✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️در تعاليم اسلامي چه سفارش هایی درباره بی تکلف بودن و آسان گرفتن بر مردم در امور زندگی و برخوردهای اجتماعی بیان شده است؟ (بخش اول)
🔹#امام_علی (ع) در بخشی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان مى فرمايد: «[مى بينى پرهيزكار را كه] امورش آسان و به اصطلاح خفيف المؤوْنه است». از #صفات_متقيان سادگى امور و كم خرجى آنها است. آنها با مسائل، ساده و آسان برخورد مى كنند، نه با سختى و شدت و تكلّف و اين، ناشى از روح بلند و ايمان قوى آنها است. انسان گاهى افرادى را مى بيند كه وقتى مىخواهند از خانه خارج شوند يا به ميهمانى روند يا مسافرتى كنند، بسيار ساده امور خود را ترتيب مى دهند و سريع به كار خود مى رسند؛ ولى بعضيها براى يك ميهمانى رفتن آن قدر خود را در چهارچوب آداب و رسوم تجملاتى محصور مى كنند و چنان خود را به تكلف و زحمت مى اندازند كه مسافرت رفتن آنها نيز با مشقت و زحمت همراه است، بايد حتماً چند چمدان از اين طرف لباس ببرند و چند چمدان سوغاتى از آن طرف بخرند و بياورند، به زيارت حج و طواف خانه كعبه مى روند؛ ولى تجملات و تكلّفات آنها را ببين چه قدر است، برعكس انسان خفيف المؤونة و ساده كه با يك كيف كوچك به سفرى چند ماهه مى رود و باز مى گردد و خود را مقيد به اين قيود و آداب زائد نمی كند.
🔹 #انسان_پرهيزكار در معامله با مردم آسان مى گيرد، در قرض دادن و كارهاى خير ديگر سخت گيرى نمى كند، در گرفتن طلب و قرض خود شدت به خرج نمى دهد، در مسئله ازدواج بسيار راحت برخورد مى كند، و از تنگ نظرى به دور است نه خود را به زحمت مى اندازد و نه ديگران را به دردسر. و همين نيك نفسى و خوش حسابى با مردم موجب مى شود كه #رحمت_الهى بر او نازل شده و خداوند نيز با او همانگونه محاسبه كند. براى اين كه سهل الامر بودن و در مقابل آن سخت گير بودن روشن شود، حديثى را از تفسير برهان كه در ذيل آيه ۲۱ سوره «رعد» وارد شده نقل مى كنيم. خداوند در سوره رعد در مورد كسانى كه دعوت حق را اجابت نكردند مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهَادُ؛ براى آنها، حساب سخت و جايگاهشان جهنم است كه بسيار بد جايگاهى است»؛
🔹و در دنباله همين سوره درباره كسانى كه دستورات خداوند را عمل كرده و خاشع شدند مى فرمايد: «يَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ؛ از سختى و بدى حساب مى ترسند». حمّاد بن عثمان گفت: «مردى بر امام صادق (ع) وارد شد و درباره يكى از اصحاب امام شكايت كرد، در همان موقع آن مردى كه از اصحاب بود، سر رسيد، حضرت به او فرمودند: چرا فلانى از تو شكايت می كند! گفت: چون مى خواهم تمام حقّم را از او بگيرم [تا دينار آخر را مى خواهم در سر وقت بگيرم] حضرت با حالت غضب نشستند و فرمودند: تو گمان مى كنى وقتى تا آخرين حقّت را گرفتى بدى نكرده اى و كار سوئى انجام نداده اى! آيا نديده اى قول خداوند را كه از قول افراد نيك حكايت مى كند: «يَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ» آيا فكر مى كنى از خدا مى ترسند كه ظلم بر آنها روا دارد، نه به خدا قسم نمى ترسند؛ مگر از اين كه خداوند تا آخرين چيزِ آنها را محاسبه كند اين گونه حساب را خداوند عز و جل بدحسابى [سوء الحساب] ناميده است». [۱] #ادامه_دارد...
پی نوشت؛
[۱] البرهان فى تفسير القرآن، بحرانى، سيد هاشم، بنياد بعثت، چ اول، ج ۳، ص ۲۴۶، سوره رعد، آيات ۲۰ الى ۲۱
📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، چ اول، ج ۲، ص ۳۸۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#پرهيزكاران #متقیان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️در تعاليم اسلامی چه سفارش هایی درباره بی تکلف بودن و آسان گرفتن بر مردم در امور زندگی و برخوردهای اجتماعی بیان شده است؟ (بخش دوم و پایانی)
🔹از #آيات_قرآن به خوبى استفاده مى شود كه مردم در #قيامت به دو گروه تقسيم مى شوند: گروهى هستند كه خداوند حساب آنها را به آسانى و سهولت رسيدگى مى كند و هيچگونه سختگيرى در موردشان نخواهد كرد: «فَأَمَّا مَنْ أُوتِىَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ * فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَاباً يَسِيراً» [انشقاق، ۷ و ۸] و به عكس كسانى هستند كه با شدّت به حساب آنها رسيدگى مى شود و ذره مثقال آن، مورد دقت قرار مى گيرد، چنانكه درباره بعضى از شهرها كه مردم آن، سركش و گنهكار بودند مى فرمايد: «فَحَاسَبْنَاهَا حِسَاباً شَدِيداً وَ عَذَّبْنَاهَا عَذَاباً نُّكْراً» [طلاق، ۸] و يا ميفرمايد: «أُوْلَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ» [رعد، ۱۸] به خاطر اين است كه عده اى در زندگى دنيا و رسيدگى به حساب ديگران فوق العاده سختگيرند، و به اصطلاح مو را از ماست مى كشند و سعى دارند حق خود را تا آخرين دينار به هر قيمتى كه شده بگيرند، و به هنگامى كه خطایی از ديگرى سر زد، تا آخرين حدّ ممكن او را مجازات كنند؛
🔹اينها كسانى هستند كه در زندگى كمترين گذشتی حتى در مورد زن و فرزند و برادر و دوستان ندارند و از آنجا كه زندگى جهان ديگر بازتاب و انعكاسی از زندگى اين جهان است خداوند نيز در حساب آنها چنان سختگيرى مى كند كه بايد در برابر هر كارى كه كرده اند جوابگو باشند، بى آنكه كمترين گذشتى درباره آنها بشود! امّا به عكس، كسانى هستند آسانگير و پرگذشت و بزرگوار، مخصوصاً به هنگامى كه در برابر دوست و آشنا و يا كسانى كه بر آنها حق دارند و يا افراد ضعيف قرار مى گيرند، آنقدر بزرگوارند كه سعى مى كنند، در بسيارى از موارد خود را به تغافل زنند و گناهان بعضى را ناديده بگيرند، البته گناهانى كه نسبت به آنها جنبه شخصى دارد. خداوند در مورد اينگونه اشخاص آسان مى گيرد و آنها را مشمول عفو بى پايان و رحمت وسيع خود قرار مى دهد و با حساب يسير و آسان آنها را محاسبه مى كند و اين درسى است بزرگ براى همه انسانها، مخصوصاً كسانى كه در مصدر كارى هستند و با گروه زيادى سر و كار دارند. [۱]
🔹اگر ما در محاسبات خود سختگيرى نكنيم، خداوند نيز حساب ما را آسان مى گيرد و بلكه بدون حساب وارد بهشت مى كند و بدون حساب روزى مى دهد: «يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ» [غافر، ۴۰] اگر انسان سهل الامر و خفيف المؤونه شد خداوند كارهاى او را سريع سامان مى دهد. گاهى انسان تعجب مى كند از بعضى افراد كه چگونه كارهاى زندگى آنها سريع و راحت حلّ مى شود، گويا دست خداوند قبل از رسيدن او، گره را باز كرده است؛ حتى ديده شده چنين افرادى مرگ و كارهاى بعد از مرگشان به راحتى انجام مى گيرد و مى گويند چه مرگ راحتى كرد و چگونه كارها و قرض هايش سريع انجام و پرداخت شد، اينان هم خود سبكبار و سبكبالند و به راحتى به سوى آخرت پرواز مى كنند و هم بار مردم را سبك مى كنند و تكليفى به دوش ديگران نمى گذارند، ديگران را براى كار خود به زحمت نمى اندازند. امام صادق (ع) در روايتى مى فرمايند: «تكلّف در هر بابى و موردى از اخلاق و سيره صالحين نيست و خداوند متعال به پيامبرش فرمود: قُل لَااَسْئَلُكُم عَلَيهِ مِن اَجرٍ وَ مَا اَنَا مِنَ المُتَكَلِّفِينَ؛ بگو بر امور رسالت خود اجر و پاداشى از شما نمى خواهم و من از افراد متكلّفِ سختگير نيستم». [۲]
پی نوشتها؛
[۱] تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية، چ اول، ج ۱۰، ص ۱۸۱
[۲] مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، امام صادق، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چ اول، ص ۱۴۰
📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، چ اول، ج ۲، ص ۳۸۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#پرهیزکاران #متقیان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️انسان های صاحب بصيرت چه علاماتی دارند؟
🔹وقتى #يقين حاصل شد، #بصيرت از آن زاييده مى شود. #قرآن در اينباره ميفرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُّبْصِرُونَ؛ [اعراف، ۲۰۱] #پرهیزكاران هنگامى که گرفتار وسوسههاى شیطان شوند، به یاد [خدا و پاداش و کیفر او] مىافتند و [در پرتو یاد او، راه حق را میبینند و] در این هنگام #بینا میشوند»؛ #بصير خواهد توانست جنت و اهل آن و دوزخ و ساكنان آن را نظاره گر باشد، اگر اين #بصيرت حاصل شد، همانگونه كه آتش را در دهان نمى گذارد، خوردن مال يتيم را هم جایز نمى شمرد؛ زيرا چنان كه از قرآن استفاده مى شود، مال يتيم خوردن مثل خوردن آتش است، «اِنّ الَّذِينَ يَأكُلُونَ اَموَالَ اليَتَامَى ظُلْماً اِنّمَا يَاكُلُونَ فِى بُطُونِهِم نَاراً وَ سَيَصْلَونَ سَعِيراً؛ [نساء، ۱۰] محققاً كسانى كه اموال يتيمان را به ظلم و به غير حق مى خورند [دخل و تصرف مى كنند] جز اين نيست كه در شكم هاى خود آتش داخل مى كنند و به زودى به آتش انداخته مى شوند».
🔹همچنين خداوند متعال درباره علماء يهودى كه با اخذ رشوه كلمات حق را در تورات بدل كرده و كتمان مى كنند مى فرمايد: «اُولئِكَ مَا يَأكُلُونَ فِى بُطُونِهِم اِلَّا النّارَ؛ [بقره، ۱۷۴] آنها جاى نمى دهند در شكم هاى خود مگر آتش را». آرى اگر #بصيرت آمد حقايقِ اشيا براى بصير آشكار شده تا جايى كه امیرالمؤمنین امام علی (ع) درباره خود مى فرمايد: «لَو كُشِفَ الغِطَاءُ مَا اِزْدَدْتُ يَقِيناً؛ [۱] (اگر پرده ها كنار رود [ذره اى] به يقين من افزوده نمى شود». صاحب كتاب «سفينة البحار» [۲] در ماده يقين روايتی را از اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) آورده كه حضرت فرمودند: «پيامبر گرامى اسلام (ص) نماز صبح را با مردم اقامه كردند، سپس نظر كردند به جوانى كه در حال چُرت زدن بود، و سرش به طرف پايين متمايل مى شد، رنگى زرد و جسمى نحيف و چشمانى گود رفته داشت؛
🔹پيامبر (ص) از او پرسيدند: «كَيفَ اَصبَحتَ يَا فُلَانُ؛ چگونه صبح كردى؟»؛ گفت: «اَصبَحتُ يَا رَسُولَ اللهِ مُوقِناً؛ اى رسول خدا صبح كردم در حال يقين»؛ پيامبر تعجب كرده و فرمودند: «اِنّ لِكُلِّ يَقِينٍ حَقِيقةً فَمَا حَقِيقَةُ يَقِينِكَ؟؛ براى هر يقينى علامتى است، پس علامت يقين تو چيست؟»، عرض كرد: يقين من، مرا محزون و خواب را از ديدگانم ربوده، و مرا به تشنگى روزه در روزهاى گرم وادار كرده است، نَفْسَم را از دنيا و آنچه در آن است كنار كشيده ام و «گويا نظر مى كنم و مى بينم عرش الهى را كه حساب برپا شده، و خلایق محشور شده براى محاسبه، و من در بين آنها هستم، و گويا نظر مى كنم و [بالعيان مى بينم] كه اهل بهشت متنَعّم در آن هستند، و يكديگر را شناخته و بر تخت ها تكيه زده اند، و گويا نظر به اهل آتش مى كنم كه در آن مَعَذَّبند و ناله مى كشند و مثل اين است كه الان صداى آتش در گوشم طنين افكن است».
🔹پيامبر (ص) فرمودند: «هَذَا عَبدٌ نَوَّرَ اللهُ قَلبَهُ بِالاِيمَانِ؛ اين بنده اى است كه خداوند قلب او را با نور ايمان روشنى بخشيده است»؛ سپس پيامبر اكرم (ص) به او سفارش كردند: دائماً با اين حالت ملازم باش. آن جوان از پيامبر خواست كه براى او از خداوند شهادت طلب كنند، پيامبر دعا كرده و پس از مدتى در يكى از غزوات بعد از نُه نفر ديگر به شهادت رسيد». بعضى از محققين گويند: اين #بصيرت و بينايى كه در روايت به آن اشاره شده به زيادى #ايمان و شدت #يقين ميسر گردد، و اين دو، صاحب خود را به مرحله اطلاع بر حقايق اشياء اعم از محسوس و معقولش مى رسانند، پس حجابها منكشف و پرده ها كنار مى رود و به وضوح و يقين، آنها را بدون شائبه شكى بالعيان مى بيند، و قلب او مطمئن و روحش در استراحت به سر مى برد، و اين حكمت حقيقتى است كه به هر كس اعطاء شود، خير كثير به او اعطا شده است.
پی نوشتها؛
[۱] بحار الأنوار ج ۴۰، ص ۱۵۳، باب ۹۳
[۲] مستدرك سفينه البحار، نمازى شاهرودى، ج ۱۰، ص ۵۹۷
📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، چ اول، ج ۱، ص ۲۴۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#ایمان #بصیرت #يقين
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️در تعاليم اسلامی چه سفارش هایی درباره «بی تکلف بودن» و «آسان گرفتن بر مردم در امور زندگی و برخوردهای اجتماعی» بیان شده است؟ (بخش اول)
🔹 #امام_علی (ع) در بخشی از #خطبه_متقين در بيان اوصاف ايشان مى فرمايد: «[مى بينى پرهيزكار را كه] امورش آسان و به اصطلاح #خفيف_المؤوْنه است». از #صفات_متقيان سادگی امور و #كم_خرجى آنها است. آنها با مسائل، ساده و #آسان برخورد مى كنند، نه با سختى و شدت و تكلّف؛ و اين، ناشى از #روح_بلند و #ايمان_قوى آنهاست. انسان گاهى #افرادى را مى بيند كه وقتى مى خواهند از خانه خارج شوند يا به ميهمانى روند يا مسافرتى كنند، بسيار #ساده امور خود را ترتيب مى دهند و #سريع به كار خود مى رسند؛ ولى بعضيها براى يك ميهمانى رفتن آنقدر خود را در چهارچوب آداب و #رسوم_تجملاتى محصور مى كنند و چنان خود را به #تكلف و #زحمت مى اندازند كه مسافرت رفتن آنها نيز با #مشقت و زحمت همراه است،
🔹بايد حتماً چند چمدان از اين طرف لباس ببرند و چند چمدان سوغاتى از آن طرف بخرند و بياورند، به زيارت حج و طواف خانه كعبه مى روند، ولى #تجملات و تكلّفات آنها را ببين چه قدر است؛ برعكس #انسانخفيفالمؤونة و ساده كه با يك كيف كوچك به سفرى چند ماهه مى رود و باز مى گردد و خود را مقيد به اين قيود و #آداب_زائد نمى كند. انسان #پرهيزكار در معامله با مردم #آسان مى گيرد، در قرض دادن و كارهاى خير ديگر سختگيرى نمى كند، در گرفتن #طلب و #قرض خود شدت به خرج نمى دهد، در مسئله #ازدواج بسيار راحت برخورد مى كند، و از #تنگ_نظرى به دور است، نه خود را به زحمت مى اندازد و نه #ديگران را به دردسر.
🔹و همين #نيك_نفسى و خوش حسابى با مردم موجب مى شود كه #رحمت_الهى بر او نازل شده و خداوند نيز با او همان گونه محاسبه كند. براى اينكه #سهل_الامر بودن و در مقابل آن #سختگيربودن روشن شود، حديثى را از تفسير برهان كه در ذيل «آيه ۲۱ سوره رعد» وارد شده نقل مى كنيم. خداوند در #سوره_رعد در مورد كسانى كه دعوت حق را اجابت نكردند مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهَادُ؛ [رعد، ۱۸] براى آنها، #حساب_سخت و جايگاهشان #جهنم است كه بسيار بد جايگاهى است»؛ و در دنباله همين سوره درباره كسانى كه #دستورات_خداوند را عمل كرده و خاشع شدند میفرمايد: «يَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ؛ [رعد، ۲۱] از سختى و بدى حساب مى ترسند».
🔹حمّاد بن عثمان گفت: «مردى بر امام صادق (عليه السلام) وارد شد و درباره يكى از اصحاب امام شكايت كرد؛ در همان موقع آن مردى كه از اصحاب بود، سر رسيد، حضرت به او فرمودند: چرا فلانى از تو شكايت می كند! گفت: چون مى خواهم تمام حقّم را از او بگيرم [تا دينار آخر را مى خواهم در سر وقت بگيرم] حضرت با حالت غضب نشستند و فرمودند: تو گمان مى كنى وقتى تا آخرين حقّت را گرفتى بدى نكرده اى و كار سوئى انجام نداده اى! آيا نديده اى قول خداوند را كه از قول افراد نيك حكايت مى كند: «يَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ» (از #حساب_سخت و دشوار بیم دارند)؛ آيا فكر مى كنى از خدا مى ترسند كه ظلم بر آنها روا دارد، نه به خدا قسم نمى ترسند؛ مگر از اين كه خداوند تا آخرين چيزِ آنها را محاسبه كند؛ اين گونه #حساب را خداوند عز و جل بدحسابى [سوء الحساب] ناميده است». [۱] #ادامه_دارد...
پی نوشت:
[۱] البرهان فى تفسير القرآن، بحرانى، سيد هاشم، تحقيق: قسم الدراسات الاسلامية موسسة البعثة، بنياد بعثت، چ اول، ج ۳، ص ۲۴۶، سوره رعد، آيات ۲۰ الى ۲۱؛ تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، چ اول، ج ۱۰، ص ۱۷۹، (تفسير: آنها كه دعوت حق را اجابت كردند).
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#متقين #پرهيزكاران #ساده_زیستی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️در تعاليم اسلامی چه سفارش هایی درباره «بی تکلف بودن» و «آسان گرفتن بر مردم در امور زندگی و برخوردهای اجتماعی» بیان شده است؟ (بخش دوم و پایانی)
🔹از #آيات_قرآن به خوبى استفاده مى شود كه مردم در #قيامت به دو گروه تقسيم مى شوند: گروهى هستند كه خداوند #حساب آنها را به آسانى و #سهولت رسيدگى مى كند و هيچ گونه سختگيرى در موردشان نخواهد كرد: «فَأَمَّا مَنْ أُوتِىَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ - فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَاباً يَسِيراً»؛ [۱] و به عكس كسانى هستند كه با #شدّت به #حساب آنها رسيدگى مى شود و #ذرهمثقالآن، مورد دقت قرار مى گيرد؛ چنان كه درباره بعضى از شهرها كه مردم آن، سركش و #گناهكار بودند میفرمايد: «فَحَاسَبْنَاهَا حِسَاباً شَدِيداً وَ عَذَّبْنَاهَا عَذَاباً نُّكْراً» [۲] و يا می فرمايد: «أُوْلَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ». [۳]
🔹به خاطر اين است كه عده اى در زندگى #دنيا و رسيدگى به #حساب_ديگران فوق العاده سختگيرند، و به اصطلاح مو را از ماست مى كشند و سعى دارند حق خود را تا آخرين دينار به هر قيمتى كه شده بگيرند، و به هنگامى كه خطایی از ديگرى سر زد تا آخرين حدّ ممكن او را مجازات كنند؛ اينها كسانى هستند كه در زندگى #كمترين_گذشتی حتى در مورد زن و فرزند و برادر و دوستان ندارند، و از آنجا كه #زندگیجهانديگر بازتاب و انعكاسی از زندگى اين جهان است، #خداوند نيز در #حساب آنها چنان #سختگيرى مى كند كه بايد در برابر هر كارى كه كرده اند جوابگو باشند، بى آنكه كمترين گذشتى درباره آنها بشود!
🔹امّا به عكس، كسانى هستند #آسانگير و #پرگذشت و بزرگوار، مخصوصاً به هنگامى كه در برابر دوست و آشنا و يا كسانى كه بر آنها حق دارند و يا #افراد_ضعيف قرار مى گيرند، آنقدر بزرگوارند كه سعى مى كنند، در بسيارى از موارد خود را به #تغافل زنند و گناهان بعضى را ناديده بگيرند، البته گناهانى كه نسبت به آنها جنبه شخصى دارد، #خداوند در مورد اين گونه اشخاص آسان مى گيرد و آنها را مشمول عفو بى پايان و رحمت وسيع خود قرار مى دهد، و با #حساب_يسير و آسان آنها را محاسبه مى كند و اين درسى است بزرگ براى همه انسانها، مخصوصاً كسانى كه در مصدر كارى هستند و با گروه زيادى سر و كار دارند. [۴]
🔹اگر ما در محاسبات خود سختگيرى نكنيم، خداوند نيز #حساب ما را آسان مى گيرد و بلكه بدون حساب وارد بهشت مى كند و بدون حساب روزى مى دهد: «يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ». [۵] اگر انسان #سهل_الامر و خفيف المؤونه شد، خداوند كارهاى او را سريع سامان مى دهد، گاهى انسان تعجب مى كند از بعضى افراد كه چگونه كارهاى زندگى آنها سريع و راحت حلّ مى شود، گويا دست خداوند قبل از رسيدن او، گره را باز كرده است؛
🔹حتى ديده شده چنين افرادى #مرگ و كارهاى بعد از مرگشان به راحتى انجام مى گيرد و مى گويند چه مرگ راحتى كرد و چگونه كارها و قرض هايش سريع انجام و پرداخت شد، اينان هم خود #سبكبار و سبكبالند و به راحتى به سوى #آخرت پرواز مى كنند، و هم بار مردم را سبك مى كنند و تكليفى به دوش ديگران نمى گذارند، ديگران را براى كار خود به زحمت نمى اندازند. امام صادق (عليه السلام) در روايتى مى فرمايند: «#تكلّف در هر بابى و موردى از اخلاق و سيره صالحين نيست و خداوند متعال به پيامبرش فرمود: قُل لَا اَسْئَلُكُم عَلَيهِ مِن اَجرٍ وَ مَا اَنَا مِنَ المُتَكَلِّفِينَ؛ [۶] بگو بر امور رسالت خود اجر و پاداشى از شما نمى خواهم و من از #افراد_متكلّفِ سختگير نيستم».
پی نوشتها؛
[۱] انشقاق، آيه ۷ و ۸
[۲] طلاق، آيه ۸
[۳] رعد، آيه ۱۸
[۴] تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، چ اول، ج ۱۰، ص ۱۸۱
[۵] غافر، آيه ۴۰
[۶] مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، امام صادق (ع)، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چ اول، ص ۱۴۰
📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، قم، چ اول، ج ۲، ص ۳۸۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#متقین #پرهیزکاران #ساده_زیستی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
⭕️گزیدهای از «روایات جهاد با نفس»
🔹امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر #بندهای که به چیزی که #خدای عزّ و جلّ دوست دارد روی آورد، #خداوند نیز به چیزی که او دوست دارد روی آورد، و کسی که به #ریسمان_الهی چنگ زند، خداوند او را #حفظ میکند،
🔹و کسی که #خداوند به سوی او روی آورد و او را #نگاهداری کند، باکی ندارد آسمان بر زمین افتد یا بلایی سخت و همهگیر بر اهل زمین فرود آید؛ چنین کسی به سبب #پرهیزکاری در حزب خدا جای دارد و از هر #بلایی در #امان است، آیا خداوند نمیگوید: «همانا #پرهیزکاران در #مقامامنالهی جای دارند».
📕وسائل الشیعه، ج ١۵، ص ۲۱۱
منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی بهجت (ره)
#جهاد_با_نفس
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️در منابع اسلامی چه ارزش و اهميتی برای «سكوت» بيان شده است؟ (بخش دوم و پایانی)
🔸در روایات اسلامی تاکید زیادی به #سکوت شده است. #امام_على (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان ميفرمايد: «اگر پرهيزكار سكوت كند، سكوت او، او را محزون نمیكند».
🔹كسى كه ارزش و مقدار #تأثير_كلام را فهميده باشد، #سكوت را شعار خود قرار داده و بدون #دقت و #تفكر سخن نمى گويد، و كسى كه اطلاع و احاطه بر #آثار_لطيف و خصوصيات دقيق و باريك #سكوت پيدا كرده و «سكوت» را نگهبان امين اسرار و حقایق قلبى خود قرار داده است، البته #كلام و #سكوتِ چنين آدمی عبادت خواهد بود و كسى بر اين عبادتِ او آگاهى نمى يابد بجز پادشاه با جبروت كه همان #خداوند_متعال است. [۱]
🔹ابن ابى الحديد در ذيل اين فراز ميگويد: «#پرهيزكار از فوت كلام و سخن نگفتن محزون و ناراحت نمیشود، زيرا #سكوت را غنيمت میداند، نه خسران و زيان». [۲] آرى #پرهيزكاران ساكتان ناطقند، آنها گرچه ساكتند، ولى روش و منش آنها گوياى ارزش هاى اخلاقى است. آنها مجسمه و تابلوى تمام نماى قرآناند. «#قرآن هم امر و هم نهى مى كند و #ساكت_ناطق است». [۳] #رسول_اكرم (صلی الله علیه و آله) ميفرمايد: «چهار چيز است كه فقط #مؤمن دارا است، يكى از آنها #سكوت است و آن اولين عبادت است». [۴]
🔹#امام_صادق (عليه السلام) ميفرمايد: «كسانى كه قبل از شما بودند، #سكوت را فرا گرفتند و شما سخن را، اگر فردى از شما خواست #متعبّد و عبادت كننده [با خلوص نيت] باشد، بايد #سكوت را قبل از آن به مدت ده سال فرا گيرد، اگر اين كار را به خوبى انجام داد و #صبر بر آن كرد، #متعبّد مى شود وگرنه بايد بگويد: «مَا اَنَا لِمَا اَرُومُ بِاَهْلٍ» [۵] (من اهليّت آنچه را در نيت دارم، ندارم).
🔹از #نبى_اكرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده كه: «حضرت به مردى كه نزد ايشان آمده بود فرمود: آيا تو را به امرى كه وارد #بهشت میكند، راهنمایى كنم؟ گفت: بله يا رسول الله! فرمود: از آنچه خدا به تو داده به ديگرى بده؛ گفت: اگر محتاجتر از ديگرى بودم چطور؟! فرمود: مظلوم را يارى كن؛ گفت: اگر ضعيفتر از كسى باشم كه ياريش میكنم؟! فرمود: راهنماى انسان جاهل و احمق باش؛ گفت: اگر خود، جاهلتر از ديگرى بودم؟! فرمود: «#زبان خود را #ساكت كن، جز براى خير»؛ تو را خوشحال نمیكند اينكه در وجودت خصلتى از اين خصال باشد كه تو را به سوى بهشت سوق دهد؟». [۶]
🔹#امام_على (عليه السلام) نيز درباره #صفات_مؤمن در «نهج البلاغه» میفرمايد: «#مؤمن، #سكوتش زياد و وقتش مشغول است». [۷] آنقدر به دنبال كار خير است كه ديگر، وقتى براى كلام و #سخن_بيهوده ندارد. «كم گوى و بجز مصلحت خويش مگوى - چيزى كه نپرسند تو خود پيش مگوى ؛ گوش تو دو دادند و زبان تو يكى - يعنى كه دو بشنو و يكى بيش مگوى». [۸]
🔹«آنرا كه شراب معرفت نوش كنند - از هرچه به جز اوست فراموش كنند ؛ آنرا كه زبان دهند، ديده ندهند - و آن را كه دهند ديده خاموش كنند». [۹] #امام_صادق (عليه السلام) ميفرمايد: «در حكمت آل داود (عليه السلام) چنين آمده است: «بر فرد #عاقل لازم است كه عارف به زمان خود باشد و روى آورنده به شأن و امورات خود گردد و بررسى احوال خود كند و #حافظ_زبان خود باشد». [۱۰] «وَشّا» ميگويد: «شنيدم از #امام_رضا (عليه السلام) كه میفرمود: اگر مردى از بنى اسرائيل میخواست عابد بشود مى بايست ده سال قبل از آن #سكوت اختيار كند». [۱۱]
🔹پيرگوى (گوينده اى كه پيرمرد بود) درباره خودستايى نزد حكيمى لاف میزد، كه بر سه زبان مسلط است و میتواند با آن زبانها نطق كند؛ حكيم گفت: بفرمائيد كه به چه زبانى ميتوانيد #سكوت كنيد. [۱۲] در مجلس معاويه يكى از بزرگان خاموش بود و هيچ نمیگفت، معاويه گفت: «چرا سخن نمیگويى؟ آن مرد فاضل گفت: چه گويم، اگر راست گویم از تو بترسم و اگر دروغ گويم از خدا بترسم، پس در اين مقام #سكوت اولاتر [از سخن گفتن است]». [۱۳]
پی نوشتها؛
[۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲ ج۶۸ ص۲۸۴ باب۷۸. [۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، چ۱ ج۱۰ ص۱۳۸ ص۱۶۰. [۳] بحارالأنوار، همان، ج۸۹ ص۲۰ باب۱. [۴] همان، ج۷۴ ص۸۸ باب۴. [۵] همان، ج۷۵ ص۲۸۸ باب۲۴. [۶] همان، ج۶۸ ص۲۹۶ باب۷۸. [۷] همان، ج۶۴ ص۳۰۵ باب۱۴. [۸] مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، امام صادق (ع)، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چ۱ ص۱۲۱. [۹] همان [۱۰] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴ ج۲ ۱۱۶. [۱۱] الكافی، همان، ج۲ ص۱۱۶. [۱۲] مجله پاسدار اسلام، ش۹۰، ص۳۸ [۱۳] خواندنی های دلنشین، سعیدی لاهیجی، کتاب سعدی، ۱۳۶۸ش، ج۱ ص۹۱
📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، قم، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۵۶۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#سکوت #سخن #کلام
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️از ديدگاه امام علی (علیه السلام) مجازات گنهکاران در آخرت چگونه انجام می شود؟
🔹#امام_علی (ع) در بخشی از خطبه ۱۰۹ «نهج البلاغه» به شرح درد و رنج هاى #اهل_معصيت در سرايى ديگر پرداخته مى فرمايد: «وَ أَمَّا أَهْلُ الْمَعْصِيَةِ فَأَنْزَلَهُمْ شَرَّ دَارٍ، وَ غَلَّ الْأَيْدِيَ إِلَى الْأَعْنَاقِ، وَ قَرَنَ النَّوَاصِيَ بِالْأَقْدَامِ». (و اما #گناهكاران را در بدترين منزلگاه جاى میدهد و دست آنها را با غُل و زنجير به گردنشان مى بندد، آنگونه كه سرهايشان را به پاها نزديك میكند!)؛ اين تعبيرات اشاره به این آیه «قرآن مجيد» است که می فرماید: «إِذِ الْأَغْلَالُ فِى أَعْنَاقِهِمْ وَ السَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ - فِى الْحَمِيمِ ثُمَّ فِی النَّارِ يُسْجَرُونَ» [۱]؛ (در آن هنگام كه #غُلوزنجيرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را مى كشند - و در #آب_جوشان وارد مى كنند، سپس در #آتش_دوزخ افروخته ميشوند).
🔹در ادامه اين سخن ميفرمايد: «وَ أَلْبَسَهُمْ سَرَابِيلَ الْقَطِرَانِ، وَ مُقَطَّعَاتِ النِّيرَانِ فِی عَذَابٍ قَدِ اشْتَدَّ حَرُّهُ، وَ بَابٍ قَدْ أُطْبِقَ عَلَى أَهْلِهِ، فِی نَارٍ لَهَا كَلَبٌ [۲] وَ لَجَبٌ [۳]، وَ لَهَبٌ سَاطِعٌ، وَ قَصِيفٌ [۴] هَائِلٌ». (خداوند جامه هايى از موادّ آتش زا و لباس هايى از قطعه هاى آتش بر آنها مى پوشاند؛ در عذابى كه حرارتش بسيار شديد است و درش به روى آنها بسته است! #آتشى_پرهيجان كه می خروشد و زبانه میكشد! شعله هايش فروزان و صدايش هراس انگيز است!). «قَطِران» در اصل به معناى مادّه قابل اشتعالى است شبيه نفت سياه كه سياه و لزج و بدبو است و در قديم به حيواناتى كه مبتلا به جَرَب (نوعى بيمارى كه مو و پشم با آن میريزد) بودند مى ماليدند و معتقد بودند كه اين مادّه، بيمارى را درمان میكند. اين مادّه چنان است كه اگر شعله آتش به آن برسد شعله ور میشود.
🔹امام علی (ع) ميفرمايد: در آن روز پيراهنى از اين مادّه بر #دوزخيان مى پوشانند. اوصافى كه براى #آتش_دوزخ در اين عبارات كوتاه و تكان دهنده ذكر شده، نشان مى دهد كه آتشى فوق العاده سوزان است. شعله هايش به آسمان زبانه مى كشد و صداى هولناكش گوش را كر مى كند. اميرالمؤمنين (ع) در ادامه سخن ميفرمايد: اضافه بر همه اينها، مشكل عظيم اين است كه: «لَا يَظْعَنُ مُقِيمُهَا، وَ لَا يُفَادَى أَسِيرُهَا، وَ لَا تُفْصَمُ [۵] كُبُولُهَا، [۶] لَا مُدَّةَ لِلدَّارِ فَتَفْنَى، وَ لَا أَجَلَ لِلْقَوْمِ فَيُقْضَى». (#گنهكاران هميشه در آن اقامت دارند و براى آزادى اسيرانش غرامتى پذيرفته نمى شود و زنجيرهايش گسسته نمیگردد؛ مدّتى براى آن سرا تعيين نشده تا پايان گيرد و سرآمدى براى آن قوم وجود ندارد تا به آخر رسد!). اگر انسان يك لحظه اين #عذابهای_هولناك و شديد را در ذهن خود تصوّر كند، كافى است كه او را از #گناه باز دارد و هدف اصلى از شرح اين عذاب هاى الهى نيز همين است!
🔹مخصوصاً در روايات اسلامى تأكيد شده است كه وقتى به آيات پاداشهاى شوق انگيز بهشت ميرسيد، به آن فكر كنيد و هر زمان به آيات هولناك عذاب ميرسيد، توقّف كنيد و در آن بينديشيد. امام علی (ع) در خطبه همّام (خطبه ۱۹۳) در توصيف #پرهيزكاران ميفرمايد: «فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ رَكَنوُا إِلَيْهَا طَمَعاً، وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً، وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ، وَ إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ، وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِيقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ»؛ (پرهيزكاران هنگام تلاوت قرآن هرگاه به آيه اى برسند كه در آن تشويق باشد، با علاقه فراوان به آن روى آورند و روح و جانشان با شوق فراوان در آن سر مى كشد و آن را همواره نصب العين خود مى سازند، و هر زمان به آيه اى برسند كه در آن تخويف باشد، گوشِ دلِ خويش را براى شنيدن آن باز مى كنند و گويى صداى زوزه آتش جهنّم را در اعماق گوش خود احساس مى كنند).
پی نوشتها؛
[۱] سوره غافر، آيات ۷۱ و ۷۲
[۲] «كلب» از مادّه «كَلْب» (بر وزن جلب) در اصل به معناى فشار آوردن بر اسب به وسيله مهميز است تا به سرعت حركت كند؛ سپس اين واژه به هر نوع شدّتى استعمال شده.
[۳] «لجب» (معناى مصدرى و اسم مصدرى دارد) به معناى سر و صداست.
[۴] «قصيف» به معناى صداى شديد است.
[۵] «تفصم» از مادّه «فصم» (بر وزن نظم) به معناى شكستن چيزى بدون جدا شدن است؛ هر چند گاهى در موارد جدا شدن اجزاء به كار مى رود.
[۶] «كُبُول» جمع «كبل» (بر وزن طبل) به معناى قيد و بند است.
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۴، ص ۶۰۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#گناه #معصيت #جهنم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«امام علی» (علیه السلام) در نامه ۳۱ «نهج البلاغه»، چه دستوراتى را به عنوان عصاره همه فضيلت ها معرفی كرده است؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ #نهج_البلاغه، اندرزهاى روح پرور و سازنده خود را آغاز مى كند و در عبارات كوتاه «چهار دستور» به فرزندش مى دهد؛ دستوراتى كه «عصاره همه فضيلت ها» است؛ مى فرمايد: «فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللهِ - أَيْ بُنَيَّ - وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ». (پسرم تو را به #تقوای_الهى و التزام به فرمان او و آباد كردن قلب و روحت با ذكرش و چنگ زدن به #ريسمان_الهى توصيه مى كنم).
🔹سفارش به #تقوا همان سفارشى است كه همه #انبياء و #اوصياء سرآغاز برنامه هاى خود بعد از ايمان به پروردگار قرار داده اند؛ همان #تقوايى كه زاد و #توشه راه #آخرت و ملاك فضيلت و برترى انسان ها بر يكديگر و #كليددرِبهشت است. #تقوا به معناى «خداترسی درونى» و پرهيز از هرگونه #گناه، و احساس مسئوليّت در پيشگاه پروردگار كه سد محكمى در ميان انسان و گناهان ايجاد مى كند. مرحله ادناى آن عدالت و مرحله اعلاى آن عصمت است.
🔹در دومين دستور به التزام به #اوامر_الهى اشاره مى كند، همان چيزى كه بارها در #قرآن_مجيد به عنوان (اَطِيعُوا اللهَ) آمده و از ميوه هاى درخت پربار #تقواست. تعبير به «عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ» اشاره به اهمّيّت #ذكر_الله است كه بدون آن، خانه قلب ويران مى شود، و جولانگاه لشكر شيطان. «قرآن مجيد» مى فرمايد: «أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ». [۱] هم آبادى دل ها و هم آرامش آن در سايه #ذكر_خدا است؛ نه تنها «ذكر لفظى» ـ هرچند ذكر لفظى هم بسيار مهم است ـ بلكه «ذكر عملى» آن گونه كه در روايات وارد شده،
🔹كه #امام_باقر (عليه السلام) فرمود: «سه چيز است كه انجام آن از مشكل ترين كارهاست» و سومين آن را «ذِكْرُ اللهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ»؛ (ذكر خدا در هر حال) بيان فرمود؛ سپس در تفسير #ذكر چنين مى فرمايد: «وَ هُوَ أَنْ يَذْكُرَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِيَةِ يَهُمُّ بِهَا فَيَحُولُ ذِكْرُ اللهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: "إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ"[۲]». [۳]
🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (#ذكر_خدا آن است كه چون تصميمى بر #معصيت مى گيرد، #خداوند عزّ و جلّ را ياد كند و #ياد_خدا ميان او و آن #معصيت حائل شود، و اين همان چيزى است كه خداوند عزّ و جلّ [در قرآن] فرموده است: #پرهيزكاران هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى #شيطان شوند، به ياد [خدا و پاداش و كيفر او] مى افتند؛ و [در پرتو ياد او، راه حق را مى بينند و] ناگهان #بينا مى شوند).
🔹و تعبير به «الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ» اشاره به چنگ زدن به #قرآن_مجيد است كه همه #برنامههایسعادت در آن هست و در خود «قرآن» به آن اشاره شده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا» [۴] (و همگى به #ريسمان_خدا [قرآن، و هرگونه وحدت الهى]، چنگ زنيد و پراكنده نشويد). مى دانيم براى #حبل_الله در آيه شريفه مزبور، معانى بسيارى ذكر كرده اند؛ بعضى از مفسّران آن را اشاره به #قرآن، بعضى اشاره به #اسلام و بعضى گفته اند كه منظور #خاندان_پيغمبر و اهل بيت (عليهم السلام) است،
🔹ولى در ميان اين تفاسير اختلافى نيست؛ زيرا #حبل_الله به معناى ارتباط با خداست كه تمام اينها را شامل مى شود. به همين دليل #امام_علی (عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: «وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ» (و كدام وسيله مى تواند ميان تو و خداوند مطمئن تر از #حبل_الله باشد اگر به آن چنگ زنى و دامان آن را بگيرى؟). تعبير به #حبل (ريسمان و طناب) اشاره به اين است كه چون انسان بدون #تربيت_الهى در قعر چاه طبيعت گرفتار است، #ريسمانی_محكم لازم است كه به آن چنگ زند و از آن چاه در آيد و اين ريسمان همان #قرآن، #اسلام و #عترت است.
پی نوشتها؛
[۱] سوره رعد، آيه ۲۸
[۲] سوره اعراف، آيه ۲۰۱
[۳] الخصال، ابن بابويه، جامعه مدرسين، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول، ج ۱، ص ۱۳۱
[۴] سوره آل عمران، آيه ۱۰۳
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۹، ص ۴۷۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تقوا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) چه آثاری را برای «تقوا» ذکر نموده اند؟
🔹#امام_علی (علیه السلام) در ابتدای خطبه ۲۳۰ #نهج_البلاغه اهميّت #تقوا و پرهيزكارى و آثار مهم آن را بيان مى دارد و در هفت جمله كوتاه و پرمعنا از #اهميّت_تقوا سخن مى گويد. در جمله اوّل مى فرمايد: «فَإِنَّ تَقْوَى اللّهِ مِفْتَاحُ سَدَاد[۱]». (تقوا و #پرهيزكارى كليد درهاى درستى است). با توجّه به اينكه #تقوا همان حالت خداترسی درونى است كه انسان را از فحشا و #منكرات و زشتیها باز مى دارد و به #نيكيها فرا مى خواند مى توان گفت تقوا كليد درهاى #سعادت است؛
🔹همان گونه كه اشياى گرانبها را در گنجينه ها مى گذارند و درِ آن را قفل مى كنند، و با كليد مخصوص مى توان به آن گنجينه ها دست يافت، #كليد_تقوا نيز مى تواند درِ گنجينه هاى سعادت را به روى انسان بگشايد و موجب #رحمت بى پايان #پروردگار شود.
در جمله دوم مى فرمايد: «وَ ذَخِيرَةُ مَعَاد». (#تقوا ذخيره روز #قيامت است). اين جمله در واقع اشاره به آيه شريفه ذيل است كه مى فرمايد: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى»؛ [۲] (زاد و #توشه برگيريد كه بهترين زاد و توشه #تقواست).
🔹در جمله سوم مى فرمايد: «وَ عِتْقٌ مِنْ كُلِّ مَلَكَة[۳]». (#تقوا سبب آزادى از هرگونه بردگى و گناهى است كه بر انسان چيره مى شود). گستردگى مفهوم اين جمله شامل آزادى از بردگى شيطان و #هوای_نفس و انسان هاى ستمگر مى شود. در جمله چهارم مى فرمايد: «وَ نَجَاةٌ مِنْ كُلِّ هَلَكَة»؛ (#تقوا سبب #نجات_انسان از هرگونه هلاكت است). زيرا هلاكت انسان در پيروى از #هوای_نفس است، و هنگامى كه هواى نفس به وسيله #تقوا كنترل شود انسان از هلاكت رهايى مى يابد.
🔹در جمله پنجم مى افزايد: «بِهَا يَنْجَحُ الطَّالِبُ»؛ (به وسيله #تقوا جويندگان به #مقصود خود مى رسند). زيرا #تقوا #صراط_مستقيم الهى است كه از هرگونه افراط و تفريط و كوتاهى و تعدّى بركنار است، و بديهى است كه #صراط_مستقيم انسان را در كمترين زمان به #مقصد مى رساند. در جمله ششم مى فرمايد: «وَ يَنْجُو الْهَارِبُ»؛ (فرار كنندگان [از كيفر الهى] به وسيله #تقوا نجات مى يابند). چرا كه #عذاب_الهى دامان #هواپرستان را مى گيرد و #پرهيزكاران از هواپرستى دورند؛
🔹همان گونه كه در آيات ۷۱ و ۷۲ سوره مريم مى فرمايد: «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْماً مَّقْضِيّاً - ثُمَّ نُنَجِّى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَّ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيّاً»؛ (و همه شما [بدون استثنا] وارد #جهنّم مى شويد؛ اين امرى است #حتمى و #قطعى بر پروردگارت. سپس آنها را كه #تقوا پيشه كردند از آن #رهايى مى بخشيم، و #ظالمان را در حالى كه از ضعف و ذلّت به زانو درآمده اند از آن رها مى سازيم). سپس در هفتمين و آخرين جمله كه در واقع عصاره همه جمله هاى پيشين است مى فرمايد: «وَ تُنَالُ الرَّغائِبُ[۴]»؛ (و با #تقوا به هر هدف و خواسته رفيع و بلندى مى توان رسيد).
🔹به راستى #اميرالمؤمنين (عليه السلام) در اين چند جمله كوتاه، داد سخن داده و آنچه را درباره #آثار_تقوا بايد بگويد گفته است، و از اينجا روشن مى شود چرا خداوند گرامى ترين انسانها را #باتقواترين آنها مى شمرد: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ» [۵] و چرا #كليد_درِ_بهشت تقواست: «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِى نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ كَانَ تَقِيّاً» [۶] و چرا هميشه پيامبر و امامان اهل بيت (عليهم السلام) و بزرگان اسلام مهم ترين چيزى را كه بر آن تكيه مى كنند #تقواست و چرا هر هفته در همه نمازهاى جمعه در هر دو خطبه لازم است توصيه به #تقوا شود.
پی نوشتها؛
[۱] «سداد» از ريشه «سد» بر وزن «حد» به معناى عمل درست و سخن بجا، درستى، صحت و تناسب و شايستگى است.
[۲] قرآن کریم، سوره بقره، آيه ۱۹۷
[۳] «ملكة» در اينجا به معناى گناهانى است كه انسان را تحت تأثير خود قرار داده و بر او چيره مى شود.
[۴] «رغائب» جمع «رغيبة» به معناى خواسته مهم است از ريشه «رغبت» گرفته شده است.
[۵] همان، سوره حجرات، آيه ۱۳
]۶] همان، سوره مريم، آيه ۶۳
📕پيام امام امير المومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۸، ص ۴۸۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تقوا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️خداوند چگونه در قرآن «وفای به عهد» را يکی از شاخصه های مهم «تقوا» شمرده است؟
🔹خداوند پس از نکوهش گروهى از اهل كتاب به سبب عدم رعايت #امانت مى فرماید: «بَلى مَنْ اَوفى بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى فَاِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ». (آرى كسى كه به #پيمان خود وفا كند و #پرهيزكارى پيشه نمايد [خدا او را دوست دارد] چرا كه خداوند #پرهيزكاران را دوست مى دارد).
🔹در اينجا #وفاىبهعهد هم رديف #تقوا شمرده شده، تقوايى كه بهترين زاد و #توشه انسان در #قيامت و سبب ورود به #بهشت، و معيار سنجش شخصيت و مقام انسان در پيشگاه خدا است. اين تعبير نشان مى دهد كه وفاى به عهد يكى از شاخه هاى مهم #تقوا است و تعبير آيه درباره اين دو از قبيل ذكر عام بعد از ذكر خاص است.
📕اخلاق در قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، چ اول، ج ۳، ص ۲۴۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#عهد #پیمان #تقوا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«ابن ابی الحدید» در كتاب شرح نهج البلاغه خود به چه احادیثی در فضیلت «امام علی» (عليه السلام) از منابع اهل سنت اشاره كرده است؟
🔹 #امام_علی (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۵۴ #نهج_البلاغه به بيان بخشى از فضايل #اهل_بيت (عليهم السلام) پرداخته، چنين مى فرمايد: «نَحْنُ الشِّعَارُ وَ الْأَصْحَابُ، وَ الْخَزَنَةُ وَ الْأَبْوَابُ، وَ لَا تُؤْتَى الْبُيُوتُ إِلَّا مِنْ أَبْوَابِهَا، فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَيْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّيَ سَارِقاً»؛ (ما #مَحرم_اسرار [پيامبر خدا] و #ياران_راستين او و #گنجينه_داران و درهاى علوم وى هستيم؛ و به #خانهها تنها بايد از #درهاى آن وارد شد، و هركس كه از غير در وارد شود سارقش مى نامند!).
🔹اشاره به اين كه ما از همه به #پيامبر (صلی الله علیه و آله) نزديكتريم و #علم و دانش آن حضرت به ما رسيده است و هركس ميخواهد به #تعليمات آن وجود مقدّس و #هدايتهاى او راه يابد بايد از #طريق ما وارد شود. اين تعبيرات در واقع برگرفته از روايات خود #پيامبر_اكرم (صلی الله علیه و آله) درباره #اهل_بيت (عليهم السلام) عموماً و #امام_علی (عليه السلام) خصوصاً مى باشد. احاديثى مانند #حديث_ثقلين كه تمام مسلمين را تا روز قيامت به #قرآن و #اهل_بيت (عليهم السلام) ارجاع می دهد و حديث «اَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بَابُهَا فَمَنْ اَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ الْبَابَ»؛ [۱] (من #شهر_علمم و #على درِ آن است، هر كس #علم میخواهد بايد از در آن وارد شود».
🔹جالب اينكه ابن ابى الحديد هنگامى كه به تفسير اين بخش از خطبه مى پردازد، ميگويد: «آنچه #علی (عليه السلام) در اين خطبه به آن اشاره كرده، تنها #عشرىازاعشار #فضايلى است كه #پيامبر_اكرم (صلی الله علیه و آله) در روايات بسيار درباره آن حضرت بيان فرموده است». سپس مى افزايد: «منظور من در اينجا رواياتى كه اماميه در زمينه #امامت_علی (عليه السلام) به آن استدلال كرده اند، نيست، بلكه منظور رواياتى است كه بزرگان حديث #اهل_سنت در كتابهاى خود از #فضايل_علی (عليه السلام) آورده اند و من مختصرى از آن را در اينجا مى آورم». و به دنبال آن ۲۴ روايت ناب در #فضايل آن حضرت نقل ميكند.
🔹مناسب است در اينجا به بعضی از این روایات بسيار پرمحتوا اشاره کنیم. #پيامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله) به #امام_علی (عليه السلام) فرمود: «اى #علی! خداوند تو را به #زينتى آراسته است كه بندگانش را به زينتى بهتر از آن نياراسته است و آن، #زينت_نيكان در نزد خداست كه همان #زهد در دنياست. خداوند تو را چنان قرار داده كه چيزى از #دنيا گردآورى نمیكنى و دنيا نيز چيزى از تو بر نمى گيرد و نمى كاهد. خداوند به تو #محبّت_مستمندان را بخشيده و تو را آنگونه قرار داده كه از چنين پيروانى خشنود شوى؛ آنها نيز به #پيشوايى همچون تو خشنود باشند». [۲]
🔹در روایت دیگری #پيامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوند با من درباره #علی عهدى فرمود [و اشاره به مقامات و فضايل علی كرد] عرض كردم: پروردگارا، آن را براى من بيان فرما؛ فرمود: بشنو! #على، #پرچم_هدايت و #پيشواى دوستان من و #نور كسانى است كه اطاعتم كنند، و او #كلمهاى است كه #پرهيزكاران را به آن ملزم ساختم، كسى كه او را #دوست دارد، مرا دوست داشته و كسى كه از وى #اطاعت كند، مرا اطاعت نموده است. او را به اين #فضايل بشارت ده».
🔹در حدیثی دیگر #پيامبر_خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر آن کس که دوست دارد همچون من #زندگى كند، و همچون من از #دنيا برود، و ساكن #بهشت جاويدانى شود كه خداوند آن را غرس كرده، پس بايد #علی را بعد از من #دوست دارد و دوست او را نيز دوست داشته باشد و به #امامان پس از من اقتدا كند كه آنها از #عترت من اند؛ از باقيمانده گِل من سرشته شدند و #خداوند فهم و #دانش به آنان داده است. واى بر كسانى از امت من كه آنها را #تكذيب كنند و نسبت به من #قطع_رحم كنند! خداوند هرگز آنها را مشمول شفاعت من نكند!».
پی نوشتها؛
[۱] اين حديث مشهورى است كه در كتب معروف اهل سنت مانند المستدرك على الصحيحين، أبو عبدالله حاكم نیشابوری؛ المعجم الكبير، الطبرانی و غير آنها نقل شده است.
[۲] ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود اين حديث را از ابونعيم اصفهانى در حلية الأولياء و طبقات الأصفياء، نقل كرده است
● #متنعربیروايات در منبع موجود است.
📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ اول، ج ۶، ص ۸۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی #امیرالمؤمنین
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) علاقه خود را به مرگ و شهادت چگونه توصیف كرده است؟
🔹 #امام_علی (علیه السلام) در بخشی از وصیت خود (نامه ۲۳ «نهج البلاغه») موضع خود را در برابر #مرگ و #شهادت بيان مى كند؛ همان چيزى كه در موارد ديگرى از #نهج_البلاغه نيز منعكس است و آن اينكه من نه تنها از #مرگ نمى ترسم، بلكه عاشق بى قرار مرگى هستم كه در #راه_خدا و براى خدا باشد، مى فرمايد: «وَ اللهِ مَا فَجَأَنِی مِنَ الْمَوْتِ وَارِدٌ كَرِهْتُهُ، وَ لَا طَالِعٌ أَنْكَرْتُهُ، وَ مَا كُنْتُ إِلَّا كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» (وَ ما عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ)»؛
🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا سوگند چيزى از نشانه هاى #مرگ به طور ناگهانى به من روى نياورده كه من از آن ناخشنود باشم، و طلايه اى از آن آشكار نشده كه من آن را زشت بشمارم، من نسبت به #مرگ همچون كسى هستم، كه شب هنگام در جستجوى آب باشد و ناگهان در ميان تاريكى ها به آن برسد و يا همچون كسى كه گمشده [بسيار نفيس] خود را ناگهان پيدا كند [؛ چرا كه من به اين واقعيّت معتقدم] كه آنچه نزد #خداست [در سراى ديگر] براى #نيكان بهتر است).
🔹جمله اخير برگرفته از «آيه شريفه ۱۹۸ سوره آل عمران» است. در آغاز آيه، از پاداش #پرهيزكاران سخن مى گويد و سرانجام با جمله مزبور آيه را پايان مى دهد. آنچه در بخش اخير اين وصيّتنامه آمده همان است كه امير مؤمنان #امام_علی (عليه السلام) بارها در #نهج_البلاغه و غير آن بيان فرموده. #امیرالمومنین (عليه السلام) كه جاى خود دارد، #مؤمنان_عادى هم هرگز از #مرگ نمى ترسند، مخصوصاً اگر مرگ آميخته با #شهادت در راه خدا باشد. كسانى از #مرگ مى ترسند كه يا #ايمان به زندگى پس از مرگ ندارند، و مرگ را فنا و نابودى همه چيز مى پندارند و از آن وحشت مى كنند،
🔹يا اينكه ايمان به زندگى پس از مرگ دارند، ولى پرونده #اعمالشان به گونه اى #سياه و تاريك است كه مى دانند #مرگ براى آنان آغاز ناراحتى و #عذاب است؛ اما آنها كه هم ايمان به #آخرت دارند و هم پرونده #اعمالشان پاك و نورانى است، دليلى ندارد كه از مرگ بترسند، بلكه به بيان #امام (عليه السلام) در «خطبه ۵ #نهج_البلاغه» علاقه آنها به #مرگ از علاقه طفل شيرخوار به پستان مادر هم بيشتر است: «وَ اللهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّهِ». بى جهت نيست كه طبق روايت مشهور هنگامى كه عبدالرحمن #ملجم_مرادى فرق نازنين #امام (عليه السلام) را در محراب عبادت شكافت، حضرت فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»؛ (به پروردگار كعبه رستگار شدم).
🔹با توجّه به اينكه «قارب» طبق آنچه در «لسان العرب» و بعضى از كتب آمده است به معناى كسى است كه شبانه به دنبال آب مى رود و يا كسى كه فاصله ميان او و سرچشمه آب يك شب راه است، استفاده مى شود كه جمله «كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» اشاره به اين است كه من #مرگ و #شهادت را همچون تشنه كامى كه زودتر از آنچه فكر مى كرد به سرچشمه آب رسيد، به دست آوردم و گمشده خود را كه سال ها در انتظارش بودم يافتم. چقدر تفاوت است ميان اين سخن و سخن #زورمندانِازخدابىخبر كه وقتى در چنگال #مرگ گرفتار مى شوند، مى لرزند و فرياد مى كشند و ذليلانه تقاضاى بازگشت به #دنيا مى كنند.
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۹، ص ۲۷۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی #مرگ
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️قرآن در مورد خشم و فرو بردن آن چه فرموده است؟
🔹#خشم و #غضب از خطرناكترين حالات انسان است كه اگر جلو آن رها شود، گاه به شكل يك نوع #جنون و ديوانگى و از دست دادن هر نوع كنترل بر اعصاب خودنمايى ميكند، و بسيارى از #تصميمهاى_خطرناك و جناياتى كه انسان يك عمر بايد كفاره و جريمه آن را بپردازد، در چنين حالتى انجام میشود. #خشم و #غضب همانند آتشى سوزان است كه گاه يك جرقّه آن، تدريجاً مبدل به دريايى از آتش میشود، و خانه ها و شهرهايى را در كام خود فرو مى برد.
🔹اگر تاريخ را ورق بزنيم و مشكلات عظيمى را كه در جوامع انسانى بر اثر آتش سوزان غضب و #خشم به وجود آمده بررسى كنيم، مشاهده میکنیم كه سرچشمه بسيارى از ضايعات، ناملايمات و حوادث دردناك، همين #خشم و غضب میباشد و خساراتى كه دامن افراد و خانواده ها و اجتماعات را گرفته از بيشترين خسارات است. #قرآن_کریم با اشاره به اوصاف گروهى از مؤمنان پاكدل و مشمول عنايات حق، بعد از ذكر ايمان و توكل بر خدا، میفرمايد: «آنها كسانى هستند كه از #گناهان_بزرگ و اعمال زشت اجتناب میورزند، و هنگامى كه #خشمگين شوند [خشم خود را فرو مى برند و] عفو میکنند ». [ترجمه آيه۳۷ سوره شوری]
🔹به تعبير ديگر آنها هنگامى كه #آتش_غضب در درونشان شعله ور میشود، خود را #كنترل ميكنند و دست به انواع #گناه و جنايت آلوده نمیسازند. ذكر اين صفت بعد از مسأله اجتناب از گناهان بزرگ و اعمال زشت، شايد به اين جهت است كه سرچشمه بسيارى از #گناهان، حالت #غضب است كه #زمام_نفس را از دست عقل بيرون برده و آزادانه به هر سو مى تازد. جالب اينكه نمیفرمايد: آنها غضب نمیكنند، چرا كه #خشم و غضب به هنگام بروز ناملايمات سخت، برای هر انسانى طبيعى است،
🔹مهم آن است كه آنها بر #غضب_خويش مسلّطند و هرگز زير سلطه غضب قرار نمیگيرند، بخصوص اينكه وجود غضب در انسان هميشه جنبه منفى و ويرانگرى ندارد، گاه میشود كه بسيار سازنده است كه پرداختن به آن مجال دیگری می طلبد. همچنین در آيه ۱۳۴ سوره آل عمران، بعد از آنكه به #پرهيزكاران، وعده بهشت جاويدان را میدهد، آن هم بهشتی كه به اندازه آسمانها و زمين وسعت دارد، در بيان اوصاف آنها نخست مسأله انفاق را مطرح کرده و میفرماید: «اَلَّذينَ يُنْفِقُونَ فى السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ؛ اين #پرهيزكاران كسانى هستند كه در وسعت و پريشانى #انفاق میكنند»، سپس مى افزايد: «وَ الْكاظِمينَ الْغَيظِ؛ و #خشم خود را فرو مى برند» و در نتيجه «وَالْعافِيْنَ عَنِ النّاسِ؛ از #خطاهاى_مردم میگذرند»، و در مجموع آنها #افرادى_نيكوكارند، «وَ اللّهُ يُحِبُّ الْمحسِنينَ؛ چرا كه خداوند #نيكوكاران را دوست دارد».
🔹جالب اينكه در آيه بعد از آن وعده آمرزش و مغفرت به آنها داده شده، كه اگر لغزشى براى آنها پيدا شود، و گناهى از آنها سر زند و به ياد خدا بيفتند و #استغفار كنند، خداوند آنها را مشمول عفو خود قرار میدهد. اشاره به اينكه همانگونه كه آنها ديگران را عفو ميكنند و از خطاهايشان میگذرند، #خداوند هم آنها را #عفو ميكند و از خطاهايشان ميگذرد. به هرحال از «كظم غيظ»، یعنی فرو بردن #خشم، در اين آيه بعنوان يكى از «صفات برجسته پرهيزكاران» یاد شده است.
🔹و در آیه دیگر، سخن از خشم و غضب يكى از پيامبران الهى، يعنى #يونس (ع) نسبت به امت خويش است. حضرت يونس (ع) از هدايت قوم خود نااميد و بر آنها خشمگين شد، اما خشمى كه در ظاهر مقدس بود، ولى در واقع از عجله و دستپاچگى نشأت میگرفت و به همين دليل خداوند به خاطر اين «ترك اولى» او را در تنگناى شديدى قرار داد و او از اين «ترك اولى» توبه كرد، میفرمايد: «و ذاالنُّون [يونس] را [به يادآور] در آن هنگام خشمگين [از ميان قوم خود] رفت، و چنين مى پنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت [اما هنگامى كه در كام نهنگ فرو رفت] در آن ظلمت هاى متراكم صدا زد خداوندا جز تو معبودى نيست، منزّهى تو، من از ستمكاران بودم». [ترجمه آيه ۸۷ سوره انبياء]
🔹سرانجام و بعد از تحمل سختیهاى فراوان، خداوند توبه او را پذيرفت و بى آنكه در شكم نهنگ هضم شود، او را بيرون فرستاد، با تنى بسيار رنجور، ضعيف و ناتوان. جايى كه چنين خشمى را [كه زياد هم بى دليل نبود] خداوند بر پيامبرانش نمى بخشد، چگونه شعله هاى خشمى را كه از كينه توزى، انتقام، حسد و خوى هاى زشت ديگر زبانه مى كشد خواهد بخشيد؟ بديهى است منظور از خشم در اينجا خشم بر قوم گنهكار است، و منظور از جمله «فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ» در خود آیه، اين است كه او گمان میكرد، هجرتش از ميان آن قوم گنهكار كار بدى نيست كه در خور سرزنش و كيفر باشد، و منظور از اعتراف يونس (ع) به ظلم و ستم، همان ظلم و ستم بر خويشتن است كه گرفتار مجازات «ترك اولى» شد.
📕اخلاق در قرآن، مكارم شيرازى، ناصر چ۱ج۳ص۳۷۷
منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#خشم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد