eitaa logo
🏴سرای شعر محتشم🏴
358 دنبال‌کننده
3 عکس
1 ویدیو
11 فایل
📍کانال شعر حضرات معصومین علیهم صلوات الله ❤️امام صادق علیه السلام:❤️ ✍️ من قال فینا بیت شعر بنی الله له بیتا فی الجنه هر کس در راه ما و برای ما یک بیت شعر بسراید، خداوند برای او خانه ای در بهشت، بنا می کند. @stayashura99 📔وسائل الشیعه ۱۴۰۲/۰۳/۲۳
مشاهده در ایتا
دانلود
چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا دل سرگشته کجا وصف رخ یار کجا قصه ی عشق من و زلف تو دیدن دارد نرگس مست کجا همدمی خار کجا سرّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست ور نه عشق تو کجا این دل بیمار کجا منّتی بود نهادی که خریدی ما را رو سیه برده کجا میل خریدار کجا هر کسی را که پسندی بشود خادم تو خدمت شاه کجا نوکر سربار کجا کاش در نافله ات نام مرا هم ببری که دعای تو کجا عبد گنهکار کجا مِهر من گر که فتد در دل تو می فهمم شهد دیدار کجا دوریِ از یار کجا به خدا چون دل زهرا نگران است دلم یک شه تشنه لب و لشگر بسیار کجا کاش زینب نرسد کوفه بدون تو حسین زینب خسته کجا کوچه و بازار کجا یاد گیسوی رقیه جگرم می سوزد دست عباس کجا پنجه ی اغیار کجا @stayashura313
یارالی علی قرص قمر رباب، ای گل پسر رباب کوچیکه سرت اما شدی سایه سر رباب شیرخوارِ یلِ رباب، قندِ عسلِ رباب رو نیزه نشستن بهتره یا بغل رباب؟ یارالی علی، آب آزاد شده، جات خالی علی یارالی علی، رو نیزه چرا بی‌حالی علی @stayashura313
چه‌سخته، توی‌خونه از محرمت رو بگیری چه‌سخته، جوون‌باشی و دست‌به‌پهلو بگیری چه سخته، که جارو با این زخم بازو بگیری، چه سخته می‌دونم، توونی تو بازوت نداری می‌دونم، شده زخم این سینه کاری می‌دونم‌، می‌خوای دیگه تنهام بزاری یازهرا ۳ بلند شو‌، ببین غربت شیر بدر و حنین و بلند شو، بغل کن عزیزم حسن با حسین و بلند شو، بزن شونه باز گیسوی زینبین و بلند شو چی میشه، به درد دل من دوا شی چی میشه‌، که مثل‌قدیم روبرا شی چی میشه، بگی یاعلی از جا پاشی تو باشی‌، ندارم دیگه غصه تو سینه زهرا تو باشی، برام زندگی خیلی شیرینه زهرا تو باشی، همه حاجتم از خدا اینه زهرا تو باشی نباشی، همه دنیا واسم عذابه نباشی ، سلام علی بی جوابه نباشی، شروع غم بوترابه یه روزی، می‌بینیم با هم کربلای حسین و یه روزی، میاد می‌شنویم ناله‌های حسین‌و یه روزی، آتیش می‌زنن خیمه‌های حسین‌و یه روزی می‌بینیم ،که از تشنگی رفته از حال می‌بینیم، که افتاده تنها تو گودال می بینیم‌، حسینم تنش گشته پامال @stayashura313
به نام نامی حیدر قلم به دست شدم علی شراب طهوراست، من که مست شدم تبارکَ و تعالی، زنیست هست شدم خدا پرست شدم تا علی پرست شدم میان این دو پرستش هنوز حیرانم گهی به سجده ام این می‌کشد گهی آنم بشر که قدرت فهمیدنش همین قدَر است چگونه فرض کند مرتضی علی بشر است؟ نه ممکن است نه واجب، علی کسی دگر است مسلّم است خدا نیست از بشر که سر است به عجز خم شو زانو بزن در این درگاه بگو که اشهد انّ علی ولی الله به ما نگیر امیرا ! که کفرمان به لب است جنون شاعری است و کنایه از ادب است به هرجهت کمی اغراق نیز مستحب است چقدر نام علی در دهان ما رطب است سه هو کشیدم و رفتم به عالم بالا هو العلی و هو العالی و هو الاعلا من آتشم که نگیرد دلم قرار از تو مسلّم است که لا یُمکِنُ الفِرار از تو به جز نگاه نداریم انتظار از تو مرا بکش که بمانم به یاد گار از تو شهید گوشه چشمت تلف نخواهد شد بهشت هم ببرندم نجف نخواهد شد نه حِمیَری، نه کُمیتم نه دعبلم، اینم فقط پر است زعشق علی مضامینم به غیر ساقی کوثر نپرس از دینم خلاصه کورم و غیر از علی نمی‌بینم که سرّ عاشقی ام پیش مرتضی علنی است بگو که کور تو مشتاق " مَن یَمت یَرنی "است چقدر تا بشناسم تو را زمان برداشت مگر که عشق تو را ساده می‌توان برداشت خدا که پیش تو سد های آسمان برداشت " تو را به بام فلک برد و نردبان برداشت " نخواست در قد و اندازه بشر باشی اراده کرد که از کائنات سر باشی چه محشری است که، قُد دَلّ ذاته بالذّات هُوَ الشّفیع ُ بِحقٍ، بعَرصة ِالعَرَصات خوشیم ما به همین، فی حیاتنا و ممات بگیر دامن " شمسُ الضُّحاء فی الظلمات که حیدر است دو عالم کلید باب نجات " به طاق ابروی مردانه علی " صلوات خدا بدون علی مسجدالحرام نداشت بقای کعبه بدون علی دوام نداشت علی نبود که بتخانه احترام نداشت طواف سنگ و گل این قدر ازدحام نداشت به پاس مقدم حیدر حرم مطهر گشت علی که شد متولد در آن، ورق برگشت گرفت خاک، زنعلین بو تراب شرف خدا برای همین ریخت، دُر به پای نجف کسی که خاک رهش نیست عمر کرده تلف قیامتی است که " لا یُدرَک و لا یوصَف جهان و هر چه در آن است نیست قابل او زبان ناطقه لال است در فضائل او زمین که نقطه کوری در آسمان علی است فلک چراغ شبستان آستان علی است ملک سه نوبته نهج البلاغه خوان علی است قلم گرسنه یک خطبة البیان علی است و عنده کلماتی که ما نمی‌دانیم علی پر از کلماتی که ما نمی‌دانیم گشود یک تنه راه نجات را حیدر سپرد دست پیمبر برات را حیدر شبی که برد دل کائنات را حیدر شکست پشت هبل های لات را حیدر به خواب رفت و بر آشفت خواب گیتی را بنازم آن جگر لیلةُ المَبیتی را به عزم حمله اگر ذوالفقار بر خیزد سر است و دست، که در کارزار می‌ریزد که زَهره دارد با مرتضی در آویزد ؟ ببین که تیغ به دست علی است یا ایزد ؟ چنان به روز احد ذوالفقار هو هو زد که در مقابل او مرگ نیز زانو زد کشید روز ازل تا کمان ابرو را تمام عرش گرفتند ذ کر یا هو را بکِش به خاک سر کوی مرتضی رو را علی است آن که ملک سجده می‌کند او را همین که نام علی را به عرش می‌بردند پیمبران اولو العزم غبطه می‌خوردند دعا به نام علی مستجاب بر می‌گشت همیشه با نظر بوتراب بر می‌گشت علی که ماه زکویش خراب بر می‌گشت به یک اشاره او آفتاب بر می‌گشت چنان کشیده عبای عبو دیت بر دوش که در نماز علی تیر می‌رود از هوش به گوش ما چه پیامی گذاشت روز غدیر نبی چه حسن ختامی گذاشت روز غدیر عجب شراب مدامی گذاشت روز غدیر خدا چه سنگ تمامی گذاشت روز غدیر کنار دست پیمبر عجب وزیری بود غدیر و خم، چه مراعات بی نظیری بود بیا که دست خداوند در زمین این جا ست اساس مذهب و اصل اصول دین این جا ست تمام هستی طاها و یا و سین این جا ست بیا که قائدُ غُرِّ المُحَجَّلین این جا ست عمود خیمه " اکملت ُ دینُکم " علی است بنوش، ساقی روز غدیر خم علی است چه خوش شناخته ای نازنین امیرت را هزار رحمت حق باد ذات و شیرت را بنازم آن قلم نافذ دلیرت را بیار حضرت علّامه الغدیرت را بر این کرانه گسترده میمهانم کن بریز باده و آسوده از جهانم کن قیامتی است علی ، در میان اوراقم حواری علی ام مثل جُرج جرداقم گدای در بدری، مستحق انفاقم برای دیدن رویش به مرگ مشتاقم خلاصه این که ند یدیم در قفای علی نه ابتدای علی را نه انتهای علی @stayashura313
آخر ماه، گدا مانده و تنها مانده همه رفتند فقط بنده ی رسوا مانده درب مهمانی خود را کمی آرام ببند یک نفر از صف بخشیده شدن جامانده دستگیری بکنی یا نکنی هر دو رواست دست تسلیم منِ غم زده بالا مانده هیچ کس واسطه ی بنده ی آلوده نشد مثل هر سال فقط یوسف زهرا مانده همه ی زندگی ام حاصل لطف مهدی است تازه آقایی او در صف عقبی مانده عاقبت آبرویم ریخت و در چشم امام... بی بها کرد مرا چشم بد وامانده سخت دلتنگ نجف هستم و ایوان علی بر دل غم زده ام، شوق تماشا مانده آخر ماه هم از غربت ارباب بگو بین گودالِ پر از خون، تن مولا مانده اکبر و قاسم و عبداله و عون و عباس همه رفتند... فقط زینب کبری مانده چه کند زینب مضطر که سنان دور شود لب زخمی حسینش به دعا وا مانده محمد_جواد_شیرازی @stayashura313
به سبک ( خوش اومدی تو از سفر بابا) ماه خدا ، خدا نگهدارت دارم به دل امید دیدارت یادم نمیره لطف بسیارت (خدانگهدار) تا کرده ای عَزم سفر اِی وای دل از فِراقت خونجگر اِی وای ای همدم وقت سحر اِی وای (خدانگهدار) اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو سی شب کنار سفره ات بودم مونس وقتِ سحرت بودم همپای ذکر و روضه ات بودم (الحمدلله) خوشا بحال اون که فهمیده درشب قدر لطف خدا دیده خدا گناهانشو بخشیده (خوشا بحالش) اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو از بار معصیت ببین خستم دل به امید کرمت بستم بر خوان رحمتِ تو بنشستم (ای ماه غفران) وقت وداع با تو چقدر سخته ولی دلم از همه بُگسَسته چونکه بسوی کربلا رفته (الحمدلله) اِغفر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو اسم وداع اومد دلم خون شد هر دیده با این روضه گریون شد نرو که زینبِ تو محزون شد (حسینِ زهرا) صبری نما حسین کس و کارم رحمی نما به این دل زارم بوسه به حُلقومت بدهکارم (برادر من) حسین فاطمه حسین جانم (۳) حسینِ مظلوم @stayashura313
ذکر استغفارهایم بی‌اثر مانده هنوز یک‌نگاهی‌کن گدایت‌پشت‌در مانده‌هنوز گریه‌ها کردم ز دوری‌ات، ولی آقای من بندهٔ بیچاره از تو بی‌خبر مانده هنوز دارد آقا ماه مهمانی به پایان می‌رسد حسرت‌دیدارتان در یک‌سحر مانده‌هنوز قول دادم نوکر خوبی شوم اما نشد هی شکستم توبه و این‌دردِ سر مانده‌هنوز رو زدم بر غیر تو، حالا زمین خوردم ببین این دل زار من آقا در خطر مانده هنوز دگر از دست خودم خسته شدم پاکم بکن تا که یک فرصت برایم مختصر مانده هنوز نکند روزیِ امسال من آقا نشود اربعین پای پیاده یک سفر مانده هنوز کَرَمی کن برسان نوکرتان را به حرم بوسه‌بر شش‌گوشه با چشمان تر مانده هنوز ته گودال صدا زد: خواهرم گریه نکن ماجرای خیزران و تشت زر مانده هنوز روح الله پیدایی @stayashura313
بانگی رسید: وقت اقامت تمام شد چشمی بهم زدیم و ضیافت تمام شد یار دلم، دعای ابوحمزه الوداع صد حیف، انس ما به چه سرعت تمام شد کم می کنیم زحمتِ خود را و می رویم ای میزبان ببخش، اذیت تمام شد مانند ابرهای بهاری دلم پر است ماه نجات و بخشش و رحمت تمام شد ای وای اگر دوباره شوم تحبس الدعا باید چه کرد، ماه اجابت تمام شد هر شب به یاد صحن نجف مست می شدیم شب های دلنشین زیارت تمام شد گفتم: نماز و روزه و حجم فقط علی است گفتند: با علی است که دینت تمام شد او یکه جانشین بلافصل مصطفاست روز غدیر، بر همه حجت تمام شد هنگام مرگ کاش بگویند در برم دلتنگی اش به وصل شهادت تمام شد وقت وداع آمد و زینب به یار گفت: ایام، زود طی شد و فرصت تمام شد بوسه به حنجرت زدم و گریه ام گرفت پنجاه و شش بهار، چه راحت تمام شد رفتی و پیر کرد مرا داغ غربتت ذبحت حسین، بعدِ سه ساعت تمام شد رفتی حسین، داغ اسارت شروع شد رفتی و حفظ عزت و حرمت تمام شد محمد_جواد_شیرازی @stayashura313
آن که در زمره عشاق تو احصا نشود تا نیایی گره از کار بشر وا نشود لطف تو گر نشود شامل موسای کلیم شامل حضرت او ، آن ید بیضا نشود تو اگر یاری عیسای پیمبر نکنی مرده احیا ز دم عیسی نشود وعده‌ ی روز ظهور تو که داده است خدای دارم امید که موکول به فردا نشود تا تو ای منتظَر از پرده نیایی بیرون شادمان مادر تو حضرت زهرا نشود صله بر آنکه تقاضا کند از درگه تو دور از شأن تو بینیم که اعطا نشود ملتجی وای به حال تو و بخت بد تو درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود کاخ ظلم و ستم افراشته سر تا به فلک پس چرا خیمه‌ی عدل تو ، سرِ پا نشود تا خداوند جهان اذن قیامت ندهد پاک از لوث ستم ، صفحه‌ی دنیا نشود دین و ایمان بشر وزر و وبالش گردد صحت آن اگر از سوی تو امضا نشود هر که آزار دهد با عملش قلب ترا مورد مغفرت خالق یکتا نشود روز محشر که سرائر همه ظاهر گردد در کف هر که بود خط تو ، رسوا نشود رهرو وادی تقوا و فضیلت نبود نظری گر به تو از جانب مولا نشود @stayashura313
شب همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز شب عید است و خدا! عیدی ما مانده هنوز دهه‌ی آخر ماه اول راه سحر است بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز عیب چشم است اگر اشک ندارد، ور نه سر این سفره‌ی تو، حال و هوا مانده هنوز کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز گوئیا سفره‌ی او دست نخورده مانده است او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز گریه‌ام صرف تهی بودن اشکم نیست دستم از دامن محبوب، جدا مانده هنوز وای بر من! که ببینم همه فرصت‌ها رفت باز در نامه‌ی من، جرم و خطا مانده هنوز یک نفر بارِ زمین مانده‌ی ما را ببرد کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز تا که در خوف و رجائیم، توسل باقی‌ست رفت امروز ولی روز جزا مانده هنوز هرچه را خواسته بودیم، به احسانِ علی همه را داد، ولی کرب و بلا مانده هنوز ✍ @stayashura313
وقتی از خاک تو شفا برسد گرنگاهی کنی چه ها برسد به نوا میرسانی اش قطعا بی نوا گر به نینوا برسد رحمت واسعه بغل وا کن تا غریبه به آشنا برسد ما ز دست فراق خسته شدیم یک نفرهم به داد ما برسد دست ما را بگیرتا بلکه پاى ما هم به کربلا برسد لحظه ی احتضار منتظریم قدمت روی چشم ها برسد فطرس از قصد در عذاب افتاد قصدش این بود به شما برسد تا حسینی شدن بسی راه است میوه ی کال مانده تا برسد زخم های تو تشنه ی اشک اند گریه کردم به تو دوا برسد همه، شب های جمعه منتظرند به حرم صاحب عزا برسد ذکر میگفتی و سنان نگذاشت تا به گوش همه صدا برسد * ** با خودش میبَرَد مرا حتما پدر امشب اگر خرابه رسد نان خود را نخورد خواهرتو تا به طفلان تو غذا برسد @stayashura313
دوبیتی حضرت زهرا دعوا نکن بلوا نکن مادرم افتاده زمین نکاه نکن لگد نزن بی حد نزن دختر پیغمبره حرف بد نزن @stayashura313
شکر خدا که نام علی در اذان ماست ما شیعه ایم و عشق علی هم از آن ماست ذکر علی عبادت مختص شیعه است این اسم اعظم است که ورد زبان ماست با هر نفس علی شده ذکر لبم مدام این "یا علی" همیشه رفیق لبان ماست از "یا علی" زبان و دهان خسته کی شود؟ اصلاً زبان برای همین در دهان ماست دنیا و آخرت بخدا نیست جز علی بغض علی جهنم و حبّش جنان ماست ما را گمان کنم ز علی آفریده اند عشقش سرشته در گل ما، بند جان ماست ما شیعه زاده ایم، خدا را هزار شکر این شیعه زادگی شرف خاندان ماست ما عاشق علی شده ایم و بدون شک این هم ز پاکدامنی مادران ماست ما را چکار غیر علی را؟ فقط علی آری علی علی بخدا آب و نان ماست پیرم که سایه اش همه دم مستدام گفت: عشق علی همیشه و هرجا نشان ماست محمد هاشم مصطفوی @stayashura313
ذلیل شد امیری‌اش، صغیر شد کبیری‌اش شکسته شد توهّمِ شکست‌ناپذیری‌اش صفوفشان دو دسته شد، عنانشان گسسته شد فسونشان فسانه شد، طلسمشان شکسته شد تمام شد دوبار در زمین فساد کردنش لَتُفسِدَنَّ مَرَّتَینِ فِی البِلاد کردنش تو سرزمین قبله‌ای، اقامه کن نماز را بی‌آبرو کن این جماعت قمارباز را تمام آیه‌های سرخ فتح را مرور کن زمین به ارث می‌رسد، نگاه در زبور کن تو نقطۀ تلاقی چهارسوی عالمی و جُرم تو همین‌که ایستاده‌ای و محکمی چه نقشه‌ها برای تو کشیده‌اند گرگ‌ها چه خواب‌ها، چه خواب‌ها که دیده‌اند گرگ‌ها چه شاخه‌ها تبر شود، چه زیرها زبَر شود که سازمان بی‌ملل حقوق بی‌بشر شود! دوباره از خیانت سران خودفروخته هزار سرو لِه شد و هزار غنچه سوخته سکوت‌های بی‌شرف، قنوت‌های بی‌هدف منافقان میان حقّ و باطل‌اند بی‌طرف درنگ شو! به سوز سینه اهلُ بَیت را بخوان شتاب کن، وَ ما رَمَیتَ إذ رَمَیت را بخوان قیام آدمیّت و خروش دینی است این صدای پای زئران اربعینی است این ورای این حصارها و سیمِ خاردارها طلوع می‌رسد، شکوفه می‌کند بهارها به دوست خنده می‌زند، به دشمن اخم می‌کند طبیبمان می‌آید و علاج زخم می‌کند یگانه راز رَستن و نجات چیست عاقبت؟ به عصر کربلا قسم، مقاومت مقاومت ✍ @stayashura313
گفتم بسته‌ست دلم گفت منم قفل‌گشا ...!
  از دوری نگار فقط آه می کشیم ما از فراق ناله ی جانکاه می کشیم جمعه روی جمعه تلنبار می شود گاهی عتاب تو به صلاح دوام ماست ما انتظار سیلی گه گاه می کشیم ما از تب وصال توان کسب می کنیم یک کوه را به قدر پر کاه می کشیم باید به زور، گریه از این چشم ها گرفت با دست خویش آب از این چاه می کشیم شرط عروج بنده به بغض پگاه اوست آمد نماز صبح و نیامد نگار من شرط عروج بنده به بغض پگاه اوست خود را به سمت اشک سحرگاه می کشیم هر کس دلیل قد خمم را سوال کرد گفتیم بار نوکری شاه می کشیم این اعتقاد ماست که دلخواه فاطمه است در روضه هر چه ناله ی دلخواه میکشیم آقا قسم به عمر کم مادر شما ناز تو را به این دم کوتاه میکشیم در کوچه گوشواره ی مادر شکسته شد ما هر چه میکشیم از آن راه میکشیم @stayashura313
برای دردِ دلم همسُخن نمی آید کسی به کلبه ی احزان من نمی آید هنوز با پر پروانه کار دارد شمع هنوز بوی خوشِ سوختن نمی آید میان قبر شبی که شدم تک و تنها کسی به غیر همین "پنج تن" نمی آید اگر علی پدر خاک نام دارد پس به شیعه کُنیه ی "دور از وطن"نمی آید به روضه آمدن ما عنایت زهراست بدون دعوت او سینه زن نمی آید به غیر پیرهن مشکیِ عزای حسین لباس دیگری اصلاً به من نمی آید دم "حسین" گرفتیم و گریه راه افتاد که "اشک"،بی مددش مطلقاً نمی آید چه خوب می شد اگر روضه خوانمان می گفت: صدای چکمه ی یک بددهن نمی آید نَکِش،نَبَر،به خدا کهنه‌پیرُهَن،پاره است به کار هیچکس این پیرهن نمی آید حصیر مندرسِ روستا تن "شاه" است قبول کن که به "نوکر" کفن نمی آید @stayashura313
دلم خوش است که عمری به پای گل، زارم مباد آنکه برون افکنی ز گلزارم چگونه یار بخوانم ترا که می بینم تو خوب تر ز گل و من کم از خارم دو قطره اشک خجالت، هزار کوه گناه کرامتی که همین است جنس بازارم محبت تو نیاید ز سینه ام بیرون اگر کشند به تیغ و کِشند بر دارم به چشم پادشهان ناز می کند پایم که خاک راه غلامان حضرت یارم به حشر هم که برانی مرا ز خویش، هنوز از اینکه نام تو بردم به تو بدهکارم پر از توام به تهی دستی ام نگاه مکن مگو هیچ ندارم، ببین ترا دارم من و محبت تو حیف حیف حیف از تو من و زیارت تو، خواب یا که بیدارم؟ شراره ای بزن از سوز خویش بر جگرم کز این شراره بسوزد تمام آتارم به نام عشق تو یک عمر سوختم، مگذار دوباره روز قیامت برند در نارم منم غلام غلام سیاه تو میثم که بر سرشک بود سبز، نخل پر بارم @stayashura313
خوشم که شاه رئوفم مرا صدا کرده میان این همه مردم مرا سوا کرده مرا کشانده به اینجا دگر عوض بشوم به بی پناهِ گنهکار اعتنا کرده ز گوشه ی حرمش تا به عرش راهی نیست مرا امام رضا عاشق خدا کرده اگر گره به دلم خورده چاره اش اینجاست گره ز کار دلم با نگاه وا کرده یقین کنید که سلطان نگفته می بخشد همین که زائر اویی به تو عطا کرده زمان جلوه ی یا ایهاالرضایی خویش ز بس که لطف نموده همه رضا کرده به زیر سایه ی ایوان باصفای رضا دلم هوای نجف ؛ صحن مرتضی کرده بلند بلند به پیری گریه می کنم امشب شبیه طفل که دست پدر رها کرده صدای پای محرم به گوش می آید چه آتشی به جگر روضه ها به پا کرده قسم به ناله ی شب های جمعه ی زهرا دلم هوای سحرهای کربلا کرده صدا زند پسر من ؛ کدام بی انصاف تنت بدون کفن بر زمین رها کرده ؟ @stayashura313
خونه اواره ها، مقصد بیچاره ها روضه امام حسینه دوای درمونده ها، امید جامونده ها روضه امام حسینه حسین میدونی ندیده عاشقت شدم من حسین دلمو به ضریحت گره زدم من حسین با تموم بدی ها باز اومدم من سنگین تر از همیشه، بار گناه آوردم تو اوج بی پناهی، به تو پناه اوردم یا اباعبدالله اقای من نگار شوریده ها مرحم غمدیده ها روضه امام حسینه پناه گاه دل مصیبت کشیده ها روضه امام حسینه حسین سرمو میخوام رو شونه هات بزارم‌ حسین میدونی غیر خودت کسی ندارم حسین تا نبینم حرمو دل بیقرارم حال منو عوض کن، میخوام که سر به راه شم کافیه از همین‌جا زائر کربلا شم یا ابا عبدالله آقای من @stayashura313