eitaa logo
🏴سرای شعر محتشم🏴
490 دنبال‌کننده
6 عکس
4 ویدیو
11 فایل
📍کانال شعر حضرات معصومین علیهم صلوات الله ❤️امام صادق علیه السلام:❤️ ✍️ من قال فینا بیت شعر بنی الله له بیتا فی الجنه هر کس در راه ما و برای ما یک بیت شعر بسراید، خداوند برای او خانه ای در بهشت، بنا می کند. 📔وسائل الشیعه @stayashura99 ۱۴۰۲/۰۳/۲۳
مشاهده در ایتا
دانلود
(زبانحال حضرت زهرا به حضرت علی) بزرگ مدینه بزرگ همه دعای قنوت شب فاطمه بیا خانه را آب و جارو زدم به عشقت خودم پشت درآمدم خودم آمدم تا سلامت کنم به جای همه احترامت کنم بیا احترامت فقط با من است جواب سلامت فقط با من است تو خورشید زهرای این خانه ای عزیزم تو آقای این خانه ای مهیای تو خانه را ساختم علی جان بیا سفره انداختم بیا سیر امشب نگاهت کنم تماشای رخسار ماهت کنم نگاه تو را از خدا خواستم من از دار دنیا تو را خواستم تمنای دستان سرد منی تو دل گرمی من تو مرد منی بیا چاره ی حال پروانه کن بیا گیسوان مرا شانه کن اگر گیسوانم به هم ریخته کمی کار خانه سرم ریخته سرم اگر پیش تو بستم اگر گریه کردم کمی خسته ام خیال تو راحت رویم زرد نیست اگر گریه هم کردم از درد نیست که این گونه دلگیر کرده تو را چه کس این چنین پیر کرده تو را به امر پیمبر عمل می کنی بمیرم که زانو بغل می کنی ببینم تو را رو به راهی علی بمیرم برایت الهی علی غمت را روی شانه ام برده ام نگو از غریبی مگر مُرده ام مدینه اگر نیست گریان تو من و بچه هایم به قربان تو به دنیا پرستی عمل می کنند شنیدم تو را کم محلی می کنند اگر بی قراری به مسجد نرو اگر غصه داری به مسجد نرو کنار من و بچه هایت بمان همین جا نماز جماعت بخوان تو مولای والا مقام منی بدان تا قیامت امام منی اگرچه در خانه ات هم شکست علی خانه ی تو بهشت من است یل خیبر انقدر گریه نکن جلوی در این قدر گریه نکن من از اشک مردانه دق می کنم همین گوشه ی خانه دق می کنم مگر مُرده باشم تو گریه کنی زمین خورده باشم تو گریه کنی تو به حدِّ کافی پریشان شده ای همان کوچه بس بود گریان شدی زمین خوردن من فدای سرت کتک خوردم اصلاً فدای سرت بر آن خون دیوار خیره نشو به تیزی مسمار خیره مشو به جان علی پهلویم بهتر است عزیزدلم بازویم بهتر است تو حرف از مدینه شنیدی علی سر من خجالت کشیدی علی حلالم کن از غم شکستی علی تو آیا زمن راضی هستی علی ببین رفتنیم به زحمت نیفت جواب کسی را نده هر چه گفت نمی مانم انقدرها همسرم به زودی از این کوچه ها می پرم همین صبح تابوتم آماده شد لباس حسینت هم آماده شد ( حالا از زبان حضرت علی) ببین می توانی بمانی بمان اگر راه دارد بمانی بمان ببین می شود می توانی بمان چه کم دارد این زندگانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان بمان ...... _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
اگرچه بر دلم گناه، چهره ی ممات داد ولی دعای صاحب الزمان مرا حیات داد فدای آن طبیب که به هر محله سر زد و ... دوای هر مریض را به لطف و التفات داد زمان لغزشم کنار منجلاب معصیت به پای سست و بی ثباتِ این گدا ثبات داد نداشتم لیاقتِ غلام پنج تن شدن به لطف خود، جواز نوکریِ آن ذوات داد همین که خواب غفلت از امام، بست دیده ام صدای زنگ ساعت نجف مرا نجات داد خدا نویدِ فتح مرتضی میان جنگ را به حضرت رسول با نزول عادیات داد نگو چرا دلت همیشه مست خاک حیدر است به خاک خلقتم ابوتراب مختصات داد بساط رزق کربلا به دست های مادر است همیشه لطف فاطمه به دست ما برات داد دو ماه و نیم دیده اش کبود بود و تار دید همان زنی که نور بر تمام کائنات داد به پهلوی شکسته، هر تکان عذاب آور است چه رنج ها به فاطمه اقامه ی صلاة داد _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
با کینه و آزار زدند مادرمان را پیوسته و بسیار زدند مادرمان را بی شَرم و حیا پیش نگاه حَسن او در کوچه و بازار زدند مادرمان را فریاد کشان یاس غریبانه زمین خورد بَس قوم ستمکار زدند مادرمان را گردید کبود صورت او از پَس سیلی آنروز که اَشرار زدند مادرمان را در پُشت درش آتشی از فتنه به پا شد در خانه اش این بار زدند مادرمان را با یک لگد محکم و از روی حسادت بین در و دیوار زدند مادرمان را گل تاب خراشی به تَنش نیست ولیکن با تیزی مسمار زدند مادرمان را با بَندی که بَر گردن و بَر دست علی بود گویا که دگر دار زدند مادرمان را _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
وقت نفس کشیدنم ندادن یکی دو تا نیستن که زیادن به جون خونه ی علی افتادن مقتل می نویسه دور و بر مادرم شلوغه ان شاءالله که دروغه محسن و که کُشتند خیلی سخت میبینه دیگه چشماش بی فروغه ان شاءالله که دروغه کار زنونه شد فضه رو صدا کرد به علی نگفت مادرم حیا کرد میخ در چیکار با یه پا به ماه..... وای از دل علی ، وای از دل علی..... با دست پُر به خونه تا رسیدن خونه رو با اهلش آتیش کشیدن فاطمه می سوخت اونا می خندیدن مقتل می نویسه ساقه های یاس و بد شکستن ان شاءالله که دروغه با اینکه میدیدن زهرا پشت در بود در رو با لگد شکستن ان شاءالله که دروغه آه کشید علی ، روز من سیاه شد دست رو دست می زد محسنم فدا شد وای از دل علی ، وای از دل علی..... _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
تاریکی دل همه را غرق نور کن این آبروی ریخته را جمع و جور کن شرمندگی من بود آهی که می کشم سنگین شده است بار گناهی که می کشم امشب خدا کند ملکی بین همهمه پرونده مرا برساند به فاطمه تا آن گدانواز گداپروری کند تنها نه من برای همه مادری کند شاید به التماس دلم اعتنا کند امشب حرم که رفت مرا هم دعا کند شب های جمعه فاطمه از حال می رود با پهلوی شکسته به گودال می رود شب تا به صبح فاطمه فریاد می زند با دیدن گلوی حسین داد می زند : ” ای کشته ی فتاده به هامون ، حسین من ! وی صید دست و پا زده در خون ، حسین من ! “ علی اکبر لطیفیان _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
بر گنبد طلای علی شاه چاره جو خورشید یک دقیقه نتابیده بی وضو ما تا همیشه شهره به عشاق حیدریم مستیم مستِ باده ی کوثر سبو سبو از نوع فتح قلعه ی خیبر مشخص است جز او نبوده است کسی قاهر العدو یل های نامدار عرب هم نمی شدند با ذوالفقار حیدر کرار رو به رو خواندیم خط به خط همه آیات وحی را مدح علی و آل علی بود مو به مو ما دل شکسته ها مگر از خود چه داشتیم ما را نجف نشینیِ مان داده آبرو آرام کوچه های نجف را قدم بزن هر جا دلت شکست فقط یا علی بگو _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
زبانحال حضرت علی با حضرت زهرا تنهاترین مظلوم تاریخم کنارم باش تنها طرفدارم تو بودی آخر افتادی این‌روزها مجروح جنگ غربتم برخیز آه ای طبیب من چرا در بستر افتادی قدری کنارم باش ای رنجیده از دنیا کی من به دوری تو عادت می‌کنم زهرا از بی‌ملاقاتی مشو غمگین خودم هر روز جای همه از تو عیادت می‌کنم زهرا تو شاه‌بانوی بهشتی پس بگو از من کی قصری از فیروزه و یاقوت می‌خواهی از من نکردی خواهشی نُه سال زهرا جان حالا که چیزی خواستی تابوت می‌خواهی؟ حس میکنم آرام جانم رفتنی هستی دست تو را در دست خود هر بار می‌گیرم دیروز اگر تو می‌گرفتی دست بر دیوار حالا منم که دست بر دیوار می‌گیرم سید میلاد حسنی _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
(به سبک: سینم بوی تربت داره) السلام ای - قدر و کوثر حالم با تو - خوبه مادر ای چادرت - حبل المتین محشر با تو - میشه تضمین مادر اسمت گره گشا / مادر ای نورِ هل اتی از تو چه پنهون که بازم / دلتنگم واسه کربلا ای مادر بی حرمم این کوچه س یا - قتلگاهه آخ مادرم - پا به ماهه آخ مادرم - چشماش تاره دست خستش - رو دیواره دستاش رد شد از رو سرم / افتاد رو خاکا مادرم هر جوری هس مادرمو / باید تا خونه ببرم ای مادر بی سپرم پشت خونه - جمع ان اوباش نامرد در رو - وا کرد با پاش هرچی کینه - داشت از حیدر جمع کرد تو پاش - کوبید رو در در افتاده روی پرش / داره می‌سوزه معجزش فضه خودت رو برسون / از دست رفت دیگه پسرش ای مادر بی سپرم هر چی کوچه - باریک تر شد دنیا واسم - تاریک تر شد هر چی دستاش - می رفت بالا سیر میشدم - از این دنیا اومد راه کوچه رو بست / غرورم توو کوچه شکست یادم مونده که مادرم / روی خاکِ کوچه نشست ای مادر بی سپرم خواب می‌بینم - یا بیداریم عمه پاشو - مهمون دارم مهمون من- غرق دوده انگار پیش - خولی بوده بابا موهات سوخته چرا / رگهات از تن جدا جدا میدونستم میای ولی / اما نه تو طشت طلا ******* به نیزه دار بگو که مرام بگذارد کنار ما بسرت احترام بگذارد نشسته ام دم دروازه تا نگات کنم اگر که خولی لقمه حرام بگذارد _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
ریشه دارم لابلای ریشه‌های چادرت نذر کردم تار و پودم را برای چادرت آسمانم باش؛ حالا که کبوتر نیستم می‌پرم مثل غباری در هوای چادرت کودکی هستم که زیر چترِ مادر رفته‌ام در امانم از بلایا؛ لابلای چادرت سوره‌ی «وَالشَّمس»، تفسیرِ نماز صبح توست سوره‌ی «وَالَّیل» هم شمسُ‌الضُّحای چادرت روز اول رشته‌ی حبل‌المتین را بافتند از کنار ریشه‌های نخ‌نمای چادرت با یهودی‌های شهرِ نامسلمان‌پروران اهل اسلامیم، با نورُالهُدای چادرت سایه‌سارِ پرچمت روی سر محجوبه‌هاست مکتبت جاری‌ست، در دارُالحَیای چادرت بر سر زن‌های بزمِ روضه‌های خاکی‌ات چادر مشکی‌ست، یا رخت عزای چادرت ؟ پشت پایت چشمِ تنگِ کوچه هم خون گریه کرد از خجالت سرخ شد با ردّ پای چادرت از درِ غم‌خانه‌ات باب جسارت باز شد خیمه‌ها آتش گرفت از کربلای چادرت رضا قاسمی _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
هرچه خوبی می شناسی جمع در یافاطمه ست تکیه گاهِ ما یقین دارم که تنها فاطمه ست شکر می گویم خدا را که غبارِ این درم.. آبرو و اعتبارِ گریه کُن ها..فاطمه ست رشته های چادرش حبل المتینِ انبیاست ناجی هر عاشقی در روزِ عقبا فاطمه ست مرده را جان می دهد با یک دعای مضطرش در حقیقت الگوی صدها مسیحا فاطمه ست کارِ این بانوی عظما دستگیری از فقیر.. سفره دارِ بینوایان بینِ دنیا فاطمه ست از گنهکارانِ امّت لحظه ای غافل نشد.. این بدان معناست که امیّدِ فردا فاطمه ست مادرِ کلّ ِ امامان.. مادرِ ساداتِ عشق.. مفتخر هستیم چونکه مادرِ ما فاطمه ست فاطمیون.. کلّ ِ دنیا را بهشتی می کنند.. ای بنازم باغِ زیبا و مصّفا فاطمه ست.. حضرت ختمِ رسل مادر خطابش می کند صاحبِ این کلمه ی امّ ابیها فاطمه ست کفو و همتایش علی شیرخدا باشد فقط همسرِ والامقام و نفسِ مولا فاطمه ست محسن راحت حق _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313