#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#غزل
ای مسیحا که کنی زنده دو صد عیسی را
ای که چشم تو کند کار دو صد موسی را
تو حسینی که خدا گشته بهای دم تو
تو حسینی که شدی آینه، بیهمتا را
گفته احمد که حسین از من و من از اویم
جان شیرین شدهای جان و تن طاها را
گفتهای هر چه پسر هست علی بگذاری
تا کنی زنده به دنیا علم مولا را
تا که بر روی لبم نام تو را میگویم
میکنم شاد دل مادرتان زهرا را
کربلا آخر دنیای همهنوکرهاست
دم آخر برسان آخر دنیا ما را
تا که ناکام از این عالم خاکی نروم
کن نصیبم سحری جنت پایین پا را
شوق وصل است که در دیدهی ما میجوشد
قسمت دیدهی ما کن نظر دریا را
زودتر کار مرا دست علمدار انداز
نیست معلوم ببینم سحر فردا را
کشتهی اشک، بده اشک، بده سوز جگر
تا که از داغ تو پر خون بکنم دلها را
جان به قربان ترکهای لب تشنهی تو
آب کرده لب خشک تو قد سقا را
چه کشیدی تو در آن لحظه که دیدی آقا
پر نموده تن اکبر همهی صحرا را
طالب خون تو کی میرسد از راه حسین
تا کند پر ز حسینیه همه دنیا را
#ناصر_شهریاری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#مناجات
#شروع_سال_جدید
#غزل
دوباره فاصله افتاد بین ما آقا
دوباره لطف تو و خواهش گدا آقا
ببین که از نفس افتاده ام ز بار گناه
بگیر دست گدای همیشه را آقا
حلال کن که بجز دردسر نبودم من
عطا نمودی و دیدی ز من خطا آقا
سلام من به قنوت نماز نیمه شبت
مرا میان قنوتت دعا نما آقا
بگو شبی تو میان قنوت نافله ات
به جای ما نفسی ذکر ربنا آقا
خودت برای ظهورت بیا دعایی کن
اثر نداشت ز ما ناله ی بیا آقا
رسید سال نو و چشم ما نشد روشن
بر آن جمال پر از جلوه ی خدا آقا
ببین دو چشم مرا یا مقلب الابصار
که تا ببینمت ای یار آشنا آقا
بهار کن دل ما را محول الاحوال
که بی تو رنگ خزان است سینه ها آقا
بیا و درد دل بیقرار و شیدا را
دوباره کن به نگاه خودت دوا آقا
دلم دوباره برای نجف پریشان است
برای هرم گنه سوز مرتضا آقا
"دلم برای مدینه بهانه می گیرد"
برای لطف خدایی مجتبا (ع) آقا
خدا کند که به اذن علی (ع) و مادرتان
روم دوباره شب جمعه کربلا آقا
طواف قبر حسین آن شهید بی لشگر
طواف قبر علمدار باوفا آقا
گمان کنم ز خراسان به دل نسیمی زد
نشسته بر لب من یا رضا رضا آقا
تو ای بهانه ی هر نو شدن بیا نو کن
تو با لباس شهادت لباس ما آقا
#ناصر_شهریاری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#وفات
#غزل
سینه های ما پریشان حسین و زینب است
درد ما دنبال درمان حسین و زینب است
زمزم و کوثر همیشه طالب چشمان ماست
دیده ی ما تا که جوشان حسین و زینب است
روح و جان مصطفا جان علی و فاطمه ست
جان زهرا و علی جان حسین و زینب است
در مسیر کربلا خوش آنکه محرم می شود
خوش به حال آن که سلمان حسین و زینب است
چون زهیر و چون وهب باید که سوی یار رفت
ای خوش آن کس که مسلمان حسین و زینب است
دست هر کس سوی دامان کسی گر شد دراز
دست ما عمری به دامان حسین و زینب است
یا من ارجوه لکل خیر ، روزی کن حرم
خیر نوکرها به دستان حسین و زینب است
گفت مولای رئوف ما که فابک للحسین
ای خوش آن چشمی که گریان حسین و زینب است
روضه ی سربسته ای که بسته باشد بهتر است
روضه ی موی پریشان حسین و زینب است
#ناصر_شهریاری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_رسول_اعظم_ص
#مبعث
#ترکیب_بند
نفسی تازه شد از عطر خدایی آری
شد عطا باز به ما فیض گدایی آری
شد نصیب دل غمدیده صفایی آری
شد غزلخوان همه عالم به نوایی آری
شعر ، الهام ز سر چشمه ی سرمد دارد
تا که بر دل همه دم نور محمد دارد
باز ماه رجب از نور منور گشته
به شمیم قدم دوست معطر گشته
چشم در راه نبی دیده ی حیدر گشته
گو خدیجه ، که عزیز تو پیمبر گشته
شد پیمبر به همه آنکه خدای کرم است
شد پدر بر همه آنکس که یتیم حرم است
آمد از غار پیمبر نفسش قرآن شد
قبله ی کعبه شد و بر تن کعبه جان شد
جان جانان شد و جانش به ره جانان شد
بعد از آن عشق به احمد محک ایمان شد
اولین مرد علی بود مسلمانش شد
و خدیجه که زن اول میدانش شد
شب مبعث شده احوال خوشی دارم من
همچو مجنون پی هر کوچه و بازارم من
گاه مجنون شده ی احمد مختارم من
گاه در تاب و تب حیدر کرارم من
فاش گویم که به دل هست دو صد شور و شعف
می پرد مرغ دل از مکه به ایوان نجف
گرچه امشب همه جا نور خدای ازلی ست
گرچه احمد همه آیات خداوند جلیست
نکته ای هست که در گفتن آن شکی نیست
نمک سفره احمد همه دم نام علیست
همه جا یار نبی حضرت حیدر بوده
و علی بود که دلدار پیمبر بوده
و علی بود که در جای پیمبر خوابید
و علی بود که جز روی خدا هیچ ندید
و علی بود که دل از همه ی خلق برید
و علی بود که انگشتریش را بخشید
نیست بالای دو دستان علی دیگر دست
مدح حیدر چه کنم تا که خدا مداح است
مدح حیدر بشنو روی خدا دارد او
فاطمه محور اصحاب کسا دارد او
چو حسن شیر جمل شاه عطا دارد او
چو حسین پادشه کرببلا دارد او
زینبی مردتر از از هر چه پسر دارد او
شیر مردی چو ابوالفضل قمر دارد او
#ناصر_شهریاری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#ولادت
#مربع_ترکیب
چه خوش بر لب که بسم الله الرحمن الرحیم افتد
و یا بر لب نوای یا علی و یا عظیم افتد
چه خوش بر شوره زار دل گذاری از نسیم افتد
چه خوش باشد که سائل کار و بارش با کریم افتد
چه خوش عبدی که تا آخر گدای پنج تن باشد
چه خوش نوکر که ارباب دو دنیایش حسن باشد
مدینه امشب از یمن حسن باغ جنان گشته
دوباره عالم پیر از گل رویش جوان گشته
دوباره نور پیغمبر به دنیاها عیان گشته
همان که نور حق در قاب چشمانش نهان گشته
بگو تبریک بر ثارالله و بر حضرت زینب
که زهرا مادر و شاه نجف بابا شده امشب
دلا بنگر که در ماه مبارک ماه تابیده
چه زیبا روی دست فاطمه با ناز خوابیده
علی چون روی ماه مجتبای خویش بوسیده
گشوده چشم ، طفل و بر امام خویش خندیده
جهان چون شام تاریکی و مهتابش حسن باشد
حسین ارباب عالم لیک اربابش حسن باشد
بیا افطار خود واکن بگو جانم حسن جانم
کرامت را تو معنا کن بگو جانم حسن جانم
کویر دل چو دریا کن بگو جانم حسن جانم
و جا در قلب زهرا کن بگو جانم حسن جانم
حسن سبط نبی آری حسن نور جلی باشد
حسن شیر جمل بود و سپهدار علی باشد
علی چون خاتم احمد حسن نقش نگین باشد
حسن بنگر علمدار امیرالمومنین باشد
حسن آقا ، حسن مولا ، معزالمومنین باشد
حسن مولا و استاد یل ام البنین باشد
اگر مولا کند جلوه میان نه فلک یک دم
تمام حُسن یوسف میرود از خاطر عالم
به دل مهر حسن دارم حسن را دوست می دارم
همیشه هر کجا یارم حسن را دوست می دارم
به عشق او گرفتارم حسن را دوست می دارم
شده مولا کس و کارم حسن را دوست می دارم
امام آخرین ما به آقاییش می نازد
می آید ، از برای او حریمی ناب می سازد
#ناصر_شهریاری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
#غزل
ای فیض بی کرانه ی بی انتها حسین
مشق شب ملائکه از ابتدا حسین
در دانه ی خدایی و ریحان مصطفا
نور علی و زاده ی خیر النسا حسین
تو آشنای هر چه غریبی ، ولی نبود
آقا غریب تر ز تو ای آشنا حسین
باید که پا نهد به مسیر گداییت
آنکس که طالب است رود تا خدا حسین
جان بی تب تو سمت مداوا نمی رود
ای بر تمام درد دو عالم دوا حسین
در کربلا نوای لبم ذکر یا رضاست
ذکر لبم میانه ی صحن رضا حسین
گردیده زائر حرم عرش کبریا
آنکس که زائر حرمت گشت یا حسین
ای تو کریم و ابن کریم و اخ الکریم
بر دوش پاک تو علم مجتبا حسین
مثل حسن تو هم به دلت داغ مادر است
ای چون حسن غمین غم کوچه ها حسین
ای زخمی دوشنبه ، به گودال رفته ای
ای کشته ی مدینه و کرببلا حسین
از ما و از خدای تو بر پیکرت سلام
صد ها سلام بر سر از تن جدا حسین
از روی ذوالجناح تو افتاده ای زمین
سر نیزه خورده ای تو ز بس بی هوا حسین
#ناصر_شهریاری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#مدح
#وفات
#مثنوی
یک ستاره بیقرار ماه بود
از مدینه تا خراسان راه بود
تا که بعد هجر و داغی جان فزا
فاطمه بیند گل روی رضا
بعد عمری دوری و خون جگر
عاقبت آماده شد بهر سفر
نامه در دستش میان کاروان
فاطمه با هیبت زهرا روان
نامهاش بوی برادر میدهد
راحتی بر جان خواهر میدهد
سوی او با سینهی غمدیدهاش
عکس و تصویر رضا در دیدهاش
دست تقدیر خدا در کار شد
تا رسید او شهر قم، بیمار شد
تا که خاک چادرش شد در فضا
رشک جنت شد غبار کوچهها
کوچههای قم پر از احساس بود
غرق بوی عود و عطر یاس بود
آمد آن بانو سراپا احترام
پیش او کردند مرد و زن قیام
مرد و زن گفتند کوثر آمده
دختر موسی بن جعفر آمده
گل بیامد بر سرش از بامها
در پیاش بودند خاص و عامها
گرد شمع او همه پروانهاش
خانهی موسی شد آنجا خانهاش
عاقبت روی برادر را ندید
وقت مرگش در همانجا سر رسید
روح پاکش شد جدا از پیکرش
در جنان شد همنشین مادرش
تا که جسمش شد نهان در شهر قم
قبر زهرا شد عیان در شهر قم
آمد آن بانو ندید آزارها
او کجا رفته سر بازارها
خاک قم در رتبهی افلاک بود
چشم مردم پاک پاک پاک بود
او کجا بازار شهر شامیان
او کجا زینب کجا نامحرمان
او کجا سیلی کجا معجر کجا
آتش دامان یک دختر کجا
او کجا راس برادر روی نی
او کجا چشمان خواهر سوی نی
سینهی او گرچه پر درد و بلاست
او خودش هم داغدار کربلاست
#ناصر_شهریاری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#ولادت
#نیمه_شعبان
#اعیاد_شعبانیه
#غزل
بخوان به گوش فلک نغمه ی اذان امشب
که غرق نور خدا می شود جهان امشب
بخوان که بر تنِ بی روح و جان این عالم
ز یمن مقدم جانان رسیده جان امشب
شکفته گل ز گل عالمین همچو بهار
چنان که می رود از کوچه ها خزان امشب
جهان دوباره پر از نغمه های داوودی ست
شده است فُلک و فلَک جمله نغمه خوان امشب
بگو که ریسه ببندند از ستاره و ماه
که از ره آمده خورشید آستان امشب
چه شور و حال عجیبیست هر کجا نگری
ملائکند دمادم گهر فشان امشب
هوای شهر پر از عطر یاس و نرگس هاست
که مست رایحه اش گشته گلسِتان امشب
بگو که حضرت باران رسیده تا بخشد
به ناتوانی افتادگان توان امشب
بگو بگو بفرستند بر رخش صلوات
محمد (ص) است ز رخسار او عیان امشب
عجب نباشد اگر کعبه باز بشکافد
که می رسد به جهان از علی (ع) نشان امشب
بگو که می رسد آنکس که سیزده معصوم (س)
شده است در قد و بالای او نهان امشب
امام کعبه در آغوش کعبه زاده ببین
ببین تلالو انوار بی کران امشب
... بگو که تا ، گل زهرای ما نظر نخورد
وان یکاد شود ذکر هر دهان امشب ...
بگو که نقل بپاشند و گل بیفشانند
که می رسد به زمین صاحب الزمان (عج) امشب
.........
اگر که طالب فیضی از این قبیله ی نور
بمان به درگه این خاندان ، بمان امشب
#ناصر_شهریاری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات
#غزل
رمضان آمده ای عبد گنهکار بیا
نیست جز حضرت او حضرت غفار بیا
در بزن تا که به رویت بگشایند دری
سوی خوان کرم حضرت ستار بیا
منتظر مانده خدا تا که بیایی به برش
آشتی کن به سوی حضرت دادار بیا
میخرد ناز گنهکار ، خداوند غفور
همتی کن به کلافی سر بازار بیا
بار عام است و در رحمت ایزد باز است
گر گنهکاری و گر زار و گرفتار بیا
دست خالی نرو بر درگه رحمان رحیم
دم به دم با دم یا حیدر کرار بیا
دست خود حلقه بزن بر در زهرا و علی
سوی حق با مدد از دلبر و دلدار بیا
باز کن روزه ی خود با نمک نام حسین
یاد خشکی لبش لحظه ی افطار بیا
با لب تشنه و با دیده ی آلوده به اشک
یاد مشک و علم و دست علمدار بیا
#ناصر_شهریاری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#سالروز_تخريب_بقيع
#غزل
باید بگویم از غم هجران این حرم
از غربت مسافر گریان این حرم
باید بگویم از غم جانکاه این دیار
از جان رفته از دل جانان این حرم
باید بسوزم از دل و از جان به اشک و آه
با داغ غربت و دل ویران این حرم
چشم حسود و شور زمان عاقبت گرفت
با دست فتنه های خودش جان این حرم
اما دلم همیشه به آینده روشن است
می بینم عاقبت سر و سامان این حرم
می بینم عاقبت که شده نقش قاب ها
آیینه ی ضریح خراسان این حرم
این خاک بی حرم ، حرمی ناب می شود
روشن شود چراغ شبستان این حرم
خواهد شنید گوش تمامی خاکیان
از این دیار ذکر حسن جان این حرم
حک می شود دوباره به کوری دشمنان
بر آستانه نام امامان این حرم
آخر به دست شیعه حرم می شود بهشت
گل می کند دوباره گلستان این حرم
#ناصر_شهریاری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_جواد_علیه_السلام
#شهادت
#مربع_ترکیب
سلام ما به تو ای عالمی فتاده به پایت
جوان آل علی جان شیخ و شاب فدایت
تمام عرش غلامت ، تمام فرش گدایت
نرفت دست تهی کس ز خوان لطف و عطایت
گدای کوی تو هستیم یا جواد الائمه
ز جام جود تو مستیم یا جواد الائمه
تویی که جانی و جانی به جان شاه خراسان
طبیب زاده ای و دردها شود ز تو درمان
خوشا هر آنکه به شوق تو گشته است مسلمان
دعا نما که به راهت سرم رود ، بدهم جان
جوادی و حرم تو مطاف ارض و سما شد
برات صحن و سرایت به دست خط رضا شد
شب عزای تو بر دل نشسته داغ عجیبی
که آشنای همه هستی و بدون شکیبی
میان خانه ی خود هم بدون یار و حبیبی
تو هم شبیه عمویت حسن غریب غریبی
غم تو داغ جوان است آه و زمزمه دارم
میان روضه تان روضه های فاطمه دارم
بهار عمر سر آمد رسید فصل خزانت
شرار زهر چو آتش نشسته بود به جانت
ز سوز زهر فتادی و رفت تاب و توانت
و خنده بر لب قاتل میان آه و فغانت
به خاک هجره نفسهات یاد کرببلا بود
به سوز تشنگی ات ذکر یا حسین تو را بود
#ناصر_شهریاری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem