمت #ضریح گفت: خانوم ، خانومم رو آوردم ببینی، ممنونم که منو به #عشقم رسوندی!
📚کتاب "یادت باشد..." عاشقانه های حمید و فرزانه.
سرشار از سبک زندگی درست و اسلامی و پر از #عشق و صمیمیت.
این کتاب مملو از رفتارهای #صحیح و #عاشقانه است.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺 💟پیله کرده بود برای #سال_تحویل کنار حرم حضرت معصومه (س) باشیم ... دستش را محکم گرفته بودم، نم
3⃣2⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
📚برشی از #کتاب_یادت_باشد
🔸گاهی مزارش که میروم اتفاقهای عجیبی میافتد که #زنده_بودنش را حس میکنم، یک شب🌙 نزدیکیهای اذان صبح خواب دیدم که حمید گفت:《#خانومم خیلی دلم برات تنگ شده💔 پاشو بیا مزار》
🔹معمولا #عصرها سر مزارش میرفتم ولی آن روز صبح از خواب که بیدار شدم راهی گلزار🌷 شدم از نزدیکترین مغازه به #مزارش چندشاخه گل نرگس🌸 و یک جعبه خرما خریدم، میدانستم این شکلی راضیتر است👌
🔸همیشه روی رعایت #حق_همسایگی تاکید داشت، سر مزار که میرم سعی میکنم از نزدیکترین مغازه به مزارش که #همسایه_گلزار شهداست🌷 خرید کنم.
🔹همین که نشستم و گلها را روی سنگ مزار گذاشتم #دختری آمد و با گریه😭 من را بغل کرد، هق هق گریههایش امان نمیداد حرفی بزند، کمی که #آرام_شد
🔸گفت: عکس #شهیدتون رو توی خیابون دیدم، به شهید گفتم که من شنیدم شماها برای پول💰 رفتید، حق نیستید❌ باهات یه #قراری میزارم
🔹 فردا #صبح میام سره مزارت، اگه همسرت💞 را دیدم میفهمم که اشتباه کردم📛 #تو اگه به حق باشی از خودت به من یه نشون میدی، برایش #خوابی را که دیده بودم تعریف کردم
🔹گفتم: من معمولاً غروبها میام اینجا، ولی دیشب #خودحمید خواست که من اول صبح بیام سرمزارش🌷، از آن به بعد با اون خانوم دوست شدم☺️، خیلی رویه زندگیاش عوض شد، تازه فهمیدم که دست #حمید برای نشان دادن راه خیلی بازه👌
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5893476565051770441.mp3
10.4M
قطعه یادت باشه♥️
به یاد
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷
👈تقدیم به مخاطبان عاشقانه ترین کتاب شهدای مدافع حرم🌹
قشنگیِ #عاشقی به
تکیه کلامو حرفاشه👌
عاشق کردی یه عالمو
با جمله #یادت_باشه❣
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh