eitaa logo
شقشقیات. احمدی شیرازی
299 دنبال‌کننده
22 عکس
4 ویدیو
0 فایل
امیدواریم که در اینجا بتوانیم به تحلیل متون دینی و ایجاد سوال برای پژوهشگران و طلاب بپردازیم. @M_AhmadiShirazi دو کانال دیگر مربوط به استاد: @osul_mozaffar @ahmadishirazihekmat
مشاهده در ایتا
دانلود
شقشقیه ۱۱ «مشترک لفظی و معنوی» مراد از مشترک لفظی و معنوی در هر یک از علوم «ادبیات، اصول، منطق و فلسفه» و راه تشخیص آنها چیست؟ جوابهای خود را برای ما ارسال بفرمایید @M_AhmadiShirazi
شقشقیات. احمدی شیرازی
شقشقیه ۱۱ «مشترک لفظی و معنوی» مراد از مشترک لفظی و معنوی در هر یک از علوم «ا
شقشقیه ۱۲ «مشترک لفظی و معنوی ۲» ملاک تشخیص : محقق نایینی رحمه الله در بحث وضع الحروف از کتاب فوائد الاصول می‌فرمایند : آن است که یک لفظ دارای معانی متعدد باشد و یعنی لفظی که دارای یک معنا باشد و لیکن این معنا دارای مصادیق متعدد باشد. سپس ایشان موردی را ذکر می‌کنند که در یک وضع، یعنی با وضع و قراردادی واحد، برای چندین معنا یک لفظ را قرار بدهیم، مثلاً برای چندین فرزند در آن واحد و با یک وضع و قرارداد نام حسین را قرار بدهیم و بگوییم که نام این ۳ پسر را حسین گذاشتم. آیا این مشترک لفظی است یا معنوی؟ سپس در پاسخ می‌فرمایند که قطعا این مورد مشترک لفظی است در حالی که با یک وضع و یک قرارداد انجام شده است. راه حل این مشکل چیست یعنی اگر با وحدت یا تعدد نمی‌توان مشترک لفظی و معنوی را تشخیص داد پس چگونه می‌توان مشترک لفظی و معنوی را تشخیص داد؟ ایشان می‌فرمایند که اگر در معانی ای که وضع برای آنها شکل گرفته است یک طبیعت مشترک از باب آن لفظ وجود داشته باشد به آن مشترک معنوی می‌گوییم و اگر چنین نباشد به آن مشترک لفظی خواهیم گفت. پس مشترک لفظی و معنوی به وحدت یا تعدد وضع و قرارداد ارتباطی ندارد. در توضیح این مطلب شریف می‌گوییم که اگر موضوع و معنایی که برای آنها وضع و قرارداد شکل می‌گیرد از نوع موضوع در قضایای خارجیه باشد(که قبلاً توضیح آن ذکر شد و مراد در اینجا قضایای خارجیه در علم اصول است)، در این صورت مشترک لفظی است و اگر موضوع آن از جنس موضوع در قضایای حقیقیه باشد به آن مشترک معنوی می‌گوییم. در آینده به مشترک لفظی و معنوی در علم منطق و در علم فلسفه خواهیم پرداخت ان شاءالله. @sheqsheqiat
شقشقیه ۱۴ «مشترک لفظی و معنوی ۴» تفاوت این دو اصطلاح در علم فلسفه با ادبیات، منطق و اصول. در این مبحث از مشترک لفظی و معنوی در علم فلسفه صحبت خواهیم کرد تا روشن شود که لفظ مشترک لفظی و معنوی در اصطلاح فلسفی معنایی غیر از مشترک لفظی و معنوی در علوم ادبیات و اصول و منطق دارد و به اصطلاح یک لفظ است با دو معنای اصطلاحی. یعنی در واقع لفظ «مشترک لفظی» خودش مشترک لفظی است و همچنین لفظ مشترک معنوی. در علم فلسفه و در مباحث عامه‌ی فلسفه (بعداً به تقسیمات فلسفه و انواع مباحث آن خواهیم پرداخت)، فصلی وجود دارد با این عنوان که «آیا مفهوم وجود مشترک لفظی است یا معنوی؟». و از نتیجه این فصل در مباحث متعددی از علم فلسفه استفاده می‌گردد، مثل بحث اصالت وجود و تشکیک وجود و ... در هر حال، فعلا بحث بر این است که مشترک لفظی و معنوی در این فصل از مباحث فلسفی به چه معناست؟ آنچه به نظر می‌رسد این است که مشترک لفظی و معنوی در فلسفه بدین معناست که آیا ما چند مفهوم ذهنی داریم که دارای مصادیق متعدد هستند یا یک مفهوم ذهنی داریم که دارای مصادیق خارجی متعدد است؟ یعنی آیا که در ذهن انسان شکل می‌گیرد، یک مفهوم است و یا اینکه به حسب تفاوت مصادیق، این مفهوم نیز متعدد خواهد بود و ما دو یا چند خواهیم داشت. ملاحظه می‌شود که در اینجا با الفاظ سر و کار نداریم بلکه بحث بر سر یکی بودن یا نبودن مفاهیم و معانی ذهنی است. ثمره ی بحث: یکی از ثمرات فرق بین مشترک لفظی و معنوی در اصطلاح ادبیاتی و فلسفی این است که مشترک لفظی در اصطلاح ادبیاتی برای هر کلمه در یک زبان با زبان دیگر فرق میکند و ممکن است که در یک زبان مثلاً فارسی، یک امر با امور دیگر دارای یک لفظ باشند، اما در زبان دیگری مثل عربی یا انگلیسی و ... دارای یک لفظ نباشند، یعنی در فارسی دچار مشترک لفظی باشیم اما در عربی نباشیم. اما مشترک لفظی و معنوی در اصطلاح فلسفی تابع لغت و زبان خاصی نیست، چون که بحث بر سر معنا و مفهوم ذهنی است که بین همه انسان‌ها مشترک است. : البته باید توجه داشت که مشترک معنوی در ادبیات هم مانند مشترک لفظی و معنوی در فلسفه تابع زبان خاص نیست و در همه زبانها به یک صورت است. دلیل و سر مطلب هم این است که قبلاً در بحث مشترک لفظی و معنوی ادبی گفته شد که مشترک معنوی همان موضوع در قضایای حقیقیه است و پر واضح است که موضوع قضایای حقیقیه در بین همه مردم یکسان است و مختص به زبان خاصی نیست. @sheqsheqiat
شقشقیه ۱۸ «علامت اشتراک لفظی» یکی از راههای شناخت مشترک لفظی که در کتب اصولی مثل الموجز و اصول فقه علامه مظفر رحمه الله ذکر شده است، این است که یک کلمه و یک لفظ واحد دارای دو جمع است. اقول: البته به این بیان باید مطلبی اضافه شود تا مطلب صحیح بشود و گر نه ما کلمات متعددی داریم که یک لفظ که دارای یک معناست دارای جمع‌های متعدد است، و آن مطلب چنین است که باید نتوان این جمع‌ها را به جای هم به کار برد، و إلا دیگر ما با مشترک لفظی مواجه نخواهیم بود. و الحاصل : یکی از نشانه‌های مشترک لفظی این است که لفظ واحد، دارای جمع های متعددی باشد که نمی‌توان آنها را به جای یکدیگر به کار برد. @sheqsheqiat