هدایت شده از المرسلات
🔉🔉 #شرح_کتاب: ولاءها و ولایت ها
🔰حجت الاسلام سید مجتبی جواهری
♦️این کتاب در اصل مقاله ای از استاد شهید مطهری درباره ولایت بوده که پس از توضیح مختصری درباره واژه ولایت، به معانی و اصطلاحات قرآنی آن می پردازند.
♦️ولایت به ولاء منفی و ولاء مثبت تقسیم شده و ولاء مثبت یک معنای "عام "داشته که مربوط به ارتباط و تعلق مومنین در عرض یکدیگر است و یک معنای خاص که مربوط به خدا و رسول اکرم و اهل بیت علیهم السلام است. ولاء خاص نیز دارای شئونی است مثل محبت، امامت و زعامت. یکی از مهمترین شئون ولایت خاص "ولایت تصرف" یا "ولایت معنوی" است که عمده مباحث کتاب معطوف به آن است.
♦️در این سه جلسه، پس از مروری کلی بر معانی و اقسام ولایت، توجه اصلی، معطوف به شأن ولایت تصرف در معنای ولایت خاص است.
♦️مطابقت دیدگاه شهید با اندیشه های استادشان مرحوم علامه طباطبایی (قدس سره) از نکات مهم مباحثی است که در این سه جلسه در موسسه میقات قم بیان شده است.
♦️در پایان بعضی از لوازم نگاه مصنف به مسأله ولایت در سلوک معنوی و حیات باطنی بیان می گردد.
⬇️لینک دانلود صوت👇👇
http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/shagerdan/velaha-v-velayatha-s.mojtaba.javaheri/
#اندیشه_مطهر #غدیر
@fater290
هدایت شده از المرسلات
ostad farhaniچیستی «عقلاء».mp3
زمان:
حجم:
5.64M
🔊#اصول_فقه
📌چیستی عقلاء و جعل عقلائی
✅استاد علی فرحانی
🔹استاد در این صوت با اشاره به مساله وضع تعینی و اشکال برخی مبنی بر وضع نبودن آن؛ به مقایسه حدوسط این اشکال با مساله #اعطاء_حجیت از جانب عقلا و #حسن_و_قبح می پردازند.
🔹استاد در نهایت نتیجه می گیرند که باید #چیستی_عقلاء تحقیق شده و دقیقا معلوم شود که مراد از عقلاء چیست.
♨️ در این صوت نکات کاربردی و جالبی مطرح میشود حتما دنبال کنید.
#اصول_فقه #عقلاء #وضع #جعل #پای_درس_استاد
@maarejj
@almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
استاد آیت الله فرحانیtakhsis-dar-omoore-etebari+khetabate-ghanooni.mp3
زمان:
حجم:
2.42M
🌐آیا تخصیص در امور اعتباری امکان دارد؟
📌به همراه چند نکته در مورد خطابات قانونی
🔰استاد آیت الله فرحانی
💠استاد در این صوت در تبیین دیدگاه امام در پاسخ به محقق اصفهانی بیان می دارند که حضرت امام قائل است که تخصیص در امور اعتباری اشکال ندارد و در #عام_قانونی این مسئله ممکن است. "و بعبارة اخرى: إنّ الحكم العامّ القانوني متعلّق بالعقود العرفيّة، و كانت الإرادة الجديّة مخالفة للاستعماليّة، كما في سائر التخصيصات، لكنّ إخراج العقود باعتبار عدم اعتبار النقل فيها شرعاً، فالاستثناء تخصيص حكمي بلحاظ محيط العرف، و تخصّص بلحاظ محيط الشرع و اعتباره. (کتاب البیع، ج۱ص۲۰۵)"
🔸استاد به مناسبت این بحث نکات مهمی در مورد #خطابات_قانونی و فرق آن با #عام_قانونی و #خطابات_وحیانی بیان میکنند.
#اصول #درس_خارج #آیت_الله_فرحانی
@almorsalaat
هدایت شده از سید مجتبی امین جواهری
زمان:
حجم:
2.93M
🔉 پاسخ مشاور سید مجتبی امین جواهری به سوال زیر:
#مخاطب : سوالم این بود که: تاکید استاد برای این روش تشکیل یک چارچوب فکری از مطالبی است که می آموزیم
❓الان میخواستم بدونم یک طلبه که تازه با این روش اشنا شده و مقداری از درسهاش رو هم به روش قبلی خونده و گذشته چه جوری میتونه این چارچوبه فکری رو برای خودش بسازه
❓حقیقت واقعا تو حوزه در پمپاژ اطلاعات هستم ولی متاسفانه توان چاچوب بندی شون رو ندارم. ممنون میشم راهنماییم کنید
🔹لینک ارجاع در صوت
http://aminjavaheri.com/2020/09/17/howze-matlub/
هدایت شده از سید مجتبی امین جواهری
زمان:
حجم:
2.74M
🔈🔈 #بشنوید
♻️ #مخاطب: در مورد تحصیل علم فلسفه عده ای معتقدند دو حالت دارد یا فلسفه به قصد آشنایی با علوم دیگر مثل اصول فقه می خواند یا به صورت تخصصی سیر فلسفه را دنبال می کند. در حالت اول خواندن چند کتاب در مقدمات فلسفی کافی است ولی در حالت دوم باید ابتدا مکتب مشاء را بخواند، سپس اشراق و بعد از آن حکت متعالیه و ... .
🔸 من در کانال المرسلات دیدم که تأکید ایشان روی کتاب بدایه الحکمه خیلی زیاد است و بقیه کتب پیشین در مکاتب دیگر را پژوهشی می دانند.
🔸سوال من این است که نگاه ایشان به فلسفه کدام یک است؟ آیا تخصصی می دانند یا به صورت سطحی و عمومی؟ اگر ایشان اعتقاد به تخصص دارند چرا برخلاف علوم دیگر مثل اصول فقه که از الموجز و اصول مظفر و رسائل و کفایه و مناهج توصیه به خواندن می شود تنها به بدایه الحکمه اکتفا می کنند؟
🔸چرا برای خواندن فلسفه ایشان یادگیری مکاتب پیشین را مقدم نمی دارند. مثلا یادگیری حکمت مشاء، حکمت اشراق و بعد از آن حکمت متعالیه؟
🔰 پاسخ این سوال مهم را از مشاور محترم کانال حجت الإِسلام سید مجتبی امین جواهری(@smojtabaamin) بشنوید
📌 جهت ارتباط با مشاوران کانال کلیک کنید
👇👇👇
🆔 eitaa.com/almorsalaat/248
#هدایت_تحصیلی #مشاورۀ_مجازی #سیر_آموزشی_و_محتوایی #واحد_مشاوران_المرسلات #فلسفه #بدایه_الحکمه
@almorsalaat
هدایت شده از سید مجتبی امین جواهری
زمان:
حجم:
1.73M
🔈🔈 #بشنوید
♻️ #مخاطب: منظور از یادگیری با توجه به «مطلب ما» و «مطلب هل» و ... چیست؟ و این فرایند در کجا حاصل می شود؟
🔸اگر بخواهید توصیه ای عملیاتی و میدانی برای استفاده از این روش در یادگیری علوم اسلامی داشته باشید چیست؟ چون ما نمی دانیم از کجا شروع کنیم و از چه منابعی استفاده کنیم.
🔸 لطفا یک نمونه از مسائل علم را با همین روش توضیح بدهید.
🔰 پاسخ این سوال مهم را از مشاور محترم کانال حجت الإِسلام سید مجتبی امین جواهری(@smojtabaamin) بشنوید
📌 جهت ارتباط با مشاوران کانال کلیک کنید
👇👇👇
🆔 eitaa.com/almorsalaat/248
#هدایت_تحصیلی #مشاورۀ_مجازی #سیر_آموزشی_و_محتوایی #واحد_مشاوران_المرسلات #فلسفه #اصول #مطلب_ما
@almorsalaat
#یادداشت و #مشاورۀ_مجازی
💢عدم تقدّم حکمت سینوی بر حکمت متعالیه در سیر فراگیری علم فلسفه
🔰مشاور: عباس افروزی
🆔: @A_Afrouzi133
♻️ پست حاضر، مشاورۀ یکی از کاربران محترم با مشاور کانال حجت الإِسلام عباس افروزی است درمورد روش سلوک تحصیلی در فراگیری علم فلسفه
🌀 #مخاطب: با عرض سلام و احترام. بنده قصد جدّی در فراگیری علم فلسفه دارم اما نمی دانم آیا حتما قبل از حکمت متعالیه باید حکمت سینوی خوانده شود یا منطقا چنین تقدّمی در کار نیست؟
🔶 #مشاور: با عرض سلام و قدر دانی از دغدغۀ یادگیری صحیح حکمت الهی، برای جواب دادن به این سؤال، دو نکتۀ مهم را باید مد نظر قرار دهید:
🔹 #نکتۀ_اول: متعلّم فلسفه باید در ابتدا مشخص کند که غرضش از خواندن فلسفه چیست؟ آیا می خواهد در علم فلسفه مجتهد شده و یکی از صاحب نظران در عرصۀ فلسفه گردد؟ یا نه؛ می خواهد با علم فلسفه، یک نظام فکریِ صحیح بر ذهن خود حاکم کند تا با آن بتواند خودش را، جهانش را، خدایش را، بشناسد و به ندای «أَفلا تعقلون» های قرآن لبیک گوید؟ همان نظام تفکّری که بتواند با آن توحید، مبدء و معاد و معارف دین خود را به صحیح ترین شکل یاد بگیرد، با یقین و جزم راسخ به اصالت معارف دین خود پی برده و در نهایت با آن نظام فکری، به بنیانی مرصوص تبدیل گردد. «كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ».
🔅 اگر متعلّم فلسفه، غرض اول را مد نظر دارد، اقتضایش این است که تمامی کتب و نوشته جاتی که در موضوع فلسفه به رشته تحریر در آمده است را خط به خط خوانده و با نقد و بررسی فیلسوفانه، عمر خود را در نقض و إبرام جمیع آن کتب سپری کند.
🔻 بدیهی است که لازمۀ این سیر و این هدف، سپری شدن مدت زیادی از عمر او در سر و کله زدن با کتب و مقالات فلسفی است. و در نهایت هم به خاطر تشتّت و اختلاف نظرهای شدید فیلسوفان، معلوم نیست به آرامش رسیده و قلۀ حقیقی پیشرفت علم را فتح کند.
🔅 اما اگر متعلّم غرض دوم را در نظر دارد، لازم نیست که تمام کتب و مقالات فلسفی را زیر و رو کرده و در مسیر علمی، ذهن خود را به هزاران نظر غلط و متناقض آلوده سازد. بلکه می تواند با روشی صحیح در علم آموزی، آخرین نظرات مطرح شده در علم -که دقیقترین و صحیح ترین نظرات هستند- را بیاموزد و در مدّت مان کوتاه تر، نظام فکری منظم و منسجمی را از گزاره های صحیح فلسفی در ذهن خود به وجود بیاورد.
🔹 #نکتۀ_دوم: علم آموزی به دو سبک امکان پذیر است:
🔅 سبک اول: آموزش علم بر اساس طول عمر و تاریخ آن علم است. به این گونه که متعلّم قدم به قدم مطابق با فراز و نشیب هایی که در طول تاریخ آن علم - از روز تولّد علم تا آخرین نظریات مطرح شده- به وجود آمده علم آموزی کند.
🔅 سبک دوم: علم آموزی بر اساس دقیق ترین و صحیح ترین نظرات مطرح شده در علم بدون آلوده ساختن ذهن به نظرات غلط و متناقض مطرح شده در طول تاریخ آن علم.
🔻در سبک دوم علم آموزی -که آن را سبک آموزشی مهندسی شده می نامند- تمام تاریخ علم را از روز تولد تا آخرین نظرات مطرح شده در آن، به دو قسمت اساسی تقسیم کرده و دو نوع متن برای علم آموزی آماده می کنند: #متن_آموزشی، و #متن_پژوهشی.
🔸 #متن_آموزشی؛ کتابی است که مؤلّف در آن سالیان آخر علم – که شامل دقیقترین و صحیح ترین نظرات در آن علم است- را در برای آموزش آماده کرده است. که در نظام های آموزشی صحیح ابتدئا -قبل از متون پژوهشی- آن متن آموزشی را به دانش آموز تعلیم می دهند تا ذهنش با دقیق ترین نظرات آن علم سامان یابد.
🔸 #متن_پژوهشی؛ بعد از آنکه به وسیلۀ متن آموزشی دقیقترین نظرات علم را به متعلّم یاد دادند، نظرات و کتبی که در تاریخ علم مطرح شده است را به عنوان متن پژوهشی به او ارائه می کنند.
👌بدیهی است وقتی متعلم نظام صحیح تفکّری علم را به دست آورد، دیگر در دریای متون پژوهشی علم غرق نمی شود. بلکه با نظام فکری صحیح خود بر آن نظرات تاریخی سیطره پیدا کرده و آن ها را جرح و تعدیل می کند.
♨️بررسی فواید و مضرّات دو سبک علم آموزی فوق:
🔻در سبک اول علم آموزی بر فرضی که متعلّم سیر علم را تا قلۀ نهایی بالا رود، به قوی ترین شکل ممکن بر آن علم تسلّط پیدا می کند. اما در این سبک، ذهن با یاد گرفتن نظرات غلط و متناقضِ مطرح شده در تاریخ علم، دائما رنگ عوض کرده و دچار فرسودگی و خستگی مفرطی می شود. به علاوه که این سبک نیز بخش زیادی از عمر او را به خود اختصاص می دهد.
🔻اما در سبک دوم از آنجا که نظام و چارچوبۀ ذهن با دقیق ترین و صحیح ترین نظرات سامان یافته، دچار فرسایش و افسردگی نمی شود و در مدت زمان بسیار کمتری می تواند نظام فکری صحیح آن علم را به دست آورد.
👌 در پایان، با توجه به اینکه #استاد_علی_فرحانی در تدریس های خود، سبک آموزشی مهندسی شده را مد نظر قرار داده و به بهترین شکل اجرا می کند، پیشنهاد می شود که برای شروع فلسفه، صوت درسی ایشان را استماع کنید. بخصوص که چنین سبک تدریسی موجب می شود شما بتوانید مفاهیم فلسفی را به خوبی تصوّر کرده و به جان و دل بسپارید.
📌 لینک دانلود صوت بدایه الحکمه استاد علی فرحانی👇
🆔:http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/falsafe/bedaye-sadooghi-89-92-kamel-edit
#مشاوره_تحصیلی #روش_تحصیل_فلسفه #طلبۀ_موفّق #واحد_مشاوران_المرسلات
🌐@almorsalaat
بیانات در دیدار وزیر و مدیران وزارت اطلاعات
بخش اول
🔅اثر ایمان در موفقیت تشکیلاتی
من در یک کلمه، عامل موفقیت وزارت اطلاعات را، (ایمان) نیروی انسانی این وزارتخانه میدانم که این ایمان منحصربهفرد هم است. درست است که در همه جای دنیا انسانهای وطنپرستی هستند که به کشور و به سرنوشت ملتشان علاقهمندند و با همان علاقه کار اطلاعاتی یا سیاسی میکنند
- این علاقه مشترک است - اما علاقهی شما فراتر از این است؛ ایمان دینی و ایمان به غیب و کار برای خداست؛ کاری که یک سر سوزن از آن به هدر نمیرود؛ شما این را دارید.
🔅 فعالیت های تشکیلاتی و نامه اعمال انسان
(فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره)؛ بهقدر سنگینی یک ذره - ذره که میدانید چیست؟ همین چیزهایی که در فضا و در نور آفتاب معلقند و دیده میشوند، ذره هستند - اگر شما کار کنید، ضایع نمیشود. فرض بفرمایید که شما ساعت کارتان تمام شده و پنج دقیقه اضافه میمانید که نه مدیر میفهمد، نه بالادست میفهمد، نه در سوابق اثر میگذارد و نه اضافه کار میدهند؛ اما خدا و کرامالکاتبین این پنج دقیقه را میبینند و آن را در پروندهی شما ثبت میکنند؛ که این آقا بعد از ساعت خدمت، چون دید این پرونده نصفهکاره است، پنج دقیقه بیشتر کار کرد. چنین چیزی را ما در هیچ جا، غیر از عرصهی دین و ایمان دینی، نداریم.
🔅آزمون الهی و جهاد با نفس در فعالیت های تشکیلاتی
یکجا پول خوبی سر راه شما قرار میگیرد؛ یک رشوه، هدیه، چشمروشنی - اینها اسمهای مختلفی دارد - و شما میتوانید بدون اینکه هیچ برگه و اثر انگشتی جا بگذارید، امضایی بدهید و گرفتاری برای خودتان درست کنید، این پول را بگیرید و بگذارید توی جیبتان؛ اما محض رضای خدا نمیگیرید؛ هیچکس هم نمیفهمد، پول هم از کیسهی شما میرود؛ اما ثبت میشود و آن وقتی به کار شما میآید که (یوم یفرّ المرء من اخیه و امّه و ابیه و صاحبته و بنیه لکلّ امرء منهم یومئذ شأن یغنیه) است؛
روزی که انسان از برادر خودش بهخاطر کثرت التهاب، شدت، اضطراب و آشفتگی حاکم بر روز قیامت و حساب و جزای الهی و مو از ماست کشیدن الهی میگریزد؛ آن روز چنان سنگین و سخت است که (یوم یجعل الولدان شیبا)؛ جوان را پیر میکند؛ انسان در آن روز از پدر و مادر خودش و از بچهی دُردانهی خودش و از همسر خودش میگریزد. چرا؟ چون (لکلّ منهم یومئذ شأن یغنیه)؛ هر کسی به قدر خودش گرفتارییی دارد که همان گرفتاری خودش برایش بس است و مجال این نیست که به فکر کس دیگری باشد؛ اما در آن روز و در آن جا، (وجوه یومئذ ناضرة)؛ چهرههایی شادند؛ چهرههایی درهمند و گرفته.
آن چهرهی شاد، همان چهرههای شماست. چرا؟ برای خاطر اینکه آن چک، آن پول نقد، آن دلار و آن ارز خارجی که بیسروصدا دادند به شما و شما میتوانستید بگیرید و نگرفتید، آن یک ساعتی که در اداره بیشتر کار کردید، آن کارهای خلاف شهوانی که میتوانستید مرتکب بشوید و نشدید، آن گزارش خلاف واقعی که میتوانستید بدهید و ندادید - که تأثیراتی در وضع شما یا دوستتان و دشمنتان میگذاشت - آنجا این اعمال صالح میآید به کمک شما و شما را از آن گرفتاری نجات میدهد؛ آنجاست که آن اعمال به درد شما میخورد؛ آن، خیلی مهمتر از پول اینجاست.
🔅ایجاد حال بندگی و مناجات در متن انجام مأموریت ها
عامل پیشرفت وزارت اطلاعات و سرویس اطلاعاتی دینی جمهوری اسلامی، ایمان قلبی است؛ چون با ایمان و با عشق و با محاسبهی الهی کار کردند. شما در زیارت امام حسین (علیهالسّلام) و دیگر ائمه، یک جاهایی میخوانید: (صبرا و احتسابا)؛ تو صبر کردی در مقابل این حادثه و مصیبت؛ این تکلیف سنگین و این محرومیت، و آن را پای خدا حساب کردی. بیخودی که نمیشود پای خدا حساب کرد؛ تا برای خدا نباشد که نمیشود پای خدا حساب کرد؛ مگر میشود سر خدا را کلاه گذاشت؟! انسان کاری را از روی شهوت و غضب خودش انجام دهد، بعد بگوید این هم برای خدا! نه؛ آن کاری که شاید برای شما خوشایند هم نیست؛ سود مادی هم ندارد؛ اما شما آن را برای خدا انجام میدهید، این میشود آن کارِ برای خدا؛ عمل صالح این است.
💠شما میتوانید در همین شغلی که در وزارت اطلاعات دارید، سلمان عصر شوید؛ 💠 چون فرصتهایی در اختیارتان قرار میگیرد؛ از این فرصتها باید استفاده کرد؛ مغتنم بشمرید این فرصتها را.
🔅مدل معنویت در دوران دفاع مقدس
من در دوران جنگ گاهی وصیتنامههای این جوانها را که عاشقانه جهاد میکردند و به شهادت میرسیدند، نگاه میکردم؛ خیلی برای من مفید بود. این وصیتنامهها به دلهای تاریک و سیاه ما و به داخل جان انسان نورافکن میانداخت...
@sm_javaheri
ادامه پست قبل ... بخش دوم....
وقتی این وصیتنامهها را نگاه میکردم، میدیدم این جوان هجده ساله یا بیست ساله، در روزها یا هفتههای آخر زندگیاش که خبر هم نداشته که شهید خواهد شد، فقط چون احتمال میداده که شهید بشود، نشسته و وصیتنامهاش را نوشته
🔅مقامات شهدا و رزمندگان
که گاهی این وصیتنامهها آنچنان رقیق، عرفانی، زلال و نورانی بود، که انسان میدید یک عارف کامل اینجا نشسته است.
پیرمردهای ما؛ اساتید سلوک و عرفان، سی، چهل یا پنجاه سال زحمت کشیدند، ریاضت کشیدند، عبادت کردند، تا در آخر عمرشان آن حالت فنا در آنها بهوجود آمد و #وجهالله را رؤیت کردند؛ توانستند #لقاءالله را کسب کنند.
🔅مقایسه با مدل معنویت عزلت نشین
یکی از عرفای معروف سلاک که از علمای بزرگی بود که من زیارتش کرده بودم، در این چند سال آخر زندگیاش تنها در نجف زندگی میکرد؛ آقازادهاش که در تهران بود، به من گفت که ایشان از نجف به من نوشته که آن چیزی که سالهای متمادی در انتظارش بودم، همین روزها خدا نصیبم کرد و آن را به دست آوردم. او بعد از چهل، پنجاه سال ریاضت، گناه نکردن، عبادت کردن، مستحبات را انجام دادن، روزه گرفتن، سختیها را تحمل کردن، گرسنگی و فقر نجف را به جان خریدن، از عناوین و القاب و ریاستها کناره گرفتن و به اینها چشم ندوختن، زندگی را زاهدانه گذراندن و با توجه دایم به خدا، این حالت برایش پیدا شده؛
💠اما من میدیدم که یک جوان هجده، نوزده یا بیست ساله که نه ریاضت آنچنانی کشیده و نه پنجاه سال عمرش را صرف این کار کرده و نه استاد دیده، و فقط یک کار کرده؛ از جانش گذشته، خدای متعال این موهبت معنوی را در ظرف و در کیسهی او گذاشته و این جوان نورانی طوری حرف میزند که آخوند #ملا_حسینقلی_همدانی حرف میزده؛ مرحوم #حاج_میرزاعلی_آقای_قاضی حرف میزده؛ مرحوم #آقا_میرزا_جواد_ملکی حرف میزده. حرف این جوان، بوی حرفهای آنها را میدهد؛ در حالیکه شاید این جوان اسم آنها را هم نشنیده است. این کم فرصتی است؟
🔅تطبیق مدل امام خمینی و شهدا با شرایط امروز
آن فرصت، الان در اختیار شماها هم است. البته کار شما از کار آن جوان سختتر است. عمر مجاهدت آن جوان کوتاه بود؛ اگرچه کیفیتش خیلی بالا بود؛ اما عمر مجاهدت شما طولانی است. جاده وقتی طولانی شد، احتمال لغزش، تصادف و خطا در آن زیاد میشود؛ باید مواظب باشید. اگر مواظب بودید، اگر خودتان را پاییدید و مراقب خودتان بودید؛ یعنی تقوا داشتید - تقوا یعنی همین که انسان دایماً خودش را بپاید - از آن فرصتهای بینظیر و کمنظیر در اختیار خواهید داشت؛ اوج میگیرید؛ اگر این ایمان در یک مجموعه پیدا شد، آن مجموعه کاراییاش زیاد میشود؛ دیگر تجهیزات و فناوری پیشرفته و سیستمهای پیچیده و شوارع اطلاعاتی خیلی وسیعی که در دنیا رقبا دارند، نمیتوانند به جنگ این مجموعه بیایند.
🔅تقویت ایمان در تشکیلات
عزیزان من! ایمان را تقویت کنید؛ هم در خودتان، هم در مجموعهی زیردستتان. یک مدیر در هر سطحی که هست، تأثیر مستقیم روی زیرمجموعهاش دارد؛ آنها به شما و به رفتارتان، به حرکاتتان، به برخوردتان، به خدمتتان و خدای نکرده به گناهتان نگاه میکنند؛ اینطور هم نیست که گناه ماها را کسی نفهمد:
لطف حق با تو مداراها کند
چون که از حد بگذری رسوا کند
🔅زبان مناجات در ارتباط با خدا
ادامه که دادیم، رسوا میکند. (الّا اللمم). (لَمَمْ) یعنی اینکه یک وقت از انسان خطایی از روی جهالت سر میزند، فوراً هم متوجه میشود و میگوید خدایا غلط کردم؛ توبه میکند؛ این، (لمم) است. البته ممکن است این کار از انسانی مکرر هم سر بزند؛ اما اصرار بر خطا، اصرار بر گناه نیست؛ خطایی است که یک بار انسان مرتکب میشود؛ همهی ماها هم داریم؛ غیرِمعصوم همهمان گرفتار همین (لمم) هستیم. اگر مراقب باشیم، گرفتار (لمم) هستیم؛ اگر مراقب نباشیم که هیچ؛ مثل کسی که در سرازیری قرار بگیرد که دیگر نمیتواند خودش را کنترل کند؛ میرود تا پایین دره.
🔅محافظت از خانواده و جامعه رسالت عمومی
ایمان را در بین خودتان، در بین مجموعهتان و در بین زن و بچهیتان، خانوادههایتان، تقویت کنید. من میخواهم به همهی شما برادران و جوانان و مردان و زنان عزیزی که در اینجا هستید، هشدار بدهم که مراقب خانوادههایتان باشید. گاهی اوقات خانوادهها وسیلهی فساد میشوند؛ وقتی ما مراقبشان نباشیم، آنها میشوند مفسَد ما. چرا؟ چون آنها یک اهرم فشارقوی علیه ما دارند؛ آن چه است؟ آن، محبت ما به آنهاست. این محبت، روی ما اثر میگذارد و ذهن، فکر، عقاید و تشخیصمان عوض میشود و خیلی چیزهایی که میگفتیم خوب نیست، بعد یواش یواش میبینیم که نه، خیلی هم بد نیست! اینها آفت است؛ اینها را خیلی مراقب باشید. در مجموعهی وزارت و در بخشهای آموزشی، عملی و آموزشهای حین خدمت، حتماً به این نکات، عناصر خودتان را متوجه کنید.
@sm_javaheri
ادامه پست قبل ... بخش سوم....
🔅قوا انفسکم و اهلیکم ...
به خانوادههای خودتان هم برسید؛ به زن، به فرزند برسید. گاهی آنها بهتر از ما هستند، گاهی هم احتیاج دارند به اینکه ما حفظشان کنیم. اگر بهتر از ما بودند، کاری نکنیم که خراب شوند؛ اگر دیدیم خدای نکرده طوری هستند که احتیاج به کمک ما دارند، کمکشان کنیم؛ مراقب باشید. (قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها النّاس والحجارة)؛ از آتشی که آتشگیرهی آن انسانها و سنگها هستند، خودتان و زن و بچهیتان را حفظ کنید؛ معلوم میشود که وظیفهی حفظ زن و بچه هم به عهدهی ماهاست. البته این کارها با کمک خودِ خدای متعال
میسر میشود؛ این را هم بدانیم. خداوند خودش باید کمک کند؛ باید از خدا همین را بخواهید.
🔅استفاده از ظرفیتهای معنوی اسلام
از این فرصتها استفاده کنید. الان ماه شعبان متأسفانه دارد تمام میشود. ماه شعبان، ماه دعا و ماه عبادت است. در همین صلواتی که در مفاتیح مقرر است: (الّذی کان رسول الله (صلّیاللهعلیهواله) یدأب فی صیامه و قیامه فی لیالیه و ایّامه بخوعا لک فی اکرامه واعظامه الی محلّ حمامه)؛ پیغمبر تا دم مرگ، تا آخر عمر، ماه شعبان را بزرگ میداشت و در مقابل ماه شعبان خضوع میکرد و عادت داده بود خودش را به صیام و قیام در ماه شعبان. در دنبالهی این صلوات هست که: (اللّهم فاعنّا علی الاستنان بسنّته فیه)؛ از خدا میخواهد که ما را هم موفق بدار که همان سنت پیغمبر را در ماه شعبان رعایت کنیم. این ماه شعبان - حتماً میدانید دیگر - دالان و دهلیز ماه رمضان است. ماه رمضان تالار ضیافت الهی است؛ یک تالار عظیم که اگر کسی وارد آن تالار شد و به خود فرصت داد و همت کرد که از آنچه در آنجا خدای متعال آماده کرده، به خودش بهرهیی برساند، بهرهی فراوانی خواهد برد که آن بهره در ماه شوال و ماههای دیگرِ سال نیست؛ فقط مخصوص ماه رمضان است.
انواع و اقسام ضیافتهای الهی: رحمت الهی، عزت الهی، توفیق الهی، قرب الهی، استغنای ناشی از تفضل الهی، رزق مادی، رزق معنوی، همه در ماه رمضان است؛ اینها را سر سفرهی ماه رمضان گذاشتهاند. بعضیها میآیند و به این سفره نگاه نمیکنند و از وسط این سفره و اشیاء آن عبور میکنند و میروند و هیچی هم گیرشان نمیآید؛ بعضیها یک چیز مختصری برمیدارند؛ یک روزهیی میگیریم ما؛ یک مختصرکی، یک چیزی؛ اما بعضیها نه، حسابی مینشینند سر این سفره و از رحمت الهی کیسهی خودشان را پُر میکنند؛ عزت میخواهند، دنیا میخواهند، آخرت میخواهند؛ رفع گرفتاری میخواهند، گشایش در زندگی میخواهند، استغنای طبع میخواهند، صفات و خُلق حسنه میخواهند؛ هرچه میخواهند، برای خودشان و برای دیگران برمیدارند.
برای اینکه انسان بتواند وقتی وارد این تالار شد، چشمش باز باشد، غافل نشود، دچار گیجی و گولی نشود که سرش را بیندازد پایین و از این در وارد شود و از آن در بیرون برود؛ نگاهی به دوروبر کند و استفادهیی ببرد و برای اینکه این آمادگی در من و شما پیدا شود، این ماه رجب و شعبان را قرار دادهاند؛ رجب یکجور، شعبان یکجور دیگر. رجب، بیشتر ماه نماز است؛ شعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است؛ این مناجات شعبانیه را ببینید.
🔅ارتباط با میراث معنوی و ادعیه های مأثور
من یک وقتی از امام (رضواناللهعلیه) پرسیدم در این دعاهای مأثوری که وجود دارد، شما کدام دعا را بیشتر از همه خوشتان میآید و دوست دارید. فرمودند: دعای کمیل و مناجات شعبانیه. اتفاقاً هر دو دعا هم مال ماه شعبان است؛ دعای کمیل که میدانید اصلاً ورود اصلیاش مال شب نیمهی شعبان است، مناجات شعبانیه هم که از ائمه نقل شده، متعلق به ماه شعبان است.
لحن این دو دعا به هم نزدیک است؛ هر دو عاشقانه است. در مناجات شعبانیه: (و ان ادخلتنی النّار اعملت اهلها انّی احبّک)؛ جهنم هم که من را ببری، فریاد میکشم تو را دوست دارم. و در دعای کمیل: (لان ترکتنی ناطقا لاضجّن الیک بین اهلها ضجیج الاملین و لاصرخنّ الیک صراخ المستصرخین و لابکینّ بکاء الفاقدین)؛ اگر به من در جهنم اجازه بدهی و نطق را از من نگیری، فریاد میکشم؛ فریادِ امیدواران، فریادِ دلدادگان و فریادِ دلباختگان را.
🔅ایجاد رقت قلب بوسیله ارتباط با خدا
باید با اینها مأنوس بشویم و قدری دلمان را نرم کنیم. این دل چیز عجیبی است؛ گاهی اوقات به وسیلهیی که انسان را به اوج آسمانها و اوج معنویت میبرد، تبدیل میشود؛ گاهی هم بعکس، به سنگ سنگینی تبدیل میشود که بسته شده به پای انسان و انسان را تا اعماق آب، تا اعماق دره فرو میبرد؛ غرق میکند؛ پدر انسان را درمیآورد. اگر دل را به پول و به شهوت جنسی و به مقام و به این چیزها دادید، این همان سنگ سنگین است؛ دل دیگر نیست. در آن صورت:
ده بود آن، نه دل که اندر وی
گاو و خر بینی و ضیاع و عقار
@sm_javaheri