eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
847 دنبال‌کننده
109 عکس
10 ویدیو
4 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
از صخره‌ها موج روان را پس بگیرید باران زده! رنگین‌کمان را پس بگیرید از ماه، راز جزر و مدها را بپرسید این کشتی بی‌بادبان را پس بگیرید در آسمان، جولان کرکس را ندیدید؟ بالی برآرید آسمان را پس بگیرید این باغ زیتون شد شرابستان شیطان از این گُرازان، باغ‌تان را پس بگیرید با نردبان و با چراغ آمد به غارت از دزد دانا* نردبان را پس بگیرید! از گور خواب خویش برخیزید ای قوم! از مرگ بگریزید! جان را پس بگیرید هان! بر جبین‌ها چیست غیر از نقش حسرت؟ آن آرزوهای جوان را پس بگیرید شن‌های ساعت مرگتان را می‌شمارند این شیشه تُرد زمان را پس بگیرید تاریخ را با تیغ بنویسید ای قوم از خصمتان تیغ و بنان را پس بگیرید اهریمنان این قصه را وارونه کردند نبض بلوغ داستان را پس بگیرید بر گونه‌ها هی نقطه‌چین رد گلوله است با هر گلوله این نشان را پس بگیرید در حلقه اسلام جای قدس خالی است آه این نگین بی‌نشان را پس بگیرید با رمز «سُبحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِه» این شاهراه کهکشان را پس بگیرید آه این بهشت گمشده این ارض موعود این خانه، این کهف‌الامان را پس بگیرید این قدس آغوش خدای مهربان است از چنگ شیطان این جهان را پس بگیرید... *پ.ن: چو دزدی با چراغ آید... # روز_قدس @smahdihoseinir https://eitaa.com/gardoune
[ بایسته‌های شعر مهدوی ] • استاد حسینی رکن‌آبادی 🔻موضوعات: • جایگاه شعر مهدوی و تبیین اجتماعی • مسیر چهارگانه شاعر ولایی • از قدم (حرکت) و قلم (معیّت) • تحلیل سروده‌های مهدوی امروز مشاهده از طریق آپارت کنگرۀ آفتاب: https://aparat.com/v/fhLGg ‌‌┅═✧کنگره شعر آفتاب | عضویت ✧═┅ ♡ ‌ ‌ ❍ㅤ   ⎙ㅤ  ⌲ ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
نقد تخصصی شعر ولایی با حضور: سیدمهدی‌حسینی‌رکن ‌آبادی جلسه۲۳۷ اولین جلسه سال ۱۴۰۳ زمان: دوشنبه ۲۷ فروردین۱۴۰۳ مکان: تهران، خیابان وحدت اسلامی، کوچه خندان، حسینیه سادات ویژه برادران 🔸حلقه شعر ولایی فرات @foratpoem @smahdihoseinir
بسم الله ماجرای این مرحله از نبرد مستضعفین با مستکبرین در بخش سخت و فیزیکی آن ظاهرا تمام شد اما در بخش دیگری تازه آغاز شده و آن جبهه، جبهه‌ی روایت‌ها است. حالا وقت روایت حماسه است‌. حماسه حماسه حماسه چیزی که حتی در اوج اوقات سوگ هم ما را زنده و سرپا نگهداشته است. من گمان می‌کنم برای این نبرد به ۲ چیز در ۳ بستر نیاز داریم. اما آن ۲ چیز: ۱. تولید و بازتولید ادبیات لازم برای روایت حماسه اخیر ۲. بهره مندی از ظرفیت فرم در اقسام مختلف و متنوع آن (از متون تحلیلی گرفته تا فرم‌های هنری مثل شعر و گرافیک و...) و اما آن ۳ بستر: ۱. مخاطب داخلی. شاید برای این مخاطب عمومی ترین ادبیات لازم، ادبیات دفاع از هویت ملی و مرزهای هویتی باشد. هرچند به هیچ‌وجه نباید ادبیات اسلامی و جهان‌وطنی را نادیده گرفت. برای مخاطب داخلی از فرم‌های مختلف می‌توان بهره برد اما طبعا بیش از همه چیز به هنر نیاز داریم و احتمالا گره‌خوردگی شعر با حماسه بسیار موثر باشد. ۲. جهان اسلام. فرصت بزرگ جمهوری اسلامی امروز این است که در ازای معرکه‌ی مبارزه با دولت‌های منفعل مسلمان، قهرمان بزرگ ملت‌های مسلمان و بلکه امت اسلام باشد. امروز مساله‌ی فلسطین بیش از همیشه مساله‌ی جهان اسلام است و پرچم‌داری دفاع از این مردم مظلوم مسلمان جایگاهی است که نفوذ جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی را در دل‌های مسلمانان جهان تقویت و تثبیت خواهد کرد. فرصتی که شاید در تمام این سال‌ها هیچ‌گاه اینقدر مهیا نبوده. برای مخاطب متنوع جهان اسلام نیز باید متنوع تولید ادبیات کرد.(از دشمنی با یهود گرفته تا دفاع از مسلمانان و حتی منطق وحدت اسلامی که امروز شیعه پرچمدار عملی و واقعی آن است) در این بخش احتمالا بهره‌مندی از آثار گرافیکی، متن‌های کوتاه توییتری و مانند آن مفیدتر است و در این قسمت نقش هم استانی های عرب خوزستانی من می‌تواند خیلی پررنگ باشد. ۳. آزادی خواهان جهان. امروز تقابل اسرائیل و فلسطین بیش از همیشه مرزبندی دو جبهه مستکبرین و مستضعفین را در عالم معیّن و پر رنگ کرده. در سکوت و انفعال قریب به اتفاق دولت‌ها و حکومت‌های دنیا، جمهوری اسلامی می‌تواند بیش از قبل رهبری دل‌های مستضعفین در همه جای عالم را عهده‌دار شود. تاکید بر ابعاد انسانی و ظلم ستیزانه‌ی ماجرا در این بخش بسیار راهگشاست و طبعا باز هم آثار گرافیکی و متن‌های کوتاه در زبان‌های مختلف بسیار لازم هستند. سیدمحمدمهدی شفیعی https://eitaa.com/joinchat/344064018Ce1550fc303
با لشکری از شکوه پرواز کنید این خاک عزیز را سرافراز کنید با ذکر شریف یا علی برخیزید جنگی به شکوه خیبر آغاز کنید ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
زمان رسید به هنگامه‌ی خطر کردن چنان شهاب شدن از زمین گذر کردن برای مردم آواره‌ی فلسطینی شبی بدون هیاهوی جنگ، سر کردن به اقتدار تمام از زمین بلند شدن و آسمان تل آویو را نظر کردن به نام رمز تو، ای رمز مهربانی و عدل به گوش تک‌تکشان مرگ را خبر کردن شنید کلّ جهان رعد و برق و صاعقه را تمام قصه همین است.. برحذر کردن!
این تازه شروع قصۀ ما و شماست نابودی هر چه ظلم، برنامۀ ماست پایان خوش قصه، ظهور است، ظهور «سالی که نکوست از بهارش پیداست» ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(١۵) درنگی بر یک شعر به زعم خویش تا پایان دنیا زنده می‌ماند ولی این شب فقط تا صبح فردا زنده می‌ماند برای قدس خوابی دیده‌اند ابلیس‌ها اما به رغم این همه کابوس، رؤیا زنده می‌ماند میان باد و باران، سیل و طوفان، ترکش و موشک دلم قرص است این سرو شکیبا زنده می‌ماند تمام کودکان را هم اگر کشتند باکی نیست برای کشتن فرعون، موسی زنده می‌ماند اگر مکر خدا مکر است، خواهی دید ای شیطان یهودا می‌شود مصلوب و عیسی زنده می‌ماند فرو می‌پاشد آری هیبت پوشالی صهیون کماکان غیرت طوفان‌الاقصی زنده می‌ماند شهادت را نمی‌فهمند، کورند و نمی‌بینند فلسطین دم به دم می‌میرد اما زنده می‌ماند به قعر گور خواهد برد ابلیس آرزویش را بر اوج قله‌ها "اِنّا فَتَحنا" زنده می‌ماند سرفصل‌های مبحث: الف) محور جانشینی: ١. نمادها و نشانه‌ها ٢. تجربیات حسی ٣. تلمیحات و اسطوره‌ها ۴. مجازها ۵. اقتبا‌سها ب) محور هم‌نشینی ١. مضامین و فرامتن‌ها ٢. وصف و تصویر ٣. جملات مجازی ج) چالش‌ها: *کنایات *عناصر موسیقی‌آفرین *تمرکز بر لفظ * قاعده‌افزایی‌ها در زبان *شیوه بلاغی @smahdihoseinir
سلام بر سعدی دگران روند و آیند و... تو همچنان که هستی امروز یکم اردی‌بهشت، روزبزرگداشت حضرت سعدی بود و ما مثل همیشه از سعدی دم می‌زنیم و به او افتخار می‌کنیم؛ اما همچنان شعر او را نشناخته‌ایم. براستی، کدام‌یک از شاعران ما رازهای زبان سعدی را می‌شناسند و در شعرشان افشایش کرده‌اند؟ حذف‌های حیرت‌انگیز در زبان، سادگی و در عین حال ممتنع و دور از دسترس بودن، فرم‌های زبانی ایجاد کردن برای به بلوغ رساندن دستور زبان فارسی، استفاده از امکانات زبان، رو کردن ذخیره‌های پنهان زبان، و... این‌ها بدیهیاتی از شعر راز آلود سعدی است که همچنان از آن بی‌خبریم. یک سالی هست که به شکل هفتگی و مستمر با یکی دوتا از شاعران، برنامه سعدی‌خوانی دارم. ابیاتی که در ذیل می‌خوانید، سال‌هاست ذهن من و شاید دیگر اعضای جلسه را با کلنجارهای مداوم همراه کرده است. این ابیات، دروازه‌های ورود به دنیای زبان سعدی است. یک عمر می‌توان درباره زبان سعدی گفت! فعلاً از زبان حرف بزنیم، رازهای دیگرش بماند برای نسل‌های بعد... و ما همچنان در اول وصف شعر او مانده‌ایم.. آنچه بیش از هر چیز در زبان سعدی، رازآلود مانده و برجستگی خاصی دارد، تغییرات و تصرفات او در ساختار «نحو زبان معیار» است؛ با وجود وفادار ماندن به زبان؛ با هدف آفرینش شیوه بلاغی گفتار مردم. به این ابیات دقت کنید که نشانه‌های حذف، ارائه فرم‌های زبانی، تغییر در محور هم‌نشینی زبان، گرته‌برداری هنرمندانه از زبان عربی، استفاده گسترده از امکانات زبانی، و... به شکل حیرت‌انگیزی نمود عینی دارد: اول منم كه در همه عالم نيامده‌ست زيباتر از تو در نظرم هيچ منظری حذر كنيد ز باران ديده سعدی كه قطره سيل شود، چون به يكدگر پيوست قسم به جان تو گفتن طريق عزّت نيست به خاك پاي تو وآن هم عظيم سوگند است كه با شكستن پيمان و برگرفتن دل هنوز ديده به ديدارت آرزومند است سعدي به پاك‌بازی و رندی مثل نشد تنها در اين مدينه كه در هر مدینه‌ای چشمي كه تو را بيند و در قدرت بي‌چون مدهوش نماند، نتوان گفت كه بيناست حسن تو نادر است در اين عهد و شعر من من چشم بر تو و همگان گوش برمنند كوته نظران كنند و حيف است تشبيه به سرو بوستانت من همان روز بگفتم كه طريق تو گرفتم كه به جانان نرسم تا نرسد كار به جانم من با تو نه مرد پنجه بودم افكندم و مردي آزمودم گوشم به راه تا كه خبر مي‌دهد ز دوست صاحب‌خبر بيامد و من بي‌خبر شدم ما نتوانيم و عشق پنجه در انداختن قوّت او مي‌كند بر سر ما تاختن عهد تو و توبه من از عشق مي‌بينم و هر دو بي‌ثبات است! عاقل متفكر بود و مصلحت‌انديش در مذهب عشق آي و از اين جمله برستي ملكي؟ مهي؟ ندانم به چه كنيتت بخوانم به كدام جنس گويم كه تو اشتباه داري برو ای فقیه دانا به خدای بخش ما را تو و زهد و پارسایی من و عاشقی و مستی ما نتوانیم و عشق پنجه در انداختن قوّت او می‌کند بر سر ما تاختن برگذری و ننگری، باز نگر که بگذرد فقر من و غنای تو، جور تو وِاحتمال من رفتی و نمی‌شوی فراموش می‌‌آیی و می‌روم من از هوش! ما را سری‌است با تو که گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود، هم بر آن سریم
ادامه اشعار: از در درآمدی و من از خود به در شدم گویی کز این جهان به جهان دگر شدم ای سخت کمان سست پیمان این بود وفای عهد اصحاب؟ سعدی نتوان به هیچ کشتن الا به فراق روی احباب الّا گذر نباشد پيش تو اهل دل را ورنه به هيچ تدبير از تو گذر نباشد چندین که برشمردم از ماجرای عشقت اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت باقی نمی‌توان گفت الا به غمگساران همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی... @smahdihoseinir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱سروده‌ی میلاد عرفان‌پور در استقبال از غزل رهبر انقلاب که بیتی از آن را در آستانه عملیات تنبیهی علیه رژیم صهیونیستی خواندند 👈در آستانه عملیات تنبیهی «وعده صادق» علیه رژیم صهیونیستی، رهبر انقلاب در یکی از جلسات مرتبط، یک بیت شعر از غزلی که چندسال پیش با تلمیح از آیات قرآن مجید درباره رویارویی حضرت موسی علیه‌السلام با فرعون و ساحرانِ فرعونی سروده بودند، برای این عملیات خواند: 📝تو را است معجزه در کف زِ ساحران مهراس 📝عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز 👆در پی انتشار این سروده، آقای میلاد عرفان‌پور از شاعران جوان کشور با سرودن غزلی به استقبال شعر رهبر انقلاب رفته است. رسانه‌ی نگار متن و صوت این شعر را به شرح زیر منتشر میکند: 🔹دلا! ز معرکه‌ی محنت و بلا مگریز چو گردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز رهبر معظم انقلاب ▪️ما را مباد، از دل طوفان گریختن ننگ است از میانه‌ی میدان گریختن از خط خون بخوان که نبوده‌ست رسم ما از پاسخ ندای شهیدان، گریختن جانا تو جان بخواه! که معنای زندگی‌ست دل را بهانه کردن و از «جان» گریختن اسفند روی آتش عشقیم و روشن است از این بلا نمی‌شود آسان گریختن کم سو شدیم در قفس شهرها، خوشا همچون ستارگان به بیابان گریختن یا‌ایهالعزیز! گوارای جان ماست محض رضای دوست به زندان گریختن با اشک شوق، می‌گذریم از میان نیل فرعون مانده است و هراسان گریختن ما در امان «انّ معی ربّیِ»‌ توایم از فتنه‌ها خوش است به‌ قرآن‌ گریختن میلاد عرفان پور اردیبهشت ۱۴۰۳
به یاد زنده‌یاد دکتر_ قیصر_امین‌پور بی بال پریدن تو را سنجیدیم در آینه‌های ناگهانت دیدیم با صبر تو، ایمان تو، تنهایی تو دستور زبان عشق را فهمیدیم @smahdihoseinir
خواهی که دلم پر آه باشد، باشد چشمم همه شب به راه باشد، باشد گر خواسته شما در این است که دل در حسرت یک نگاه باشد، باشد
یک‌نکته‌از‌این معنی سال ۹۶ بود، دو سال بعد از حادثه منا، که به لطف هراس و پرهیز عده‌ای صاحبان فیش حج و خالی‌شدن برخی کاروان‌ها، مسیر برای تشرّف من فراهم شد. یادش بخیر آن پیر فرزانه، که قبل از سفر با نصیحتی ارزشمند، سعی داشت چشم مرا بر روی حقیقتی بگشاید. آن فرزانه بزرگوار فرمود: «هر بار به نیابت از گروهی از افراد (وابستگان، دوستان، ذی‌حقان، و....) طواف کن و ثواب آن را به یکی از چهارده معصوم و اولیای الهی علیهم صلوات الله اجمعین، اهدا کن». خداوند که می‌دانست این بنده بظاهر بنده، برای هر عملی، چون و چرایی می‌تراشد، لطفش مضاعف شد و روزنه‌ای از آن هزاران راز را بر من نمایان نمود. با همه بد حافظگی، حال و هوای آن روز را بخوبی به یاد دارم، که به نیابت از طلاب عزیز و جوانان طلبه‌ای که سرباز امام زمانند، بویژه طلاب مدرسه رشد، که با آنها کلاس داشتم، طواف کردم و ثواب طواف را به وجود مقدس حضرت شیخ‌الائمه، امام ناطق و صادق، سلام‌الله‌علیه هدیه نمودم. نور در آینه متجلی می‌شود و هرچه آینه زنگار داشته باشد، به همان میزان از تلألو نور در آینه کاسته می‌شود؛ اما آن‌قدر این تلألو، عظیم و درخشان بود که دل من نیز با همه زنگارها، توانست اندکی از تجلی آن عنایت را دریابد. بعد از طواف، همان شب در عالم رؤیا دیدم همان طلاب مدرسه رشد، با حوله احرام از مسجد‌الحرام، دارند خارج می‌شوند. آنچه نوشتم، بظاهر نقل خاطره‌ای بود برای آنان که چون من گرفتار ظاهرند و خاطره‌بازند و در حقیقت، رمز و نشانه‌ای است آشکار بر لطف و عنایت حضرت امام صادق علیه‌السّلام بر سربازانش، آن طلاب عزیز که با وجود بی‌مهری‌های زمانه، مصداق «قالو ربُنا الله ثمّ استقاموا» شده‌اند و خوشا بر آنان‌که حرکت در مسیر زندگانی و سیره اهل بیت علیهم‌السّلام را برگزیده‌اند و تشیع راستین را با علم و هنر خویش جار می‌زنند.
اى جوهر عقل! عشق را مفهومی هم‌چون شب قدر، قدر نامعلومی قم با تو مدینهٔ ولایت شده است تو، فاطمهٔ‌ چهارده معصومی 📝 @ShereHeyat
پیشکش به: خاک پای زائران بارگاه کریمه اهل بیت اى جوهر عقل! عشق را مفهومی هم‌چون شب قدر، قدر نامعلومی قم با تو مدینهٔ ولایت شده است تو، فاطمهٔ‌ چهارده معصومی یافاطمه اشفعی لنا فی‌الدنیا یافاطمه اشفعی لنا فی‌العقبا یافاطمه اشفعی لنا فی‌الجنه یعنی همه‌جا، هوای ما را همه‌جا... ای دختر «عصمت» و «ولی‌الحسَنات» بانوی کریمه، گنج لطف و برکات یا ایتها الفاطمةُ المعصومه تقدیم به محضرت، هزاران صلوات... @smahdihoseinir
📗 یادداشت شاعر، منتقد و استاد بزرگوار، جناب آقای سیدمهدی حسینی، بر کتاب سرودهٔ فاطمه عارف‌نژاد. | شعر اگر اعجاز باشد بی بلند و پست نیست | @fatemeh_arefnejad