eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
476 دنبال‌کننده
2هزار عکس
610 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
صدای آمدنت را به گوش ما برسان زمان غیبت خود را به انتها برسان نگاه نافذ خود را بر این گدا انداز برای درد نهفته کمی دوا برسان اگرچه بهر ظهورت نکرده‌ام کاری بیا و بر لب ما فرصت دعا برسان به صبح جمعه موعود زائرم فرما به خاکبوسی روز فرج مرا برسان برای روز ظهور تو کعبه پا برجاست بیا سرور دوباره بر آن بنا برسان کنار تربت زهرا به وقت نافله ات دعای خویش به یاری این گدا برسان نوشته ام به وصیت اگر میسر شد بیا و مرده ما را به کربلا برسان شاعر : جواد حیدری (عکس را هفته پیش گرفتم از رواق امام رضا جان. "از بهر ظهور تو جهان خلق شد آری") 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
قد همه دلبران عالم پیش الف قدت چون نون باد هر دل که ز عشق توست خالی از حلقه وصل تو برون باد 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
دل از من بردی ای دلبر به فن آهسته آهسته تهی کردی مرا از خویشتن آهسته آهسته کشی جان را به نزد خود ز تابی کافکنی در دل به سان آنکه می‌تابد رسن آهسته آهسته ترا مقصود آن باشد که قربان رهت گردم ربایی دل که گیری جان ز من آهسته آهسته چو عشقت در دلم جا کرد و شهر دل گرفت از من مرا آزاد کرد از بود من آهسته آهسته به عشقت دل نهادم زین جهان آسوده گردیدم گسستم رشته جان را ز تن آهسته آهسته ز بس بستم خیال تو، "تو" گشتم پای تا سر من "تو" آمد، خرده خرده رفت من آهسته آهسته سپردم جان و دل نزد تو و خود از میان رفتم کشیدم پای از کوی تو من آهسته آهسته جهان پر شد ز حرف فیض و رندی‌های پنهانش شدم افسانهٔ هر انجمن آهسته آهسته 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
جناس قلب: آوردن کلماتی که حروف آنها مقلوب هم‌دیگر باشد. یعنی حروفشان کاملا مشترک، ولی ترتیبش متفاوت باشد و بر دو بخش است: ۱- قلب بعض، ۲- قلب کامل یا مُستَوی قلب بعض: بعضی از حروف جابجا می‌شوند: حریم / رحیم برق / قبر رقیب/ قریب قلب کامل: تمام واک‌های یک جمله یا عبارت وارونه شوند: سرخ/ خرس مرگ/گرم سرد/ درس ترازو/ وزارت بعضی شاعران این وارونگی را در یک جمله اجرا کرده اند(بازی زبانی) مثل: شکر به ترازوی وزارت برکش که از هر طرف بخوانی همان است! 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
‌ 🔹لحظه‌های انقلاب: ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ ۶ برش از کتاب «لحظه‌های انقلاب»؛ روزنوشت ۱۲ بهمن 🔹«لحظه‌های انقلاب» یک سند تاریخی است؛ سندی که با زبانی خشک‌ورسمی نوشته نشده، که صمیمی است و از جنس دفتر خاطرات. خاطرات روزنوشت یک نویسنده، سیدمحمود گلابد‌ره‌ای، که قلمش را برداشت تا وقایع روزمره روزهای انقلاب را بنویسد. حاصل‌ کار او، اکنون در دست‌های ماست؛ «لحظه‌های انقلاب». کتاب از گونه‌ی رمان است و ضرب‌آهنگ تندی دارد که متناسب با فضای انقلاب است. رسانه بافتار قرار است هر روز قسمتی از کتاب را منتشر کند. اگر علاقه‌مند بودید بخوانید 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
انسان شناسی ۱۹٠.mp3
11.41M
دو برادر / دو خواهر دو همکلاسی / دو همکار دو رفیق / دو شریک چطور می‌شود دو نفر در شرایط یکسان، به دو قدرت کاملاً متفاوت روحی می‌رسند! ✔ یکی می‌شود از رفقای الهی که آرامش و امنیت و نشاطش برای دیگران، قابل لمس است ! ✘ یکی می‌شود وجودی پر از اضطراب و بدخواهی و تنگی ...که انقباض و ناامنی‌اش را همه می‌فهمند. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پنجره‌ی رو به باغ دلی که معرفت کسب داغ را گم کرد شناسنامه‌ی گلهای باغ را گم کرد کسی که نام عزیز تو را ز خاطر برد کلید پنجره‌ی رو به باغ را گم کرد هر آن که بی تو سفر کرد، طعمه‌ی موج است چرا که در شب طوفان، چراغ را گم کرد مرا به سمت خیابان سبز عشق ببر دلم، نشانی آن کوچه‌باغ را گم کرد مجموعه‌ی کامل اشعار قیصر امین‌پور 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥چرا شیر جنگل و شیر خوراکی را در پارسی یکسان تلفظ میکنیم؟ آیا با زنده کردن ئ در فارسی ایرانی موافقید؟ اصلا امکان‌پذیر است یا خیر؟ لطفا جواب‌هاتون رو برام بفرستید؟  🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
hesamoddin.seraj.mahfele.eshgh(128).mp3
8.64M
یاران ره عشق منزل ندارد این بحر مواج ساحل ندارد تخم غم عشق در مزرع دل جز درد و محنت حاصل ندارد عشق است کاری مشکل که عالم کاری بدینسان مشکل ندارد باری که حملش ناید ز گردون جز ما ضعیفان حامل ندارد چون ما نباشیم مجنون که لیلی غیر از دل ما محمل ندارد چون ما نگردیم پروانه کان شمع جز مجلس ما محفل ندارد مقتول عشق است خود قاتل خود این کشته در حشر قاتل ندارد هر کس نبندد بر دلبری دل یا آدمی نیست یا دل ندارد با چشم حق بین نقش جهان بین این نقش حق است باطل ندارد جان صغیر است بینای جانان از دیده‌ای کان حایل ندارد باصدای حسام الدین سراج 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
یه نکته جالبی که در مورد تخلص شاعر هست: در اثر تربیت پدرش که آقا اسدالله نام داشت و یکی از مداحان بود با اشعاری که دیگران در مدح و مصیبت «چهارده معصوم» سروده بودند آشنا گردید و در سنین هشت و نه سالگی شروع به گفتن اشعار کرد به همین دلیل صغیر تخلص گرفت. خود او در مورد تخلصش این گونه سروده است: مرا صغیر تخلص بجا بود که سه چیز مراد دارم و هستم از این تخلص شاد در اول اینکه به عهد صغارتم ایزد زبان بگفتن اشعار جانفزا بگشاد بدوم اینکه نگیرند اکابرم خورده اگر ز خامه من نقطه یی‌خطا افتاد بسوم اینکه چو روز حساب پیش آید مسلم است که آنجا بود صغیر آزاد 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 متولد خوی؛ افتخار ایران! 🔹 ۱۴ بهمن سالروز درگذشت مورخ، ادیب و نویسنده، عباس زریاب خویی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
حکایتی از گلستان سعدی لقمان و موعظه‌ی دزد کاروانی، در زمین یونان بزدند و نعمت بی‌قیاس ببردند. بازرگانان، گریه و زاری کردند و خدا و پیمبر، شفیع آوردند و فایده نبود. چو پیروز شد دزد تیره‌روان چه غم دارد از گریه‌ی کاروان؟ لقمان حکیم، اندر آن کاروان بود. یکی گفتش از کاروانیان: مگر اینان را نصیحتی کنی و موعظه‌ای گویی تا طرفی از مال ما، دست بدارند که دریغ باشد چندین نعمت که ضایع شود. گفت: دریغ کلمه‌ی حکمت با ایشان گفتن. آهنی را که موریانه بخورد نتوان برد ازو به صیقل، زنگ با سیه‌دل، چه سود گفتن وعظ؟ نرود میخ آهنین در سنگ همانا که جُرم از طرف ماست. به روزگار سلامت، شکستگان دریاب که جَبرِ خاطر مسکین، بلا بگرداند چو سائل از تو به زاری، طلب کند چیزی بِدِه وگر نه ستمگر، به زور بستانَد لغات: بزدند: سرقت کردند بی‌قیاس: فراوان مگر: باشد که، چه خوب است طرفی: بخشی، قسمتی شکستگان: دل‌شکستگان، محرومان جبر: جبران کردن، ترمیم سائل: درخواست‌کننده، گدا کلیات سعدی، گلستان، باب دوم در اخلاق درویشان 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا