eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣8⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷 🔹دانشجوی 23 ساله رشته کامپیوتر💻 بود 🔸بسیجے هم بود ، یا یک چهره معصوم و حزب ا
9⃣8⃣1⃣ 🌷 🌷 💠 اسم بلوتوثش ... 🔹اسفند سال نود بود...خوب یادم هست همه دیده بودند با چه روی خاک های می دوید..مثل ماهی دور مانده از بود.. 🔸کوله ی اسپیکر بزرگی را با خود حمل می کرد و از هرجا که رد می شد، صدای دکلمه ی با موسیقی متنی که برایش تنظیم کرده بود، می پیچید و همه را مجذوب می کرد... 🔹بالاخره بعد از تلاش های زیاد، روز قبل از پر کشیدنش، برای گرفتن کلیپ صوتی ای که حقیقتا زیبا بود، پیدایش کردم؛ و حیایی مثال زدنی داشت؛ گفت؛ "امشب کلیپ های شلمچه را هم آماده می کنم..." و روی ماند و کلیپ ها را به شلمچه رساند.. 🔸اما خودش را نه...یک کوله، تنها روی خاک های شلمچه سنگینی می کرد..نگاهش مى کردم و به یادم می آمد که اسم گوشی اش مانده روی گوشیم : "ما رأيت الا جمیلا" ... شادی روحش 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید حجت الله رحیمی🌷 «شیعه چه بد با غیبت مولایش خو کرده است» ایــن آخـرین دسـت نوشتـہ اے آقــا حجــت بــود... او خــو نڪـرد و شهید شـد امــا ما خـو ڪـردیم و... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_438945988363682007.mp3
879.8K
🎵صوت 🌹مداحی شهید حجت‌الله رحیمی 📣تو دلامون خالیه جای شهدا ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍃🌸🍃🌸 این همه لاف زدن و مدعی اهل ظهور پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم سالها منتظر سیصد و اندی مرد است آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
0⃣9⃣1⃣ 🌷 آن روز به نرسید. برای نماز به خانه🏡 آمد و رفت توی اتاقش . داشتم یواشکی نماز خواندش را تماشا میکردم👀،حالت عجیبی داشت . انگار در مقابلش ایستاده بود. طوری حمد و سـوره می خواند مثل اینکه خدا را می بیند😍. ذکرها را دقیق و شمـرده ادا می کرد. بعدها در مورد نحوه ی نماز خواندنش ازش پرسیدم.⁉️⁉️ 💬گفت: اشکال کار ما این است که برای همه وقت میزاریم ،جز برای 😔 نمازمون رو سریع میخوانیم و فکر می کنیم زرنگی کردیم .😏 💥اما یادمون میره اونی که به وقت ها برکت میده فقط خود ۰ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 زمانہ ے #عجیبے است هفتاد ساله‌ها براے #ریاست دست و ‌پا میزنند و دهـه هـفـتـادیــ ها بـرای #شـهـادتـــ #شهید_حسین_معزغلامی 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم4⃣6⃣ ☘🌹استاد پناهیان: 🔴چرا فکر میکنیم زندگی بدون ادب ونظم شیرین تر
❣﷽❣ ⃣6⃣ ☘🌹استاد پناهیان؛ ⭕همه اهل جهنم بوی بهشت به مشامشان میرسه به جز متکبرین ، ❌متکبرین تو جهنم هم بوی بهشت به مشامشون نمیرسه . یه در جهنم داره فقط مخصوص متکبرین اونا جای ویژه جهنم میرن . ❌آقا میگه بذار اول من به بچم اصول عقاید یاد بدم ،بعدا نماز خون میشه صبر کن آقاااا ، شما از هفت سالگی اول بچه ت و وادار کن به نماز خوندن ، نماز که خوند ، قلبش و عقلش سالم میشه ، بعد تازه میتونه بفهمه این خدا یعنی چی ؟ میگه بچه که هنوز اصول عقاید زیاد نمیفهمه ✅ یه چیز مختصر میفهمه ، همون چیز مختصر کافیه 👈⭕فعلا باید تکبر از دلش بره ؛ رفقا اصل گرفتاری ما تکبر ماست در مقابل خدا ، ✅ اول بیاین این تکبر و بزنیم . تکبر رو بزن تا نمازت خوب بشه ادامه دارد... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺🍃🌺 پول ها و #طلاهاش رو داد و خداحافظي کرد ، داشت از درب ستاد #پشتيباني جنگ مي رفت بيرون که مسئول ستاد گفت: مادر #رسيدتون رو نمي گيرين؟! پيرزن لبخندي زد و گفت: من براي دادن #شوهر و دو تا #پسرم از کسي رسيد نگرفتم ، اينا که ديگه چيزي نیست. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
. من رفتم ... تا شاید #مرگ من باعث #هدایت دیگران شود ... #شهید محمدعلی قرن زاده 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1⃣9⃣1⃣ 🌷 🌹شهیدی که شهید شود🌹 🌷 🔹 ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺟﺜﻪ ﻭ ﻗﻮﯼ ﺧﻮﺩ، ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺧﻠﻖ ﻭ ﺧﻮﯼ ﭘﻬﻠﻮﺍﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ . 🔸ﺷﺎﻫﺮﺥ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭ ﺣﺮﻑ ﺯﻭﺭ ﻭ ﻧﺎﺣﻖ ﻧﻤﯽ ﺭﻓﺖ. ﺑﻮﺩ. ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻃﻌﻢ ﺗﻠﺦ ﺭﺍ ﭼﺸﯿﺪ. ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯽ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺭﺍ ﺳﭙﺮﯼ ﮐﺮﺩ .... 🔹ﭘﺪﺭ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﻫﻢ ﺣﺴﺎﺏ ﻧﻤﯽ ﺑﺮﺩ. ﭘﯿﺮﺵ ﻫﻢ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﮑﻨﺪ ﺍﻻ‌ ! ﺍﺷﮏ ﻣﯽ ﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺩﻋﺎ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ. ﺧﺪﺍﯾﺎ ﭘﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﺒﺨﺶ، ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺑﻪ ﮐﻦ. ﺧﺪﺍﯾﺎ ﭘﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻥ (ﻋﺞ) ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ . 🔸ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ. ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺳﻼ‌ﺡ ﻣﻮﻣﻦ . ﮐﺎﺭﯼ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﮑﻨﺪ ﺍﻻ‌ ﺩﻋﺎ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺳﭙﺮﺩﻡ. ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺗﻮﺳﺖ. ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺗﻮﺳﺖ. ﭘﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺪﻩ! 🔹ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﺎﻫﺮﺥ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ. ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻋﺎﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﯿﺮﺵ ﺍﺛﺮ ﮐﺮﺩ. ﻧﻔﺴﯽ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻧﻔﺎﺱ ﺧﻮﺵ ﺍﻭ ﻣﺴﯿﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﺎﻫﺮﺥ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮐﺮﺩ . ﺑﻬﻤﻦ ۵۷ ﺑﻮﺩ. ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻓﻘﻂ ﺍﻣﺎﻡ، ﻓﻘﻂ (ﺭﻩ)☝️ 👈 ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮﭼﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﺣﺮﻑ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﻓﺼﻞ ﺍﻟﺨﻄﺎﺏ ﺑﻮﺩ. ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﻭﯼ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﺵ ﺧﺎﻟﮑﻮﺑﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ: ﻓﺪﺍﯾﺖ ﺷﻮﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ....😍 🔸ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩﺵ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﺩ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ 🔹ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺣُﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ. ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﺣُﺮ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﯿﺪ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﺟﺰﺀ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻫﺎ ﺑﺎﺷﻢ. 🔸ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻝ ﺟﻨﮓ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﭘﺎ ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﮔﺬﺍﺷﺖ. ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺟﻨﮕﯿﺪ ﮐﻪ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﺵ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺷﺠﺎﻋﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﮔﺮﺩ ﭘﺎﯾﺶ ﻧﺮﺳﺪ. ﺭﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ. ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻣﻼ‌ﺋﮏ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪ . ﺷﺎﻫﺮﺥ ﭘﺮﻭﺍﺯﯼ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺑﯽ ﻧﻬﺎﯾﺖ. 🔹ﺩﺭ ﻫﻔﺪﻫﻢ ﺁﺫﺭ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻭ ﻧﻪ ﺩﺷﺘﻬﺎﯼ ﺷﻤﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺭﺍ ﺛﺒﺖ ﮐﺮﺩ. ﭘﺮﻭﺍﺯﯼ ﺑﺎ ﺟﺴﻢ ﻭ ﺟﺎﻥ. ﮐﺴﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪ ؛ ﺣﺘﯽ ﭘﯿﮑﺮﺵ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪ.... 😔 🔸می ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻣﻔﻘﻮﺩ ﺍﻻ‌ﺛﺮ، ﺍﻣﺎ ﻧﻪ، ﺍﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻫﻤﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﮐﻨﺪ. ﻫﻤﻪ ﺭﺍ، ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻧﻤﺎﻧﺪ. ﻧﻪ ﺍﺳﻢ، ﻧﻪ ﺷﻬﺮﺕ، ﻧﻪ ﻣﺰﺍﺭ ﻭ ﻧﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮ. ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺩﻋﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ ﮐﺮﺩ. 🔹ﺍﻣﺎ ﯾﺎﺩ ﺍﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ، ﺑﻠﮑﻪ ﺩﺭ ﻗﻠﻮﺏ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ. ﺍﻭ ﻭﻻ‌ﯾﺖ ﺑﻮﺩ. ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻮﺩ. ﻣﺮﺩ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ.... شادی روحش 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
خواهر با #حجابم وقتی دلت میگیرد از پوزخندهای به ظاهر روشنفکرها... #قران را باز کن و سوره #مطففین آیات 29تا 34 را نظاره کن. آنان که امروز به تو میخندند فردا گریانند و تو خندان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
گر بهاے #شیعہ بودن سر جدا گردیدن است... ما بہ عشق #مرتضے تاوان آن را میدهیم... تا بماند تا ابد ذکر #علے بر مأذنه هستے و دار و ندار و #جانمان را میدهیم 🔻شهید مدافع حرم #شهید_محمود_نریمانی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
8⃣8⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷 #قسمت_اول (٢ / ١) 💠 شهيد #گمنامى كه خودش را از گمنامى درآورد! 🌷در سال ١٣٧١،
8⃣8⃣1⃣ 🌷 (٢ / ٢) 💠شهيد گمنامى كه خودش را از درآورد! 🌷.... و مادر شهيد با صلابتى كه داشت، رو به من كرد و گفت: شهید در اینجا دارید؟ گفتم: بله تعدادی از شهدای شده در معراج هستند که گمنام‌اند. 🌷مادر شهید مفقود گفت: می‌توانم شهدا را ببینم؟ گفتم: بفرمایید. مادر وارد سالن معراج شهدا شد؛ به پیکرهایی که فقط از استخوان از آن باقی مانده بود، نگریست و خود را به پیکر همان شهیدی که آن جوان نیز او را شناسایی کرده بود، رساند. 🌷مادر شهید رو به ما کرد و گفت: دیشب فرزندم به آمد و گفت: من در معراج شهدا هستم و می‌خواهند مرا به عنوان شهید گمنام دفن کنند. 🌷به مادر شهید گفتم: شما از کجا مطمئن هستید که این فرزند شماست؟ ابروهایش را توی هم کرد و گفت: من و بچه‌ام را احساس می‌کنم. 🌷برای اینکه از این موضوع پیدا کنم و احساس مادری را در وی ببینم، به مادر شهید گفتم: اگر برای شما مقدور است لحظه‌ای از سالن خارج شوید، اینجا کار داریم. 🌷مادرِ شهید از سالن بیرون رفت و در گوشه‌ای نشست؛ در این فاصله پیکر مطهر شهید را کردم؛ بعد از مدتی به وی گفتم: الآن می‌توانید بیایید داخل. 🌷مادر شهید وارد سالن شد و بدون هیچ به سمت پیکر فرزندش شهیدش رفت در حالى که ما، جای او را داده بودیم؛ و به ما گفت: من یقین دارم که این پسرم است؛ او به من گفته بود که برمی‌گردد. 🌷 در معراج شهدا به پا شد؛ خواهران و برادران شهید مفقود، می‌کردند؛ مادر شهید رو به فرزندانش کرد و گفت: برای چه گریه می‌کنید؟ این امانتی بود که خداوند به من داده بود، از من گرفت؛ حالا هم که استخوان‌هایش را برایم آورده‌اند، دوباره امانتی را به خودش تحویل می‌دهم. 🎙راوى: محمدرضا فیاضی یکی از معراج شهدا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
وقتے درونت #پاڪ باشد خدا #چهره ات را گیرا مے ڪند و خودت هم مے شوی #دستگیـر اصلاً راز دستگیرۍ شهدا همین پاڪے #درونشان است #شهید_ابراهیم_هادۍ 🌷 #دلت که پاڪ باشہ #ظاهرت هم پاڪ میشہ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره ای بسیار عجیب از شهید #ابراهیم_هادی❣ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌹🍃🌹🍃 گفت: _ دوست دارم مثل امام حسین علیه السلام قطع بشه. + خمپاره خورد ، سرش قطع شد... گفت: _ دوست دارم شہید بشم + عاشورا شہید شد... آقـٰا... میـخواستن ، میـشد...! میـخوایم ، نمیـشه!!!😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#خدایا چقدر زیبا با مشتریانت معامله می کنی😍 🔻ایثار می کنند 🔺اعتبار می بخشی 🔻اخلاص می ورزند 🔺حکمت میدهی 🔻جان می دهند 🔺فردوس عطا می کنی #خوشا به حالت #شهید_تشنه_و_بی_سـر #شبتون_شهدایی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ 💔گفتم ڪہ ازفراغٺ عمریسٺ بےقرارم ✨گفٺ ازفــراق یـاران من نیز بےقرارم 💔گفتم بہ جز شما من فریادرَس ندارم ✨گفتا بہ غیرشیعہ من نیز ڪَس ندارم 💚تعجیل درظهور پنج #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺 گفتم: به کجا؟ گفت: صدایم کردند #گل بودم و از شاخه جدایم کردند گفتم: که #فرشتگان چه کردندت؟ گفت: روزی خور سفره #خدایم کردند 🔗 #سلام،صبحتون شهدایی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه2⃣4⃣ 💠 #بى_خوابى_صدام 🔹يك شب در منطقه #طلائيه در سنگر خوابيده بوديم كه ناگهـان #آب بـا
🌷 ⃣4⃣ 💠 🔹یک شب که تو منطقه عملیاتی سمت بودیم دشمن شروع کرد و با گلوله ی سمت ما رو می زد که یک گلوله هم خورد پشت ما. 🔸تو این مواقع دیوارها و سقف سنگر می لرزید و گرد و خاک سنگر همه جا را فرا گرفت.بچه ها هر کدوم به یک طرف می کردند که بگیرند. 🔹یکی از بچه ها که اسمش اکبر بود بود، هیجان زده بلند شد و گفت: چی بود؟ گفتم: بلند شو توپ بود، توپ می زنند، توقع داشتی چی باشه؟ 🔸 سر جایش خوابید و گفت: ای بابا فکر کردم بود. چون من از رعد و برق می ترسم.😂 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هر انسـانے #عطری خاص دارد !! گاهــی بعضی عجیب بوی #خدا می‌دهند... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💌 محبت و رفاقت شهدا به روایت 🔹در عملیات والفجر دستور داد گردان برن رو ارتفاعات لری. 🔸وقتی ما رسیدیم روز بعد بالاسر بچه‌هایی که تو درگیری به شهادت رسیده بودند، بعضی‌هاشون شده بودند تو این ارتفاعات؛ همدیگر رو کرده بودن که خیلی سردشون نشه. در حین اینکه خونریزی ادامه پیدا کرده بود، تو بغل هم به رسیده بودن. تو بغل هم خشک شده بودند. 🔹وقتی آقا مهدی شهید زین‌الدین رسید، نمیشد اینها رو از هم کرد. دوتاییشون رو باهم بلند کردن و گذاشتن رو ، بستند که ببرند عقب و آقا مهدی شروع کرد به کردن... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh