#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
همسایه سایه ات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
وقتی انیس لحظه ی تنهایی ام توئی
تنها دلیل اینکه من اینجایی ام توئی
هر شب دلم قدم به قدم میکشد مرا
بی اختیار سمت حرم میکشد مرا
با شور شهر فاصله دارم کنار تو
احساس وصل میکند آدم کنار تو
حالی نگفتنی به دلم دست میدهد
در هر نماز مسجد اعظم کنار تو
با زمزم نگاه دمادم هزار شمع
روشن کننند هاجر و مریم کنار تو
تا آسمان خویش مرا با خودت ببر
از آفتاب رد شده شبنم کنار تو
در این حریم، سینه زدن چیز دیگریست
خونین تر است ماه محرم کنار تو
مادر کنار صحن شما تربیت شدیم
داریم افتخار که همشهری ات شدیم
ما با تو در پناه تو آرام می شویم
وقتی که با ملائکه همگام می شویم
بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات
مردان شهر نوکرو زنها کنیز هات
زیبا ترین خاطره هامان نگفتنی ست
تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست
باران میان مرمر آیینه دیدنیست
این صحنه در برابر ایینه دیدنیست
مرغ خیال سمت حریمت پریده است
یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است
خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم
جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم
اعجاز این ضریح که همواره بی حد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
من روی حرف های خود اصرار میکنم
در مثنوی و در غزل اقرار میکنم
ما در کنار دختر موسی نشسته ایم
عمریست محو او به تماشا نشسته ایم
اینجا کویر داغ و نمک زار شور نیست
ما روبروی پهنه ی دریا نشسته ایم
قم سالهاست با نفسش زنده مانده اس
باور کنید پیش مسیحا نشسته ایم
بوی مدینه می وزد از شهر ما،بیا
ما در جوار حضرت زهرا نشسته ایم
از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان
از دست ما چه ها که کشیدی ببخشمان
من هم دلیل حسرت افلاک می شوم
روزی که زیر پای شما خاک می شوم...
🔸شاعر:
#سیدحمیدرضا_برقعی
__________________________________
🔹 اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
دلم سه شنبه شبی باز راهی قم شد
کنار درب حرم، بین زائران گم شد
نگاه چشم ترم تا به گنبدت افتاد
دوباره شیفته ی رنگ زرد گندم شد
به یاد مشهد و باب الجواد افتادم
سرود عاشقی ام، یا امام هشتم شد
به محض بردن نام امام آینه ها
لبان آینه هایت پر از تبسّم شد
به استحاله کشاندی مرا به لبخندی
دوچشم مملو اشکم، دو خمره خم شد
سلام بر تو و بر خاندان اطهارت
سرم به زیر قدوم تمام زوّارت
از آب شور حرم، شوق و شور می گیرم
وضو برای تشرّف به طور می گیرم
ستاره ام، که در این آسمان ظلمانی
از آفتاب حضور تو نور می گیرم
چقدر زائر عاشق! شبیه کودکی ام
ضریح مرقدتان را به زور می گیرم
چه افتخار عظیمی ست آمدی اینجا
عجیب نیست که حسّ غرور می گیرم
برای رد شدنم از پل صراط جزا
ز دست لطف تو برگ عبور می گیرم
سلام بر تو و بر خاندان اطهارت
سرم به زیر قدوم تمام زوّارت
نسیم مرقدتان عطر کوچه باغ بهشت
بَرَد ز خاطره ها غصّه ی فراق بهشت
رواق های حریمت بهشت نور و بلور
بلند گنبد نورانی ات، چراغ بهشت
مدام روز قیامت پی تو می گردم
نمی روم به جهنّم، و یا سراغ بهشت
شکسته باد دو پایم، اگر که روز حساب
بدون تو بگذارم قدم به باغ بهشت
منم مدیحه سرایی که آرزو دارم
جوار باغ تو باشم، شده کلاغ بهشت!
سلام بر تو و بر خاندان اطهارت
سرم به زیر قدوم تمام زوّارت
🔸شاعر:
#وحید_قاسمی
__________________________________
🔹 اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه
#مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
روز تولدت به غلط روز دختر است
در اصل روز آمدنت روز خواهر است
شادند از حضور تو اهل جهان ولی
خوشحالی امام رضا جور دیگر است
امشب به اعتبار روایات مانده ام
میلاد توست یا شب میلاد کوثر است
وقتی پس از کریم تو تنها کریمهای
اسم تو با امام حسن حاصلش زر است
از هر چه بگذریم نشد بگذریم از این
از خواهری که این همه عشق برادر است
دریاچهی نمک سندش؛ بین اهلبیت
آری طعام سفرهی تو با نمکتر است
پس قلب این کویر به شوق تو میتپد
وقتی که کوه خضر برای تو منبر است
امشب حساب کرده ام از خانه تا ضریح
به نیت امام رضا هشت تا در است
با این حساب باز دل بیقرار من
آهوست توی مشهد و در قم کبوتر است
جمع دل من و دل هر کس به غیر تو
در بین صحن آینه جمع مکسر است
"ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند" هدیهی ما باز هم سر است
جای بقیع و آنهمه قبری که خاکی است
دیدم در این حرم چقدر سنگ مرمر است
او هم شبی درست پدر را ندیده است
معصومه هم رقیهی موسیبن جعفر است
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی
____________________________
🔹 اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
تا که مقصود من از سلطان به بانو میکشد
جان و تن با روح من را در هیاهو میکشد
سائلت بانو همینکه میشود وارد به قم
تا ورودیِ حرم بر خاک زانو میکشد
حضرت جبریل داخل میشود در صحن تو
زیر پای زائران را آب و جارو میکشد
خادمت حتی شِفا را میدهد آنقدر که
ذهن مارا سمت و سوی سِحر و جادو میکشد
این کرامات از کمال همنشین پیدا شده
هرکه شد در بندتان٬ از ماست هم مو میکشد
از ملائک آمده معمارِ یک کاخ بهشت
از حریم حضرت معصومه الگو میکشد
بی گمان بانگ اذانش شیعیان را تا به قم
از عراق و کابل و دهلی و باکو میکشد
ای که در فکر فراری بودن از شهر قمی
هرچه از رفتن به قم مانع شوی او میکشد
هرکه دنبال نشان قبر بیبی فاطمست
حضرت معصومه راهش را به این سو میکشد
از تبار استجابت ابرها میآورد
از کرم بر روی زوار دعاگو میکشد
بر گدا میبخشد اما در مقام بخششش
اشتباه است اینکه میگویی ترازو میکشد
در حرم بودم که دیدم یک مسافر مستِ مست
یا علی موسی الرضا میگوید و بو میکشد
حق که دارد٬ چونکه صحنت بوی مشهد میدهد
کودکی دارد کبوتر با پرستو میکشد
پیرزن فریاد میزد: هرچه دارم مال تو
با کمال میل از دستش النگو میکشد
خواستم از جای برخیزم که گفتم: یاعلی
در همانجا دیدم آن گلدسته اش هو میکشد
ناز خواهم کرد وقتی آهوی سلطان شوم
ضامن آهو شنیدم ناز آهو میکشد
🔸شاعر:
#علیرضا_عبدی
__________________________________
🔹 اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #ولادت_حضرت_معصومه
@shere_aeini
امام کل گنبدهاست گر تَحْتُ الْحَنَک دارد
که در پشت سرش معصومه فوجی از ملک دارد
جهان را می کند روشن ولی با نور این گنبد
یقین دارم به نور افشانی اش خورشید شک دارد
جهان کوچکی دارد ولی از هر نظر کامل
که زیر گنبدش هم چرخ دارد هم فلک دارد
کسی که مبدأ میل جهان را می دهد تغییر
برای طعم این تغییر،دریایی نمک دارد
اگر که این همه گلدسته دارد معنی اش این است
به زُوّار گرفتارش فقط قصد کمک دارد
حریمش عُشِّ آل الله گشت و هرکه او را خواند
یقینا روی لب یا لَیْتَنا کُنّا مَعَک دارد
کریمه،عالمه،یا ساجده یعنی که این خانم
فقط با چارده معصوم فصل مشترک دارد
یکی با دیدن گنبد یکی با بوسه بر مرقد
برای زائرانش نسخه های تک به تک دارد
نگو که سنگ قبر بهجت و علامه در اینجاست
بگو معصومه دور مرقدش سنگ محک دارد
منم در زیر پای زائرانش خسته و بی تاب
اگر دیدی که سنگی در حرم قدری تَرَک دارد
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی
________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
ای حــج دل بــر گــرد حائـر تـو
وی چـــارده معصــوم، زائـر تــو
گنج خــدا پنهان بــه سینۀ قم!
معصومـــه! زهــرای مدینـۀ قم!
درّ یتیـــم گنــجِ مهـــر عصمت!
انسیهالحــورا، سپهــر عصمت!
ســــر تـــا قـــدم آیینـــۀ ولایت
قـــــرآن روی سینـــۀ ولایــــت
زهــرای مرضیــه است مـادر تو
مریــم توســل جستـه بر در تو
جبـــریل اگــر رو جـانب قــم آرد
در وصف تو یذهب عنکــــم آرد
آینـــــۀ روی امـــــام هفتــــــم
روح دو پهلـــوی امـــام هفتـــم
فیضیه را بر تربتت سجود است
فیضیـــۀ تـــو عالـم وجـود است
زهــرا کتـــاب الله، کوثـرش تــو
قم مسجـدالحرام و هاجـرش تو
نـــور جهانتـــاب ائمـــهای تـــو
معصــومهای بــاب ائمـــهای تو
بــا آن که در قلب زمیــن نهانی
بــابالمــــراد اهــــل آسمانـی
زهــرا و زینب و تــو یــک جمـالید
مــرآت حسـن ذات ذوالجلالیــد
توحیـــد، دریــا و تــو دُر نـــابش
زهـراست خورشید و تو آفتابش
عصمت گلـی از نقش دامـن تو
پیــراهن زهـــراست بــر تـن تو
بـالای هـر گلـدستۀ تــو جبریل
زیبـد که بگشایـد زبان به تهلیل
بایــد در ایــوان تــو بــا حــلاوت
روحالامیـن قــرآن کنــد تــلاوت
صحنین تــو برتــر ز عـرش اعلا
قبـر تـو قبـر زینب است و زهــرا
ایوان تــو ای دخت پـاک موسی
دارالسلام مریم است و عیسی
شفیعـــۀ فــردای محشـری تو
نایبــــۀ عمّــــه و مـــادری تـــو
خورشیــد را نـور رخت وضـو داد
ذی القعـــده را میـــلادت آبــرو داد
آیینـــــۀ بـــــرادری و بـابــــی
یـک مـــاه در بیـــن دو آفتـــابی
در سیــر مصحف رخـت، بـــرادر
یـــاد آورد از قــدر و نور و کوثر
پدرکه چون جان به برت کشیده
بوی بهشت از نفست شنیده
زیبـد که ای یـاس بهشت طاها
گویــد پــــدر دربـــارهات فـداها
بستــان علــم و حکـمت ائمــه
شـایستـــۀ تــو عـصمت ائمــه
مـدح تــو از نطـق بشـر نیـــاید
جــــز از بــــرادر و پـــدر نیـــاید
باید ز طــوس آیـد امـام هشتم
وصف تــو را گویـــد به مردم قم
بالاتـری از مدح خلـق عالـم
اوصاف تو کجا و وصف «میثم»؟
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
_______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
عُمری غُبارِ حضرتِ معصومهایم ما
تا در جوارِ حضرتِ معصومهایم ما
هرچند بارِ حضرتِ معصومهایم ما
در سایهسارِ حضرتِ معصومهایم ما
اهلِ دیارِ حضرتِ معصومهایم ما
ای آرزویِ پنجره فولاد آمدیم
ای قبلهگاهِ طاقِ گوهرشاد آمدیم
بر خاک بوسه داده و بر باد آمدیم
بابُالجَواد حاجتِ ما داد آمدیم
حالا کنارِ حضرتِ معصومهایم ما
تا نور میدَمی به تمامِ چراغها
رَد میشویم مثل نسیم از رواقها
معراج میرویم به دوش بُراقها
فریاد میشویم از این اشتیاقها
دل بی قرارِ حضرتِ معصومهایم ما
ما را که عُمرِ نوح دَمی نیست پیشِ تو
ما گَشتهایم هیچ غَمی نیست پیشِ تو
شاه و گدا زیر و بَمی نیست پیشِ تو
یادِ بهشت جُرمِ کَمی نیست پیشِ تو
مَحوِ بهارِ حضرتِ معصومهایم ما
روحُ الاَمین که حاجِبِ دولتسَرایِ توست
از خادمانِ کعبهیِ دارالشفایِ توست
تو کیستی که صحنِ رضا در هوایِ توست
ایوان طلا هواییِ گنبد طلایِ توست
شُکرَش دُچارِ حضرت معصومهایم ما
با لطفِ مادرانهات اِحیا شدیم شُکر
بِرکه نَه ، رود نَه ، دریا شدیم شُکر
مولا نگاه کرده و آقا شدیم شُکر
ذُریههای حضرت زهرا شُدیم شُکر
ایل و تبارِ حضرتِ معصومهایم ما
بانو ! اگر چه پیش تو خِشتِ مُحَقَریم
از خِشتهایِ خانهیِ موسی بنِ جعفَریم
عُمریست از کنارِ شما لُقمه میبریم
از صحنِ جامع آمدهایم و کبوتریم
سُجده گذارِ حضرتِ معصومهایم ما
ما را نشان گرفت اگرچه مَلالِ غَم
هرچند پُر شده همهجا قیل و قالِ غَم
ما را گِره زدند به پَرهایِ بالِ غَم
ما را گِره زدند ولی بی خیالِ غَم
تا خاکسارِ حضرتِ معصومه ایم ما
تا سر سپردهی عَلَم زینبیهایم
سر میدهیم و مَردِ غَمِ زینبیهایم
ما از غبارِ محترمِ زینبیهایم
ما کُشته مُردهیِ حرمِ زینبیهایم
چون ذوالفقارِ حضرتِ معصومهایم ما
🔸شاعر :
#حسن_لطفی
_______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
این شهرِ بسته بی گمان خالی ز روزن نیست
نه! این کویرِ تَف زده بی باغ و گلشن نیست
از شاعری بویی نبرده آن که می گوید
یا حضرت معصومه گفتن شعر گفتن نیست
شاعرشدم دیدم صدای سینه ام بعداز...
میدانِ هفتاد و دوتن جز ((تن تَتَن تن)) نیست
من بیمه ی آبِ قُمَم ، هستم نمک گیرت
جز دِینِ تو حرزی دگر بر گردنِ من نیست
حتی اگر بد ، هر کسی رو زد به دامانت
من حق ندارم که بگویم پاکدامن نیست
دیدم خودم حتی بزرگان در حریم تو
(مِن مِن) کُنان گفتند اینجا جای (مَن مَن) نیست
از کاج های شهرمان هم کمترم وقتی
از داغِ تو کلِ تنم لبریزِ سوزن نیست
یک سوی شهرِ من طلا ، یک سوش فیروزه
در سینه ی ما ثروتی جز این دو معدن نیست
در شهرِ خُشکی که ریا خاموشمان کرده ست
بی گنبدِ نورانی ات تکلیف روشن نیست
شهرم ندارد دلخوشی ، شُکرِ خدا هستی
بی این حرم یک لحظه هم قم جای ماندن نیست...!
🔸شاعر:
#محسن_کاویانی
________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #ولادت_حضرت_معصومه
@shere_aeini
ای مراد از مراتب عرفان
محترم تر ز معنی انسان
عفت النفس و معدن التقوا
عصمت الله و کوثر قرآن
کیست، در جان تو بجز معبود
نیست، در قلب تو بجز ایمان
در وجودت رضا بوَد سلطان
گرچه خود در تن رضایی جان
طفل راه تو منطق و حکمت
گفته هایت مسلح از برهان
هاشمی تر ز هاشمیونی
فاطمی تر ز هر زن دوران
طائر نُه فَلک، ملَک خصلت
جان جانان و جلوه ی جانان
تا تو بر تخت علم، معلومی
علم، نزدت نمی دهد جولان
فاطرت فاطمه تو را نامید
خویش را میان جانت دید
دست شیعه رکابدارت شد
قلب هر عارفی دچارت شد
جان مجذوب حق ز الطافت
آمد و در حرم شکارت شد
هر کسی در ره ولایت اگر
معتبر شد از اعتبارت شد
مستعد در ره نگارت شد
معتکف هر که در جوارت شد
عصمتت حجت تبارت شد
عفتت حافظ وقارت شد
هر زمان که به سجده افتادی
ذکر مسجود، غمگسارت شد
مرغ سیر سعود را بالی
چه دلی عارف عیارت شد؟
شهر قم چه سعادتی دارد
تربتش مامن مزارت شد
نور کاشانه ی رضا هستی
کوثر خانه ی رضا هستی
در وجودت خدا هویدا بود
مصطفی مرتضی هویدا بود
بین تقریر و قول و افعالت
قامت "انّما" هویدا بود
"ربّنا آتنا" که میخواندی
"ربنا اِنّنا" هویدا بود
تا حریم تو آمدم دیدم
در حریمت رضا هویدا بود
پرچم "اشفعی لنا" آنجا
روی گنبد طلا هویدا بود
بین صحنت سر و صداها گم
خواهش این گدا هویدا بود
ای که در دست های اکرامت
سفره ی "هل اتی" هویدا بود
ای که بر صحن های زیبایت
گنبد کربلا هویدا بود
کربلای مرا تو امضا کن
گره کور از دلم وا کن
🔸شاعر :
#جعفر_ابوالفتحی
________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #ولادت_حضرت_معصومه
@shere_aeini
روزی طبع مرابازکرامت کرده
آنکه همواره به این سینه عنایت کرده
ازخودش دم زده در شعر قیامت کرده
باز هم ازکرم فاطمه ی معصومه
دل من شد حرم فاطمه ی معصومه
چقدر شهر قم امروز مسافردارد
چقدر کوچه به سمت حرم عابر دارد
وه که اینجا چقدر فاطمه زائر دارد
حرم مادر سادات همین است اینجا
قم نگو، بلکه بگو شهر مدینه است اینجا
باز هم نور بهشتی خدا تابیده
خاتم از سدره ی حق کوثر دیگر چیده
این گلابی که خدا بر سر ما پاشیده
عطرش از باغ وجود گل حورا آمد
ید بیضاست که در خانه موسا آمد
دختر صوم و دعا، حضرت معصومه سلام
خواهر صبر و رضا، حضرت معصومه سلام
عمه ی جود و عطا، حضرت معصومه سلام
ای کریمه سند حوزه و دین هستی تو
بخدا شافعه ی اهل زمین هستی تو
با تو ثابت شده دیدار رضا قیمتی است
یک نظر بر گل رخسار رضا قیمتی است
بذل جان در سر بازار رضا قیمتی است
هر چه دارم همه از آل محمد دارم
شکر، در کشور ایران قم و مشهد دارم
به دلم آینه بندان حرم شوکت داد
ای کریمه کرمت بود به ما بهجت داد
قم ز لطف تو به ایران چقدر عزت داد
تا در ایران علم نهضت روح الله است
دست کفار به سمت حرمت کوتاه است
ای که تو عمه سادات شدی چون زینب
باعث فخر و مباهات شدی چون زینب
یک تنه فاطمه مرآت شدی چون زینب
کاش زینب حرمش چون تو در این میهن بود
نزد ما گنبدش از هر خطری ایمن بود
عمه ات زینب کبری چقدر غم دیده
بی برادر که شده از همگان رنجیده
دشمنش وقت اسارت به غمش خندیده
جای داردکه بمیرند تمام عالم
دختر فاطمه و هلهله ی نامحرم
🔸شاعر :
#امیر_عظیمی
________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
در شان و مقام، به که دختر باشد
معصومه شده است تا که خواهر باشد
مانده است به مشهد برود یا شیراز
قم ماند که بین دو برادر باشد
مانند کبوتری که بالش خسته است
بیمار شده است و از پریدن خسته است
تا قم به هزار زحمت آمد از بس
خواهر به برادران خود وابسته است
یک روز عجیب محترم خواهم شد
محبوب ترین خاک عجم خواهم شد
معصومه به قم اگر نگاهم بکند
من کاشی سر در حرم خواهم شد
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
_________________________________
🔹 اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
هدایت میوزد از مکتب توحید چشمانت
خدا را شکر بانو گشته ام امشب مسلمانت
بشارت میرسد بر من طلوعی میکند روشن
سحر از مشرق آیینهها خورشید چشمانت
ترنم میکنم امشب تبسمهای نورت را
به شوق وصف نور توشدم بانو غزلخوانت
تو نور عصمت هفتم گواه هشتمین مهری
زمین آیینه ی عشقت فلک آیینه گردانت
اگر معصومه ی مهرت بخندد بر شب هستی
چو قلب قم شود بانودل خلقت چراغانت
تبسم کن به زیبایی که مهری عالم آرایی
بُود نورت اهورایی دل آیینه حیرانت
نسیم کوثر فطرت سحاب رحمت عصمت !
مرا خیس کرامت کن شبی در زیر بارانت
قسم بر لیلة القدری که قرآن تو نازل شد
تو نوری از خدا هستی خدا باشد ثنا خوانت
شمیم جلوه زار «هو»تو هستی از خدا گلبو
شبی میآیم ای بانو به گلگشت گلستانت
زیارت میکنم عاشق کرامات نگاهت را
دو رکعت نور میخوانم سحر در صحن چشمانت
ز دنیا من نمی خواهم به جز سرمایه ی مهرت
نظر هرگز نمی دوزم مگر بر دست احسانت
نخواهم کرد من بیعت مگر با ضامن نورت
مُرید کس نخواهم شد مگر پیر خراسانت
طلوع نو بهار تو مبارک باد بر هستی
تو ای معصومه ی زهرا ! جهان بادا گل افشانت
🔸شاعر:
#رضا_اسماعیلی
__________________________________
🔹 اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
ساقۀ یاسی و از سلسله ساداتی
شافع منتظران، پشت در جنّاتی
سورۀ کوثر اگر شأن نزولش زهراست
شک ندارم که تو تفسیر همان آیاتی
ایستادی دم در بانوی زائر پرور
منتظر تا که بر آورده کنی حاجاتی
لب دریای مصیبت زدگان، فانوسی
در شب تیرۀ حیرت زدگان، مشکاتی
ملک جَم از برکات تو به کف جام گرفت
شوره زار قم از الطاف تو شد میقاتی
دیر گاهی است جسارت نشود مِهر شما
زده بر ضدّ دلم دست به اقداماتی
دل من مثل همان کفتر چاهی شده که
آرزو داشته در صحن حرم ساعاتی
بپرد پر بزند دانه بچیند با عشق
یا طواف تو کند با حرکاتی ذاتی
بنده ات آمده و اذن دخولش غزلی است
بی ادب نیست، نیاموخته تشریفاتی
پیش از این گر نسروده ز شما بانو جان
تو ببخشای بر او، داشته معذوراتی
اشک نگذاشت که تا وصف جمال تو کنم
تو بگو از چه بگویم منِ احساساتی
🔸شاعر:
#عباس_احمدی
__________________________________
🔹 اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
@shere_aeini
میزبان است در این صحن ، برادر حتما
چون که وابسته به جانش شده خواهر حتما
مهربانند در و کوچه و مردم چون که
هست یه گوشهٔ آن مرقدِ مادر حتما
با وجود تو شده خانهٔ قم هشت بهشت
که درِ هشتم آن بوده برادر حتما
شعر هم دست به سینه دمِ در چون پروین
می شود خادمِ این صحنِ مطهر حتما
نمکٍ سفرهٔ ما از کرمت می آید
شده ام ریزه خورِ خوانِ مُقَدَّر حتما
آسمان تکیه به این گنبد نورانی کرد
می شود عرش به این جلوه منور حتما
زائران از حرمت تحفه به مشهد بردند
یک دل سوخته و دیدهٔ مضطر، حتما
عاشقان یار همین جاست کجا می گردید
اشفعی لی ، شده این راه میسر حتما
آنکه در جنتِ حق اذنِ شفاعت دارد
هست بنتِ خَلَفِ موسی جعفر حتما
شامِ آدینهٔ این صحن، اگر دلگیر است
می رسد موعدِ آن صبحِ مقرر حتما
🔸شاعر:
#علی_یوسفی
__________________________________
🔹 اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#دهه_کرامت #امام_رضا #مدح_امام_رضا
@shere_aeini
تمام صحن تو از اشک زائران تر شد
دلم ز فیض همین قطره ها مطهر شد
چه زود ثانیه های وصال می گذرد
زیارت تو نخوانده فراز آخر شد
ازل که دست خدا می نوشت تقدیرم
غلامی تو مرا تا ابد مقرر شد
نیامدم که ز دست تو حاجتی طلبم
گرفته بود دلم پر زد و کبوتر شد
به شوق پای تو هر کس که چون غبار آمد
به یک نگاه تو خورشید ذره پرور شد
یکی ز معجزه های نگاه تو این است
خرابه های دلم بارگاه دلبر شد
🔸شاعر:
#علی_ناظمی
_________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#دهه_کرامت #امام_رضا #مدح_امام_رضا
@shere_aeini
در حرم لب بر لب پیمانه باشد بهتر است
شمع دورش چند تا پروانه باشد بهتر است
بهتر آنکه از در هر خانه نومیدم کنند
دل اگر با غیر تو بیگانه باشد بهتر است
گر بنا باشد دلم را جز تو آبادش کند
این دل ویران همان ویرانه باشد بهتر است
جان من آقا مرا سرگرم کاشیها مکن
میهمان مشغول صاحبخانه باشد بهتر است
صحنتان را میزنم برهم، جوابم را بده
این گدا گاهی اگر دیوانه باشد بهتر است
مدّعی در این حرم از سیر بالاها مگو
این کبوتر فکر آب و دانه باشد بهتر است
گنبدت مال همه؛ باب الجوادت مال من
جای ما پشت در میخانه باشد بهتر است
من که هربار آمدم اینجا گنهکار آمدم
توبه هم قولش اگر مردانه باشد بهتر است
تا شب قبرم که می آیی برای دیدنم
این دل ما پیش تو بیعانه باشد بهتر است
صبح محشر هم خودت دنبال کار ما بیفت
پشت ما توصیهی شاهانه باشد بهتر است
گریه کردم شانهی گرم ضریحت بغض کرد
وقت گریه سر روی یک شانه باشد بهتر است
کربلا از تو گرفتن واقعاً شیرین تر است
روزی ماهم از این کاشانه باشد بهتر است
اشک میخواهم ز تو دریای «فَابکِ للحسین»
رزق ما از جام سقاخانه باشد بهتر است
🔸شاعر:
#محمدجواد_پرچمی
__________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#دهه_کرامت #امام_رضا #مدح_امام_رضا
@shere_aeini
یک جذبه ریسمان شد و پای مرا گرفت
یک ابر گریه کرد و دوباره هوا گرفت
افسوس ذکرهای لبم ناشنیده ماند
دادم کبود ماند و گلوی صدا گرفت
صورت به صورت در صحنش گذاشتم
در گفت: آهِ گرم کشیدی بیا گرفت
بالای سر نشستم و دیدم که جبرئیل
یک پر گذاشت در صف و از پیش جا گرفت
بالای سر نشستم و دیدم که عاشقی
خواند از فضائل تو و بعداً عبا گرفت
دیوانه ای که عقل طلب کرد از شما
بالای سر نشستم و دیدم عصا گرفت
بالای سر نشسته ام و حدس می زنم
پائین پای تو چه کسی را شفا گرفت
پرسیدم از نسیم، کجایی؟ جواب داد
با بوسه ای که از لب گلدسته ها گرفت
سمت زیارتم بشتابید چون که اشک
امشب ضریح چهره ی ما را طلا گرفت
🔸شاعر:
#سیدرضا_جعفری
__________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#دهه_کرامت #امام_رضا #مدح_امام_رضا
@shere_aeini
پریشان واژه هایم را زگیسوی شما دارم
تمام شعر هایم را من از سوی شما دارم
ولا حول ... برآن چشم و بر آن ابرو که من وزنِ
رباعی را فقط از این ترازوی شما دارم
تمام این غزلها را ضمانت میکنی آقا
که صید این مضامین را از آهوی شما دارم
قصیده قامتی و حاجی هر بیت تو هستم
که شرط حق مداری را من از کوی شما دارم
مربع گشت ترکیبم ز هر سو سجده ای واجب
قوافی قبلگاهی شد که از روی شما دارم
درِ عطر غزل افتاد و دل شد قطعه ای از عرش
وَ من این قطعه را از نام خوشبوی شما دارم
به هر مصرع دعا کردم به هر مصرع روا کردی
شبیه مثنوی حسی فرا روی شما دارم
اگرکه کربلا رفتم نجف یا سامرا دیدم
تمام روزی خود را من از سوی شما دارم
🔸شاعر:
#موسی_علیمردانی
___________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#دهه_کرامت #امام_رضا #مدح_امام_رضا
@shere_aeini
با احترام، دست به سينه نهاده است
پايين پايتان به ادب ايستاده است
پاهاى پر ز آبله اش مى دهد گواه
ك از كاروان زائر پاى پياده است
مهمان دستهاى كريمانه ى شما
مهمان سفره اى كه هميشه گشاده است
تكرار چند جمله، فرازى ز "جامعه"
مشق ارادتش به شما خانواده است
گاهى كنار صحن و گهى گوشه ى ضريح
فرقى نمى كند، همه دارالاجابه است
دارد صفاى اشك به پهناى صورتش...
با احترام دست به سينه نهاده است
🔸شاعر:
#مهدی_فخارشاکری
__________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#دهه_کرامت #امام_رضا #مدح_امام_رضا
@shere_aeini
همواره بود میل دلم سوی رضا
جایی نرود بجز در کوی رضا
دلدار منست وبر دوعالم ندهم
تاری که بود ز زلف وگیسوی رضا
زآنگه که شناختم خودم را بوده
دل در هوس مزار دلجوی رضا
بشنیده ام او ضامن آهو بوده
ای کاش شوم دمی من آهوی رضا
هر مضطر بیچاره بیابد آرام
در صحن وسرای پاک وخوشبوی رضا
میلاد رضا تولد نیکی هاست
ایران وجهان همه ثناگوی رضا
دلها همه شاد است وچراغان گردد
هرجا که بود شیعه ورهجوی رضا
خوش باد هر آنکه سنجش اعمالش
درحشر بود با ترازوی رضا
یارب مددی کن که به دنیا باشد
قول وعملم همیشه همسوی رضا
امید منست در شب اول قبر
افتد نظرم به روی نیکوی رضا
🔸شاعر:
#اسماعیل_تقوایی
_________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#دهه_کرامت #امام_رضا #مدح_امام_رضا
@shere_aeini
زیر ایوان طلایت بخت با من یار شد
شور و حالم قیل و قال کوچه و بازار شد
هرکسی عمّان نخواهد شد مگر در خانه ات
در حرم بودم، دلم گنجینه ی اسرار شد
از گداها شهر ما یکباره خالی تر شد و
در حرم کم کم گداهای شما بسیار شد
چون دلش می خواست راه گفتگویش وا شود
زائرت از عمد پای پنجره بیمار شد
پیش تو فرقی ندارد حال دارا با ندار
هرکسی بار دعا آورد ، بارش بار شد
یک ضمانت کردی و صیاد آهو را رهاند
چاقوی صیاد از آن تاریخ، ضامن دار شد
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
________________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini