eitaa logo
تحقیقی پیرامون فلسفه،عرفان و تصوف
697 دنبال‌کننده
242 عکس
62 ویدیو
55 فایل
✅مکتب اهل بیت علیهم السلام=مکتب تفکر و تدبر ارتباط با ادمین(لطفا فقط پیشنهادات و انتقادات): https://harfeto.timefriend.net/16750254869358 کانال تلگرام: t.me/sonnat_voice
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹شهید ثانی رضوان الله علیه: این عین خواری نزد خداوند است که مدعی پیروی از پیامبر و اهل بیت علیهم السلام در پی احیای دین ارسطو و دیگر فیلسوفان مانند او باشد. مرحوم زين الدين بن على عاملی معروف به شهید ثانی فقیه برجسته شیعه (۹۶۶ق) و مولف آثار متعدد فقهی و اعتقادی از جمله شرح بر لمعه. مرحوم شهید در یکی از رساله های خود در نصیحتی خطاب به طلاب و اهل علم زمان خود ضمن گلایه از این که برخی از فضلا و عالمان زمانش با کتب حدیث مثل کافی و ... بیگانه هستند می نویسد: «و محنت بزرگتر و مصیبت جانکاه تر که موجب معصیت مرتکب آن است آن چیزی است که در زمانه ما بین بسیاری از کسانی که نام اهل علم بر خود نهاده اند در شهرهای ایران شایع است و آن این که عمر و روزگار خود را صرف فراگیری علوم حکمت مانند منطق و فلسفه و غیر این دو می کنند در حالی که تحصیل این قبیل علوم یا ذاتا و یا به دلیل منافات آن با امری واجب مانند این که تحصیل این علوم فرصت تحصیل و توغل در علوم حقیقی و معارف برهانی و حیانی را از شخص سلب می کند حرام است. در حالی که اینان اگر بخشی از این وقت خود را صرف تحصیل علم دینی - خداوند در قیامت از آنان درباره آن به جد سئوال خواهد کرد و به خاطر کوتاهی در تحصیل آن مورد بازخواستشان قرار خواهد داد - کنند به آن مقدار از علم دین تحصیلش بر آنها واجب است دست خواهند یافت شگفت آن که اینان با این وضعیت بی اعتنا به علوم حقیقی دینی و در پی تحصیل فلسفه رفتن و فکر می کنند که کار خوبی انجام می دهند و بلکه بر این گمانند که آنچه آنها در پی آموختن هستند بزرگترین فضیلت بوده و متضمن سود سرشار است در حالی که این عین خواری نزد خداوند متعال و دوری از اوست. بلکه این بریدن اساسی از دین است که کسی که مدعی پیروی از حضرت محمد و اهل بیت پاکش صلوات الله علیهم اجمعین است، در پی احیای دین ارسطو و امثال او از فلاسفه باشد و دین حقیقی الهی را که ساکنان زمین آسمان بدان پایبندند رها کند به خداوند بزرگ از این غفلت پناه میبریم و از جنابش درخواست بخشش و رحمت داریم» 📚منبع: رسائل الشهيد الثاني ج۱ ص۵۵/شهید ثانی/تحقیق:رضا مختاری/مركز الأبحاث و الدراسات الإسلاميّة/قم @sonnat_voice
🔻 (آقا جون) در کتاب شراب طهور که مجموعه سخنرانی های او ست، می گوید؛ ✴️ لا اله الا انت کلمه ذالنون (حضرت یونس) است که با واسطه ماهی در "معاینه"، مستغرق بحار ولایت است و با واسطه به جایی می‌رسد که به شهود منتقل می شود که البته در مرتبه ی بالاتر از این، ❌عارف می گوید: "لا اله الا انا فاعبدنی". ⚠️نتیجه آن که؛ عارف در سیر مراتب توحید، 💥از “لا اله الا الله” آغاز می کند 💥و پس از آن به “لا اله الا هو” می رسد 💥و پس از آن به “لا اله الا انت” 💥و در نهایت به “لا اله الا انا” می رسد.» 🙄اینها است.❶ 💠🔅💠🔅💠🔅💠 ❇️ لُبّ کلام آقا جون این است که حضرت یونس "لااله الاانت" می گفت زیرا در مراتب پایین توحید به سر می برد اما عارفان چون در مقامی بالاتر از مقام انبیاجای دارند، ذکرشان "لا اله الا انا" است. 🔰 با اشاره به تفاوت ، اینگونه دعاوی الوهیت در میان صوفیان و عرفا را در راستای عقیده ایشان به و ارزیابی نموده است؛ 🔹توحید ، نزد آنها(عرفا) معنی دیگری دارد ، توحید آنها است ، توحیدی است که اگر انسان به آنجا برسد همه چیز شکل [حرفی] پیدا می‌کند. 🔸در این مکتب انسان کامل در آخر ، عین خدا می‌شود ، اصلا انسان کامل حقیقی ، خود خداست و هر انسانی که انسان کامل می‌شود ، از خودش فانی می‌شود و به خدا می‌رسد.❷ ------------ 📚❶شراب طهور،احمد نجفی،ص۱۶۸ ❷ انسان کامل،مطهری،ص۱۲۶ @sonnat_voice
حدسم این بود که آن بازاری عرقچینی و ظاهرالصلاح[که همراه محمد حسین لاله زاری بود] از عوامل ساواک بود. مرحوم آیت الله حاج ابراهیم امینی(از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو مجلس خبرگان رهبری) در خاطرات خود قبل از حادثه ۱۵ خرداد می نویسد: قبل از حادثه‌ی پانزده خرداد، شبی در خدمت امام بودیم. آقای منتظری و خلخالی و چند نفر دیگر نیز حضور داشتند. آقای آسید محمدحسین لاله‌زاری از تهران به همراه یکی از بازاریان قم که عبا پوشیده بود و عرقچین سیاهی بر سر داشت وارد شدند و گفتند: «شنیده شده که شاه فرار کرده و از او خبری نیست». از فرمانده پلیس هم سؤال شد تکذیب نکرد. بعضی حاضران (گویا خلخالی) به امام عرض کردند: «نباید فرصت را از دست بدهیم، خوب است به طرف حرم حرکت کنیم». در این امر اصرار داشتند، ولی من و آقای منتطری نسبت به این خبر مشکوک بودیم. به نظر می‏رسید می‏خواهند امام را حرکت دهند، گروهی اطرافش را بگیرند و شعار بدهند و توطئه ‏ای در کار باشد. من و آقای منتطری شدیداً مخالفت کردیم. من تصمیم داشتم به هر قیمتی که شده امام را از این حرکت باز دارم. به‌هرحال امام منصرف شد. حدسم این بود که آن بازاری عرقچینی و ظاهرالصلاح از عوامل ساواک بود. 📚منبع: خاطرات آیت‌الله ابراهیم امینی ص۱۷۸/ابراهیم حاج امینی نجف‌آبادی/مؤسسه‌ی فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی/تهران۱۳۹۲ @sonnat_voice
⛔️فلسفه و خدمت به دین مصطفی ملکیان (فیلسوف و شاگرد اقای مصباح یزدی ) می گوید: «نكته مهم ديگر اين كه گويا, پيش فرضِ آنها كه در اثبات فلسفه اسلامى و دينى پافشارى مى كنند اين است كه فلسفه به دين خدمت مى كند, امّا به راستى اگر فلسفه, دينى باشد چه خدمتى به دين مى كند. آيا شمار معتقدان به دين را بيشتر مى كند؟ بى شك, هر كه به صورت جدّى به فلسفه روى آورده است از دين دور شده است. آنها كه با فهم عرفيِ خود به دين روى مى آورند وبه آن نزديك مى شوند, بيشتر ملتزم به دين بوده و مانده اند. فلسفه چه كاركرد مثبتى براى يك دين خاص دارد كه اين چنين عاشق اين هستيم كه فلسفه ما آب و رنگ آن دين خاص را داشته باشد. كاركرد منفى فلسفه اين بوده است كه هرگاه فلسفه در جايى كندوكاو كرده و به همان اندازه دقت فلسفى بيشتر شده, بيشتر در مبانى دينى تشكيك صورت گرفته است. كسى نگفته كه هر چه فلسفه ما قوى تر شده, باورمان به دين تقويت شده است. دليل اين كه كسانى مانند غزالى و برخى ديگر از فلسفه روى گردان شدند اين بود كه معتقد بودند كه فلسفه, باورهاى دينى مردم را سست مى كند. به نظر من, آمار نيز مؤيد اين ادّعاست; يعنى هر كسى فلسفى تر, از دين دورتر; اگر كسى هم بگويد من با خواندن فلسفه ديندارتر شده ام, بايد آمار گرفت, شايد يك يا دو نفر اين گونه باشند, اما آيا به طور كلى ذهن هاى فلسفى ديندارتر شده اند؟ به نظر من خدمت به دين از دو راه ممكن است: معتقدم, اگر پيامبر صلی الله علیه و آله مى خواستند ابوذر و سلمان را با فلسفه مسلمان كنند هنوز هم سلمان مى گفت: يا رسول الله, مقدمه اول شما مثلاً با مقدمه چهاردهم تان, به گونه اى ناسازگار است. اساساً پيامبران و امامان علیهم السلام اين گونه عمل نمى كردند. امروزه نيز اگر كسى بخواهد مسلمان را مسلمان نگاه دارد يا غير مسلمان را به اسلام رهنمون شود, از اين راه ممكن نيست. چندى پيش داستان به اسلام گرويدن آقاى دكتر لگنهاوسن را از زبان خودش ـ در يكى از روزنامه ها ـ مى خواندم; براى من بسيار جالب بود. ايشان گفته بودند: فلسفه هرگز نمى تواند وجود خدا و هيچ كدام از مبادى دينى را اثبات كند, ولى اين كه منِ اگزيستانسياليست, مسلمان شدم از اين راه بود كه پيش خود گفتم ممكن نيست كه على بن ابى طالب علیه السلام دروغ بگويد, اگر على بن ابى طالب علیه السلام مى گويد: خدا هست, به يقين خدا وجود دارد. اين استدلال, از نگاه فلسفى, استدلال معيوبى است, ولى به نظر من, جنبه روان شناسى دينى اش بسيار درست است. انسانى كه على بن ابى طالب علیه السلام را مى بيند, نمى تواند دين على بن ابى طالب علیه السلام را نپذيرد; چرا كه امكان ندارد انسانى چنين ملكوتى, پاك, فروتن, راست گو, دروغ بگويد و چيزى را كه نيست, هست جلوه دهد» 📝پی نوشت: باید این نکته را دانست آنچه امروز به عنوان فلسفه و عرفان اسلامی و شیعی وجود دارد در واقع همان فلسفه یونانی و میراث ارسطو و افلاطون است. موید این مطلب نیز عدم تغییر در مبانی اساسی فلسفه و عرفان به ظاهر اسلامی مثل:معاد روحانی، تجرد ملائکه، فاعلیت بالترشح و بالجبر، قدم عالم و ...است و صرف چسباندن مارک اسلامی آن را صحیح نمی کند. برخی از استادان فن فلسفه به مانند علامه طباطبایی و آقای مطهری به وارداتی بودن آن اعتراف نموده و تصریح کرده است که : فلسفه اسلامی اساسش فلسفه یونانی و اسكندرانی است. و در دوران خلفای جور وارد اسلام شده است. همچنین استشهاد این چنین کتبی به ثقلین به معنای استدلال به ثقلین نیست بلکه فقط به معنای تایید خود و همچنین تأویل آن دو به بافته های فلسفی و عرفانی است حال با تتبع در کتب فلسفی و عرفانی در می یابیم که صاحبان چنین کتبی برای اسلامی و وحیانی نشان دادن نظریات خود حتی حاضر به تمسک به احادیث ضعیف،مجعول، و یا همچنین احادیث عامه در اعتقادات شده اند. 📗منبع @sonnat_voice
🔸هوش مصنوعی و اشعار عرفانی مولوی جامی در نفحات الانس داستانی از نحوه پذیرش (مولوی)توسط(شمس تبریزی) نقل شده است که نهایت سرسپردگی یک مرید در مقابل قطب و مرشد خود را به نمایش گذاشته است. شمس برای آن که میزان اطاعت مولوی از خود را بسنجد و بررسی کند که آیا در حقیقت او حاضر است تا دست از تمام مقررات شرعی برداشته و دل و دین خود را در اختیار استاد قرار دهد، از او می خواهد شاهدی برایش جستجو نماید. «روزی شمس الدین، از مولانا شاهدی [زیباروی] التماس کرد. مولانا حرم خود را دست گرفته در میان آورد. [شمس] فرمود که: او خواهر جانی من است. نازنین پسری می خواهم. [مولوی]فی الحال فرزند خود سلطان ولد را پیش آورد. [شمس] فرمود که: وی فرزند من است. حالیا اگر قدری شراب دست می داد ذوقی می کردم. مولانا بیرون آمد و سبویی از محله جهودان پر کرده بر گردن خود بیاورد»1⃣ شما می تواند دیگر موارد شاهد بازی در مکتب فلاسفه و صوفیه را با هشتگ جستجوی نمایید. 📚منبع: نفحات الانس ص۴۶۶/عبدالرحمن جامی/به کوشش دکتر محمود عابدی/ناشر:انتشارات اطلاعات/چاپ دوم۱۳۷۰ @sonnat_voice
Kashani-14020906-www.ebnearabi.com.mp3
4.33M
⭕️ بخشی از سخنرانی حجت الاسلام حامد کاشانی درباره جسارت شمس تبریزی به حضرت زهرا علیها سلام 🔺 خلاصه ای از برخی مباحث مطروحه در این فایل صوتی: ▪️ حکومت طاغوت زمان اهل بیت علیهم السلام با دروغ و دغل واقعیت را وارونه می‌کرد ▪️ بعضی از تهمت‌هایی که به حضرت زهرا سلام الله علیها زده اند امروز در کتب بعضی از صوفیه باقی مانده است ▪️ شمس در دو جای کتاب مقالات به حضرت زهرا سلام الله علیها اهانت کرده است که دقیقا ریشه در سقیفه دارد ▪️ می گوید انسان ها سه دستند بعضی بالاترین درجه ایمان رو دارند اینها عبادت احرار دارند بهشت و جهنم برایشان مهم نیست، یک مرحله پایین‌تر عبادت تجار است که خداوند را برای ثواب و بهشت و این قبیل مسائل عبادت میکنند. از همه اینها پایین تر و سخیف تر کسانی هستند که مثل برده ها فقط میترسند و از ترس عبادت میکنند. شمس که میخواهد برای دسته سوم مثال بزند میگوید مثالش فاطمه است (سلام الله علیها) ▪️ شمس می گوید وقتی پیغمبر صلی الله علیه و آله از معراج آمد یکی سوال می کرد یا رسول الله حقیقت رب چیست؟ یا رسول الله بهشت چگونه بود؟ و سپس شمس به دروغ میگوید فاطمه میپرسید جهنم چطور بود؟ این اهانت صریحی است که شمس تبریزی به حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها نموده است. @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علی رضایی طهرانی(از شاگردان آقای محمد حسین طهرانی): ابن عربی و مولوی یقینا فقهاً و کلاماً شیعه نیستند آنها نگاهشان به امامت مثل نگاه ما نیست... @sonnat_voice
❌ معرّفی و بزرگداشت اقطاب سلسله صوفیه ذهبیه در شبکه اجتماعی حرم مطهر رضوی (نسیم رضوان) آیا استفاده از تعابیری چون؛ 👈 دستیابی به مقامات بلند 👈 ادعای خرافی علم کیمیا 👈 صاحب موقعیت دانستن برای یک سنّی متعصب و قطب صوفی مورد رضایت علی بن موسی الرضا است⁉️ ⚠️ به راستی چرا آستان قدس رضوی با وجود مستنداتی که این بقعه را از آن یک صوفی سنّی مذهب می شمارد، آن را به یک زیارتگاه امام زاده ای واجب التعظیم تبدیل کرده است و خدّام حرم مطهر رضوی را به خدمتگزاری این پیر صوفی گماشته است❓ پیر پالان دوز ابونصر سراج ----- سید ضیاء الدین سجادی در "مقدمه‌ای بر مبانی عرفان و تصوف" با نظر به معنای لغوی سراج (زین ساز) ابو نصر سراج را همان پیر پالان دوز مدفون در جنوب شرقی مشهد ، نزدیک صحن آستان قدس رضوی دانسته است. اللمع، ترجمه دکتر مهدی محبتی، مقدمه ص۳۲- ۴۹. @sonnat_voice @safiresheytan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«نقد و بررسی مفهوم معرفت فطری در مکتب تفکیک» نویسنده: رضا مختاری خویی دپارتمان مطالعات اسلامی دانشگاه مک‌گیل کانادا - دانشگاه تهران در مکتب میرزا مهدی اصفهانی «معرفت فطری» به معرفتی اطلاق می‌شود که نقطه مقابل معرفت عقلی است و برای رسیدن به این معرفت فرد بايد از تمامی معقولات واستدلالات عقلی و افکار و انديشه‌ها جدا شده، به گونه‌ای که زمينه هرگونه استدلال وتعقلی منتفی گردد. عقل‌ستیزی، ادعای شناخت کنه ذات خداوند، تحریف معنای معرفت قلبی، وبرداشت نادرست از روایات «معرفة الله بالله» و روایات عالم ذر، از سایر موضوعات کتاب است. در فصل آخر نیز به بررسی مطالب آقایان حسن انصاری و محمدتقی سبحانی پیرامون مکتب تفکیک پرداخته شده است. فهرست کتاب https://my.uupload.ir/dl/yoOWAZ41 اثر حاضر پایان‌نامه نگارنده در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران بوده که با برخی تغییرات، و اضافه شدن دو فصل جدید ارائه شده است. @sonnat_voice
برای أمان از مکر و خطر صوفیان، آثار علّامه مجلسی را بخوان میرزای قمّی (رحمه الله) به فتحعلی‌شاه توصیه می‌کند: «آثار علّامه مجلسی طاب ثراه که به فارسی از برای عوام نوشته مثل حقّ الیقین و عین الحیات را بخوان تا جامع سعادت دنیا و آخرت باشد، و از صحبت صوفیه و اباحیان اجتناب کن و آنها را در ذلّت و خواری رها کن.» @sonnat_voice
🔰آیت الله شبیری زنجانی (حفظه الله) 🌀قضیه ای در رابطه با تنزل فقاهت و حدیث در اثر تقدم فلسفه و عرفان 🔸 اخیرا کتابی در شرح احوال آقا محمد بیدآبادی برای من آوردند تا اگر مطلبی به نظرم رسید، در حاشیه بنویسم. در آن کتاب نوشته: «در اواخر صفویه فلسفه و حکمت بر اثر فشار قِشریون رو به ضعف نهاده بود». فارغ از اینکه نفس این تعبیر "قشریون" اهانت به فقهاء است، اصل این مطلب نیز نادرست است، بلکه عکس این مطلب را از افراد موثق شنیده‌ام. 🔹دوّمین قضیه: در اواخر صفویه، فقاهت و حدیث بسیار تنزل کرد و طلّاب به فلسفه و عرفان اهمّیّت می‌دادند. در آن زمان مدرسه چهار باغ اصفهان را شاه سلطان حسین در سال ۱۱۲۱ یا ۱۱۲۲ ساخته بود و حجراتش تقسیم شده بود. شخصی که یکی از بستگانش از دنیا رفته بود، به مدرسه چهار باغ رفت تا یکی از طلّاب را برای نماز میّت ببرد ولی سراغ هر طلبه‌ای رفت، نماز میّت را بلد نبود. به استادشان شکایت می‌کند و استاد هم طلّاب مدرسه را توبیخ می‌کند که چرا از فقه و احکام شرع دور هستید و خودش برای خواندن نماز میّت می‌رود و چون خودش نیز بلد نبود، دو رکعت نماز صبح بر میّت می‌خواند! این قضیه را آقای امام سدهی از آسید ابوتراب نقل کرد. من یکی دو سال بعد مرحوم آقای علم الهدی اهوازی پدر حاج آقا مصطفی را - که در مقبره آقای داماد در حرم مطهر حضرت معصومه دفن شده است در منزل مرحوم آقای والد دیدم و این دو قصه را برای ایشان نقل کردم آقای علم الهدی شاگرد آسید ابوتراب بود ایشان گفت: من هم هر دو قصه را از آسید ابوتراب شنیدم 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۴ ص ۳۹۷ @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🔴عدم حجیت کشف و شهود و ارتباط با غیب در کلام امام باقر علیه السلام امام باقر عليه السلام مي‌فرمايند: ◀️هيچ شب و روزي نيست مگر اين‌که تمامي جنيان و شياطين، امامان گمراهي و ضلالت را ديدار كرده... براي ايشان سخنان ناروا و دروغ مي ‏آورند. لذا آن امام ضلالت هر روز مي‏گويد كه چنين و چنان شهود كرده ‏ام. ✅نقد و بررسی حجیت مکاشفات صوفیه https://t.me/sonnat_voice/3414 ✅صوفیه و مرجعیت مکاشفه و رها کردن عقل https://t.me/sonnat_voice/3429 📚منابع: الکافی ج۱ ص۲۵۳/محمد بن یعقوب کلینی/مصحح:علی اکبر غفاری/ناشر:دارالکتب الاسلامیة/تهران۱۳۶۳ @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تصحیح اعتقادات توسط امام هادی علیه السلام «جناب عبدالعظيم مي‌فرمايد: به خدمت مولي و سرورم حضرت امام هادي (عليه‌السلام) رسيدم. چون مرا ديد فرمود: مرحبا به تو، اي ابوالقاسم! تو به راستي دوست ما هستي، گفتم: اي فرزند پيامبر! من مي‌خواهم دين خود را بر شما عرضه کنم، اگر مورد پذيرش باشد بر آن استوار بمانم، تا هنگامي که خداوند را ملاقات نمايم. 🔸فرمود: بازگوي. گفتم: من معتقدم که خداي تبارک و تعالي، خداوند يگانه‌اي است که همانندي ندارد، از دو حد تعطيل و تشبيه به دور است، نه جسم است و نه صورت، نه جوهر است و نه عرض. بلکه اوست که به اجسام جسميت بخشيده و صورت‌ها را تصوير نموده، اعراض و جواهر را آفريده، پروردگار هر چيزي، صاحب و آفريدگار و پديد آورنده‌ي هر پديداريست. 🔸حضرت محمد (صلي‌الله‌عليه‌وآله) بنده و فرستاده‌ي اوست، که به وسيله‌ي او رسالت خاتمه يافت، ديگر پيامبري بعد از او تا روز قيامت برانگيخته نخواهد شد. 🔸آئين او پايان بخش همه‌ي شريعت‌هاست، ديگر شريعتي پس از آن تا روز قيامت تشريع نخواهد شد. 🔸و معتقدم که پيشوا، خليفه و ولي امر بعد از او اميرمومنان، علي بن ابي طالب (عليه‌السلام) است، و سپس: امام حسن، و امام حسين، حضرت علي بن الحسين، حضرت محمد بن علي، حضرت جعفر بن محمد، حضرت موسي بن جعفر، حضرت علي بن موسي، حضرت محمد بن علي (عليهم‌السلام) سپس شما هستيد، اي سرور و مولاي من. 🔸فرمود: و بعد از من پسرم حسن (عليه‌السلام) مي‌باشد ولي بعد از او حال مردم چگونه خواهد بود، در مورد جانشين او!! 🔸گفتم: براي چه؟ فرمود:- «لانه لا يري شخصه ولا يحل ذکره باسمه، حتي يخرج فيملأ الأرض قسطا و عدلا، کما ملئت جورا و ظلما».- «زيرا شخص او ديده نمي شود، و ياد کردن او با اسم شريفش روا نخواهد بود تا هنگامي که ظهور کند و جهان را پر از عدل و داد نمايد، آن سان که پر از جور و ستم شده باشد». 🔸گفتم: اقرار مي کنم و معتقدم که دوست آنان دوست خدا، و دشمن آن‌ها دشمن خدا است. اطاعت آن‌ها اطاعت خدا و معصيت آن‌ها معصيت خداست. 🔸و معتقدم که معراج حق است. پرسش در قبر حق است. بهشت و دوزخ حق است. صراط و ميزان حق است. رستاخيز بي ترديد واقع خواهد شد، هيچ شبهه‌اي در آن نيست. و خداوند اهل قبور را برخواهد انگيخت. 🔸و معتقدم که واجبات بعد از «ولايت» عبارت است از: نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهي از منکر. 🔸امام هادي (عليه‌السلام) فرمود: اي ابوالقاسم! به خدا سوگند، اين همان آئيني است که خداوند آن را براي بندگانش پسنديده است. برآن استوار باش، که خداوند تو را در دنيا و آخرت، روي اين عقيده‌ي استوار، ثابت و پاي بر جا نمايد». 📚منبع: التّوحيد ص۸۱/محمد بن علی بابویه/جماعة المدرّسين في الحوزة العلمية/قم @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امیرالمومنین علیه السلام و استحاله شناخت ذات حق تعالی «كَذَبَ اَلْعَادِلُونَ بِاللَّهِ إِذْ شَبَّهُوهُ بِمِثْلِ أَصْنَافِهِمْ وَ حَلَّوْهُ حِلْيَةَ اَلْمَخْلُوقِينَ بِأَوْهَامِهِمْ وَ جَزُّوهُ بِتَقْدِيرِ مُنْتَجِ خَوَاطِرِهِمْ وَ قَدَّرُوهُ عَلَى اَلْخَلْقِ اَلْمُخْتَلِفَةِ اَلْقُوَى بِقَرَائِحِ عُقُولِهِمْ وَ كَيْفَ يَكُونُ مَنْ لاَ يُقَدَّرُ قَدْرُهُ مُقَدَّراً فِي رَوِيَّاتِ اَلْأَوْهَامِ وَ قَدْ ضَلَّتْ فِي إِدْرَاكِ كُنْهِهِ هَوَاجِسُ اَلْأَحْلاَمِ لِأَنَّهُ أَجَلُّ مِنْ أَنْ يَحُدَّهُ أَلْبَابُ اَلْبَشَرِ بِالتَّفْكِيرِ أَوْ يُحِيطَ بِهِ اَلْمَلاَئِكَةُ عَلَى قُرْبِهِمْ مِنْ مَلَكُوتِ عِزَّتِهِ بِتَقْدِيرٍ » «دروغ مى‌گويند كسانى كه خداوند را با شبيه دانستن به چيزهايى،آن را هم‌رديف موجودات ديگر قرار داده‌اند و با گمان خود لباس مخلوقات را بر او پوشاندند و به اندازه ذهنشان از او نتيجه گرفتند و لباسش را بريدند و او را با ذهن خودشان براساس مخلوقات گوناگون،اندازه گرفته‌اند و چگونه كسى كه اندازه ندارد،در ذهن‌ها جاى مى‌گيرد؟در حالى‌كه ذهن‌ها در فهم و فكر كردن به ذات خداوند گمراه مى‌شوند، زيرا جايگاه او بالاتر از اين است كه در ذهن انسانها با فكر كردن،اندازه‌گيرى شود يا فرشتگان با همۀ نزديكى‌شان به مقام بالاى خداوند به واسطه اندازه‌گيرى بر او تسلط‍‌ يابند.» 👈توضیح: در روایات فراوانی هر یک از این منابع معرفتی(عقل، حواس خمسه، وهم و خیال، قلب) به خصوص نام برده شده و رسیدن آن به ذات خالق تعالی نفی گردیده شده است و این بدان معناست که بین ساختار وجودی مخلوق و ذات حق تعالی هیچ گونه مناسبت و سنخیتی نیست و کاملاً مباينت حاکم است زیرا اگر کمترین سنخیت و تشابهتی بر قرار بود از همان جهت تشابه و به همان مقدار معرفت به حقیقت حق تعالی ممکن می گشت و دیگر وجهی برای نفی شناخت ذات حق تعالى مطلقاً نبود. حاصل آنکه استحاله معرفت ذات حق تعالی برای بشر دلیل تباین و عدم سنخیت بین او و مخلوق است و این عدم امکان وصول به ذات حق تعالى اختصاص به بشر ندارد بلکه ملائکه نیز چنین هستند. 📚منبع: 1⃣التوحید ص۵۱/محمد بن علی بابویه/جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة/قم 2⃣بحار الأنوار ج۴ ص۲۷۵/علامه محمد باقر مجلسی/مؤسسة الوفاء/بیروت ۱۴۰۳ ق 🔰برگرفته از کتاب تاملی در نشریه اصالت وجود و وحدت وجود ص۱۳۸/سید محمود هاشمی نسب/دلیل ما @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 فـلـسفــه، هـرگــز اسـلامی نمی شود. 💢 امام کاظم صلوات الله علیه را یک فیلسوف به قتل رساند! أَخْبَرَنِي جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الصَّفْوَانِيِ‏ قَالَ حَدَّثَنِي الشَّيْخُ الْحُسَيْنُ بْنُ رَوْحٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ‏ أَنَّ يَحْيَى‏ بْنَ‏ خَالِدٍ سَمَّ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع فِي إِحْدَى وَ عِشْرِينَ رُطَبَةً وَ بِهَا مَاتَ. جناب شیخ ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی اعلی الله مقامه الشریف فرمود: یحیی بن خالد، موسی بن جعفر علیه السلام را با 21 دانه خرما مسموم کرد و ایشان به همین خاطر از دنیا رفت. 📚الغيبة؛ الشیخ الطوسی؛ دار المعارف الاسلامیة؛ ص387 و 389 دخالت مستقیم خاندان برمکی به خصوص «یحیی بن خالد برمکی» لعنه الله در آزار امام موسی بن جعفر علیه السلام و قتل ایشان از متواترات تاریخ است. نیاز به تذکر نیست که همین خاندان برمکی نقش اساسی در انتقال «فلسفه» به جهان اسلام داشتند. «یحیی بن خالد» لعنه الله روی تعصّبی که نسبت به فلسفه داشت؛ هشام بن حکم را در معرض قتل قرار داد و باعث فرار و آوارگی او شد: أَبُو عَمْرٍو الْكَشِّيُّ قَالَ: أَخْبَرَنِي أَبُو الْحَسَنِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْخَالِدِيُّ، قَالَ أَخْبَرَنِي مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ الْبَغْدَادِيُّ أَبُو عَلِيٍّ، عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ أَحْمَدَ النَّخَعِيِّ، قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو حَفْصٍ الْحَدَّادُ وَ غَيْرُهُ، عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، قَالَ‏:كَانَ يَحْيَى‏ بْنُ‏ خَالِدٍ الْبَرْمَكِيُّ قَدْ وَجَدَ عَلَى هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ شَيْئاً مِنْ طَعْنِهِ عَلَى الْفَلَاسِفَةِ، وَ أَحَبَّ أَنْ يُغْرِيَ بِهِ هَارُونَ وَ يُضْرِيَهُ‏ عَلَى الْقَتْلِ ... 📚رجال الكشي؛ دانشگاه مشهد؛ ص258 ✳️نکته: قبل از اینکه باز متوهمین فلسفی مزاج پیش خود اینگونه توجیه کنند که فلسفه اسلامی با فلسفه آن زمان فرق کرده میگویم: ⚠️فلسفه هرگز اسلامی نمیشود زیرا که اولا با تعریف خود فلسفه تناقض دارد و ثانیا فلسفه امروز هیچ تغییری در مبانی نکرده جز اینکه با یک سری اصطلاحات شما را در سراب شبهات فرو برده است. 📌کتاب تألیف شده توسط متکلم پرورش یافته امام صادق علیه السلام یعنی هشام ابن حکم رضی الله عنه🔰 📚کتاب الرد علی ارسطاطالیس فی التوحید(فهرست طوسی ص۲۰۴) و ایضا کتاب دیگری از صحابی جلیل القدر جناب فضل ابن شاذان(رحمة الله عليه) در رد بر فلاسفه🔰 📚کتاب الرد علی الفلاسفه (رجال نجاشی؛ص۳۰۷) 🔷با این شواهد به وضوح میتوان دریافت که مکتب فلاسفه مطرود اهل البیت علیهم السلام و شاگردانشان بوده است.🔷 @sonnat_voice
حدوث عالم در کلام امام زین العابدین علیه السلام امام سجاد علیه السلام فرمودند: وَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الَّذِي أَنْشَأْتَ الْأَشْيَاءَ مِنْ غَيْرِ سِنْخٍ، وَ صَوَّرْتَ مَا صَوَّرْتَ مِنْ غَيْرِ مِثَالٍ، وَ ابْتَدَعْتَ الْمُبْتَدَعَاتِ بِلَا احْتِذَاءٍ. و تويى آن خدايى كه جز تو معبودى نيست، تو اشياء را بدون الگو و نمونه‌اى ايجاد كردى، و مخلوقات را بدون شبيه، تصوير كردى و پديده‌هاى نو را بدون الگوگيرى، به پدید آوردی. 👈در این روایت امام زین العابدین علیه السلام تصریح می فرمایند که فاعلیت خداوند تعالی مشابهتی با فاعلیت مخلوقات ندارد و خداوند تعالی همه اشیاء را (لا من شی) خلق کرد و این سخن مستلزم این است که عالم مسبوق به عدم و نیستی بوده است و ادعای فلاسفه مبنی بر علیت و عدم انفکاک معلول از علت تامّه و بالنتیجة قدیم بودن عالم ردّ می شود. @sonnat_voice
‼️اعتماد مرجع گرانقدر و سوء استفاده صوفیان حوزوی 😳تا به الان که حقیر محضر شما هستم مریدان علامه طهرانی حداقل سه بار از اعتماد حضرت آیت الله شیخ جعفر سبحانی سوء استفاده کرده اند و البته در همهٔ این موارد، ایشان بعد از خیانت آشکار و نپذیرفتن توضیحات خائنین ، با نشر کلیپ و یا نشر نامه ،یا بیانیه ای آنرا تدارک نموده اند. 1⃣اولین بار در مورد پیام‌ ایشان در همایش شهید اول بود که بعد از خیانت صورت گرفته ، ایشان با ناراحتی وصف ناپذیری بصورت ایستاده دم درب اتاق خود، ردیه ای بر جریان فلسفه مشهد صادر نمودند و آنرا به دور از انسانیت خواندند. 2⃣دومین بار در پی تقریظ ایشان بر کتابی بود که از نظرات سید هاشم حداد استاد علامه طهرانی استفاده کرده است که ایشان به محض اطلاع،ازمولف خواستند که تقریظ ایشان حذف شود یا مطالبی که در باب وحدت وجوداست از کتاب حذف گردد. 3⃣سومین بار درپی ملاقات با حسن آقای وکیلی و موسسه جوانان استان قدس بودکه انچه از ایشان نقل کردندتایید دو کتاب از مجموعه کتب بودکه نهایتاًایشان بعد از اطلاع از اسم سخیف(بی نهایت شو)مخالفت جدی خود را با آن ابراز داشتند. 👏به امید حذف خیانت و دروغ از سازوکار تصوف https://t.me/tasavvufs
معرفت صحیح در بحث خدا شناسی مرحوم سید هاشم بحرانی در این باره می نویسد: «واعلم أيها الأخ أنّ بعض العلماء ذهب إلى أن معرفة الله فطريّة ضرورية، و بعضهم إلى أنها ثابتة بالاستدلال. والصحيح الثاني، فإنّها ثابتة بالاستدلال وإن كان دليلها وجدانياً، وهي الآيات المنصوبة من السماء والأرض و ما فيهما و ما بينهما. فإنّ جميع المشاهدات وجميع المحسوسات دالة على وجوده دلالة بينة واضحة منيرة منكشفة». بدان برادر که بعضی از علما گفته اند که معرفت خداوند فطری و بدون نیاز به استدلال است، و برخی دیگر گفته اند که معرفت فقط از راه استدلال است. و صحیح این است که آن معرفت ثابت به استدلال است، و اگرچه دلیلش روشن و وجدانی است که همان آیات منصوب زمین و آسمان و موجودات بین آنها میباشد چرا که جمیع آنچه مشاهده و حس می شود، به گونه ای روشن و واضح و آشکار گواه بر وجود اویند. @sonnat_voice