eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.4هزار دنبال‌کننده
628 عکس
10 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini فعلا اگرچه ظاهراً خوب است هرچیز اما پر از دلشوره و فکر و خیالم اصلا اگر تنها بیایی که چه بهتر! من راستش دلواپس اهل و عیالم از تو چه پنهان شهر بازارش شلوغ است اینجا نگاه مردهایش تند و تیز است حس خوشایندی به این مردم ندارم تنها بیا! اینجا پر از چشمان هیز است من آمدم خیر سرم بیعت بگیرم لحن کلام مردم اما لحن دعواست دیشب یکی من را نشان میداد و می گفت: به به عبایش هم از آن خوب و گرانهاست!... غارتگران کوفه دندان تیز کردند حرف از غنیمت میزنند و حرف غارت از تو چه پنهان ، بیشتر  فکر زنانم در فکر اینکه زینب و رخت اسارت... حالا که قصد آمدن داری به کوفه باخود نیاور بچه ها را جان زهرا یا که اگر همراه ناموست می آیی فکری کن آقا معجر و خلخال ها را انگشترت را هم درآور جان مسلم حتما کفن بردار آقا ، چند تایی مشکی جدا محض علی اصغر بیار و محض تن اکبر یکی دوتا عبایی... 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini درشهر کوفه رسم این مردم عجیب است مهمانشان مسلم چقدر اینجا غریب است این مردمِ نامرد در خانه نشستند روی سفیر تو در و کاشانه بستند این شهر شهرکوفه شهر بی وفایی است خاصیت و اخلاق آنها بی حیایی است اینجا کسی با او سرِ یاری ندارد آواره گشته چون که غمخواری ندارد هرخانه ای که در زده بسته به رویش اندوه وغُصه عُقده گشته در گلویش در زیرلب حرفی ز سوز و درد دارد آقا نیا کوفه مَرامی سرد دارد آقا نیا چشم انتظار تو کسی نیست جُز تیر و نیزه بیقرار تو کسی نیست اینها ز کینه سینه را لبریز کردند خنجر برای حنجر تو تیز کردند آقا نیا دائم گل پرپر ببینی داغ ابوالفضل و علی اکبر ببینی مولا بیا و مُسلمت را کن نظاره در کوچه ها گشته تن من پاره پاره آقا دگر بر من نمانده راه چاره شد قتلگاه مسلمت دارالاماره 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini امروز به کوی تو گرفتار زیاد است مثل من شرمنده گنهکار زیاد است اما کرم توست که بسیار زیاد است بخشندگی ات حضرت غفار زیاد است آمد وسط روز گنهکارِ فراری با نامه جرم و گنهم کار نداری   جا مانده ماه رمضان آمده امروز آلودهٔ بی نام و نشان آمده امروز چون طفلِ فراری نگران آمده امروز خسران زده ای گریه کنان آمده امروز گفتی که گناه دل پر آه ببخشی امروز به اندازه ی یک ماه ببخشی بعد از رمضان رشته ی خود با تو بریدم من هرچه کشیدم فقط از خویش کشیدم روز عرفه آمد و شد تازه امیدم آغوش گشودی که به سوی تو دویدم برگشته ام و خسته از این فاصله هستم من توبهٔ بسته به شب قدر شکستم آفت زده بر حاصل من بار ندارد این بار به غیر از تو خریدار ندارد این بنده خودش آمده پس جار ندارد گفتند زمین خورده که آزار ندارد لعنت به کسی که به زمین خورده لگد زد برآینه ای سنگ زد و وای چه بد زد هر چند ندیدم ز دعایم اثراتی نه حال بکا دارم و نه حال صلاتی من را برسانید به یار عرفاتی جز عشق حسین نیست مرا راه نجاتی امروز نظرها همه بر دست حسین است چشمان خدا جانب بین الحرمین است امروز ز چشمان حسین اشک روان است فریادِ حسین کوفه میا ورد زبان است زهرا به دلِ سوخته اش مرثیه خوان است عباس بیا زینب کبری نگران است فکرش بخدا شعله در این سینه کشیده این پرده نشین کوچه و بازار ندیده جمع اند محارم همه دور و بر زینب تعظیم نمایند همه محضر زینب ارباب شده سایهٔ روی سر زینب یک عمر ندیده است کسی معجر زینب تاکه نکند دخت علی دلهره احساس زانو زده پیش قدمش حضرت عباس ای کاش که این قافله آزار نبیند در کرببلا داغ علمدار نبیند چشمان حرم کوچه و بازار نبیند این قافله را چشم خریدار نبیند این راه پس از کرببلا راهِ عذاب است این راه مسیرش وسط بزم شراب است 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از کعبه رو به کرببلا می‌کند حسین  وآنجا دوباره کعبه بنا می‌کند حسین گر ساخته است خانه‌اى از سنگ و گل، خلیل  آن جا بنا ز خون خدا می‌کند حسین روزى که حاجیان به حرم روى می‌نهند  پشت از حریم کعبه چرا می‌کند؟ حسین آن حجّ ناتمام که بر عمره شد بدل  اتمام آن به دشت بلا می‌کند حسین آنجا وقوف در عرفات ار نکرده است  فریاد معرفت همه جا می‌کند حسین آنجا اگر که فرصت قربانیاش نبود  اینجا هر آن چه هست، فدا می‌کند حسین آنجا که سعى بین صفا در دویدن است  این جا به قتلگاه، صفا می‌کند حسین آنجا حنا حرام بُوَد بهر حاجیان  اینجا ز خون خویش حنا می‌کند حسین وقتى به خیمه‌گاه رود از پى وداع  اینجا دوباره حجّ نسا می‌کند حسین بعد از هزار سال به همراه حاجیان  هر سال رو به سوى منا می‌کند حسین از چار سوى کعبه ز گل‌دسته‌ها هنوز  هر صبح و ظهر و شام ندا می‌کند حسین بشنو دعاىِ در عرفاتش که بنگرى  با سوز دل هنوز دعا می‌کند حسین سر داده است و حکم شفاعت گرفته است  بر وعدهاى که داده، وفا می‌کند حسین در اوج منزلت که «مؤیّد»! از آن اوست گاهى نگاه سوى گدا می‌کند حسین 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini من کوفه را چون مردگان بی‌درد دیدم  نـامردهاشان را بـه شکل مـرد دیـدم  ایـن نـاسپاسان جمـله اشبـاه‌الرجالند  خصم رسـول و حیـدر و قـرآن و آلند  اینان به آن دستی که بـا من عهد بستند  عهـد مـن و فـرق مـرا با هم شکستند  تنهـا نـه در کوفـه مـرا آواره کردنـد  قـلبم دریدنـد و لبـم را پـاره کردنـد  این شهر را پیوسته نـامردی بـه من بود  ای قوم تنها مـردشان یـک پیرزن بود  زن‌هـا ز نـامردان کوفـه وانماندنـد  از بام‌ها بر فرق من آتش فشاندنـد  مـن جـان نثار عترت خیرالانـامم  صید بـه خـون غلطیده بـالای بامم  وقتی که خود را از عطش بیتاب دیدم  عکس لب خشک تـو را در آب دیدم  در موج خون دریای لارا دیدم امروز  از بـام کوفـه کربلا را دیـدم امروز  انگـار می‌بینم جراحـات تنـت را  خونین به چنگ گرگها پیراهنت را  انگـار ‌بینـم لاله‌های پـرپـرت را  پاشیده از هم عضوعضو اکـبرت را  انگار می‌بینم که بعد از قتـل یـاران  هم تیرباران می‌شوی هم سنگ باران  انگـار مـی‌بینم ذبیـح کـوچکت را  زخم گلوی شیرخواره کودکت را  انگار می‌بینم که با اشک دو دیـده  داری به روی دست خود دست بریده  انگار بینم غرق خـون آیینه‌ات را  جای سم اسبان و زخم سینه‌ات را  انگار بینم شمـر مـی‌آید بـه گودال  انگار بینم می‌زنی در خون پر و بال  ****  ...انگار دیدم جان شیـرینت فـدا شد  زهرا نگه کرد و سرت از تن جدا شد  من بهترین مهمان شهـر کوفـه هستم  مهمـان قصابـان شهـر کـوفـه هستم  لب تشنـه از پیکر جـدا گردد سر من  آویـزه گـردد بـر قنـاره پیکـر من  تنهـا نـه ایـن نامرد مردم می‌کُشندم  در کـوچه‌های شهر کوفه می‌کِشندم  «میثم» شرار از نظم جانسوزت فشاندی  بس کن که دل‌ها را به بحر خون نشاندی 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
با آرزوی قبولی طاعات و عزاداری های شما محبین خاندان عصمت و طهارت برای دسترسی به اشعار جدید و قدیم دهه ولایت روی هشتگ های زیر کلیک کنید از شاعران محترم خواهشمندیم اشعاری که بتازگی سروده شده یا در کانال درج نشده و مربوط به این ایام است را زودتر به ادمین کانال ارسال کنند تا در اسرع وقت در کانال درج شود 🙏 @shere_aeini
@shere_aeini گر شرط حیاتِ همه عالم آب است شرطِ همه ی حیات ما ارباب است خوشبخت شود هر که برای تو گریست گریانِ تو در مرتبه ی اصحاب است ما از قِبَل روضه نشاطی داریم افسردگی از مجلس تو نایاب است از جمعیتِ جهان بگیرید آمار الحق که عزادارِ حسین شاداب است هر صبح سلامِ بر اباعبدالله هر شام سلامِ بر تو ذکرِ خواب است نوشیدنِ یک چای پس از روضه ی تو با قصدِ شفای عاجل از آداب است 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دلیل خلق جهان، اصل اعتقاد، حسین کلید گنج خدا، قبلهٔ مراد، حسین تجلّی احدیّت، محبّت مکنون بنای وحدت و توحید و اتّحاد، حسین چو خواست نام نهد خویش را خدای صمد نیافت نامی از این خوش‌تر و نهاد حسین گدای مضطر من، زحمت زیادی، من عطای بی‌منّت، رحمت زیاد، حسین نبین سری به گریبان غم فرو بردیم که می‌کند همه را روز حشر شاد حسین به عجز راه دَرَش گیر و مُحرم دل باش که گشت کشتهٔ شمشیر اجتهاد حسین به بی‌جوابی هَلْ مِنْ مُعین او سوگند که تا به مرگ بگوییم؛ زنده باد حسین تمام عرش و سماوات بر زمین افتاد در آن نفس که ز زین بر زمین فتاد حسین من از غم تو فراموش کرده‌ام خود را تو هم به حشر بیاور مرا به یاد، حسین.. 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
داد و بیداد که دور از حرم اربابیم در تب و تاب حسینیم ولی بی تابیم هر که با فکر و خیالی گُذَراند شب را ما بیاد لب عطشان حسین می خوابیم 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini به فرزندت بگو مولای ما یک پهلوان بوده بگو در جنگ با دشمن همیشه قهرمان بوده بگو مولای ما با اینکه جنگ‌آورترین مرد است ولی با دوستان خیلی کریم و مهربان بوده همیشه روی دوشش گرم بازی بوده‌اند، آری به فرزندت بگو مولا رفیق کودکان بوده بگو مولای ما با این که حاکم بوده، هروعده غذای سفره‌اش تنهای تنها شیر و نان بوده بگو هر شب به شانه می‌کشیده  نان و خرما را فقیران را غذا می‌داده ، فکر دیگران بوده برای خادم خود می‌خریده رخت نو ، اما عبای وصله‌دارش آبرو بخش جهان بوده بگو وقتی پیمبر با خدا صحبت نمود آن شب صدای صحبت مولای ما در آسمان بوده شبی که مشرکان در نقشه‌ی قتل نبی بودند بگو مولای ما در خواب حتی جان‌فشان بوده به فرزندت بگو نقل مسیحی‌های نجران را که مولا طبق قرآن بر پیمبر همچو جان بوده بگو مولای ما بر قلب‌ این مردم حکومت کرد بگو مولای ما تنها امیر مومنان بوده 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سرّ توحید احمدی اینست: که علی را فقط خطاب کند عرصه‌ی جنگ هم که تنگ شود روی حیدر فقط حساب کند آی مرحب! برو کنار بایست هدف انگار کندن در نیست شیر حق اینچنین که می‌غرّد آمده قلعه را خراب کند روح از این صحنه جان تازه گرفت آمد از فاطمه اجازه گرفت تا که در عرش، عکسِ حیدر را درِ قلعه به دست ـ قاب کند می‌پری آن طرف سواره ولی عمرو! آن سوی خندق است علی جنگجویی ندیده‌ام چون تو سوی مرگش چنین شتاب کند تیغ بر عمرو، پهلوان حیدر آنچنان زد که حضرت داور ضربه‌ی روز خندقِ او را بهترین ضربه انتخاب کند همه دیدند امیر می‌آید زودتر از غدیر می‌آید کی شود یک امینی دیگر شرح این ضربه را کتاب کند؟ در میان عرب خبر پیچید در دلش هر مبارزی فهمید خاک خود را به باد خواهد داد رزم اگر با ابوتراب کند بیشتر بین عاشقانِ علی حرف سلمان و مالک است ولی رقص خرمافروش بر سرِ دار دل ما را همیشه آب کند بعد یک عمر ذکر یا حیدر مطمئنیم ساقی کوثر به دل کوزه‌گر می‌اندازد خاک ما را خم شراب کند قلب را در لحد که می‌بویند به رقیب و عتید می‌گویند میهمان علی‌ست بگذارید او بیاید خودش حساب کند شعرم از برق ذوالفقار رسید روشن و گرم و بی‌قرار رسید تا به ذره‌ نگاه یار رسید می‌رود کار آفتاب کند 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اگر مدحش کنم ترسم که در حقش جفا باشد که مدح ذات یکتایش فقط کار خدا باشد چه باید گفت از شان و مقامش تا سزا باشد کسی که جای او بر شانه های مصطفی باشد کسی که قد یک ارزن ندارد ترسی از دشمن کسی که همدم و همرزم او خیرالنّسا باشد به فرمان علی خورشید بر می گردد از مغرب¹ جهان را تحت فرمان دارد و فرمانروا باشد تحیر می کند دشمن ز تیغش آنچنانی که سرش می افتد و پیکر کماکان روی پا باشد خودش که جای خود دارد کسی حتی اگر حاجت بخواهد از غلام خانه‌اش حاجت روا باشد شراب تو نمی‌گیرد مرا شرمنده ای ساقی شراب شیعه بایستی از انگور طلا باشد محمد در غدیر خُم به مردُم گفت ای مردُم! پس از من این علی آقا و مولای شما باشد صراط مستقیمی که بدون حب او باشد اگر سمت خدا باشد یقینا ناکجا باشد² سپس دست امیرالمومنین سمت خدا رفت و ندا از آسمان آمد صفا باشد صفا باشد ندارد حاصلی عمرش به جز آه و پشیمانی کسی که لحظه‌ای از احمد و آلش جدا باشد کجا بی نور خواهد ماند ای خورشید عالم تاب؟ کسی که ذره ای هم با نگاهت آشنا باشد ندارم هیچ امیّدی به اعمالم در این دنیا در آن دنیا علی! دستم به دامان شما باشد ‌‌ 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کسی که انبیا هم عاجزند از درکِ تفسیرش چگونه میتوان با شعرِ ناقص کرد تصویرش؟! چنان عشقش جنون می آورد در دل ، جوانان را که آخر یوسف برنا ز حسرت میشود پیرش تمامِ معنیِ قرآن به خالِ هندویش بند است چه معنا می دهد «با» ، گر نباشد نقطه ی زیرش؟! به این تدبیرِ ناقص دل مبند ای دل ، ببین اینجا گره خورده قضا هم بر سرِ زنجیرِ تقدیرش همین که می رود بر مأذنه ، محشر به پا گردد که شیطان می کند میلِ نماز از شوقِ تکبیرش عجب مشمار اگر باد از نجف بیرون نمی آید به دام افتاده حتّی باد در زلفِ گره گیرش ز جانم حُبِّ حیدر را جدا نتوان نمود ، آری محال است اینکه شِکّر را جدا سازند از شیرش چه اعجازیست یا رب در کلامِ عرشیِ حیدر که می میرند مشتاقانِ او از فرطِ تأثیرش به اشک‌ِ شورِ چشمِ خویش آخر پاک شد عاصی که سگ را نیست جز دشتِ نمک راهی به تطهیرش 🔸شاعر: «علی_مقدم» ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شروع عشق به نام خدا به نام شما من آفریده شدم تا شوم غلام شما هزار شکر نبوده هنوز روی سرم به غیر سایه ی لطف علی الدوام شما کبوتر دل من که نمی پرد همه جا از آن زمان که گرفتار شد به دام شما برای آنکه جنان را فقط نگاه کند نشسته است شب و روز روی بام شما خوشا به حال کسی که شده در این دنیا مسیر زندگی اش روشن از کلام شما شما تمامی دار و ندار من هستید تمام عمر همه اعتبار من هستید جهان به زیر قدوم تو خار می گردد نفس زنی همه عالم بهار می گردد برای عرض ارادت به محضرت، خورشید به سمت گنبد تو رهسپار می گردد یکی دو شب که نه ، هر شب به سامرا، مهتاب میان صحن تو مثل غبار می گردد اگر که تیغ دو ابروت می کشد ، جانم هزار بار به پایت نثار می گردد اگر به عشق تو مردم شما نخور غصه یک عاشقت کم از این صد هزار می گردد همیشه زنده بود هرکسی فدای تو شد و خوش به حالش اگر خاك سامرای تو شد دلم بهانه گرفته، بهانه ات هادی نشسته ام چو گدا پشت خانه ات هادی نگاه کن به خدا آب و نان نمی خواهم تمام حاجت من آستانه ات هادی بخوان تو جامعه را تنگ شد دلم امشب برای زمزمه ی عاشقانه ات هادی به عرش نقل محافل بیان مدح شماست و جبرئیل بخواند ترانه ات هادی تو آمدی که گرفتاری ام شروع شود شوم اسیر تو و آب و دانه ات هادی تو آمدی که بدانم جلال يعني چه ! تو آمدی که ببینم جمال يعني چه ! بگیر دست مرا تا به سامرا ببری بگیر دست مرا عرش کبریا ببری ببین که دور و بر من غریبه بسیار است بگیر دست مرا ، یار آشنا، ببری تو رهنمای منی ، تا نیامده شیطان بگیر دست مرا تا سوی خدا ببری همه یقین من این است راه حق آنجاست به هر کجا که دلت خواست تا مرا ببری به آن ضریح تو سوگند می دهم مولا مرا تو یک شب جمعه به کربلا ببری... که روضه خوان بشوم در حریم خون خدا : "میان آن همه لشكر ...حسين... وا...تنها..." 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بالاتر از این هاست لوایی که تو داری خورشید دمیده ز عبایی که تو داری از بنده نوازی و عطایی که تو داری آقای جهان است گدایی که تو داری ما خاک بخیلیم و شما ابر سخایی محبوب شده از کرمت شغل گدایی چون جامه که بر قامت زیبا بنشیند مهر تو به دلهای مصفا بنشیند هرکس به دلش مهر تو آقا بنشیند مهرش به دل حضرت زهرا بنشیند لطف خود زهراست که ما اهل یقینیم آن روز دعا کرده که امروز چنینیم تو آینه داری و کلام تو گهر بار در وصف تو ماندند...چه گفتار و چه اشعار حقا که زلالی و نجیبی و نسب دار بر شیر ندارد اثری زوزه ی کفتار در عالم از این نکته هزاران اثر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد بیراهه نرفتیم اگر هادی ما اوست ذکر ولی الله همان جلوه ی یا هوست چون شیشه ی عطری که به یک واسطه خوشبوست در چنته ی ما نیست به جز مرحمت دوست العبدُ و ما فی یده کان لمولاه از برکت خورشید کند جلوه گری ماه تو هادی مایی و جهان بی تو سراب است اوصاف تو در آیه ی تطهیر کتاب است تو عشق مدامی و دمت مستی ناب است جای ولی الله کجا بزم شراب است؟ یک آیه بخوان آتش کفرش به یم افتد یک شعر بگو کاخ و سرایش به هم افتد گفتند شراب و دلت ای ماه کجا رفت از مجلس بغداد سوی شام بلا رفت لب پاره شد و ناله ی زینب به هوا رفت خون از لب شه، روح زجان اُسرا رفت شد مجلس اغیار همان بزم خرابه وقتی که سر افتاد به دامان ربابه 🔸شاعر: ______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini باران شدم از شوق پریدن به هوایت شد کفتر بی‌گنبدِ تو، باز رهایت ای صاحب آن جامعۀ‌ پر شده از عشق! خالی‌ست چرا این همه در جامعه جایت؟ گفتی: «فَتَحَ اللهُ بِکُم» پنجره وا شد گفتی: «و بِکُم یَختِم» و دل کرد هوایت کی می‌رسد آن «اَشرَقَتِ الارض» به نورت کی مست شود جامعه از جام دعایت هر نیمه‌شب از ذکر تو روشن شده عالم مَست‌اند ملائک همه از عطر عبایت در بزم شراب آه! بگو مستِ خدایی شاید متوکل کند این‌گونه رهایت رخصت بده یک لحظه که این پرده بیفتد تا کاخ و ستون‌هاش بیفتند به پایت وقتی که امامی و علی هم شده نامت پیداست که در سامره شاه است، گدایت.. «اَنتم شُفَعائی» خبری بود که ما را بُرد از دل شب تا سحری پشت صدایت آه از تو چه پنهان... چه بگویم... فقط اکنون دست من و دامان تو و لطف خدایت 🔸شاعر: __________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini گرفته جان نفسم در ثنای حضرت هادی دُر سخن بفشانم به پای حضرت هادی نداشت طوطی جانم، هنوز لانه به جسمم که بود مرغ دلم آشنای حضرت هادی صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهرا صفاست در حرم با صفای حضرت هادی مقرّبان الهی فرشتگان بهشتی کشند منّت لطف و عطای حضرت هادی ز دست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم شود زیارت صحن و سرای حضرت هادی درندگان زمین التجا برند به سویش پرندگان هوا در هوای حضرت هادی... دلم که درد گناهش به احتضار کشانده پناه برده به دارالشّفای حضرت هادی مرا چه قدر که گردم گدای خاک نشینش که هست خازن جنّت گدای حضرت هادی دهد به روح لطیف ملک، صفا و طراوات ملاحت سخن دلربای حضرت هادی به خاک، عطر بهشتی پراکند اگر آید نسیمی از طرف سامرای حضرت هادی به عمرِ دهر مرا گر دهند عمر، نیرزد به لحظه‌ای که کنم جان فدای حضرت هادی به تیرگی نبری روی و راه خود نکنی گم هدایت است به ظلّ لوای حضرت هادی بخوان زیارت پر فیض جامعه که بری پی به ارزش سخن دلربای حضرت هادی مرا رضایت ابن الرّضا خوش است که دانم بود رضای خدا در رضای حضرت هادی... 🔸شاعر: ______ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تو از تبار بهاران، تو از سلالۀ رودی تویی که شعر شکفتن به گوش غنچه سرودی تویی شکوه بهار و به پیشگاه تو دارد جوانه عرض سلامی، شکوفه عرض درودی به صدر «جامعه» خود به اَلسّلامُ علیکی تمام پنجره‌ها را به سوی باغ گشودی... کسی که در قفس شیر رفت و آهوی چشمش به یک اشاره دل از هر چه شیر برد تو بودی اگرچه سامره‌ات را حصار کرده شب اما می‌آید از سوی کعبه نسیم صبح به زودی 🔸شاعر: __ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini نه فقط خلیل، تبر به کف به مصاف بتکده یاعلی نه فقط کلیم، عصا به دست، میان شعبده یاعلی به رکوع آیه‌ی إنّما، به وفای سوره‌ی هل‌أتی به حدیث قدسی لافتی، که خدا صدا زده یاعلی! نه کسی شبیه تو تا ابد، که یَکن لکَ کفواً أحد نه کسی شبیه تو از ازل، به جهان نیامده یاعلی! به شهادتِ أرِنی قسم، به فمَن یمُت یرَنی قسم که ز هرطرف به تو می‌رسم به یکی مشاهده یاعلی! چه مباهله است و غدیر خم؟ وَ نساءَنا وَ نساءَکم که تمامِ فاطمه یکصدا همه یاعلی شده یاعلی! تو همانکه فاتح خیبری، تو همانکه ساقی کوثری که بدون این‌همه دلبری، دو جهان چه فایِده یاعلی! پسر عدالتِ مرتضی، همه اولیا، همه انبیا لِترابِ مقدمِه الفِدا، تو بشارتش بده یاعلی! ضربان میکده یاحسین و سکوت میکده یاحسن صلوات میکده یامحمّد و ذکر میکده یاعلی! 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آفتاب ای آفتاب ای آفتاب ای آفتاب روشنی داری به عمق سینه هامان بی نقاب مهر تو جاری به دشت سینه های خشک شد مهر تو دریای رحمت بود از عهد سراب باده ای،آبی،شرابی،بحر جان افزا تویی دیگران در پیشگاه تو سرابند و حباب ای خرابی ها همه آباد از اعجاز تو بیشتر از این خرابم کن خرابم کن خراب گر خدا خوانم تو را کفر است ، پس میخوانمت بوتراب و بوالعجائب ، بوالحسن ، عالیجناب گفت پیغمبر علی میزان حق و باطل است پس علی حق است و معیار است در روز حساب صوت حیدر بود در گوش سمیع مصطفی آن زمانی که میان عرش حق شد کامیاب پس علی آمد که حتی در میان عرش هم جلوهء حیِّ توانا را کشد در احتجاب راه بی حیدر رهی تاریک و بی جان است و سرد مثل دنیایی که در عمرش ندیده آفتاب گر چه خوش باشد به کام زاهد نیکو سرشت وعدهء شیر و شکر نحر عسل جام شراب از شراب و مستی و نهر عسل شاهد مگو ما و خّم مستیم عمری از غدیر بوتراب 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دستی که نبی گرفته بر بالا دست یک عمر به او سپرده دل حالا دست تنها نه ابوتراب ، میدانم او دارد به طلوع مهر و بر دریا دست در شوکت او همین کفایت ، به خدا چشم است به جایی و شود یکجا دست از دامن این دست مکش دست که او دارد به امور عالم بالا دست ثقلین برای اوست ، از بعد نبی بستند به بند گردنش ، اما دست بنشست به صورت گلی در کوچه تا این که دری شکست از زهرا دست 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عیسی مسیح گشت و به موسی عصا رسید یوسف در عمق چاه به جاه و بها رسید نوح نبی به نوحه ی کرببلا رسید ایوب هم به صبر در عمق بلا رسید این خیر ها به دست تو بر انبیا رسید دل را گره به زلف خمت مو به مو زدیم شب گرد عشق گشته به نور تو رو زدیم در کوچه های عشق قدم با وضو زدیم در خوابگاه صحن تو تا بر پتو زدیم در فصل سرد اذن زیارت به ما رسید هر شاعری که مدح تو را گفته حمیری ست حتی مُقِر به فضل تو شیخ زِمَخشری ست شیعه عذاب دیده از امثال اشعری ست اینقدر بی توجهی از کوری یا کری ست مرحب مقابل تو چه با اِدّعا رسید آموخت وصله های لباست غرور را خورشید عاجزانه گرفت از تو نور را غرقیم در صفای تو بنداز تور را روزی بده دوباره سلیمان و مور را نان شب یتیم به لطف شما رسید جبریل در حریم حرم گرمِ هلهله ماندست تا خدایی مولا دو مرحله آخر چگونه؟! درک کنیم این معادله گفتیم ممکن است ؟؟که الهام شد بله مولا اراده کرد و کنار خدا رسید آنقدر سر خوشیم که لب بر سبو زدیم از  خلق  رو گرفته به  خلّاق  رو زدیم گفتیم «یاعلی مدد» و  دَم  از او زدیم پروردگار ما شد و فریاد «هو»زدیم این جامِ کُفر،از کَرَم او به ما رسید هر کس که عاشقت شده از دوستان ماست هرکس که مبغض تو شد از دشمنان ماست این ذکر خیر توست که روی زبان ماست نامت دلیل مستی وقت اذان ماست یادش بخیر وقت رکوعت گدا رسید جف دست پوچ پای قمارت نشسته ایم مشتی خراب دور مزارت نشسته ایم عمریست پای چوبه ی دارت نشسته ایم از اشتیاق قول و قرارت نشسته ایم این شعر با عنایت موسی الرضا رسید... 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
جهت دسترسی به اشعار جدید و قدیم ولادت امام هادی علیه السلام و ایام غدیر روی هشتگ مورد نظر بزنید
@shere_aeini نفس و داماد و پسر عم خود پیغمبری فاتح بدر و حنینی و امیر خیبری رازقی و غالبی و قاهری و صفدری میری و سرلشکری و یک تنه یک لشکری از خیال و شعر و عقل و درک آدم برتری مرتضی و بوترابی و علی و حیدری ای قسیم النار والجنة که شاه محشری بنده دین توام که عبد حی داوری یا علی یا دین تو یا هیچ دین دیگری تا صراط مستقیمت هست، این و آن چرا؟ با وجود تو، ابوبکر و عمر ، عثمان چرا؟ تا تشیع هست ، دیگر مذهب و ادیان چرا؟ در کنار روی ماهت ، یوسف کنعان چرا؟ پهلوان وقتی تو هستی ، رستم دستان چرا؟ ذوالفقارت هست وقتی ، هجمه ی طوفان چرا؟ تاکه انگور ضریحت هست، تاکستان چرا؟ چون که دردت هست ، قربانت شوم، درمان چرا؟ تا غدیرت هست ، فطر و مبعث و قربان چرا؟ ای به قربان غدیرت سینه های بیقرار جان نثارم،جان نثارم،جان نثارم،جان نثار پا سر چشمم گذار و تا قیامت بر ندار ای که اوصافت نمی‌گنجد به تسبیح و شمار ساقی کوثر توهستی و منم مست و خمار ای ولی الله الاعظم ، ای امیر لافرار لشکری را میکنی با خشم چشمت تار و مار از کتاب مدح تو یک جمله گویم از هزار: لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هرآنکس حُبِّ حیدر را تمنا میکند هر دم دلش را جایگاه عشق مولا میکند هر دم کسی کز اشیاق دل نظر بر دُرّ می اندازد ثواب روُیت روی علی را میکند هر دم نجف عاشق ترینها را به سوی خویش میخواند نجف رفته هوای کوی مولا میکند هردم علی‌‌‌‌ حُبّهُ جُنَّه قَسیمُ النّار والجَّنَه ولایش جنت و دوزخ مُجزّا میکند هردم رسول الله که افلاک تحت منظرش باشد خدا را در جمال او تماشا میکند هردم به یک شب در چهل منزل مگر میشد یکی باشد علی هست انکه حل این معما میکند هر دم شگفتی آفرین باشد ولی المومنین باشد خداوند تعالی را هویدا میکند هردم به ایوانش اگر رفتی مباشی کمتر از خورشید که خورشید ارتزاق نور از اینجا میکند هردم تمام آفرینش چشم بر دست علی دارد ولی مولا نظر بر دستِ زهرا میکند هردم 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini