eitaa logo
🏴سرای شعر محتشم🏴
490 دنبال‌کننده
6 عکس
4 ویدیو
11 فایل
📍کانال شعر حضرات معصومین علیهم صلوات الله ❤️امام صادق علیه السلام:❤️ ✍️ من قال فینا بیت شعر بنی الله له بیتا فی الجنه هر کس در راه ما و برای ما یک بیت شعر بسراید، خداوند برای او خانه ای در بهشت، بنا می کند. 📔وسائل الشیعه @stayashura99 ۱۴۰۲/۰۳/۲۳
مشاهده در ایتا
دانلود
تاریکی دل همه را غرق نور کن این آبروی ریخته را جمع و جور کن شرمندگی من بود آهی که می کشم سنگین شده است بار گناهی که می کشم امشب خدا کند ملکی بین همهمه پرونده مرا برساند به فاطمه تا آن گدانواز گداپروری کند تنها نه من برای همه مادری کند شاید به التماس دلم اعتنا کند امشب حرم که رفت مرا هم دعا کند شب های جمعه فاطمه از حال می رود با پهلوی شکسته به گودال می رود شب تا به صبح فاطمه فریاد می زند با دیدن گلوی حسین داد می زند : ” ای کشته ی فتاده به هامون ، حسین من ! وی صید دست و پا زده در خون ، حسین من ! “ علی اکبر لطیفیان _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
بر گنبد طلای علی شاه چاره جو خورشید یک دقیقه نتابیده بی وضو ما تا همیشه شهره به عشاق حیدریم مستیم مستِ باده ی کوثر سبو سبو از نوع فتح قلعه ی خیبر مشخص است جز او نبوده است کسی قاهر العدو یل های نامدار عرب هم نمی شدند با ذوالفقار حیدر کرار رو به رو خواندیم خط به خط همه آیات وحی را مدح علی و آل علی بود مو به مو ما دل شکسته ها مگر از خود چه داشتیم ما را نجف نشینیِ مان داده آبرو آرام کوچه های نجف را قدم بزن هر جا دلت شکست فقط یا علی بگو _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
زبانحال حضرت علی با حضرت زهرا تنهاترین مظلوم تاریخم کنارم باش تنها طرفدارم تو بودی آخر افتادی این‌روزها مجروح جنگ غربتم برخیز آه ای طبیب من چرا در بستر افتادی قدری کنارم باش ای رنجیده از دنیا کی من به دوری تو عادت می‌کنم زهرا از بی‌ملاقاتی مشو غمگین خودم هر روز جای همه از تو عیادت می‌کنم زهرا تو شاه‌بانوی بهشتی پس بگو از من کی قصری از فیروزه و یاقوت می‌خواهی از من نکردی خواهشی نُه سال زهرا جان حالا که چیزی خواستی تابوت می‌خواهی؟ حس میکنم آرام جانم رفتنی هستی دست تو را در دست خود هر بار می‌گیرم دیروز اگر تو می‌گرفتی دست بر دیوار حالا منم که دست بر دیوار می‌گیرم سید میلاد حسنی _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
(به سبک: سینم بوی تربت داره) السلام ای - قدر و کوثر حالم با تو - خوبه مادر ای چادرت - حبل المتین محشر با تو - میشه تضمین مادر اسمت گره گشا / مادر ای نورِ هل اتی از تو چه پنهون که بازم / دلتنگم واسه کربلا ای مادر بی حرمم این کوچه س یا - قتلگاهه آخ مادرم - پا به ماهه آخ مادرم - چشماش تاره دست خستش - رو دیواره دستاش رد شد از رو سرم / افتاد رو خاکا مادرم هر جوری هس مادرمو / باید تا خونه ببرم ای مادر بی سپرم پشت خونه - جمع ان اوباش نامرد در رو - وا کرد با پاش هرچی کینه - داشت از حیدر جمع کرد تو پاش - کوبید رو در در افتاده روی پرش / داره می‌سوزه معجزش فضه خودت رو برسون / از دست رفت دیگه پسرش ای مادر بی سپرم هر چی کوچه - باریک تر شد دنیا واسم - تاریک تر شد هر چی دستاش - می رفت بالا سیر میشدم - از این دنیا اومد راه کوچه رو بست / غرورم توو کوچه شکست یادم مونده که مادرم / روی خاکِ کوچه نشست ای مادر بی سپرم خواب می‌بینم - یا بیداریم عمه پاشو - مهمون دارم مهمون من- غرق دوده انگار پیش - خولی بوده بابا موهات سوخته چرا / رگهات از تن جدا جدا میدونستم میای ولی / اما نه تو طشت طلا ******* به نیزه دار بگو که مرام بگذارد کنار ما بسرت احترام بگذارد نشسته ام دم دروازه تا نگات کنم اگر که خولی لقمه حرام بگذارد _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
ریشه دارم لابلای ریشه‌های چادرت نذر کردم تار و پودم را برای چادرت آسمانم باش؛ حالا که کبوتر نیستم می‌پرم مثل غباری در هوای چادرت کودکی هستم که زیر چترِ مادر رفته‌ام در امانم از بلایا؛ لابلای چادرت سوره‌ی «وَالشَّمس»، تفسیرِ نماز صبح توست سوره‌ی «وَالَّیل» هم شمسُ‌الضُّحای چادرت روز اول رشته‌ی حبل‌المتین را بافتند از کنار ریشه‌های نخ‌نمای چادرت با یهودی‌های شهرِ نامسلمان‌پروران اهل اسلامیم، با نورُالهُدای چادرت سایه‌سارِ پرچمت روی سر محجوبه‌هاست مکتبت جاری‌ست، در دارُالحَیای چادرت بر سر زن‌های بزمِ روضه‌های خاکی‌ات چادر مشکی‌ست، یا رخت عزای چادرت ؟ پشت پایت چشمِ تنگِ کوچه هم خون گریه کرد از خجالت سرخ شد با ردّ پای چادرت از درِ غم‌خانه‌ات باب جسارت باز شد خیمه‌ها آتش گرفت از کربلای چادرت رضا قاسمی _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
هرچه خوبی می شناسی جمع در یافاطمه ست تکیه گاهِ ما یقین دارم که تنها فاطمه ست شکر می گویم خدا را که غبارِ این درم.. آبرو و اعتبارِ گریه کُن ها..فاطمه ست رشته های چادرش حبل المتینِ انبیاست ناجی هر عاشقی در روزِ عقبا فاطمه ست مرده را جان می دهد با یک دعای مضطرش در حقیقت الگوی صدها مسیحا فاطمه ست کارِ این بانوی عظما دستگیری از فقیر.. سفره دارِ بینوایان بینِ دنیا فاطمه ست از گنهکارانِ امّت لحظه ای غافل نشد.. این بدان معناست که امیّدِ فردا فاطمه ست مادرِ کلّ ِ امامان.. مادرِ ساداتِ عشق.. مفتخر هستیم چونکه مادرِ ما فاطمه ست فاطمیون.. کلّ ِ دنیا را بهشتی می کنند.. ای بنازم باغِ زیبا و مصّفا فاطمه ست.. حضرت ختمِ رسل مادر خطابش می کند صاحبِ این کلمه ی امّ ابیها فاطمه ست کفو و همتایش علی شیرخدا باشد فقط همسرِ والامقام و نفسِ مولا فاطمه ست محسن راحت حق _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
یارِ امروزِ من و یاورِ فردا؛ مادر پدرم شد علی(ع) و حضرت زهرا(س) مادر آبروی همه عالم، شده مهریه اش آب هست بی شک به خدا معنیِ دریا مادر عزتم داده، همه عمر نمک گیرم کرد شأنِ ناچیزِ مرا برده به بالا مادر گرۂ کور نیفتاده به کارم هرگز قدر یک ثانیه شد واسطه هر جا مادر شده ذریۂ من فاطمی از روزی که شد برای پدرم أم أبیها مادر مادرم هست کنیزش! به من از اول گفت: فاطمه(س) هست برای همۂ ما مادر ذکر خیر شهدا این شده که هست فقط- باعث و بانیِ گمنام شدن ها مادر دوست دارم وسطِ روضه بپرسم که مرا- دوست داری؟! باب میلت شدم آیا مادر؟! جانِ حیدر؛ پدرِ خاک بیا و نگذار در دلِ خاک، بمانم تک و تنها مادر کم کن از وحشتم و زود خودت را برسان میگذارند همینکه لحدم را مادر! مرضیه عاطفی _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
دوباره بغض گرفته گلوی جان مرا زدند پیش نگاهم زن جوان مرا به خانه صورت یاس مرا کتک زده اند صبور بودم و صبر مرا محک زده اند زن رشیده ی من را خمیده کردند آه میان خانه ام او را شهیده کردند آه چقدر مردم شهر مدینه نامردند مقابل حرم وحی، هیزم آوردند چگونه فاطمه ام زیر دست و پا افتاد به درب خانه لگد خورد و بی هوا افتاد چهل نفر گل باغ مرا لگد کردند به آیه های الهی چقدر بد کردند میان کوچه می آمد برای یاری من مغیره طعنه زد آنجا به بی قراری من به جای هر که در آن روز هم نبود، زدند برای آنکه شود بازویش کبود، زدند همین که زنده ام اکنون، نشان صبر من است مقابلم به خدا قبر او نه! قبر من است… علی میرحیدری _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
غنچه پرپر گشته بود و گل جدا افتاده بود پشت در جان علی مرتضی افتاده بود دست مولا بسته و بیت ولایت سوخته آیه ای از سوره ی کوثر جدا افتاده بود گوش ناموس خدا شد پاره همچون برگ گل گوشواره من نمی‌دانم کجا افتاده بود دست قنفذ رفت بالا بازوی زهرا شکست پای دشمن باز شد زهرا ز پا افتاده بود مجتبی در آن میانه رنگ خود را باخته لرزه بر جان شهید کربلا افتاده بود فاتح خیبر برای حفظ قرآن در سکوت کل قرآن در میان کوچه ها افتاده بود کاش ای آتش بسوزی در شرار قهر حق هرم تو بر صورت زهرا چرا افتاده بود مادر مظلومه می‌پیچید پشت در به خود دختر معصومه زیر دست و پا افتاده بود غیر زهرا غیر محسن غیر آتش غیر در کس نمی‌داند که پشت در چه ها افتاده بود فاطمه نقش زمین گردید میثم آه آه فاطمه نه بلکه ختم‌الانبیا افتاده بود غلام رضا سازگار _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
(هنگام وداع حضرت علی علیه السلام با حضرت زهرا سلام الله علیها) صنوبری خمیده خدا نگهدارت خوشی ز عمر ندیده خدا نگه دارت قرار بعدی ما ظهر روز عاشورا کنار راس بریده خدا نگه دارد _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313