eitaa logo
شعر شیعه
6.5هزار دنبال‌کننده
387 عکس
158 ویدیو
14 فایل
کانال تخصصی شعر آئینی تلگرام https://t.me/+WSa2XvuCaD5CQTQN ایتا https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc جهت ارسال اشعار و نظرات: @shia_poem_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
شکر خدا غیر از علی دلبر نداریم ما جز نجف میخانه ای دیگر نداریم شد رو سیه هر کس که رو بر جز علی زد پس خوش به حال ما که جز حیدر نداریم دست زمانه هر چه آرد بر سر ما دست از علی و بچه هایش بر نداریم ای اهل عالم تا که جان در پیکر ماست جانان به غیر از جان پیغمبر نداریم کوری چشم نحس ها بین عددها از سیزده اصلا مبارک تر نداریم شکر خدا که های و هوی ماست حیدر مانند کعبه آبروی ماست حیدر باید که باشد در دو عالم بی برابر پیغمبری که چون علی دارد برادر اینها که در مدح علی گفتند و گفتیم حتی نباشد ذره ای از مدح قنبر مدح علی مرتضی دارد شنیدن یا از خدا یا فاطمه یا که پیمبر هر کس که در این چند روز عمر دارد مولا به جز حیدر ، حرامش شیر مادر لعنت به هر دین و مرام و مسلکی که دارد امیرالمومنینی غیر حیدر شاهی که نامش زینت عرش اله است با انبیا حتی قیاسش اشتباه است از قبل این خلقت فقط حق با علی بود مثل خدا پیدای نا پیدا علی بود در آن زمانی که نه دنیا بود و نه دین دنیا و دین حضرت زهرا علی بود با خط زهرا سر در ِ جنت نوشتند اینجاست تنها جای هر کس با علی بود در هر نفس ذکر همه صاحب نفس ها هو یا علی ، هو یا علی هو یا علی بود ای کاش در دنیا به جای مولوی ها گوش همه بر امر مولانا علی بود مولای قنبر ممکن ِ لا ممکنات است تنها علی تنها علی راه نجات است بر منکران حیدر کرار لعنت بر هر که با مولا ندارد کار لعنت بر هر کسی که با فلانی و فلانی در طول این تاریخ گشته یار لعنت بر هر که با قتل و دروغ و زور و تزویر شد جانشین احمد مختار لعنت بر آن مسلمان که نباشد با دل و جان از دشمنان مرتضی بیزار لعنت تا که خدا باشد خدا بر هر که دارد با شیعه حیدر سر ِ آزار لعنت ما بچه های حضرت دلدل سواریم چشم انتظار انتقام دوالفقاریم ما زیر دین رحمت نهج البلاغه جان ها فدای نعمت نهج البلاغه ای شیعه در دنیا به دنبال چه هستی وقتی که داری ثروت نهج البلاغه داریم دریا باز دنبال سرابیم عالم بُوَد در حسرت نهج البلاغه جز دین فروشی چاره ای دیگر ندارد هر کس نداند قیمت نهج البلاغه جان علی هر چه در این عالم کشیدیم باشد فقط از غربت نهج البلاغه شرمنده ایم از این که روی منبر ما خالی است جای صحبت نهج البلاغه آن قدر گل پرپر شده در خاک ایران گردیم تا ما ملت نهج البلاغه راه رهایی نهضت نهج البلاغه است رمز فرج خط به خط نهج البلاغه است @shia_poem
انگشترت شکرِ خدا، سهم رضا شد آه از حسین و کربلا و ساربان ها @shia_poem
فلک خون از دو چشم تر بریزد ملک در این مصیبت پر بریزد مدینه بی حسین ای داد بیداد چه خاکی بعد از این بر سر بریزد @shia_poem
ما زیر دین خامس آل عبائیم شکر خدا دیوانه کرببلاییم زیر علامت داد زهرا نان ما را در بهترین نقطه ازین عالم گداییم اصلا خبر از درد بی درمان نداریم تا گرم خدمت بین این دارالشفائیم آن قدر مست از نام شیرین حسینیم که بی نیاز از باده و میخانه هاییم در این دو قطره اشک شد دریای غم ، غرق دیوانه از این معجزات اشک هاییم هر بنده باشد با کسی ، ما با حسینیم دلداده ی پرچم ، سیاه یا حسینیم پر کرده بوی سیب ، امشب کوچه ها را دادند بر شیر خدا ، خون خدا را زرگر شناسد قدر زر را ، پس نداند جز فاطمه کس ، قدر مصباح الهدی را شش ماهه دنیا آمده چون بیش از این ها طاقت ندارد بی کسی مجتبی را این طفل از روز نخست آفرینش دیوانه کرده هم غریب هم آشنا را این کیست که شد روضه خوان او خدا و با ماجرایش پاک کرده انبیا را نه شیعه ، نه زهرا ، نه حیدر ، نه پیمبر او را خدا هم دوست دارد جور دیگر ای نام تو حک گشته روی بال فطرس تو آمدی و شد عوض اقبال فطرس تو کیستی که تا دو چشمت باز گردید یک لحظه طی شد ، راه چندین سال فطرس آن حسرت و خانه به دوشی ها می ارزید خوش بود چون حوا و آدم ، فال فطرس دور سرت می گشت و می خوردند حسرت یک عرش در آن لحظه ها ، بر حال فطرس تو بال و پر دادی شکسته بال ها را داری فراوان دور خود ، امثال فطرس باز است بر عالم ، کرامت خانه تو خوش عاقبت شد ، هر که شد دیوانه تو قربان آن عاشق که درگیر حسین است قربان آن ملکی که تسخیر حسین است اصلا ندارد روز محشر گیر و داری هر کس در این عالم دلش گیر حسین است باید شود این گونه مصداق شجاعت وقتی علی مرتضی ، پیر حسین است سر داده و سر پیش ظالم خم نکرده اسلام مدیون دل شیر حسین است چشم زمین و آسمان جمعه به جمعه در انتظار آخرین تیر حسین است یک روز می گردد حسینی کل عالم گیرد تمام این زمین بوی محرم کردند غوغایی مسلمانان دینش پیچیده در عالم صدای اربعینش اعجاز یعنی اینکه او در نصف روزی جا داد دنیا را میان سرزمینش او کیست زرتشتی ، یهودی و مسیحی گشتند مثل شیعیان صحرا نشینش این گریه ها داده نتیجه ، دارد عالم دیوانه می گردد از اسم دلنشینش دنیا گلستان می شود وقتی شود پُر از سینه زن های قیامت آفرینش این عشق پاینده است تا روز قیامت از ماه هم دل برده ، مصباح هدایت او شهریار عالم و خوبان سپاهش با آبروهای دو دنیا در پناهش می خواست دست قاتلش را هم بگیرد آری رسیده بر همه خیر و صلاحش با دست خالی هیچ کس بیرون نیامد! چه سفره ای انداخت او در قتلگاهش خوردند نانش را ، نمکدان را شکستند شد هلهله تنها جواب آه آهش آه ای فرات بی وفا ، آتش بگیری از تشنگی شد دود، عالم در نگاهش گل بود ، تیر و سنگ و نیزه ، پرپرش کرد ای بشکند دست کسی که بی سرش کرد @shia_poem
مژده ای ناب تر از ناب به دنیا دادند خبر از آمدن لیلی دل ها دادند چه مبارک سحری گشت و چه فرخنده شبی رحمت واسعه را هدیه به زهرا دادند حسن دوم این خانه به دنیا آمد شکر حق باز ولیعهد به مولا دادند باز زهرا و علی معجزه کردند امروز بین گهواره عجب معرکه ای جا دادند او همان است که پای عَلَمش روز ازل آن همه معجزه را یاد مسیحا دادند این چه عشقی است که آرامش عالم را برد این چه شوری است خدا بر دل شیدا دادند عالَم پیر ! نخور غم که جوانی آمد ساقیا باده بده عشق جهانی آمد ای دل و دلبر و دلدار سلام آقاجان حضرت سید و سالار سلام آقاجان بوی سیب حرم کرببلا می آید تا صدا می زنم هر بار سلام آقاجان دل و دین همه را روی تو نه ، نام  تو برد یوسف حیدر کرار سلام آقا جان ای وفادارترین عشق اباعبدالله بهترین مونس و غمخوار سلام آقاجان نا امید آمدم اما تو امیدم دادی آی مهتاب شب تار سلام آقاجان ای رفیق غم و شادی و من بیچاره بهترین محرم اسرار سلام آقاجان کرمت سنگ صبور دل ما نوکر هاست لطف تو بیشتر از لطف پدر مادرهاست آتش عشق تو از عالم ذر روشن بود دست هر کس که کسی بود برین دامن بود نه زمین بود نه لوح و نه قلم بود ولی نام زیبای تو در عرش طنین افکن بود چشم واکردی و دادند به فطرس پر و بال اولین کار تو تقدیر عوض کردن بود روز محشر چه جوابی به ابالفضل دهد آن که با گریه کن مجلس تو دشمن بود وقت مردن مدد حضرت زهرا گیرد دست آن بنده که مشهور به سینه زن بود جاودانه است کسی که شده مست جامت مرده آن است که یکبار نبرده نامت تو شدی شاه و چه خوب است که رعیت هستیم در کرم خانه تو صاحب عزت هستیم از خدا ما چه بخواهیم ازین بالاتر سالیانی است که جارو کش هیئت هستیم خوب و بد بودن ما ربط ندارد به کسی هر چه هستیم سر سفره حضرت هستیم می خورد غبطه به ما زاهد سجاده نشین تا که با نام تو مشغول عبادت هستیم روی ما هیچ دری بسته نگردد هرگز تا که پشت درِ این بیت کرامت هستیم کوله بار گنه از شانه ما بردارند در همان ثانیه که زیر علامت هستیم رحمت حضرت حق باد برین چشمه نور ما کجا این همه خیر ، این همه عشق ، این همه شور هر نفس اهل مناجات صدایت کردند عرشیان سجده به ایوان طلایت کردند هر کجا تا که شنیدند بهشت ، عشاقت هوس علقمه و کرببلایت کردند به خدا ظرفیت معجزه کردن دارند آن جماعت که جوانی به فدایت کردند سال ها پیش تر از آمدنت روی زمین انبیا تک تکشان گریه برایت کردند عرش هم کرببلا گشته ، ملائک از بس گریه با فاطمه بر راس جدایت کردند نه شدی غسل و کفن ، نه بدنت شد تشییع تن بی سر ! ته گودال رهایت کردند یک تنه فاطمه شد گریه کن و سینه زنت 《غسلت از خون گلو ، خاک بیابان کفنت 》 @shia_poem
شب رحمت ، شب توبه ، شب فطرس شدن آمد در این غوغای عجز از معجزه امشب سخن آمد بخوانید انما حُسن ِ ختام پنج تن آمد کرم باران شده عالم ، علمدار حسن آمد دوباره یاس بی مثل مدینه یاسمن دارد جناب حیدر کرار از امشب دو حسن دارد گنهکاران گنهکاران برات آمد برات آمد برای هر چه لا ممکن ، خبر از ممکنات آمد بگو بر خضرهای تشنه لب ، عین الحیات آمد چه غم از موج طوفان ها ، که کشتی نجات آمد رسیده حضرت معشوق ِ بی پایان ِ دوران ها همان ساده ترین راه ِ رهایی بخش ِ حیران ها سلام ای لطف بی پایان ، خدای مهربانی ها پر ِ پرواز خاکی ها ، حسین ِآسمانی ها امانی امن تر از تو ، ندارد بی امانی ها چه لذت بخش تر از این ، شود نذرت جوانی ها تو آن پیری که پیران طریقت ، پیر این دیرند غلامانت چو اربابان، رها از منت غیرند سلام ای ناب تر از لحظه های آشنایی ها سلام ای خوش تر از ساعات ِآغازِ رهایی ها سلام ای یوسف مصر بقای کربلایی ها سلام السابقون السابقون ِ مجتبایی ها تو آن ضرب المثل بین ِ کرامت آفرین هایی چه غم از بی کسی وقتی ، کس ِ بی کس ترین هایی تو آن هستی که تا محشر ، جهان باشد به فرمانت تو آن شاهی که مادر می کند فرزند قربانت نبودی آدم و حوا ، شدند اول مسلمانت نبودی شد خدا سر حلقه ی مرثیه خوانانت نبود ارض و سما اما ، تو مثل مرتضی بودی نبودی ظاهرا اما ، رفیق انبیا بودی فدای آن پیمبر که ، تو هستی زینت دوشش فدای کعبه ای که عشق تو کرده سیهپوشش منم مجنون ِ آن مجنون که تقدیم تو شد هوشش خوشا رندی که در روضه قدح نوشیده با گوشش تو ای ساقی کریمانه به خوب و بد سبو دادی تو ای با آبرو حتی جنون را آبرو دادی من آن رودم که خیلی تشنه ی دیدار دریایم حلالم کن که گم گشته ، حسین بچگی هایم چه شد آن حال رویایی، چه شد آن عشق زیبایم چه شد آن روضه گردی ها ، چه شد آن شور و غوغایم تمام دلخوشی من ، به الطاف مدام توست عوض کن حال و روزم را ، عوض کردن مرام توست محرم حال عالم، احسن الاحوال می گردد به گِرد روز عاشورا تمام سال می گردد همین که بین ما حرف از غم گودال می گردد زبان ها از بیان ماجرایت لال می گردد تو را که آسمانی ها ، به جسمت پیرهن کردند چرا از خاک و خون اینجا ، تنت آقا کفن کردند @shia_poem
من همان چشم امید امت پیغمبرم مهدی صاحب زمانم ، بی کسان را یاورم وارث بر حق تیغ ذوالفقار حیدرم آمدم دنیا برای انتقام مادرم اهل عالم الگوی من هست زهرا مادرم از فلانی و فلانی آبروها می برم می شود این عالم از دلدادگی سرشار باز می شود بخت همه بیچارگان بیدار باز می شود در خانه ها عشق و صفا بسیار باز می شود تکرار، عدل حیدر کرار باز بدترین ها دور گردد ، بهترین دوران میرسد من به دنیا آمدم تا حق به حق داران رسد آمدم تا کشتی دین ، روی بر ساحل کند حق رسیده تا که باطل را به زیر گِل کند باز محشر در جهان نام ابوفاضل کند انقلاب کربلا را کار من کامل کند شاهکاری می کنم چون خیبر و بدر و حنین من به دنیا پا نهادم ، یا لثارات الحسین من به دستور خدا کار خدایی می کنم من شکسته بال و پرها را هوایی می کنم مثل جدم از همه مشکل گشایی می کنم من تمام این جهان را کربلایی می کنم چشم امّید قیام زینب کبری منم مقصد پایانی کشتی عاشورا منم وعده ام با مجتبایی های امت در بقیع هر دوشنبه می شود معنا قیامت در بقیع شیعه گریه می کند یک روز ، راحت در بقیع روضه می گردد به پا ، ساعت به ساعت در بقیع کن مهیای ظهورم آستانت را بقیع می کَنَم شر ِ تمام دشمنانت را بقیع من قرار بی قراران ، من امید نا امید قبل خلقت داده حق ، روز ظهورم را نوید اولیا که جای خود ، در انبیا دارم مرید حضرت صادق ز جا برخاست تا نامم شنید ای مسلمانان ! همه اسلام یاری من است زاهدان! طاعت فقط چشم انتظاری من است تشنگان من آبم و هر چه به غیر از من سراب آی سائل از کسی جز من نمی گیری جواب هست آمینم کلید هر دعای مستجاب رو مزن بر هر سیه رو ، شب ندارد آفتاب نیست حرف از آشنایی تا که من در غربتم روز دنیا را سیه کرده است شام غیبتم آی مردم نیمه شعبان های سابق پس چه شد ندبه ها و جمعه های غرق هق هق پس چه شد در غم معشوق ، بی تابی عاشق پس چه شد صبح ها و چله ها و عهد صادق پس چه شد جان فداها یادتان رفته چرا جانانتان بوی هر چه غیر یوسف می‌دهد کنعانتان الامان از بی وفایی ، وای بر بی عارها چون حسن از دوست و دشمن کشم آزارها آه افتاده عقب امر ظهورم بارها رسم یاری این نبود ای یارها ، ای یارها در نیاید از فراق من چرا فریادتان غافلید از من که هستم لحظه لحظه یادتان خوش به حال آنکه دردش چشم خونبار من است شعبه ای از کربلا در قلب انصار من است در زمین هر جا حسینیه است ، دربار من است هر که کارش گریه بر زینب بُود یار من است اهل عالم عمه ما در اسارت پیر شد اهل عالم عمه ما با سنان درگیر شد اهل عالم عمه ما غم فراوان دیده است اهل عالم عمه ما داغ طفلان دیده است اهل عالم عمه ما شام ویران دیده است اهل عالم عمه‌ ما چوب و دندان دیده است اهل عالم عمه ما دل پریشان گشت آه اهل عالم عمه ما سنگ باران گشت آه @shia_poem
مبادا در شب فتنه شوی گم نباشی بی تفاوت در تلاطم سوالی دارم این جمعه چه می کرد اگر که حاج قاسم بود مردم؟! ..... اگر چه خسته هستیم از گرانی ز تبعیض فراوان و گرانی نمی گردیم اما هم صدا با حرامی ها و اسرائیل جانی ..... امان از دشمن و ایل و تبارش امان از فتنه های بی شمارش چرا امروز گوید "رای بی رای" همان که بود آزادی شعارش ..... منی که کشورم را دوست دارم محل بر دشمنانش کی گذارم من و تحریم راه حق ؟ محال است بُوَد سید علی چشم انتظارم .... رسیده روزهای امتحان باز مصاف حق و باطل گشته آغاز بیا در پای صندوق روز جمعه اگر خواهی شود ایران سرافراز @shia_poem
او شد قرار عالم و ما بی قرارش نان همه دنیا رسیده از کنارش هر سال از عمرش بهار اندر بهار است هر کس که شد صاحب زمانی روزگارش آن روز نوروز است که برپا نماییم این سفره هایش هفت سین را درکنارش یکسال دیگر طی شد و آقا نیامد یک سال رفت و همچنان ما شرمسارش مردم به امید خدا سال ظهور است سالی که که بوی سامرا دارد بهارش با حضرت هادی ببندیم عهد امسال خرج اباصالح شود لیل و نهارش @shia_poem
ما سائل لطف فراوان خدیجه از کودکی خوردیم از نان خدیجه در راه دین داده همه دار و ندارش اسلام شد مدیون احسان خدیجه خرج مسلمانی ما هستی او شد پس هر چه ما داریم قربان خدیجه در راه اهل بیت هر کس خرج کرده فردای محشر هست مهمان خدیجه جور دگر شد دستگیر ما پیمبر هر جا قسم خوردیم بر جان خدیجه شکر خدا هستیم امشب روضه خوانش شکر خدا هستیم گریان خدیجه دلشوره دارد یاد فرداهای زهرا ابر بهاری گشت چشمان خدیجه انگار دیده آتش و دیوار و در را غم های زهرا برده سامان خدیجه ای وای از روزی که با پهلوی زخمی زهرا شود در عرش مهمان خدیجه نیمه شبی در خانه خولی نامرد صد پاره می گردد گریبان خدیجه @shia_poem
تو راه آمدی نشدم سر به راه ، نه یک روز من تمام نشد بی گناه ، نه نامه سیاه آمده ام سوی تو ولی این غیر ممکن است روم رو سیاه ، نه با اینکه نیست بین بساطم به غیر آه اما به جز تو نیست خریدار آه ، نه اینجا عِقاب یا که جزایش محبت است کس نا امید نیست در این بارگاه نه ما را کسی نذاشت محل ، تو گذاشتی ما را کسی نداد به جز تو پناه نه من هر چه ام گدای حسینم نگو به من جان حسین فاطمه روحی فداه ، نه از بچگیم کارگرم در حسینیه این عمر با حسین نگشته تباه نه یک کوفه را حسین به حاجت رسانده پس گودال بود بیت کرم ، قتلگاه نه این پادشاه ، دوش نبی بوده مرکبش با مرکبت نرو ،روی این جسم راه نه... @shia_poem