شهرستان ادب
🔻زیباییشناسی شعر هیأتی عدالتخواه
(در گفتگو با #علی_محمد_مودب)
▪️«...اصل ورود که بهنظرم ناگزیر است و باید قاعدتاً شعر عاشورایی، شعر شیعی و شعر عدالتخواه اینطور باشد که درباره زمانهاش سخن بگوید. چرا که نمیشود امامی را که زنده است با امت غایب و مرده روایت کرد. باید روایت امامی که حاضر و زنده است، با روایت امت حاضر توأم باشد. معنای امام این است که پیشاپیش امتی قرار گرفته است و آن را به سمت توحید و عدالت هدایت میکند. در زمانهایی امکان این امر وجود نداشته است اما بعد از انقلاب اسلامی الحمدلله شعر با نگاه به امت حاضر از امام حرف میزند.
همانطور که در زیارتنامهها هم میخوانیم از اعتقادات مسلم ماست که ائمه حاضر و ناظرند و سلام ما را پاسخ میگویند. از این نظر، اگر آنچه بر امتِ امام میرود گفته نشود نقصی در کار هست. البته اگر یک شعری صرفاً به مرثیه پرداخت یا فقط ذکر مصیبت کرد، نمیتوان به آن ایراد گرفت که چرا روایت امت حاضر در آن غایب است و این کمی سختگیرانه و وسواسگونه است، اما مجموعه نگاه یک شاعر و مؤلف و مداح به عاشورا باید قاعدتاً امت حاضر را در همراه با امام روایت کند...»
ادامهی این گفتگو را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9495
پرونده #ادبیات_عاشورایی
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻«چرا شعر برای ایرانیان مهم است؟» | یادداشتی از #علی_داودی
(به مناسبت ۲۷شهریور روز شعر وادب فارسی)
▪️«...این سوال شاید عجیب به نظر برسد اما گریزی نیست: چرا شعر؟
همه از جایگاه شعر در فرهنگ ایرانی و حوزههایی که شعر در آنها حضور مقتدرانهای دارد سخن میگویند. عبارت مشهوری ست اینکه شعر شناسنامه ملی و تاریخی و فرهنگی ماست. منتها کمتر کسی میپرسد چرا؟
آری شعر را دوست داریم آنقدر که با وجود اینهمه شاعر روزآمد کوچک و بزرگ که برای همه چیز شعر میگویند باز ظهور شاعر دیگری را به فال نیک میگیریم و خرسندیم.
علاقه افراطی ما به شعر بقیه هنرها را از اولیت خارج کرده و تنها در سایه شعرست که احیانا گوشه چشمی هم به آنها داریم. مثلا (عموما در جامعه سنتی تر) تصور قطعهای سیاه مشق خوشنویسی که شعر نباشد و یا اجرای موسیقی بدون شعر عجیب و غیر قابل گذشت ست.
در گذشته این حضور به مراتب قدرتمندتر بوده مثلا تصویر سازی و نقاشی همه و همه به واسطه شعر صورت میگرفته. نمونه عجیبتر اینکه؛ میل به حکمت و دریافتهای تحلیلی و عقلی هم ذیل شعر معنا پیدا می کرده ست.
مگر شعر در دستگاه فرهنگی ما چه میکند که تا این حد وابسته به آنیم؟...»
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9514
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻حضرت ِعباسی!
(با عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن شب تاسوعای حسینی و گرامیداشت مقام #حضرت_عباس علیهالسلام شما را به خواندن قصیدهای زیبا و خاص از سرکارخانم #انسیه_سادات_هاشمی دعوت میکنیم. گفتنیست خانم هاشمی از چهرههای درخشان شعر زنان امروز و مترجم کتاب محبوب #کلیدها است)
▪️حضرت ِ عباسي آمد شعر، دستانش طلاست
چشم شيطان کور! حالم امشب از آن حال هاست!
با عطش وارد شويد! اينجا زمين علقمه است
مجلس لب تشنگان حضرت سقا به پاست
جمع بيپايان ما را نشمريد آمارها!
جمع ِ ما هر جور بشماريد هفتاد و دو تاست
جاي دنجي خواستي تا با خدا خلوت کني
اين حسينيه که گفته کمتر از غار حراست؟
اشک را بگذار تا جاري شود شور افکند
هرچه پيش آيد خوش آيد، اشک مهمان خداست
شانه خالي کردهايم از کلّ يومٍ اشک و آه
گريهي حرّي است اين شب گريهها، اشکِ قضاست
اذن ميدان ميدهند اينجا به هرکس عاشق است
با رجزهاي ابالفضلي اگر آمد سزاست
هروله در هروله اين حلقه را چرخيدهايم
هاي! اي هاجر! بيا در اين حرم، اينجا صفاست
شورِ ما را ميزند هر تشنه کامي گوش کن!
حلقِ اسماعيل هم با العطشها همصداست
ايها العشاق! آب آوردهام غسلي کنيد
شامِ عاشوراست امشب، مقصد بعدي مناست
خندهي قربانيان پر کرده گوش خيمه را
من نفهميدم شب شادي است امشب يا عزاست؟!
گريه هاتان را بياميزيد با اين خندهها
سفرهي اين شبنشينان تلخ و شيرينش شفاست
آب باشد مال دشمن، ما تيمم ميکنيم
آبهاي علقمه پابوسِ خاک کربلاست
ما اذانهامان اذانِ حضرتِ سجادي است
همهمه هر قدر هم باشد صداي ما رساست
أشهدُ أنَّ محمّد جدّ والاي من است
أشهد أنَّ علي إلّاي بعد از لافتاست
يک نفر از حلقه بيرون ميزند وقت نماز
سينهي خود را سپر کرده مهياي بلاست
اي مکبّر! وقت کوتاه است، قد قامت بگو
صف کشيدند آسمانها، پس علي اکبر کجاست؟
گفت قد... قامت... جوانها گريهشان بالا گرفت
راستي! سجادههاي ما همه از بورياست!
از علي اکبر مگو! ميپاشد از هم جمعمان
يک نفر اين سو پريشان، يک نفر آن سو رهاست
چارهي اين جمع بيسامان فقط دستِ يکي است
نوحهخوان ميداند آن منجي خودِ صاحب لواست
گفت «عباس!»، آن طرف طفلي صدا زد «العطش!»
ناگهان برخاست مردي، گامهايش آشناست
مشک را بر دوش خود انداخت بسم الله گفت
زير لب يکريز ميگفت از من آقا آب خواست
حضرتِ عباسي از من ديگر اينجا را نپرس
آسمان را از کمر انداختن آيا رواست؟
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پرونده پرتره #محمدحسین_شهریار در سایت شهرستان ادب منتشر شد
(به بهانه سالروز درگذشت این بزرگ غزلسرای روزگارمانر و روز ملی شعر و ادب پارسی)
▪️همزمان با ۲۷شهریورماه، سالروز درگذشت استاد محمدحسین شهریار و روز ملی شعر و ادب پارسی، جدیدترین پرونده پرتره سایت شهرستان ادب در بخش شعر به بهترین غزلسرای روزگار ما اختصاص می یابد.
پیش تر در سایت شهرستان ادب، مطالب مرتبطی با شهریار، اشعار و دنیای شعری او منتشر شده بود که از آن جمله می توان به :
🔸مثلث عشقی شعر شهریار
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/5830
🔸ترک پارسی گوی
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/3911
🔸روز شعر و شهریار
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/3905
🔸همین که بگویی «شهریار»
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/6554
🔸ماهم که هاله ای به رخ از دود آهش است...
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/6553
🔸«شب و علی» مثنوی شهریار برای امام علی (ع)
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/3701
🔸گله مفتون امینی از چاپ نشدن «شهریارنامه»
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/3020
🔸#هوشنگ_ابتهاج : #شهریار خواب دید مرا می برند جهنم
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/2781
🔸شهریار به روایت اخوان
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/2612
همزمان با گشایش این پرونده، مطالب تازهتری در سایت شهرستان ادب با موضوع زندهیاد استاد شهریار منتشر خواهد شد. برای مطالعه مطالب این پرونده به صفحۀ ویژۀ استاد، در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
🔹پرونده پرتره استاد شهریار
🔗shahrestanadab.com/محمدحسین-شهریار
گفتنیست، سیدمحمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، فرزند حاج میرآقا خشگنابی (از وکلای درجه اول تبریز، دانشمند و اهل ادب) در سال ۱۲۸۳ش. (در نقل دیگری از لطف الله زاهدی و جمشید علیزاده، سال تولد شهریار ۱۲۸۵ ذکر شده است) در تبریز متولد شد. خانواده وی اصالتا از روستای خشگناب بودند. دوران کودکیاش مصادف با انقلابهای تبریز بود. او این دوران را در روستاهای «شنگولآباد»، «قیشقرشاق»، و «خشگناب» گذراند.
تحصیلات وی با قرائت گلستان در مکتب روستا و نزد پدرش آغاز شد و در همان اوان با دیوان حافظ آشنایی پیدا کرد. پس از آن سیکل اول متوسطه را در مدرسه متحده و فیوضات به پایان رساند و در سال ۱۲۹۹ش. به تهران آمد و تحصیلات متوسطه را در دار الفنون (۱۳۰۳) به پایان رساند و وارد مدرسه طب شد.
در سال ۱۳۱۰ دیوان شهریار با مقدمه، ملک الشعرای بهار، سعید نفیسی و پژمان بختیاری چاپ شد و در همان سال در اداره ثبت اسناد و املاک کشور مشغول بکار شد.
شهریار بعدها، بعد از چاپ مثنوی #صدای_خدا و منظومه #قهرمانان_استالینگراد و سرودن منظومه بینظیر «حیدربابا»، در سال ۱۳۳۳ جلد اول دیوان او، با مقدمه «علی زهری» به چاپ رسید.
تا سال ۱۳۳۶ اتفاقات بزرگی در زندگی شهریار رخ دادند که از جمله می توان به آغاز کتابت قرآن، دیدار با «ابولحسن صبا» و «عبدالله دوامی» و چاپ جلدهای دوم، سوم و چهارم دیوان او اشاره کرد.
محمد حسین شهریار، در سال ۱۳۴۳ به زادگاه پدری خود خشکناب باز گشت و جلد دوم منظومه #حیدربابایه_سلام را سرود.
وی در اوایل شاعری، «بهجت» تخلص میکرد، و بعد از تافل به حضرت حافظ، «شهریار» را به عنوان نام شعری خود برگزید. او در انواع قالب های شعر فارسی درخشان ترین اشعار را سروده است و بی اغراق، می شود گفت تنها شاعری ست که هم در زبان مادری اش ترکی و هم در زبان فارسی شاهکار آفریده است.
پر بیراه نیست که ملک الشعرای بهار می گوید: «شهریار نه تنها افتخار ایران، بلکه افتخار شرق است».
بسیاری از آثار شهریار، به ویژه منظومه #حیدربابا به چندین زبان زندۀ ترجمه شده است.
ملی گرایی ایرانی، توجه ویژه به طبیعت، عاطفۀ سرشار، استفاده از اصطلاحات عامیانه، مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به ویژه ارادت خاص او به حضرت امیرمومنان علی بن ابی طالب(ع) از جمله ویژگی های برجستۀ این شاعر ترک پارسی گوی است.
۱۹ آذر ۱۳۶۶، آغاز روزهای بیماری این عاشق شوریده سر بود که در بیمارستان امام خمینی (ره) تبریز بستری شد. بعد از شدت یافتن بیماری به بیمارستان مهر تهران در ساعت ۶:۴۵ دقیقه بامداد در بیمارستان جان به جان آفرین تسلیم کرد و در شعرها و نام بلندش جاودانه شد. پیکر او به تبریز منتقل شده و پس از تشییعی باشکوه، در مقبره الشعرای تبریز به خاک سپرده شد.
محمد حسین شهریار، آخرین شاعری ست که در مقبره الشعرا دفن شده است.
روز درگذشت استاد محمد حسین شهریار، با پیشنهاد دکتر «علی اصغر شعردوست» و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی به نام «روز ملی شعر و ادب فارسی» نامگذاری شده است.
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻البلاءُ لِلولا
(تازه ترین مطلب پرونده #ادبیات_عاشورایی و پرونده پرتره شهریار اختصاص به غزلی عاشورایی از استاد سید #محمدحسین_شهریار دارد. ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله علیهالسلام شما را به خواندن شعری عاشورایی در رثای این امام عزیز دعوت میکنیم)
▪️دلم سر به هامون رها می پسندد
سرم بالش از صخره ها می پسندد
نهان خواهدم در دل خاک و خونین
که چون گوهرم پُر بها می پسندد
چرا جفت دیوانگانش نباشم
که از عاقلانم جدا می پسندد
روا نیست کام دل دوستانش
گر او کام دشمن روا می پسندد
نیارد مرا دید با کس، از آن رو
رفیقان من بی وفا می پسندد
بلی مبتلای بلا چون نباشم
که او «البلاء للولا» می پسندد
حکومت به بن سعدش از ری روا بود
که سلطان ما نینوا می پسندد
نوای نی از نینوا خیزد آری
در این نینوا، نی نوا می پسندد
یکی لعنت از خود به جا می گذارد
یکی رحمت و مرحبا می پسندد
یکی بوریای ریا دوست دارد
یکی بوریا، بی ریا می پسندد
به درمان درد محبت میندیش
نه هر دردمندی دوا می پسندد
چه دستی برآری چه پایی فشانی
تورا دوست بی دست و پا می پسندد
#امام_حسین
☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻صدای متمایز شعر عاشورایی
در عصر انقلاب اسلامی
▪️این تیزر با خوانش سطرهایی از اشعار آیینی #علی_معلم_دامغانی ، #قادر_طهماسبی ، #زکریا_اخلاقی و #مرتضی_امیری_اسفندقه همراه است.
گویندگان به ترتيب خوانش:
#مرضیه_رحیمی
#محمد_نقیان
#محمد_حسین_موسوی_تبار
#المیرا_شاهان
موسيقى:
#اميرحسين_سميعى
با پرونده #ادبیات_عاشورایی سایت #شهرستان_ادب و #رادیو_شعر_و_داستان همراه باشید :
ShahrestanAdab.com
@poemstoryradio
شهرستان ادب
🔻عرض تسلیت به خانوادههای داغدارِ حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح اهواز
▪️ایران بار دیگر و در ایام سالگرد حماسه دفاع مقدس، سوگوار از دستدادن فرزندان رشید خود شد.
موسسه شهرستان ادب فرهنگی هنری شهرستان ادب و مجموعه شاعران، نویسندگان و فعالان فرهنگی هنری رسانهای همراه با این موسسه، حادثه تروریستی امروز رژه نیروهای مسلح در اهواز را محکوم و به خانوادههای داغدیدهی شهیدان این حمله تروریستی #تسلیت میگوید.
گفتنیست صبح امروز در جریان رژه نیروهای مسلح در اهواز یک تیم چهار نفره تروریستی بهصورت مسلحانه به این مراسم حمله کردند. تا الان خبر شهادت 29 هموطن و خبر زخمی شدن حدود 60 نفر از هموطنان بیگناهمان قطعی شده است.
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻تنهاترین ستاره
(ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت #امام_سجاد علیهالسلام، شعری از جناب آقای #محمدسعید_میرزایی در رثای این امام عزیز بخوانید)
▪️این ماه کیست همسفر کاروان شده؟
دنبال آفتاب قیامت روان شده
یک لحظه ایستاده که سرها روند پیش
یک دم نشسته منتظر کودکان شده
یک جا ز پیر کوفه شنیده است ناسزا
یک جا به سنگ کودک شامی نشان شده
هم شاهد غروب گل ارغوان به خون
هم راوی حدیث لب خیزران شده
با پای خسته راه بر خلق آمده
با دست بسته کار گشای جهان شده
ای دیده داغ کودک شش ماهه تا به پیر
آه ای بهار تا گل آخر خزان شده
بعد از برادر و پدر و خواهر و عمو
تنهاترین ستارۀ هفت آسمان شده
از بس گریسته است چنان شمع در سجود
از خلق، آفتاب مزارش نهان شده
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پیرمرد یکچشم
(بازخوانی داستانی عاشورایی از کتاب #بخارهای_رنگی نوشتهی #سیدمیثم_موسویان در پرونده #ادبیات_عاشورایی سایت شهرستان ادب)
▪️ «... پردهخوان ادامه داد:
«اسبِ شاهزاده، سیاهرنگ است. اسبِ تکسواری که باید شاهزاده را سمت خیمهها برگرداند».
اسبِ غلام، چشمش را بسته بود و جلوی در خرابه، تلف شد.
«شاهزاده با اسب سیاهش به میدان زد».
حالا چوب روی پرده میلغزید و جنگ بود و جنگ... گرد و خاک بود و زخم... صورتهای سیاه و دیومانند، دورِ شاهزاده را گرفته بودند.
پردهخوان چون را روی پیرمرد برد و گفت:
«حالا نوبت پیرمرد یکچشم بود که میخواست نیزه را به پهلوی شاهزاده بزند... پیرمرد نیزه را در دستهایش چرخاند و اسبش را به شاهزاده نزدیک کرد».
غلام قلبش تند میزد و احساس میکرد نفسش در گلو حبس شده است... »
ادامهی این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/9482/
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 آخرین #یکشنبه_های_داستان شهرستان ادب در تابستان
(گزارش کارگاه داستان شهرستان ادب در تاریخ 25 شهریور ماه)
▪️ « جلسهای دیگر از یکشنبهداستانهای شهرستان ادب در تاریخ 25 شهریورماه با کارشناسی استاد قیصری و حضور علیاصغر عزتیپاک و جمعی از نویسندگان و علاقمندان داستان در روز یکشنبه 25شهریورماه برگزار شد. جلسه با داستانخوانی علیرضا نعمتاللهی شروع شد. داستانی با عنوان «حواست به پسر سیدحمید باشه» که درفضای دفاع مقدس بود.
بعد از خوانش داستان، افراد حاضر در جلسه شروع به بررسی داستان کردند.
خانم پروانه بابک خلاصهای از داستان را بیان کرد و گفت: «داستان خوبی بود، ولی تعداد شخصیتها زیاد بود».
خانم حبیبی نیز در نقد این داستان گفتند: «اول تشکر میکنم بابت این داستان، اما داستان جنگ چندان جذاب نیست، مگر اینکه موجز باشد یا جذابیتهای عشقی داشته باشد که در این داستان خیلی کم بود. اسم داستان در داستان بسیار کمرنگ بود. شاید "تنگهی لعنتی" که موتیفوار در داستان تکرار شد چندجا، بهتر بود برای عنوان. لهجه برای مخاطب کمی سنگین بود. طنز شیرینی هم داشت جابهجا داستان. حروف اضافهی داستان خیلی زیاد بود و با کاما میشد کار را حل کرد».
و دیگری اضافه کرد: «شخصیتها زیاد بودند و فرصت پرداختشان نبود. شاید بهتر بود لااقل یک ویژگی ظاهری از هرکدام بیاید. عشق دخترخاله راضیه، قصد دارد مخاطب را احساساتی تحت تأثیر قرار دهد. پایان داستان هم از پیش لورفته بود»...
ادامهی این گزارش را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9521
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻یادی از #حسین_منزوی در سالروز تولدش
(با انتشار نوحه جدید حاج #مهدی_رسولی)
▪️«...امروز یکم مهرماه سالروز تولد زندهیاد استاد حسین منزوی است. منزوی از چهرههای درخشان غزل معاصر و شاید شناختهشدهترین شاعر زنجانی است. این شاعر در زمان حیاتش بیشتر با غزلهای عاشقانهاش شناخته میشد، در حالیکه شعرهای بسیار درخشانی هم با معانی و مضامین آیینی در کارنامه این شاعر است که عموما تا بعد از مرگ او از چشمها پنهان ماندند. بخشی از این شعرها در کتابی با عنوان "فانوسهای آفتابی" منتشر شدند. منزوی در بخشی از مقدمه این کاتاب خود مینویسد:
حماسه مردان حق،نمردنیاست و ازیاد نرفتنی.که از نمردنی و از یاد نرفتنیترین آنها، واقعه ی کربلاست.
درباره این رویداد بزرگ وبینظیر، قرنهاست که عاشقان حق و دلباختگان حقیقت لب بهسرود و ستایشگشودهاند اما آنچه به نظر می رسد این است که هنوز حق کلام درباره حسین بن علی علیه السلام و یاران با وفای فداکارش و نیز درباره عاشورا اینروز بزرگ امتحان بشری در قرارگاه عشق وحق به خوبی ادا نشده است و هنوزها نخواهد شد.
پس سلام بر خونهای ریخته برشنهای روان و تف کرده کربلا، کهیادش همان سپیده دم خونآلودی است که همچنان بر پیشانی آسمان خواهد گذشت...»
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9524
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻گزیدهمطالب منتشر شدۀ سایت شهرستان ادب با موضوع مرحوم منزوی
(به بهانه سالروز تولد #حسین_منزوی)
▪️روز اول مهر، سالروز تولد زندهیاد حسین منزوی، غزلسرای توانمند معاصر است. شاعری که غزلسرایی و شیوه خاص او در غزل موجب پیدایش پدیدهای به نام «غزل نیمایی» یا «غزل نو» شد.
سایت شهرستان ادب پیش از این چندمطلب درخصوص این شاعر بزرگ معاصر منتشر کرده بود، که امروز به مناسبت درگذشت او، به بازخوانی آنها میپردازیم:
🔸یادی از حسین منزوی در سالروز تولدش با نوحهای #مهدی_رسولی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9524
🔸«بهار در گل شیپوری» | یادداشتی از #نیلوفر_بختیاری
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/6346
🔸«نوآوریهای حسین منزوی» | یادداشتی از #امیر_مرادی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/3915
🔸«نام من عشق است، آیا میشناسیدم؟» | یادداشتی از #المیرا_شاهان
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/5841
🔸ماجرای شعر #مهدی_اخوان_ثالث خطاب به آیتالله خامنهای دربارۀ حسین منزوی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/1969
🔸قصیدهای از حسین منزوی در مدح حضرت اباعبدالله علیه السلام
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7348
🔸«سجاد! ای به گوشِ ملائک، دعای تو» | شعری از حسین منزوی با نوحه #میثم_مطیعی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/1091
🔸عاشقانهای از حسین منزوی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9091
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻یادی از #حسین_منزوی در سالروز تولدش (با انتشار نوحه جدید حاج #مهدی_رسولی) ▪️«...امروز یکم مهرماه س
مداحی حاج مهدی رسولی با شعری از حسین منزوی.mp3
12.16M
🔻مداحی حاج #مهدی_رسولی با شعری از #حسین_منزوی
☑️ @ShahrestanAdab