خدایی که من می شناسم... خدایی که این شب ها در ابوحمزه با او انس گرفته ام... خدایی که در جوشن کبیر صدایش زده ام... خدایی نیست که اگر مهمانی را به خانه اش دعوت کرد، او را بیرون کند...
خدایی نیست که اگر سفره ای پهن کرد آن را جمع کند....
خدایی نیست که اگر دست و پای دشمنی را بست دوباره آن را باز کند...
حتی دوستان او اینگونه نیستند...
سفره ای که این روزها حرف از جمع شدن آن می زنیم حتی در شأن سلیمان نبی نیست...
اصلا مهمانی بهانه بوده...
که مقیم خانه ی او شویم...
که از اینجا به مهمانی دیگری نرویم...
اینکه ما از سر سفره بلند شویم و مهمانی را ترک کنیم حرف دیگری ست...
اینکه ما به دست خودمان دوباره دشمنمان را بر خودمان مسلط کنیم ربطی به تمام شدن یا نشدن ماه مبارک ندارد...
خدایا
تو اهل کبریا و عظمتی
تو اهل جود و جبروتی
تو اهل عفو و رحمتی
تو اهل تقوا و مغفرتی
و این اهلیت، قید زمان و مکان ندارد...
#حسن_بیاتانی
@telkalayyam
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
تو رو خدا پیام " استشمام بوی خوش عطر... " دیگه ول کنید!! جمله ای پر از حشو و غلط 😄😄
Hasan Fadaeian - Eyd Amad (320).mp3
7.33M
عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد
برگیر و دهل میزن کان ماه پدید آمد
عید آمد ای مجنون غلغل شنو از گردون
کان معتمد سدره از عرش مجید آمد
عید آمد ره جویان رقصان و غزل گویان
کان قیصر مه رویان زان قصر مشید آمد
صد معدن دانایی مجنون شد و سودایی
کان خوبی و زیبایی بیمثل و ندید آمد
زان قدرت پیوستش داوود نبی مستش
تا موم کند دستش گر سنگ و حدید آمد
عید آمد و ما بیاو عیدیم بیا تا ما
بر عید زنیم این دم کان خوان و ثرید آمد
زو زهر شکر گردد زو ابر قمر گردد
زو تازه و تر گردد هر جا که قدید آمد
برخیز به میدان رو در حلقه رندان رو
رو جانب مهمان رو کز راه بعید آمد
غمهاش همه شادی بندش همه آزادی
یک دانه بدو دادی صد باغ مزید آمد
من بنده آن شرقم در نعمت آن غرقم
جز نعمت پاک او منحوس و پلید آمد
بربند لب و تن زن چون غنچه و چون سوسن
رو صبر کن از گفتن چون صبر کلید آمد
لغات:
حدید: آهن
قدید: گوشت خشک کردۀ گاو، گوسفند، یا ماهی به هر طریق که خشک کنند و نگه دارند.
مزید: افزونی، بسیاری
ثرید: طعامی است که پاره های نان را در شوربای گوشت تر کنند،تریت تلیت
#مولانا
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
حکایتی از بوستان سعدی
تواضع
جوانی خردمند پاکیزهبوم
ز دریا برآمد به دربندِ روم
درو، فضل دیدند و فقر و تمیز
نهادند رختش به جایی عزیز
سرِ صالحان گفت روزی به مرد
که: خاشاک مسجد بیفشان و گَرد
همان کاین سخن، مردِ رهرو شنید،
برون رفت و بازش کس آن جا ندید
بر آن حمل کردند یاران و پیر
که پروای خدمت، نبودش فقیر
دگر روز، خادم گرفتش به راه
که: ناخوب کردی به رأی تباه
ندانستی ای کودک خودپسند
که مردان، ز خدمت به جایی رسند؟
گِرِستن گرفت از سرِ صِدق و سوز
که: ای یار جانپرورِ دلفروز
نه گَرد اندر آن بُقعه دیدم ، نه خاک
من آلوده بودم در آن جای پاک
گرفتم قدم لاجرم باز پس
که پاکیزه بِه، مسجد از خاک و خس
طریقت، جز این نیست درویش را
که افکنده دارد تنِ خویش را
بلندیت باید، تواضع گزین
که آن بام را، نیست سُلَّم جز این
لغات:
پاکیزهبوم: پاکسرشت
دربند: دروازه
رخت: وسایل
پروا: قصد، میل
گرستن: گریستن، گریه کردن
لاجرم: ناچار
افکنده: حقیر، فروتن
سُلّم: نردبان
کلیات سعدی، بوستان، باب چهارم در تواضع
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
ماهِ من طایفهی روزهبگیران چه کنند
شب عیدی که تو پنهان شده باشی جایی
#مهدی_فرجی
آرزویِ دیدنت تنها نه اهل ذوق را
شیخِ مسجد را هم این رویا به بام آورده است
#حسین_جنتی
هلالِ ماه اگر دیده شد چه سود
ماهِ تمام عالمیان پشت پرده است
#ناشناس
بگیر فطرهام، اما مخور برادر جان
که من در این رمضان، قوتِ غالبم غم بود
#اخوان_ثالث
بیا که گوشه ابروی ماه را دیدم
به مِیفروش بگو سی شب است منتظرم
#سعید_بیابانکی
بر سَرِ بام بیا، گوشه ابرو بنمای
روزهگیرانِ جهان، منتظر ماه نو اند
#محمدکاظم_کاظمی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
هدایت شده از انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم
💠انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم برگزار مینماید:
🔸بزرگداشت عطار نیشابوری🔸
با حضور استاد فرهیخته دکتر پورنامداریان
#ویژه_خواهران
🗓زمان برگزاری: شنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۳
🕰ساعت ۱۰
📍مکان برگزاری: دانشگاه قم، سالن اندیشه
جهت شرکت در برنامه، از طریق لینک زیر ثبتنام فرمایید.
🔻https://formafzar.com/form/c9g71
▪️پشتیبانی:
@Anjoman_admin1
🔹انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم
🆔 @anjoman_adabiyat_uni_of_qom
شرط عشق
بیتهایی از یک غزل سعدی
آن نه عشق است که از دل به دهان میآید
وان نه عاشق که ز معشوق، به جان میآید
گو: برو در پسِ زانوی سلامت بنشین
آن که از دستِ ملامت، به فغان میآید...
اندرون با تو چنان اُنس گرفتهست مرا
که ملالم ز همه خلقِ جهان میآید
شرط عشق است که از دوست شکایت نکنند
لیکن از شوق، حکایت به زبان میآید
سعدیا، این همه فریاد تو، بیدردی نیست
آتشی هست که دود از سرِ آن میآید
شرح غزلهای سعدی، دکتر برزگر خالقی و دکتر عَقدایی
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
hesamoddin.seraj.tasnife.hejran(128).mp3
9.32M
دَردَم از یار است و درمان نیز هم
دل فدایِ او شد و جان نیز هم
این که میگویند آن خوشتر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هم
یاد باد آن کاو به قصدِ خونِ ما
عهد را بشکست و پیمان نیز هم
دوستان در پرده میگویم سخن
گفته خواهد شد به دَستان نیز هم
چون سر آمد دولتِ شبهایِ وصل
بگذرد ایامِ هِجران نیز هم
هر دو عالم یک فروغِ رویِ اوست
گفتمت پیدا و پنهان نیز هم
اعتمادی نیست بر کارِ جهان
بلکه بر گردونِ گَردان نیز هم
عاشق از قاضی نترسد مِی بیار
بلکه از یَرغویِ دیوان نیز هم
محتسب داند که حافظ عاشق است
و آصفِ مُلکِ سلیمان نیز هم
#حافظ_شیرازی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
خستهام از این کویر، این کویر کور و پیر
این هبوط بیدلیل، این سقوط ناگزیر
آسمان بیهدف، بادهای بیطرف
ابرهای سر به راه، بیدهای سر به زیر
ای نظارهٔ شگفت، ای نگاه ناگهان!
ای هماره در نظر، ای هنوز بینظیر!
آیه آیهات صریح، سوره سورهات فصیح!
مثل خطی از هبوط، مثل سطری از کویر
مثل شعر ناگهان، مثل گریه بیامان
مثل لحظههای وحی، اجتناب ناپذیر
ای مسافر غریب، در دیار خویشتن
با تو آشنا شدم، با تو در همین مسیر!
از کویر سوت و کور، تا مرا صدا زدی
دیدمت ولی چه دور، دیدمت ولی چه دیر!
این تویی در آن طرف، پشت میلهها رها
این منم در این طرف، پشت میلهها اسیر
دست خستهٔ مرا، مثل کودکی بگیر
با خودت مرا ببر، خستهام از این کویر!
#قیصر_امینپور
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فِطر ما بر دوش صاحب خانهای افتاده است
کز نگاهش یک جهان جیره مواجب میخورند...
صلی الله علیک یا اباعبدالله
#شب_جمعه
#شب_زیارتی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
در عالم رازی هست
که جز به بهای خون
فاش نمیشود...
#شهید_آوینی
#یاد_شهدا
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وداع عروس اسماعیل هنیه با همسر شهیدش حازم هنیه و دختران شهیدش آمال و مونا
🔹 کدام رهبر مقاومتی در جهان می شناسید که در تاریخ مبارزات ضداستعماری یا استقلال طلبی کشورش بیش از شصت نفر از اعضای خانواده اش توسط اشغالگران کشته شده باشند؟
#مادران_شهدا
#غزه
(روز گذشته در یک حمله اسرائیل، ۳ پسر و نوه های اسماعیل هنیه به شهادت رسیدند)
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی
ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
شرح یک رباعی از مولانا
با مُلکِ غمت، چرا تکبّر نکنم؟
وز غلغلهات، جهان چرا پُر نکنم؟
پیش کرَم کفَت، چو دریا کف بود
چون از کفِ تو، کفَش پر از دُر نکنم؟
عاشقان، چون غم عشق و معشوق دارند، تکبر ایشان از عشق و تکبر، صفتی خداوندی و کبریایی است. مولانا به معشوقش میفرماید: چون مُلک غم عشق تو، از آنِ من است، چرا تکبر و بدان افتخار نکنم؟ چرا جهان را از غلغلهی آن، پر نسازم؟
پیش کرَم دستهای بخشندهی تو، دریا کفی بیش نیست؛ چگونه از دستهای مهربان تو، دستهای خلایق را پر از دُرّ و گوهر نکنم؟...
باغ اسرار خدا، شرح رباعیات مولانا، بهشتی شیرازی
#مولانا
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
کفر، کافر را و دین، دیندار را
ذرهای دردت دل عطار را
کس چه داند تا در این بحر عمیق
سنگریزه قدر دارد یا عقیق
مرد میباید که باشد شه شناس
گر ببیند شاه را در صد لباس
ای دریغا هیچ کس را نیست تاب
دیدها کور و جهان پر ز آفتاب
گر نبینی این، خرد را گم کنی
جمله او بینی و خود را گم کنی
ای ز پیدایی خود بس ناپدید
جملهٔ عالم تو و کس ناپدید
جان نهان در جسم و تو در جان نهان
ای نهان اندر نهان ای جان جان
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
خالقا! سر تا به راه آوردهام
نان، همه بر خوان تو میخوردهام
چون تو بحر جود داری صد هزار
نان تو بسیار خوردم حق گزار
جمله یک ذاتست اما متصف
جمله یک حرف و، عبارت مختلف
مینداند در درون پرده راز
کی شود بر چون تویی این پرده باز
ذره ذره در دو گیتی وهمِ تُست
هرچ دانی نه خداست؛ آن فهم تست
آنچ گویی و انچ دانی آن تویی
خویش رابشناس صد چندان تویی
کار عالم عبرت است و حسرتست
حیرت اندر حیرت اندر حیرتست
#عطار_نیشابوری
#مثنوی_حدیقه_الحقیقه
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۲۵ فروردین روز ملی بزرگداشت عارف و شاعر فارسیزبان، #عطار_نیشابوری
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آنچه درباره عاقبت عجیب #عطار_نیشابوری نمیدانید!
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
سخنی از گلستان سعدی
به دوستی پادشاهان، اعتماد نتوان کرد و بر آواز خوش کودکان؛ که آن، به خیالی مُبَدّل شود و این، به خوابی متغیّر گردد.
معشوقِ هزاردوست را دل ندهی
ور میدهی، آن دل به جدایی بنهی
کلیات سعدی، گلستان، باب هشتم در آداب صحبت
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast