eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️ 🌸 ⭕️فاکتورهای ازدواج و خانواده قرآنی (بخش اول) 🔶 و تجربه یک زندگی مشترک یکی از زیباترین آرزوهای هر است که در دوران حیات خود آن را در سر می پروراند، و به دنبال دستیابی به آن و برطرف کردن موانع آن است. به جرأت می توان ادعا کرد تلاش برای دست یافتن جایگاه علمی و اجتماعی حتّی ثروت نیز به نوعی در ارتباط با این نیاز طبیعی است؛ چرا که و تجربه نوع خاصی از حیات طیبه الهی، و خدادادی است که محصول آن و راحتی در زندگی است، که انسان همواره خواهان آن بوده است. به همین منظور در این نوشتار تلاش داریم با تکیه بر سبک و ، به جلوه ها و فاکتورهای ازدواج و خانواده قرآنی اشاره کنیم. 💠آسان گیری و پرهیز از مانع تراشی 🔷 و مانع تراشی های بی مورد برای تشکیل زندگی مشترک یکی از بیماریهای خطرناکی است، که بسیاری از خانواده ها و زوجین جوان را به خود درگیر کرده است. موضوع‌ بسیار مهمی که موجب شده است و فراوانی طعم شیرین زندگی مشترک را نچشند و همواره افسوس و دل نگرانی های تنها زیستی را در لابه لایی آرزوهای خود پنهان نمایند. موانعی از جنس و نه چندان پر اهمیت که هیچ گاه به تنهایی نتوانسته‌اند سعادت و را برای افراد به ارمغان آورند؛ ، انتظار زندگی لاکچری، جایگاه بالای علمی و اجتماعی و حقوق های نجومی و... موضوعاتی هستند که مانع یک ازدواج آسان و بدون دغدغه شده است. همواره بر مسأله آسان گیری در امر و فرهنگ سازی آن تأکید داشته و از بر سر تشکیل زندگی مشترک منع کرده است. در منابع روایی از (ع) نقل شده است: «لَا تُغَالُوا بِمُهُورِ النِّسَاءِ فَتَکُونَ عَدَاوَة؛ را سنگین نگیرید که موجب کدورت و گردد». [وسایل الشیعه، ج ۲۱، ص ۲۵۳] 💠پرهیز از مقایسه های مزموم 🔷از جمله آسیبهای خطرناک یک ازدواج و تشکیل خانواده قرآنی، گرفتار شدن در دام مقایسه های مذموم و شیطانی است. گاهاً این بیماری خطرناک از همان ابتدای زندگی مشترک خود را نشان می دهد، به طوری که برخی افراد با مشاهده و با خود، نوعی سختی و تکلف را به خود تحمیل می نمایند. این در حالی است که حضرت باریتعالی با یک از چشم دوختن به نوع زندگی و دارایی دیگران منع کرده است. «وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى‏؛ و هرگز چشمان خود را به ، که به گروه‏هایى از آنان داده‏ایم، میفکن! اینها شکوفه‏ هاى ؛ تا آنان را در آن ؛ و روزى پروردگارت بهتر و پایدارتر است‏». [طه، ۱۳۱] این نوع و چشم و هم چشمی های مادی و دنیوی، می تواند و امنیت را که از جمله سرمایه های با ارزش در یک زندگی ایده آل و قرآنی است را بر باد داده و از اهداف عالی و اخلاقی خود دور نماید. ... منبع: راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در تعاليم اسلامی چه سفارش هایی درباره «بی تکلف بودن» و «آسان گرفتن بر مردم در امور زندگی و برخوردهای اجتماعی» بیان شده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹از به خوبى استفاده مى شود كه مردم در به دو گروه تقسيم مى شوند: گروهى هستند كه خداوند آنها را به آسانى و رسيدگى مى كند و هيچ گونه سختگيرى در موردشان نخواهد كرد: «فَأَمَّا مَنْ أُوتِىَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ - فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَاباً يَسِيراً»؛ [۱] و به عكس كسانى هستند كه با به آنها رسيدگى مى شود و ، مورد دقت قرار مى گيرد؛ چنان كه درباره بعضى از شهرها كه مردم آن، سركش و بودند میفرمايد:  «فَحَاسَبْنَاهَا حِسَاباً شَدِيداً وَ عَذَّبْنَاهَا عَذَاباً نُّكْراً» [۲] و يا می فرمايد: «أُوْلَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ». [۳] 🔹به خاطر اين است كه عده اى در زندگى و رسيدگى به فوق العاده سختگيرند، و به اصطلاح مو را از ماست مى كشند و سعى دارند حق خود را تا آخرين دينار به هر قيمتى كه شده بگيرند، و به هنگامى كه خطایی از ديگرى سر زد تا آخرين حدّ ممكن او را مجازات كنند؛ اينها كسانى هستند كه در زندگى حتى در مورد زن و فرزند و برادر و دوستان ندارند، و از آنجا كه بازتاب و انعكاسی از زندگى اين جهان است، نيز در آنها چنان مى كند كه بايد در برابر هر كارى كه كرده اند جوابگو باشند، بى آنكه كمترين گذشتى درباره آنها بشود! 🔹امّا به عكس، كسانى هستند و و بزرگوار، مخصوصاً به هنگامى كه در برابر دوست و آشنا و يا كسانى كه بر آنها حق دارند و يا قرار مى گيرند، آنقدر بزرگوارند كه سعى مى كنند، در بسيارى از موارد خود را به زنند و گناهان بعضى را ناديده بگيرند، البته گناهانى كه نسبت به آنها جنبه شخصى دارد، در مورد اين گونه اشخاص آسان مى گيرد و آنها را مشمول عفو بى پايان و رحمت وسيع خود قرار مى دهد، و با و آسان آنها را محاسبه مى كند و اين درسى است بزرگ براى همه انسانها، مخصوصاً كسانى كه در مصدر كارى هستند و با گروه زيادى سر و كار دارند. [۴] 🔹اگر ما در محاسبات خود سختگيرى نكنيم، خداوند نيز ما را آسان مى گيرد و بلكه بدون حساب وارد بهشت مى كند و بدون حساب روزى مى دهد: «يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ». [۵] اگر انسان و خفيف المؤونه شد، خداوند كارهاى او را سريع سامان مى دهد، گاهى انسان تعجب مى كند از بعضى افراد كه چگونه كارهاى زندگى آنها سريع و راحت حلّ مى شود، گويا دست خداوند قبل از رسيدن او، گره را باز كرده است؛ 🔹حتى ديده شده چنين افرادى و كارهاى بعد از مرگشان به راحتى انجام مى گيرد و مى گويند چه مرگ راحتى كرد و چگونه كارها و قرض هايش سريع انجام و پرداخت شد، اينان هم خود و سبكبالند و به راحتى به سوى پرواز مى كنند، و هم بار مردم را سبك مى كنند و تكليفى به دوش ديگران نمى گذارند، ديگران را براى كار خود به زحمت نمى اندازند. امام صادق (عليه السلام) در روايتى مى فرمايند: « در هر بابى و موردى از اخلاق و سيره صالحين نيست و خداوند متعال به پيامبرش فرمود: قُل لَا اَسْئَلُكُم عَلَيهِ مِن اَجرٍ وَ مَا اَنَا مِنَ المُتَكَلِّفِينَ؛ [۶] بگو بر امور رسالت خود اجر و پاداشى از شما نمى خواهم و من از سختگير نيستم». پی نوشت‌ها؛ [۱] انشقاق، آيه ۷ و ۸ [۲] طلاق، آيه ۸ [۳] رعد، آيه ۱۸ [۴] تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، چ اول، ج ‏۱۰، ص ۱۸۱ [۵] غافر، آيه ۴۰ [۶] مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، امام صادق (ع)، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چ اول، ص ۱۴۰ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، چ اول‏، ج ۲، ص ۳۸۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ (علیه السلام) در خطبه ۱۵۷ نهج البلاغه برای تشويق مردم به «انجام نیکی‌ها» و «ترک بدی‌ها» چه می فرمايد؟ 🔹 (عليه السلام) در خطبه ۱۵۷ در ادامه کلامی که درباره اهمیّت و فراهم کردن برای فرموده، براى ترغيب و تشويق مردم به و ها و پرهيز از ها از دو منطق مؤثر بهره مى گيرد. نخست مى فرمايد: «عِبَادَ اللهِ، إِنَّهُ لَيْسَ لِمَا وَعَدَ اللهُ مِنَ الْخَيْرِ مَتْرَكٌ، وَ لَا فِيمَا نَهَى عَنْهُ مِنَ الشَّرِّ مَرْغَبٌ» (اى بندگان خدا! آنچه را خداوند بر آن داده است، جاى ترك نيست، و آنچه را از نهى كرده قابل دوست داشتن نمى باشد!). 🔹اشاره به اينكه آن كس كه و كرده و وعده و داده يك فرد عادى نيست كه جاى گفتگو و ترديد در آن باشد؛ چنين فرموده است. و در تعبير دوّم مى فرمايد: «عِبَادَ اللهِ، احْذَرُوا يَوْماً تُفْحَصُ فِيهِ الْأَعْمَالُ، وَ يَكْثُرُ فِيهِ الزِّلْزَالُ، وَ تَشِيبُ‌ [۱] فِيهِ الْأَطْفَالُ» (اى بندگان خدا! از روزى كه بررسى دقيق مى شود، بر باشيد؛ روزى كه تزلزل و در آن بسيار است و كودكان در آن پير مى شوند). 🔹در آن روز، تمام ، هر چند ظاهراً كوچك و باشد، با دقت و بررسى خواهد شد؛ همان گونه كه مى فرمايد: «يَا بُنَىَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِى صَخْرَةٍ أَوْ فِى السَّمَاوَاتِ أَوْ فِى الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ» (اگر به اندازه سنگينى [كار نيك يا بد] باشد و در دل سنگى يا در [گوشه اى از] آسمان ها و زمين قرار گيرد خداوند آن را [در قيامت براى ] مى آورد؛ خداوند دقيق و آگاه است). 🔹و منظور از فزونى زلزله در آن روز، تزلزل افكار و لرزيدن دلها از هول محشر و وحشت از نتيجه است. درست است كه در پايان اين جهان، به معناى حقيقى، تمام جهان را به لرزه در مى آورد و همه چيز زير و رو مى شود، ولى آنچه در بالا آمده مربوط به است كه در آنجا زلزله به معناى حقيقى آن وجود دارد؛ بلكه هر چه هست اضطراب است و وحشت و تزلزل خاطرها. تعبير به «تَشِيبُ فِيهِ الْأَطْفَالُ» كنايه از و عمق وحشت آن صحنه است كه در تعبيرات روزمرّه نيز به كار مى رود. 🔹مى گوييم حادثه به اندازه اى سنگين است كه انسان را پير مى كند؛ همان گونه كه در «قرآن مجيد» مى فرمايد: «فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيباً» [۱] (اگر كافر شويد، چگونه خود را [از عذاب الهى] بر كنار مى داريد، در آن روز كه را مى كند؟!). بعضى چنين پنداشته اند كه پير شدن اطفال در آنجا به معناى حقيقى آن است، نه معناى كنايى، ولى اين احتمال بسيار بعيد است؛ زيرا در آن روز طفلى كه محكوم به مجازات الهى باشد و بر اثر وحشت گرفتار پيرى زودرس شود، وجود ندارد. [۴] پی نوشت: [۱] «تشيب» از ماده «شيب» (بر وزن عيب) در اصل به معناى سفيد شدن مو است و معمولا به پيرى اطلاق مى شود و «شيب» (بر وزن سيب) جمع «اَشْيَب» به معناى پيران يا سپيدمويان است در مقابل «شباب» و «شبيبة» كه به معناى جوانى است. [۲] سوره لقمان، آيه ۱۶ [۳] سوره مزّمّل، آيه ۱۷ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۱۷۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel