﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
🔹السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ بِهِ الْأُمَمَ
سلام بر آن مولایی که نام
و یادش مرهم زخمهای
مومنان طول تاریخ بوده است.
سلام بر او و بر روزی که همه ستمدیدگان،
آمدنش را جشن خواهند گرفت.
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بشارت آیت الله توکل در مسجدمقدس جمکران:
خودتان را برای #ظهورآماده کنید، ان شاالله ظهور را خواهیم دید و #پرچم_انقلاب راهمین #رهبرمان به دست #امام_زمان می دهند.
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰اشکهای امام زمان عج الله تعالی در مسجد کوفه
#امام_زمان
#ظهور
#کوفه
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#فصل_فیروزه
❣قسمت سی و چهار
✨سیندخت شنید که هربذ پاسخی برای امام نیافته و سکوت کرده است. اکنون این شاهزاده فارس بود که در برابر دختر عرب، مُهر خاموشی بر لب زده بود و در اندیشه ای دور فرو می رفت.
🍁شترها در سینه صحرا، روزهای طاقت فرسای سفر را پشت سر می نهادند. خدیجه گوشه لباس سیندخت را کوک می زد.
_اگر برازنده ات نیست، در منزل ساوه به بازار خیاطان برویم. کوک های من حریر دامنت را ناخوشایند کرده است.
سیندخت آن چنان در اندیشه های پریشان خود سیر می کرد که واژه او را نمی شنید. میان کجاوه کنار خدیجه نشسته بود اما پایی در مرو داشت و قدمی در کینه ای که از علی بن موسی(علیه السلام) به دل گرفته بود. سر بلند کرد و بی مقدمه از خدیجه پرسید:
_چه شد که بانویت اراده کرد دل به بیابان بدهد و راهی دیدار برادر شود؟
خدیجه، حیرت زده، سکوت کرد. لحظه های درنگ را در این فکر سپری کرد که چرا سیندخت از یاد برده که پاسخ این سوال نکرده را مدتی پیش به او گفته است. قبل از آنکه چیزی بگوید، سیندخت دست راستش را بالا برد و آرام بر پیشانی خود زد.
_آری! همه را گفته ای! نمی دانم چرا لحظه ای فراموشم شد.
سیندخت بی اراده سوال می کرد. آنچه می پرسید در نظر خدیجه نشان از پریشانی دنیای درونش داشت، برای همین صبورانه جوابش را می داد؛ حتی پاسخ سوالات تکراری اش را. ناگاه آشوبی در دلش برپا شد. مکثی کرد و گفت:
_می شود من هم درباره رافعه از تو بپرسم؟
سیندخت، در کوتاه ترین زمان به روزگار پیشین بازگشت؛ به رافعه و خاطره هایش. سری جنباند و خدیجه پرسید:
_برایم بگو وقتی جانش را قربانی تو می کرد، چه حالتی داشت. آیا لبخندی روی لبش بود؟
سیندخت آه کشید. روی بالش جابه جا و از میان شکاف پرده به بیرون خیره شد.
_سخنی با من نگفت؛ نه لحظه ای که داشت جان می داد و نه قبل از آن. تنها وقتی خون های پهلویش روی سرم می ریخت، توانستم آخرین نفسش را بشنوم. آخرین نفسش طنین یک ایثار داشت. انگاری حسی میان مادر و فرزند. گویا از اینکه کنارش هستم، شادمان بود. شاید هم از دشنه حرامیان ترسیده بود... اصلا نمی دانم... رهایم کن خدیجه. این چیست که می پرسی؟ دانستن حال رافعه به چه کارت می آید؟!
سیندخت عبدالله را می دید که قافله کوچک را از میان تپه ها عبور می داد تا به منزلگاه ساوه برسد. به ناگاه صدای شیونی از آن سوی تپه به گوش رسید. صدای شیون، چون خنجری در قلب دقایق فرو رفت. آهنگ زنگوله ها در هم پیچید؛ گویی حتی چهارپایان هم اندوه را دریافته بودند.
ادامه دارد...
#السلام_علیک_یافاطمه_معصومه
#السلام_علیک_یاعلی_بن_موسی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#او_خواهد_آمد
#شهداء_ومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
【با ما همراه باشید】👇
💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
☘یکبار حاج حبیب مأموریتی به #لبنان رفته بود و در آنجا فردی که ظاهراً مشکلی با حفاظت اطلاعات داشته، به حاج حبیب که خودش هم از نیروهای حفاظت بود، اصرار میکند که باید از اینجا بروید!
حاجی میگوید بگذارید صبح شود، بعد میروم اما آن آقا پافشاری میکند که شبانه باید از اینجا بروید. حاجی هم چیزی نگفته و برمیگردد.
☘میگذرد تا اینکه حاجی در مأموریت #سوریه، فرماندهی یک بخشی میشود و برحسب اتفاق، آن آقا هم در همان بخش بوده است.
وقتی به آن آقا میگویند قرار است زیردست کسی شوی که از لبنان وی را برگرداندی، فکرش را هم نمیکرده که در #سوریه زیردستش شود اما بعد از معرفیشدن به همدیگر، حاج حبیب او را بخشید و این بخشندگی یکی از خصوصیّات بارز حاجی بود.
✍🏻به روایت همسر
#شهید_حبیبالله_ولایی♥️🕊
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ قواعد و چگونگی غربال آخرالزمان
#کلیپ | #استاد_شجاعی
منبع :فتنه های آخرالزمانی
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
محراب لحظههای دعايت چه ديدنیست
قرآن بخوان چقدرصدايت شنيدنیست...
آقا بگو قرار شما با خدا كی است؟
آياحيات ما به زمانت رسيدنیست؟
#سلامحضرتخورشید
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
ماجرای این دو شهید همنام کنار هم از این قراره که سال ۵۹ محمود مراد اسکندری در جنگ تحمیلی عراق و ایران شهید میشه و ۷ سال بعد برادر زادهاش که همنام عموی شهیدش بود به دنیا میاد وسال ۹۴ در سوریه شهید مدافع حرم میشه... 🥲
#شهیدان_محمود_مراد_اسکندری 🕊🌱
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
#شهیدصدرزادهمیفرمان
اگرمیخواهیدکارتانبرکتپیداکند
بهخانوادهشهداء سربزنید،زندگینامه شهدارابخوانیدسعیکنیددرخود
روحیهشهادتطلبیراپرورشدهید
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#فصل_فیروزه
❣قسمت سی و پنج
✨سیندخت در میان هیاهوی ناگهانی کاروان، شیهه سمندش را دریافت. هولی بر جانش افتاد.
🍁عبدالله را دید که سراسیمه بر سر و صورت خود می زند. مردی که با عبدالله سخن گفته بود، کنار چند زن که خود را بر زمین انداخته بودند، می گریست.
سیندخت در میان پریشانی خدیجه پرده محمل را انداخت و از همان ارتفاع، به تنهایی از مرکب پیاده شد. داشت صدای ناله زنان را می شنید: نفرین به آنان که به کاروان اهل بیت(علیه السلام) شبیخون زدند و خون فرزندان موسی بن جعفر(علیه السلام) را بر زمین ریختند.
همین یک جمله کافی بود تا صدای فریاد خدیجه و مویه های اهل کاروان در هم بیامیزد.
ماموریت دست نشانده های حکومت، همین چند هفته پیش به نتیجه رسیده بود. سیندخت شنید که حرامیان سیاسی، چنان به کاروان حمله کرده اند که هراس مامون از رسیدن قافله دلدادگان، در دل صحرا دفن شود.
سیندخت داشت می شنید که چگونه اسب ها تاخته اند و رقص شمشیرهای تشنه را به نمایش گذاشته اند. چگونه اسب ها و شترها به هم تاخته اند و کربلایی کوچک را در خاک ساوه به بار نشانده اند.
اسب ها تاخته و شمشیرها در رقص خون سیر کرده اند و محصول خود را بر زمین رها کرده و دور شده اند. در حالی دور شده اند که پیکر فرزندان موسی بن جعفر(علیه السلام) بر خاک صحرا در جوی خون شناور مانده بودند.
عبدالله بر زمین زانو زده بود: از بانویم... از بانویم بگویید... آیا حضرت معصومه(سلام الله علیه) را نیز از دم شمشیر گذراندند؟
زنی که خاک صحرا را بر سر می پاشید مویه کنان جواب داد:
_بانویمان را شمشیر از پای درنیاورد.
نه عبدالله و نه هیچ کس دیگر معنای سخن زن را نفهمید. آیا معنی اش این بود که بانو زنده مانده است؟ اگر چنین است، پس این همه مویه چرا راهی برای تسکین ندارد؟
پیش از آنکه عبدالله در میان نگاه های گریان اهل کاروان چیزی بپرسد، سیندخت قدمی پیش نهاد و روی خاک های گرم زانو زد.
_پس چه چیزی بانوی شما را از پای درآورده؟
لحظه ای سکوت میان اهل کاروان برقرار شد. زنان عزادار، شیونی ممتد را در پیش گرفته و سر به سویی برگرداندند. کسی نتوانست پاسخ سیندخت را بر زبان بیاورد، جز همان مردی که دخترانش را به صبر می خواند.
_بانویمان به قم رفتند و در آنجا ماندگار شده اند.
عبدالله جانی تازه گرفت. به گونه ای که دیگر لحظه ای صبر را به صلاح کاروان ندید.
_برادران برخیزید! خواهران بر محمل ها بنشینید! تا قم چیزی نمانده. همین امشب به قم می رسیم. شاید قسمت این بوده که مسیر قم تا مرو را در خدمت بانو باشیم.
این را گفت و شتر را به حرکت واداشت.
ادامه دارد...
#السلام_علیک_یافاطمه_معصومه
#السلام_علیک_یاعلی_بن_موسی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#او_خواهد_آمد
#شهداء_ومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
【با ما همراه باشید】👇
💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سه عمل ویژه برای رسیدن به امام زمان ارواحنا فداه
#کلیپ_مهدوی
#ابراهیم_افشاری
#امام_زمان
#اللھمعجللولیڪالفࢪج🌿
هدایت شده از عاشقانِ امام رضا علیه السلام
دوستان عزيز سلام طبق قرارمون شب جمعه تا جمعه غروب ختم صلوات داریم 🌹
به نیت سلامتی و ظهور امام زمان عجل الله و پیروزی رزمندگان غزه نجات همه ي مظلومان عالم و شفای مریض ها هدایت و عاقبت بخیری همه جوان ها و همه ی اعضای کانال و حاجت روائی همه ي اعضای کانال و ثواب صلوات ها هدیه به شهداي کربلا و ۱۴ معصوم، علیهالسلام ...... 🌺
🌹🌹🌹🌹
تعداد صلوات هاتون رو به آیدی زیر ارسال کنید بسم الله ⤵️⤵️
@Yare_mahdii313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸یکی از بهترین خیراتی میتوانیم که برای امواتمان بدهیم....
🔸آیا گل گذاشتن سر قبرها کار درستی هست؟
🔸حجتالاسلام حسینی قمی
#السلام_علیک_یاامام_رئوف❤️
اولِ عشق خودت هستی و آخر،حرمت
نرود عمر هدر قَطعِ یقین در حرمت
فیضِ دستان شما دانه برایم پاشید
تا کبوتر شدم و داد مرا پَر حرمت
محشری هست حریمت که خدا میداند
آسمان را اُفُقِ چَشمِ تو میچرخاند
هرکسی را گرهٔ کور به کار افتاده
گذرش بر حَرَمِ تو دو سه بار افتاده
تو دعا کردی و افتاد دل ما یادت
یک سحر پَر زد و شد زائرِ گوهرشادت
#شهداءومهدویت
#نشردهید📡
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
شب و روز غصه دارم که تو نیستی کنارم
تو که نیستی کنارم، شب و روز غصه دارم...
تو که«والضحی»مایی به ظهور اگر درآیی
برسد به روشنایی شب تار انتظارم...
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
🌹"مهدی جان"🌹
❤ به همین سلام ها دل خوش کرده ام
همین مستحبى که جوابش واجب است
مرا آرام مى کند
آنقدر آرام که از همه چیز فارغ مى شوم و تنها به تو فکر مى کنم
به واقع که فکر کردن به تو، لذت بخش است!
آن قدر لذت بخش که شیرینىاش را با هیچ آمال و آرزویى عوض نمى کنم
اصلاً مگر آرزویى زیباتر از این هم وجود دارد؟!
🍃🌸 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌸🍃
🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج 🍃
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
⚫️#محرم_نامه_شهدایی
🖤شهید مدافعحرم #حسین_معز_غلامی
▪️شب پنجم محرم بود. حسین گفت:«میای بریم هیئت؟ دعوتم کردهاند باید برم بخونم.» گفتم:«بریم.» با خودم فکر کردم شاید یه هیئت بزرگ و معروفیه که یه شبِ محرّم رو وقت میذاره و میره اونجا.
▪️وقتی رسیدیم جلوی هیئت، بهمون گفتند هنوز شروع نشده. حسین گفت:«مشکلی نداره! ما منتظر میمونیم تا شروع بشه.» نیمساعتی تو ماشین نشستیم و حسین شعرهاشو ورق میزد و تمرین میکرد.
▪️وقتی داخل هیئت شدیم، جا خوردم! دیدم کلا سهچهار نفر نشستهاند و یک نفر مشغول قرآنخواندنه. بعد از قرائت قرآن، حسین رفت و شروع کرد به خواندنِ زیارت عاشورا و روضه. چشمهاش رو بسته بود و میخوند و به جمعیّت هم هیچکاری نداشت.
▪️توی راهِ برگشت، بهش گفتم:«حاج حسین! شما میدونستی اینجا اینقدر خلوته؟» گفت: «بله! من هرسال قول دادهام یه شب بیام اینجا روضه بخونم. گاهی توی این مجالس خلوت که معروف هم نیستند، عنایاتی به آدم میشه که هیچکجا همچین چیزی پیدا نمیشه.»
🎙راوے: دوست شهید
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
فتنه اکبر.mp3
8.96M
#پادکست_روز
√ فتنه ی اکبر آخرالزمان چیست؟
√ جنس حملهها در این فتنهها چیست؟
√ چگونه میتوان آنها را تشخیص داد؟
#رهبری | #استاد_شجاعی
#استاد_میرباقری
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از عاشقانِ امام رضا علیه السلام
AUD-20210305-WA0095.m4a
3.38M
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
به سفارش اقاصاحب الزمان ارواحنا له الفداء🌸
هرعملی رودرعصر جمعه ترک کردی این صلوات رو ترک مکن.
التماس دعای فرج.🌹
🦋🌹💖
@hedye110
هرچند ڪه رسم است ، بگویند
تبریڪ پسر را به پدرهـا...
میلادِ پدر بر تو مبارڪ
ای آمدنت، رأسِ خبرهـا...💕
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔅
#میلاد_امام_حسن_عسکری(ع)🌺
#برهمگان_مبارڪ_باد🌺
#شهداءومهدویت
#نشردهید📡
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
جانم فدای نام شما يا صاحبالزمان
قربان آن مقام شما يا صاحب الزمان
جان ميدهمبخاطر يک لحظه ديدنت
دل عاشقٍ سلامِ شما ياصاحبالزمان
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
شهدای دوران دفاع مقدس نشان دادند که اگر روز عاشورا در کربلا حضور داشتند، در رکاب حسین (علیهالسلام) به شهادت میرسیدند؛
مانند شهید «محمود اخلاقی» که بدون هیچ ترسی نماز ظهر عاشورای خود را زیر آتش خمپاره دشمن به جماعت تشکیل داد...
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
همیشه میگفت: صد رکعت نماز بخون، صد تا کار خوب انجام بده ولی کسی نتونه باهات حرف بزنه و اخلاق نداشته باشی به هیچ دردی نمیخوره، مومن باید شاد باشه.
"شهید محمدهادی امینی"🌿🌱
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
#تبریک_امام_زمانم
آیینه حسن ایزدی آمده است
گنجینه علم احمدی آمده است
یک غنچه ز گلزار امام هادی
با عطر گل محمدی آمده است
#ولادت_امام_حسن_عسکری مبارکباد
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#فصل_فیروزه
❣قسمت سی و شش
✨لحظه ای پس از سکوت مرد و عیالش، به ناگاه شیونی تازه از آنها برخاست.
🍁اهل کاروان یکی یکی به محمل ها برگشتند و به امید رسیدن به قم، لحظه ها را غنیمت یافتند.
سیندخت بی اختیار به یاد حمله راهزنان افتاد. یادش آمد از آن روز تلخ که زمین، کشتزار سروهای بلندی شده بود که یکی یکی بر خاک بیابان می افتادند، اما اگر آن روز تن تاجران مقصد شمشیرها بود، چندی پیش در این صحرا، آمیزش شمشیرهای برهنه با گوشت و پوست فرزندان موسی بن جعفر(علیه السلام) سیل خونی به راه انداخته بود؛ در آنی و کمتر از آنی!
در چشم برهم زدنی، مهاجمان حکومتی حرمت قافله مسافران مرو را در هم شکسته بودند. اسب های جنگی، خرامان خرامان از میدان پیروزی ناجوانمردانه دور شدند و سواران، پیروزمندانه از شهدای کاروان فاصله گرفتند.
خدیجه همچنان مویه می کرد:
_مگر چند روز از صفر گذشته بود؟ پس این چه ربیع الاولی بود که کاروان بانویم را به عزای محرم و صفر بازگردانده؟!
سیندخت زخمی تازه در جان خود یافت. از چند منزل پیش، نفس های سمندش به شماره افتاده بود. از صبح چشم نگشوده و خسبیده بر ارابه، چونان ماهی روی خاک جان دادن را تمرین می کرد.
سیندخت بی اختیار به سوی سمندش شتافت. می دوید و اوج حادثه را میان سکون ممتد اسبش شهود می کرد. سمند دیگر نفس نمی کشید.
مرگ اسب بیمار نفس را در سینه سیندخت به استخوانی گلوگیر تبدیل کرد. به سرفه افتاد؛ سرفه ای سرشار از اشک، مویه ای به رنگ پایان دنیا.
دنیا در نظرش تمام شده بود. سیندخت بدون سمند چه امیدی به زیستن داشته باشد؟ کدام اسب، جز سمندش، لایق است که او را به سرزمین کیارش برساند؟! آه کشید و با زانو بر زمین افتاد. صدای مویه زنان در هیاهوی بیابان گم شده بود. دست بر پهلو گرفت و به سختی از جای برخاست.
ادامه دارد...
#السلام_علیک_یافاطمه_معصومه
#السلام_علیک_یاعلی_بن_موسی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#او_خواهد_آمد
#شهداء_ومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
【با ما همراه باشید】👇
💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
در عملیات کربلای۴
از یک گـروه هفت نفری
که با قایق به آن طرف اروند رفته بودند،
تنها حاجستار توانست جانِ سالم بِدَر ببرد و به عقب برگردد ، و اکثر آنها از جمله صمد برادرِ حاج ستار شهید شدند ...
وقتی که از حاجی پرسیدیم:
« حاجی، تو که میتوانستی
جنازهی برادرت را با خود بیاوری ،
چرا این کار را نکردی ؟»
در جواب گفت:
« همه بچه هـا برادر من هستند،
کدامشان را می آوردم؟ »
یک جرعه آفتاب ص۵۵
#شهید_ستار_ابراهیمی🌷
فرمانده گردان ۱۵۵ لشکر ۳۲ انصارالحسین
#شهداءومهدویت
#نشردهید📡
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
الا که راز خدایی، خدا کند که بیایی
تو نور غیب نمایی، خدا کند که بیایی
شب فراق تو جانا خدا کند به سرآید
سرآید و تو برآیی، خدا کند که بیایی
دمی که بی تو سر آید خدا کند که نیاید
الا که هستی مایی، خدا کند که بیایی
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
بیست و دوم محرم مهدی به دنیا آمد.
تا خواستند به ابراهیم خبر بدهند سه روز طول کشید.
روز چهارم ساعت سه صبح ابراهیم از منطقه برگشت.
عوض این که برود سراغ بچه، یا احوالش را بپرسد، آمد پیش من گفت: تو حالت خوبه ژیلا؟ چیزی کم و کسر نداری برم برات بخرم؟
گفتم: احوال بچه را نمیپرسی؟
گفت: تا خیالم از تو راحت نشه نه.
مذهبی ها عاشق ترند 🙂
#شهید_محمد_ابراهیم_همت 🕊🌱
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat