eitaa logo
تحقیقی پیرامون فلسفه،عرفان و تصوف
726 دنبال‌کننده
240 عکس
57 ویدیو
54 فایل
✅مکتب اهل بیت علیهم السلام=مکتب تفکر و تدبر ارتباط با ادمین(لطفا فقط پیشنهادات و انتقادات): https://harfeto.timefriend.net/16750254869358 کانال تلگرام: t.me/sonnat_voice
مشاهده در ایتا
دانلود
عبدالقادر القرشی از مورخان مشهور اهل سنت در کتاب الجواهر المضيه في طبقات الحنفيه تمام علمای حنفی را جمع آوری نموده است و نام مولوی را نیز در زمره همان عالمان ذکر نموده است. «وجلال الدّين الْمَعْرُوف بمولانا جلال الدّين الرُّومِي كَانَ إِمَامًا عَارِفًا بالفقه على مَذْهَب أبي حنيفَة...» 📚منبع: الجواهر المضيه في طبقات الحنفيه ج۴ ص۳۷۵/عبد القادر بن محمد بن نصر الله القرشي/ناشر:هجر للطباعة و النشر و التوزیع و الاعلان/۱۴۱۳ @sonnat_voice
بسم الله الرحمن الرحیم 🚫آیا علامه طهرانی، انقلابی شمرده می‌شود؟ (دست و پا زدن مریدان مکتب طهرانی برای قرار گیری در صف انقلابیون) 🔸چند سالیست که هواداران افراطی مکتب آقای سید محمد حسین لاله زاری طهرانی (معروف به علامه طهرانی) به خصوص در مشهد به شکل پررنگی در حال مطرح کردن خود هستند. با توجه به نقش پررنگ حمایت حکومت در صعود از پله‌های ترقّی، اینان نیز از مدح و ثناگویی نظام عقب نمانده و تلاش مبرمی در ادای دین به پرورش دهندگان خود دارند. از این رو با وجود انتقادات جدّی که مُراد و بزرگشان آقای سید محمد حسین طهرانی به بنیانگذار و سیستم حکومتی داشته است؛ مریدان افراطی کنونی، اسلاف خود را نه تنها انقلابی خالص، بلکه موتور مولّد انقلاب معرّفی می‌کنند! ❗️بعد از این‌که مخالفین عرفان با جمع آوری و نشر نقدهای عمیق ایشان به مبانی انقلاب، پرده از دورویی این جماعت برداشتند؛ پاسخی که از سوی مریدان نوظهور ارائه شد این بود که اختلاف نظر علمی میان فقها، امری طبیعی‌ست و منافات با انقلابی گری ندارد! این در حالیست که این نقدها، کاملا ریشه ای بوده و هرگز با انقلابی گری (آن‌گونه که در قاموس انقلابیون تعریف شده) سازگار نیست. و گرنه با این توجیه، باید امثال آقایان قمی، منتظری و شریعتمداری و دیگر مبغوضین نظام را هم که گاه در دفاع از ولایت فقیه و تمجید از سران انقلاب سخنانی داشته اند، انقلابی حساب کرد. ↙️در ادامه ضمن مروری بر نقدهای ریشه‌ای آقای طهرانی بر انقلاب و بنیانگذار ان شاءالله نشان می‌دهیم که این نقدها چگونه بنیان فکری انقلابیون را هدف قرار داده است. https://t.me/hawzeh_notes
🔻انقلابی بود ولی مدل حکومتی ایران را نامشروع و غربی می‌دانست؟! (اشکالات بنیادین علامه طهرانی به قانون اساسی) هرکس اندک آشنایی با اندیشه‌های آقای سید محمد حسین طهرانی داشته باشد، می‌داند که از جمله خط قرمزهای اساسی وی که همواره بر آن تأکید می‌ورزد، نکوهش فرهنگ غربی و ترغیب به سنن قدیم اسلامی است. این بنیاد‌گرایی شدید خود را در تمام مسائل ریز و درشت فردی و اجتماعی نشان می‌دهد: از سبک خوراک و پوشاک و گفتار و نوشتار گرفته تا شیوه‌ی مملکتداری. 🔸بر این اساس در نظر او، مفهوم «جمهوریّت» که شالوده‌ی نظام را تشکیل می‌دهد (حداقل بر روی کاغذ)، به عنوان مفهومی وارداتی از فرهنگ غرب، هیچ جایگاه مشروعی ندارد و نبایست در عنوان حکومت وجود داشته باشد. به نظر علامه طهرانی، تنها ولیّ فقیه بایست تصمیم گیرنده باشد، و نه هیچ نهاد دیگری. از این رو، جایگاهی مجزّا به عنوان ریاست جمهوری نباید وجود داشته باشد؛ بلکه فقیهِ اعلم خودش رئیس جمهور است. وی پس از تأکیداتی که در این خصوص در نقد پیش نویس قانون اساسی خطاب به بنیانگذار ابراز داشته می‌نگارد: «اگر جمهوری‌ اسلامي‌ را با اين‌ اصول‌ وارده‌ در پيش‌ نويس‌ بپذيريم‌ ، تحقيقاً ثمرات‌ انقلاب‌ را ضايع‌ و خون‌ جوانان‌ عزيز را به‌ هدر داده‌ايم‌» (وظیفه‌ی فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام: ۲۰۴). 🔸در دیدگاه علامه طهرانی،‌ اساساً رأی دهی اکثریّت و سیستم انتخابات معاصر «پایه‌اى از قرآن و أخبار ندارد»؛ تبلیغات انتخاباتی خلاف اسلام است و کسانی که با تبلیغات خود پیروز انتخابات می‌شوند «به‌طور كلّى قابل براى انتخاب شدن و ولایت بر مردم نیستند؛ و از درجه اعتبار و تقواى معنوى ساقطند. همین عمل تبلیغاتى شان دلالت بر انحطاط روحى و فساد نفس آنان دارد» (ولایت فقیه در حکومت اسلام، ۳/ ۱۹۸-۱۹۹). 🔸در همین راستا، او عنوان «قانون اساسی» را نیز زیر سؤال می‌برد و بر این تأکید می‌کند که نباید کنار قانون اسلام، از قانون دیگری سخن گفت. بلکه: «تنازل‌ از قانون‌ قرآني‌ به‌ قانون‌ اساسی‌ ، تنازل‌ از واقعيّت‌ و پذيرش‌ اساس‌ و اصلی‌ در مقابل‌ اسلام‌ است»‌ (وظیفه‌ی فرد مسلمان در احیای حکومت اسلام: ۲۰۶). ❌تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که طبق دیدگاه آقای طهرانی: ✅ مدل حکومتی جمهوری اسلامی، تقلیدی از غرب و فاقد مشروعیّت است؛ ✅جایگاه ریاست جمهوری از بنیان نامشروع بوده و کاندیداهایی که برای این جهت تبلیغ می‌کنند، فاسقند؛ (حال ببینید هواداران داغ طهرانی بعد از درگذشت رئیس جمهور چه تجلیل و بزرگداشتی از او به عمل آوردند!) ✅و نظام سیاسی ایران با دم زدن از قانون اساسی، از واقعیّت اسلام تنازل کرده است. https://t.me/hawzeh_notes @sonnat_voice
🔸غُلات از فهمِ واضحات هم عاجزند ➖ شیخ صدوق رحمه الله، به سندش از امام رضا عليه السّلام نقل کرده که حضرت به حسین بن خالد فرمودند: خداوند به تو علم عطاء کند! بدان كه خداوند قديم است (يعنى از ازل بوده است) و ازلى بودن صفتى است كه به آدم عاقل مى‌فهماند كه چيزى قبل از او نبوده است و در بقائش نيز چيزى با او و همراه او نخواهد بود، با اقرار عامّه و معجزۀ صفت براى ما روشن مى‌شود كه چيزى قبل از خداوند متعال نبوده و در بقائش نيز چيزى به همراهش نخواهد بود، و گفتار كسانى كه گمان مى‌كنند قبل از او و يا همراه او چيزى بوده است، باطل مى‌گردد. زيرا اگر چيزى به همراه او مى‌بود نمى‌بايست خداوند خالق او باشد زيرا آن چيز، هميشه از ازل با خداوند بوده است، پس خداوند متعال چگونه مى‌تواند خالق چيزى باشد كه هميشه به همراهش بوده است؟! و اگر آن شىء قبل از خداوند بوده باشد، آن شىء سرآغاز خواهد بود نه خداوند؛ و شايسته آن خواهد بود كه آن شئءِ اوّل، خالق شیءِ دوّم، باشد. سپس خداوند خود را با نامهايى وصف نموده است و آن زمان كه خلق را آفريد از آنها خواست و آنها را بر اين عبادت واداشت كه خداوند را با اين نامها بخوانند، او خود را با اين نامها ناميده است: "سَمِيعاً بَصِيراً قَادِراً قَاهِراً حَيّاً قَيُّوماً ظَاهِراً بَاطِناً لَطِيفاً خَبِيراً قَوِيّاً عَزِيزاً حَكِيماً عَلِيماً" وَ مانند این اسماء. وقتی كه غلوّ كنندگان و تكذيب‌كنندگان اين اسامى را ديدند و شنيدند كه ما در بارۀ خداوند مى‌گوئيم: چيزى مثل او نيست و هيچ چيز به حالت و كيفيّت او وجود ندارد، گفتند: شما كه مى‌گوئيد هيچ چيز مثل و شبيه خداوند نيست، پس چطور شما در اسماء حُسنى با خداوند شريك هستيد؟ و به تمامى آن نامها ناميده مى‌شويد؟ لذا دليلى است بر اينكه شما در تمام حالات خداوند يا حدّاقل در بعضى از آنها مثل خداوند هستيد، زيرا هم شما و هم او داراى نامهاى نيكو هستيد. به آنها بايد گفت: خداوند تبارك و تعالى نامهايى از نامهاى خود را بر بندگانش نهاده، ولى معانى آنها با هم متفاوت است، مانند مواردى كه يك اسم دو معنى مختلف دارد، دليل بر اين مدّعى، زبان و گفتار شايع ميان مردم است، و خداوند هم با همين زبان و روش با آنها صحبت كرده، به گونه‌اى كه بفهمند، تا دليل و حجّتى باشد بر آنها در تضييع آنچه تضييع كرده‌اند. مردم در زبان عادى خود به يك ديگر نامهايى از اين قبيل مى‌دهند: كلب (سگ)، حمار (خر)، ثور (گاو)، علقمة (تلخ)، اسد (شير) و تمام اين اسامى بر خلاف معانى آنهاست، زيرا اين نامها بر آن معانى كه در مقابل آن وضع شده‌اند، نيستند، زيرا انسان، شير و يا سگ نيست. در اين مطلب خوب دقّت كن و بفهم، خداوند تو را مورد لطف و رحمت قرار دهد. عيون أخبار الرضا عليه السّلام ج ۲ ص ۱۳۲-۱۳۳/محمد بن علي بن الحسين بابويه القمي/ناشر:موسسة الاعلمي للمطبوعات/بیروت @sonnat_voice
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥مرحوم میرزا محمد تقی آملی و اعتراف به عدم صحت معاد مثالی... 🎙استاد شهیدی درس امروز یکشنبه 1403/3/13 @sonnat_voice
توحید حضرت جوادالائمه علیه السلام «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ اَلثَّانِي عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَأَجْرَيْتُ اِخْتِلاَفَ اَلشِّيعَةِ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يَزَلْ مُتَفَرِّداً بِوَحْدَانِيَّتِهِ ثُمَّ خَلَقَ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ فَمَكَثُوا أَلْفَ دَهْرٍ ثُمَّ خَلَقَ جَمِيعَ اَلْأَشْيَاءِ » «محمد بن سنان می گوید خدمت امام جواد علیه السّلام بودم به حضرت اختلاف شیعه را عرض کردم پس فرمود ای محمد بدرستی که خداوند تبارک و تعالی همیشه یکتا و متفرّد به وحدانیت بود سپس محمد و علی و فاطمه علیهم السّلام را خلق فرمود، سپس هزار روزگارمکث نمود و سپس جميع اشیاء را خلق فرمود.» امام علیه السلام می فرمایند ذات حق تعالی در ازل متفرد بوده و ما سوای او معدوم بودند و سپس آفرینش را آغاز شد و این معنی را به وسیله کلمه (ثمّ) که دلالت بر تعقّب و فصل دارد نقل می فرمایند. 📚منبع: الکافی ج۱ ص۴۴۱/محمد بن یعقوب کلینی/مصحح:المصحح:‌ على اكبر غفاري/ناشر:دار الكتب الإسلامية/تهران ۱۴۰۷ق @sonnat_voice
فلسفه و وحدت عددی حق تعالی در نزد عقل و نقل اثبات شده که وحدت ذات حق تعالى، وحدث عددی نیست کما اینکه این قضیه مورد قبول قائلین تشکیک در وجود نیز می باشد.1⃣ ولی نظریهٔ تشکیک در وجود مستلزم این است که وحدت خالق تعالی، از قبیل وحدت عددی محاسبه شود چنانکه بعضی از معاصران این امر را متذکر شده «مسأله تشکیک سر از وحدت عددی بودن حق در می آورده و قائل شدن به تشکیک که بالاخره از وحدت عددیه جدا نیست»2⃣ توضيح: وحدت عددی به این معناست که هرگاه شیئی را اوّل، و شیء دیگری را ثانی به حساب می آوریم این بدان معناست که بین آن دو شیء، وجه اشتراک و تشابه یافت می شود که آن دو را در طول یکدیگر محاسبه نموده ایم. اما از منظر قرآن و سنت و عقل، ذات حق تعالی هیچ گونه وجه اشتراک و تشابهی با مخلوقات ندارد و وحدت او وحدت عددی نیست3⃣ یعنی وحدتش در مقابل اثنین نیست زیرا که او بی همتاست و از جمیع مخلوقات و ممکنات تخصصاً خارج است. ولذا وحدتش ذاتی است یعنی بلا تشبیه و بلا عدیل و بلا نظیر است و هیچ موجودی در طول یا در عرض او نیست تا وحدتش عددی گردد. پس معنای اینکه او یکی است این است که ثانی برای او در نزد عقل مستحیل است. اما قائلين تشکیک در وجود می گویند حقیقت وجود در عین اینکه حقیقت واحد و سنخ واحد است دارای مراتب و درجات گوناگون است، مرتبه ای از او غنی و واجب است و مراتب دیگر فقیر و ممکن.4⃣ این نگرش بدین معناست که «حق تعالی مرتبۀ نخست وجود»5⃣ محاسبه گردد و از جهت طولی سر سلسله ممکنات و در ردیف و عداد مخلوقات قرار گیرد ( با توجه به اینکه آنان خالق تعالی و مخلوق را در حقیقت وجود مشترک می دانند و تفاوتشان را به شدت و ضعف قلمداد می نمایند) در این صورت وحدت ذات حق تعالی، وحدت عددی می گردد زیرا هنگامی که در مرتبه اعلای وجود قرار گرفت یعنی شماره یک موجودات تلقی شده سپس در مرتبه بعد مجردات و در مراتب بعدی سایر ممکنات قرار گرفته اند تا نوبت به عالم طبیعت و مادی می رسد که این همان وحدت عددی است که به عقل و نقل مردود است. اگر چه قائلین به تشکیک در وجود در گفتار وحدت عددی حق تعالی را نفی می کنند ولی این امر لازمه نظریه مذکور است. 📚منابع: 1⃣مجموعه آثار استاد مطهری ج۶ ص۸۸۱/مرتضی مطهری/انتشارات صدرا/تهران 2⃣ توحید علمی و عینی در مکاتیب حکمی و عرفانی ص۲۱۳/محمد حسین طهرانی/انتشارات علامه طباطبایی 3⃣ عن امیرالمومنین علیه السلام:واحد بلا عدد(نهج البلاغه:خطبه ۱۸۵) 4⃣ مجموعه آثار استاد مطهری ج۵ ص۲۱۹/مرتضی مطهری/انتشارات صدرا 5⃣فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا ص۱۶۹/سید جعفر سجادی/وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 📗(برگرفته از کتاب تأملی در نظریه اصالت وجود و وحدت وجود/سید محمود هاشمی نسب/دلیل ما) @sonnat_voice
معرفی مقالاتی در اعتبارسنجی دعای عرفه و ذیل آن مهروش، «دفاع از اصالت ادعیه اهل بیت، مطالعه موردی دعای عرفه»، (حدیث‌پژوهی10، 1392ش) این مقاله به ویژه با بررسی‌های زبانی و تاریخی نشان داده بدنه دعا (برخلاف ذیل آن) اصیل و ریشه‌دار در تعالیم اهل بیت(ع) و احتمالاً امام صادق(ع) است. مقالات دیگری نیز با پژوهش‌های نسخه‌شناسانه‌ نشان داده‌اند ذیل دعا در نسخ متقدم دعا نیامده و از ابن عطاءالله اسکندرانی صوفی (م709ق) است: إبراهیم جواد، «دراسة حول نسبة ذيل دعاء عرفة إلى سيّد الشهداء (عليه السلام)» (سایت بصائر، 2021م) در این تحقیق تصاویر نسخ خطی مربوطه نیز ارائه شده است. نیز نک‍: شبیری، جرعه‌ای از دریا (ج3، ص256)؛ ترابی، پژوهشی در ذیل دعای عرفه (میقات حج51، 1384ش)؛ مختاری، دعاء یوم عرفة للإمام سیدالشهداء علیه السّلام و ذیله (کتاب شیعه 17، 1397ش)؛ قاسمی، ذیل دعای عرفه (ارائه نسخه‌های خطی مرتبط، 2021م). @sonnat_voice @gholow2
مولوی و انکار مقام ولایت امیرالمومنین علیه السلام زین سبب پیغمبر با اجتهاد نام خود و آن علی مولا نهاد گفت هر کاو را منم مولا و دوست ابن عم من علی مولای اوست1️⃣ حدیث شریف غدیر را علماء عامه و خاصه به طور متواتر نقل کرده اند پیامبر صلی الله علیه و آله قبل از جمله مشهور (من کنت مولاه فعلی مولاه) مراد خود را از کلمه مولی بیان داشته است. آنجا که می فرماید: (ألست أولی بكم من أنفسكم؟)آیا من سزاوارتر از شما به خودتان نیستم؟ 2️⃣ 👈بنابر این منظور از مولی ، دوست نیست بلکه به معنای سرپرستی و أولی به تصرف بودن است. ولی مولوی با چشم پوشی از این قرینه روشن ، مولی را به معنای دوست گرفته و مقام ولایت و سرپرستی أمير المؤمنين علیه السلام را انکار کرده است. دوستی و رفاقت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و أمير المؤمنین علیه السلام با توجه به خویشاوندی آن دو بزرگوار بر کسی پوشیده نبود تا پیامبر و هزاران نفر را در منطقه غدیر خم ساعتها معطل کند و آن را به مردم اعلام نماید. 📚منابع: 1️⃣مجموعه نرم افزار های نور/دانشنامه چند رسانه ای مثنوی معنوی/دفتر ششم ص۱۱۲۳ 2️⃣مسند الامام احمد بن حنبل ج۳۲ ص۷۶/احمد بن محمد حنبل/محقق:عادل مرشد/ناشر:موسسة الرسالة/بیروت۱۴۲۰ 🔹برگرفته از کتاب تعارض و نقد در آرا فلسفی و عرفانی ص۳۱۳/سید محمود هاشمی نسب/ناشر:دلیل ما/قم۱۴۰۰ @sonnat_voice
🗳 انتخابات در اندیشه آقای محمد حسین تهرانی 🔰هیچکس حق رای ندارد در شرع إسلام، غیر از فقیه أعلم و أورع و جامع الشّرائط إلهى و عارف بالله و بأمر الله، هیچكس حقّ رأى براى امور عامّه مسلمین را ندارد. ¤¤¤¤¤¤¤¤¤ 🔰برتری حق رای عارف نسبت به فیلسوف و فقیه و... اگر بنا شود ـ فرضاً ـ حقّ رأي‌ را به‌ تمام‌ مردم‌ سپرده‌، آنان‌ را در انتخاب‌ پيشوا دخالت‌ داد، بايد اين‌ سپردن‌ بر ميزان‌ عقل‌ و علم‌ و درايت‌ و بصيرت‌ آنان‌ ضريب‌ بگيرد. 👈مثلاً به‌ مردم‌ عامي‌ حقّ يك‌ رأي‌ داد؛ 👈به‌ محصّل‌ حقّ ده‌ رأي‌؛ 👈به‌ طالب‌ علم‌ حقّ صد رأي‌؛ 👈به‌ دانشمند و عالم‌، حقّ هزار رأي‌؛ 👈به‌ حكيم‌ و فيلسوف‌ إلهي‌ حقّ ده‌هزار رأي‌؛ 👈و به‌ عالم‌ ربّانيِ اُمّت‌ و عارفي‌ كه‌ از خود بيرون‌ جَسته‌ و از هواي‌ نفس‌ تهي‌ شده‌ و به‌ حقّ و حقيقت‌ و كلّيّت‌ راه‌ يافته‌ است‌ حقّ صد هزار رأي‌ داده‌ شود.🙄 ¤¤¤¤¤¤¤¤¤ 🔰حق رای زنان جهت دوّم [تالیف رساله بدیعیه] این بود كه احتمال مى‌دادیم كه همین مجلس خبرگان زنها را به مجلس بفرستد، و تصویب كند كه مى‌توانند منتخَب( کاندیدا) و منتخِب (رای دهنده) باشند؛ و البتّه در رأس آنها هم ممكنست كه آیة الله خمینى امضاء كنند. و ما نخواستیم در این رساله با ایشان تزاحم و تصادمى داشته باشیم. ---------------- ولایت فقیه در حکومت اسلام، ج۳، ص۲۰۵ همان، ص۱۹۵ وظیفه فرد مسلمان در احیا حکومت اسلام، ص۷۷ @safiresheytan @sonnat_voice
سلام علیکم بزرگوار🌷 در بحث کبروی با تفکیکیان هم نظر هستیم یعنی ما هم مانند آنان تنها راه صحیح در مباحث اعتقادی را تمسک به قرآن وعترت علیهم السلام می دانیم و کشف و شهود عرفا و صوفیه را حجت نمی دانیم و بسیاری از براهین فلسفی را مغالطی می دانیم در حقیقت برهان عقلی نیست وهمی است و اسم برهان عقلی بر آن گذاشته اند ولی در بحث صغروی با تفکیکیان اختلاف نظر داریم یعنی ما در تمسک به آیات، قواعد تفسیری را رعایت می کنیم و در تمسک به روایات نیز به روایات غیر معتبر تمسک نمی کنیم ولی متاسفانه تفکیکیان قواعد تفسیری و رجالی و اصولی را در تمسک به آیات و روایات را رعایت نمی کنند لذا در بعضی از موارد با آنان اختلاف پیدا می کنیم ضمنا روش استاد هاشمی نسب هم در تمسک به آیات و روایات روش متکلمین و فقها است لذا تفکیکی نیستند. @sonnat_voice
‍‍ ⛔️توصیه آقای سید علی قاضی به شاگردانش به نپوشیدن لباس سیاه!! شیخ عبّاس قوچانی می‌گوید: «مرحوم قاضی همیشه لباس سفید رنگ می‌پوشیدند و به شاگردان خود نیز توصیه می‌نمودند تا لباس سیاه نپوشند. یک روز که خدمتشان رسیدم در تن من قبای قهوه‌ای رنگ بود فرمودند: چرا لباس سیاه پوشیده‌ای؟! عرض کردم: این که سیاه نیست!با تندی فرمودند: «سیاه نیست؟!»چون در شرع مقدّس، پوشیدن لباس تیره‌رنگ به مثابه سیاه‌رنگ، مکروه است و لباس‌های سفید و کم‌ رنگ مستحب است، لباس سیاه لباس اهل جهنّم است و لباس سپید لباس فرشتگان است»1⃣ ✅سیره اهل بیت علیهم السلام در پوشیدن لباس سیاه ۱-امام صادق علیه السلام : «روزی که رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلّم شهادت یافتند، در حالی که پیراهن سیاهی داشتند، نماز صبح را در مسجد به جماعت خواندند و سپس به ایراد خطبه پرداختند. حضرت در ادامه می فرمایند که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) در همان روز از دنیا مفارقت فرمودند.»2️⃣ ۲-«همانا ملکی از ملائکۀ بهشت بر دریا نازل شد، پس بالهایش را بر دریا پهن نمود و سپس فریاد زد و گفت: ای اهل دریاها! لباس های حزن را بپوشید که عزیز رسول خدا را کشتند…»3️⃣ ۳-«وقتی محضر امام حسن عسکری علیه السّلام رسیدم، دیدم لباس نرم و لطیف سفید رنگی پوشیده است. با خودگفتم: ولی خدا و حجت پروردگار خودش چنین لباسی می پوشد و به ما دستور می دهدکه نسبت به برادران دینی گذشت داشته باشیم و از پوشیدن مانند آن نهی می کند. امام عسکری علیه السّلام درحالی که تبسّم می کرد، آستین مبارک را بالا زد و به من نشان داد که لباس پشمین زبر سیاهی به تن دارد، فرمود: «هذا لله و هذا لکم» این برای خداست و آنچه دیدی به خاطر شماست…»4️⃣ ۴-اصبغ بن نباته گوید: بعد از شهادت مولای متقیان امیرالمؤمنین (علیه السلام) وارد مسجد کوفه شدم، دیدم که: «همانا امام حسن و امام حسین علیهماالسّلام در عزای پدر بزرگوارشان مشکی پوشیدند بعد از شهادت او در کوفه.»5️⃣ 👈🏻از طرفی نیز نظر مراجع عظام تقلید به عدم کراهت پوشیدن لباس سیاه در شهادت معصومین علیهم السلام است ❌شاید این قطب سابق حوزوی بیشتر به مصالح شریعت نسبت به پیامبر وحسنین علیهم السلام آگاه بوده که حکم به کراهت داده است..!؟ 📚منابع: 1️⃣مطلع انوار ج۲ ص۳۶/محمد حسین طهرانی/ناشر:مکتب وحی/تهران۱۴۳۱ ه ق 2️⃣بحارالانوار ج۲۲ ص۴۶۴/علامه مجلسی/ناشر:موسسة الوفاء/بیروت 3️⃣کامل الزیارات ص۶۸/ابن قولویه قمی/مصحح:عبدالحسین امینی/ناشر:المطبعة المبارکة المرتضویة/نجف اشرف 4️⃣وسائل الشیعة ج۵ ص۲۱/شیخ حرعاملی/محقق:محمد رضا حسینی جلالی/ناشر:موسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث/قم۱۴۱۶ 5️⃣الشعائر الحسینیة ص۳۴۸/شیخ محمد سند/ناشر:العتبة الحسینیة المقدسة/کربلای معلی/۱۴۳۲ @sonnat_voice
محمد حسن وکیلی و توجیه شادی روز عاشورا و پاسخ به آنها چندی پیش مقاله ای با عنوان «عاشورا روز حزن یا سرور سیدالشهدا علیه السلام» توسط طلبه ای بی سواد و بیگانه با روایات برای مشروعیت بخشیدن به شادی روز عاشورا در فضای مجازی منتشر شد که ناگزیر از ذکر آنها و پاسخ آن در این پست هستیم. توجیه اول:چهره نورانی سیدالشهدا علیه السلام https://eitaa.com/sonnat_voice/467 توجیه دوم:واقعه عاشورا دو بعدی است https://eitaa.com/sonnat_voice/468 توجیه سوم:شهادت نعمت است https://eitaa.com/sonnat_voice/469 توجیه چهارم:سخنان امیرالمومنین علیه السلام https://eitaa.com/sonnat_voice/470 توجیه پنجم: زیارتنامه حضرت علی اکبر علیه السلام https://eitaa.com/sonnat_voice/472 توجیه ششم:خواب سیدالشهدا علیه السلام https://eitaa.com/sonnat_voice/474 توجیه هفتم:سخن حضرت قاسم علیه السلام https://eitaa.com/sonnat_voice/475 توجیه هشتم:گفتار علامه مجلسی رحمه الله https://eitaa.com/sonnat_voice/476 توجیه نهم:مصیبت رحمت است https://eitaa.com/sonnat_voice/477 ۱-معنای عبارت«ما رایت الا جمیلا» https://eitaa.com/sonnat_voice/478 توجیه دهم:رسیدن به فوز عظیم https://eitaa.com/sonnat_voice/480 توجیه یازدهم:سخن حضرت علی اکبر علیه السلام https://eitaa.com/sonnat_voice/483 توجیه دوازدهم:شادی اصحاب https://eitaa.com/sonnat_voice/486 توجیه سیزدهم:ادعای تعارض روایات https://eitaa.com/sonnat_voice/488 ۱-حزن امام حسین علیه السلام در روز عاشورا https://eitaa.com/sonnat_voice/490 ۲-حزن فرزندان پیامبر علیه و آله السلام در روز عاشورا https://eitaa.com/sonnat_voice/491 https://eitaa.com/sonnat_voice/493 برگرفته از کتاب نقدی بر تصوف نوشته استاد سید محمود هاشمی نسب/نشر خسرو خوبان/تهران @sonnat_voice
سلام علیکم بزرگوار🌷 عزاداریاتون قبول هیچ یک از علما معصوم نبوده اند و مصون از خطا نیستند ما در همه ی مباحث بایستی تمسک به حجت عقلی یا شرعی ویا عقلائی داشته باشیم همان کاری که فقهاء اصولی در فقه می کنند... با این روش مذکور اشکال در برخی از موارد به متکلمین هم وارد است ما به هیچ یک از علما تعصب نداریم هر عالمی در موردی خلاف حجج عقلی یا شرعی یا عقلائی سخن گفته باشند مسموع نیست. مرحوم علامه حلی در شرح تجرید بر روش متکلمین آن زمان مشی کرده که آنان در مباحث آیات و روایات را ذکر نمی کردند ولی بسیاری از مطالب علامه بر گرفته از آیات و روایات است بله در بعضی موارد که خلاف آیات وروایات باشد اشکال وارد است، همین اشکال در برخی مباحث به تفکیکیان وارد است مثلا گاهی دیده می شود آنان به روایات ضعیف که حجیتی ندارد استدلال کرده اند. مثلا در بحث فطرت به ذیل دعای عرفه که انشاء عطاء الله اسکندرانی(سنی مالکی) است استدلال می کنند اگر در بحث فطرت به روایاتی که استدلال می کنند مراجعه کنید یا سند ندارد و یا دلالت بر مدعایشان ندارد و هکذا در برخی از مباحث دیگر، مباحث معارفی در مکتب تفکیک نیازمند به بازنگری و تحقیق وتدقیق فراوان است که متاسفانه پیروان تفکیک فاقد آن هستند و غالبا مانند پیروان فلسفه و عرفان مقلدند. ضمنا قاعده لطف بر گرفته از آیات و روایات متعددی است اگرچه در بعضی از کتب کلامی ذکر نشده مرحوم شیخ طوسی این قاعده را از کتاب و سنت استفاده کرده ولی برای آن بیان عقلی آورده است... @sonnat_voice