eitaa logo
سلطان نصیر
3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
436 ویدیو
245 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir { پاسخ به سوالات 12 } { مسبحات و چاکراها 9 } ادامه ...👇👇👇 دقت در آیات 11 الی 14 نشان می دهد که الله تبارک تعالی پس از این که بشارت ظهور امام عصر( عجل الله) و غلبه اسلام. بر سایر ادیان را در آیه 9 سوره مبارکه صف داد . در ادامه در آیه 10 می فرماید که شما را دلیل باشم بر تجارتی نیکو که شما را از عذابی سخت نجات دهد . همانگونه که بیان شد تجارت نیکو به یک معنا پذیرش ولایت شاه اولیا امام علی بن ابی طالب(ع) است . اما با اینحال در ابتدای سلطان نصیر گفتیم که نام مبارک سلطان نصیر از یک سو منسوب به امام علی بن ابی طالب (ع) و از سویی منسوب به حضرت مولانا صاحب الامر و صاحب الزمان (ع) می باشد . و دایره ولایت خاصه محمدی با حضرت امیرالمومنین (ع) شروع و با حضرت صاحب الامر (عجل الله). به پایان می رسد . بنابراین نقطه شروع و پایانی دایره در حقیقت با یکدیگر اتحاد دارند . به همین دلیل هر دو بزرگوار صاحب ذوالفقار می باشند . و هر دو خلیفه مسلمین و دارای حکومت ظاهری می باشند. مرکز حکومت حضرت صاحب الامر (ع) نیز شهر کوفه در کشور عراق خواهد بود .همانگونه که حکومت جد بزرگوارش امام علی بن ابی طالب (ع) کوفه بوده است . با توجه به مطالب گفته شده می توانیم بگوییم که تجارت نیکو اشاره شده در آیه 10 _با توجه به اینکه در آیه 9 اشاره به ظهور امام عصر و غلبه دین اسلام بر همه ادیان شده است . _این تجارت نیکو نیز پذیرش ولایت حضرتش می باشد . زیرا در آیه 11 و 12 اشاره شده که به خدا و فرستاده او ( یعنی حضرت صاحب الامر )بگروید و در راه خدا با مال و جانتان جهاد نمایید تا شما راببخشاید و و به بوستان هایی وارد نماید که زیر درختان آن نهر ها جاری است . و خانه های آن بوستان👈 پاک است . این است رستگاری بزرگ . سپس الله تبارک تعالی در ادامه در آیه 13 گروندگان به حضرت صاحب الامر و صاحب الزمان ( عجل الله) را به پیروزی نزدیک بشارت می دهد . در ادامه در آیه 14 داستان عیسی (ع) و حواریون می آید . و ما می دانیم که چند وقت پس از ظهور حضرت صاحب الامر (عجل الله ) حضرت عیسی بن مریم مسیح موعود روح الله از آسمان برای نصرت دین خدا نزول می نمایند . اما عزیران دقت نمودید در تمامی بخش های سوره مبارکه صف شما صفت کوکب عطارد یعنی بشارت را مشاهده می نمایید . بشارت به آمدن رسول خاتم توسط عیسی بن مریم مسیح موعود روح الله و بشارت به ظهور حضرت مولانا صاحب الامر و صاحب الزمان ( عجل الله ) و بشارت به پیروزی حضرتش بر دشمنانش یعنی سپاهیان تاریکی و کفار و مشرکین و بنی اسرائیل در تمامی بخش های این سوره کاملا مشهود است . نام سوره مبارکه صف از آیه 4 این سوره مبارکه اخذ شده است : 👇👇👇 { إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ (4) در حقيقت خدا دوست دارد كسانى را كه در راه او جهاد می کنند ( می کشند )صف در صف چنانكه گويى بنايى ريخته شده از 👈سرب 👉هستند . (4) } ممکن است سوال پیش بیاید که سرب فلز منسوب به کوکب زحل است ? وجود آن در سوره منسوب به عطارد چیست ? شواهدی بسیاری ارائه شد که نشان داد که سوره صف منسوب به کوکب عطارد است . اما علت وجود فلز سرب که نشانه کوکب زحل است در این آیه چیست ?! ابتدا باید بدانیم که در بسیاری از اساطیر زحل پدر خدای می باشد و رئیس خدایان که کم کم نقش خویش را به مشتری می دهد . و چون زحل رییس خدایان است و عطارد پیک خدایان و همچنین خدای سخنوری ، پیام زحل توسط عطارد پخش می شود . در عالم انسانی نیز گفته شد که زحل منسوب به چاکرای هفتم است . و محل آن مغز می باشد و کوکب عطارد منسوب به چاکرای گلو و عضو آن حنجره و زبان است . و در عالم انسانی زبان(عطارد ) پیک سخنگوی مغز (زحل) است . شما در سوره مبارکه صف(عطارد) در آیه 9 بشارت ظهور حضرت مهدی (عجل الله) را مشاهده می نمایید و در سوره الاسراء(زحل) در آیه 81 « و قل جاء الحق ...» ظهور انجام شده است . از سویی دیگر در نجوم احکامی زحل حکیم سیارات و کوکب مربی و استاد است . که البته استاد سختگیری نیز می باشد که سازنده است . و گاه برای ساخت یک سازه جدید محبور به خرابی سازه های پیشین می شود . تا از پایه سازه ها را محکم و سخت بنا نماید . به طوریکه آن سازه سال ها استحکام و دوام داشته باشد . ادامه دارد ... (ع) (ع) @soltannasir 🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳
@soltannasir { پاسخ به سوالات 13} { مسبحات و چاکرا 10} ادامه ...👇👇👇 اما وجهی دیگر نیز می توان برای تأویل آیه 4 سوره صف ذکر نمود : 👇👇 { إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ (4) در حقيقت خدا دوست دارد كسانى را كه در راه او جهاد می کنند ( می کشند ) صف در صف چنانكه گويى بنايى ريخته شده از 👈سرب 👉هستند .(4) } برای تفسیر آیه نگاهی به نجوم احکامی می اندازیم . می دانیم که تیر یا عطارد کوکب منسوب به برج جوزا و سنبله است . اما با اینحال می دانیم که نام برج سرطان (خرچنگ ) تیر (عطارد ) است . و عده ای از محققین و علاقه مندان به علم نجوم احکامی همواره در باب این نام گذاری متحیر بوده اند . که چرا برج سرطان را به نام تیر(عطارد) می نامند . عده ای نام برج سرطان را تیشتر(شباهنگ) می دانند . ( در آینده در باب آن توضیح داده خواهد شد ) منجمین احکامی برج سرطان را دلیل بر سینه و پستان و پهلو و شش و سپرز(طحال) دانسته اند . (المدخل الی علم احکام النجوم صفحه 92 انتشارات میراث مکتوب ) اکثر محققین علم نجوم احکامی محل برج سرطان را سینه گرفته اند. آنچه این بزرگواران گفته اند بسیار قابل توجه است اما شما عزیزان خود نکات را پیدا نمایید و در باب علوم محقق باشید مقلد صرف نباشید . حال عزیزان به ساختمان دستگاه تنفسی خویش دقت نمایید . دستگاه تنفسی شامل دو بخش فوقانی و تحتانی است . دستگاه فوقانی از بینی، حلق، لوزه ها و آدنوئیدها و حنجره تشکیل شده است. دستگاه تنفسی تحتانی از نای، نایژه ها، نایژک ها،کیسه های هوایی و ریه ها تشکیل شده است . با کمی دقت به ساختار دستگاه تنفسی شما شکلی شبیه به خرچنگی وارونه را مشاهده می نمایید . سر این خرچنگ انتهای نای (لوله تنفسی ) است . و دستان این خرچنگ نایژه هایی است که وارد ریه ها شده است . انتهای دم این خرچنگ دقیقا حفره های سینوسی است که در استخوان جمجمه قرار دارد و به بینی متصل است . حال شما عزیزان دقت نمایید . علتی که برج سرطان به نام تیر نامیده می شود . این است که مرکز انرژیایی چاکرای گلو که منسوب به کوکب عطارد است . در مرکز برج سرطان قرار دارد .( این نظریه با توجه به عالم صغیر بودن انسان است ) گفته شد بنا به نظر عده ای از منجمین سپرز (طحال) منسوب به برج سرطان است . از سویی دیگر سپرز ( طحال ) به کوکب زحل منتسب می باشد . چنانچه در کتاب المدخل الی علم احکام النجوم درباره منسوبات کوکب زحل در بدن آمده است : 👇👇👇 { زحل سلطان است ور گوش و شق راست و سپرز(طحال ) و هر چه در اندرون باشد . } ( المدخل صفحه 91) حال عزیزان توجه نمایید اطبا در طب سنتی می گویند طحال مرکز تولید ماده سودا است . و سودا سرد و خشک است . که این صفت کوکب زحل است.زیرا زحل سرد و خشک به افراط است . از سویی دیگر فلز سرب نیز در علم کیمیا سرد و خشک است . و بدین خاطر منسوب به کوکب زحل است . همچنین اطبا اعتقاد بر این دارند که افزایش زیاد سودا در خون موجب بیماری👈 سرطان می شود . عزیزان به ارتباط طحال با برج سرطان و کوکب زحل و. اشاره به کلمه سرب ( مرصوص) که فلز منسوب به کوکب زحل است و در سوره مبارکه صف آمده است دقت نمایید . همچنین به تولید سودا توسط طحال که خود عامل سرطان بنا به نظر اطبای طب سنتی است .دقت نمایید و ارتباطات را در یابید . اما حال نگاه به آیه از وجهی دیگر :? عزیزان دقت نمایید سرطان ( خرچنگ ) از بینی تا نایژه ها را شامل می شد . نام برج سرطان تیر (عطارد ) بود . حال به یاد بیاورید سوره صف منسوب به چاکرای گلو و منسوب به کوکب عطارد می باشد . در ادامه به یاد بیاورید که محل قرار گیری چاکرای گلو برج سرطان است . در آیه اشاره به سرب شده است ! می دانیم که سرب از طریق تنفس و عبور از دستگاه تنفسی وارد ریه ها می شود . به واقع سرب از برج سرطان و مرکز انرژیایی عطارد عبور می نماید و وارد خون می شود . از سویی دیگر می دانیم که بنا به یافته دانشمندان طب جدید سرب عامل ایجاد سرطان می باشد . از سویی دیگر می دانیم که سلول های سرطانی موجود در خون توسط لنفوسیت های نوع T شناسایی و نابود می شوند . لنفوسیت های T هنگامی که یک عامل سرطانی را شناسایی می نمایند . مقابل وی 👈صف می بندند و وی را به قتل می رسانند . و این مسئله نیز با آیه 4 سوره مبارکه صف تا 👈حدودی تطابق دارد . @soltannasir 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
تصویر دستگاه تنفسی انسان که اگر از بینی تا نایژه ها را در نظر بگیریم تا حدی به خرچنگ شبیه است . بخصوص اگر لوله مری را نیز که متعلق به دستگاه گوارش است .جز تنه این خرچنگ محسوب نماییم . @soltannasir
حفره سینوسی بینی محل دم خرچنگ @soltannasir
تصویر منسوبات بروج به اعضای بدن @soltannasir
فیلم صف بستن و حمله 👆👆👆 لنفوسیت های نوع T به سلول سرطانی و نابود نمودن این سلول سرطانی @soltannasir 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
@soltannasir { پاسخ به سوالات 14 } { مسبحات و چاکراها 11 } ادامه ...👇👇👇 چون از لنفوسیت نوع Tسخن گفتیم یکی از خوانندگان به جیمیل ما پیامی داد و نکته ای را یادآوری نمود که فقیر از ایشان تشکر می نمایم : 👇👇👇 { بسم‌الله الرحمن الرحیم سلام بر نویسنده محترم سلطان نصیر من مطلب شما را درمورد سرطان و لنفوسیت های T خواندم. نکته جالب این است که لنفوسیت های T در بافتی به نام تیموس پرورش میابند که محل آن در پشت استخوان جناغ میباشد که منطبق بر محل خرچنگ سرطان میباشد!!! گفتم شاید این مطلب بدرد بخور باشد.} از ایشان متشکرم که این نکته را یادآوری نمودند . علی القاعده پس از سوره صف باید به سراغ سوره مبارکه جمعه می رفتیم . می دانیم که جمعه منسوب به کوکب زهره است . بنابراین مشکل چندانی در باب تطبیق آن نداریم . ( آن را به چاکرای 2 منسوب نموده ایم ) اما ترجیح دادیم که به سراغ سوره مبارکه تغابن برویم . سوره تغابن جزء پنج مسبحات معروفه است . و بر خلاف چهار مسبحات دیگر که آیات اولشان با اسم عزیز و حکیم شروع می شود . سوره تغابن با اسم قدیر شروع می شود . آیه ابتدایی سوره تغابن : 👇👇👇 { يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(1) هر چه در آسمانها و هر چه در زمين است خدا را تسبيح مى گويند او راست فرمانروايى و او راست سپاس و او بر هر چيزى تواناست (1) } در کتاب چاکرا درمانی اثر شیلا شارامون و بودو. جی .باجینسکی در صفحه 139 توضیحات چاکرای ششم (آجنا ) اینگونه آمده است : 👇 { نتیجه دیگری که عملکرد ناهماهنگ چاکرای چشم سوم دارد این است که با قدرت ذهن تان سعی می کنید و بر روی دیگران و رویدادها تاثیر بگذارید ، صرفا قدرت تان را نشان می دهید و یابرای ارضای نیازهایتان از آن استفاده می کنید . ..} آری مسئله قدرت و تحت کنترل گرفتن امور از ویژگی های چاکرای ششم است. و در آیه اول سوره تغابن نیز سخن از اسم مبارک قدیر شده است . در ادامه الله تبارک تعالی در آیه 2 سوره مبارکه تغابن می فرماید : 👇👇👇 { هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كَافِرٌ وَمِنْكُمْ مُؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ👈 بَصِيرٌ(2) اوست آن كس كه شما را آفريد برخى از شما كافرند و برخى مؤمن و خدا به آنچه مى كنيد بيناست (2)ّ } در این آیه از بصیر بودن حق تبارک تعالی سخن رفته است و اینکه حق تبارک تعالی اعمال بندگان را می بیند . و می دانیم که چاکرای ششم نیز با بینندگی ارتباط معنا دار دارد . در ادامه الله تبارک تعالی در آیه 3 سوره مبارکه تغابن می فرماید : 👇👇👇 { خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ👈صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ 👈صُوَرَكُمْ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ(3) آسمانها و زمين را به حق آفريد و شما را صورتگرى كرد و صورتهايتان را نيكوآراست و فرجام به سوى اوست (3) } در آیه نیز اشاره به صورتگری حق تبارک تعالی شده است . و اینکه حق تبارک تعالی صورتهای انسان را نیکو آراست . می دانیم که بر طبق نظر حکما اشیاء دارای ماده و صورت می باشند . و ما به وسیله چشم صورت اشیاء را مشاهده می نماییم . ساختار چشم سوم نیز اینچنین است که صور مثالی را مشاهده می نماید . و چشم سوم با تخیل نیز مرتبط است . که قوه خیال صورتگر است. یعنی بر اساس صوری که در اختیار دارد صور جدید را می سازد ( البته این توضیح در باب خیال ناقص است . ) الله تبارک تعالی در آیه آخر سوره مبارکه تغابن می فرماید : 👇👇👇 { عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ(18) داناى نهان و آشكار [و] ارجمند سنجيده كار است (18) } در این آیه نیز سخن از عالم بودن حق تبارک تعالی نسبت به عالم غیب و شهادت می نماید . که در عالم انسانی ساختار چشمان فیظیکی و چشم سوم کمک به دیدن عالم غیب و شهادت می نماید . و از طریق این دیدن علم و آگاهی به صور اشیاء و صور مثالی بوجود می آید. ادامه دارد ...👇👇👇 @soltannasir 👁👀👁👀👁👀
@soltannasir { پاسخ به سوالات 15} { مسبحات و چاکراها 12} ادامه ...👇 علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در بخش مربوط به تفسیر سوره تغابن می نویسد : 👇 { این سوره(تغابن) از نظر سیاق و نظم شبیه به سوره حدید است ، و گویی خلاصه ای از آن است ، و غرض سوره این است که مومنین را تشویق و تحریک کند به اینکه در راه خدا انفاق کنند ، و غرض دیگرش این است که ناراحتی ها و تاسف هایی که در اثر هجوم مصائب در دلهاشان نشسته برطرف سازد ، و نوید دهد که اگر در راه ایمان به خدا و جهاد در راه او و انفاق در آن راه مشقاتی را متحمل می شوند ، همه به اذن خدا است . و آیاتی که در صدر سوره واقع شده جنبه مقدمه و زمینه چینی برای بیان این غرض را دارد ، در آن آیات بیان می کند که اسمای حسنی و صفات علیای خدا اقتضا می کند که برای بشر بعثت و بازگشتی فراهم سازد ، تا همه به سویش برگردند و در آن بازگشت اهل ایمان و عمل صالح به سوی بهشت جاودان هدایت شوند ، و اهل کفر و تکذیب به سوی آتش ابدی رانده شوند ، پس این مطالب مقدمه چینی است برای آیات بعد که می فرماید : باید خدا و رسول را اطاعت کنید و بر مصائب و نیز در برابر انفاق در راه خدا خویشتن دار باشید ، بدون اینکه از منع موانع متأثر و از ملامت شماتتگران بیمی به خود راه دهید . و این سوره به شهادت سیاق آیاتش در مدینه نازل شده. } (ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحات 494و495) عزیزان به آیات 4 الی 17 سوره مبارکه تغابن دقت نمایید و شباهت این سوره مبارکه را. به سوره مبارکه حدید ملاحظه نمایید : 👇👇👇 { يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (4) آنچه را كه در آسمانها و زمين است مى داند و آنچه را كه پنهان مى كنيد و آنچه را كه آشكار مى داريد [نيز] مى داند و خدا به راز دلها داناست (4) أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ فَذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ(5) آيا خبر كسانى كه پيش از اين كفر ورزيدند و فرجام بد كارشان را چشيدند و عذاب پر دردى خواهند داشت به شما نرسيده است (5) ذَلِكَ بِأَنَّهُ كَانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالُوا أَبَشَرٌ يَهْدُونَنَا فَكَفَرُوا وَتَوَلَّوْا وَاسْتَغْنَى اللَّهُ وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَمِيدٌ (6) اين [بدفرجامى] از آن روى بود كه پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان مى آوردند و[لى] آنان [مى]گفتند آيا بشرى ما را هدايت مى كند پس كافر شدند و روى گردانيدند و خدا بى نيازى نمود و خدا بى نياز ستوده است (6) زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ (7) كسانى كه كفر ورزيدند پنداشتند كه هرگز برانگيخته نخواهند شد بگو آرى سوگند به پروردگارم حتما برانگيخته خواهيد شد سپس شما را به [حقيقت] آنچه كرده ايد قطعا واقف خواهند ساخت و اين بر خدا آسان است (7) فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (8) پس به خدا و پيامبر او و آن نورى كه ما فرو فرستاديم ايمان آوريد و خدا به آنچه مى كنيد آگاه است (8) يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(9) روزى كه شما را براى روز گردآورى گرد مى آورد آن [روز] روز حسرت [خوردن] است و هر كس به خدا ايمان آورده و كار شايسته اى كرده باشد بديهايش را از او بسترد و او را در بهشتهايى كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است درآورد در آنجا بمانند اين است همان كاميابى بزرگ (9) وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ خَالِدِينَ فِيهَا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ (10) و كسانى كه كفر ورزيده و آيات ما را تكذيب كرده اند آنان اهل آتشند [و ] در آن ماندگار خواهند بود و چه بد سرانجامى است (10) مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (11) هيچ مصيبتى جز به اذن خدا نرسد و كسى كه به خدا بگرود دلش را به راه آورد و خدا[ست كه] به هر چيزى داناست (11) وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ(12) و خدا را فرمان بريد و پيامبر [او] را اطاعت نماييد و اگر روى بگردانيد بر پيامبر ما فقط پيامرسانى آشكار است (12) } ادامه دارد ...👇👇👇 @soltannasir 🎄🎄🎄
@soltannasir { پاسخ به سوالات 16 } { مسبحات و چاکرا ها 13 } ادامه ...👇👇👇 { اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (13) خدا[ست كه] جز او معبودى نيست و مؤمنان بايد تنها بر خدا اعتماد كنند (13) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (14) اى كسانى كه ايمان آورده ايد در حقيقت برخى از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمايند از آنان بر حذر باشيد و اگر ببخشاييد و درگذريد و بيامرزيد به راستى خدا آمرزنده مهربان است (14) إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ (15) اموال شما و فرزندانتان صرفا [وسيله] آزمايشى [براى شما]يند و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است (15) فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنْفِقُوا خَيْرًا لِأَنْفُسِكُمْ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(16) پس تا مى توانيد از خدا پروا بداريد و بشنويد و فرمان ببريد و مالى براى خودتان [در راه خدا] انفاق كنيد و كسانى كه از خست نفس خويش مصون مانند آنان رستگارانند (16) إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ(17) اگر خدا را وامى نيكو دهيد آن را براى شما دو چندان مى گرداند و بر شما مى بخشايد و خدا[ست كه] سپاسپذير بردبار است (17) } عزیزان همانگونه که مشاهده نمودید بین آیات سوره تغابن و حدید شباهت بسیاری وجود دارد . در این آیات نیز بار دیگر حق تبارک تعالی به خلقت آسمانها و زمین و فرستادن رسول خویش اشاره نموده و از مردمان خواسته که به فرستاده وی ایمان بیاورند و به مومنین وعده بهشت و به کافرین وعده دوزخ داده شده است . همچنین از آزمایش بودن اموال و فرزندان سخن گفته شده و از مومنین خواسته شده که بخشی اموال خویش را در راه خدا _به نیازمندان _ ببخشند . پیشتر گفتیم که سوره مبارکه حدید را به چاکرای اول یا مولادهارا منسوب نمودیم .ممکن است سوال پیش بیاید که بین چاکرای اول و ششم چه ارتباطی وجود دارد. حال عزیزان به بخش هایی از کتاب چاکرا درمانی توجه نمایید : 👇👇👇 { ... پیامد دیگر انرژی های گمراه شده در چاکرای ششم زمانی اتفاق می افتد که 👈چاکرای پایین ( که شما را به «زمین» وصل کرده است ) بیمار است ، و وقتی که چاکراهای دیگر هماهنگ کار نمی کنند. گر چه به سطوح لطیف ادراک دست یافته اید ، ولی این می تواند در حالتی باشد که معنای حقیقی تصورات و اطلاعاتی را که به دست می آورید درک نکنید . به علت الگوهای احساسی سرکوب شده ، آنها با تصورات تان آمیخته می شوند . این تصورات ذهنی می توانند خیلی قوی و غالب باشند تا حدی که شما آنها را به عنوان تنها حقیقت موجود در نظر بگیرید . طرح آنها را در جهان بیرون پیاده می کنید و بدین نحو در نهایت ارتباط با حقیقت را از دست می دهید .} (کتاب چاکرا درمانی نوشته شیلاشارامون صفحات 139 و 140) عزیزان همانگونه که مشاهده می نمایید بعضی از عملکرد های ناهماهنگ چاکرای آجنا ناشی از بیماری و اشکال در چاکرای مولادهارا ( زمین ) است که منسوب به کوکب مریخ بود و سوره مبارکه حدید مربوط به این چاکرا بود . بنابراین اکنون می توانید دریابید که چرا سوره مبارکه حدید و تغابن شبیه به یک دیگر هستند . البته این آنچه است که فقیر در این تطابق بدان رسیدم ممکن است صدها و هزاران راز نهفته در این شباهت وجود داشته باشد که از آن بیخبر هستیم . ادامه دارد ...👇👇👇 @soltannasir 🐮🐮🐮🐮🐮🐮
@soltannasir { پاسخ به سوالات 17} {مسبحات و چاکراها 14} ادامه ...👇👇👇 پیشتر کوکب زحل و مریخ و عطارد و زهره را به چهار چاکرا منسوب نمودیم . و از سویی می دانیم که نام دیگر چاکرای سوم مانی پورا ، یا چاکرای خورشیدی است. و علی القاعده چاکرای سوم باید متعلق به کوکب شمس باشد . در نتیجه تنها دو کوکب مشتری و قمر باقی می ماند که چاکرای آجنا را بدان منسوب نماییم . می دانیم که مشتری در نجوم احکامی گرم و تر به اعتدال است . و گرم و تر در طب سنتی صفت خون است . و مرکز خون قلب است. همچنین می دانیم ریه ها عمل تنفس هوا را انجام می دهند . و هوا نیز گرم و تر است . که صفت مشتری است . بنابراین چاکرای قلب منسوب به مشتری است . و از سویی دیگر در نجوم اسطوره ای _همانگونه که پیشترها در دروس گفتیم_ کوکب مشتری نقش آفرینندگی دارد . و دانشمندان امروزی نیز اعتقاد بر این دارند که امواج ساطع شده از مشتری بر روی زمین ما تأثیر بسیاری دارد . در علم پزشکی در باره مراحل رشد جنین نیز چنین می گویند : 👇👇 در پایان هفتهٔ👈 چهارم بارداری👈 قلب جنین شروع به تپیدن می‌کند و خون  را به همهٔ بخشهای جنین می‌رساند. در این زمان چشم ، بینی و گوش بیرونی هنوز تشکیل نشده و دیده نمی‌شود. تشکیل دستگاه گوارش  آغاز می‌شود و جوانه‌های کوچکی که در آینده دستها و پاها  را تشکیل می‌دهند در این هنگام دیده می‌شوند. در این زمان اندازهٔ جنین ۶ تا ۱۰ میلیمتر می‌باشد . حال عزیزان دریابید که همانگونه که مشتری و نفس فلکی آن در خلقت نقش دارد. در عالم انسانی نیز قلب که منسوب به کوکب مشتری می باشد ، آفرینندگی و شکل گیری اعضای بدن را انجام می دهد . اما ممکن است برای شخصی سوال پیش بیاید که چرا چاکرای قلب که منسوب به مشتری است در محل برج سرطان قرار دارد ? در پاسخ باید گفت که شرف کوکب مشتری در برج سرطان قرار دارد . حال با این مقدمه به سراغ کوکب قمر و انتساب آن به چشم سوم می رویم . محل قرار گیری چشم سوم در جایگاه برج ثور (گاو ) است . (به شکل نسبت بروج با اعضای بدن نگاه نمایید ) از سویی می دانیم که شرف کوکب قمر نیز در برج ثور قرار دارد . بنابراین انتساب کوکب قمر به چاکرای آجنا معقول به نظر می رسد . حال نگاهی به کتاب المدخل الی علم احکام النجوم در باب نسبت اعضای بدن به کوکب قمر می نماییم : 👇👇👇 { قمر : سلطان است بر👈 چشم چپ 👉و معده و شش } (المدخل الی علم احکام النجوم صفحه 91) دقت نمایید که کوکب قمر دلالت بر👈 چشم چپ دارد. این انتساب فقیر را به یاد چشم دجال در احادیث فرقین می اندازد . در باره چشم دجال در احادیث داریم : 👇👇 { نزّال بن سبره از امیرالمؤمنین(ع) نقل می‌کند: «همانا چشم راست دجّال کور است و👈 چشم چپ او در پیشانی‌اش همچون 👈ستاره صبح می‌درخشد و به گونه‌ای آغشته به خون است که گویی تکه‌گوشتی اضافه دارد» ( کتاب الخرائج و الجرائح قطب الدین راوندی جلد 3 صفحه 1135) } آری در بعضی احادیث چشم راست دجال کور است و چشم چپش در وسط پیشانی اش قرار دارد . و چشم چپ اوهمانند ستاره صبح(کوکب زهره ) است . در باب شباهت چشم چپ در پیشانی دجال به کوکب زهره 👈 می دانیم که جایگاه چاکرای آجنا در برج ثور قرار دارد و برج ثور منسوب به👈 کوکب زهره است. پس این می تواند یکی از علل این توصیف باشد . نکته : امیدوارم عزیزانی که به نجوم احکامی و اسطوره اعتقاد چندانی ندارند در عقاید خویش تجدید نظر نمایند و آن دسته از عزیزانی که چاکرای آجنا را اکنون مثبت الهی و رحمانی می دانند . به نشانه ها توجه نمایند . اینکه قمر چشم چپ است و در حدیث آمده است . که چشم چپ دجال در وسط پیشانی وی قرار دارد . نکته 2 : کوکب قمر ، کوکبی است که بر شب ریاست دارد . و نزدیک ترین کوکب به زمین ماست و بیشترین تاثیر را بر زمین دارد . بنابراین کوکب قمر جایگاه قدرت و تصرف دارد . در قرآن مجید و عزیز حق تبارک تعالی در سوره مبارکه قمر به نابودی تمدن های بسیاری نظیر قوم نوح و عاد و ثمود و لوط و فرعونیان اشاره نموده است . الله تبارک تعالی در پایان این سوره پس از آنکه به نابودی تمدن های پیشین اشاره نموده به اسم مقتدر که از اسماالحسنی است اشاره می نماید : 👇👇👇 { إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ(54) در حقيقت مردم پرهيزگار در ميان باغها و نهرها (54) فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ(55) در قرارگاه صدق نزد پادشاهى توانايند (۵۵) } پیشتر اشاره شد که سوره تغابن بر خلاف سایر سور مسبحات معروفه یعنی «حدید ، حشر ، صف ، جمعه ، تغابن» با اسم قدیر شروع می شود . و گفته شد که چاکرای آجنا با کنترل گرفتن امور ارتباط دارد . ادامه دارد ...👇👇👇 @soltannasir 🌝🌛🌜🌙
@soltannasir { پاسخ به سوالات 18} { مسبحات و چاکراها 15} ادامه ...👇👇👇 ادامه نکته 2: ...👈 همچنین می دانیم که کوکب شمس و نور آن حیات بخش و سازنده است . و کوکب قمر متصرف و بعضا نابودگر می باشد . نکته 3 : گفته شد که کوکب قمر رئیس شب است . و می دانیم که شب محل مکاشفات و مشاهدات معنوی می باشد. چاکرای آجنا نیز محل مکاشفات ذهنی و دیدن بعضی صور مثالی در پرده تاریک ذهنی ( که نمادی از شب است )می باشد . نکته 4 : گفته شد که محل چاکرای آجنا در محلی قرار دارد که منجمین احکامی آن را به برج ثور (گاو نر )منسوب می نمایند . اگر به ساختمان جمجمه انسان نگاه نماییم . یکی از استخوان های جمجمه استخوان اسفنوئید (پروانه ای) است. این استخوان از آن جهت که شبیه به پروانه و خفاش است . اسفنوئید نامیده شده است. دانشمندان درباره استخوان پروانه ای اینگونه می گویند : 👇👇👇 { استخوان اسفنوئید (پروانه ای) در قسمت پایینی جمجمه ، پشت استخوان پرویزنی( اتموئید) ، جلوی استخوان گیجگاهی و استخوان پس سری قرار گرفته است . استخوان پروانه ای با استخوان های پیشانی ،استخوان پرویزنی ( اتموئید) ، گیجگاهی ، آهیانه ، پس سری ، کامی و فک بالا مفصل می شود . استخوان شب پره  از دو بال کوچک ، دو بال بزرگ ، یک تنه و دو زائده رجلی تشکیل شده است . تنه استخوان شب پره  مکعبی شکل است و از شش سطح فوقانی ، تحتانی ، قدامی ، خلفی و طرفی راست و چپ تشکیل یافته است . سطح فوقانی تنه یا سطح درون جمجمه ای خود از بخش های زیر تشکیل یافته است . سطح👈 مهتابی و👈 ناودان بصری . درون ناودان👈 بصری 👈عصب بینایی عصب زوج دوم مغز قرار می گیرد و کیاسمای بینایی در این ناودان تشکیل می شود . این ناودان در هر طرف به یک کانال به نام 👈مجرای بینایی منتهی می شود که 👈عصب بینایی و 👈شریان چشمی از آنها عبور می کند . در خلف ناودان بصری برجستگی موسوم به تکمه زین ترکی دیده می شود . در عقب این برجستگی حفره بزرگی است که زین ترکی نامیده می شود و عمیقترین قسمت آن حفره هیپوفیزی نام دارد و جایگاه غده هیپوفیز است . ....} ( به نقل از سایت آسان طب با اندکی تغییر و تصرف ) عزیزان به ساختمان استخوان پروانه ای که تصاویر آن در ادامه خواهد آمد دقت نمایید . اگر از دو بال بزرگ پروانه صرف نظر نماییم بخش مرکزی استخوان پروانه ای به همراه دوبال کوچک کاملا شبیه به یک گاو نر می باشد و استخوان پریگویید (زائده پایینی ) در پایین ، شکلی شبیه به پای و سم گاو دارد . و اینجاست که متوجه این نکته می شویم که چگونه بروج تطابق شکلی نسبی با اعضای بدن انسان دارند . و ماجرا زمانی جالب می شود که بدانیم استخوان پروانه ای با عصب بینایی ارتباطی تنگاتنگ دارد . و نکته جالب دیگر ماجرا این است که جایگاه تقریبی چشم سوم درون شاخ گاو یا بال کوچک استخوان پروانه ای است . و این نکته را نیز بخوبی می دانیم که در اساطیر مصری تاج الهه ایسیس به شکل شاخ 👈گاو است . که تک چشم به رنگ سرخ درون این تاج قرار دارد. و رنگ سرخ برای تک چشم نیز شبیه اشارات معصومین در باره چشم دجال است . نکته 5: شکل بال کوچک استخوان پروانه ای علاوه بر شباهت به شاخ گاو شباهت بسیاری به هلال ماه نیز دارد . 🌙 @soltannasir 🌝🌛🌜🌙🌕🌖🌗🌘🌑🌒🌓🌔🌚
استخوان پروانه ای در جمجمه انسان ، به شکل گاو و شاخ های آن در مرکز استخوان و به پای و سم های گاو توجه نمایید. @soltannasir
کلیپ توصیف استخوان اسفنوئید👆👆👆 به شباهت استخوان پروانه ای با صورت فلکی ثور(گاو نر ) توجه نمایید . دقت نمایید این استخوان با مجموعه ای دیگری از استخوان ها شکلی شبیه به گاو نر را می سازد. شکل استخوان به تنهایی به پروانه شباهت بیشتری دارد . اما این استخوان با تعدادی دیگری از استخوان های اطراف تا حدی شباهت به گاو نر دارد @soltannasir 🐮🐮🐮🐮🐮
تصویر الهه ایسیس و تاج به شکل شاخ گاو و دایره ای سرخ رنگ درون تاج که مفسرین آن را به خورشید سرخ تفسیر می نمایند که می تواند نمودی از کوکب زهره به رنگ سرخ باشد . @soltannasir
تصویر دیگری از الهه ایسیس با تاجی به شکل شاخ گاو و دایره سرخ رنگ درون آن که نمادی از چشم رع و هورس می باشد . @soltannasir
تصویر سائورون در فیلم ارباب حلقه ها که قصد بازگشت به جهان توسط پرستندگان خویش را داشت . که سمبل تک چشم متعلق به رع است در درون شاخ گاو یا تاج ایسیس متجلی می شود .
هتل ابراج البیت در مکه که دقیقا رأس هتل که شکل شاخ گاو است محل تجلی و ظهور چشم رع می باشد . به شباهت آن با فیلم ارباب حلقه ها دقت نمایید
@soltannasir { پاسخ به سوالات 19 } { مسبحات و چاکراها 16} ادامه ...👇 از نسبت کوکب مشتری با چاکرای قلب سخن گفتیم . و برای چاکرای قلب و کوکب مشتری ، سوره ای مشخص ننمودیم. دو سوره حشر و اعلی وجود داشت . بین سوره حشر و چاکرای قلب و کوکب مشتری شباهت بیشتری وجود داشت و بین سوره اعلی با چاکرای خورشیدی . ابتدا به سراغ سوره مبارکه حشر می رویم. الله تبارک تعالی در چندین آیه از این سوره مبارکه به👈 صدر(سینه) و 👈 قلب اشاره نموده است . در آیه دوم سوره مبارکه حشر اینگونه آمده : 👇 { هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي 👈قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا 👈أُولِي الْأَبْصَارِ(2) اوست كسى كه از ميان اهل كتاب كسانى را كه كفر ورزيدند در نخستين اخراج [از مدينه] بيرون كرد گمان نمیکرديد كه بيرون روند و خودشان گمان داشتند كه دژهايشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود و[لى] خدا از آنجايى كه تصور نمیکردند بر آنان درآمد و در دلهايشان بيم افكند [به طورى كه] خود به دست خود و دست مؤمنان خانه هاى خود را خراب میکردند پس اى ديده وران عبرت گيريد (2) } نکته 1 : در این آیه اشاره به اخراج اهل کتاب (یهودیان بنی نضیر) شده است . در کتاب المیزان در تفسیر این آیه اینچنین آمده است : 👇 { .. و مراد از جمله «آنان که از اهل کتاب کافر شدند و خدا بیرونشان کرد » قبیله بنی النضیر است که یکی از قبایل یهود بودند ، و در بیرون شهر مدینه منزل داشتند ، و بین آنان و رسول خدا (ص) عهدی برقرار شده بود که همواره با هم به مسالمت زندگی کنند ، دشمنان هر یک دشمنان دیگری و دوستان هر یک دوستان دیگری باشد. ولی بنی النضیر این پیمان را شکستند ، و رسول خدا (ص) دستور داد تا جلای وطن کنند } (ترجمه تفسیر المیزان جلد 19صفحه 349) نکته 2: نام مبارکه سوره حشر از آیه دوم این سوره اقتباس شده است . در باره معنی کلمه حشر در کتب مختلف اینگونه آمده : 👇 در مجمع البیان در باب لغت حشر آمده است : 👇 { این واژه به مفهوم گرد آمدن و گرد آوردن مردم از هر سو برای حرکت به سوی هدفی مشخص آمده است .واژه «حاشر» نیز به مفهوم کارگزار مالیات و مأموری است که مردم را به سوی اداره پرداخت مالیات گردآوری می کند . } علامه طباطبایی در نفسیر المیزان در باب معنی کلمه حشر می نویسد :👇 { کلمه «حشر» به معنای بیرون کردن است اما نه بیرون کردن یک نفر ، بلکه یک جمعیت ، ونه به اختیار ، بلکه به اجبار . و اضافه «اول الحشر » اضافه صفت به موصوف ، و به معنای حشر اولی است . و لام در «لاول» به معنای « فی=در» است ، نظیر لامی که بر سر کلمه «دلوک» درجمله «اقم الصلوة لدلوک الشمس» آمده ،یعنی « نماز بخوان در هنگام دلوک شمس » و معنای آیه این است که : خدای تعالی همان کسی است که یهودیان بنی النضیر را برای اولین بار از جزیره العرب از خانه و زندگیشان بیرون کرد . } ( ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 349) اما اهل لغت در باره معنی کلمه حشر می گویند : 👇 «حشر  در لغت  به معنای جمع کردن خارج نمودن جماعتی از محل استقرارشان و حرکت دادن آنان به سوی جنگ  و گرد آوردن قومی از هر طرف به سوی مکانی است.» عزیزان دقت نمایید که قلب انسان نیز محلی است که خون از سرتاسر بدن در آن 👈گردآوری و جمع می شود و سپس از قلب 👈خارج می شود . و این همان تعریفی است که اهل لغت از کلمه حشر نموده اند. یعنی جمع نمودن افراد به اجبار و یا اخراج آنان به اجبار . و ما می دانیم که عضله قلب انسان نیز با عمل انقباض و انبساط خویش خون حاوی دی اکسید کربن را که از اندام های مختلف جمع آوری شده توسط بزرگ سیاه رگ زیرین و بزرگ سیاهرگ زبرین در دهلیز راست وارد ( حشر و جمع آوری ) می نماید و سپس از بطن راست این خون را توسط سرخرگ ششی به ریه ها می فرستد (حشر و خارج می نماید ) و این خون پس از تصفیه در ریه ها توسط سیاهرگ ششی به دهلیز چپ قلب وارد می شود . ( در دهلیز چپ حشر و جمع آوری می شود ) و سپس از بطن چپ خارج می شود ( حشر می شود ) و به سرخرگ بزرگ آئورت وارد می شود و توسط این سرخرگ به تمام اندام های بدن می رسد . بنابراین بین عمل قلب و حشر ارتباط معنا دار است. نکته 3: با توجه به نکته گفته شده می توان دریافت که همانگونه که قلب در بدن انسان عمل حشر خون را انجام می دهد و از آن گریزی نیست . در نظام عالم نیز از یوم الحشر گریزی نیست . و همه ما در صحرای محشر محشور خواهیم شد . ادامه دارد ...👇 @soltannasir ❤️❤️❤️❤️❤️
@soltannasir { پاسخ به سوالات 20} { مسبحات و چاکراها 17} ادامه دارد ...👇👇👇 نکته 4: واژه «لاول الحشر » به معنای «در نخستین اخراج » تطابق با عمل قلب و گردش خون دارد . زیرا در گردش خون اولین اخراج هنگامی است که خون بدون اکسیژن از بطن راست توسط سرخرگ ششی به ریه ها فرستاده می شود تا دی اکسید کربن با عمل بازدم پس داده شود . و خون اکسیژن دار توسط سیاهرگ ششی وارد دهلیز چپ شود . در واقع در اولین اخراج و حشر است که عوامل زائد بیرون رانده می شوند . بنا به این نظر می توان آیه را اینگونه نیز تأویل نمود که همانگونه که در عالم انسانی ، قلب خون دی اکسید کربن دار را به ریه ها می فرستد . تا دی اکسید کربن توسط بازدم از بدن خارج شود و اکسیژن وارد خون شود . در زمین مادی ما نیز بخشی از سرزمین مقدس حجاز که مکه و مدینه جزئی از آن است به مثابه قلب تپنده جهان اسلام است . و یهودیان به مثابه عوامل زائدی بودند که از سال ها پیش از بعثت رسول الله(ص) در آن حضور داشتند و این سرزمین مقدس را آلوده نموده بودند و بدون اخراج یهودیان از این سرزمین ، قلب تپنده جهان اسلام پاک نمی شد . پیشتر در دروس گفتیم که سوره الاسراء متعلق به چاکرای هفتم (تاج و ساهاسرا) بود . و این چاکرا و این سوره با معراج پیامبر مرتبط بود. اگر کعبه قلب جهان اسلام و چاکرای قلب باشد شاید بتوان گفت که بیت المقدس به مثابه چاکرای تاج و مغز می باشد . و اگر آن دروس را بخاطر بیاورید آنجا نیز گفته شد که باید ذهن خویش را از افکار ساخته بنی اسرائیل زدود . با توجه به آیه دوم سوره حشر می توان گفت که باید ساحت دل را نیز از وجود افکار ساخته و پرداخته بنی اسرائیل و 👈محبتشان پاک نمود . نکته 5: یکی از نکات جالب این است که هر چند که مسجد الحرام و مسجد الاقصی در اختیار مسلمین قرار دارد . اما با این حال بنی اسرائیل و ایادیشان در حال حاضر در هر دو مکان مقدس حضور دارند. و بار دیگر هر دو مکان مقدس را آلوده نموده اند. نکته 6: مکه و مدینه در اقلیم مشتری قرار دارند . و مشتری منسوب به چاکرای قلب می باشد . نکته 7 : به کلمه 👈قلوبهم نیز در آیه 2 سوره مبارکه حشر. توجه نمایید . که اشاره به قلب دارد . همچنین به کلمه 👈«اولی الابصار » به معنای «دیده وران» نیز باید دقت نمود . می دانیم که 👈چاکرای قلب با 👈چاکرای آجنا در ارتباط است . چنانچه در کتاب چاکرادرمانی آمده است : 👇 { ...چاکرای قلب نقش تعیین کننده ای بر روی پالایش دریافتها دارد که با گشایش چشم سوم یا چاکرای پیشانی همراه می شود ، به خاطر از خود گذشتگی قلب است که ما پذیرای جلوه های ظریف تر خلقت می شویم . بدین ترتیب توانایی های والای چاکرای پیشانی به باز شدن چاکرای قلب همزمان ایجاد می شود . به این دلیل اغلب مریدان روحانی و یا مدرسه های غرب و شرق تمرکز خاصی بر روی چاکرای قلب دارند .} (کتاب چاکرا درمانی ترجمه رایمون شهابی صفحات 115و116} نکته 8 : در اساطیر ، خدایان مشتری نظیر زئوس و ژوپیتر خدای عهد و پیمان هستند . ( در ایران مهر خدای خورشید خدای عهد و پیمان بود ) چنانچه 👈در جنگ تروا به ارتش یونانیان گفته شد که :« پدر زئوس هیچ وقت به دروغ گویان یا به آنان که سوگند و پیمانشان را می شکنند یاری نمی دهد » در آیه 2 سوره مبارکه حشر نیز عهد شکنی یهودیان بنی النضیر موجب اخراجشان از مدینه شد . ادامه دارد ...👇👇👇 @soltannasir 💛💛💛💛💛
@soltannasir { پاسخ به سوالات22 } { مسبحات و چاکراها 19} در ادامه الله تبارک تعالی در آیات 11 الی 14 سوره مبارکه حشر به ادامه داستان اخراج یهودیان بنی نضیر اشاره می نماید. در آیه 13 به👈 صدر و در آیه 14 به 👈قلب (چاکرای قلب ) اشاره نموده است . آیات 11 الی 14: 👇 { أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نَافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَلَا نُطِيعُ فِيكُمْ أَحَدًا أَبَدًا وَإِنْ قُوتِلْتُمْ لَنَنْصُرَنَّكُمْ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ(11) مگر كسانى را كه به نفاق برخاستند نديدى كه به برادران اهل كتاب خود كه از در كفر درآمده بودند مى گفتند اگر اخراج شديد حتما با شما بيرون خواهيم آمد و بر عليه شما هرگز از كسى فرمان نخواهيم برد و اگر با شما جنگيدند حتما شما را يارى خواهيم كرد و خدا گواهى مى دهد كه قطعا آنان دروغگويانند (11) لَئِنْ أُخْرِجُوا لَا يَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِنْ قُوتِلُوا لَا يَنْصُرُونَهُمْ وَلَئِنْ نَصَرُوهُمْ لَيُوَلُّنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ (12) اگر [يهود] اخراج شوند آنها با ايشان بيرون نخواهند رفت و اگر با آنان جنگيده شود [منافقان] آنها را يارى نخواهند كرد و اگر ياريشان كنند حتما [در جنگ] پشت خواهند كرد و [ديگر] يارى نيابند (12) لَأَنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِي👈 صُدُورِهِمْ مِنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ (13) شما قطعا در 👈دلهاى آنان بيش از خدا مايه هراسيد چرا كه آنان مردمانى اند كه نمى فهمند (13) لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا و👈َقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ (14) [آنان به صورت] دسته جمعى جز در قريه هايى كه داراى استحكاماتند يا از پشت ديوارها با شما نخواهند جنگيد جنگشان ميان خودشان سخت است آنان را متحد مى پندارى و[لى]👈 دلهايشان پراكنده است زيرا آنان مردمانى اند كه نمى انديشند (14) } در کتاب التفهیم بیرونی در باب دلالت کوکب مشتری بر خلق و خویهای مردمان آمده : 👇 { .. بر شهرها حریص و بر عمارت کردن و بر بناهای فاخر بر آوردن... } (التفهیم ص 383) در اساطیر خدایان مشتری نظیر مردوخ بابلی و زئوس یونانی و ژوپیتر رومی خدای محافظ شهرها علی الخصوص پایتخت کشورهای مربوطه هستند و نسبت به حدود قلمرو فرمانروایی بسیار حساس هستند و معمولا در جنگ هایی که بیگانگان به مرزهای قلمرو این کشور ها تجاوز می نمودند از کشور و قلمرو تحت سلطه خویش حمایت می نمودند. در آیات سوره مبارکه حشر نیز به اخراج یهودیان از اطراف مرکز دین اسلام یعنی مدینة النبی اشاره شده است . و حداقل در 5 آیه به دیار و دار و قری اشاره شده :👇 همچنین در آیه 2 اشاره به اخراج شدن یهودیان از دیار خویش اشاره شده :👇 { هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ👈 دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ...} ترجمه :👇 { اوست كسى كه از ميان اهل كتاب كسانى را كه كفر ورزيدند در نخستين اخراج [از مدينه] بيرون كرد . ...} همچنین در آیه 7 اشاره ای به آبادیهایی که عاید پیامبر(ص) شده است می شود :👇 { مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِن👈ْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ ...} ترجمه :👇 { آنچه خدا از [دارايى] ساكنان آن قريه ها عايد پيامبرش گردانيد از آن خدا و از آن پيامبر [او] ...} در آیه 8 سوره مبارکه حشر نیز اشاره به اخراج مهاجرین از👈 دیارشان شده است :👇 { لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ 👈 دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ ..} ترجمه :👇 { [اين غنايم نخست] اختصاص به بينوايان مهاجرى دارد كه از ديارشان و اموالشان رانده شدند....} در آیه 9 سوره مبارکه حشر اشاره به 👈 «دار » به معنای سرای و خانه شده که اینجا مفسرین این «دار » را به معنای شهر مدینه که دارالایمان و دارالاسلام است گرفته اند : 👇 { وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا 👈الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ .... } ترجمه :👇 { و [نيز] كسانى كه قبل از [مهاجران] در [مدينه] جاى گرفته و ايمان آورده اند هر كس را كه به سوى آنان كوچ كرده دوست دارند ..} همچنین الله تبارک تعالی در آیه 14 سوره مبارکه حشر نیز اشاره به 👈قریه های محصور شده دارد :👇 { لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي👈 قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ ...} ترجمه :👇 { [آنان به صورت] دسته جمعى جز در قريه هايى كه داراى استحكاماتند يا از پشت ديوارها با شما نخواهند جنگيد ...} ادامه دارد ... @soltannasir 💙
@soltannasir {پاسخ به سوالات 23} { مسبحات و چاکراها 20} ادامه ..👇 در آیه 6 سوره مبارکه حشر به اسب و شتر اشاره شده است که حیوانات منسوب به کوکب مشتری می باشند :👇 { وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ👈 خَيْلٍ وَلَا 👈رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (6) و آنچه را خدا از آنان به رسم غنيمت عايد پيامبر خود گردانيد [شما براى تصاحب آن] اسب يا شترى بر آن نتاختيد ولى خدا فرستادگانش را بر هر كه بخواهد چيره مى گرداند و خدا بر هر كارى تواناست (6) } در کتاب روضه المنجمین صفحه 72 در باب دلالت کوکب مشتری بر جانوران آمده است : 👇👇 { مشتری دلالت دارد بر : 👈بهایم خانگی👉 و خوب و رنگین و همچنین آنچه گوشت او خورند و همچنین مرغان دانه خوار و رنگین چون طاووس وخروس } در کتاب التفهیم در صفحه 377 در باب دلالت کواکب بر جانوران آمده : 👇👇 { مردم و👈 بهیمه خانگی و آنچه کفشک دارند چون گوسفند و گاو و👈 اشتر و هر چه منقش باشد و خوب رنگ یا خوش گوشت از آنکه خورند یا سخنگوی یا خو کننده و آموخته از شیران و یوزان و پلنگ } بنابراین چهارپایانی نظیر اسب و شتر منسوب به کوکب مشتری می باشند . در ادامه حق تبارک تعالی در آیه 21 سوره مبارکه حشر می فرماید : 👇 { لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (21) اگر اين قرآن را بر كوهى فرومى فرستاديم يقينا آن [كوه] را از بيم خدا فروتن [و] از هم پاشيده مى ديدى و اين مثلها را براى مردم مى زنيم باشد كه آنان بينديشند (21) } الله تبارک تعالی می فرماید اگر قرآن را بر کوهی فرو می فرستادیم یقینا آن کوه متلاشی می شد . یعنی کوه ها توان آن را ندارند که کلام وحی بر آنان نازل شود . اما 👈قلب رسول الله (ص) این توان را دارد . هر چند در سوره مبارکه حشر مستقیما به نزول قرآن بر قلب پیامبر (ص) اشاره نمی نماید . اما در سور دیگر در قرآن مجید به این معنی اشاره شده است . نظیر آیاتی که در ادامه ملاحظه خواهید نمود : 👇 { وَإِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ (192) و راستى كه اين [قرآن] وحى پروردگار جهانيان است (192) 👈نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ (193) روح الامين آن را بر دلت نازل كرد (193) عَلَى 👈قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ(194) تا از [جمله] هشداردهندگان باشى (194) بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ (195) به زبان عربى روشن (195) }(آیات 192 الی 195سوره مبارکه شعرا ) همچنین : 👇 { قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ (97) بگو كسى كه دشمن جبرئيل است [در واقع دشمن خداست] چرا كه او به فرمان خدا قرآن را بر قلبت نازل كرده است در حالى كه مؤيد [كتابهاى آسمانى] پيش از آن و هدايت و بشارتى براى مؤمنان است (97) } (آیه 97سوره مبارکه بقره ) { وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا(32) و كسانى كه كافر شدند گفتند چرا قرآن يكجا بر او نازل نشده است اين گونه [ما آن را به تدريج نازل كرديم] تا قلبت را به وسيله آن استوار گردانيم و آن را به آرامى [بر تو] خوانديم (32) } (آیه 32 سوره مبارکه فرقان ) در ادامه اندکی به بررسی صفات کوکب مشتری و خدایان منسوب به این کوکب خواهیم پرداخت . ادامه دارد ...👇 @soltannasir 🐪🐫🐎
@soltannasir { پاسخ به سوال در باب دستور ماه رمضان } عده ای از فقیر در باب دستور ماه رمضان پرسیده اند . فقیر هم به یمن تبرک یکی از دستوراتی که از یکی از اساتید خویش به یادگار دارم را برایتان می نویسم : 👇👇👇 { 1⃣ : سوره مبارکه قدر هر شب 1000بار به مدت 27 شب و سپس در شب 28م سوره حمد 1000بار و در شب 29و 30 سوره توحید 1000بار قرائت شود . } نکته 1 : شیوه قرائت بدین گونه است که شماره های فرد یعنی 1و3و5و7و 9 و ...را به صورت خفی و در دل می خوانند . و شماره های زوج 2و 4و6و8 به صورت جلی قرائت می شود . نکته 2: زمان انجام ذکر ترجیحا پس از نیمه شب شرعی تا پیش از اذان صبح می باشد . همچنین اگر ماه رمضان 29 روزه بود سوره قدر 26 شب و سوره حمد یک شب و سوره توحید دوشب آخر قرائت می شود . نکته 3: ممکن است این ذکر کمی طولانی باشد . و افرادی که شاغل هستند از پرداختن به این دستور خودداری نمایند . زیرا انجام وظیفه و خدمت با روی خوش به خلق الله بر انجام چنین دستوراتی ارجحیت دارد . { 2⃣ : قرائت روزانه قرآن . هر روز یک جزء با👈 تدبر کامل و 👈خواندن معنی } نکته 4: قرائت قرآن در این ماه مبارک با تدبر کامل در نزد اساتیدی که فقیر از وجودشان استفاده نموده ام بر هر 👈ذکر و دستوری مقدم است . و این بزرگان بر قرائت همراه با تدبر کامل تاکید می نمایند . حتی اگر شخص می تواند به تفاسیر نیز رجوع نماید . بدیهی است که چنین قرائتی با تدبر چندین ساعت زمان می برد . { 3⃣ : قرائت سوره مبارکه شمس قبل از طلوع و قبل از غروب آفتاب 10بار } نکته 5: یعنی در بین الطلوعین اندکی پیش از طلوع آفتاب ( هنگام اشراق ) 10 بار سوره شمس قرائت شود . و پیش از غروب آفتاب نیز 10 بار این سوره مبارکه قرائت شود . نکته 6: قرائت سوره مبارکه شمس باعث افزایش قدرت روحی می شود و قدرت روح را برای تحمل گرسنگی و تشنگی در ماه مبارک رمضان افزایش می دهد . اگر قرائت این سوره مبارکه در فضای باز انجام شود تاثیر آن بیشتر خواهد بود . همچنین اگر شخص در ماه مبارک رمضان روزی یک ساعت در معرض نور خورشید قرار بگیرد .توان و نیروی روحی بدن برای تحمل گرسنگی و تشنگی افزایش پیدا می کند . { 4⃣ : ذکر « صابر الصبر فاستغاث به الصبر فصاح المحب یا صبر صبرا » 13 بار پس از نماز ظهر } نکته 7 : این ذکر علی الظاهر از اشعار شیخ ابوبکر شبلی می باشد و معنی آن این است : « بردباری عاشقان صبر را مغلوب کرد تا جایی که صبر دست به دامن او شد پس عاشق بر سر صبر فریاد کشید ای صبر شکیبا باش » { 5⃣ : بعد از نماز عصر «1» بار تلاوت سوره جاثیه یا به جای تلاوت کل سوره می تواند سه بار آیات 36و 37 سوره جاثیه را تلاوت نماید } { 6⃣ : بعد از نماز صبح 105 بار و پس از نماز عشا 101 بار ذکر «رحمن» گفته شود .} { 7⃣ : ذکر «اللهم صَل علی محمد ٍ و آل محمد ٍ به عَددِ کَلَماتِکَ و الطافِکَ و بارک علی محمد ٍ و آل محمد ٍ و سَلِّم علی محمدٍ و آل محمد به عدد کُلِّ ذرةٍ الف الف مره»👈 3بار 👉 و سپس بلافاصله ذکر 👈 « یا قدیم الاحسان احسن الینا باحسانک القدیم » 100 بار } نکته 8 : زمان این اذکار از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب است . { 8⃣ : ذکر « إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَيُعِيدُ (13)وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ (14)ذُوالْعَرْشِ الْمَجِيد(15)ُ فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ (16)» روزی 77بار } نکته 9: این ذکر آیات 13 الی 16 سوره مبارکه بروج است :👇👇 { إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَيُعِيدُ ﴿۱۳﴾ هم اوست كه [آفرينش را] آغاز مى كند و باز مى گرداند (۱۳) وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ ﴿۱۴﴾ و اوست آن آمرزنده دوستدار [مؤمنان] (۱۴) ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ ﴿۱۵﴾ صاحب ارجمند عرش (۱۵) فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ ﴿۱۶﴾ هر چه را بخواهد انجام مى دهد (۱۶) } نکته 10: زمان ذکر از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب می باشد . { 9⃣ : « قرائت آیه الکرسی پیش از کلیه نماز ها 👈1بار و پس از کلیه نمازها 👈3 بار و چهار قل پس از کلیه نمازها👈 1بار و تسبیحات حضرت فاطمه زهرا (س) پس از کلیه نماز ها 👈1 دور } نکته 11 : هر شخصی می تواند به غیر از اذکاری که در بالا آمده به اذکار سنت که در کتب روایی آمده مبادرت ورزد . اما همچنان تاکید می نمایم که قرائت قرآن مجید و عزیز با 👈تدبر دقیق در آیات بر هر ذکری در این ایام مقدم است . @soltannasir 💓💓💓💓💓💓
@soltannasir { پاسخ به سوالات 24 } { مسبحات و چاکراها 21 } ادامه ...👇 صفات کوکب مشتری به نقل از کتاب التفهیم بیرونی : 👇 دلالت کوکب مشتری بر خلق و خوی مردم : 👇 { نیکخو الهام داده بخرد بردبار بزرگ همت پارسا پرهیزگار داد ده راستگوی . دانا سخی آزاد دل راست دوستی فخر کننده دوستدار ریاست وفادار با امانت ریاست گزار و بدی را دشمن دار بر شهرها حریص و بر عمارت کردن و بر بنایهای فاخر بر آوردن .متحمل . پرهیزکار } (کتاب التفهیم صفحه 383 ) دلالت کوکب مشتری بر احوال ها و کردارها : 👇 { یاری دادن مردمانرا ومیان ایشان صلح و صلاح جستن و صدقه بایشان پراکندن و شادی پیدا کردن بر هر که نزدیک او اند و تازه رویی و دین سخت داشتن و امر معروف کردن وز منکر دست بازداشتن و راستی خواب و بسیاری نکاح و خنده و مزاح و زفان فصیح و حریصی بر مال و مستغل و حلیمی و گاه گاه از پس گرانی سبکساری کردن و خویشتن بخطر افکندن } (کتاب التفهیم صفحه 385) دلالت کوکب مشتری بر گروه های مردم :👇 { ملکان و وزیران و بزرگان و قاضیان و دانشمندان و زاهدان و بازرگانان و توانگران و آنک از وی شکر کنند و اورا بستایند } (کتاب التفهیم صفحه 387) دلالت کوکب مشتری بر کیش ها :👇 { ترسائی و سپید پوشیدن } (کتاب التفهیم صفحه 389) دلالت کوکب مشتری بر پیشه ها : 👇 { علمهای پاکیزه و ولایت های خوب و عبادت و نیکوی کردن و خواب گزاردن و زرگری و فروختن زر و سیم شکسته و لباس سپید و میوهها و انگور و نیشکر } (کتاب التفهیم صفحه 391) نکته👈 بسیار مهم : عزیزان به صفات کوکب مشتری دقت نمایید این صفات کم و بیش در اساطیر ، برای خدایان مشتری نظیر هورمزد ایرانی و مردوخ بابلی و زئوس یونانی و ژوپیتر رومی نقل شده است . اصولا تفکیک نجوم احکامی از اساطیر ممکن نیست . البته صفات این خدایان مشتری در تمدن های مختلف با یکدیگر متفاوت است . هورمزد ایرانی معنوی تر از سایر خدایان است . مردوخ بابلی تا حدی معنوی است و بیشتر صفات یک شهریار را دارد . و البته تا حدی نیز جنگجو است . زئوس یونانی خدایی شهوت ران است که دارای معشوقه های مختلفی از زنان انسانی تا پریان و خدا بانوها می باشد و گاه این معشوقه ها را می رباید و مورد تجاوز قرار می دهد. عده زیادی از اسطوره شناسان گمان بر این دارند که همه این خدایان مشتری یکی می باشند . و در هر تمدن بنا به فرهنگ آن تمدن ، مردمان تعریفی برای خدای مشتری در نظر گرفته اند . فقیر با این نظر تقریبا مخالف هستم . ممکن است من باب مثال ژوپیتر رومی با زئوس یونانی یکی باشد . (این یک نظر محتمل است. ) اما اینکه تمامی اسطوره ها یکی هستند مورد قبول فقیر نیست . شاید علت تفاوت خدایان مشتری با یکدیگر در تفاوت حالات کوکب مشتری باشد . گفته شد که بر اساس اسطوره نفس فلکی مشتری در خلقت و آفرینش نقش داشته است . یعنی الله تبارک تعالی از طریق نفس فلکی کوکب مشتری خلقت نباتات و گیاهان و سرزمین ها را بر روی زمین انجام داده است . و آفرینندگی نفس فلکی مشتری مستقل از دستگاه الهی نیست. و در طول آفرینندگی حق تبارک تعالی است نه در عرض آن و نفس فلکی مشتری و کل عالم مخلوق حق تبارک تعالی است و مستقل از حق تعالی نیست . حال با توجه به این نکته مهم می توان دریافت که کوکب مشتری در هنگام شکل گیری هر کدام از سرزمین ها و گیاهان و آب های آن سرزمین حالتی داشته است . و آن حالت کوکب مشتری با صفات خدای مشتری در آن سرزمین خاص مرتبط است . من باب مثال کوکب مشتری در هنگام آفرینش خاک و گیاهان و آب های سرزمین یونان. حالتی داشته است که این حالت نفس فلکی مشتری در شخصیت زئوس متجلی است. . و زئوس نمودی از این حالت نفس فلکی مشتری است . و حالت کوکب مشتری به هنگام خلقت سرزمین ایران زمین به گونه ای بوده است که شخصیت هورمزد نمودی از این حالت کوکب مشتری است . و حالت کوکب مشتری در هنگام خلقت خاک سرزمین عراق به گونه ای بوده که در شخصیت مردوخ متجلی شده است . در باب سایر خدایان مرتبط به کواکب نیز احتمالا کم و بیش داستان به همین گونه است. مهر ایرانی با شمش میان رودانی و رع مصری یکی نیستند . هر کدام از این خدایان با حالات کوکب شمس در هنگام خلقت هر کدام از سرزمین های مربوطه مرتبط هستند . و اینجاست که باید دقت نمود که جغرافیا با جغرافیا و خاک با خاک تفاوت دارد . اگر این نظر درست باشد باید بررسی نمود که آیا متولدین برج قوس و حوت _که منسوب به مشتری است _ و یا افرادی که در خانه تولدشان در زایچه تولدشان کوکب مشتری دارند . کدامشان صفات هورمزد ایرانی را دارند . و کدامشان صفات زئوس یونانی و کدامشان صفات مردوخ بابلی را . این بررسی می تواند به ما کمک نماید تا دریابیم که هر کدام از این خدایان با کدام حالات مشتری ارتباط دارند . @soltannasir 💖