eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️خدا می داند آن‌ها چه می دیدند 🔹 (ع) با اختیار خود، آن‌همه مصائب و شهادت و اسارت اهل‌ و عیال خود را تحمل نمود؛ زیرا پیوسته و حتی در روز بر آنحضرت عرضه می‏‌شد که یا نصر و پیروزی را انتخاب کنند یا لقاءالله‏ و معاهده و پیمانی را که با خدا بسته است‌؛ ولی ایشان با اختیار خود آن را انتخاب کردند. خدا میداند که آنها چه می‌‏دیدند! (ع) راجع به مرگ میگوید: «اَحْلی مِنَ الْعَسَلِ» (شیرین‏‌تر از عسل است). آیا این تعبیر شوخی است؟! ما نمیتوانیم و مقامات آنها را تعقل و درک کنیم که چه خبر بوده و چه درک میکردند و چه میدیدند، همینقدر نقل شده که (ع) مقامات اخروی آنها را به آنان نشان داد. 🔹اینکه نقل شده در روز عاشورا، در در برابر دشمن لخت شد و زره را از تن درآورد، یک کار عادی و آسان نبود. خواست به بفهماند که ما از روی و مرام، راه را اختیار و انتخاب کرده‏‌ایم، نه از روی ناچاری و اجبار و تهدید و اکراه، یا به ‌جهت شرم و حیا؛ بلکه این ماست و شجاعانه و و داوطلبانه می‏‌جنگیم و کشته میشویم و باکی از نداریم و طرف مقابل، ، بیچاره و دربند و اسیر مُلک «ری» است. (ع) نیز با آن فداکاری هایش می‏‌خواست به آنان بفهماند که و محبت دوستان خدا چیز دیگری است که تحمل هرگونه دشواری و ناگواری و سختی در راه رسیدن به آن، سهل و آسان و شیرین است. 📕رحمت واسعه ص۵۹ ـ ۶۱ منبع:وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله بهجت @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بهترین شاخصِ بصیرت 🔸دیدن دوردست ها در هوای مِه گرفته و یا غبارآلود، توسط چشم های معمولی کار ساده‌ای نیست، اما دیدن جوانب امور و عاقبت آنها در فتنه های ریز و درشتِ جامعه، کاری به مراتب سخت تر است. در فتنه ها ـ که همان فضای مه آلود و غبار زدۀ اجتماعی و سیاسی است ـ تنها افرادی از افتادن در ورطه نابودی و هلاکت نجات می یابند که مسلح به باشند. شـنـاخـت روشـن و یـقـیـنـی از دیـن، تـکـلیـف، پـیـشـوا، حـجـّت خـدا، راه، دوسـت و دشـمـن، حـق و بـاطل، نام دارد. [۱]    💠بهترین راه دستیابی به بصیرت 🔹برای دستیابی به این ویژگی مهم یعنی ، امور مختلفی بیان شده است، اما باید توجه داشت که مهم‌ترین راه رسیدن به بصیرت و افزایش آن، همراهی با ولی جامعه اسلامی است. قرآن کریم به همه آحاد مسلمین دستور داده است که «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم». [نساء، ۵۹] مصداق اولی‌الامر در دوران حضور، حضرات معصومین (ع) هستند و در دوران غیبت نیز امت بدون ولی و سرپرست رها نشده اند. طبق روایات مختلف ـ از جمله روایت عمر بن حنظله [۲] ـ و توقیع شریف صادره از امام عصر (عج) [۳]، اولیاء امت بعد از امام محسوب می‌شوند و بایستی در به ایشان مراجعه کرد و در دوران کنونی، در رأس همه فقها قرار دارد. 💠اهمیت همراهی با «ولیّ» 🔹اهمیت شناخت و همراهی با امام و ولی جامعه، تا بدان حد است که در روایتی از نبی مکرم اسلام (ص) نقل شده است: اگر کسی بمیرد و امام زمان‌ خود را نشناسد، همانند کسی است که به مرگ جاهلیت مرده است. [۴] تعبیر دقیق «مرگ جاهلیت» می تواند نشانگر مطالب بسیاری باشد، اما در این نوشتار، بحث «بصیرت در پرتو همراهی با امام و » مد نظر است. نبی اکرم (ص) به صراحت میفرماید: «پیمودن مسیر و گذران زندگی بدون ، سرنوشت محتوم را به دنبال دارد». این معنا در کلام امیرالمومنین (ع) به صراحت آمده است. 🔹ایشان در فرازی از بیانات خود می‌فرماید: «هیچ کس از شیعیان به نمی‌رسند، مگر اینکه با شناخت من به نورانیت برسند، پس هنگامی که مرا به این مقام شناختند، بطور تمام و کمال یافته اند...». [۵] همان‌گونه که بیان شد در فقدان حضور مبارک حضرات معصومین این و فقهای عظام ـ و در رأس آنها ولی فقیه ـ هستند که راهنمایی و هدایت جامعه را بر عهده دارند. در روایتی از امام محمد باقر (ع) در وصف علماء ربانی آمده است: «عالم مانند کسی است که به همراه خود شمعی دارد که بوسیله آن ظلمت جهل و حیرت از بین می رود و هر کس که به نور آن روشنی یافت، از حیرت خارج شده و از جهل نجات می یابد.» [۶] 🔹همچنین همراهی‌ با امام مصداق بارز تقوای الهی است و خداوند در قرآن کریم فرموده است: «‏‏وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجْعَل لَهُ مَخْرَجًا»؛ [طلاق، ۲] و «‏‏إَن تَتَّقُواْ اللهَ یَجْعَل لَکُمْ فُرْقَانًا»؛ [انفال، ۲۹] یعنی در پرتو رعایت تقوا ـ که اشاره شد یکی از مظاهر اصلی و محوری آن، همراهی با امام و ولی جامعه است ـ خداوند راه را می نمایاند و مانع از افتادن به ورطه گمراهی و ضلالت میشود. اساسا در سایه همراهی با امام و ، غبارها زدوده شده و و روشن می شود، و این فضای روشن و بی غبار، زمینه را برای تصمیم و اقدامات متناسب توسط مردم فراهم می آورد و همین کنش و واکنش امام و امت، می تواند بهترین شاخص برای باشد. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] پیامهای عاشورا (جواد محدثی) ص۲۵۵ [۲] قال الصادق (ع): « ...من کان منکم ممن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکما فانی قد جعلته علیکم حاکما فاذا حکم بحکمنا فلم یقبله منه فانما استخف بحکم الله و علینا رد و الراد علینا الراد علی الله و هو علی حد الشرک بالله»؛ [اصول کافی، ج۱، ص۶۷] [۳] «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله.» [وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۰۱] [۴] بحارالانوار، ج۲۳، ص۹۴ [۵] همان، ج‏۲۶، ص۷ [۶] الإحتجاج، ج‏۱، ص۱۷ نویسنده: حسین سعدآبادی منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️امام سجاد عليه السلام:  🔸اِنَّـما الاِْسْتِـعْدادُ لْلِمَوْتِ تَجنُّبُ الْحرامِ وَبَذْلُ النَّدى فى الْخَيْرِ.  🔹بـراسـتى آمـادگى براى ، دورى از و بذل و بخشش در است. 📕بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۶۶ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اسلام در فعالیت های «اقتصادی» افراد چه محدودیت هایی را قائل شده است؟ (بخش اول) 🔸اگر در ، افراد در جهت پیشبرد «اقتصاد» از هر گونه آزادی برخوردار هستند، ولی در فعالیت های اقتصادی فرد به یک رشته محدودیت های اخلاقی و اجتماعی قائل شده است که از آزادی عمل انسان هنگام تعارض با سعادت فرد و اجتماع می کاهد. اینک به نمونه هایی از این محدودیت ها اشاره می کنیم: 1⃣در ، ارزش اقتصادی هر انسان به دانش او بستگی دارد و تنها کمیت کار نمی تواند ملاک ارزش گردد، بلکه کیفیت کار و اعمال سلیقه و ذوق و قریحه در شکل کار نیز می تواند پایه ارزش معرّفی گردد. از اميرالمؤمنين (ع) نقل است که فرمود: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُه‌؛ [۱] ارزش کار هر فرد به آنچه که خوب می داند بستگی دارد». 2⃣در اسلام هر نوع کاری موجب علقه «ملکیت» و یا سبب تعلّق حق نمی گردد؛ بلکه تنها است که چنین کاربردی دارد و مقصود از آن کاری است که به امر کمک کند و یا را به نحوی که به سود مصرف کننده تمام شود بر عهده بگیرد. بنابراین، گردآوری هیزم از صحرا و حمل سنگ از بیابان، احیا و آباد کردن زمین از طریق زراعت و یا درختکاری و یا خانه سازی و دیگر امور مفید، از نوع کارهای سودمند است که می توان آن را کار تولیدی نامید که موجب علقه «ملکیت» می گردد. 3⃣در ، «احتکار» پول و گنج کردن آن اکیداً ممنوع است؛ بلکه تأکید شده که پول باید در راه صحیح به گردش درآید و راکد و معطّل نماند. حتّی اگر اندوخته انسان به حدّ گنج هم نرسد و به صورت پول راکد در خانه بماند در این صورت اگر [درهم و دینار] به حدّ نصاب خاصی برسد باید یک چهلم آن را به عنوان «زکات» بپردازد. 4⃣همچنین در اسلام از بهره کشی به وسیله پول از طریق نیز ممنوع اعلام شده و توصیه شده که پول باید در راه صحیحی به جریان افتد تا مایه بردگی افراد نگردد. قرآن «رباخواری» را به شدت محکوم کرده و آن را یک نوع محاربه با خدا و رسولش اعلام می دارد و می فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَذَرُوا ما بَقِی مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ. فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ...؛ [بقره، ۲۷۸ و ۲۷۹] اى کسانى که ایمان آورده اید! از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید، و آنچه را از [سود] ربا باقى مانده، رها کنید؛ اگر ایمان دارید. و اگر چنین نکردید [و به رباخواری اصرار ورزیدید] به جنگی بزرگ از سوی خدا و رسولش [بر ضد خود] یقین کنید...». در اسلام، در مقابل ربا به جهت حلّ مسأله احتیاج افراد به وام و پول برای کسب و کار، مسأله را مطرح کرده و ثواب آن را از صدقه بالاتر دانسته است. تأسیس صندوق های «قرض الحسنه» در کشورهای اسلامی که از سوی دولت اسلامی تأمین می شود می تواند کمک شایانی به قشر مستضعف و کم درآمد جامعه داشته و افرادی را که درصدد تولید مفید هستند یاری دهد. 5⃣«اقتصاد» اسلامی با پی ریزی اصولی، امکان تمرکز ثروت در دست فرد یا گروه خاصی را به حدّاقل رسانیده است و اگر به عللی مشروع، ثروت در نقطه ای گرد آمد، برای تعدیل آن گام های مؤثری برداشته است که می تواند از تمرکزهای مضر جلوگیری کند. در بخش بعدی این نوشتار به جهاتی که مانع از تمرکز ثروت می گردد اشاره می کنیم. ... پی نوشت؛ [۱] عیون أخبار الرضا (ع)‏، ابن بابویه، محمد بن على؛ محقّق: لاجوردى، مهدى، نشر جهان، تهران، چاپ اول، ج ‏۲، ص ۵۴ 📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ سوم، ص ۴۱۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️لزوم کشاندن مفاهیم ارزشی و معرفتی اسلامی به عرصه‌ی عمل 🔹یکی از نیازهایی که مورد ابتلاء همه‌ی و همه‌ی کشورهای اسلامی است و به آن نیاز دارند و بخصوص کشور عزیز ما که بحمدالله با اداره میشود به آن نیاز دارد، عبارت است از اینکه ما را به مرحله و به‌ عرصه‌ی عمل بکشانیم. 🔹منظومه‌ی معرفتی و ارزشی یک مجموعه‌ی مفاهیمی است که آوردن این مفاهیم به و آنها را به مرحله و منصّه‌ی عمل درآوردن، یک کار بسیار بزرگ و مهمّی است که ما هر جا این کار را نسبت به هر یک از این مفاهیم انجام دادیم، برای ملّت و کشور و برای آبروی و ارزشمند بود؛ 🔹و هر جا کردیم، محروم ماندیم. در واقع عرض بنده این است که عناوین و جنبه‌ی عملیّاتی و ترجمه‌ی عملیّاتی پیدا کند و عمل به آنها ممکن و رایج بشود که این به خودیِ خود نمیشود و احتیاج به تلاش دارد. بیانات‌ مقام معظم رهبری ۹۹/۱۲/۰۴ منبع: وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تجسم معنويت و فضيلت 🔹  (ع) وارث معارف انبياء و زينت دل اولياى خدا است. دوره‌ امامت‌ امام‌ سجاد (ع) مصادف با اوج دنيا گرايى در جامعه آن روزگار بود. در اين دوره غفلت و دنياگرايى، گريبان جامعه را چنان گرفته بود كه دين و معنويت در قربت قرار داشت و تمام تلاش حاكمان در بازگرداندن معيارهاى ناپسند عصر جاهليت خلاصه مى‏شد. آرى، در اين عصر، جاهليتى كه با ظهور رسول اكرم (ص)، مقهور ارزش‏هاى الهى شده بود، بار ديگر با تمام توان به ميدان آمده و در مقابل قرآن و معنويت صف آرايى كرده بود.  (ع) به منظور مقابله با موج دنياگرايى و جلوگيرى از گسترش معيارهاى عصر جاهليت، منادى معنويت در ميان جامعه اسلامى شدند و با گفتار و رفتار خويش، مردم را دعوت به خدا و معنويت كردند.  (ع) در آن روزگار غربت قرآن و معنويت چنان بود كه گويى تمام معنويت در وجود مقدسش خلاصه شده و گفتارهاى متعاليش آينه‏اى بود كه معارف قرآن را در جامعه منعكس مى‏كرد. 🔹رفتار (ع) در آن روزگار بسان ابرى بود كه باران معنويت بر جامعه مى‏باريد و گفتارش بذر حقيقت، در مزرعه دل‏هاى مشتاقى بود كه از غربت ارزش‏هاى الهى در جامعه مى‏ناليدند. هر رفتارى كه از وجود مقدّس امام سجاد (ع) تجلّى مى‏كرد، كتاب معرفتى بود كه مردم را به معنويت دعوت مى‏نمود و رفتار صحيح اسلامى را به آن‏ها مى‏آموخت. يكى از وجوه بارز سيره امام، عشق و شور آن بزرگوار به عبادت و پرستش خداوند متعال بود. در آن زمان كه حاكمان اموى، دنياپرستى را در مقابل خداپرستى تبليغ مى‏كردند، (ع) با سير در عمق درياى عبادت و رياضت، اصل اساسى خدا محورى را به مردم مى‏آموختند و شكوه زيبايى پرستش خداى يگانه را نمايان مى‏كردند. امام سجاد (ع) در عبادت خداوند به مرتبه‏اى رسيده بودند كه در ميان مردم به القابى همچون ، و شهرت داشتند. 🔹نقل كرده‏اند آن امام بزرگوار هر شبانه روز، هزار ركعت نماز مى‏خواند و اكثر شب‏ها تا طلوع صبح، به عبادت خداوند متعال مشغول بودند و روزها را با روزه سپرى مى‏كردند. خدمتكار امام نقل كرده است: «هرگز شب‏ها براى امام رختخوابى نگستردم و روزها برايش غذايى تهيه نكردم، زيرا آن بزرگوار شب‏ها را به عبادت و روزها را به روزه مى‏گذراند».  (ع) بسيارى از شب‏ها را با حال نيايش، طواف و نماز سپرى مى‏كردند و در خلوت شب در برابر عظمت خالق يكتا زار مى‏گريستند. عبادت مداوم امام زين العابدين (ع) برخى از ياران امام را نسبت به جان شريفش بيمناك كرده بود، و آن‏ها به امام عرض مى‏كردند كه‏ اى فرزند رسول خدا، خود را با عبادت هلاك مكن! امام (ع) در پاسخ به اين افراد، لزوم سپاسگزارى از خداوند را به خاطر نعمت‏ها پيش كشيده و مى‏فرمودند: آيا بنده سپاسگزار خداوند نباشم؟ مردم كه شدت عبادت امام (ع) را مى‏نگريستند، متأثر مى‏شدند و مى‏آموختند كه در برابر نعمت‏هاى خداوند بايد شكرگزار باشند و با عبادت خويش از خطرات دنياگرايى كه بيمارى مهلك آن عصر بود بپرهيزند. 🔹علاوه بر اين، (ع) با گفتارهاى الهى خويش مردم را دعوت به خدا مى‏كردند و به مؤمنان هشدار مى‏دادند كه مبادا دلدادگان دنيا، شما را نيز بفريبد و از خدا و اعمال خير بازتان دارد. امام سجاد (ع) با ذكر شواهد تاريخى به مردم مى‏آموختند، دنياگرايى سرانجام خوشى ندارد و آرايش‏هاى دنيايى انسان را به سرمنزل مقصود نمى‏رساند، پس بايد به خدا و اعمال نيك انديشيد و از سرگذشت دنياطلبانى كه پيش از اين به تعيّنات دنيايى دست يافته بودند، عبرت گرفت. به هر حال، روش های الهى امام سجاد (ع) سبب شده بود كه زشتی های حكومت امويان بيش از گذشته آشكار شود. به همين دليل، امويان نتوانستند امام را تحمّل كنند. در حقيقت امويان حس كردند امام زین العابدين (ع) با رفتار و گفتار الهى خويش پيام عاشوراى حسينى را به خوبى در جامعه منتشر مى‏كنند، و اگر اين روش ادامه يابد، به زودى روزگار ذلّت امويان فرا مى‏رسد. سالروز ولادت سراسر نور و سعادت و عليه السلام را به همه پيروان راهش تبريك و تهنیت باد. منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
تبیین
⭕️توجه به سیره پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام‌ 🔹من به یک نکته‌ای شما را توجه می‌دهم و آن و است. رسول اکرم در آن وقتی که تنها بود و هیچ کس با او نبود، الّا یک نفر، دو نفر، در آن وقت با وحی الهی مردم را دعوت کرد؛ منتظر نشد که عدّه و عُدّه زیاد پیدا کند، منتظر نشد که جمعیتها همراه او باشند. از همان اول شروع به دعوت کرد، و شروع به دعوت مردم برای گرویدن به اسلام و برای پیدا کردن راه حق فرمود. آن وقت هم که به مدینه تشریف آوردند و تشکیل حکومت دادند، باز هم منتظر این نشدند که قدرت زیاد پیدا بکنند. باز هم دعوت خودشان را به طور گسترده تری بجا آوردند، و مردم را به وظایف شخصی و اجتماعی، سیاسی دعوت کردند. دعوت های قرآن، هم در مکه مکرمه و هم در مدینه مشرفه دعوت های شخصی بین‌ فرد و خدای تبارک و تعالی نبود. 🔹می‌شود گفت که بی‌استثنا دعوت های خدا حتی در آن چیزهایی که وظایف شخصی افراد است، روابط شخصی افراد است بین خود و خدا، از معنای اجتماعی و سیاسی برخوردار است. بعد از رسول خدا - صلی الله علیه و آله و سلم - ما ملاحظه می‌کنیم که در زمان‌هایی که ائمه مسلمین - علیهم السلام - در فشار سخت بنی امیه و بنی العباس بودند مطالب خودشان را آن طور که ممکن بود به مردم می‌رساندند، حتی در ادعیه آنها، شما اگر ادعیه  و سایر ائمه را ملاحظه بفرمایید مشحون است از اینکه مردم را بسازند برای یک امر بالاتر از آن چیزی که مردم عادی تصور می‌کنند. دعوت به توحید، دعوت به تهذیب نفس، دعوت به اعراض از دنیا، دعوت به خلوت با خدای تبارک و تعالی، معنی‌اش این نبوده است که مردم توی خانه‌هایشان بنشینند و از مصالح مسلمین غفلت کنند و مشغول ذکر و دعا باشند. 🔹چنانچه خود آنها که ملاحظه می‌کنید، این طور نبودند. در عین حالی که وظایف شخصی خودش را بجا می‌آورد و خلوتها با خدای تبارک و تعالی داشت، تشکیل حکومت داد و به انحاء عالم برای دعوت آدم فرستاد و مردم را دعوت کرد به دیانت و دعوت کردند بعد به اجتماع. این طور نبود که بنای او این باشد که بنشیند توی خانه و ذکر بگوید. ذکر می‌گفت، لکن همان ذکر هم خودسازی بود. دعا می‌کرد، ولی همان دعا هم، هم خودسازی و هم مردم‌سازی بود و مردم را تجهیز می‌کرد برای مقاومت. تمام ادعیه‌ای که در لسان او و ائمه مسلمین واقع شده است، تمام این ادعیه، در عین حالی که دعوت به معنویات است، از راه دعوت معنویات، تمام مسائل مسلمین اصلاح می‌شود. مع الاسف اعوجاج واقع شد، یا واقع کردند - و شاید در صدر اسلام هم بنی العباس بیشتر این کار را کردند - اعوجاج واقع شد در مصالح اسلامی و در مطالب اسلامی... بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۳/۰۲/۲۳ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️عدم اختصاص ادعیه،‌ به زمان و مکان خاص 🔹 در امکنه و ازمنه خاص، مانند دعاهای وارده در مقام‌های مسجد کوفه، مسجد سهله، مسجد صعصعه، نزدیک مسجد سهله، و دعاهای رجب، شعبان، رمضان و...، ، به‌ گونه‌ای‌ که نتوان در وقت و یا جای دیگر خواند، بلکه این‌ گونه به‌ نحو تعددِ مطلوب است؛ بنابراین، می‌شود را در غیر آن زمان و مکان خواند. 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۲۱ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اصول و مبانی تربیت‌ عاشورایی در نگاه امام‌ سجاد (بخش اول) 🔹در نظام تربیتی و آموزشی دانشگاه عاشورا، برخی واحد های درسی و تربیتی بیش از سایر مواد آموزشی، دارای اولویت و اهمیت است؛ گویی پیش‌نیاز اصلی بسیاری از دروس تربیتی در مکتب امام حسین (ع) ایجاب مینماید تا دانش آموزان مکتب امام حسین(ع) به آنها اهتمام جدی داشته تا اینکه در حین آزمون های بزرگ و نهایی حیات مادی بتوانند بهترین نمره را کسب نمایند. بعد از واقعه تلخ عاشورا، سکاندار هدایت و تربیت جامعه اسلامی را  (ع) بر عهده گرفتند، ایشان نیز با اولویت قرار دادن پیش‌نیازهای واحد های تربیتی در مکتب عاشورا تلاش داشتند را به سوی هدایت و سعادت واقعی رهنمود سازند؛ در این نوشتار برخی از مبانی و اصول تربیتی که امام سجاد (ع) در مکتب عاشورا تلاش داشت جامعه انسانی را با آن آشنا نماید، مورد توجه قرار گرفته است.   💠مبانی‌تربیتی در تربیت‌ عاشورایی امام سجاد (ع) 1⃣خداشناسی و اهتمام خاص به تربیت توحیدی 🔹در نظام تربیتی (ع)، اتکا بر مباحث و به عنوان اولین مبنا شناخته شده است. انسانی که خود را در مدار تربیت توحیدی قرار داده، علاوه بر اینکه روحیه خداجویی در نهان او قوت می‌یابد، تمایل و کشش فراوانی به سوی نور و خوبیها پیدا میکند، از طرفی به هر اندازه انسان خود را از این نور دور نماید، بیشتر در سیاهی‌ها گم شده و به تاریکی ها مبتلا میشود. انسانی که در زندگی، جایگاه ممتاز و ویژه ای برای مباحث خداشناسی و تربیت توحیدی تعریف نکرده، به راحتی به خود اجازه میدهد که وارد در هر منطقه ممنوعه شده و خود را به هر آلودگی مبتلا نماید. 🔹موضوعی که نمود عینی آن را می توان در رفتار شقی ترین افراد روی زمین در صحرای کربلا مشاهده کرد؛ کسانی که با فراموش کردن خدا دست خود را به خون ولی خدا آغشته کردند. برگزیدن‌ قالب‌ دعا و نیایش با خدای متعال، بهترین گواه بر توجه و اهتمام خاص (ع) به نظام تربیت توحیدی است. این موضوع نشان دهنده این مطلب است که حضرت تلاش دارد در قالب دعا و نیایش، انسان غرق شده در روزمرّه‌گی های مادی و دنیوی را با زیبایی‌های نگاه توحیدی آشنا سازد. یکی از این موارد توجه به مباحث خداشناسی و توحیدی را به خوبی میتوان در فرازهای ابتدایی خطبه ای که حضرت در شام ایراد فرمودند، مشاهده کرد. 🔹از جمله نکات درس آموز و توحیدی که امام‌ سجاد (ع) در خطبه شام به آن اشاره کردند، سخنران مجلس یزید لعنت‌ الله‌ علیه، که در مقام مدح یزید سخن می‌گفت را مورد خطاب قرار داده و به او این چنین نهیب می‌زنند: «وَیْلَکَ أَیُّهَا الْخَاطِبُ اشْتَرَیْتَ مَرْضَاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخَالِقِ فَتَبَوَّأْ مَقْعَدَکَ مِنَ النَّار؛ [۱] اى خطیب، واى بر تو! رضایت مخلوق را بوسیله غضب خالق خریدى. جایگاه تو پر از آتش خواهد شد». نکته‌ تربیتی‌ این‌ سخن‌ حضرت بسیار روشن است؛ انسانی که خود را در نظام تربیت توحیدی پرورش داده است، برای رضایت و خوشایند غیر خدا کاری بر خلاف رضایت الهی انجام نمی‌دهد، اصل‌ و محور رضایت‌ الهی است. این باور انسان را از بسیاری از تباهی ها و وارد شدن در مناطق ممنوعه باز می دارد. ... پی نوشت: [۱] بحار الأنوار،ج‏۴۵ص۱۳۷ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️امام حسن مجتبی علیه السلام: 🔸«ما بَقِىَ فِى الدُّنْيا بَقِيَّةٌ غَيْرَ هَذَا القُرآنِ فَاتَّخـِذُوهُ إماما يَدُلُّكُمْ عـَلى هُداكُمْ، وَ إنَّ أَحَقَ النّاسِ بِالقُرآنِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ إنْ لَمْ يَحْفَظْهُ وَ أَبْعَدَهُمْ مِنْهُ مَنْ لَمْ يَعْمَلْ بِهِ وَ إنْ كانَ يَقْرَأُهُ». 🔹«تنها چيزى كه در اين دنياى فانى، باقى مى ماند است، پس قرآن را پيشوا و امام خود قرار دهيد، تا به و مستقيم هدايت شويد. همانا نزديكترين مردم به كسانى هستند كه بدان عمل كند، گرچه به ظاهر (آيات) آن را حفظ نكرده باشند، و دورترين افراد از قرآن كسانى هستند كه به دستورات آن عمل نكنند، گرچه قارى و خواننده آن باشند». 📕ارشاد القلوب، ديلمى، ص ۱۰۲ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اسلام در فعالیت های «اقتصادی» افراد چه محدودیت هایی را قائل شده است؟ (بخش دوم) 🔸 با پی ریزی اصولی، امکان تمرکز ثروت در دست فرد یا گروه خاصی را به حدّاقل رسانیده است و اگر به عللی مشروع، ثروت در نقطه ای گرد آمد، برای تعدیل آن گام های مؤثری برداشته است که می تواند از تمرکزهای مضر جلوگیری کند. در ادامه به جهاتی که مانع از تمرکز ثروت می گردد اشاره می کنیم. 💠«انفاق» 🔹ماده «انفاق» ۷۲ بار در قرآن در سوره های گوناگون به صورت های مختلفی وارد شده است و این حاکی از آن است که عنایت خاصی نسبت به این موضوع دارد و از افراد پردرآمد خواسته است تا برای رفاه مردم، یک قسمت از اموال خود را کنند. خداوند متعال می فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیباتِ ما كَسَبْتُمْ؛ [بقره، ۲۶۷] اى کسانى که ایمان آورده اید!از اموال پاکیزه اى که به دست آورده اید، کنید». و نیز می فرماید: «وَ أَنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یأْتِی أَحَدَکُمُ الْمُوْتُ؛ [منافقون، ۱۰] و از آنچه به شما روزى داده ایم کنید، پیش از آن که مرگ یکى از شما فرا رسد». گاهی در مسأله انفاق آنچنان تأکید می کند که رسیدن به نیکی ها و خوبی ها را منوط به انفاق می کند و می فرماید: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ؛ [آل عمران، ۹۲] هرگز به [حقیقتِ] نیکوکارى نمى رسید مگر اینکه از آنچه دوست مى دارید، [در راه خدا] کنید». 🔹در آیه دیگر نیز می فرماید: «لَیسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلائِکَهِ وَالْکِتابِ وَالنَّبِیینَ وَآتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی وَالْیتامی وَالْمَساکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسّائِلِینَ وَ فِی الرِّقابِ؛ [بقره، ۱۷۷] نیکى، این نیست که [به هنگام نماز] روى خود را به سوى مشرق یا مغرب کنید؛ [و تمام گفتگوى شما، درباره قبله و تغییر آن باشد] بلکه نیکوکار کسى است که به خدا وروز واپسین و فرشتگان و کتاب خدا و پیامبران، ایمان آورده؛ و مال خود را، با همه علاقه اى که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و واماندگان در سفر و سائلان و بردگان، مى کند». در آیه دیگر نیز می فرماید: «وَالَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یسْرِفُوا وَ لَمْ یقْتُرُوا وَ کانَ بَینَ ذلِکَ قَواماً؛ [فرقان، ۶۷] و کسانى که هر گاه کنند، نه اسراف مى نمایند و نه سختگیرى؛ بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالى دارند». 🔹از مجموع آیات و روایاتی که درباره وارد شده، دیدگاه اسلام درباره اموال و امکانات اضافی یک مسلمان که از راه حلال به دست آورده است، روشن می گردد که باید پس از تأمین زندگی معتدل و مناسب شأن خود، از اموال در راه رفاه خلق خدا انفاق کند؛ هر چند اینگونه از انفاق پس از ادای مالیات های واجب، مستحب مؤکد است، مادامی که ضرورت اجتماعی و دفاعی در کار نباشد. البته قرآن کریم میانه روی در انفاق را سفارش کرده است. اسلام با دستورالعمل به انفاق، جامعه را از و تبذیر که زیاده روی و ولخرجی در زندگی است بازداشته، همچنان که از «کنز» و زر اندوزی که آن نیز مایه انحراف از اقتصاد سالم است، نهی کرده است. 🔹خداوند متعال می فرماید: «وَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلا تُبَذِّرْ تَبْذِیراً * إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطِینِ وَ کانَ الشَّیطانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً؛ [اسراء، ۲۶و۲۷] و حقِّ خویشاوندان را بپرداز، و [همچنین حقِّ] مستمند و وامانده در راه را؛ و هرگز اسراف و تبذیر مکن * چرا که تبذیرکنندگان، برادران شیاطینند؛ و شیطان در برابر پروردگارش، بسیار ناسپاس بود». و درباره کنز و زراندوزی می فرماید: «وَالَّذِینَ یکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّهَ وَلا ینْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ * یوْمَ یحْمی عَلَیها فِی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوی بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ؛ [توبه، ۳۴و۳۵] و کسانى که طلا و نقره را گنجینه [و ذخیره و پنهان] میسازند، و در راه خدا نمى کنند، به بشارت ده! * در آن روز که آن [اندوخته ها] را در آتش جهنم، گرم و سوزان کرده، و با آن پیشانى و پهلو و پشت آنان را داغ مى نهند؛ [و به آنها مى گویند] این همان چیزى است که براى خود اندوختید و ساختید! پس بچشید چیزى را که براى خود مى اندوختید!». ... 📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ سوم، ص ۴۱۱ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️معنويت در وجود یک انسان برای او مایه هدف‌دار شدن است 🔹اگر ذخیره معنوی در وجود انسان از حدّ لازم پایینتر رود، انسان دچار لغزشها و گمراهی های بزرگی خواهد شد. در وجود یک انسان، برای او مایه هدفدار شدن است؛ زندگىِ او را معنا می‌کند و به آن جهت می‌دهد، همچنان که آرمان های معنوی و اخلاقی، زندگی یک جامعه و یک کشور و یک ملت را جهت‌دار میکند؛ به تلاش و مبارزه آنها معنا می‌دهد و برای انسان هویّت می‌سازد. وقتی یک ملت و یک کشور از آرمان‌ های اخلاقی و معنوی تهی شد، هویّت حقیقی خود را از دست می‌دهد و مثل پَر کاهی می‌شود؛ گاهی به این طرف، گاهی به آن طرف می‌رود، گاهی دست این، گاهی هم دست آن می‌افتد. بیانات مقام معظم رهبری ۸۱/۰۷/۱۷ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تبیین
⭕️منحصر نبودن قرآن به احکام شخصی‌ 🔹این که در بین ید مسلمین هست و از صدر اول تا حالا یک کلمه، یک حرف در او زیاد و کم نشده است، این قرآن را وقتی که به عین تدبیر مشاهده بکنید، می‌ بینید که مساله، مسئله این نیست که دعوت برای این بوده است که مردم توی خانه‌ بنشینند و ذکر بگویند و با خدا خلوت کنند. او بوده است، لکن انحصار نبوده است. مساله، مسئله دعوت به اجتماع، دعوت به سیاست، دعوت به مملکت داری، و در عین حال که همه اینها عبادات است، عبادات جدای از سیاست و مصالح اجتماعی نبوده است. در تمام کارهایی که دعوت به آن شده است جنبه عبادی دارد. حتی در کارخانه‌ها کار کردن، در کشاورزی کشاورزی کردن و در مدارس تعلیم و تربیت کردن، همه‌شان مصالح اسلامی است و جنبه عبادی دارد... 🔹[عمل‌] نکردند این طور، از صدر اسلام؛ مصالح اسلام را همان طوری که قرآن شریف فرموده است، پیاده کنند [نکردند]، چون می‌دیدند که با قدرت های خودشان مخالف است. از آن اول آنچه را از قرآن که می‌ دیدند با مصالح خودشان مخالف است، چون نمی‌ توانستند از قرآن بردارند، تعبیر می‌کردند، کج معنا می‌کردند، - به - روحانیونی که وابسته به خودشان بود وادار می‌ کردند که اینها را کج معنا کنند، منحرف کنند قرآن را از آن چیزی که هست. ولی بحمدالله ماند بین مسلمین و نتوانستند قرآن را تحریف کنند و بردارند، اگر می‌ توانستند، می‌ کردند. لکن یکی از آنهایی که می‌ خواست یک حرف را از قرآن بردارد، یک عربی شمشیر را کشید گفت: با این شمشیر ما جواب می‌ دهیم. 🔹نگذاشتند قرآن شریف دست بخورد، و همان طوری که در زمان رسول الله وارد شد الآن هم همان است، به غیر او نیست. بنا بر این ما یک همچو کتابی داریم که مصالح شخصی، مصالح اجتماعی، مصالح سیاسی، کشورداری و همه چیزها در آن هست. البته با آن تفسیر هایی که از اهل تفسیر وارد شده است و ما به رای خودمان نمی‌ توانیم قرآن را تاویل کنیم. ما باید «انَّما یَعْرِفُ الْقُرآنُ مَنْ خُوطِبَ بِه» [۱] ما از طریق وحی و از طریق وابستگان به وحی قرآن را اخذ می‌ کنیم و بحمدالله از آن راه هم غنی هستیم. لکن انحرافاتی که از قدرتمندان در اول تا حالا واقع شده است و حالا ما مبتلای به آن هستیم، این انحرافاتی است که آقایان ملاحظه می‌ کنند که بر خلاف قرآن مجید، دعوت به تفرقه، دعوت به جدایی، قرآن مجید می‌ فرماید که: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ‌ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» [۲]، آنها دعوت به تفرقه می‌کنند. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۲۳۷- ۲۳۸، ح ۶. [۲] سوره آل عمران، آیه ۱۰۳. « به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید». بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۳/۰۲/۲۳ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️شیعه غرق در نور است! 🔹دعاهایی که در ماه وارد شده، کمتر از دعاهای ماه رجب نیست. را با داشتن این همه ادعیه مأثوره از علیهم‌ السلام، غرق در نور می‌بینیم. 📕در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۶۸ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اصول و مبانی تربیت‌ عاشورایی در نگاه امام‌ سجاد (بخش دوم) 🔹در نظام تربیتی و آموزشی دانشگاه عاشورا، برخی واحد های درسی و تربیتی بیش از سایر مواد آموزشی، دارای اولویت و اهمیت است؛ گویی پیش‌نیاز اصلی بسیاری از دروس تربیتی در مکتب امام حسین (ع) ایجاب مینماید تا دانش آموزان مکتب امام حسین(ع) به آنها اهتمام جدی داشته تا اینکه در حین آزمون های بزرگ و نهایی حیات مادی بتوانند بهترین نمره را کسب نمایند. بعد از واقعه تلخ عاشورا، سکاندار هدایت و تربیت جامعه اسلامی را  (ع) بر عهده گرفتند، ایشان نیز با اولویت قرار دادن پیش‌نیازهای واحد های تربیتی در مکتب عاشورا تلاش داشتند را به سوی هدایت و سعادت واقعی رهنمود سازند؛ در این نوشتار برخی از مبانی و اصول تربیتی که امام سجاد (ع) در مکتب عاشورا تلاش داشت جامعه انسانی را با آن آشنا نماید، مورد توجه قرار گرفته است. 💠مبانی‌ تربیتی در تربیت ‌عاشورایی امام سجاد (ع) 2⃣اسوه‌ و ملاک‌ قرار دادن‌ پیامبر (ص) 🔹از جمله مهم‌ترین و پیچیده‌ترین ظلم هایی که از صدر خلقت تا کنون به وقوع پیوسته، پشت پا زدن به سنت و سیره نبوی در جامعه اسلامی بود، موضوع مهمی که ریشه اصلی همه مشکلات تربیتی، اجتماعی، اخلاقی، فقهی و اعتقادی به شمار می آمد، در واقع زمانی که جامعه انسانی فرهنگ نبوی و محتوای انسان ساز وحیانی را مورد بی مهری خود قرار داده و به آن تمکین نمی‌نماید و خود را مطیع خواهش های نفسانی و شیطانی قرار میدهد، واقعه تلخ و دردناک سال ۶۱ هجری در صحرای کربلا به وقوع می‌پیوندد. 🔹 (ع) نیز به نوعی ریشه مشکلات به وقوع پیوسته را، دوری از سیره و سبک زندگی نبوی معرفی کرده و تلاش دارد در خطبه شام، مردم را متوجه این فراموشی مرگبار نماید، از این رو نسبت و ارتباط خود را با منبع وحی مشخص میکند: «هر کس مرا شناخت که شناخت، و براى آنان که مرا نشناختند، با معرفى پدران و خاندانم خود را به آنان می‌شناسانم. اى مردم! من فرزند مکه و منایم؛ من فرزند زمزم و صفایم؛ من فرزند کسى هستم که حجرالاسود را با رداى خود حمل و در جاى خود نصب فرمود؛ من فرزند بهترین طواف و سعى کنندگانم؛ من فرزند بهترین حج ‌گزاران و تلبیه‌گویان هستم؛ من فرزند آنم که بر براق سوار شد؛ من فرزند پیامبرى هستم که در یک شب از مسجدالحرام به مسجد الاقصی سیر کرد؛ من فرزند آنم که جبرئیل او را به سدرةالمنتهى برد و به مقام قرب الهی و نزدیکترین جایگاه‏ مقام بارى تعالى رسید». [۱] 🔹در واقع فراموشی جایگاه و منزلت امامت و ولایت در تربیت اسلامی نیز ریشه در فراموشی سنت نبوی و دخیل کردن اجتهاد و تفسیر به رأی، در برابر نص صریح بود. قاعدتاً جامعه‌ای که سنت نبوی را به حاشیه رانده و به نوعی تفاسیر سیاسی و شخصی را جایگزین آن می‌نماید، بهره ای از مقام و منزلت امامت نخواهد داشت و این چنین در سال ۶۱ هجری به مصاف آن خواهد شتافت. ... پی‌نوشت؛ [۱] عوالم‌ العلوم‌ والمعارف‌ والأحوال من‌ الآیات‌ والأخبار والأقوال (مستدرک سیدة النساء إلى الإمام الجواد، ج‏۱۸ - السجادع، ص۳۰۸ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel