eitaa logo
💙 شیدایی 💙
4 دنبال‌کننده
318 عکس
4 ویدیو
0 فایل
آرشیو مطالب من صفحه اینستگرام من استفاده از مطالب آزاد مطالب مربوط به سقیفه و فاطمیه در کانال دوم @moolaalii مطالب با #شیدایی دلنوشته خودم هستن در صورت استفاده تغییری در اون ایجاد نکنید ممنونم
مشاهده در ایتا
دانلود
💙 شیدایی 💙
#دلانه #توکل #حضرت_زهرا #شیدایی @sheydayiiiii
وقت رفتن از کوچه رفت تا مردم ببیند رفت که اتمام حجت کند عبایش به زمین کشیده میشد و شبیه به پیامبر راه میرفت قرآن خواند و حدیث گفت یاد اوردی کرد هر آنچه را که خواسته بودن از یاد ببرند وقت برگشتن اما دل شکسته و خسته بود از درب مسجد به خانه بر گشت . گفت : اى پسر ابوطالب! همانند جنین در شکم مادر پرده‏‌نشین شده، و در خانه اتهام به زمین نشسته‌‏اى شاه‏پرهاى شاهین را شکسته، و حال آنکه پرهاى کوچک هم در پرواز به تو خیانت خواهد کرد. این پسر ابى‌‏قحافه است که هدیه پدرم و مایه زندگى دو پسرم را از من گرفته است با کمال وضوح با من دشمنى کرد، و من او را در سخن گفتن با خود بسیار لجوج و کینه‏‌توز دیدم تا آنکه انصار حمایتشان را از من باز داشته، و مهاجران یاریشان را از من دریغ نمودند . و مردم از یاریم چشم‏‌پوشى کردند . نه مدافعى دارم و نه کسى که مانع از کردار آنان گردد در حالى که خشمم را فروبرده بودم از خانه خارج شدم و بدون نتیجه بازگشتم. . آنروز که شمشیرت را بر زمین نهادى همان روز خویشتن را خانه‌‏نشین نمودى، تو شیرمردى بودى که گرگان را مى‏‌کشتى، و امروز بر روى زمین آرمیده‏‌اى . گوینده‏‌ا‌ى را از من دفع نکرده، و باطلى را از من دور نمى‌‏گردانى و من از خود اختیارى ندارم . اى کاش قبل از این کار و قبل از اینکه این چنین خوار شوم مرده بودم . از اینکه اینگونه سخن مى‏‌گویم خداوندا عذر مى‌‏خواهم، و یارى و کمک از جانب توست. امیر المومنین فرمود شایسته تو نیست که واى بر من بگوئى، بلکه سزاوار دشمن ستمگر توست، اى دختر برگزیده خدا و اى باقیمانده نبوت، از اندوه و غضب دست بردار، . من در دینم سست نشده و از آنچه در حدّ توانم است مضائقه نمى‌‏کنم، . اگر تو براى گذران روزیت ناراحتى، بدانکه روزى تو نزد خدا ضمانت شده و کفیل تو امین است، . و آنچه برایت آماده شده از آنچه از تو گرفته شده بهتر است، پس براى خدا صبر کن. حضرت زهرا گفتن : خدا مرا کافى است، آنگاه سکوت کرد . . . .. . پ.ن: حسبی الله بعد از تمام این دویدن ها @sheydayiiiii
ما برای خداییم، هر چه که ما را از او بگیرد، باید از ما گرفته شود. ترس‌ها، تکیه به دارایی‌ها، همسر و فرزند و ... 💌 حتما امتحانتان می‌کنیم با کمی ناامنی، گرسنگی، ضرر مالی، بلای جانی و خسارت در محصول. البته به اهل صبر مژده بده. همان کسانی که هرگاه مصیبتی برایشان پیش بیاید می‌گویند: "ما برای خداییم و به سوی او برمی‌گردیم." ۱۵۵ و ۱۵۶ بقره @sheydayiiiii
💙 شیدایی 💙
#رفتار_ما #شیدایی #دلانه #قرآن @sheydayiiiii
رفتار ما با . برخی در دینداری گمان میکنند باید به گونه ای رفتار کنیم که را در همه حال از خود نگه داریم. . اسم این کار را هم میگذارند مدارای با مردم! . یا گاهی اعمال غلط رو با اسم دین و نیت توجیه میکنیم که هدف جذب افراده ولا با کار غلط . . یعنی در واقع عده ای آن چنان از خود بخرج میدهند که هم میخواهند را از خود راضی نگه دارند و هم امام حسین(ع) را، و این شدنی نیست. . در کتاب جاذبه و دافعه بخوبی این رفتار منافقانه را تبیین میکند که علی(ع) با اینکه نمونه کامل است اما عده ای با او مخالفند و عناد می ورزند، علی(ع) هم نسبت به آنها دارد یعنی به هر بهانه سعی ندارد دشمنان دین را با هر امتیازی در کنار خود و همراه خود قرار دهد. . انسانِ مومنِ عاقل در ، بدنبال دشمن تراشی برای خود نیست، اما منافقانه هم نمیکند تا دل همگان را بدست آورد. . این رفتار را در خود کنیم! پ.ن: من میترسم همیشه میترسیدم . از شدن دین شده باریچه ی دستمون یادمون رفته دین ما برده داری و میدونه اما داریم همه ی ما باشن. . عقایدشون کپی شده ی عقاید ما باشه . اگر ذره ای نظرش با ما فرق کنه میگیم چپ کردی .یا تند رویی . یا افراطی حتی . یادمون میره رفتار خودمونو نگاه کنیم اگر اونی که میره یک گناه کنه اونی که میشه بری و اعطای چیزی رو به لقاش ببخشی یا از زده ات میکنه دو برابره . پ.ن:بهتر نیست اول خودمونو کنیم بد به دیگران انگ افزاطی یا کافر بزنیم ؟ پ.ن.۲؛ تا یاد نگری خودیا رو داری کردن زوده . . @sheydayiiiii
💙 شیدایی 💙
#تو #شیدایی #صبر @sheydayiiiii
بهم نگاه کردو گفت؛ آخه این عشقه لعنتی چیه که ازین رو به اون روت میکنه؟ هان؟ . همه ی دنیا میره کنار و یه نفر میاد و میشینه تو دلت و همه دنیات میشه... عشق جونه آدمو کم کم میگیره؛ زجر میده ولی نمیکشه؛ اول میره سراغ طرز فکرت؛ . حس میکنی هرجوری که اون هست توهم بایدباشی؛ حس میکنی هرجوری که اون دوس داره باید بپوشی؛ طرز حرف زدنت کم کم مثل اون میشه؛کاری و میکنی که اون دوس داره؛ حتی طرز خندیدنتم بعده یه مدت میشه مثل اون.. . بعد میره سراغ دلت... دلت باهاش همیشه خوشه حتی اگه توی بدترین شرایط باشی حالت خوبه چون اون کنارته . لبخند زدوگفت؛ از دید همه ی آدمای دورم من یه آدم عصبی و کلافم؛ ولی به اون لعنتی که میرسه آروم میشم؛ مهربون میشم؛-حتی وقتایی که عصبی هستش اون روهم آروم میکنم... . . از دید آدمای دورم من یه آدم سرد و بی احساسم که مهم نیس تو دنیا با چند نفر قهره اصلا یادش نمیاد اون آدما رو... اما واسه اون لامصب... . . به هفته نکشیده قهرمون، میرم سراغش... حتی اگه من مقصر نباشم، حتی اگه غرورم زیرپاهاش له بشه؛ بغضشو خورد و گفت یادمه خودش بهم گفته بود اینکه غرور داری خیلی خوبه خیلی. . . ولی من بهش گفتم غرور خوبه ولی نه واسه کسی که دوسش داری؛ من اگه واسه کل دنیاهم خودمو بگیرم با تو همیشه میخندم؛ . اگه واسه کل دنیا نخوام قدمی بردارم اسم تو که بیاد دوون دوون میام سمتت... چشماش قرمز شده بود ولی بازم پشت هم میگفت : . . عشق آدمو تبدیل میکنه به یه آدم دیگه... به یه کسی که قبلا حتی فکرشم نمیکردی بشی... از دید بقیه اون بدترین آدم زندگیم بود ولی بهترین چیزارو ازش یادگرفتم.... . فکر نکنم دیگه بتونم ببینمش ولی... بهش بگو یادش نره من همیشه اونو ترجیح میدم به بقیه... . بهش بگو یادش نره اینارو خب؟ @sheydayiiiii
به موسی(ع)گفته شد قراره عذاب بیاد قومت رو آگاه کن . از زمان مقرر گذشت و عذابی نیامد حضرت به پیشگاه خدا شکایت کردن که خدا یا چی شد وعده من به این مردم از طرف شما حرف زدم . خداوند گفت موسی به پس تو های خانه های آن ها برو دلیلش رو میفهمی حضرت به خانه های مردم رفتن دیدن که مردم دیوار های بین خانه ها رو شکافتن و غذا ذخیره میکنن داراییشان رو با هم تقسیم میکنند به هم کمک میکنن بر هم دلسوزن و به هم رحم میکنن خدا گفت موسی این ها به هم رحم کردن من خدا به بنده ام رحم نکنم ..... . . پ.ن: هشتگ غارت فروشگاه ها هشتگ رحم به هم هشتگ با کتاب خونه ها چیکار داشتین هشتگ با حوزه چیکار داشتین هشتگ اتش زدن زندگی مردم هشتگ شکاف و تنفر ایجاد کردن بین مردم هشتگ با کسب و کار مردم چیکار داشتین هشتگ حق الناس نابودی کسب و کار و زندگی مردم . هشتگ تا مردم به هم رحم نکنن زمام داران اون ها به اون ها رحم نمیکنن الناس @sheydayiiiii
💙 شیدایی 💙
#تو #شیدایی #دلانه #جمکران @sheydayiiiii
پلان اول : به وقت یه حالی که نمیدونم چی بود نگاه کردم به گل های روی پرچم به اون اسم دوست داشتنی بهش گفتم همه چیز رو میدونی و بیشتر از اون میدونی کسی رو جز شما ندارم کم نیاوردم فقط . فقط...... چند دقیقه بعد پیامی برام اومد که .... . . پلان دوم : داشتم تند تند میرفتم سمت ورودی مسجد ترافیک از ایستگاه راه آهن تا مسجد باعث شده بود یه ذره دیر کنم برای ساعت قولی که داده بودم کسی از پشت مدام صدا میزد خانم خانم دستم که رفت پرده ورودی رو بزنه کنار یه دست از پشت چادرم رو کشید گفت خانوم بیا اینو بگیر من نمیتونم برم توبرو منم دعا کن انقدر شک شده بودم که فقط نگاهش کردم بعد از چند دقیقه یادم اومد تشکر کنم از در ورودی تا تو صحن مسجد تا اون دوتا دو رکعت شکسته تا پرسون پرسون پیدا کردن ادرس غذا خوری پرواز میکردم وقتی از خادما میپرسیدم باید کجا برم هم اشک تو چشمام بود هم خنده رو لبم میدونی اینبار باور کردم حواستون به دلم هست هوای دلمو داری تو تک تک لحظه های این ۹ ماه کنارم بودین این فقط یه غذا نبود ! اگر بامن نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی شاید اون دوتادو رکعت تنها نماز های قبولم باشه . . قاشق به قاشق اون غذا رو با نیت خوردم دیگه نگران نبودم نگران اتفاقی که قرار بود چند ساعت دیگه بیوفته شما کنارم بودی هوامو داشتی سختم اگه بشه میدونم که هستین میدونم حواست بهم هست چند ساعت بعد آب ریختین رو آتیش چند ماهه دلم اره اقا آره بابا اره عزیز دل سخته سختم که بشه خیالم راحته چون میدونم حواستون به دلم هست نبینین بیقراریامو بچگی کردنامو از دلم با خبرین @sheydayiiiii
💙 شیدایی 💙
#تو .. #بی_تو #جمکران #عشق #شیدایی @sheydayiiiii
.. @sheydayiiiii کنارم نشسته بود خسته و بی حوصله میخواست حرف بزنه یه چیزی رو که ساده میتونست بگه با هزار تا مقدمه چینی هزار جور کشش داد تحلیل کرد و فلسفه چید دست آخرم نتونست به زبون بیاره یه پیام تو گوشی نشونم داد و گفت اینو بخون آخرشو بخون ! جمله آخرشو! سرمو که بلند کردم دیگه دلشوره نداشت حرفشو زده بود حالا انگار میخواست شروع کنه با پاک کردن تمام گذشته ای که تلخ بود نمیخواستم اذیت شه یا دنبال کلمه بگرده یا خجالت بکشه گفتم من هیچ چیز یادم نیست هیچ چیز از گذشته چشماش برای من یه دنیا بود تو یک چشمش خودمو میدیدم و کنار خودم هزار تا خستگی هزار تا دلشکستگی هزار تا نگرانی تو اون یکی چشمش هم خودمو دیدم با مهربونی با چند تا ستاره کوچیک امید میدونستم دوباره حسرت هایی که تویه چشممش هست کار دستم میده اما نخواستم دلشو بشکنم دلش برام قیمت داشت به خودم تو چشماش اعتماد کردم اما دل من چی؟ اون خودشو دید ته چشمهام ؟ اون دید طاقت غصه اش رو ندارم که گفتم فراموش کردم؟ . . چجوری میشه بدونی یه نفر چقدر خسته است حتی اگه خودش انکار کنه و دلتو راضی کنی این بار دیگه نری کنارش این بار تنهاش بزاری هزاریم که که ناراحتت کنه هزاریم بگه فراموش کرده و هیچ کسو نمیخواد تو که حالشو میدونی میتونی تنهاش بزاری؟ ؟ من باز هم میام کنارت و مقابلت نمیمونم ! اما به وقتش! من همیشه کنار تک تک دلتنگی هاتم .... من کنار همون بغضیم که دل تنگی داره من کنار همون اشک هاییم که تبدیل به خشم میشه . من کنار همه نگرانی هاییم که به هم ریخته ات میکنه . . من کنار دَمی ام که باز دَمش پر از دلتنگی و خستگیه .... اما ... به وقت گذشتن .... به وقت بخشیدن به وقت کوتاه اومدن به وقت با دل شدن به وقت تسلیم دل شدن @sheydayiiiii
💙 شیدایی 💙
#ارزو #تو #رسیدن #اربعین_حسینی #شیدایی #دلانه . @sheydayiiiii
. @sheydayiiiii هرجایی از زندگی فکر میکنم دیگه نمیتونم به ارزوهام برسم به این عکس ها نگاه میکنم اره شاید برای کسی روتین باشه رفتن این سفر ولی برای من روزی ارزو بود ارزویی که نرسیدن بهش قلبم رو به درد میاورد یادمه برای حاجت دیگه ای چله ی اقای حق شناس رو گرفته بودم دیگه هم بیخیال رفتن و کربلا شده بودم باور کرده بودم که قسمت من نیست ! روز های اخر چله بود اگه اتفاقی می افتاد باید از اول میخوندم چند بار نشستم به خوندن و هر بار یه اتفاقی افتاد که مجبور شدم قطع کنم کلافه بودم داشت غروب میشد و از ساعتش میگذشت برای بار اخر هم باز اتفاقی افتاد مجبور شدم چله رو به هم بزنم دیگه ولش کردم نشستم جلو تلویزیون سامرا رو نشون میداد بهم گفت کی ها خوبه ادم بره سامرا یه خنده تلخ و پر از حسرت کردم گفتم همیشه خوبه گفت مثلا نیمه شعبان خوبه؟ سرمو انداختم پایین که حسرت و بغضم دیده نشه گفتم خوبه گفت پس میریم من:🙄😑😐😒 گفت میرییم تو چیکار داری با من فقط چند هفته دیگه من روز نیمه شعبان تو مسجد سهله بودم چند بار پامو کوبیدم رو زمین که از واقعی بودنش مطمئن شم واقعی بووود!! کلی عکس از جاده نجف تا کربلا گرفتم از تو اتوبوس از خونه عراقی ها ! دلم میخواست میتونستم اتوبوس رو نگه دارم حد اقل چند ثانیه دستم به خاک این جاده بخوره فکر میکردم این ارزو هم به دلم میمونه ارزویی که هر بار با راهی شدن اطرافیان تمام قلبم رو میفشرد ولی حالا دوساله که این جاده رو لمس کردم و امسال تنهایی قدم به قدمشو شاید به صد در صد ارزو هامون نرسیم ولی باید به خاطرشون تلاش کرد نشستن و فقط خواستم هیچ کس و نمیرسونه من هنوزم میدوام برای ارزو هام ! مهم نیست چند بار دلم بشکنه به وقت رسیدن شکستگی دل خوب میشه @sheydayiiiii
.@sheydayiiiii بال برای سوختن است و دل برای باختن آنکس که دل به قمارِ عاشقی می دهد برای باختن به میدان می آید، آنها که بلدِ راهند می دانند آنکه بیشتر ببازد سرمستِ خوشیِ هر بار باختنش، . بیشتر دل به داو این نَرد می نهد و تا باختن تمام داشته هایش پیش می رود و . چون به هیچ رسد از آن پُر میشود و در این میان دست‌مریزاد عشق‌ . . مثل فطرس نکنم پُشت به گهواره تو بال من خوب که شد پر زدن از یادم رفت... . . ‌ لب باز می کنم ، سخنم گریه می کند با ما چه کرده دوری ات ای بهتر از بهشت . . . . . 💚💚و عاذَ فطرس بِمَهدِه💚 @sheydayiiiii
این استوری یه مادره ! بین هجوم تمام استوری ها باوری که هنوز سخته این تصویر قلبمو بیشتر به درد آورد چند تا مادر چند تا پدر امروز باید به پسر کوچولو هاشون که قهرمانشون حاج قاسم بود این خبر رو بدن چطوری بگن؟ . ما بزرگ تر ها قلب درد گزفتیم بچه ها چی پ.ن.:من هنوز باور نمیکنم هنوز دوستدارم کسی تکذیب کنه @sheydayiiiii
. ولی حاج قاسم! ما یه سردار میشناسیم تشییع ملیونی نداشت ! تازه بعد از شهادت پیکر مطهرشم تکریم نشد 😔😔 . . تشیع تو هر تیر که از چله برون شد میدوخت به تابوت نخی از کفنت را . . @sheydayiiiii
ای کوثر خدا . ای ادامه نبی صلی الله علیه و آله وسلم ؛ ای همتای علی علیه السلام ای مشکاة خدا . ای مصباح هُدا ای «و الشمس و الضحی»؛ ای معنی جمال؛ ای تفسیر جلال؛ ای تاویل کمال؛ ای واژه وفا؛ ای آیه صفا؛ ای سوره «هل اتی»؛ ای خورشید رسالت؛ ای قمر ولایت؛ ای زهره هدایت ؛ ای جلوه الهی ای ایّوب بلاها؛ ای یعقوب فراق ها؛ ای یوسف جغاها؛ ای کوه پر ابهت؛ ای جاری محبّت؛ ای چشمه طهارت؛ ای اسوه خدایی؛ ای جلوه الهی؛ ای عشق کبریایی ای آفتاب سفر کرده، ای آموزگار ظرافت آن جا که مردان از پای فتادند، چگونه رفتن را شما به من آموختی و آن جا که فریادها در سینه ها گم شد فریاد خسته دردم را تو به بلوغی رساندی . خورشید در تابوت تو غروب کرد و ملائک به عشق دیدار تو به سجده در افتادند و عروج خونینت را خدا خود به نظاره نشست، تا زخم هایت را خود مرهمی نهد و چشمه کوثرش را با تو به طهارت رساند . مادر من در جغرافیای خانه گلی شما تا ریخ های تاریخ را دیدم. من در ناله های تو بر زمینِ از دست رفته ات، طهارت چشمه غدیر را و در ارتفاع نگاهت قیام طوفان را دیدم... مادر ما مادر ارباب ما شکر خدا که سایه اتون رو سرمه . . پ.ن:تو گالری دنبال عکس میگشتم رسیدم به عکس های صحن نجف به فیلم های روضه خونی زیر ایوان طلا نمیشد شب شادی اون ها رو بزارم والا چی برام حضرت مادر دلچسب تر از بردن نام @sheydayiiiii
مسلمان‌ها برای حفظ دینشان باید هجرت می‌کردند، همه چیزشان را می‌گذاشتند و می‌رفتند، . . نگران روزی بودند. . . آیه آمد که موجودات دو گروهند، گروهی مواد غذایی خود را ذخیره و حمل می‌کنند و گروهی نمی‌توانند؛ مثل پرندگان که مُدام این‌طرف و آن‌طرف می‌روند، . . هر دو گروه را ما روزی می‌دهیم. 💌 چه بسا جانداری که نمى‌تواند روزیش را به دست آورد یا حمل کند؛ خداست که روزی او و شما را مى‌دهد. (۶۰‌ عنکبوت) . پ.ن: نگران آینده نباید بود این که بهش فکر نکنی کلا یه مقام بالا میطلبه اما من میگم تو هجرت کن از خودت از خود الانت با اخلاص به سمت خدا برای حفظ دین خدا رزقت رو میرسونه @sheydayiiiii
💙 شیدایی 💙
#برای_سقا #پناه_حرم #شیدایی #دلانه @sheydayiiiii
. اولین بار که قلمو رو تو رنگ زدم برای کشیدن یه سبک کوبیسم شد یه کوبیسم عاشقانه ! . بعدی عشق در تنهایی بود عاشقانه ولی سرد! . اما اولین نقاشی مذهبی ای که کشیدم برای امیر المومنین بود حالا اون نقاشی هم قدیمی شده هم زیاد زیبا نیست رنگ یه قسمت هایی ازش هم رفته اما هنوز من بی نهایت دوسش دارم هنوز میتونم از حال و روزم وقتی تک به تک خطوط رو میکشیدم بگم . . اما این تصویر تصویر شماست یه تصویر تکراری ولی دوست داشتنی . . همون نقاشی که هر کس دید خواست براش بکشم اما هیچ کدومشون شبیه قبلی نشدن هر کدوم کلی تغییر کردن مخصوص همون آدم که این نقاشی قرار بود بره پیشش . . من شما رو آقا همیشه از پشت تصورتون کردم شاید رویه نگاه کردن به شما رو ندارم حتی از وسط های بین الحرمین سرم میوفته پاایین و اروم تر سمت شما قدم برمیدارم اصلا آقا از همون صبح تاسوعا که حاج انصارین روضه تون رو خوند ها . . دیگه نتونستم سرم رو بالا کنم و نگاهتون کنم شما ما رو شرمنده کردین اصلا یه کاری کردین برای ماها برای منی که چندین سال بعد قرار بود دنیا بیام برای تک تک ما شما چه کار کردین که تا ابد شرمنده شماییم شرمنده تونیم اقا . . ای ماه بنی هاشم خورشید لقا عباس ای نور دل حیدر شمع شهدا عباس با محنت و درد و غم ما رو به تو آوردیم دست منه محزون گیر از بحر خدا عباس عباس علی سردار ای میر علم بردار این غم که تو میدانی از رویه دلم بردار @sheydayiiiii
من عزیز من متاسفم که تلاش کردی بقیه رو درست کنی وقتی دست های خودت میلرزید . متاسفم بهت وقت کافی ندادم تا خودتو درمان کنی، ولی برای دیگران دویدی تلاش کردی زخم های بقیه رو ببندی درحالی که زخمهای خودت خونریزی داشت . متاسفم بابت روزهایی که لبخند زدن برات دردآور بود ولی به زور خندیدی که نگرانت نشن، . متاسفم که تمام زمان و تلاشت رو خرج ادمایی کردی ک ب همون اندازه بهت اهمیت ندادن، . متاسفم که بعضی شبا گریون خوابت برد و کسی حتی به خودش زحمت نداد دلیلش رو بپرسه و من متاسفم که ، اونجوری که لایقته دوست داشته بشی. من عزیز بلخش که تو را ندیده گرفتم چون قلبم طاقت بیقراری عزیزانم رو نداشت وونگرانی اون ها نگرانی مهم تری بودبرام . .من عزیز من و را ببخش که تو را به زحمت انداختیم من عزیز دوستت دارم حالا با تمام قدرت - نامه ای به من # @sheydayiiiii
شناخت حقیقت معراج تا حدود زیادی وابسته به انسان شناسی است؛ انسان موجود جامعی است که دارای همه مراتب هستی است؛ . . به اندازه برخورداری از صفای باطن با مراتب هستی ارتباط و اتصال برقرار می‌کند. . با مرتبه تجرد عقلانی خود حقایق و موجودات مجرد عقلی محض را مشاهده می‌کند . و با مرتبه‌ی خیالی و مثال متصل خود با عالم خیال منفصل وصل و متحد می‌شود. . 🔷 اهل معرفت تقریباً اتفاق نظر دارند که منظور از «قاب قوسین» . رسیدن به مرتبه واحدیت است . . و منظور از «او ادنی» رسیدن به مرتبه احدیت است. 🌀نجم. ایه ۹ @sheydayiiiii
. .سُرُ مِن رَآی . سامرا این حجره های کوچک و آبی خانه ی شما . ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ نمیدونم احساس من فقط این بود یا واقعا همینطوره میرین سامرا تا وارد صحن مطهر نشین یه غبار و گرفتگی حس میشه وارد اون صحن کوچیک حرم که میشین آرامش موج میزنه آرامش واقعی من دلم ارامش نیمه شب های سامرا را میخواد دلم تنگ اون فرش های آبیه تنگ ارامش و غربت حرم . . ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ یادتان هست نوشتم که دعا میخواندم؟ داشتم کنج حرم"جامعه"را میخواندم از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد؟ محکمات کلمات تو مسلمانم کرد به پیشگاه امام هادی(ع) . . 💠 وَ بِكُمْ أَخْرَجَنَا اَللَّهُ مِنَ الذُّلِّ وَ فَرَّجَ عَنَّا غَمَرَاتِ الْكُرُوبِ وَ أَنْقَذَنَا مِنْ شَفَا جُرُفِ الْهَلَكَاتِ وَ مِنَ النَّارِ •• خدا ما رو به وسيله شما از خواری درآورد، و غمهای غرق كننده رو از ما دور کرد، و ما رو از پرتگاه نابودی و آتش دوزخ رهایی بخشید... @sheydayiiiii
بیا مولا جان بیا باباجان این تصویر رو که میبینم وجودم هزار تیکه میشه . خوشحالم به گمان نزدیکی آمدنت . میترسم به گمان فتنه هایی که ازش بر نیام ‌. و بغضی که اصلا چرا میاد و میگیره گلوم رو نمیدونم . بابا جان وقتش نرسیده بیای و . به پرده کعبه تکیه بزنی و بگید الا یا اهل العالم....... . بزار یه اعتراف بزرگ کنم بی نهایت دلم میخواد زودتر بیاین و بی نهایت میترسم من هیچی ندارم من فقط دوستون دارم...... . دستم خالی از دویدن برای شما دستم خالیه .... . من کم فروشی کردم و تمام خودم رو خرج شما نکردم من میترسم . اما بی نهایت دوست دارم ببینمتون . من میترسم اما امید دارم . من میترسم چون نمیدونم وقت رسیدنتون تویه کدوم جبهه هستم . اما امید دارم چون خدا گفت انسان ها رو به وسیله ی قلب هاشون هدایت میکنه و . قلب من شمایید . من هیچی ندارم آقا جان من فقط دوستتون دارم اما این دوست داشتن بهم قدرتت و انگیزه میده برگرد عزیز دل_خدا قول میدم کم نزارم 😔😔 . . آمدنتان خوشحالیِ قلب هایِ همیشه محزون..، @sheydayiiiii