eitaa logo
تأملات اجتماعی
172 دنبال‌کننده
273 عکس
87 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
📌امروز در میان کتاب های قدیمی کتابخانه ی مدرسه، به این رساله برخوردم از مرحوم سید ابوالحسن رفیعی قزوینی که استاد بنام حکمت و فلسفه ی حوزه ی علمیه ی قم در دهه های اخیر بوده اند. استاد مطهری ره بمناسبت ذکر نام ایشان در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» از فضایل علمی ایشان و شاگردی امام ره برای مدتی نزد ایشان گفته است. ایشان در محرم۱۳۹۶ق و در حرم حضرت معصومه(س) در کنار مراجع مدفون است. تصویر فهرست کتاب را هم جهت اطلاع اهل تحقیق قرار. می دهم. عسی ان ینفعکم. @taamollat
📌گزارش یک ماجرا 🔹از شب گذشته تا این لحظه درگیر یک گفت و گوی علمی در یکی از گروه های مجازی هستم با برخی از دوستان دیده و نادیده از یک جریان فکری خاص در قم. نتیجه تابحال اینکه روشن کردن مبانی فکری انقلاب اسلامی یکی از ضرورت های قطعی انقلاب است که بدون آن خیلی زود مجال برای مصادره ی انقلاب فراهم می شود. امام ره عصاره ی همه ی جریانات علمی و اخلاقی پیش از خود بود که آن همه معرفت انباشته و متراکم را بر اساس نظمی منطقی و قابل اجرا به عرصه نظام سازی وارد کرد. این نظام اندیشه، در اندیشه و عمل آیت الله خامنه ای بارور شد و به ثمر نشست و در حوزه های گوناگون مدیریت اجتماعی ثمر داد و اکنون نیز در حال حرکت است. متفکرین زیادی در تأسیس و بقا این نظام دخیل بودند: شهید مطهری، علامه طباطبایی، شهید بهشتی، آیت الله مصباح، علامه جعفری و... که هر کدام بخشی از مواد و مبانی تشکیل نظام اسلامی را فراهم کردند. همه ی اینان از یک آبشخور معرفتی سیراب شدند و گوشه ای از کار را گرفتند. مبانی حکمی و هستی شناختی و انسان شناختی ایشان مشخص، و مبانی اجتهادی و فقهی شان هم آشکار و مصرح است. اما عدم تبیین اندیشه ی این جریان و عدم بیان دقیق نسبت آن با منابع اولیه ی دین، مجال را برای برخی اماده کرده که قرائت صریح بزرگان انقلاب را به کناری نهاده و قرائت خود را بجای قرائت اصیل از انقلاب معرفی کنند. به جد معتقدم تبیین نظام اندیشه ی امام و آیت‌الله خامنه ای و شهید مطهری و... مهمترین وظیفه ی شاخه ی فکری جریان انقلاب است. اگر تبیین نکنیم دورنباشد که انقلاب از خاستگاه خودش یعنی قم، به سوی دیگری برود. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌قلمرو برهان در علوم اجتماعی (بخش هفتم) 🔹مروری نظریه اجتماعی خواجه نصیرالدین طوسی ره 🔻طوسی بر مب
📌قلمرو برهان در علوم اجتماعی (بخش هشتم) 🔹مروری بر نظریه اجتماعی خواجه نصیرالدین طوسی ره 🔻طوسی بر مبنای حکمی خود و در مسیر ابداع نظریه ی اجتماعی، صناعت برهان را در دو سطح به کار می گیرد: الف: مبادی علم مدنی یا همان علوم اجتماعی ب: مسائل علم مدنی 🔻مبادی علم مدنی که در اندیشه ی او بوسیله ی استدلال برهانی ثابت می شود در یادداشت پیشین به اختصار گذشت. و اینک برخی مسائل علم مدنی که در نظریه ی حکیم طوسی به روش برهانی اثبات گردیده است: ▪️مسائل برهانی در علم مدنی الف: کنش های طبعی آدمی -مبتنی بر انسان شناسی حکیم طوسی همه ی کنش های آدمیان از یکی از دو منبع طبع یا وضع نشات می گیرد. از آنجا که کنش های طبعی انسان در طبیعت او ریشه دارند و انسانها نیز دارای وحدت نوعیه هستند، پس کنش های طبعی آنان نیز در همه ی ازمنه یکسان و مشترک است و ا اینرو می توان این دسته از کنش ها را که مکرراً اتفاق افتاده و به تجربه در آمده است، به مدد قیاس برهانی شناسایی نمود. حکیم طوسی، این کنشهای طبعی را در سه دسته تقسیم و بررسی می کند: کنش های فردی (اخلاقی), کنش های خانوادگی و کنش های مدنی. و بر اساس این تقسیم سه دانش مستقل را که موضوع هر یکی، بررسی بخشی از کنش های انسانی است سامان می دهد. ✅ برهانی بودن این مسائل بدان معناست که آنها در میان همه ی حوامع و همه ی انسانها مشترک است؛ در نتیجه در هر تحلیل اجتماعی، از رجوع و لحاظ کردن آنها گریزی نیست. @taamollat
📖برشی از کتاب 🔻 تقسیمات حکمت عملی از دیدگاه حکیم طوسی «و اما حکمت عملی، و آن دانستن مصالح حرکات ارادی و افعال صناعی نوع انسانی بود بر وجهی که مودی بود به نظام احوال معاش و معاد ایشان و مقتضی رسیدن به کمالی که متوجه اند سوی آن و آن هم منقسم شود به دو قسم: یکی آنچه راجع بود به. نفسی بانفراد و دیگر آنچه راجع بود با جماعتی که میان ایشان مشارکت بود در شهر و ولایت، با اقلیم و مملکت. پس حکمت عملی نیز سه قسم بود: و اول را تهذیب اخلاق خوانند، و دوم را تدبیر منازل و سیم را سیاست مدن...» 📚اخلاق ناصری، ص۴۰ @taamollat
تأملات اجتماعی
📌قلمرو برهان در علوم اجتماعی (بخش هشتم) 🔹مروری بر نظریه اجتماعی خواجه نصیرالدین طوسی ره 🔻طوسی بر
📌قلمرو برهان در علوم اجتماعی (بخش نهم) 🔹مروری بر نظریه اجتماعی خواجه نصیرالدین طوسی ره 🔻طوسی بر مبنای حکمی خود و در مسیر ابداع نظریه ی اجتماعی، صناعت برهان را در دو سطح به کار می گیرد: الف: مبادی علم مدنی یا همان علوم اجتماعی ب: مسائل علم مدنی 🔻مبادی علم مدنی که در اندیشه ی او بوسیله ی استدلال برهانی ثابت می شود در یادداشتهای پیشین به اختصار گذشت. و اینک برخی مسائل علم مدنی که در نظریه ی حکیم طوسی به روش برهانی اثبات گردیده است: ▪️مسائل برهانی در علم مدنی ب: عوامل تشکیل اجتماع انسانی 🔻در فرایند شکل گیری جوامع انسانی علل متعددی ممکن است دخیل باشد. حکیم طوسی سه علت عمده را در شکل گیری اجتماعات انسانی دخیل می داند و بر آنها برهان اقامه می کند. ۱. نیازمندی انسانها به معاونت غیر در مسیر کمال(نیازهای زیستی) ۲. مدنی بالطبع بودن انسان ۳. تعاون و تقسیم کار اجتماعی 🔸حکیم طوسی در باب هر یک ازین علل سخنان مفصلی دارد که در کتاب شریف اخلاق ناصری دستیاب است. ما نیز در اینجا به جهت اختصار در یادداشت بعدی تنها به تشریح علت سوم (تعاون و تقسیم کار اجتماعی) خواهیم پرداخت، انشالله. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌قلمرو برهان در علوم اجتماعی (بخش نهم) 🔹مروری بر نظریه اجتماعی خواجه نصیرالدین طوسی ره 🔻طوسی بر
📌بعد التحریر۱ 🔸ان قلت: 🔹برخی دوستان و همراهان کانال می گویند در حالی که جامعه ی امروز با اقسام تحولات و دگرگونی ها مواجه است و جواب و تحلیل قانع کننده ای از کسی شنیده نمی شود و هر چه می گذرد آشفتگی ها بیشتر و بیشتر می شود، این قبیل بحث های نظری و مدرسی به چه کار می آید و چه گرهی را می تواند باز کند؟ 🔹قلت فی جوابک: به نظر نگارنده اتفاقا علت آشفتگی های فکری و عملی اخیر، نبود مطالعات و تحقیقات عمیق و فقدان نگاه جامع به تمام مقولات انسانی و سپس تحلیل و استنتاج بر اساس آنست. اتفاقا اینکه ما علی رغم غنای میراث اسلامی هنوز نتوانسته ایم نظریه ی علوم انسانی و علوم اجتماعی قابل قبولی عرضه کنیم، راه را برای تحلیل های ناقص و کوتاه مدت هموار کرده است. عموم تحلیل های اجتماعی که امروز ذهن ها را مشغول کرده، ابتنای صحیحی بر هستی شناسی و انسان شناسی و فلسفه ی تاریخ ندارند و نتیجتا پس از مدتی که از تحلیل وقایع جدید باز می مانند، نظریه ای دیگر پا به میدان می گذارد و روز از نو و روزی از نو. به جد معتقدم که با توجه به میراث غنی اسلامی، و مباحثات انبوه و متراکم در این چهاردهه زمان تولد نظریات علوم انسانی و علوم اجتماعی فرارسیده، -اگر نگوییم به تاخیر افتاده-. با تولید نظریات علوم انسانی و علوم اجتماعی می توانیم محکم تر و آینده نگرانه تر فکر کنیم و حرف بزنیم. ▪️از نکات پیشنهادی و انتقادی خوانندگان محترم استقبال می کنم و آن را موجب باروری مباحثات علوم انسانی می دانم. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌بعد التحریر۱ 🔸ان قلت: 🔹برخی دوستان و همراهان کانال می گویند در حالی که جامعه ی امروز با اقسام تحو
📌 بعد التحریر۲ 🔹گوشه ای از ظرفیت میراث اسلامی برای تولید نظریات علوم انسانی و علوم اجتماعی ....
ما چرا تعطیل کنیم⁉️ @taamollat
تأملات اجتماعی
📌قلمرو برهان در علوم اجتماعی (بخش نهم) 🔹مروری بر نظریه اجتماعی خواجه نصیرالدین طوسی ره 🔻طوسی بر
📌قلمرو برهان در علم مدنی (بخش دهم و پایانی) 🔹جمع بندی این نوشته ها: این نوشته ها، اگر با استدلال های کامل تحکیم و با شواهد میدانی تایید شود، تنها می تواند ثابت کند که استدلال برهانی نیز در علوم اجتماعی کاربرد دارد. (هر چند در همین جا هم ناگفته های بسیاری باقی ماند.) اما اینکه بر اساس جهان بینی وحیانی، پدیده های اجتماعی چگونه شناخته، توصیف و پیش بینی می شوند سوالی دیگر است و مجال ی دیگر می طلبد. این فقط جواب اولیه ایست به پوزیتیویست ها و جریانات تفسیری که بر انحصار روشی، آنهم در روش هایی دیگر اصرار دارند. اما شناخت روشی برآمده از حکمت اسلامی که به شناخت واقعی تر و کاملتر پدیده های اجتماعی منجر شود، نیازمند استنطاق عمیق‌ حکمت اسلامی درباره جامعه و احکام آنست که هنوز هم نیازمند کار جدی تر و عمیق تر است. در یادداشت بعد، مروری کوتاه خواهم داشت بر ظرفیت های حکمت اسلامی برای تولید علوم انسانی و علوم اجتماعی و امیدوارم این نوشتارها مقدمه ای باشد برای تحقیقات و مطالعات بیشتر. زمینه ها و موضوعاتی برای مطالعات بیشتر طراحی نموده ام که اگر جوانمردانی پیدا شوند می توان با سرعت و دقت بیشتری آنها را به انجام رسانید. از روزهای آینده پرونده ی جدیدی خواهم گشودن درباره ی نحوه ی حضور دین در فضای اجتماعی کنونی که نتیجه ی تاملات و مباحثات یکی دو ماه اخیر است. امید که مفید افتد. والله یهدی الی الرشاد. 🌷 @taamollat
تأملات اجتماعی
📌قلمرو برهان در علم مدنی (بخش دهم و پایانی) 🔹جمع بندی این نوشته ها: این نوشته ها، اگر با استدلال
📌بعد التحریر 🔹ظرفیت های علوم اسلامی برای تولید علوم انسانی و علوم اجتماعی ▪️نیاز به گفتن نیست که اولین جرقه های تفکر اجتماعی توسط خود قرآن کریم و اقدامات رسول خدا زده شد. شنیدن این حرف برای عده ای واقعا دشوار است، اما مسائل مهمی که قرن ها بعد در اندیشه ی جامعه شناسان مطرح گردید قرن ها قبل در قرآن و سنت اسلامی مطرح شده بود. درباره ی دوگانه ی عاملیت و ساختار -بعنوان یکی از مسائل بنیانی جامعه شناسی امروز- آیات صریح و روشنی در قرآن کریم وجود دارد (برای نمونه بنگرید: نسا،۹۷). رفتار رسول خدا در مکه و مدینه نیز سرشار از اشارات پیدا و پنهانی است که می تواند نگاه اسلام را به مسئله ی اجتماع روشن کند. اما دریغ و صد دریغ -که بقول استاد مطهری- این سرمایه ی معنوی ارزشمند، در ادوار بعد در میان مسلمانان به فراموشی سپرده شد، اما غربیان آن را امتداد دادند و بهره اش را هم بردند. (مقاله حق عقل در اجتهاد) غرض آنکه به طعن و تمسخرهایی که ما را فاقد آن بشه اجتماعی می دانند یا قائل به گسست تاریخی در علوم اسلامی یا... هستند نباید بها داد.باید به سراغ دفینه های معنوی رفت، آنها را بیرون کشید، غبارش را زدود و بهره گرفت. الغرض؛ آن سرمایه ی علمی کم نظیر در ادوار بعد به شکل های گوناگون حضور یافته و جلو آمده. این امتداد علمی تفکر اجتماعی را در شاخه های مختلف علوم اسلامی از فلسفه و کلام گرفته تا فقه و اصول و تفسیر و تاریخ می توان دنبال کرد. مجموع این دانشها ظرفیت بالایی برای تولید نظریات اجتماعی فراهم می کند که آنها را باید شناخت و به کار انداخت. انشالله در موقعیت مناسب به موضوع «ظرفیت علوم اسلامی برای تولید نظریه ی اجتماعی» خواهم پرداخت. انشاالله. @taamollat
🔗 از فردا شب انشالله پرونده ی جدیدی خواهم گشودن با موضوع «مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره». یادداشت های پیش رو حاصل مباحثات طلبگی روزهای پنج شنبه با برخی از دوستان، و بخشی از پروژه ی کلان «نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره» است. برای رسیدن به نظریه ی اجتماعی استاد شهید، موضوعات زیادی وجود دارد که ابتدا باید روشن و تحلیل شود. موضوعاتی مانند «روش شناسی علم دینی استاد شهید»، «نظریه جامعه شناسی دین», «دیدگاه انسان شناسی»، «فلسفه ی تاریخ» و ... که به نظر می رسد نظریه اجتماعی ایشان برآیند همه ی این مباحث است. قبلاً یادداشت هایی در این باره نوشته ام که در بالا در دسترس است، اما از اینجا به بعد تلاش می کنم تا برای هر یک از این موضوعات پرونده ی مجزایی باز نموده تا در نهایت به تصویر روشن تری از نظریه ی اجتماعی ایشان برسیم. (البته برخی از موضوعات مورد توجه سایر محققین بوده و برخی نیز با اقبال کمتری مواجه بوده. ) پرونده ی ای که در ساعات سپس تر خواهم گشود، همان «مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره» است. اجتهاد در اندیشه ی استاد شهید، با اجتهاد در فضای مرسوم حوزوی قدری فاصله دارد. اگر در فضای مرسوم، اجتهاد فرایندی برای عمل مکلف در ساحت شریعت است، اجتهاد در اندیشه استاد شهید، لازمه ی حیات فردی و اجتماعی او نیز هست. از این رو در اندیشه ی ایشان، زمینه های تاریخی و اجتماعی برای حجیت بخشی به اجتهاد بسیار پررنگ است. انشالله این مسئله را در شب‌های بعد تشریح خواهم نمود. والله هو الموفق و المعین. @taamollat
هدایت شده از بنیاد شهید مطهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ نحوه به شهادت رسیدن حضرت باب الحوائج امام کاظم علیه السلام از زبان شهید مطهری ▪️السلام علی المعذب فی قعر السجون! ▪️سالروز  شهادت حضرت امام موسی بن جعفر(ع) تسلیت باد! 🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
📌 مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره(بخش اول) 🔹مقدمات: ۱. چنانکه گفته امد، اجتهاد در اندیشه استاد شهید امری فراتر از اجتهاد مصطلح در فقه است و مراد از آن ایجاد تناسب بین تعالیم دین و حیات انسانی است. ⁉️ در نتیجه ایشان در نظریه ی اجتهاد خود در پی پاسخ به این سوال است که چگونه می توان دین را در همه ی ابعاد و لایه هایش، با زندگی در حال تغییر بشر هماهنگ کرد؟ با این نگاه گسترده به مقوله ی اجتهاد در دین، مشخص است که ایشان در ابداع نظریه ی خود، تنها به گزاره های دینی بسنده نمی کند، بلکه تاریخ و فرهنگ بشر در ساخت نظریه ی او تأثیر تام دارد. (این مطلب را در ادامه تشریح خواهیم کرد،انشالله) ۲. در نگاه ایشان اجتهاد نه فقط بعنوان حجت شرعی، که روشی برای نظام سازی و تمدن سازی است. ساخت جامعه ی ایده آل بدون داشتن یک اندیشه اجتهادی توانمند امکانپذیر نیست. ۳. بر اساس این مقدمات، در اندیشه ی ستاد شهید دو مسئله جامعه شناختی مقدماتی وجود دارد که پیش از بحث اصلی باید مورد دقت قرار گیرد: الف: اصل تغییر و تکامل حیات اجتماعی ب: اصل نیازمندی زندگی اجتماعی به قانون علاوه بر اینها رشته ای از مسائل وجود دارد که در شکل دهی نظریه ی اجتهادی ایشان تاثیرگذار است: مانند نگاه انسان شناسی، فلسفه ی تاریخ، تکامل تاریخی، نسخ شرایع، خاتمیت و..... ۴. برخی از مهمترین منابع در کشف نظریه ی اجتهادی استاد شهید بدینقرار است: -اسلام و مقتضیات زمان -نظام حقوق زن در اسلام(بخش های مربوطه) -جامعه و تاریخ -جامعه و تاریخ از نگاه قرآن - خاتمیت -و.... @taamollat
هدایت شده از بنیاد شهید مطهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 جفای ما به سیره پیامبر(ص) و ائمه(ع) 🌹 ۲۷ رجب، سالروز مبعث خاتم الانبیاء(ص) مبارک باد! ✅ فرازهایی از کلیپ بالا: 🔸 یک ظلمی هم نظیر ظلمی که در مورد قرآن کرده‌ایم، در مورد سیره پیغمبر(ص) و ائمه اطهار(ع) کرده‌ایم. چه ظلمی؟ 🔹 می‌گوییم  پیغمبر(ص)  که پیغمبر(ص) بود، علی(ع) که علی(ع) بود دیگر، ما را با علی(ع) می‌آیی قیاس می‌کنی؟! آنها که «ز آب و خاک دگر و شهر و دیار دگرند» دیگر به ما مربوط نیست، «کار پاکان را قیاس از خود مگیر»... 🔸 گاهی وقتها یک تک مصراع ضررش برای یک ملت از صدبار وبا و طاعون بیشتر است. از آن تک مصراع‌های گمراه‌کننده یکی همین است (به معنایی که در میان‌ما رایج است نه مقصود گوینده)... 🔹 نتیجه‌اش این است که اگر یک عمر برای ما تاریخ پیغمبر(ص) بگویند برای ما درس نیست. مثل این است که بگویند فرشتگان در عالم بالا چنین کردند. خب فرشتگان کردند به ما چه مربوط؟ ... 📗 شهید آیت‌الله مطهری، سیری در سیره نبوی، ص۳۱-۲۹ ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 جلوه اعظم 🔸 مبعث رسول گرامی (عَلَیهِ وَ عَلَی آلِه‏ آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) در دعای شب بیست و هفتم رجب به صورت نام برده شد. دعای شب بیست و هفتم ماه رجب این بود که ما خدا را قَسم می ‌دهیم و از او مسئلت می ‌کنیم «بِالتَّجَلِّی الْأَعْظَمِ فِی هَذِهِ اللَّیلَة»؛ این اصل اول... .
تأملات اجتماعی
📌 مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره(بخش اول) 🔹مقدمات: ۱. چنانکه گفته امد، اجتهاد در اندیشه اس
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش دوم) 🔹تغییر اجتماعی در اندیشه جامعه شناسان به شناخت ماهیت تغییر، علل و پیامدها معطوف شده. اما در اندیشه شهید مطهری ، بعد دیگری به مسئله تغییرات اجتماعی افزوده شده و به دودسته ی تغییرات اعتلایی و غیر اعتلایی تقسیم شده است. استاد شهید از این تقسیم بندی نتایج خاصی را پی جویی می کند که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد. تغییر در موجودات طبیعی علت و فرایند تعین یافته و مشخصی دارد. از همین رو مطالعه ی پدیده های طبیعی و پیش بینی وضعیت آنها از طریق آزمون تا حد زیادی قابل دستیابی است. اما پدیده های اجتماعی بعلت آنکه از اراده انسانها بر می خیزد، با تغییر و تبدیل اراده ی ادمی در معرض تغییر قرار می گیرد. نتیجه آنکه گاه وضعیت پدیده ی اجتماعی بگونه ایست که گمان می رود هیچ امر ثابتی در جامعه وجود ندارد. مراد استاد شهید از تغییرات اعتلایی تغییراتی است تکاملی و هم جهت با فطرت ادمی، در حالیکه تغییرات غیراعتلایی تغییراتی است قهقرایی و بر خلاف فطرت آدمی. استاد شهید بر آنست که برخی از تعالیم دین می تواند همگام با تغییرات اعتلایی دچار تغییر شود، بر خلاف تغییرات غیر اعتلایی که نه تنها همگام سازی دین با آنها جایز نیست، بلکه باید در مقابل آن ایستادگی نمود. سازو کار هماهنگ سازی دستورات دین با تغییرات اجتماعی همان فرایندی است که به آن «اجتهاد» گفته می شود. این نگاه استاد شهید که همان امتداد اندیشه ی جریان حکمت و اجتهاد است، در مقابل دو جریان دیگر قرار دارد: جریان اول: جریانی که تغییرات اجتماعی را به رسمیت نمی شناسد و در هیچ حوزه ای از تعالیم دینی قائل به انعطاف و همگام سازی نیست. جریان دوم: جریانی که اصالت را به تغییرات اجتماعی داده و دین را عملا دنباله روی تغییرات اجتماعی می بیند. جریان حکمت و اجتهاد، با اتکا به عقلانیت قرآنی و شیعی در جست و جوی راهی میانه، منطقی و قابل اجراست. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش دوم) 🔹تغییر اجتماعی در اندیشه جامعه شناسان به شناخت ماهی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش سوم) 🔹چرا بحث از تغییرات اجتماعی مهم است؟ تغییر هم در پدیده های طبیعی وجود دارد و هم در پدیده های انسانی و اجتماعی. با این تفاوت که فرایند تغییر در پدیده های طبیعی ثابت و در نتیجه قابل پیش بینی و برنامه ریزی است، در حالیکه پدیده های اجتماعی به علت تاثیرپذیری از اراده انسانی دستخوش تغییرات متعددی می شود که پیش بینی و شناخت آن را دشوار می کند. اینگونه است که تغییر اجتماعی خودش می شود یک مقوله ی جامعه شناختی که باید بدرستی تبیین و گونه های آن از هم باز شناخته شود. فیلسوفان و جامعه شناسان بسیاری درباره ی مسئله ی تغییرات اجتماعی دست به قلم شده اند و یا آثاری نوشته اند که در تحلیل این مسئله به کار می آید. از جمله در آثار امام، آیت الله خامنه ای، علامه طباطبایی، شهید صدر و شهید مطهری دستمایه های بسیار خوبی برای تحلیل این مسئله وجود دارد. بحث از تغییرات اجتماعی در اندیشه ی شهید مطهری ره از آن جهت مهمتر است که این بحث و تقریرات آن، پایه ای است برای مسئله ی اجتهاد و همگام سازی جامعه و دین. چنانکه اگر مسئله ی تغییرات اجتماعی بدرستی تبیین نشود، اساسا مجالی برای طرح مسئله اجتهاد باقی نمی ماند. از همین رو در یادداشت بعدی مروری خواهیم داشت بر مسئله ی «تغییر و تکامل اجتماعی از دیدگاه استاد شهید» و تاثیر آن بر فرایند اجتهاد. والله هوالموفق و المعین. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش سوم) 🔹چرا بحث از تغییرات اجتماعی مهم است؟ تغییر هم در
📌بعدالتحریر 🔹بحث از «روش اجتهاد» ،چه ارتباطی با «نظریه ی اجتماعی» دارد؟ 🔻روش اجتهاد در واقع تامین کننده ی بخش تجویزی نظریه ی اجتماعی است. (بخش تجویزی، آن بخش از نظریه ی اجتماعی است که با استفاده از توصیف ها و تبیین ها، به باید و نبایدها می پردازد. برخی نظریات اجتماعی دارای ابعاد تجویزی هستند، مانند نظریات اسلامی و نظریات انتقادی، اما برخی دیگر فاقد این بخش هستند و اصلا تجویز را از عهده ی نظریه خارج می دانند. مانند نظریات پوزیتیویستی که معتقدند کار نظریه فقط توصیف و تبیین است.) در واقع روش اجتهاد تلاش می کند تا مبنای کنش های شرعی را -در جامعه ای که بخشی از کنش هایش از شریعت نشات می گیرد- مشخص کند و نشان دهد که این باید و نبایدهای اجتماعی از کجا و چگونه سر برآورده اند. @taamollat
این، کتابیست شامل ۸مقاله در باب دیدگاه متفکران مسلمان درباره ی تغییرات اجتماعی. دیدگاه امام، آیت الله خامنه ای، علامه، شهید صدر و شهید مطهری و علامه مصباح+ دو تن از روشنفکران جهان عرب. از نویسندگان مختلف. فصل مربوط به شهید مطهری به قلم آقایان نصر آبادی و رشیدی است که شرحی از آن خواهم نوشتن انشالله. مجموعه ی قابل استفاده ای است. از انتشارات المصطفی. @taamollat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌺🌺 میلاد با سعـــادت حضرت ابوالفضل(علیه السلام)و روز جانباز مبارکباد 🌺🌺🌺
📌 گزارش یک رفت و برگشت علمی 🔹این روزها که ذهنم درگیر «نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره» است، پس از گشت و گذار در کتابهای نظریات جامعه شناسی و روش شناسی نتایجی حاصل شد که با یکی از اساتید فاضل در قم در میان گذاشتم. شرح آن پرسش و پاسخ را در اینجا می آورم و امیدوارم برای دوستان هم مفید افتد: «امشب پس از مدت ها کلنجار رفتن با آثار شهید مطهری با انگیزه ی استخراج نظریه ی اجتماعی ایشان به این نتیجه رسیدم که آثار ایشان فاقد ظرفیت برای استخراج نظریه ی اجتماعی است. بله، او قطعا فیلسوف اجتماعی است و در این لایه کار خود را بدرستی انجام داده و از عهده ی ایجاد یک فلسفه ی علم الاجتماع متقن مبتنی بر حکمت و علوم اسلامی برامده، اما از فلسفه ی اجتماعی تا نظریه ی اجتماعی راه بسیار است. همین ظرفیت فلسفه ی علم الاجتماع، البته او را فراتر از هر نظریه ای نشانده و به اندیشه ی او این ظرفیت را می دهد که چندین نظریه را پشتیبانی کند. اما اینکه خودش به نظریه اجتماعی وارد شده و مسائل مورد اتفاق نظریات اجتماعی را بررسی کند، خیر. بنابر این پس از این، بیشتر بدنبال فلسفه ی اجتماعی او خواهم بود و تلاش خواهم کرد تا نظریه ی مبتنی بر این فلسفه را در آثار دیگر متفکرین جست و جو کنم.» 🔹پاسخ استاد: 🔻بخش اول: «اندیشه ی شهید مطهری نه تنها واجد یک فلسفه ی اجتماعی قوی و متقن است، بلکه خود ایشان این فلسفه ی اجتماعی را به نظریه ی اجتماعی تبدیل کرده و بوسیله ی آن به توصیف، تبیین و تجویز در مسائل اجتماعی اقدام کرده است. جمله ای از مسائلی که ایشان در آثار خود به آنها پرداخته است: -روح اجتماعی مسلمین - نفاق -اخباریگری و اشعریگری، نسبت آنها و نتایج اجتماعی شأن -انقلاب اسلامی -سازمان روحانیت -عزاداری -تکامل اجتماعی انسان -احیا تفکر اسلامی -جامعه و تاریخ چطور وقتی وبر از اخلاق پروتستانی و سرمایه داری بحث می کند یا آگوست کنت از مسیر تاریخ بحث می کند، نظریه اجتماعی است، اما وقتی مطهری از اشعریگری و انحطاط، یا تکامل تاریخ بر اساس حرکت انبیا صحبت می کند، نظریه اجتماعی نیست؟ پس مطهری هم نظریه اجتماعی دارد و هم بر اساس آن به حل مسئله اقدام کرده است.» 🔻بخش دوم: «ما چه تعریفی از نظریه اجتماعی داریم؟ مطهری از مسائلی چون ماهیت جامعه ، عناصر وجودی جامعه، نسبت قراردادهای اجتماعی با فطرت، جامعه طبقاتی و جامعه ی مطلوب، نبرد حق و باطل بحث کرده. نبرد حق و باطل را به نبرد درونی انسانها برگردانده و بر اساس آن سیر جامعه را از حیات جسمانی به روحانی توضیح داده و نسبت فرهنگ و اقتصاد و سیاست را روشن کرده. چرا اینها را نادیده می گیریم. او هم دارای فلسفه اجتماعی و دارای نظریه اجتماعی است. این دیگر کار ماست که نظریه ی او را بازشناسی و منقح کنیم.» 🔻بخش سوم: «علاوه بر بخش های گذشته، استاد شهید دیدگاه های اجتماعی خود را در یک حوزه ی خاص(زن و خانواده) شرح و بسط داده و بالغ بر ده کتاب و مقاله در این حوزه عرضه نموده است.» ✅نتیجه گیری: «همه ی آثار را باید دید و نظم منطقی اش را کشف کرد و آن را در قامت یک نظریه عرضه نمود.» @taamollat
📌کوتاه درباره ی تغییر اجتماعی تغییر اجتماعی از آن دست مقولاتی است که تاریخی به قدمت تاریخ اندیشه دارد، و شاید بتوان آن را نقطه ی آغاز تفکر فلسفی قلمداد کرد. این مسئله وقتی با اجتماع پیوند می خورد دچار پیچیدگی‌های مضاعفی می شود که شناخت و تحلیل آن را با دشواری روبرو می کند. -در تغییر اجتماعی دقیقا چه چیزی تغییر می کند؟ در تغییرات اجتماعی متغیر اصلی کدام است و متغیرهای فرعی کدامند؟ -آیا در اجتماع انسانی امر ثابتی هم وجود دارد؟ - آیا تغییر اجتماعی همان قوه و فعل فلسفی است؟ در اینصورت آیا هر تغییری تکامل هم هست؟ و..... -احیا جامعه امر یا لایه ی ثابتی هم دارد که از تغییر مصون باشد؟ -جایگاه انسان در تغییرات اجتماعی کجاست؟ آیا او هم با تغییرات اجتماعی تغییر می کند؟ اینها برخی از سوالاتی است که در مواجهه با مسئله تغییر اجتماعی در برابر ماست. مواجهه ها با این مسئله در حکمت اسلامی و جهان غرب متکثر است. مسئله آنقدر مهم هست که بر فهم ما از حیات انسانی و همچنین مدیریت روزمره ی زندگی تاثیر تامی بگذارد. فعلا بمناسبت اینکه سیر اصلی بحث «اجتهاد در اندیشه شهید مطهری» از بحث تغییر اجتماعی عبور کرده و امیدوارم در آینده بتوانم پرونده ای برایش بگشایم. @taamollat
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش چهارم) 🔹فلسفه ی قانون 🔻بطور کلی سه دسته قانون زندگی آدمی را احاطه کرده: -قوانین طبیعی و تکوینی: که بصورت طبیعی بر زندگی همه ی انسانها سایه انداخته و ضمانت اجرای آنها نیز بطور طبیعی در عالم تکوین قرار داده شده و امکان تخلف از وجود ندارد. قوانین طبیعی قوانینی هستند که بطور طبیعی بخش قابل توجهی از زندگی آدمیان را شکل داده و هم در زندگی فردی و هم در زندگی اجتماعی مصادیق فراوان دارد. -قوانین وضعی و قراردادی: که حاصل قرارداد و وضع است و قانونگذار برای تنظیم روابط فردی و اجتماعی آنها را بر اساس آنچه مصلحت می داند وضع می کند. قوانین وضعی خود به دو صورت در میان آدمیان وضع می شوند. صورت اول قوانین رسمی و قراردادی است که عده ای از نمایندگان مردم و یا شارع مقدس و نبی یا امام به وضع آنها اقدام می کنند. -آداب و رسوم: صورت دیگری از قوانین وجود دارد که بصورت عرف و عادت و سنت در بین مردم ظاهر می شود که به آن فرهنگ یا آداب و رسوم می گوییم. 🔸 در میان سه دسته ی کلی قوانین (طبعی و وضعی و آداب و رسوم) دسته ی اول لایتغیر است و تخلف از آن نیز با مجازات طبیعت روبرو می شود. اما آن دسته از قوانین که وضع آن به دست بشر است، متناسب با نیازها و تحولات در معرض تغییر قرار دارد. 🔻در باب قوانین موضوعه ی بشری که هدفش نظم عمومی است و با تغییر شرایط تغییر می کند مناقشه ای نیست، بحث عمده در باب قوانین شرعی است که با توجه به اینکه احکام شرعی تابع مصالح و مفاسد واقعی هستند، تغییر آنها با تحول شرایط چه صورتی دارد؟ ما از طرفی با مصالح و مفاسد واقعی مواجهیم که نمی توانیم آنها را نادیده بگیریم، از طرف دیگر با شرایط متغیری مواجهیم که یک قانون ثابت برای همه شرایط را بر نمی تابد. اهمیت قوانین شرعی آنگاه که در نظامات اجتماعی ظاهر می شود بسی بیشتر است. اگر قرار باشد قوانین شرعی منجر به ساخت نظامات اجتماعی شود، آنگاه تغییر در شرایط اجتماع و سپس تطابق آن با قوانین شریعت تبدیل به مسئله ای جدی می شود. ▪️این، همان مسئله ی اصلی است. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش چهارم) 🔹فلسفه ی قانون 🔻بطور کلی سه دسته قانون زندگی آ
📌بعد التحریر۱ 🔹مبنای تقسیم بندی فوق در باب قوانین، تقسیمی است که خواجه نصیرالدین طوسی ره در کتاب شریف اخلاق ناصری، از اقسام کنش های انسانی آورده است. ایشان کنش های انسانی را یا ناشی از طبع یا وضع می داند. تقسیم بندی فوق از ایشان است، با اندکی تغییر. رحمه الله. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش چهارم) 🔹فلسفه ی قانون 🔻بطور کلی سه دسته قانون زندگی آ
📌بعدالتحریر۲ 🔹 مسئله ی ثابت بودن قوانین شرعی، و تغییر شرایط اجتماعی، ریشه ی انتقاد و موضع منفی برخی به نظام سیاسی اسلام است. در گفت و گو با برخی از دگر اندیشان، همین اشکال را مطرح می کنند که قوانین شرعی ثابت و لا یتغیر است، در نتیجه تغییر شرایط یا خواست مردم تاثیری در آن ندارد و سپس از آن نتیجه می گیرند که هر حاکمیت اسلامی، قهرا با تحکم و سلطه همراه است. ریشه ی اشکال، همان عدم تبیین و یا عدم اجرای صحیح فرایند اجتهاد است. @taamollat
📌اجتهاد، هویت اجتماعی، پیشرفت 🔹اجتهاد فرایندی ست برای استمرار و بقای بخشی از سنت در امتداد آینده. بنابر این هر جامعه ای که دارای سنت ها و ارزشهای پایداری باشد، قهرا نیازمند چنین ساز و کاری برای حفظ هویت خود می باشد. از اینجهت اجتهاد با حفظ هویت اجتماعی پیوند وثیقی دارد. این جامعه ی بی هویت و بی بنیان است که در شرایط اجتماعی متکثر، تنوع می پذیرد و در هر عصری شکل خاصی می گیرد. اما جامعه ی اصیل و ریشه دار، با انگیزه ی حفظ سمت ها و ارزش های خود حتما گونه ای از فرایند اجتهاد را برای خود ایجاد خواهد کرد. (تلاش های جهان مسیحیت برای عقلانی کردن دین در دوران قرون وسطی را باید تلاشی در همین راستا قلمداد کرد. جهان مسیحیت از رهگذر عقلانی کردن مسیحیت در پی حفظ بقای و حفظ آن در ساحت اجتماع بود. حتی آن زمان که از اعتقادات گذشته دست کشید، با اجتهاد در باورهای گذشته الهیات متناسب با پیشرفت را فراهم کرد و سپس به عالم جدید قدم گذاشت. ) این نکته نیز البته گفتنی است که همه ی تلاشها نیز الزاما به نتیجه ی مطلوب نمی رسد، برخی از مدل های اجتهادی به هدم دین و برخی دیگر به انحطاط جامعه منجر می شود. از اینرو تدوین مدل اجتهاد، از جهت کارکرد اجتماعی بسیار حایز اهمیت است. ویژگی خاص مکتب اجتهادی امامیه، پیوند آن با حکمت از سویی و در نظر گرفتن پیچیدگی‌های اجتماعی از سوی دیگر است. عقلانیت ناب اسلامی از سویی در مدل اجتهادی اثرگذار بوده و پیچیدگی‌های اجتماعی نیز به نوعی به فرایند اجتهاد رنگ و شکل داده است. روشن است اجتهادی که قرار است بعنوان بخشی از فرایند پیشرفت اجتماعی نگریسته شود، تنها به مسائل عملی محدود نمی شود؛ بلکه مسائل نظری را نیز در بر می گیرد. البته اجتهاد در مسائل نظری، به معنی تجدید نظر در اعتقادات گذشته و ارائه اعتقادات جدید راه و بیراه نیست، بلکه بمعنی عرضه مسائل نظری جدید، به همان نظام اعتقادی گذشته و تدارک پاسخ انهاست، هر چند ارائه ی ضابطه مند تفاسیر جدید از مسائل اعتقادی نیز چندان دور از ذهن نیست. این مدل اجتهادی پیشرو بیش از همه در آثار و اندیشه متفکران انقلاب اسلامی مانند امام و آیت الله خامنه ای، علامه طباطبایی، شهید مطهری و علامه ی مصباح جلوه گر شده و گمان ما بر این است که تنها مدل بومی توسعه و پیشرفت برای ایران اسلامی از بستر همین نظام اندیشه بر می خیزد. این نوشتار ها در پی تبیین این مدل اندیشه ی اجتهادی است. 🖌محمدرضا کرباسچی @taamollat
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش پنجم) 🔹تبیین مقتضیات و نیازهای زمان 🔹تردید نباید کرد که دیدگاه استاد مطهری درباره ی تغییرات اجتماعی، دیدگاهی برآمده از دیدگاه فلسفی و حتی کلامی است، خصوصا آنجا که وارد لایه ی تجویزی دیدگاه خود می شود، این رابطه ی منطقی بیشتر رخ می نماید. علامه مطهری بعد از توصیف و تقسیم تغییرات اجتماعی به تغییرات نفس زمان و تاریخ، و تغییرات اراده و سلیقه ی ادمیان، لزوم هماهنگی با آن تغییرات را به صلاح آمیز یا فسادانگیز بودن آنها منوط می کند. چه بسیار کسانی که تغییرات را اصیل گرفته و حکم به تبعیت از آن کرده اند و چه بسیار کسان که قائل به توقف مطلق در برابر تغییرات شده اند و آنانی که هم قائل به تفصیل شده اند معیار درستی دست نداده اند. بر همین اساس از دیدگاه ایشان هر هماهنگی با اقتضائاتی را نباید صلاح و هر مخالفت با اقتضائاتی را نباید تحجر و واپس گرایی تلقی کرد. چه بسا مقاومت در برابر یک مقتضای زمان، عین صلاح و اتفاقا تن دادن به یک تغییر و همراه شدن با آن عین تحجر و عقب افتادگی باشد. ایشان سیدجمال الدین اسد آبادی را -علی رغم توقف و ایستادگی در برابر تغییرات ناشی از مدرنیته- یک مصلح اجتماعی بزرگ و «سلسله جنبان اقدامات اصلاحی» در جهان اسلام می داند. 🔻ملاک پذیرش تغییرات اجتماعی ایشان ملاک پذیرش و برسمیت شناختن تغییرات اجتماعی را، قرار داشتن در مسیر رشد و کمال انسانی (فطرت) می داند و هر تغییری بیرون از این مسیر را خلاف جهت فطرت دانسته و معتقد است که اقدام درست ایستادگی در برابر آنست. این نوع قضاوت درباره ی تغییرات اجتماعی، از نوع نگاه به هستی و واقعیات نشات می گیرد. @taamollat