eitaa logo
مهندسی فرهنگی قزقانچای (صلگرستان)
74 دنبال‌کننده
338 عکس
150 ویدیو
0 فایل
قزقانچای نام رودي که قوم صلگر با فرهنگ و زبان طبری در کنار آن زندگی می کنند .
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
🌿 📘کتاب دانشنامه هویت شناسی جلد ۱۱ ص ۶۹۵۳ ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
📜 های شفاهی ✍بعضی از این گونه افسانه ها سرتاسر استان رواج دارد و بعضی ها بیشتر در شرق مازندران روایان و خنیاگران می خوانند. منتهی در بعضی از مناطق راوی به خصوص شرق مازندران خنیاگران تمام اشعار آن را به فارسی بیان می کنند یعنی اصالت افسانه ها را حفظ نموده اند. «...آواز مانند آواز فاقد ریتم است. تمامی اشعار نجما به فارسی خوانده می شود و نام شاعر نیز مشخص نیست.» (پهلوان: ۱۳۸۸، ۱۰۱) اما در بعضی از مناطق به خصوص در و حومه ی آن راویان ضمن بیان افسانه اشعار آن را به سه شیوه بیان می کنند: الف: کاملا فارسی است ب: قسمتی از اشعار فارسی و قسمتی مازندرانی یا این که بعضی از واژگان را به فارسی بیان می کنند. پ: اشعار به کلی مازندرانی است. 📌البته این حالت بیشتر به این دلیل است که بسیاری از راویان بر زبان فارسی تسلط ندارند یا آشنایی اندکی دارند. هنگام خواندن شعر را خواسته و ناخواسته تغییر می دهند منتهی این تغییر نه در محتوا و نه در معنی اشعار بلکه در زبان شاعر یا راوی اتفاق می افتد. هر چند همه ی مردم مازندران به راحتی فارسی را می فهمند اما بسیاری از سالخوردگان و بی سوادان و جامعه ی روستایی نمی توانند فارسی حرف بزنند. این مسئله هر چه به مناطق روستایی و کوهستانی آمل و می رسیم بیشتر مشهود است. 🎼۱-نجما خوانی: ✍نجما و رعنا دو دلداده اي اند كه سرگذشت آن ها سينه به سينه بين تمام مردم ايران مي گردد و نقل محافل و مجالس است، و بيشتر هم در مركز و شرق مازندران روايت مي شود. چند تن از پژوهشگراني كه درباره ی موسيقي نجما (نجما خواني) كردند همه گفتند: اشعار نجما كاملا فارسي است (پهلوان ۱۰۱:۱۳۸۸)، (فاطمي ۳۸:۱۳۸۱)، ( قلي نژاد ۳۱:۱۳۷۹) در حالي كه تحقيق ميداني كه نگارنده انجام داد به خصوص در مركز مازندران شعر را به سه شكل متفاوت ضبط و ثبت نموده است: 👈الف: اصولا بسياري از اشعار فارسي كه در نجما خواني روايت مي شود دوبيتي هاي فارسي است و در جاهاي ديگر ايران بين مردم سينه به سينه نقل محافل است: 🌸خوشا روزي كه با هم مي نشستيم قلم بر دست و كاغذ مي نوشتيم 🌸قلم بر دست و كاغذ بر هوا شد مگر خط جدايي مي نوشتيم 🌸نماز شام غريبي رو به من كرد دلم جولان زد و ياد وطن كرد 🌸ندانستم پدر بود يا برادر سلامت باشد هر كس ياد من كرد.(قلي نژاد ۳۳:۱۳۷۹) 👈ب: بعضي از راويان شعر را به دو زبان مازندراني و فارسي توام مي خوانند و روايت مي كنند: 🌸مير آخور: هرس (=صبر کن hərəs ) نجما گل الوون بیارم سر راه تو را قرآن گذارم 🌸ترا به دست یا حق من سپارم خدش (خودت) گفتی من یه خواهری دارم 🌸نجما: میرآخر غلط کردی اسم گرفتی خاخر من تیر اندازی کردی په ی خر من 🌸په ی خر را زدی تا پیکر من خاخر از درد من گا ونه مجنون (نعمتی) 👈پ: بعضي از راويان شعر را كاملا مازندراني مي خوانند: 🌸تره دوش گیتمه وکردمه دشت و کو tərə duš gitəmə ?u kərdəmə dašt ?u ku 🌸تره گهواره ی زرین من دامه تو tərə gahvârəye zarrin mən dâmə tu 🌸اون زمان میون تشت طلا من تره دامه او?un zamân miyune tašte talâ mən tərə dâmə ?u 🌸امروز تو شمشیر کشنی زنی مه کله کا ره?amruz tu šmšir kašni zanni me kalləkâ rə 🌸مه سر در بوره مه کف پاره me sar dar bure me kafe pâ rə 🔎معني: تو را کول می گرفتم ییلاق و یشلاق می بردم، توي گهواره ی زرين تکانت می دادم، توی تشت طلا آبت می دادم، امروز تو شمشیر می کشی می زنی به فرق سرم، از سر تا پایم عبور کند (کمالی) 🌸«اگر عالم بسوزه تره ورمه اگر خدا نكوشه تره ورمه 🌸مره بورد بينه بيشهر زندون زندون جه در امبه باز تره ورمه اگر همه ي دنيا بسوزد با تو ازدواج مي كنم، اگر خدا مرا نكشد، با تو ازدواج مي كنم مرا به زندان بهشر بردند، از زندان بيرون مي آيم و با تو ازدواج مي كنم» (پهلوان ۱۳۸۸: ۴۰۹) https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3455 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه دارد 👇👇
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
✍به هر صورت شعرهايي كه به فارسي روايت مي شود كاملا ويژگي هاي دوبيتي هاي محلي دارد اما اشعاري كه به مازندراني روايت مي شود، بعضي جاها تفاوت دارد؛ يعني اشعار از ده هجايي شروع مي شود و تا سيزده چهارده هجايي ختم مي شود و طريقه خواندن راوي باعث مي شود ما كمبود يا سكته هاي وزني را احساس نكنيم. راوي در مواقع ضروري شعر را با كشش و تكيه و كند خواني و تند خواني روايت مي كند تا اشكالات وزني به گوش نيايد. 📌البته تناقض گویی در آثار بعضی از از جمله پهلوان و قلی نژاد شاید به دلیل عجله در کار و دقت کمتر مشهود در حالی که شاهد مثال در آثار آن ها گواه دیگر است اما نصری اشرفی نظر دیگری دارد. 👇👇 « ...رفته رفته شعرخوان های زبان در داستان برخی از اوسانه ها همچون حیدربیگ و صنمبر و نجما تغییراتی ایجاد نموده اند تا از این طریق به القا حس بومی در این نقل کمک نمایند. 👇👇 هر چند تغییرات یاد شده بیشتر در ابعادی کوچک و جزیی و به برخی حالات موسیقی و تغییر در لهجه ی اشعار و نحوه ی بیان این مناطق محدود بوده ولی همین مقدار هم جهت ایجاد حس نزدیکی در مخاطبان مازندرانی و گلستانی نسبت به این نقل کفایت نموده است.» (نصری اشرفی: ۱۳۸۸، ۴۳۱) 📝مطلب ادامه دارد + نوشته شده در دوشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 15:8 توسط نادعلی فلاح https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3455 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
💠 په  Pe  و کاربردهای مختلف آن در زبان طبری ۱) په = باز،در برابر پیش به معنی بسته. مثال: در ره په هاکِن. برگردان: در را باز کن ۲) په هایتِن = شکافتن مثال: هرچی من وافمه ته په گیرنی. برگردان: هرچه من میبافم تو می شکافی مفهوم کتابی: رشته های مرا پنبه می کنی. ۳) په دَکِتِن = الگو گرفتن مثال: ولِ آدمِ په نَکِف برگردان: دنبال روی ولگرد نباش ۴) په = دنبال مثال: بور شه کارِ په برگردان: به دنبال کار خود برو مفهوم کتابی: در کار دیگران فضولی نکن ۵) په = پرهیز مثال: په زَنده برگردان: پرهیز می کند،پس می زند. ۶) په = گوشه و کنار مثال: تِلار په/ اون په جا نَخِر برگردان: کنار تلار، اون گوشه قایم نشو ۷) په په = وابستگی وهمراهی مثال : گَت گَتِ آدم په په مِجنه برگردان : با بزرگان همراهی می کند. ۸) په/ پرس = برخیز مثال: په دَر بور برگردان: بلند شو برو ۹) په = بعد، پس از مثال: په خر،  په شوم، په نماز برگردان: بعداز غروب آفتاب، بعد از شامگاه ۱۰) په = پاییدن مثال: تاریکی نیشته روشنی ره په نه شوپه گر برگردان: در تاریکی نشسته روز را می پاید شب پا ۱۱) په ئی = برگشت مثال: په ئی هاکِرده برگردان: برگشت ۱۲) په = بنیان مثال: په کنی برگردان: کندن پِی ساختمان ۱۳) په یاری = پیروی مثال: جوشی خون په یاری گره برگردان: پی خوانِ نوحه خوان است. ۱۴) په = پا مثال: تیساپه  په دتکنیه برگردان: پابرهنه پایش پیچ خورد ۱۵) په = زیر مثال: سائه په برگردان: زیر سایه ۱۶) په = پشتوانه مثال: وَرمِز  بینج په پشتی او خِرنه برگردان: ارزن با حمایت ساقه برنج آب میخورد. ۱۷) په = بریدن مثال: وِنه قَلم په کِنده برگردان: قلم پایش را می بُرد. ۱۸) په = لنگه مثال: اِتّا په دِوَندی/ اِتّا په دَر برگردان: یک لنگه کفش، یک لنگه در ۱۹) په = باقیمانده مثال: په چَر برگردان: مانده چَرای گاوهای شیرده که گاوهای دیگر می چرند. ۲۰) په = پشت سر مثال: اقبال شلخته په دره برگردان: بخت به دنبال آدم شلخته است. ۲۱) په = انداختن مثال: وِنه چِشدار ره په کِنده برگردان: چشمش درخت را می اندازد ۲۲) په = نگاه کردن یا دنباله اش را دارد. چش چش ره په نه یا دس دس ره په نه ۲۳) په به په/ کلوش ره په به په دَکرده ۲۴) په = درک کردن، فهمیدن، تشخیص دادن په نَوِرنِه به معنی نمی فهمد یا تشخیص نمی دهد. ۲۵)ادامه دارد 📑 فرهنگی قزقانچای https://eitaa.com/soltan_mohammadreza
Mohsen Baker: 🌙 📝ردیف ماه های تبری (طبری)ماه های شمسی (خورشیدی) ۱.فردینه ماه همزمان با مرداد ماه ۲.کرچه ماه همزمان با شهریور ماه ۳.هره ماه همزمان با مهر ماه ۴.تیره ماه همزمان با آبان ماه ۵.ملاره ماه همزمان با آذر ماه ۶.شروینه ماه همزمان با دی ماه ۷.میرماه همزمان با بهمن ماه ۸.اونه ماه همزمان با اسفند ماه ۹.ایام پتک یا شیشک (گاهنبار)آغاز نوروز ۱۰.ارکه ماه همزمان با فروردین ماه ۱۱.دماه همزمان با اردیبهشت ماه ۱۲.وهمنه ماه همزمان با خرداد ماه ۱۳.نوروزماه همزمان با تیر ماه ✍ سال تبری دوازده ماه‌ است که با فردینه ما از ۲ مردادماه هجری خورشیدی آغاز می‌شود. 📑 فرهنگی قزقانچای https://eitaa.com/soltan_mohammadreza
📜 🌿 🌴اعضای مختلف و کاربردی یک درخت 🌿جَرِه : سرشاخه های نازک بدون برگ 🌿چوچِل : سر شاخه 🌿کِچیلِه : تیکه های با تبر بریده 🌿کرب : تیکه ی جدا شده از تنه با تبر 🌿ریشه 🌿چِنگِر : بر آمده ، پای درخت ، وصل به ریشه 🌿گردِبینه :  تنه قطع شده 🌿دوشکش : تنه قابل حمل با سر شانه 🌿الوار 🌿پِلوِر : چوب بالای سقف منازل 🌿هِلا : چوبهای زیر شیروانی 🌿چَرده : سرشاخه های برگ دار خوراک احشام 🌿پائه : چوب برای دیوار کشی 🌿کانده : چوپ کلفت تنه درخت 🌿چِنگوم : نصف شاخه کلفت با نوک تیز که برای مهار استفاده می شود. 🌿کِپِر : قطع شده یا ته مانده ی درخت 🌿کتین : تکه ی تنه درخت 🌿پیته : چوب فرسوده 🌿هیمه : هیزم 🌿چَچکَل : چوب آتیش گرفته ی داغ 🌿وشته : نیمه آتش گرفته تکه چوب 🌿شماله : نوعی چراغ جای مشعل 🌿کول : پوست 🌿لاپی : سوراخ درون تنه درخت 🌿کَر : خشک و ترد و نرم 🌿منجِوَر : نه خشک و نه تر 🌿خَرگِل : خورجین چوبی 🌿چَپی : لانه ی چوبی مرغ 🌿پرچیم : دیوار بار سرشاخه های چوب 🌿کَل کِنار : دیوار و ستون چوبی 🌿لَد و پَردی : سقف چوبی و مکمل 📑 فرهنگی قزقانچای https://eitaa.com/soltan_mohammadreza
💌 سبک_نیمایی همه شو کردمه برمه تا سحر ناله زومه اما ته ندی مه دردِ ته مره خنده زوئی و نَدونِسّی که من حساس ریکامه ته ندونسی همون عطری همون بوئی که هرشو مه لواس تن دری ته مه رویا بی مه دنیا بی و من سون خِشکِ کیله بی مه چه تی دریو بهیمه شه اصری جا ته ندونسی که بیتابمه ته دوری جا من که مغرور بی مه دَکِّل ندینه ملک و ملا مه چش اوره اسا هر شو تا صوی اینتری زار زمبه تی خاطر صد هزار تا مثنوی و صدتا بیت شیرین غزل همه احساس منه شاعر بی یه تی خاطری همه ره ماه دَکتی شو ایمومه نال بِنِ  وَر اساره شاهد بی یه که تیناری اصریه جا وِنه بن ره مُهر زومه اما ته ندی نخونسی مه شعره شاید هم نخواسی باور هاکنی مه خاهونی ره من همون مزیر مردی مه که هیچ کس ندیه مه بِرمه ره دیمه آرزو بی یه مه اصری ره روش بَوینه اسا مه خنده بمرده گلی ره غَمیره بَیته لرزنه مه دل و دیم بِرو جانا تره دوس دارمه نویندی بِرو دار بَزن مره شه ذلفه جا شه سیو گیس دَوِن مه گردن و هِقّه بَعیر که بی ته نِخوامبه دَوِّم ته شه دوندی که مه دل تنگ کشه هَسّه بِرو جان برو ته او هاکن‌ این یخ بزه دل ره برو سِرسِر خش هادم مِن میونه اون کمون ابرو ره همونتا که بَوِرده مه چهل سال آبروره اره من تی خاطری بتاختِمه همه‌چی ره بباختِمه فقط ارمون به دل جان مار دعا بی مه که مه یار بَوِّی دل ور دواشی آ سنگ‌دل نازنین بَمون نَشو که من بی ته سونِ خشک هائیته چومه بهاره بی بکا بومه نَشو آ دَواش مِره بهار هاکن بَمون مه وَر بَمون مه وَر 🖊 ۱۴۰۳/۱/۱۹ 📑 فرهنگی قزقانچای https://eitaa.com/soltan_mohammadreza
🔎ریشه کلمه 🌺 ✍در قدیم پلو یا چلو را در مجمعه‌های بزرگی می‌کشیدند، که به آنها «قاپ» یا «قاب» می‌گفتند و چند نفر با دست از یک قاپ مشترک، غذا می‌خوردند. 📌ممکن بود که چند آدم بزرگ و پرخور با پیری یا کودکی نحیف و کم‌غذا در قاپی همسفره و هم‌غذا ‌شوند. این بود که تقسیم غذا عادلانه نبود و یکی به اصطلاح، قاپ دیگری را می‌دزدید و غذای بیشتری می‌خورد. 📌به همین دلیل ایده ی «قاپ شخصی» به میان آمد که برای هر کس قاپ کوچکی غذا بکشند و آن را در پیش وی بگذارند. 👈همین شد که این «پیش‌قاپ» را «بُشقاب» نامیدند. یک قاپ بزرگ پر از غذا سر سفره می‌آمد و چند قاپ کوچک خالی (بُش به ترکی: خالی) گِرد آن می‌چیدند و برای هر بشقاب، جدا غذا می‌کشیدند❤️ 🖊 ۱۴۰۳/۰۸/۰۱ 📑 فرهنگی قزقانچای https://eitaa.com/soltan_mohammadreza
برخی واژگان واصطلاحات طبری اَشنوفه = عطسه مافور = چونه مُرقاض = قیچی کَش جُمِه = پُلیور تُمُّن = شلوار مُاچِّکل = مارمولک کورماز=مگس آوچین = کیسه پلاستیکی سُوزی=سبزی دوآج=لحاف چُارقَد=روسری کلوش=کفش پلاستیکی شِبره=کفش پاشنه بلند کاب بِلنددوندی = کفش پاشنه بلند کوز =لاک پشت اَرمِجی = جوجه تیغی دَکّل= اصلااا شَلمُن=تیربرق کُش=خارش بَکُ=بِخارون بَکُستمِه = خاروندم چَنگی=ناخن بلند چینگال=چنگال چَنگِل=چغندر غول=کَر(ناشنوا) رَسِن = طناب لِینگ= پا گَت ببا=پدربزرگ بگت ننه=مادربزرگ نِنا =مامان بِرار =داداش دِده= خاخِر =خواهر بِوا=بابا وَسّا = نَوه تیسَمبَعو=سوسک گَل = موش زیر = نعلبکی پیش لَمپا سر = بالکن دَستِک= دست انداز بالکن آتَش کَش= خاک انداز فلزی ماشه= گیره فلزی که باهاش آتیشو میگیرن دیزِندُن= سه پایه فلزی که روش آشپزی میکردن کاتی=نردبان قِوا=کُت فنر=فانوس تونه =مه شِ=شبنم چَل=سنجاقک چَل = وسیله ای چوبی و دست ساز برای ریسندگی کَلُش=کفش پلاستیکی خانومها دوری=بشقاب کَچِه = قاشق چوبی تاس=کاسه لَوِه=قابلمه سِموار = سماور نیم دری=پنجره کوچک چردِه= هیزمی که بسیار نازک هستن. وا = باد بشتی = ته دیگ کَیی = کدو سِره = برگهای خشک شَبچَرِه = خوراکی یا خشکباری که بعد شام میخوردن. پِشُم = پذیرایی بعد شام توک = چوب محکمی که برای خراب نشدن دیواری تکیه میدادن. نون کَر = وردنه چوبی پره= دیروز کَتفل = پرتاب کردن تَلِم = گاو ماده ای که هنوز مادر نشده تِلِم = ظرف چوبی که در آن ماستو تبدیل به دوغ میکنند و کره میگیرن. مَنگُو = گاو ماده ای که گوساله دارد جُنیکا = گاو نر جوان وِرزا = گاو نر چننند ساله چاشت = غذای ظهر گوگزاه = گوساله چَلِک = ظرف حلبی وَننه = طنابهای بهم بافته مثل تور ماهیگیری که کاه توش میریختن و با اسب از صحرا به خونه میاوردن نسوم= جایی که آفتاب خور نبود پَنجی = نوبت سِگ = پسر بچه بالبَند = النگو گوشبال = گوشواره اُدَنگ = آسیاب کا = بازی تِک = دهان چاک = زمین ورزشی کلِه = اجاقی که با سنگ و گل درست کرده بودند برای پختن‌غذا شِلاب = بارون شدید شیشم = سوتی که با دهن و یا انگشت و دهن میزنند کَش سَنگ = وسیله ای که پسرها درستش میکردن برای شکار گنجشک پرپری = پروانه شاب = گام برداشتن نِهِب = تَشَر رفتن آسنی = قصه شونگ = جیغ بسیار بلند اُو هانی = جِن لاپِّه و چاپِّه = خیلی پاره شده 📑 فرهنگی قزقانچای https://eitaa.com/soltan_mohammadreza
📌 ... ۱- اَسیوبون = متصدی آسیاب ۲- پاکار = همیار و دستیار کدخدا ۳- اودنگ چی = متصدی آسیاب آبی ۴- چاربیدار/چاربدار = متصدی اجاره دادن چارپایان ۵- قرق چی = خی گله بون محافظ از صدمات و لطمان حرامیان و مراتع از تعرص دیگر دامداران ۶- قلیچی = رویگر و سفیدگر ۷- لَمِه سو = متصدی ساخت را گویند. ۸- کوفا گر = کار کوفا کردن گندم و علف رو انجام مز داد ۹- گالش = خانواده دامداری که به کار گاوداری اشتغال دارند. ۱۰- می رس = متصدی تابانیدن پشم گوسفند در کنار گروهی نمدمالان ۱۱- مِختاباد = سرچپون سر گروه چوپانان را گویند ۱۲- نعل بند = متصدی نعل کردن چارپایان ۱۳ - نمکی (خرکچی) = متصدی تهیه نمک 💥 فرهنگی قزقانچای https://eitaa.com/soltan_mohammadreza
🔷آخرین منگله 🔶آخرین منگله، آیین و آداب و رسوم و باور کشاورزان قزقانچاهی ، یادگار و ميراثی کهن،به جا مانده از طبرستان قدیم که بخشی از تاریخ و فرهنگ مردمان این منطقه محسوب می شود.امروزه می تواند جزئی از جاذبه های گردشگری باشد. در فصل درو ، آخرین مشت از برداشت محصول گندم به عنوان سمبل خیر به صورت دسته گل در آورده تا سال بعد،هنگام شروعِ مجدد شخم زدن،نگه می داشتند تا موجبات خیر و برکت آن زمین کشاورزی و زراعی فراهم شود. 📑 فرهنگی قزقانچای https://eitaa.com/soltan_mohammadreza
تبری _واژگان و اصطلاحات تبری به قلم غلامحسین باقِری الاشتی ✅. اَی. اَئی 🔅. دوباره ✅اینی. اِنی 🔅 می آ ئی ✅ چه اِشِنی 🔅 چرا نگاه میکنی ✅ اتّی 🔅. یکی دیگر . ✅ بتِج 🔅. بُدو . دویدن ✅ بالخِنه🔅. اتاق بالای. اتاق مخصوص مهمان ها.. به طبقه دوم ساختمان هم بالخنه. یا بالاخنه میگویند ✅ تش خِنِه 🔅 اتاقی که معمولاً افراد خانواده در ان اتاق جمع می شدند ✅ زیر خِنه . 🔅 انباری . زیر زمین ✅ ته بِلاره. .ته بِلاردِن بَوِّم 🔅 به فدای تو. . فدایت شوم ✅ بهِشتِمه 🔅. قرار دادم . گذاشتم. در واقع تعریف بِهشت یعنی جای خوب. عالی. وقتی میگوئیم. فلان وسیله ره فلان جاِ بِهِشتِمه. یعنی ان وسیله. را بهترین جا قرار دادم. ✅. تِمنی 🔅 مترادف تومان است. . تِمنی به گردن بند و سینه آویز. زنانه اطلاق میشود که از سکه های ناصِری درست میکردند. که وزن. هر سکه تقریباً معادل ۲/۷۵گرم بوده است ✅ توار تیرِِه. 🔅. تبار. آل. . طایفه ✅. روجا. 🔅 ستاره زهره . ستاره بامدادی . نامی زیبا برای دختران.. ✅ درو نَئو 🔅. دروغ نگو. . خلاف واقعیت سخن نگو 📑 فرهنگی قزقانچای https://eitaa.com/soltan_mohammadreza
تِ خسته بال و بازویِ بلاره تِلم زَندی وِنه دوویِ بلاره 📸✍ 📑 فرهنگی قزقانچای https://eitaa.com/soltan_mohammadreza
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
476.7K
❇️ تش کلین ر فوت نکن 🎙 با توضیحات جناب آقای یداله ملکی (اوزیج) 📩سپاس از جناب کرکبودی ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🎎 ماه های تبری 🎎 ✍با وجود ۱۲ ماه شمسی که در تقویمها به چشم می خورد به همان تعداد ماههای مازندرانی از گذشته به یادگار مانده است و با نبود تقویم و مردم روستا در زمان گذشته بیشتر از این طریق ماه ها را در روستا سپری می کردند. با اشتراک گذاشتن این مطلب فرهنگ و اصالت را زنده نگهداریم. 📅 (arkeh ma) : مصادف با ماه می باشد که با فرارسیدن بهار و آغاز سال نو طبیعت با چهره بهاری اش زیبا به نظر می رسد و شکوفه های رنگ رنگ در همه جا به چشم می خورد. 📅 (dema) : مصادف با ماه بوده و با شروع فصل کار و کشاورزی ،کم کم چهره روستا به مرحله کاشت رفته و تلاش مردم روستا در این ماه ستودنی است. 📅 (vahmeneh ma) : مصادف با ماه می باشد که تا حدودی زمین های کشاورزی از مرحله کاشت عبور کرده و مردمان روستا همچنان به وجین و مراقبت از محصولات کشاورزی مشغول هستند. 📅 (aydeh ma) : مصادف با ماه می باشد و با وجود تابش خورشید و فراوانی آب در شالیزار ها نشاهای برنج در حال رشد و نمو می باشند. 📅 (ferdineh ma) : مصادف با ماه می باشد و که گرمای تابستان را در خود جای داده و به روایتی هم به آن ماه پختن محصول انجیر( انجیرپجه ماه) هم می گویند . 📅 (kercheh ma) : مصادف با ماه می باشد که کم کم فصل دروی برنج آغاز شده و در گوشه گوشه زمینهای کشاورزی روستا جمعیتی مشغول کار و تلاش دیده می شوند. 📅 (hareh ma) : مصادف با ماه می باشد که با شروع خرمن کوبی و آوردن محصولات کشاورزی به منزل شادی در چهره هر روستایی بسیار دیدنی و هنگام رفتن دانش آموزان به مدرسه ها است. 📅 (tireh ma) : مصادف با ماه می باشد و زمان برداشت مرکبات ، اینبار جمعیت روستا در باغ ها برای چیدن پرتقال و نارنگی مشغول می باشند. 📅 (melareh ma): مصادف با ماه می باشد که با وجود پائیز زیبا و فصل ریزش برگ زرد درختان چهره روستا هم دیدنی می باشد. 📅 (shervineh ma) : مصادف با ماه می باشد که با وجود بادهای پائیزی و نم نم باران و همچنین سردی آغاز زمستان چهره جدیدی در طبیعت روستا بوجود می آید. 📅 (mireh ma) : مصادف با ماه می باشد و کم کم با بارش برف زیبا چهره روستا با پوشش سفید تزئین گشته و شکر و سپاس خدا از طرف کشاورزان دیدنی می باشد. 📅 (oneh ma) : مصادف با ماه می باشد . 📑 فرهنگی قزقانچای https://eitaa.com/soltan_mohammadreza
نام شعر:::: خَجّه خاله .................................. خَجّه خاله ی سِره مِهمون دَره دَبیستا کفش نال بِنِ ایوون دَره خَجّه گِته که مِن فامیل نِدارمه اَتّا خدیجه کل ایرون دَره خَوِر خَوِر مِره حالی بَهیه اَمشو وِنه کَسِ شی کَسون دَره اَتی که تَن تِر بوردِمه بَدیمه ایوون خِنه کدخدا رمضون دَره مَگه خدیجه لینگِ درد نِداشته اِسا وِنه عصا چه بیرون دَره بَدیمه خَجّه خِنه جا دَر بِمو چارقدِ سر تا فرقِ میون دَره ذِلف کَفِن چه هامِج هامِج شونه اِنگاری که نون وِنه راغون دَره لَچِکِّ وا هاکِرده شه سَرِ جا اَنگوسِ دس مصناعی ناخن دَره نَکِنه خَجّه خوانه شی بَکِنه گِته مه شی دیگه قَورِستون دَره بَدیمه کَلّه ونگ هِدائه دِلّال خَجّه ی دیم اِنارِ جور خون دَره خَجّه خاله شی بَکِرده پیر سَری مِه جور مَله مِفلِسِ جِوون دَره بِنه بَخِره بَمیره می اِقبال نَوینده مِه دل خَله اَرمون دَره مَگه چه چی کم دارِمبّه آخِدا چه خَجّه  وِسِّه شی فِراوون دَره آ کَهو اِقبال تِره تَش بَهیره خَجّه وَر کدخدا رمضون دَره 🖊 💥 فرهنگی قزقانچای https://eitaa.com/soltan_mohammadreza
📕 (روستای لزور) ✍: 📌موضوع : فارسی - گویش ها , زبان شناسی (فیروزكوهی) ⚙ناشر : تاویل 🌍محل نشر : تهران 📄قطع : وزیری 🔎نوع کتاب : تالیف 📍زبان اصلی : فارسی 🟡قیمت : ۴۰۰۰۰ 📌نوع جلد : شومیز 💠قطع : وزیری 🖨تیراژ : ۱۰۰۰ 📖تعداد صفحات : ۲۰۰ 🗓تاریخ نشر : ۱۳۸۶/۰۴/۰۹ 🗞رده دیویی : ۰۴۱۱۹ 📊شابک : 978-964-8164-15-2 ✍, "در این كتاب گویش ، از گویش‌های مازندرانی (طبری)، بررسی می‌شود كه جزء دسته زبان‌های شمال ایران محسوب می‌شود. 👤نگارنده در فصل نخست اطلاعاتی كلی درباره‌ی شهرستان و روستای لزور به دست می‌دهد و در فصل دوم به بررسی آواشناختی و واج‌شناختی می‌پردازد. 👈فصل‌های سوم و چهارم و پنجم به ترتیب به ساخت واژه (صرف)، نحو (ساخت جمله) و نتیجه‌گیری اختصاص دارد. 👈بخش ملحقات نیز شامل تعدادی جمله، و فهرست افعال ساده و مشتق و این گویش است كه قسمت بیش‌تر كتاب را به خود اختصاص داده است. 📝در فهرست واژگان سعی شده در هرجا لازم بوده واژك‌های سازنده‌ی كلمات نشان داده شوند. 📝نویسنده بیان می‌كند كه بررسی این گویش بر مبنای نظریه‌ی ساختگرایی انجام شده است 📑 فرهنگی قزقانچای https://eitaa.com/soltan_mohammadreza
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
✍از جمله رجال دربار دوره ی  و عهد ناصرالدین شاه اعتمادالسلطنه؛ محمدحسن [بن علی] خان مقدم مراغه‌ای (۲۱ شعبان ۱۲۵۶ مراغه، ۱۳ فروردین ۱۲۷۵ تهران) می باشد. او که ملقب به صنیع‌الدوله و سپس اعتماد السلطنه، نویسنده، و سیاستمدار نامدار عصر ناصری و صاحب تألیفات بسیاری در زمینه‌های گوناگون بود. 📌مطلع ‏الشمس یکی از آثار مهم اعتمادالسلطنه و بنا به گفته ی نویسنده، دنباله ی کتاب مرآت‏ البلدان ناصری در معرفی خراسان و مشهد مقدس، به خصوص حرم مطهر امام رضا علیه السلام است. او مرآت ‏البلدان را در جغرافیای ایران و شهرهای آن به صورت الفبایی در دست نگارش داشت و بعد از اتمام حرف «ج»، در اثنای جمع آوری حروف  «ح» و «خ» بود که سفر دوم ناصرالدین شاه به خراسان و زیارت مشهد مقدس پیش آمد. بنابراین، نویسنده از فرصت همراهی شاه در این سفر استفاده کرد تا برای تکمیل کتاب مطلع‏الشمس «معلومات سابق را بر مشهودات لاحق بیفزاید و کتابی تألیف نماید و به همین مناسبت و ملاحظۀ احوال ایالات شرقی، آن را مطلع‏الشمس نام دهد». ✍نخستین چاپ این اثر تاریخی در سالهاى ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۳ هجرى قمری، هنگامى که نویسنده تصدى امور وزارت انطباعات و دارالترجمه شاهى را عهده دار بود، صورت پذیرفت. 📚شرح مختصر از کتاب مطلع الشمس: این کتاب سه جلدی در قالب یک کتاب راهنمای سفر از تهران به مشهد شروع شده و سپس در بخش معرفی مشهد به صورت گزارشی اختصاصی به بیان تاریخ و جغرافیای این شهر می‌پردازد. 📘جلد نخست کتاب مطلع‌الشمس گزارش سفر کاروان ناصرالدین‌شاه از زمان ترک دارالخلافه (تهران) تا رسیدن به شهر مشهد را در برمی گیرد. در این جلد شرح سفر کاروان شاه با گذر از شهرهای و تا قوچان و سپس رسیدن به مشهد گزارش شده است. 📘جلد دوم کتاب مطلع الشمس به معرفی شهر مشهد و آثار و ابنیه و اماکن مهم آن با تأکید بر حرم رضوی و بقاع و ابنیهٔ وابسته به آن می‌پردازد. 📘سومین و آخرین مجلد کتاب مطلع الشمس به بیان سفر بازگشت کاروان ناصرالدین شاه به تهران از مسیر نیشابور و سبزوار پرداخته است. 📘در بخشی از کتاب مطلع الشمس آمده است: {{فیروزکوه سه حمام و شش یا هفت باب مسجد، یک تکیه و سه آسیا و سی کاروانسرای بارانداز و پنجاه باب دکان دارد و سکنه آن تقریبا ۱۲۰۰ خانوار و هفت اند: طایفه شیرازی، طایفه کیائیه، طایفه شهرآشوب، طایفه رئیسی، طایفه کاردگر، طایفه فخرآور و طایفه بابتیه که میرزا فضل الله خان و میرزا امان الله، مستوفی این شهر از این طایفه‌اند.}} ✍کتاب مطلع ‏الشمس در حقیقت دایرة‏المعارف بزرگی است که به لحاظ دارا بودن اطلاعات بسیار گسترده و متنوع در جغرافیا و تاریخ و فرهنگ و هنر آستان قدس، مشهد و خراسان ، از اهمیت و اعتبار بی‏مانندی برخوردار است. {{ اعتمادالسلطنه درباره ی این کتاب نوشته است: «جغرافی مشهد و شرح بقاع و اماکن و رجال و اعاظم و مبانی مشیّده و ابنیه مزیّنه آن و وقایع و سوانح مهمّه واقعه در این ناحیه مقدسه با اعلی درجه اهمیت و زاید الوصف جالب نظر دقت است ... و تا امروز احدی استیفاء این حق ننموده ...».}} 📌در این کتاب «مطلع الشمس» به ذکر جغرافیای مشهد، تاریخ آن از زمان شهادت امام رضا (ع) بر اساس کتاب‌های جغرافیا و تاریخ قدیم سفرنامه های مسافران خارجی همچون فریزر و خانیکوف پرداخته است. همچنین در این کتاب بناهای مشهد از جمله مدارس و کاروانسراهای آن همچنین تاریخ روضه منوره حضرت رضا (ع) و بناهای متعلق به آن همچون توصیف حرم مطهر رضوی، شرح کتیبه‌های حرم مطهر از جمله احادیث، آیات و کلمات قصار، امثال و نصایح درج شده در کاشی‌کاری ها آزاره حرم، قصیده‌های مسطور بر در و دیوارها، ذکر اشعار در های حرم و تاریخ های آن اشاره شده است. توصیف رواق‌های حرم مطهر امام رضا(ع)، ضریح، گنبد مطهر، صحن قدس و مسجد گوهرشاد نیز به زیبایی در کتاب مطلع الشمس بیان شده است. اعتمادالسلطنه در ادامه این کتاب به ذکر افراد مدفون در حرم مطهر امام رضا(ع) همچون قبر شاه تهماسب اول صفوی و خطوط و الواح آن پرداخته است. در فصل دیگری از کتاب مطلع الشمس جمعی از مشاهیری که در دوره قاجاریه مباشر امر تولیت آستان قدس رضوی شده را با ذکر برخی از اقدامات آنها بیان کرده است. سپس به جغرافیای شهر مشهد مقدس اشاره و در ادامه کتیبه مساجد، مدارس و کاروانسراهای شهر مشهد و اطراف آن به تفضیل بیان شده است. در ادامه این کتاب تاریخ مشهد به صورت سال شمار، شرح حال رجال مشهد مقدس، شرح زندگی امام رضا(ع) بیان شده است. این کتاب با فهرست کتابهای کتابخانه آستان قدس رضوی و نقشه ای از حرم مطهر امام رضا (ع) به اتمام رسیده است. 🖊گردآورنده ۱۴۰۳/۰۹/۱۹ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3857 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📜گزارش ملانجف لزوری در سنه ۱۱۲۱ قمری 📌برابر با سال ۱۰۸۸ شمسی 🔎پژوهش ادامه دارد... 📑در بخشی از نوشته های وی آمده است: {{...در وصف [دوزاقبن] طریق العجز عن درک الادراک ادراک سوی جانب عالی مآب بن فیض الله بن علی بن تقی بن حسن [ظاهرا باید منظور حاجی شیخ موسی باشد] به لباس کرامتی و از حقیقت اشرف [بندپی] است که شمع شب ایشان بَر ورزیان [ییلاق ورزنه] بر فروخت که در که ز این فعل و قیل خزانه مضاعف حظ داری. زمین را به شریعت گسترد و پریجان [] را همت ز جان روحانی امر کرد...[ناخوانا]. بسم الله الرحمن الرحیم الله القدیم ازلی یزیل هو قائم ازلی بالازلیه یزیل العلل لم یزل و لا یزال برحمتک یا ارحم الراحمبن یا حی یا قیوم یا رئوف یا رحیم یا حافظا یا حفیظ یا قهارا یا جبار .....[در ادمه متن اشکال علم عظام و حروف ابجد بکار رفته است] [پرمینا] [اون کنار] [سیجج] [درکامیان] اقریب [چاچلل] [سبزه خامن] [کلارزمین=کرازمین ] [ویتله] [سرجیکلا] [شال درکا] که هزار سال به سنگ یاقوت اظهار قدرت و ودیعت نهاد...[ناخوانا] خمسه قرار تیول محمدعلی ولد ابراهیم باشلق [ شاخه ای از ایل پریجا] در مجمر [ییلاق لتی]... [ناخوانا] فی شهر شعبان المعظم فلسنه ۱۲۱ [سال ۱۱۲۱ قمری] کتبه اقل الطلاب لزور ملانجف غفرالله...[ناخوانا] لوالدیه و لمن له حق علیه تمت بعون الله.}} 🔎خوانش: 🖊 ۱۴۰۳/۰۷/۲۷ 🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا نام دارنده ی این اسناد به خودشان واگذار شده است. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3865 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/528 📌نکته ۱: نویسنده ی اصلی این متن شخصی دیگری است که نامش رویت نشد. وی به نقل از ملا نجف این روایت نوشته است. 📙📘📓📗📒📕📔 📄 💌چاپ و نشر مطالب بردن از منبع مجاز نبوده و درج منبع الزامی است. 🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند. در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت. 🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است . فرهنگی قزقانچای https://eitaa.com/soltan_mohammadreza
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
﷽ن و القلم و ما یسطرون 📩شناسه ۱۴۰۳۱۰۰۲۲۱۴۸ 📜 📄 {{ ابوالفرج که در اسبنجان ذلیل ماند با معدودی از ترکمان به صنقک شبیخون بردند و جانب اندریه بکثرت عداوت راند و بر آسوریان و زرمان به شقاوت عنان تاخت "وَ لاَ تَحْسَبَنَ‌ اللَّهَ‌  غَافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ‌ الظَّالِمُونَ‌ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ‌ لِيَوْمٍ‌ تَشْخَصُ‌ فِيهِ‌ الْأَبْصَارُ" و به اردوی قادرخان شبیخون بردند. "أقبَلَ الأَعداءُ حَتّى أحدَقوا بِالخَیمَهِ" ...[ناخوانا] آن خبیث در قبضه اختیار ابلیس در کسوت تجهیز و تزیور حیلت کفر روانه خمد گشت. مهدی خان العارف ...[ناخوانا] که کار خصم به آشوب دید جهد بر انوار عقول تمسک کرد و در جامه عرفان نهاد و باغ وجود خمد را به بنیاد دانش نهاد و به مساعدت شجاع المظفر بر افروخت که ...[ناخوانا] "الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ" ...[ناخوانا] سلطان اسفندیار آن حاکم ملک نوبهار، ناطق پرگار، افضل کاتبان بر تقدیر به خرم و دوراندیشی جمع خرد لزُر را مشاورت گرفت. آن شامخ الالقاب ولد گلستان فیروز در فضیلت جلوس آل الله علیهم السلام تمسک کرد "وَأُفَوِّضُ أَمۡرِيٓ إِلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِيرُۢ بِٱلۡعِبَادِ" به مجتمع فنون حکمت ...[ناخوانا] قوت ملک اسباب عالمان و روندگان و ایتام برگشود...[ناخوانا] اسفند خان با استجماع لشگر به مقاتلت با خنزیر الماوا به تعجیل تاخت...[ناخوانا] ابوالفرج که به عیش و جهل آوازه داشت از روی تکبر به حرب آمد. به تیغ میرمحمود آن خنزیر مآب در کمند اسار اسفندیار آمد...[ناخوانا] از بیم جانش به قلدوش گریخت...[ناخوانا] به فرمان سلطان اسفندلزور علی الصباح ابوالفرج که محتوی بر سو عقیدت و حیلت جبلت بود وقوف یافته بساط در چیده و به لَتیبار عزیمت شد.}} 🔎خوانش: 🖊 ۱۴۰۳/۱۰/۰۲ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3915 📝پانویس: ۱/: از هویت شخصی و خانوادگی وی اطلاعاتی به دست نیامد.| در این نوشتار وی متخاصم و متجاوز معرفی شده است. ۲/: به نظر می رسد که باید آبادی سمنان باشد. ۳/: گروهی از ترکمن ها یا ترکها که در خدمت ابوالفرج بودند. ۴/: به نظر می رسد که باید منظور نگارنده چشمه صندوقک در آبادی فیروزکوه باشد. ۵/: آبادی اندریه در فیروزکوه ۶/: آبادی در فیروزکوه ۷/: آبادی فیروزکوه ۸/: احتمالا وی دارای سمت حکومتی بود و در منصب نگهبان منطقه بوده که دارای معدودی از سربازان بوده است. ۹/: به نظر باید آبادی فیروزکوه باشد. ۱۰/: به نظر باید وی از حاکمان آبادی خمده فیروزکوه باشد که فردی عارف و عالم بوده است. ۱۱/: از بزرگان منطقه و به نظر می رسد وی باید از نیای خاندان در آبادی فیروزکوه باشد. ۱۲/: وی در آن عصر حاکم لزور بوده و بر اساس نوع متون در این نوشتار او شخصیتی متدین، شیعه و دانا بوده است. از طرفی به گمان اینجانب وی باید از نیای خاندان در آبادی لزور فیروزکوه باشد. ۱۳/: خوک/خی ۱۴/: به نظر می رسد وی باید از نیای برخی از خاندان های سادات در آبادی لزور فیروزکوه باشد . ۱۵/: اسارت ۱۶/: به نظر می رسد که باید آبادی لزور فیروزکوه باشد. ۱۷/: لزور ۱۸/: آبادی لتیبار سمنان ۱۹/ در نوشتار: آیات ۲۶۸ سوره بقره _ ۴۰ غافر _ ۴۲ ابراهیم _ مقتل الحسین علیه السلام خوارزمی ۲۰/تاریخ نگارش انجامه: سنه ۱۲۱ قمری برابر با آبان ماه ۱۰۸۸ خورشیدی 👇👇 {...فی شهر شعبان المعظّم فلسنه ۱۲۱ کتبه اقل الطلاب لزور ملانجف غفرالله ...[ناخوانا] لوالدیه و لمن له حق علیه تمّت بعون الله} 📚ک خطی انجام نامه محسن ص ۱۰۰ 🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا نام دارنده ی این اسناد به خودشان واگذار شده است. 📙📘📓📗📒📕📔 📄 💌چاپ و نشر مطالب بردن از منبع مجاز نبوده و درج منبع الزامی است. 🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند. در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت. 🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است . ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📚معرفی 📘 : تاریخ، معماری و باستان‌شناسی» ✍نگارش: محمّد کشاورز دیوکلایی و مهدی خلیلی 📑نشر درنگستان 📖۱۷۱ صفحه 📌عرضه در: شهر کتاب: قائم‌شهر، خیابان ساری (کارگر)، پاساژ هیراد سنتر، طبقۀ پایین کتاب‌فروشی محمّدی: قائم‌شهر، ابتدای خیابان تهران (صالحی مازندرانی)، جنب پاساژ رضایی و ایستگاه تاکسی. 💥 فرهنگی قزقانچای https://eitaa.com/soltan_mohammadreza
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
4_6003732713457062721.mp3
3.82M
📝 🖊 📘 📼 فایل صوتی استاد احمد باوند سوادکوهی - مدیر بنیاد پژوهش‌های فرهنگ و تاریخ - در مورد کتاب "کاروان‌سرای گدوک" که در رادیو پیام مازندران پخش شده است. ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
هدایت شده از پژوهش اِدمُلّاوَند
✍ارسالی مخاطبین: 📩شجاع |...... | لینک این روستا ای داره و اصالتا به کردهای سنندج میرسیم که زمان جنگ دو برادر به نام های شجاع و اسفندیار بودند و در زمان فعلی فامیلی کل افراد شجاع یا اسفندیار است و اگر از نظر علمی پیگیری کنید دی ان ای مردم لزور و کردهای سنندج بینهایت بهم نزدیک هستند من خودم اصالتا هم پدر هم مادر و تمام اجدادم اهل این روستا هستند. 📩علیرضا | ...... | لینک من هر سال به لزور مسافرت میکنیم یکبار با پدربزرگ از سنگ های امام زاده خوشنام بالا رفتیم.پدر بزرگم به نام حاج خلیل اسفندیار در شکرم باغ داره و تابستون ها ما به انجا میرویم. 📩م جعفری |...... | لینک لزوریم اما هرگز لزور رو ندیدم.ارق خاصی به لزور دارم چون جدم از لزور بود. لزور زیبا و خواستنی ست. 📩شجاع |...... | لینک روستای من لزور روستای با اصالت و فرهنگی هستش و با هر کسی همون طور رفتار میشه ک با طبیعتمون رفتار میکنه. احترام ب آیین و سنن و طبیعت لزور 📩م قاسمی |...... | لینک پژوهشگر محترم جناب داداش پور باکر انصافا از تلاش تون ممنونم. دمتون گرم و نفستون برقرار. حالم حال اومد وقتی از اتفاقات خیلی قدیمای روستای نازنین لزیر مطلع شدم. اصلا خیلی مشتاق به پیگیری و هیجان بیشتری برای دریافت اطلاعات تاریخی پیدا کردم. آقا سپاس و عالی ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─