eitaa logo
شهرستان ادب
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
292 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 #مدرسه_رمان دوره ی آموزشی #بوطیقای_روایت_در_مثنوی را برگزار می‌کند 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9248 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻تو مثل این درختی (به مناسبت شعری زیبا از استاد بخوانید) ▪️تو مثل این درختی سرشار از جوانه و این درخت چون توست لبریز از ترانه بین درخت و دختر ربطیست شاعرانه ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با خاطرات اردوی تیرماه #آفتابگردانها ✅ (بخش اول) ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻شعر خوب، موجود زندۀ جاودانه‌ایست که بالاخره کشف خواهد شد! (گفتگو با شاعر مجموعه غزلِ ) ▪️«...شعر سرودن کار آسانی نیست؛ این را آن‌ها که اهل دل‌اند و تا امروز دنبال روش‌های مکانیکی برای تولید شعر نگشته‌اند، به‌خوبی درک می‌کنند. شعر باید خودش بیاید! و در آخر بنا به تجربه، باید دستی به سر و گوش آن کشید که مرتب و شُسته‌رُفته بنشیند گوشه‌ای از دفتر شاعر. بنابراین تلاش آن‌ها که سال‌ها کوشیده‌اند که با کلمات و بازی‌های زبانی و ترفند، لباس زیبایی تن شعرشان کنند که در این جشنواره و آن کنگره خوش بدرخشد و خریدار داشته باشد، تلاشی بی‌مورد است. سینۀ درخشان تاریخ، تنها حافظ نام‌هایی‌ست که وفادارِ دل مانده‌اند؛ نه در بندِ کف و هورای زودگذر رفیقان! همۀ این‌ها را گفتم برای ذکر این حقیقت: ، بی‌اغراق و بیتعارف، از شاعرانِ دستۀ اول است. شاعری که برای "گنجشک‌های پاییز" و "باران پس از برف" غزل‌هایی ناب سروده و آخر بار "لیلیِ آذر" را به دنیای شعر تقدیم کرده است...» ادامۀ گفتگوی با اعظم سعادتمند که پیش از این در ماهنامه «نزدیک» منتشر شده است را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9253 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻گزارش تصویری نقد کتاب #لیلی_آذر سروده‌ی #اعظم_سعادتمند در هجدهمین جلسه #یک_ماه_یک_کتاب 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9264 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻حقیقت در لباسِ روایت | یادداشتی از (مروری بر کتابِ ) ▪️«...این هم مثالی دیگر جلد دوم از مجموعه جستار روایی نشر اطراف است. روی جلد، زیر عنوان اصلی نوشته: "چهار جستار از حقایق زندگی روزمره". احتمالاً به محض دیدن جلد کتاب، از خودمان بپرسیم ژانر جستار با سایر ژانرهای متداول چه تفاوتی دارد؟ جستارها راه‌هایی نرم و ملایم‌ و در عین حال هوشمندانه‌اند برای گفتن حقایق سخت و پیچیده‌. جستار را در ترجمۀ واژۀ essay آورده‌اند. هوشمندی از مؤلفه‌های اصلی جستارنویسی است. اگر هم کمی شیطنت چاشنی این هوشمندی شده باشد که چه بهتر. یک جستار ممکن است از این‌جا شروع شود که نویسنده صبح برای صبحانه چه خورده، بعدش با کدام همسایه مشغول گپ و گفت شده و همین‌طور تا شب چه اتفافات ریز و درشتی برایش افتاده است. البته که این جزئیات روایی و داستانی طبق منطقی خاص کنار هم چیده می‌شوند و غایتی را دنبال می‌کنند. نویسنده انتخاب می‌کند از چه بگوید و از چه نگوید و چه چیز را کنار چه چیز قرار بدهد تا در نهایت به مقصودش برسد. نویسنده قرار است با کمک این جزئیات از امری کلی و جدی، یعنی از یک حقیقت برای ما حرف بزند. یا بهتر است بگویم نویسنده قرار است در دل همین اتفاقات روزمره، دنبال معنایی بگردد. جستارها روایت/داستان هستند و نیستند. درون‌مایۀ یک مقالۀ جدی را دارند و ندارند. جستارها در مرز میان روایت/داستان و مقاله حرکت می‌کنند. بخش اعظم جذابیت‌شان را هم از همین‌جا می‌گیرند؛ چون می‌توانند مخاطبان هر دو گروه را شیفتۀ خود کنند: روایت/داستان‌دوست‌ها و مقاله‌دوست‌ها...» متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9265 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پنجره ها (شعری می‌خوانید از کتاب تازه منتشر شده‌ی سروده‌ی ) ▪️دیوار ها جوری لم داده اند روی سینه ی خاک که خورشید مجبور میشود هر روز راهش را کج کند به سمت بیغوله ها و از خاموشی و سکوت گلایه کند * عاقبت، امّا از درون دیوار ها پنجره هایی برخواهند خواست که نشانی خانه ها را به خورشید بدهند. آینه ها را طوری روی تاقچه ها بچینند که پلک ها از خواب های عادت،بدشان بیاید و پرنده ها هر بامداد، روشنایی را به منقارشان بگیرند بیاورند برای مردم ابری برای مادرانی که میخواهند رخوت شبانگاهی شان را از بستر ها بتکانند برای عابرانی که شمعدانی ها را کنار پنجره ها خوب میبینند برای زوج هایی که دوست داشتن را کنار پنجره ها یاد میگیرند... * دیوار ها نمیدانند از پنجره ها چه کار های شوق بر انگیزی ساخته است ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻زنی که نقش نخست هزار قصه غمگین بود! (یادداشتی بر کتاب ، سرودۀ به قلم ) ▪️«...با این حال نمی‌توان منکر تاثیر تبلیغات در فروش و جلب توجه یک اثر در بین مخاطبان ادبیات شد؛ چه بسیار آثارِ به اصطلاح زرد و کم‌ارزشی که با روح هنر و ادبیات بیگانه‌اند و گاهی به خاطر روابط دوستانۀ شاعران با یکدیگر و معرفی‌های نابهجا یا حتی به دلیل جذابیت‌های کاذب خودِ مجموعه شعر، مورد توجه قرار می‌گیرند و سلیقۀ مخاطب را تا حد پایینی تنزل می‌دهند. دوستداران شعر نیز که ممکن است با ویژگی‌های یک اثر ادبیِ فاخر ناآشنا باشند، در معرض مفاهیم مبتذل و سطح پایینی قرار می‌گیرند که به‌راستی نمی‌توان آن‌ها را ذیل عنوان شعر قرار داد. اما چیزی که قابل اعتنا و باعث خرسندی‌ست، حضور شاعران واقعی و شریف در عرصۀ ادبیات معاصر است که به‌راستی برای خوب سرودن تلاش می‌کنند و ضمن ارتقای سواد ادبی، حرف‌های تازه‌ای برای گفتن دارند. آن‌ها می‌کوشند که مضامین بکر بیافرینند و از تکرار و به‌کارگیری تلمیحات کلیشه‌ایِ شاعران که اغلب حول می و مطرب، زلیخا و یوسف، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون و موضوعاتی از این دست می‌گردد، بپرهیزند. برای نمونه، می‌توان از مجموعه شعر «لیلیِ آذر» سرودۀ اعظم سعادتمند نام برد که اردیبهشت سال گذشته، همزمان با نمایشگاه کتاب تهران، از سوی انتشارات شهرستان ادب منتشر شد و روی میز فروش قرار گرفت. مجموعه‌ای که علی‌رغم زیبایی چشم‌گیر و فروش نسبتاً خوبی که در همان روزهای نمایشگاه داشت، آن‌طور که شایسته و بایسته است بر سر زبان‌ها نیفتاد و این احتمالاً مربوط به همان موضوع تبلیغات و تاثیر آن بر جلب توجه مخاطبان ادبیات است. بیراه نیست اگر بگوییم که «لیلیِ آذر» در مقایسه با دیگر مجموعه شعرهای سال 96 و حتی بسیاری از مجموعه‌های شعرِ متعلق به دهۀ اخیر، یک سر و گردن بالاتر است و از تاریکی و ابتذال تهی‌ست. ما با شاعری مواجهیم که خلاق و نوآور است، دایرۀ لغات او گسترده، و خیال و مضامین شاعرانه‌اش بکر و خواندنی‌ست. شاعری که زاویۀ دیدی شگفت و کم‌نظیر دارد و از تکرار و حرف‌های همیشگی و مضامین عاشقانه‌ای که به میزان زیادی در بین شعرهای امروزی رایج است فاصله گرفته...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9258 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻گزارش تصویری نقد کتاب #لیلی_آذر سروده‌ی #اعظم_سعادتمند در هجدهمین جلسه #یک_ماه_یک_کتاب 🔗 shahresta
🔻مشروح نقد و بررسی کتاب #لیلی_آذر سروده‌ی #اعظم_سعادتمند در نشست #یک_ماه_یک_کتاب 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9271 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻ثبت‌نام نخستین دوره ویژه ترم تابستان آغاز شد. ▪️این دوره شامل سه کارگاه آموزشی کاربردی است که داوطلبان می‌توانند در هر کدام به صورت جداگانه و به دلخواه شرکت کنند: کارگاه (احمد پرهیزی)، کارگاه (وحید استیری)، و کارگاه (حسن صنوبری). این سه کارگاه مقدماتی هستند. علاقمندان برای ثبت‌نام در این کارگاه‌ها و آگاهی از کم و کیف و هزینه کلاس‌ها می‌توانند از سایت مدرسه رسانه با نشانی madreseresane.ir یا سایت رسمی شهرستان ادب بازدید کنند. همچنین برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند با شماره 77517830 داخلی 139 بین ساعات نه تا سیزده تماس بگیرند. مهلت ثبت‌نام برای این کارگاه‌ها تا 15 مردادماه 1397 تعیین شده است. شایان توجه است که از میان فارغ التحصیلان برگزیده هر یک از این کارگاه‌ها برای همکاری پاره‌وقت با دفتر رسانه شهرستان ادب دعوت می‌شود. گفتنی‌ست «مدرسه رسانه» عنوانِ مجموعه کارگاه‌های آموزشی کاربردی رسانه‌ای است که توسط دفتر رسانه موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب با هدف آموزش مهارت‌های رسانه‌ای طراحی شده‌اند. دفتر رسانه شهرستان ادب پیش از این، جدا از سایت‌ها و صفحات مجازی گوناگون، برنامه‌های موفق متعددی از جمله «میزگردهای بوطیقا»، «شب‌های شعر عاشقانه»، «نشست تخصصی ادبیات و رسانه»، «شب‌ةای شعر مقاومت» و... را برگزار کرده بود. این نخستین قدم این دفتر در حوزه آموزش و در ادامه دیگر فعالیت‌های آموزشی موسسه فرهنگی شهرستان ادب، از جمله «دوره‌های آموزشی شعر جوان کشور، آفتابگردان‌ها» و «مدرسه رمان» است. ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 روایت بحران و انحطاط (یادداشتی از محمدرضا وحیدزاده) ▪️ «اکنون می‌توان درک کرد، انسان این عصر، بهویژه اگر هنرمند و دارای شاخک‌هایی تیزتر و حسّ غریزۀ قوی‌تری نیز باشد، چه نسبتی با عقل‌محوری و تجربه‌گرایی عصر پیشین برقرار خواهد ساخت. آری، بی‌گمان در ادامۀ این سیر، واقعیت‌گریزی و عقل‌ستیزیِ متّکی بر غرایز مادّی و دور شدن از ساختار رئالیستی روایت و رواج سوررئالیسم و وهم‌گرایی و بازی‌های ذهنی، طبیعی‌ترین و بدیهی‌ترین اتفاقی است که می‌توانست در آثار هنرمندان هوشمند و زندۀ عصر مدرنیته ظهور و بروز یابد. همانطور که گفته شد، مسأله، مسألۀ شناخت بود. انسان مدرن در همه‌چیز، حتی در خودش شک کرده بود؛ چراکه راه‌های رسیدن به شناخت را در معرض ویرانی و فروپاشی می‌دید. قوای حسّی او خطاپذیر بود و دریافت‌های عقلی او در معرض نقض و لغزش قرار داشت. روایت‌های راویان مختلف با یکدیگر متفاوت بود و هیچ‌یک بر دیگری برتری نداشت. در وقع امکان دستیابی به حقیقتی مطلق، شوخی کودکانه‌ای بیش نمی‌نمود. فراتر از آن، نه تنها راه‌های دستیابی به حقیقت مخدوش بود، بلکه اصل وجود آن نیز زیر سؤال بود. » متن کامل یادداشت را در پروندۀ در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗shahrestanadab.com/Content/ID/9273 ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با خاطرات اردوی تیرماه #آفتابگردانها ✅ (بخش سوم) ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻«این رشتۀ نامرئی» (در تازه‌ترین مطلب از پرونده مقاله‌ای از کارگردان سینما و شاعر مشهور ایتالیایی را با یادداشت و مقدمه‌ای از می‌خوانیم) ▪️«...تا کنون تعریف درستی که بتواند ادبیات را از غیرش به طور کامل جدا کند، ارائه نشده است امّا شاید اگر بگوییم"ادبیات هر متن زیبای تأثیرگذاری است" پر بیراه نرفته باشیم. در این تعریف سه کلمه کلیدی است: متن (هر آرایشی از کلمات)، زیبا (وابسته به فرم) و تأثیرگذار (وابسته به محتوا). بنا بر این تعریف، کار ادبیات به بند کشیدن محتوا در قالب فرم زیبایی از کلمات است که اگر درست انجام شود، سبب ماندگاری یک اثر می‌شود. همین مسئلۀ ماندگاری است که فوتبال را به ادبیات پیوند می‌زند. گاهی لحظاتی در فوتبال پدید می‌آیند که دوربین‌ها با همۀ قدرت و قابلیت بی حدّ و حصر خود، نمی‌توانند ثبت‌شان کنند و نیاز به سازه‌ای محکم از کلمات است که بتواند این لحظات را در یک قاب تاریخی ماندگار کند. به یاد بیاورید که چه‌قدر از صحنه‌های فراموش‌نشدنی فوتبال را با گزارش‌ها، بهتر بگویم، با کلمات و ادبیات، به خاطر دارید؛ "الله اکبر"های کوتی وقتی ایران مقابل عربستان به پنالتی رسید، "تمام تن و بدنم داره می‌لرزه" عادل فردوسی‌پور اواخر بازی بارسلونا-پاری‌سن‌ژرمن، "باز هم روی زمین»های خیابانی پس از گل ایران به استرالیا. به یاد بیاورید استعاره‌های"بمب‌افکن" (لقب گرد مولر)، دلقک (لقب پابلو آیمار)، چیچاریتو (به معنی نخود فرنگی، لقب خاویر هرناندز) و غزال تیزپا و جادوگر و موشک و هلی‌کوپتر را برای خداداد عزیزی و علی کریمی و مهدی مهدوی‌کیا و وحید هاشمیان. با همۀ جذّابیت‌های بصری فوق‌العاده‌ای که دوربین‌ها و رسانه‌ها برای فوتبال ساخته‌اند، فوتبال هیچ گاه منفک از کلمه و کلمات قابل تصوّر نیست و از همین روست که تو اگر از گزارشگر یک بازی متنفّر هم باشی، نمی‌توانی صدای تلویزیون را ببندی و فقط دل به تصاویر خوش کنی. فوتبال بدون صدای استادیوم و گزارشگر، بدون کلمه و کلمات، مجموعه‌ای است از تصاویر گذرا. فوتبال بدون ادبیات چیزی نه، چیزهایی کم دارد...» متن کامل این مقاله و یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗shahrestanadab.com/Content/ID/9266 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻پانزدهمین میزگرد در شهرستان ادب 🔖خلاصه: eitaa.com/shahrestanadab/348 📖مشروح و 📸گزارش تصویری این نشست به زودی منتشر خواهد شد. ☑️ @ShahrestanAdab
📕پانزدهمین میزگرد از سری میزگردهای آزاد ادبی در مؤسسۀ شهرستان ادب برگزار شد و محمد شمس‌الدینی، مجید اسطیری، مهدی خلیلی، مسعود آذرباد، محمد قصاع و محمدقائم خانی دربارۀ ژانر ادبی‌ـ‌علمی‌ـ‌تخیلی به بحث‌ و گفت‌وگو پرداختند. خلاصه جلسه : ✔️: «مهم‌ترین نقطه‌ضعف نویسنده‌های علمی‌ـ‌تخیلی امروزۀ ایرانی این است که از دنیای علم دور هستند» ✔️: «در کشاکش بین علم و فلسفه می‌توان داستان‌های خوبی در ژانر علمی‌ـ‌تخیلی خلق کرد» ✔️: «نحوی از انحصار در ادبیات علمی‌ـ‌تخیلی وجود دارد که تقریباً به هیچ گفتمان دیگری اجازۀ طرح سؤال و رجوع به امکان‌های آینده را نمی‌دهد» ✔️: «اگر ژانر علمی‌ـ‌تخیلی چند فرزند داشته باشد، یکی از فرزندانش آینده است» ✔️: «اگر نظریۀ پوپر را مبدأ تفکرمان قرار دهیم، داستان علمی‌ـ‌تخیلی نوعی متافیزیک است» ✔️: «قاطبۀ آینده‌پژوهی دنیا دست یک‌سری آینده‌پژوه ژورنالیست است که همه‌شان بر پایۀ داستان‌های علمی‌ـ‌تخیلی جلو می‌روند». ▪️ گزارش و مشروح این نشست به زودی منتشر خواهد شد. ☑️ @ShahrestanAdab