#حضرت_ام_البنين_سلام_الله_علیها
تمنّا از علی، همصحبتی با اوست خود وَرْنه…
شفاعت میکند پیش از علی ،امالبنین ما را…
#محمد_سهرابی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#مدح
#غزل
مشکل که آفتاب در آيد به آينه
زهرا مگر که رُخ بنماید به آينه
جُز مرتضی برابر زهرا ندیده ایم
باید که چهره نیز بیاید به آينه
باید صفات مادر ما را بیان کند
خود را اگر خدا بِستاید به آينه
از پَُرتو جلال تو خیس است چشم خلق
باید علی جمال فزاید به آينه
کتباً که هیچ ، راز شفاهی به کس نگفت
اینجا لب رسول بِساید به آينه
با هر کس شبیه خودش حرف می زند
مانده است تا چه رُخ بنماید به آينه
ما را که پَرتویم جلو تر دهد عبور
وقتی خدا بهشت گشاید به آينه
در معبرش به حشر ببندیم چشم خویش
تا مُشتَبَه مباد که باید به آينه...
جای خدای عَزَوَجل سجده ای کنیم
از بس خدا به ذات درآيد به آينه
زهرا پسِ حریرِ جمالش جلالت است
جیوه بِغیر پشت نیاید به آينه
#محمد_سهرابی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#مدح
#قصیده
زﻫﯽ ﮐﻮی ﮐﺴﯽ ﮐﺰ ﺧﻮن ﺑﻮد آب ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﺶ
ز ﺳﺮﻫﺎی ﻋﺰﯾﺰان ﭼﯿﺪه ﮔﻠﺪان ﮔﺮد ﻣﯿﺪاﻧﺶ
ﺑﻪ ﺧﻮرﺷﯿﺪ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﻣﯽﺷﻮد ﻣُﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺟﻠﻮه
ﺗﺸﺮفﻫﺎی آﺋﯿﻨﻪ ﺑﻪ ﺻﺤﻦ ﺷﺒﻨﻤﺴﺘﺎﻧﺶ
زﻫﯽ ﺑﺎﻧﻮی ﺟﻌﻔﺮ ﭘﺎﺳﺒﺎن ﺣﻤﺰه درﺑﺎﻧﯽ
ﮐﻪ ﺻﺪ ﭼﺸﻤﯽ ﻧﮕﻪ دار اﺳﺖ او را ﻣﺮد ﻣﺮداﻧﺶ
زﮐﺎﺗﯽ داﺷﺖ ﺧﻮﻧﻢ ﮔﯿﺞ ﺗﺤﻠﯿﻠﺶ ﺷﺪم دﯾﺪم
ﮐﻪ ﺣﺘﯽ میرود ﻋﯿﺪ ﺳﻌﯿﺪ ﻓﻄﺮ ، ﻗﺮﺑﺎﻧﺶ
ﮐﺪاﻣﯿﻦ ﻧﻌﺮه از ﺳﺠﺎده ﺣﯿﺪر را ﺳﻔﺎرش ﮐﺮد
ﮐﻪ ﻣﯽﭘﻮﺷﺪ ﻧﻌﻢ ﯾﺎ ﺳﯿﺪی ﺷﻤﺸﯿﺮ ﻋﺮﯾﺎﻧﺶ
ﭼﻨﺎن وﻗﺖ ﮐﺮم از ﺷﺶ ﺟﻬﺖ ﺑﺮ ﺗﺎﺧﺖ ﻣﯽآﯾﺪ
ﮐﻪ از ﭘﯿﺮاﻫﻦ ﺧﻮد ﻧﯿﺰ رد ﮔﺮدد ﺑﻪ ﻃﻮﻓﺎﻧﺶ
ز ﮐﻮران ﻧﯿﺰ در ﺳِﺘﺮ ﺗﺠﻠﯽ ﮔﺸﺘﻪ او ﭘﻨﻬﺎن
ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ ﺑﻮد دﯾﺪارش دﻫﺪ ﭼﺸﻤﯽ ﺑﻪ ﮐﻮراﻧﺶ
ﭼﻨﺎن ﻣﻌﺼﻮم ﺑﮕﺬﺷﺘﻪ اﺳﺖ از ﻫﻤﺴﺎﯾﻪاش ﮐﺰ ذوق
ﺑِﮑﺎرت ﻣﯽﺑﺮد ﻣﺮﯾﻢ ﻫﻨﻮز از ﭼﺸﻢ ﺟﯿﺮاﻧﺶ
ﺑﻪ ﺟﻤﻊ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ از ﭼﻬﺎر ﺳﻮ در ﻫﺸﺖ ﭼﺸﻢ آﯾﺪ
ﻋﻠﯽ ﻣﻮﺳﯽ اﻟﺮﺿﺎ ﭘﯿﺪا ﺷﺪ از آﺋﯿﻨﻪ ﺑﻨﺪاﻧﺶ
ﺑﻪ ﻗﻢ بر ﭼﺎدرش اﻓﺘﺎده ﺟﻤﻌﯽ ﯾﺎرﺿﺎ ﮔﻮﯾﺎن
ﮔﺮوﻫﯽ ﺣﻀﺮت ﻣﻌﺼﻮﻣﻪ ﮔﻮﯾﺎن در ﺧﺮاﺳﺎﻧﺶ
ﭼﻨﯿﻦ ﺷﺄﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ از ﺣﯿﺚ أﺣﺪ ﮐﺎﻣﻞ
ﻧﺪارم ﺷﮏ ﮐﻪ در ﺧﻠﻮت ﭘﺮﺳﺘﯿﺪﺳﺖ ﺷﯿﻄﺎﻧﺶ
ﺣﺪﯾﺚ ﮐﺎﻣﻞ ﻟﻮﻻک ﺷﺮح ﮐﺎﻣﻠﯽ دارد
چو ﻟﻮﻻی در ﺟﻨﺖ ﺑﭽﺮﺧﺪ ﺗﺤﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺶ
ﺑﻪ اﻣﮑﺎن زنی دﻟﺪادهام ﮐﺰ ﺷﺪت اﻋﺠﺎز
ﺟﻤﻞ را در ﺗﻪ ﺳﻮزن ﮐﻨﺪ ﺑﺎ ﺑﺎر ﮐﻮﻫﺎﻧﺶ
ﺑﻀﺎﻋﺖ ﻻﻏﺮ اﻓﺘﺎده است او ﻓﺮﺑﻪ ﻃﻠﺐ دارد
ﻧﺸﺪ اﻧﺪازه ﻋﻔﻮش ﮐﻨﻢ ﯾﮏ روز عصیانش
ﻣﮕﻮ ﮔﺴﺘﺎخ ﺷﯿﻮن ﺑﻮده اﯾﻦ ﻧﻮ ﺷﺎﻋﺮ اَﻟﮑَﻦ
ﺑﻪ ﻗﺪر وُﺳﻊ ﺧﻮد ﮐﺮده اﺳﺖ ﻣﻌﻨﯽ ﺗﺎزه ﮐﺘﻤﺎﻧﺶ
#محمد_سهرابی
#معنی_زنجانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_هادی_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
رنگ صد لاله ز نسرین عذارش ریخته
صد نیستان ناله از آه نَزارش ریخته
فاطمه گر نیست بر بالین او پس از چه روی
این همه یاس پریشان در کنارش ریخته؟
یا پریده در حقیقت رنگ از روی مهش
یا دل آئینه ی آئینه دارش ریخته
تیر دیگر در کمان صیاد دنیا چون نداشت
زهر را چون طرح بر جان شکارش ریخته
خشکسالی جای دارد شهر را ویران کند
آبروی سامرا از چشم زارش ریخته
در عیادت از دلش شاید که دلها بشکند
چون دل اهل و عیال او کنارش ریخته
بس که می سوزد گمانم قالب خورشید را
از دل آتش نهاد داغدارش ریخته
شاید از کرببلا می آید و قبر حسین
ابر دلتنگی که باران بر مزارش ریخته
در کفن پیچید مانند خبر در کوچه ها
در گریز روضه خود طرحی به کارش ریخته
جای دارد تاک روید "معنی" از خاک درش
اشک چشم عسکری روی مزارش ریخته...
#محمد_سهرابی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_هادی_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
ناله ها پرده ی راز جگرش را بردند
گریه ها باز وقار بصرش را بردند
مرد تبعید نباید که بلرزد بدنش
به گمانم که ستون سفرش را بردند
کم کسی نیست، امام است ولیکن تنها
مشرکین، خیل صحابیِ درش را بردند
سامره خاک فقط داشت که ریزد به سرش
عده ای آبروی بوم و برش را بردند
جای یاری، کفنش کرد همین شهر غریب
مثل آن وقت که جدّ و پدرش را بردند
به شفاعت نظری داشت ولیکن با شرط
صوفیان جمله ی شرط و اگرش را بردند
برگ ریزان طرب بود که بر گوش خزان
خبر جرأت نقاش ترش را بردند
حیف از آن فکر بلندی که لحد جایش شد
مرد طرّاح زیارات، سرش را بردند
زینبی داشت اگر، امر به معجر می کرد
چون مقامات خُذینی جگرش را بردند
نفس آخر او نیمه برون آمده بود
که به صدّیقه، ملائک خبرش را بردند
#محمد_سهرابی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_هادی_علیه_السلام
فاطمه گر نیست بر بالین او پس از چه روی
این همه یاس پریشان در کنارش ریخته؟
خشکسالی جای دارد شهر را ویران کند
آبروی سامرا از چشم زارش ریخته
#محمد_سهرابی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_هادی_علیه_السلام
جای دارد تاک روید معنی از خاک درش
اشک چشم عسکری روی مزارش ریخته
#محمد_سهرابی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#ماه_رجب
بهای کشته دوبار است گر به ماه حرام است
هلاک دوست شدن زین بود به ماه رجب خوش
#محمد_سهرابی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_جواد_علیه_السلام
#ولادت
#مسمط_مخمس
هر كه دل بُرد،دلبر ما نيست
هر كه نازي فروخت،ليلا نيست
هر كه هويي كِشَد مسيحا نيست
هر كسي با تو نيست با ما نيست
دلبر محض، غير مولا نيست
كيست مولا و فيه نور ِاله
قد تجلي بنورهي الله
گه خدا آينه ست و مولا گاه
وسط و ابتدا و آخر راه
ذره اي فرق بين آنها نيست
عاشقان دف به كف ز حيراني
صف كشيدند بر غزل خواني
تا فِتد بر كه فال قرباني
رحمت حق به قوم نصراني
نزد آن شيعه كز تو شيدا نيست
مستم از عشق و خُم به دوش تويي
نُهمين بحر باده جوش تويي
پسر سلسله فروش تويي
حق تعالاي هر سروش تويي
ورنه جبريل مرد اينها نيست
اي پدر خوانده ي پياله و خُم
هو تويي اي عزيز يازدهم
اي امير عمارت مردم
تو به "نحنُ "بناز و من "انتم"
كه كتابت به شرح آتاني است
اربعيني به شيشه مِي بوده
كس نداند كه تاك كِي بوده
مِهر يا اين كه تير و دِي بوده
چون عروس علي ز ري بوده
نيمي از اين شراب ايراني است
شه به بزم جلوس مي آيد
منكر او عبوس مي آيد
جان سلطان طوس مي آيد
يا انيس النفوس مي آيد
جان دهيدش ، گهِ تماشا نيست
جلوات تو مشرق سحر است
خلوات تو فيض خونجگر است
سكنات تو مو به مو پدر است
حركات تو حيدري دگر است
لمعات تو كم ز زهرا نيست
اي غروب بهانه را مرآت
گريه كم كن بخور ز آب فرات
يافتي چون ز تشنگي تو نجات
به علي اصغر و لبش صلوات
بهتر از اين به آب معنا نيست
#محمد_سهرابی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
از حسینش نتوان کرد جدا زینب را
موج هر قدر که بی تاب شود با دریاست
#محمد_سهرابی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
اشك زينب ز اختيارش نيست
ذاتاً اين كعبه زمزمی دارد
"يا حسين" است ذكر آخر او
بر لبش اسم اعظمی دارد
#محمد_سهرابی
#شعر_شیعه
@shia_poem