eitaa logo
سلوک تشکیلاتی
3.1هزار دنبال‌کننده
174 عکس
74 ویدیو
1 فایل
سلوک تشکیلاتی | محفلی برای فهم بهتر از تشکیلات ▪️ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید؛ 🌐 @SolookTashkilati (بله، ایتا، اینستاگرام، روبیکا، تلگرام) 🔸️وبسایت: http://www.Karavani.ir 🔹️ارتباط با ادمین: @Inf_solook
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 : ، سوره مبارکه فرقان ✍ این که نزول تدریجی قرآن برای همه عالمیان انذار دهنده است "نَزَّلَ ٱلْفُرْقَانَ عَلَیٰ عَبْدِهِۦ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا" (فرقان؛ ۱) نکته مهم این سوره در آیه اول است. سوره مبارکه فرقان در سراسر آیات شریفه خود که تفصیل این آیه اول است، بیان دقیقی دارد که نشان می دهد همانگونه که پس از عهد پیامبر (ص) نزول دفعی قرآن حقیقتی دارد که فراتاریخی است و در هر شب قدر بر قلب امام مداوم است، نزول تدریجی قرآن در طول سال هم حقیقتی دارد که بر امت پیامبر (ص) مداوم است. 🔸 به بیان مرحوم علامه طباطبایی (رض) آیات زیر همه ابعاد نزول دفعی قرآن در شب قدر را بیان می کند؛ آیات سوره دخان که بیان کننده نزول کتاب مبین در شب مبارکی است؛ "حمٓ وَ ٱلْكِتَابِ ٱلْمُبِينِ إِنَّآ أَنزَلْناهُ فِی لَيْلَةٍ مُّبَٰرَكَةٍۚ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ" (دخان؛ ۱-۳) که مبدا نزول را کتاب مبین و ظرف زمانی آن را شب مبارکی می داند. 🔸 آیات سوره مبارکه یوسف؛ :الٓرۚ تِلْكَ ءَايَاتُ ٱلْكِتَابِ ٱلْمُبِينِ  إِنَّآ أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ" (یوسف؛ ۱-۲) که باز مبدا نزول یا حقیقت قرآن را کتاب مبین می داند و نازل شده آن را قرآن عربی معرفی می کند و نشان می دهد آن کتاب مبین وقتی در شب مبارک نازل شده به صورت این قرآن عربی نازل شده است.
🔸 و آیات سوره قدر؛ "إِنَّآ أَنزَلْنَاهُ فِی لَيْلَةِ ٱلْقَدْر" (قدر؛ ۱) که بر اساس آیات فوق روشن می شود ضمیر "ه" آن به کتاب مبین بر می گردد و روشن می کند که آن لیله مبارکه شب قدر است که این قرآن از آن حقیقت کتاب مبین الهی در این زمان نازل شده است. 🔸 همه این آیات که فعل أَنزَلْنَاهُ از مصدر انزال در آن آمده اشاره به نزول دفعی کل حقیقت قرآن در شب قدر به صورت جمعی دارد و به بیان بسیاری از بزرگان یکی از معانی قرآن همین حقیقت جمعی و کلی آیات کتاب الهی است. 🔸 در مقابل در آیات سوره فرقان که می فرماید؛ "تَبَارَكَ ٱلَّذِی نَزَّلَ ٱلْفُرْقَانَ عَلَیٰ عَبْدِهِۦ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا" (فرقان؛ ۱) استفاده از فعل نَزَّلَ از مصدر تنزیل به معنای نزول تدریجی است و اشاره به نزول تدریجی قرآن در ۲۳ سال دوران بعثت تا رحلت پیامبر (ص) در مواقع مختلف دارد و به بیان برخی بزرگان اسم فرقان برای این کتاب الهی به تفریق کتاب و نزول سوره سوره آن اشاره دارد در مقابل قرآن که به این کتاب از حیث جمع همه آیات و سور اطلاق می شود. 🔸 در سوره مبارکه اسرا هر دو نزول دفعی و تدریجی بیان شده است. ابتدا اشاره می کند که؛ "وَ بِٱلْحَقِّ أَنزَلْنَاهُ وَ بِٱلْحَقِّ نَزَلَۗ وَ مَآ أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ مُبَشِّرًا وَ نَذِيرًا" (اسراء؛ ۱۰۵) که اشاره به نزول دفعی قرآن دارد و بلافاصله در آیه بعد می فرماید؛ "وَ قُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُۥ عَلَی ٱلنَّاسِ عَلَیٰ مُكْثٍ وَ نَزَّلْنَاهُ تَنزِيلاً" (اسراء؛ ۱۰۵) که در این آیه اشاره به اینکه تنزیل یا همان نزول تدریجی فرقان نام می گیرد به قرینه فعل فَرَقْنَاهُ وجود دارد. بعلاوه غایت نزول تدریجی را هم اشاره می کند؛ "فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُۥ عَلَی ٱلنَّاسِ عَلَیٰ مُكْثٍ" یعنی قرآن را تفریقی و جدا جدا و تفصیلی نازل کردیم که با تانی و مکث برای مردم بخوانی. 🔸 مرحوم علامه می فرماید؛ نزول آیات قرآنی به تدریج و بند بند و سوره سوره و آیه آیه، به خاطر تمامیت یافتن استعداد مردم در تلقی معارف اصلی و اعتقادی و احکام فرعی و عملی آن است، و به مقتضای مصالحی است که برای بشر در نظر بوده و آن این است که علم قرآن با عمل به آن مقارن باشد، و طبع بشر از گرفتن معارف و احکام آن زده نشود، معارفش را یکی پس از دیگری درک نماید تا به سرنوشت تورات دچار نشود ، که به خاطر اینکه یکباره نازل شد، یهود از تلقی آن سر باز زد، و تا خدا کوه را بر سرشان معلق نکرد حاضر به قبول آن نشدند. 🔸 پس در این سوره دلیل تفریق قرآن به صورت فرقان بیان شده که مردم شمرده شمرده و کم کم قرآن را قرائت کرده و عمل کنند. به بیان مرحوم علامه منظور از تفریق قرآن این است که آن را بر حسب تدریجی بودن تحقق اسباب نزول سوره سوره و آیه آیه نازل کردیم و پیشنهاد نزول دفعی در قرآن کریم از طرف کفار مطرح شده اما مصلحت مردم بر نزول تدریجی بوده است؛ گرچه نزول دفعی آن بر قلب پیامبر (ص) در شب قدر محقق می شده است. 🔸 به بیان سوره مبارکه فرقان؛ "وَ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ لَوْ لاَ نُزِّلَ عَلَيْهِ ٱلْقُرْءَانُ جُمْلَةً وَاحِدَةًۚ كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِۦ فُؤَادَكَۖ و رَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلاً" (فرقان؛ ۳۲) به بیان مرحوم علامه تعلیم صرف با تثبیت معارف در قلب و تبدیل شدن به ایمانی که ملازم عمل باشد متفاوت است و قرآن چنین روش تعلیمی دارد. ایشان می فرمایند؛ 🔸 بهترین راه برای تعلیم و کامل‌ترین طریق و راه تربیت این است که آن را به تدریج بیان نماید و هر قسمت آن را به حادثه‌ای اختصاص دهد که احتیاجات گوناگونی به آن بیان دارد و آنچه از معارف اعتقادی و اخلاقی و عملی که مرتبط با آن حادثه می‌شود بیان کند، و نیز متعلقات آن معارف از قبیل اسباب عبرت‌گیری و پندگیری از سرگذشتهای گذشتگان و سر انجام کسانی که به غیر آن دستور عمل کردند و سر نوشت طاغیان و مشرکینی که از عمل به آن معارف سرپیچی نمودند، را بیان نماید. 🔸 به بیان ایشان نزول تدریجی قرآن همانند کارگاه عملی و آموزش در میدان است. مانند آموزش عملی و بالینی طبابت طبیب به شاگرد خود! پس تدبر به سبک تطبیق آیات بر لحظه لحظه زندگی فردی و اجتماعی روش تنزیلی قرآن است و اینگونه قرآن تبدیل به فرقان و قوه تمیز حق و باطل می شود که فرمود؛ "يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِن تَتَّقُوا۟ ٱللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا" (انفال؛ ۲۹) چرا که توحید قرانی توحید در متن حیات فردی و اجتماعی است نه توحید در صرف اعمال عبادی ظاهری. 🔸 قرائت متن عربی قرآن از ابتدا تا انتها به سبک نزول دفعی قرآن است که اگر بعد از تنزیل تدریجی باشد موجب عبور از لفظ قرآن به حقیقت آن می شود و گرنه قرائت در لفظ و معنای ظاهری باقی می ماند! اگر این منطق را پذیرفتیم، تدبر حقیقی در قران با روش تنزیل و تفریق قرآن میسر است و اینگونه می توان از قرآن به فرقان رسید!
🔸 توجه به تفریق قرآن و تنزیل آن صرفا نگاه تاریخی به شان نزول آیات در زمان پیامبر (ص) نیست بلکه به معنای تعمیم و توسعه شرایط و تطبیق با زمانه و تدبر اجتماعی در قرآن و مصداق یابی آیات قران در حیات امروز است و این آن گم شده اصلی جامعه اسلامی در نسبت با قرآن است که وظیفه آن بر و قرآنی است. 🔸 همانطور که نزول دفعی قرآن در شب قدر باید بعد از پیامبر (ص) بر قلب امام بعد از امام تا ظهور ادامه یابد. نزول تدریجی و تنزیل قرآن هم باید برای امت امتداد یابد. تا بتواند به ظرفیت تاویل قرآن توسط امام در زمان ظهور برسد و لیله القدر را درک نماید. اگر این تدبر در تنزیل و تفریق قرآن نباشد ما هم داخل در این شکایت نبی ختمی در سوره فرقان می شویم که؛ "وَ قَالَ ٱلرَّسُولُ يَارَبِّ إِنَّ قَوْمِی ٱتَّخَذُوا۟ هَٰذَا ٱلْقُرْءَانَ مَهْجُورًا" (فرقان؛ ۳۰) بله | ایتا | تلگرام | روبیکا | اینستاگرام | تارنما 🌐 www.Karavani.ir |
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 : : قرآن، تنزل مقدرات و عرضه اعمال 🔸 در شبهای ، تمامی اعمال یکساله انسان بر امام عرضه می‌شود و مقدرات سال پیش رو برای او نازل می‌گردد. در اینجا باید توجه داشت که در موضوع ، عمل از عامل جدا نیست. 👈بله|ایتا|تلگرام|روبیکا|اینستاگرام Karavani.ir | @SolookTashkilati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 : ، سوره مبارکه عنکبوت ✍ سوره عنکبوت به ابتلای مدعیان به ها برای تمییز ایمان حقیقی از می پردازد. به بیان علامه طباطبایی (رض) غرض سوره به طوری که از اول، آخر و سیاق جاری در سراسرش استفاده می‌شود، این است که منظور خدای تعالی از ایمان مردم تنها این نیست که به زبان بگویند ایمان آوردیم، بلکه غرض، حقیقت ایمان است، که تندباد فتنه‌ها آن را تکان نمی‌دهد، و دگرگونی حوادث، دگرگونش نمی‌سازد ، بلکه هر چه فتنه‌ها بیشتر فشار بیاورد، پا بر جا و ریشه‌دارتر می‌گردد. 🔸 آیات ابتدایی سوره می فرماید؛ "أَحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن يُتْرَكُوٓا۟ أَن يَقُولُوٓا۟ ءَامَنَّا وَ هُمْ لاَ يُفْتَنُونَ وَ لَقَدْ فَتَنَّا ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْۖ فَلَيَعْلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ صَدَقُوا۟ وَ لَيَعْلَمَنَّ ٱلْكَاذِبِينَ" (عنکبوت؛ ۲و۳) آیا مردم می پندارند صرف اینکه ادعای ایمان کردند کار تمام است و مومن شده اند؟ ایمان آنها باید در ابتلاها و فتنه ها خود را نشان دهد و به همین جهت خداوند آنها را در بوته ابتلا و آزمایش قرار می دهد تا مومن حقیقی از مدعی ایمان یعنی منافق بازشناخته شود.
🔸 در ادامه سوره با ذکر نمونه هایی از ابتلای اقوام گذشته می فرماید عده ای از مردم هستند که می گویند ایمان آوردیم اما وقتی در مسیر الهی سختی می بینند، فتنه ها و ابتلایات الهی را که برای صبر و تقویت ایمان آنها قرار داده شده عذاب الهی می دانند که بر مومنین نازل شده و از مومنین جدا می شوند و در ایمان خود تردید می کنند. وقتی مومنین حقیقی می کنند و نصرت الهی شامل آنها می شود دوباره خود را به مومنین می چسبانند؛ "وَ مِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ فَإِذَآ أُوذِیَ فِی ٱللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ ٱلنَّاسِ كَعَذَابِ ٱللَّهِ وَ لَئِن جَآءَ نَصْرٌ مِّن رَّبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْۚ أَوَ لَيْسَ ٱللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِی صُدُورِ ٱلْعَالَمِين" (عنکبوت؛ ۱۰). 🔸 نمونه ابتلای ماجرای گروهی از بنی اسرائیل پس از موسی (ع) است که به پیامبر خود گفتند از خداوند بخواهد برای آنها حاکمی تعیین کند تا یک سپاه به راه انداخته و علیه پادشاه ظالم زمان خود یعنی جالوت قیام کنند. پیامبر قوم به ایشان گفت شما اهل حرف هستید نه اهل عمل و جهاد! آنها گفتند؛ "وَ مَا لَنَآ أَلاَّ نُقَٰتِلَ فِی سَبِيلِ ٱللَّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَ أَبْنَآئِنَا" (بقره؛ ۲۴۶) چرا جهاد فی سبیل الله نکنیم در حالیکه جالوت ما را از خانه و کاشانه خود بیرون کرده است و به ما ظلم می کند. اما قرآن می گوید وقتی جنگ شد مگر گروه اندکی بقیه رویگردان شدند؛ "فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ ٱلْقِتَالُ تَوَلَّوْا۟ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ" (بقره؛ ۲۴۶). 🔸 وقتی خداوند طالوت را بعنوان فرمانده ایشان تعیین کرد، عده ای گفتند چرا او حاکم باشد ما از او بهتر هستیم و توان مالی بیشتری داریم؛ "قَالُوٓا۟ أَنَّیٰ يَكُونُ لَهُ ٱلْمُلْكُ عَلَيْنَا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِٱلْمُلْكِ مِنْهُ وَ لَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ ٱلْمَالِ" (بقره؛ ۲۴۷) عده ای از آنان هم از جهاد سر باز زدند. در مسیر جهاد هم خداوند آنها را مبتلا کرد به اینکه با اینکه تشنه بودند وقتی به آب رسیدند، تنها یک مشت آب بنوشند؛ "فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِٱلْجُنُودِ قَالَ إِنَّ ٱللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّی وَ مَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُۥ مِنِّیٓ إِلاَّ مَنِ ٱغْتَرَفَ غُرْفَةَۢ بِيَدِهِۦۚ فَشَرِبُوا۟ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْۚ" و نهایتا عده قلیل از آنان مومن واقعی بودند و تا اخر ماندن و از خداوند طلب صبر و ثبات قدم کرده و نهایتا با نصرت الهی داوود که یکی از این مومنین بود با قلاب سنگ، سنگی به پیشانی جالوت زد و او را کشت و با کشته شدن جالوت، سپاه او هم فرار کردند و شکست خوردند؛ "فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ ٱللَّهِ وَ قَتَلَ دَاوُۥدُ جَالُوتَ" (بقره؛ ۲۵۱). 🔸 وقتی مومنین شکل گرفت و ادعای ولایت و همبستگی ایمانی کرد، ابتلائات و فتنه ها شروع می شود. ابتلای به پذیرش رهبری ابتلای به عوامل تفرقه افکن و.. از این جمله است. نمونه آن ابتلائات و فتنه های بعد از تشکیل به رهبری امام (ره) بود. ابتلای به نفاق داخلی‌، تجزیه طلبی های قومی، دشمن خارجی و جنگ تحمیلی ۸ ساله و.. 🔸 باید بدانیم که وجود این فتنه ها برای و سنت الهی است برای تمحیص و تمییز مومنین از غیر مومنین و تثبیت ایمان و صبر و جهاد مومنین. 🔸 همین ابتلائات در سطح کوچکتر در تشکیلات ایمانی هم وجود دارد. تا ادعای ایمان و روابط ایمانی شد، ابتلای به فتنه ها شروع می شود. شیطان وسوسه می کند و تفرقه ایجاد می کند، مشکلات مالی و.. دائما بر سر راه مومنین ایجاد می شود. قرآن کریم می فرماید خداوند بر کسانی که در این فتنه ها سربلند بیرون بیایند و صبر داشته و هجرت و جهاد کنند بسیار آمرزنده و مهربان است؛ "ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُوا۟ مِنۢ بَعْدِ مَا فُتِنُوا۟ ثُمَّ جَاهَدُوا۟ وَ صَبَرُوٓا۟ إِنَّ رَبَّكَ مِنۢ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ" (نحل؛ ۱۱۰). 🔸 مهم این است که تشکیلات ایمانی این موانع و فتنه ها را ابتلائی برای تقویت ایمان و تثبیت و قوام پیوند های ایمانی خود برای حرکت به سمت مراحل بالاتر و آماده شدن برای جهاد بداند. لذا در آیه پایانی سوره عنکبوت می فرماید؛ اگر مومنین با صبر خود به مقام مجاهدت رسیدند خداوند به آنها بشارت می دهد که راه را نشان ایشان بدهد ؛ "وَ ٱلَّذِينَ جَاهَدُوا۟ فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَاۚ وَ إِنَّ ٱللَّهَ لَمَعَ ٱلْمُحْسِنِينَ" (عنکبوت؛ ۶۹) بله | ایتا | تلگرام | روبیکا | اینستاگرام | تارنما 🌐 www.Karavani.ir |
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 : : عمل صالح در نسبت با قرآن و امام 🔸 هر عمل صالح به اندازه‌ی خود، نوعی ارتباط با امام است و وقتی انسان با امام زمان (عج) و قرآن کریم ارتباط و انس می‌گیرد، ابوابی از آیات قرآن کریم برایش روشن می‌شود که تاکنون برای او روشن نبوده است. 👈بله|ایتا|تلگرام|روبیکا|اینستاگرام Karavani.ir | @SolookTashkilati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 : ، سوره مبارکه احزاب ✍ سوره مبارکه احزاب با تاکید بر یک دستور ویژه شروع شده است؛ "يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِیُّ ٱتَّقِ ٱللَّهَ وَ لاَ تُطِعِ ٱلْكَافِرِينَ وَ ٱلْمُنَافِقِينَۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا" (احزاب؛ ۱). در این آیه شریفه عدم اطاعت از کافرین و منافقین را ملازم دانسته است. و بلافاصله در مقابل نفی تبعیت و اطاعت کفار و منافقین، تبعیت از آنچه بر پیامبر (ص) وحی شده (قرآن) را راهکار ایجابی مقابله می داند. یعنی لازمه تقوای الهی، عدم اطاعت از کفار و منافقین و در مقابل تبعیت از قرآن است ؛ "وَ اِتَّبِعْ مٰا يُوحىٰ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اَللّٰهَ كٰانَ بِمٰا تَعْمَلُونَ خَبِيراً" (احزاب؛ ۲) 🔸 در سوره مبارکه فرقان این مساله را به عنوان نام گذاری کرده می فرماید؛ "فَلَا تُطِعِ ٱلۡكَافِرِينَ وَجَاهِدۡهُم بِهِۦ جِهَادٗا كَبِيرٗا" (فرقان؛ ۵۲). رهبر معظم انقلاب در تفسیر این آیه ضمیر "ه" در "وَ جَاهِدۡهُم بِهِ" را به جمله قبل می زنند و می فرمایند: "یعنی با عدم اطاعت از کافرین با آنها جهاد کن و این جهاد کبیر همان عدم پذیرش ولایت کفار در عرصه های غیر نظامی است. "
🔸 اما بسیاری از مفسرین مرجع این ضمیر را قرآن گرفته اند. یعنی با قرآن با کفار مقابله کن و لذا جهاد کبیر را و مقابله اعتقادی دانسته اند که این معنا هم با آیات اول و دوم سوره احزاب که بیان آن گذشت سازگار است. البته باید پذیرفت که هر دو بیان با یکدیگر منافاتی ندارد چرا که عدم پذیرش ولایت کفار نیز یک بحث اعتقادی و است. امر فرهنگی که در اقتصاد سیاست و.. مصداق می یابد. 🔸 بحث عدم تبعیت از کفار و منافقین و مرعوب نشدن در مقابل ایشان در قرآن بحثی بسیار ریشه دار است. در ادبیات حضرت امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب که ریشه قرآنی دارد، نقطه ضعف جامعه در انفعال نسبت به را فرهنگی و و مرعوب شدن در مقابل غرب معرفی می کند. وقتی جامعه کفر و تمدن غرب مظهر پیشرفت و تمدن تلقی شد و پیشرفت و ترقی در بعد صرفا مادی تحلیل شد، توحش غرب در لایه هایی مثل اخلاق دیده نمی شود. ترویج به اسم که آزادی حیوانی است، توحش و حیوانیت تلقی نمی شود. و به عنوان الگوی تمدن تلقی شده و از جمله و نشانه تمدن تلقی می شود. 🔸 این در حالی است که در نه تنها اطاعت از کفار و دنباله های داخلی آنها یعنی منافقین نهی شده بلکه بر صریح با آنها هم تاکید شده است. بر همین اساس در جهاد کبیر هر گونه تشبه به کفار حرام است. از پیامبر (ص) نقل شده که اگر کسی خود را شبیه قوم دیگری کند، از آنها محسوب می شود؛ "مَن تَشَبَّهَ بِقَوم فَهُوَ مِنهُم" چرا که این تشبه از روی علاقه است و تبعیت همراه با محبت موجب اتحاد می شود و سنخیت می آورد. لذا در روایت معتبری از امام صادق (ع) نقل شده که خداوند به یکی از انبیاء خود وحی کرد که؛ "قل للمومنین لاتلبسوا لباس اعدائی و لاتطعموا طعام اعدائی و لاتسلکوا مسالک اعدائی فتکونوا اعدائی کما هم اعدائی". لباس دشمنان خدا را نپوشید و غذای ایشان را نخورید و مسلک و آنها را دنبال نکنید که در غیر اینصورت شما هم در زمره دشمنان خداوند محسوب می شوید. 🔸 در واقع اطاعت و مسلمانان از کفار موجب ایشان می شود و منافقین هم به بیان همین آیات قرآن ملحق به کفار هستند. چرا که تشبه به کفار در عمل و رفتار نشانه گرایش قلبی و اعتقادی به ایشان است به این معنا که فرد در ظاهر در جرگه بوده و در دل خود میل به دارد و این همان نفاق است. 🔸 سوره احزاب به این بیان اشاره دارد که منافقین کسانی هستند که وقتی فشار کفار زیاد می شود و حکومت اسلامی و جامعه اسلامی در هجمه یا موضع ضعف قرار می گیرد، از پرده نفاق بیرون آمده و از دورن جامعه با کفار همراهی کرده و به آزار و اذیت می پردازند لذا خداوند به پیامبر (ص) مجدا امر می کند که مرعوب کفار بیرونی و منافقین داخلی نشود و اذیت آنها را رها کند و به خداوند توکل کند؛ "وَ لاَ تُطِعِ ٱلْكَٰفِرِينَ وَ ٱلْمُنَافِقِينَ وَ دَعْ أَذَاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَی ٱللَّهِۚ وَ كَفَیٰ بِٱللَّهِ وَكِيلاً" (احزاب؛ ۴۸). 🔸 از طرفی در وصف مومنین هم می فرماید: "آنها انتظار دشمنی دشمنان و همراهی منافقان داخلی را دارند و می گویند خداوند دشمنی کفار و منافقین را وعده داده بود. لذا در فتنه ها مومنین آبدیده شده و بر ایمانشان افزوده می شود" ؛ "قَالُوا۟ هَٰذَا مَا وَعَدَنَا ٱللَّهُ وَ رَسُولُهُۥ وَ صَدَقَ ٱللَّهُ وَ رَسُولُهُۥۚ وَ مَا زَادَهُمْ إِلَّآ إِيمَانًا وَ تَسْلِيمًا"
🔸 یکی از وظایف و قرآنی در تزریق این نگاه در میان مومنین است تا اولا بدانند که باید مرزبندی خود را با دشمنان خارجی پررنگ کنند و در تبرّی از در همه عرصه های ، و صریح و محکم باشند. ثانیا بدانند که به هر حال در جامعه اسلامی هم بیمار دلانی که به ظاهر اسلام آورده اند و دل در گرو دنیاطلبی و حیات مادی داشته و جامعه کفر و تمدن مادی او را آرمان خود می دانند وجود دارند. وظیفه مومنین در ابتدا دین الهی و دعوت ایشان به دین الهی و توحید است البته به روش های خود که در و بیان شده است. در درجه بعد هم باید بدانند که در شرایط محاصره جامعه اسلامی توسط دشمنان خارجی مانند شرایط و.. منافقان با آنها همراهی کرده و عامل ایجاد فتنه داخلی در جامعه اسلامی می شوند. این فتنه های جریان امر متعارفی است برای تقویت ایمان مومنین و لحوق منافقین به کفار و در واقع تمییز و غربال جامعه دینی. 🔸 البته وظیفه مومنین هم یعنی جذب افراد ضعیف الایمان و تقویت ایشان از طریق تبلیغ دین است. در خالص سازی جامعه ابتدا باید خالص سازی اعتقادی و اخلاقی و رفتاری و جذب افراد ناآگاه و ضعیف الایمان از طریق یا همان شکل بگیرد و نهایتا اندک افراد معاند دفع شوند و این وظیفه نیز در سوره احزاب تصریح شده است؛ "ٱلَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ ٱللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُۥ وَ لاَ يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاَّ ٱللَّهَۗ وَ كَفَیٰ بِٱللَّهِ حَسِيبًا" (احزاب؛ ۳۹). در آیات دیگر بر ابلاغ رسالات الهی به جامعه با نصح و خیر خواهی تصریح شده است. (اعراف؛ ۶۲ و ۶۸) بله | ایتا | تلگرام | روبیکا | اینستاگرام | تارنما 🌐 www.Karavani.ir |
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 : : رجوع به قرآن در غیبت امام زمان (عج) 🔸 آنچنان که در حدیث شریف ثقلین آمده، قرآن و عترت پیامبر (ص) از یکدیگر جدایی ناپذیرند. پس در عصر غیبت، راه ارتباط با امام عصر (عج) نیز ارتباط و انس با قرآن است. 👈بله|ایتا|تلگرام|روبیکا|اینستاگرام Karavani.ir | @SolookTashkilati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 : ، سوره مبارکه فاطر ✍ خداوند متعال در سوره مبارکه فاطر منطق و الهی انسان را اینگونه بیان می کند؛ "مَن كَانَ يُرِيدُ ٱلۡعِزَّةَ فَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ جَمِيعًاۚ إِلَيۡهِ يَصۡعَدُ ٱلۡكَلِمُ ٱلطَّيِّبُ وَٱلۡعَمَلُ ٱلصَّـٰلِحُ يَرۡفَعُهُۥۚ وَٱلَّذِينَ يَمۡكُرُونَ ٱلسَّيِّـَٔاتِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدٞۖ وَمَكۡرُ أُوْلَـٰٓئِكَ هُوَ يَبُورُ" (فاطر؛ ۱۰). كسى كه عزت مى خواهد، بداند که عزت مختص خداست. خداوند هم عزت و بلند مرتبه شدن را در زوج ترکیبی "کلم طیب" و "عمل صالح" قرار داده است به این نحو که "کلم طیب" [عقايد و ایمان صحيح] به سوى او بالا مى رود و "عمل صالح" عامل کمک دهنده ای است که آن را بالا مى برد. و البته كسانى كه به جای "کلم طیب ایمانی"، مکر می کنند و به جای "عمل صالح" مرتکب گناه می شوند، براى آنان عذابى سخت خواهد بود، و بى ترديد حيلۀ آنان نابود مى شود و خودشان هم با مکرشان هلاک می شوند.
🔸 منظور از اینکه "إِلَيۡهِ يَصۡعَدُ ٱلۡكَلِمُ ٱلطَّيِّبُ" (فاطر؛ ۱۰)، "کلم" جمع "کلمه" است و "کلم طیب" عبارت است از کلام طیب که جلوه اندیشه پاک است. به بیان مرحوم علامه طباطبایی (رض): "مراد از کلم طیب عقاید حق از قبیل توحید است، و مراد از صعود آن‌ تقربش به خدای تعالی است." 🔸 در روایات ذیل این آیه شریفه هم "کلم طیب" به عقاید حقه تطبیق داده شده است. از جمله آنکه امام رضا (ع) فرمود؛ "اَلْكَلِمُ اَلطَّيِّبُ هُوَ قَوْلُ اَلْمُؤْمِنِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ، عَلِيٌّ وَلِيُّ اَللَّهِ وَ خَلِيفَتُهُ حَقّاً، وَ خُلَفَاؤُهُ خُلَفَاءُ اَللَّهِ" (البرهان، ج۴، ص ۵۳۹). 🔸 از آنجا که اعتقاد و ایمان اصل وجود انسان را می سازد ، کلمه طیبه به خود مومن هم تعبیر شده است. کما اینکه خداوند متعال حضرت عیسی (ع) را به کلمه الهی معرفی کرده است. (نساء؛ ۱۷۱) در آیه شریفه دیگری این "کلم طیب" را به شجره طیبه تشبیه و آن را توصیف کرده است؛ "أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اَللّٰهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهٰا ثٰابِتٌ وَ فَرْعُهٰا فِي اَلسَّمٰاءِ تُؤْتِیٓ أُكُلَهَا كُلَّ حِينِۢ بِإِذْنِ رَبِّهَاۗ وَ يَضْرِبُ ٱللَّهُ ٱلْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ" (ابراهیم؛ ۲۴و۲۵). 🔸 کلمه طیبه مانند و درخت پاك ویژگی ها و آثارى دارد، از جمله؛ ۱. حیات و رشد داشتن(حیات طیبه): شکوفا کردن توسط دعوت رسول و نبی الهی که همان است. دین و آب حیاتی است برای جوانه زدن و شکوفایی فطرت. ۲. پایه (تنه و ریشه) ثابت و پایدار که منظور انسان است: توحیدی که پایه و باطن همه اندیشه و عمل انسان الهی است. ۳. استخراج فروع و شاخه های متعدد از اصل ثابت ۴. ثمره داشتن در همه حال و فایده داشتن: از جمله سايه‌داری، سرسبزی و طراوتش برای همجوار خود. ۵. از ارض به سماء صعود کردن و حرکت از خاک به افلاک و... 🔸 انسان موحّد نيز هرگز مرده و بیجان نيست و آثار ايمان او دائماً در گفتار و اعمالش آشكار است. اعتقاد او دائمى است نه موسمى و همواره ديگران را به ايمان و معروف دعوت مى‌كند. 🔸 علامه (رض) می فرماید: اين آيه شريفه در باب عمل صالح و علم نافع، كلامى است جامع، كه مى‌فهماند كار هر كلام نيكو يعنى هر اعتقاد حق، اين است كه به سوى خداى عز و جل صعود كند، و صاحبش را به خدا نزديك بسازد، و كار عمل صالح هم اين است اين اعتقاد و علم حق را در بالا رفتن كمك كند، و معلوم است كه بالا رفتن علم اين است كه لحظه به لحظه از جهل و شك و ترديد، خالص گشته و توجه نفس بدان، كامل گردد، و قلب توجه خود را بين علم و چيزهاى ديگر تقسيم نكند، (زيرا اين تقسيم همان شرك مطلق است). پس هر قدر خلوص آدمى از شك و از خطوات شيطان كاملتر شود، صعود و ارتفاع علم شديدتر و سريع‌تر مى‌شود. 🔸 بر اساس آیات قرآن، فرزندان صالح انسان هم عمل او هستند که یا غیر صالح بوده و اگر مومن فرزند صالح داشته باشد ثمره و فرع وجودی او محسوب شده ولی اگر فرزند ناصالح و غیر مومن باشد از شجره طیبه مومن جدا شده و اهل او و فرع او محسوب نمی شود کما اینکه خداوند به حضرت نوح (ع) در مورد فرزندش فرمود؛ "إِنَّهُۥ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَۖ إِنَّهُۥ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ" (هود؛۴۶). 🔸 همچنین اگر مومن با ایمان و عمل خود کسی را هدایت و تربیت به ایمان کند آن فرد پیرو فرع و عمل صالح و ثمره وجودی مومن می شود کما اینکه ابراهیم (ع) پس از سنت گذاری حسنه حج فرمود؛ "فَمَن تَبِعَنِی فَإِنَّهُۥ مِنِّیۖ" (ابراهیم؛ ۳۶). همچنان که بر اساس روایات، یکی از پدران انسان پدر معنوی و علمی او است. بعلاوه بر اساس روایات کسی که سنت گذاری اجتماعی یا تعلیم باب هدایت می کند، شاگردان و تابعان او عمل صالح او و ثمره وجودی او بلکه امتداد وجودی و شان وجودی او هستند (قبلا در تدبر جزء هفدهم بیان شد).
🔸 بر این اساس مومنین که حول محور ایمان و عمل صالح شکل می گیرد در حکم یک شجره طیبه است که از یک سو امام و رهبر تشکیلات در حکم کلمه طیب و افراد اعضا در نسبت با او در حکم ثمرات هستند و از یکسو کل تشکیلات شجره طیبه ای است که ثمرات آن برای مردم جامعه است. 🔸 این بیان بر اساس روایاتی که کلم طیب را به ولایت اهل بیت (ع) تفسیر کرده یا شجره طیبه را به ولایت ایشان که شاخه های آن به بیوت مومنین می رسد نیز قابل توضیح است. لذا در یک تشکیلات ایمانی هم: اولا اصل با ایمان و باور صحیح و است و این اعتقادات صحیح و است. ثانیا این ایمان و اعتقاد هم باید منجر به عمل صالح شود و هم اینکه با عمل صالح جمعی دائما ایمان جمعی ارتفاع می یابد. لذا وقتی زنده است و مفید و ثمر بخش است که رابطه و در آن شکل گرفته منجر به شود. 🔸 نکات فراوانی از آیه بدست می آید که در این فرصت مجال بیان نیست و به عهده مخاطب خواهد بود. بله | ایتا | تلگرام | روبیکا | اینستاگرام | تارنما 🌐 www.Karavani.ir |
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 : : عروج با قرآن در معراج نماز 🔸 فرموده‌اند نماز معراج مومن است و آثار و برکات قرائت قرآن به نسبت اینکه در این معراج باشد یا نباشد بسیار متفاوت است به نحوی که قرائت قرآن در نماز، آثار و برکات بسیار بیشتر و متفاوت تری به نسبت قرائت در حالت غیرنماز دارد. 👈بله|ایتا|تلگرام|روبیکا|اینستاگرام Karavani.ir | @SolookTashkilati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 : 🔸 انسان عابد روزه دار به سمت قله حرکت می‌کند و همواره نزدیکتر می‌شود و اوج این و آنجاست که زکات فطره پرداخته و به اقامه می‌ایستد.. 👈بله|ایتا|تلگرام|روبیکا|اینستاگرام Karavani.ir | @SolookTashkilati
🔸 : ، سوره مبارکه زُمر ✍ سوره مبارکه زمر در آیات خود دائما متذکر در دین به خصوص در است. به بیان مرحوم علامه طباطبایی (رض) این سوره به دنبال بیان این مقصود است که پیامبر (ص) مامور به توحید و اخلاص دین است. توحید و اخلاصی که آیات و ادله وحی و عقل همه بر آن تواتر دارند. و لذا می‌بینیم خدای سبحان در خلال سوره چند نوبت کلام را متوجه این مساله می‌سازد، مثلا در آغاز سوره می‌فرماید: "فَٱعْبُدِ ٱللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ ٱلدِّينَ" (زمر؛ ۲) و باز در آیه بعدی می‌فرماید: "أَلاَ لِلَّهِ ٱلدِّينُ ٱلْخَالِص" (زمر؛ ۳) سپس در وسط سوره دوباره به این مساله بر می‌گردد و می‌فرماید: "قُلْ إِنِّیٓ أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ ٱللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ ٱلدِّينَ" (زمر؛ ۱۲) و باز در دو آیه بعد می‌فرماید: "قُلِ ٱللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُۥ دِينِی"(زمر؛ ۱۴)
🔸 خداوند در آیه دوم این سوره مبارکه می فرماید: "أَلاَ لِلَّهِ ٱلدِّينُ ٱلْخَالِصُۚ وَ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُوا۟ مِن دُونِهِۦٓ أَوْلِيَآءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونَآ إِلَی ٱللَّهِ زُلْفَیٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَۗ..." (زمر؛ ۲) یعنی اى مردم، بدانيد كه عبادت خالص، از آن خداوند است كه جز اين را نمى پذيرد و كسانى كه به جاى خدا سرپرستانی را برگرفته و به عبادت آنها پرداخته و مى گويند: ما آنها را جز براى اينكه ما را به خدا نزديك كنند و به منزلتى نزد او برسانند، نمى پرستيم. قطعا خداوند ميان اينان و كسانى كه خالصانه او را مى پرستند، در آنچه بر سرش اختلاف دارند یعنی داورى خواهد كرد.. 🔸 به بیان مرحوم علامه طباطبایی (رض) خداوند متعال عالی ترین مطالب توحیدی از باب تشبیه معقول به محسوس با بیان تمثیلی ارائه می کند. لذا مثل های قرآن در بر دارنده عالی ترین مباحث توحیدی است. لذا این بیان آیات شریفه در مورد توحید مخلصانه در عبادت خداوند در تمثیل زیبایی آمده است. ابتدا می فرماید؛ "وَ لَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَٰذَا ٱلْقُرْءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ" (زمر؛ ۲۷). یعنی توجه کنید خداوند در قرآن ضرب المثل های خود را هدفمند و برای تذکر مردم می زند و در اینجا هم برای شما مثلی بیان می کند. مثال هایی در این قرآن عربی، شاید که پیشه کنید! 🔸 با این مقدمه یک ضرب المثل برای خداوند بیان می کند؛ "ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلاً رَّجُلاً فِيهِ شُرَكَآءُ مُتَشَاكِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَمًا لِّرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلاًۚ ٱلْحَمْدُ لِلَّهِۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ" (زمر؛ ۲۹). به بیان مرحوم علامه طباطبایی (رض) این آیه متضمن مثلی است که خدای تعالی برای و زده، مشرکی که ارباب و آلهه متعدد و مختلف می‌پرستد که همه در امور آن شخص شریک هستند و بر سر او با هم مشاجره دارند. این خدا او را دستور می‌دهد کاری را انجام دهد و آن خدای دیگر از آن عملش نهی می‌کند، و هر یک از خدایان می‌خواهند که مشرک نامبرده بنده خصوصی او باشد. و تنها او را خدمت کند. و موحدی که خالص در اختیار یک مولا است و احدی با آن در امر و نهی وی شرکت ندارد، در نتیجه موحد تنها او را بر طبق اراده‌اش خدمت می‌کند بدون اینکه کسی با مولای او بر سر او منازعه داشته باشد و نزاعش منجر به حیرت گردد. 🔸 پس مشرک مردی است که اولیائی متشاکس (در مشاجره و اختلاف با هم) دارد و موحد مردی است که سلم برای یکی است، و این دو مرد وضعی یکسان ندارند، بلکه وضع آنکه خالص برای یک نفر است بهتر است از وضع آن بیچاره‌ای که در اختیار چند نفر است. 🔸 اما دلالت های تشکیلاتی این آیه؛ ۱. این آیه به در ربوبیت و وحدت در و در و نفی امر و نهی های متفرق و متخالف با یک تمثیل اشاره دارد. آیا دو نفر مربی برای یک فرد در تشکیلات بهتر است یا یک فرد؟  آیا دو مربی با اختلاف سبک برای یک امر و نهی کند متربی بهتر است یا یک بدون این مشاجره؟ در روایات تصریح شده که اگر سه نفر همسفر و هم مقصد هستند، یکی از آنها راهبر و دیگران راهرو و پیرو باشد؛ "إذا كانَ ثلاثةٌ في سَفَرٍ فَلْيُؤَمِّرُوا أحَدَهُم". کما اینکه در عالم هستی هم وحدت تدبیر الهی حاکم است؛ "لَوْ كَانَ فِيهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلاَّ ٱللَّهُ لَفَسَدَتَا" (انبیا؛ ۲۲)
۲. این تمثیل در سیاق آیات سوره که نفی عبودیت غیر خداوند و اثبات عبادت خالصانه او را دارد، به در تشکیلات اشاره می کند. یعنی اگر رای و نظر افراد بر اساس هوای نفس حاکم بر تشکیلات شد، عامل و خواهد شد. و راه عبور از این اختلاف حاکم کردن امر خداوند و عمل به تکلیف عبودی است. لذا در آیه دیگری در مقابل تبعیت مشرکانه از ارباب متفرق، خداوند واحد را معرفی می فرماید: "ءَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ ٱللَّهُ ٱلْوَٰحِدُ ٱلْقَهَّارُ" (یوسف ۳۹) ۳. این تمثیل بیان آیه شریفه دوم این سوره است که می فرماید: "ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُوا۟ مِن دُونِهِۦٓ أَوْلِيَآءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونَآ إِلَی ٱللَّهِ زُلْفَیٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ.." (زمر؛ ۲) کسانی که اولیائی غیر از خداوند برمی گزینند آنها را عبادت نمی کنند مگر به امید تقرب به خدا.. در حالیکه زهی خیال باطل! آنها چون در مسیر نیستند، اختلاف می کنند و خداوند بین آنها حکم می کند.. پس عامل ، که در تمثیل آیه شریفه تعبیر به پذیرش اولیاء متشاکس شده، اتخاذ ولایت من دون الله بیان شده است. ۴. نکته مهم این دو آیه شریفه این است که پذیرش را عبادت غیر خدا می داند. عبادت مشرکانه ای به خیال تقرب به خداوند! تبعیت از رهبری غیر دینی عبادت غیر خدا و شرک است و این منافی عبادت خالصانه خداوند است که مورد تاکید این سوره است و گاهی این شرک نوعی است! در ذیل آیه شریفه: "ٱتَّخَذُوٓا۟ أَحْبَارَهُمْ وَ رُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ ٱلله" (توبه؛ ۳۱) آمده است که: "لَم يَكُونُوا يَعْبُدُونَهُمْ وَ لَكِنْ كَانُوا إِذَا أَحَلُّوا لَهُمْ أَشْيَاءَ اِسْتَحَلُّوهَا وَ إِذَا حَرَّمُوا عَلَيْهِمْ حَرَّمُوهَا" (وسایل الشیهه ج ۲۷، ص۱۳۴) آنها رهبرانشان را نمی پرستیدند اما چون رهبران دینی آنها تفسیر به رای و اجتهاد به رای می کردند و امر و نهی و حلال و حرامی که می کردند مورد تبعیت واقع می شد، در واقع غیر خدا را رب خود قرار داده بودند! 🔸 در روایات هم آمده است که: "مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ اَلنَّاطِقُ عَنِ اَللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اَللَّهَ وَ إِنْ كَانَ اَلنَّاطِقُ عَنْ إِبْلِيسَ، فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِيسَ" (وسایل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۲۸) یعنی اگر کسی از کلام و نطق دیگری پیروی کند حقیقتا او را عبادت کرده است. حال اگر خود آن گوینده بنده خدا باشد بندگی او بندگی خداست و اگر فرد ناطق بنده و باشد تبعیت از سخن او و بندگی او است. 🔸 پس اگر در بدون نگاه اجتهادی درست، و صرافا با یک ذوق غیر مستند دینی، یک حکمی به دین نسبت داده شد، مثلا بدون توجه به روش صحیح استنباط از منابع دینی در یک حاکم شد، این و عبادت غیر خداست. 🔸 این مساله لزوم حضور مجتهد با تقوای دینی در و یا چنین فردی از دور یا حداقل حاکمیت اندیشه صحیح و اجتهادی یک بر تشکیلات را واضح می سازد! بله | ایتا | تلگرام | روبیکا | اینستاگرام | تارنما 🌐 www.Karavani.ir |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا