@soltannasir
{ پاسخ به سوالات 106 }
{ نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزّل ومساوات 6 }
ادامه ...👇
بنابراین خاصیت نظام اقتصادی که معاملات آن بر پایه اسکناس ، بنا شده است . انباشت سرمایه است . و چنین نظامی بدون محل انباشت یعنی بانک ها نمی تواند به حیات خویش ادامه دهد .
این از آن جهت حائز اهمیت است که امروزه ، سخن از اقتصاد اسلامی و بانکداری اسلامی می شود .
اقتصادی که پایه پولی آن اسکناس باشد . اسلامی نخواهد شد و در واقع شبه اسلامی خواهد بود .
اقتصاد اسلامی تنها با پایه پولی طلا ممکن می شود . که چنین مسئله ای با توجه به حاکمیت اسکناس در سیستم اقتصاد بین المللی شاید ممکن نباشد .
اما با شروع دوره آخرالزمان در سال های آینده ، که با نابودی ها و زلزله ها و آتشفشان ها و طوفان ها و سیل ها و جنگ های گسترده که نابودی دو سوم مردم زمین را در پی دارد . و سپس گشوده شدن مرز عوالم را به همراه خواهد داشت .در آن دوران اقتصاد جهانی بر پایه طلا خواهد بود . در آن هنگام است که گنج های عظیم آخرالزمانی توسط زمینه سازان ظهور استخراج خواهد شد و علم کیمیا نیز ،نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای خواهد داشت .
و پس از آشفتگی های آن دوره که در نهایت منجر به ظهور حضرت صاحب الامر و صاحب الزمان ( عجل الله ) خواهد انجامید . در دولت جهانی حضرت نیز بنا بر بعضی روایات سخن از طلا و نقره در معاملات است.
گفته شد که طبیعت اسکناس خاکی است . خاک با باد ناسازگار است و همچنین تا حدودی با آتش ، اما با آب سازگار است .
نکته : بخش اعظم اقتصاد معاملات جهان توسط کشتی ها و از طریق آب انجام می شود .
اما خود اسکناس به عنوان یک شئ به سرعت آتش می گیرد و می سوزد و توسط باد به سرعت پراکنده می شود و در آب نیز از بین می رود . حتی درون خاک نیز از بین می رود .
در نتیجه از نظر معنوی ، اسکناس بقایی ندارد و همچنین برکت نیز ندارد .
اما گفته شد که اسکناس جنس زمین دارد و سرد و خشک است . می دانیم که در نجوم احکامی سرد و خشک صفت کوکب زحل است و اسکناس صفت زحل دارد .
حال بعضی احکام کوکب زحل را از کتاب التفهیم بررسی می نماییم : 👇
{ دلالت کوکب زحل بر خلق و خوی های مردم : 👈ترسنده . شکوهنده . با اندیشه . 👈بددل .👈 بخیل . به کینه وری با مکر و ....}
و
{ دلالت کوکب زحل بر احوال ها و کردارها :
👈 غریبی دور و دراز و 👈درویشی سخت و 👈 توانگری با بخیلی هم بر خویشتن و هم بر کسان 👉و 👈عسری و بستگی کارها و شدتها و متحیری و تنهایی جستن و مردمان را بنده کردن به ستم و بر چیزها . و اندوه های کهن و غش و حیلت به کار داشتن و گریستن و یتیمی و نوحه کردن . }
و
{ دلالت کوکب زحل بر پیشه ها : 👈 بناها و بقعات و کشاورزی و آبادان کردن زمینها و چشمه و آب و بخشیدنش و کارهاء تر و پیراستن و تقدیر کردن چیزها و میراث ها و گور کندن و فروختن هر چه از آهن کنند وز سرب و استخوان و موی و 👈 نخّاسی (برده داری ) بندگان سیاه . و از علمها آنچه به بدی رساند و از عمل سلطان آنچه بشرّ بود و قهر و غضب کردن و بستن و بند کردن و شکنجه }
به دلالتهای کوکب زحل بر بعضی خصوصیات نظیر بخیل بودن و درویشی که در معاملات خود را نشان می دهد و همچنین ساختن بناها و فروختن اشیاء فلزی و حتی 👈 برده داری سیاه پوستان توجه نمایید !
با وجود رشد مدنیت در چند قرن اخیر از دورانی که اسکناس در بازار مبادلات پولی جهان حاکم شده می توانیم این خصوصیات را در جامعه جهانی مشاهده نماییم .
ادامه دارد ...
#اسکناس #طلا #زحل #ترقی #ترفع
@soltannasir
💶💷💰
@soltannasir
{ پاسخ به سوالات 107}
{ نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات 7 }
ادامه ...👇
می دانیم که طلا فلزی است که منسوب به کوکب شمس است . اما همانگونه که گفته شد ظاهر آن گرم و تر است و باطن آن سرد و خشک ، بنابراین طلا با کوکب شمس و مشتری و تا حدودی با زحل ارتباط دارد و می دانیم که کوکب شمس و مشتری در تنجیم سعد اکبر می باشند .
حال بخشی از احکام کواکب شمس و مشتری را نیز نقل می نماییم .
{ دلالت کوکب مشتری بر خلق و خوی مردم : 👈 نیکخو ، الهام داده به خرد ، بردبار ، بزرگ همّت ، پارسا ، پرهیزگار ، داد ده ، راستگوی ، دانا ، سخّی ، آزاد دل ، راست دوستی ، فخر کننده ، دوستدار ریاست ، وفادار ، با امانت ، ریاست گزار و بدی را دشمن دار ، بر شهرها حریص و بر عمارت کردن و بر بناهای فاخر بر آوردن ، متحمّل ، پرهیزکار }
و
{ دلالت کوکب شمس بر خلق و خوی مردم : 👈 خرد و معرفت و بزرگواری و کبر و پاکیزگی و حریصی بر شهرت و معروف شدن و قوّه و غلبه کردن و نیکنامی جستن و آمیختن با مردمان دوست داشتن ، و تیزی و زود خشمی و زود پشیمان شدن از خشم و آرامیدن و بردباری }
و
{ دلالت کوکب مشتری بر احوالها و کردارها : 👈 یاری دادن مردمان را و میان ایشان صلح و صلاح جستن ، و صدقه به ایشان پراکندن و شادی پیدا کردن بر هر که نزدیک او است و تازه رویی و دین سخت داشتن و امر معروف کردن و از منکر دست باز داشتن و راستی خواب و بسیاری نکاح و خنده و مزاح و زبان فصیح و حریصی بر مال و مستغلّ و حلیمی و گاه گاه پس گرانی سبکساری کردن و خویشتن به خطر افکندن . }
و
{ دلالت کوکب شمس بر احوالها و کردارها : 👈 حریصی بر بار خدایی و ریاست بدست کردن و رغبت به گرد آوردن خواسته و سخن گوئی و از آن جهان تیمار داشتن . و قدرت جستن بر بدان و عاصیان ، بدی کند و نیکی کند ، بر آرد و فرود آرد ، قهر کند آنرا که نزدیک او است تا او را به بدبختی آرد و به زندان افکند و بدی بدان کند . و نیک بخت کند آن را که از وی دور بود ، و اگر آفتاب به شرف خویش باشد دلیل آن ملکان بود که هستند .و اگر به هبوطش باشد بر آنکه ملک از او بشده است . }
و
{ دلالت کوکب مشتری بر پیشه ها : 👈 علم های پاکیزه و ولایت های خوب و عبادت و نیکوی کردن و خواب گزاردن و زرگری و فروختن زرّ و سیم شکسته و لباس سپید و میو ها و انگور و نی شکّر }
و
{ دلالت کوکب شمس بر پیشه ها : 👈 استد و داد ، و دیبا فروختن }
همانگونه که ملاحظه می نمایید . احکام کوکب شمس و مشتری را در دورانی که طلا بر معاملات بشری حاکم بوده می توان تا حدودی مشاهده نمود . که این احکام بسیار مثبت تر از احکام کوکب زحل است .
نکته : یکی از نکاتی که در باب استفاده از طلا در معاملات و به تبع آن حاکمیت نسبی احکام شمس و مشتری در جامعه وجود دارد . این است که طلا با حکومت 👈پادشاهی در جامعه ارتباط دارد .
و این با شیوه حکومت های نوین ( حکومت های دموکراسی ) چندان سازگاری ندارد .
در اسلام نیز نظام حکومت معنوی بر پایه نظام خلیفة اللّهی می باشد . که دوازده خلیفه الهی ( یکون من بعدی اثناعشرخلیفة ،کلهم من قریش ) به فرموده رسول الله(ص) خلیفه بعد از وی می باشند . و این خود دلیل دیگری است که در دوران ظهور ، در معاملات از طلا استفاده خواهد شد . و دموکراسی به شیوه کنونی و تکلونوژی مادی از روی زمین رخت بر خواهد بست .
دوران حکومت جهانی ، دوران عصر زرین نوین و خرد طلایی معنوی می باشد .
دورانی که بشر با کیمیاگری جسم و جان خویش به آنچه تا کنون دست نیافته ، دست خواهد یافت .
تکلونوژی آن دوران ، تکلونوژی معنوی است . و شرایط آن دوران با شرایط کنونی جهان بالکل متفاوت خواهد بود .
ادامه دارد
#طلا #شمس #مشتری #زحل #اسکناس
@soltannasir
🌞💶💷💰
🏴💡🏴💡🏴
🏴💡🏴
🏴
💡یرِیدُونَ أَنْ یطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ
وَیأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ یتِمَّ نُورَهُ
وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ«توبه32»
💡👈آنها میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمیخواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند!
✨ دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
✨آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
✨نه بقا کرد ستمگر، نه بجا ماند ستم
✨ظالم از دست شد و پایه مظلوم بجاست
✨زنده را زنده نخوانند که مرگ از پی اوست
✨بلکه زنده است شهیدی که حیاتش ز قفاست
✨دولت آن یافت که در پای تو جان داد ولی
✨این قبا راست ، نه بر قامت هر بی سر و پاست
✨تو در اول سر و جان باختی اندر ره عشق
✨تا بدانند خلایق که فنا شرط بقاست
@Soltannasir
🏴💡🏴💡🏴💡🏴
@soltannasir
{ پاسخ به سوالات 108}
{ نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات 8}
ادامه ...👇
اما هدف از نقل آنچه تا کنون در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات در اذکار گفته شد . ذکر این نکته بود ، که بگوییم .
در ازمنه پیشین که از طلا در معاملات استفاده میشده با توجه به آنکه ظاهر طلا بادی( گرم و تر ) است ، اذکار ترقی تاثیر بیشتری داشته تا امروزه که از اسکناس در معاملات استفاده می شود .
یکی از عواملی که دستورات و اذکار و طلسمات جلب رزق و روزی به مانند گذشته های دور موثر نیست . حاکم بودن اسکناس بر معاملات بشری می باشد .
زیرا همانگونه که ملاحظه نمودید اسکناس دوامی ندارد . و طبیعت آن با باد ناسازگار است .
نکته مهم : یکی از نکات مهم که باید در باب تأثیرات اذکار و دستوراتی که برای کسب ثروت ، استفاده می شود . بخاطر داشت این است که بسیاری از اذکار سلوکی نظیر «لااله الا الله » و «الله» و «لاهو الاهو » یا سوره توحید و ...علاوه بر معانی توحیدی و نفی مادون حق ، از نظر طبعی نیز آتشی می باشند .
پیشتر در دروس ، گفته شد که برای ارتقا روحی ، روح باید ترفع پیدا نماید و طبیعت ترفع ، آتشی می باشد .
با توجه به دروس ، اذکار سلوکی و توحیدی علاوه بر مغایرت معنایی با ترقیات دنیایی ، از نظر طبعی نیز با توجه به آتشی بودن ، با ترقی مادی ، مغایرت دارد .
سالکی که قصد عروج روحی و رسیدن به مراتب بالای معنوی را دارد . ناگزیر است که به اذکار توحیدی و آتشی مبادرت ورزد . زیرا وی خواسته ای جز حق تعالی ندارد . و قصد دارد که روح را به عوالم رفیع تر ترفع دهد . و طبیعت ترفع آتشی است .
سالک طریق توحیدی ، کلمه طیبه لااله الا الله را به طریق نفی و اثبات ضرب می نماید .
و در قسمت لا اله محبت هر چه غیر الله است را نفی می نماید . و ریشه آن را از دل می کند . و به اصطلاح هر الهی ( ثروت و مقام و همسر و فرزندان و شخصیت اجتماعی و فردی و ...) را غیر از الله نفی می نماید . و در طرف دوم اثبات محبت الله می نماید . بدیهی است که ذکر لااله الا الله اگر به درستی و به میزان زیاد ضرب شود . می تواند برای سالک الی الله امتحانات و ابتلائاتی را مثل از دست دادن فرزند و یا همسر و یا مال و منال و جاه و مقام و ... به وجود آورد .
بخشی از ابتلائات به دلیل معانی توحیدی و نفی اغیار در این اذکار است و بخشی نیز ناشی از خاصیت 👈 آتشی این اذکار است .
استفاده 👈زیاد از اذکار آتشی که مضامین توحیدی و جلالی دارند . می تواند باعث آتش زدن بر جسم و جان و مال و منال و خانه و کاشانه و همسر و فرزند و جاه و مقام و ... سالک شود . زیرا خاصیت آتش سوزندگی می باشد .
نکته2 : باید در نظر داشت معنی لا اله الا الله ، در شکل اولیه خود بسیار ساده است و آن نفی الوهیت( خدایان اسطوره ای و جنیان و شیاطین و فرشتگان و ...) غیر الله است .
اما در هنگام ذکر ، ابتدا سالک در قسمت نفی ( لا اله )محبت غیر الله را نفی می نماید و پس از گذراندن مراحلی در سلوک الی الله هر آنچه در 👈 دایره وجود غیر الله تبارک تعالی است را نفی می نماید. . تا به این حقیقت برسد که غیری از ابتدا وجود نداشته و تمام عالم مظاهر مختلف الله تبارک تعالی می باشد .
نکته 3: باید توجه داشت که استفاده از اذکاری با مضامین توحیدی و آتشی به میزان 100 عدد به صورت ورد که از معصوم روایت شده است . نه تنها اشکالی ندارد بلکه مستحب نیز می باشد.
آنچه که می تواند . مشکل ایجاد نماید . بیش از حد لازم به اذکار آتشی مبادرت ورزیدن است . آن هم به گونه ضرب و نفی و اثبات صوفیانه که چنین حالتی حرارت زیادی تولید می نماید .
در ازمنه قدیم ، صوفیان هنگام توبه نمودن بر دست پیر ، مدت چند سالی در خانقاه زندگی می نمودند . که در سال اول به خدمت مشغول می شدند و اندک اندک توسط پیر به عزلت و سپس به خلوت وارد می شدند و ذکر سالک در هنگام خلوت ، کلمه طیبه لااله الا الله می بوده .که به صورت نفی و اثبات و عمدتا به شکل دو ضربی یا چهار ضربی (روش های دیگری نیز وجود داشته ) ، توسط سالک ضرب می شده است .
سالک پس از گذراندن مراحل ابتدایی و متوسط سلوک ، چون به حد ارشاد می رسیده توسط پیر اجازه نامه ای برای وی نوشته می شده و سپس به شهر خویش باز می گشته و اهل شهر را به سوی حق ارشاد می نموده است .
از این دوران به بعد سالک اقدام به تشکیل زندگی مشترک و خانوادگی می نموده است .
استفاده از چنین روشی ، سبب می شده که تاثیر اذکار سلوکی جلالی آتشی ، بر زندگی خانوادگی سالک تأثیر کمتری بگذارد .
البته چنین روشی نیز دارای اشکالات و آسیب های اجتماعی می بوده است .
ادامه دارد ...
#اذکار #ترقی #ترفع #باد #طلا #سالک
@soltannasir
💶💷💰
@soltannasir
{ پاسخ به سوالات 109}
{ نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات 9 }
اما ذکر آخرین نکته در باب رزق و روزی
الله تبارک تعالی در قرآن مجید و عزیز می فرماید : 👇
{ وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا وَجَعَلَ النَّهَارَ نُشُورًا﴿۴۷﴾=و او كسى است كه شب را براى شما پرده پوش و خواب را آرامبخش گردانید و روز را مایه جنب و جوش ساخت (۴۷) } (آیه 47 سوره مبارکه فرقان )
و
{ وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاسًا ﴿۱۰﴾وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشًا ﴿۱۱﴾= و شب را [براى شما] پوششى قرار داديم (۱۰) و شب را [براى شما] پوششى قرار داديم (۱۰) } ( سوره مبارکه نبأ آیات 10 و 11)
در حدیثی از رسول الله (ص) آمده است:👈 صبح زود در طلب روزی و حاجتهای خود بروید ، زیرا صبح خیزی مایه برکت و رستگاریست .
همچنین از سلطان علی بن موسی الرضا(ع) نقل است که : رزق خاصی برای بندگان تقسیم می شود که زمان آن بین طلوعین است. یعنی بین طلوع فجر و طلوع خورشید و خواب در این ساعات مکروه است. زیرا انسان را از دریافت این رزق خاص محروم می کند.
همچنین حضرتش در جایی دیگر می فرمایند : الملائکه تقسم ارزاق بنی آدم ما بین طلوع الفجر الی طلوع الشمس فمن نام فیما بینها نام عن رزقه، یعنی: مابین طلوع سپیده صبح تا طلوع خورشید ملائکه الهی ارزاق انسان ها را سهمیه بندی می نمایند. هر کس در آن زمان بخوابد، غاقل و محروم خواهد شد.
از مجموع این آیات و روایات در می یابیم که روز محل جنب و جوش و کسب و طلب معاش و روزی است . و شب هنگام استراحت می باشد .
در حدیث ذکر شد که روزی خاصی وجود دارد که آن را بین الطلوعین تقسیم می نمایند . و شخص باید پس از طلوع آفتاب در پی آن روزی به بیرون رود .
بنابراین روز هنگام کسب معاش است و شب هنگام استراحت می باشد .
می دانیم که روز گرم و شب سرد است . اگر از منظر کوکب حاکم نگاه نماییم ، کوکب حاکم بر روز کوکب شمس است که آتشی ( گرم و خشک) می باشد و کوکب حاکم بر شب قمر است که آبی (سرد و تر ) است . بدین خاطر عده ای از حکما روز را گرم و خشک و شب را سرد و تر می دانند . عده ای دیگر در یک تقسیم بندی کلی ، نیمه اول روز را ( از طلوع آفتاب تا اذان ظهر ) گرم و تر و نیمه دوم روز (از اذان ظهر تا غروب آفتاب )را گرم و خشک می دانند . و نیمه اول شب ( از اذان مغرب تا نیمه شب شرعی ) را سرد و خشک ، و نیمه دوم شب را ( از نیمه شب شرعی تا طلوع آفتاب ) را سرد و تر می دانند .
اکنون می دانیم که روز گرم و شب سرد است همچنین می دانیم که از منظر تنجیم روز گرم و خشک و شب سرد و تر است . همچنین می دانیم که در اسحار و بین الطلوعین و اوایل طلوع آفتاب تری در اوج خویش می باشد که خود را به شکل ژاله بر روی گیاهان نشان می دهد .
با طلوع آفتاب رفته رفته گرما بیشتر می شود هر اندازه که بر گرما افزوده شود ، رطوبت کاهش می یابد و خشکی افزایش می یابد . بنابراین در نیمه اول روز (6 ساعت اول روز شرعی ) به تدریج بر گرما افزوده و از تری کاسته می شود .
در نیمه دوم روز (6ساعت دوم ) از گرما اندک اندک کاسته می شود و بر خشکی همچنان افزوده می شود . زیرا از تری کاسته می شود .
بر این اساس است که عده ای ، نیمه اول روز را گرم و تر و نیمه دوم را گرم و خشک می دانند .
حال اگر به آیات قرآن نگاه نماییم حق تبارک تعالی روز را که گرم است برای کسب معاش مناسب می داند . در جوامع اسلامی در گذشته های دور ، از طلوع آفتاب ، تا نماز ظهر ، پیشه وران به کسب در آمد مشغول بودند . چرا ? زیرا گرم و تر (بادی ) بود .
شب برای استراحت و خواب مناسب است ! چرا ? زیرا جنس خواب ، سرد و تر است .
ادامه دارد ...
#شب #روز #قمر #شمس #روزی #ترقی #ترفع
@soltannasir
💶💷💰
@soltannasir
{ پاسخ به سوالات 110 }
{ نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات 10 }
ادامه ...👇
در یک جامعه اسلامی باید با طلوع آفتاب ، کار و فعالیت ، شروع شود . و با اذان ظهر کار تعطیل شود . و پس از نماز جماعت شخص ، ناهار بخورد و سپس کمی استراحت نماید تا هنگام اذان عصر ، و پس از اقامه نماز عصر در مسجد ، آنگاه بار دیگر ، شخص به سر کار رود . و سپس با فرارسیدن غروب آفتاب کار و فعالیت تعطیل شود . و شخص بار دیگر برای اقامه نماز مغرب به مسجد رود و سپس به خانه برگردد . چنین شیوه زندگی ای با فطرت ، ارتباط تنگاتنگی دارد .
اما امروزه ما در جامعه اسلامی ، چنین ممشایی را مشاهده نمی نماییم . در شهر طهران که پایتخت مملکت اسلامی می باشد . اگر ادارات دولتی و بعضی مشاغل را کنار بگذاریم .
کافی است که ساعت 8 الی 9 در سطح شهر ، در بازارها به جست و جو بپردازیم تقریباً اکثر مغازه ها در شهر بسته است .
از ساعت9 صبح به بعد تقریباً مغازه های اصناف گوناگون ، اندک اندک شروع به باز نمودن می نمایند . چون طهران اینگونه است در شهرستانها اکثراً اوضاع بد تر می باشد ! و بازار تقریباً از ساعت 10 صبح شروع به باز شدن می نماید !
در عوض هنگام غروب آفتاب تا ساعتی پس از زمان نماز عشاء اکثر مغازه ها در بازارها ، باز می باشند و به امر تجارت مشغول هستند ، و در این هنگام( پس از غروب آفتاب ) ، بازارها رونق بیشتری نیز دارند .
چرا ? گفته شد که نیمه اول شب ( از غروب آفتاب تا نیمه شب شرعی ) سرد و خشک است .
حال طبع اسکناس چه بود ? سرد و خشک . طبیعی است ، بازاری که بر پایه اسکناس باشد . در طبیعت سرد و خشک رونق بیشتری داشته باشد .
نکته1 : گفته شد ، طبع طلا گرم و تر است . و طبع نیمه اول روز نیز گرم و تر است بنابراین طلا با احکام اسلامی که بر پایه فطرت بشری نازل شده است . هماهنگی بیشتری دارد .
نکته2 : همانگونه که ملاحظه می نمایید . همه مسائل با یکدیگر در ارتباط می باشد . جامعه ای که می خواهد به سمت تمدن نوین اسلامی حرکت نماید باید از حکمت کهن و علوم معنوی ای نظیر ، طب اسلامی ، تنجیم ، کیمیا ، علوم غریبه و ... در راستایی درست استفاده نماید . حکمت کهن نیز می تواند به مانند فقه در همه امور وارد شود و اظهار نظر نماید و این دو در کنار هم می توانند . جامعه را به سمت تمدن نوین اسلامی سوق دهند .
نکته 3 : از بعضی اساتید خویش نظیر مرحوم استاد محمد حسن قاضی جهرمی و آیت الله شیخ محمد صابر .. نقل داریم که چون به بعضی افراد دستور برای رزق و روزی می دادند .😊 تأکید می نمودند . که عمل یا در بین الطلوعین و یا بلافاصله پس از طلوع آفتاب انجام شود . و شخص پس از اتمام عمل برای موثر شدن به هیچ وجه نخوابد و از 👈خانه برای بدست آوردن رزق بیرون رود . و روزی ای را که در بین الطلوعین ملائکه پخش می نمایند . شخص باید پس از طلوع آفتاب در طلب این روزی باشد و زمان طلب این روزی👈 یک چهارم اول روز می باشد . (از طلوع آفتاب تا سه ساعت شرعی از روز گذشته ) شخصی که در این هنگام بخوابد . دستور تأثیر کامل نخواد داشت . چرا ? زیرا خواب سرد و تر است . و طلب روزی گرم و تر البته این تنها علت این امر نیست . بلکه علل متعددی ممکن است برایش وجود داشته باشد .
کسی که در سه ساعت اول روز شرعی در خانه بماند نیز نمی تواند از این روزی چندان برخوردار شود . چرا ? زیرا ماندن در خانه طبع سکون دارد که طبیعت خاک و زمین است . بنابراین طبع آن سرد و خشک است .
بنابراین برای تأثیر اذکار و دستورات رزق و روزی باید با طلوع آفتاب کم کم به دنبال روزی از منزل بیرون رفت !
اما اینجا نکته ای وجود دارد . فرض نمایید شخصی مغازه ای دارد . و پس از طلوع آفتاب به مغازه رود و آن را می گشاید . در سه ساعت اول روز شرعی ممکن است هیچ دشتی نداشته باشد . چرا ? زیرا خانه از پای بست ویران است . اینکه شیطن در خلقت تغییر ایجاد می نماید را در همه جا می توان ملاحظه نمود .
فرهنگ کسب و کار ما عملاً تحت نفوذ فرهنگ غیر اسلامی است . و با حاکمیت اسکناس به جای طلا و ساعت غلط کسب و کار 👈برکت معنوی روزی از کسب و کار و زندگی ها رخت بربسته است .
نکته 4: همانگونه که ملاحظه می نمایید . مجموعه عوامل تغییر در شکل کسب و کار ، باعث شده که دستورات رزق به مانند گذشته تأثیر نداشته باشد . اما با وجود همه این مشکلات ، برای تاثیر عمل توصیه می شود . که شخص در سه ساعت اول روز شرعی به دنبال روزی برود .
نکته 5: از استاد سلوکی خویش حضرت آیت الله شیخ محمد صابر ... نقل داریم که ایشان می فرمودند . دستورات مختلفی را که همه درست بوده است در مورد رزق و روزی ، بر روی شاگردان و مراجعه کنندگان استفاده نموده ام . اما این نکته را از بنده به یادگار داشته باشید . که هیچ دستوری به اندازه ...
ادامه در پست بعد..
#روزی #برکت #ترقی #طلا #اسکناس
@soltannasir
💶💰
@soltannasir
{ پاسخ به سوالات 111}
{ نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات 11}
ادامه ...👇
نکته 5: از استاد سلوکی خویش حضرت آیت الله شیخ محمد صابر ... نقل داریم که ایشان می فرمودند . دستورات مختلفی را که همه درست بوده است در مورد رزق و روزی ، بر روی شاگردان و مراجعه کنندگان استفاده نموده ام . اما این نکته را از بنده به یادگار داشته باشید . که هیچ دستوری به اندازه اربعین استغفار برای افزایش روزی موثر نیست .
به شرطی که شخص در هنگام این اربعین. یک به یک گناهان خویش را به یاد بیاورد و از اعماق قلب پشیمان شود و👈 اشک 👉 بریزد .
نکته 6: ممکن است سوال شود که در دروس گفته شد که زمان ترقی یک چهارم اول روز شرعی می باشد . و یک چهارم دوم روز برای ترفع مناسب است ?
اکنون گفته شده که نیمه اول روز بادی ( گرم و تر ) است . و نیمه دوم آتشی ( گرم و خشک ) است !!
در حالی که گفته شد که ترقی طبع باد دارد و ترفع طبع آتشی دارد ?!
آیا زمان ترقی در نیمه اول روز نیست ?
و ترفع در نیمه دوم روز ?!
پاسخ : تقسیم بندی پیشین دروس بر اساس افزایش و کاهش روز بود . در یک چهارم نخست روز ، اندک اندک بر روز افزوده می شود . (ترقی ) و در یک چهارم دوم این افزوده شدن وارد مرحله دوم خویش می شود که به اوج خویش می رسد . (ترفع )
و پس از اذان ظهر اندک اندک از روز کاسته می شود به طوریکه از اذان عصر به بعد این کاهش کاملا قابل لمس است . ( زمان تنزل )
به همین ترتیب با غروب آفتاب در یک چهارم اول شب اندک اندک بر شب افزوده می شود . (ترقی ) و در یک چهارم دوم این افزوده شدن بیشتر می شود . ( ترفع )
و پس از نیمه شب شرعی ، شب رو به کاهش می نهد . (تنزل )
نکته 1 از نکته 6 : بهترین زمان برای عمل تنزّل ، پس از گذشت 9 ساعت از شب می باشد . یعنی هنگامی که ساعت 10 شب شرعی شروع می شود که به این زمان سحر (sahar) نیز می گویند . که این ساعت بهترین زمان برای «سحر =جادو sehr » نیز می باشد .
اساساً سحر (sehr) را با زمان سحر (sahar) ارتباطی تنگاتنگ می باشد .
نکته 2 از نکته 6 : در شب ، زمانی که سحر و جادو و امور منفی نظیر تنزّل انجام می شود . مومن از بستر خواب بر می خیزد و نماز شب می خواند و در این نماز شب ، 👈سور فلق و ناس👉 را می خواند . که این سور در دفع سحر(sehr) موثرند .
نکته 3 از نکته 6 : در این تقسیم بندی زمان مساوات با اذان ظهر و نیمه شب شرعی تقریباً یکسان است . و بدیهی است که چون زمان مساوات تنها یک نقطه خاص از زمان است . بنابراین نمی توان عمل مساوات را در این زمان انجام داد .
بنابراین برای عمل مساوات در این تقسیم بندی زمان خاصی وجود دارد . چنانچه بسیاری از اذکار سلوکی با اعراب مساوات(سکون انتها ) ، زمان مشخص و دقیقی ندارند .
اما دسته بندی دیگر ، را می توان بر اساس طبع اعمال ترقی و ترفع و تنزل و مساوات انجام داد . در تقسیم بندی دوم ، زمان ترقی نیمه اول روز شرعی که بادی است می باشد . و زمان ترفع ، نیمه دوم روز شرعی می باشد که آتشی است . و زمان اعمال تنزّل نیمه اول شب می باشد . که سرد و خشک است و زمان مساوات ، در نیمه دوم شب است که سرد و تر می باشد .
نکته 4 از نکته 6: به نظر فقیر با توجه به شرایطی که در دروس نقل شده است . دسته بندی اول بر اساس کاهش و افزایش روز مناسب تر است .
نکته 5 از نکته 6: در دسته بندی اول ، بهتر است اعمال ترفع در حدود یک ساعت شرعی مانده به اذان ظهر انجام شود .
نکته 6 از نکته 6: بخور اعمال ترقی بخورات سعد مشتری که بادی است می باشد . بخور اعمال ترفع بخورات سعد شمس که آتشی است می باشد . بخور اعمال تنزّل ، بخورات زحل که خاکی و سرد و خشک است می باشد . و بخور اعمال مساوات ، بخورات کوکب زهره می باشد . البته برای اذکار شرعی که به شیوه مساوات انجام می شود . بخور زهره توصیه نمی شود .
نکته 7 از نکته 6 : تقسیم بخورات به شیوه نامبرده شده در بالا ، کلی است . برای استفاده درست از دانش بخورات ، شخص باید فهم درستی نسبت به حکمت اعمال علوم غریبه و حکمت فرآیندهای طبیعت به همراه ذوق و خوش فهم بودن و قدرت درک و تشخیص باطنی داشته باشد تا بتواند دریابد که برای هر عملی چه بخور یا بخوراتی را هر کدام به چه میزان استفاده نماید .
نکته 8 از نکته 6: برای فهم چگونگی استفاده از بخورات در اعمال ، مطالعه رسائل علم کیمیا علی الخصوص کیمیای جابری و اندکی دانش موسیقی توصیه می شود .
ادامه دارد ...
#ترفع #ترقی #تنزل #مساوات #ظهر
@soltannasir
💰💷
@soltannasir
{ پاسخ به سوالات112}
{ نکاتی در باب قاعده ترقی و ترفع و تنزل و مساوات 12 }
ادامه ...👇
نکته 7: خدا رحمت کند علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی را ، ایشان از جمله کسانی بودند که بر ادای نمازها در پنج نوبت اهتمام بسیاری داشتند . و بدین خاطر از سوی بعضی دشمنان فلسفه و عرفان به سنی گری متهم شدند . 😳 در حالی که هر کسی ایشان و آثارشان را بشناسد . می داند که چنین اتهامی در حق ایشان ناروا است .
ایشان در کتاب «وظیفه فرد مسلمان در احیای حکومت اسلامی» مباحث مختلفی از جمله طرح ساعت غروب کوک را مطرح نمودند . که مطالعه این مبحث را به شما عزیزان توصیه می نمایم سپس شرحی کوتاه بر بخش هایی از سخنان ایشان در ادامه می آید : 👇
{ ساعت غروب کوک
باری يكی از موادّ پيشنهاد شدۀ ديگر اين بود كه : ساعت ايران طبق موازين اسلامی تنظيم گردد ، تا مردم بتوانند از عمر خود استفادۀ سرشار بنمايند. چون اين ساعت فعلی ايران ظهر كوك است ، و مردم بر اساس مبدء نيمۀ شب و ظهر اُمور خود را تنظيم میدهند ، بنابراين نه مقدار شب آنها معلوم است نه مقدار روز .
شب كه تاريك است برای استراحت و سكونت است ؛ و روز كه روشن است برای بيداری و فعّاليّت و حركت أطبّاء میگويند : بيداري و فعّاليّت در شب مضرّ است ، و خواب و آرامش در روز نيز برای آدمی ضرر دارد . بنابر اين شرع أقدس اسلام كه احكامش بر اساس فطرت است احكامش را روی ساعات شب برای استراحت و عبادت در تاريكی ، و روی ساعت روز برای دنبال كار رفتن و در تكاپوی معاش بودن در روشنی قرار داده است .
اوّل شبانه روز از ابتدای شب شروع ميشود ؛ و ساعات شب يكي پس از ديگري را طي ميكند ؛ و در هر ساعت وظيفهای مقرّر فرموده است .
در آيۀ 96 از سورۀ 6 : انعام داريم : فَالِقُ الاصِبَاحِ وَ جَعَلَ الَّيْلَ سَكَنًا و در آيۀ 61 ، از سورۀ 40 : غافر داريم : اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ الَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهَارِ مُبْصِرًا . و در آيۀ 86 از سورۀ 27 : نمل داريم : أَلَمْ يَرَوا أَنَّا جَعَلْنَا الَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهَارِ مُبْصِرًا ، و در آيۀ 10 و 11 از سورۀ 78 : نَبَا داريم : وَ جَعَلْنَا الَّيْلَ لِبَاسًا وَ جَعَلْنَا النَّهَارِ مَعَاشًا .
از نماز مغرب ، و عشاء و تعشّی ، و خوابيدن در اوائل شب ، و استراحت تامّ بدن ، و سپس بيداري در اوائل طلوع فجر ، و بدنبال آن وقت و زمان مشخّص بين الطّلوعين را تا طلوع خورشيد . و از آنجا به بعد كه ساعات روز شروع ميشود براي قيام به اُمور مهمّات از كشت و زرع و صنعت و تجارت و سفر و رسيدگی به امور اجتماعی و غيرها تا وقت ضُحی كه آفتاب بر فراز آسمان آمده و روشنی شدّت نموده و تقريباً در موقع تابستان كه دو ساعت به ظهر مانده است . در اين حال خواب قيلوله را مستحبّ نموده ، و تا وقت زوال شمس نماز ظهر ، و بعد از گذشتن دو برابر مقدار سايۀ شاخص كه تقريباً نيمه زمان ميان ظهر و غروب است ، نماز عصر را مقرّر فرموده است ، و همچنين براي اين ساعاتِ باقی از صلۀ ارحام و تربيت اولاد ، و انس با عيالات ، و تتمّۀ كسب را در صورت لزوم ، تا زمانيكه خورشيد در زير افق پنهان شود كه وقت نماز مغرب است و اول زمان شب شروع میشود .
بنابراين اوّلاً هميشه شب مقدّم بر روز است . شب جمعه يعني شب قبل از روز جمعه ، نه شب بعد از آن چون دخول ماه با رؤيت هلال است و رؤيت حتماً در اوّل شب پس از اختفاء شمس بايد صورت گيرد .
و ثانياً بايد ساعت را غروب كوك نمود ؛ يعنی در وقت غروب آفتاب آنرا سر ساعت 👈 12 قرار داد ، و عقربههای آنرا رويهم نهاد . بنابراين هر ساعتي كه بگذرد ، ميدانيم چقدر از شب ما سپری شده است . ساعت 2 يعنی دو ساعت از شب گذشته ، و ساعت پنج يعني پنج ساعت از شب گذشته ، و طلوع فجر كه متغيّر است ؛ و در اين زمان مثلاً 9 ساعت از شب گذشته است ؛ يعنی نه ساعت از شب گذشته است .
طلوع آفتاب نيز متغيّر است . چون مقدار بين الطّلوعين بمقدار ثمُن (18) مقدار روز است بنابراين در تابستانها در نواحی كه ما زيست ميكنيم مابين الطّلوعين به حدود دو ساعت ميرسد ، و در زمستانها تا يك ساعت و ربع تقليل می يابد . و در اين وقت ، مسلمان بيدار است و مشغول عبادت و يا قرائت قرآن ، و يا مطالعه ، و رسيدگی و تنظيم امور منزل . در حدود ساعت اول طلوع آفتاب دنبال کار می رود . چه تاجر و چه صنعتكار و چه پزشك ، و چه محصّل و چه زارع و دامدار ، در آن وقت مساعد و هوای لطیف حتی در ...}
ادامه دارد ...
#ساعت #غروب_کوک #علامه_طهرانی
@soltannasir
⏱