فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نکتهای اگر از این کلیپ به ذهنتون میرسه، حتما بفرمایید... از صبح امروز، بدجوری ذهنمو درگیر کرده و در موردش نوشتم و یکی از رفقا هم نکاتی فرمودن که قابل تامل بوده ولیکن به یک نتیجهی نهایی نمیتونم برسم...
سوال: آیا آزادی، واقعا حق انسان است یا ذاتیِ اوست و فطرتاً این آزادی را داراست؟
کدام یک؟
#فکر
#کتاب های گوناگون را ورق زدیم و #فیلم های جالب دیدیم؛ از #املی بگیر تا #وضعیت_سفید و... شخصیت و افکار #عباس_کیارستمی را مورد بررسی قرار دادیم... پیامهای #ناشناس فراوان دریافت کردیم و همینجا بگویم که این پیامها، روح تازهای در کانال میدمیدند و خواندنشان لذت بینظیری داشت...
من از گفتن دردهای شخصی به جمعی اینچنینی، اِبایی عجیب داشتم و دارم... دردهای شخصی و حتی موفقیتهای شخصی را نباید زود جار زد... بخاطر همین، بسیاری از اتفاقات را در طول سال، نتوانستم به رشتهی تحریر در بیاورم و بابت این موضوع خوشحالم... چون از خریدن محبت و توجه دیگران، سخت بیزارم و حقارت آن را، هرگز به جان نمیخرم...
از #کسی گفتیم... از ادبیات و #شعر و #موسیقی و اساتید بزرگ گفتیم... از عرفان و #حضرت_مولانا و #حضرت_سعدی و #حضرت_حافظ و #عطار و #شهریار...
#ترکیب ها را شنیدیم و #شجریان گوش دادیم... #پند های #شهید_بهشتی و دیگر بزرگان را دیدیم... از #انقلاب گفتیم و از اتفاقات #تاریخ که یکی از بهترین لحظهها برای من در این کانال، گفتن و دیدن وقایع تاریخی بود... #عکس ها را تماشا کردیم... سعی کردیم که به یکسری بحث ها، خوب #فکر کنیم... با #حضرت_عشق عشق کردیم... #انتخابات را که یکی از حساسترین و عجیبترین صحنههای تاریخی زمانهمان بود، پشت سر گذاشتیم... دست #کسی را گرفتم و بردم رای دادیم... متنهایی تازه #برای_زندگی نوشتیم و #شاید_نو گفتیم برای یکسری اتفاقات... ولی #امام_موسی_صدر که عاشق حقیقیاش هستم را خیلی کم پرداختیم و اشتباه کردم... امیدورام زین پس، بیشتر به او بپردازم... #کهکشان_نیستی را نیمهتمام گذاشتیم؛ چون کشش آنهمه حرف و داستان خوب را نداشتیم و در آستانهی انفجاری غریب بودیم... گاهی #لاطایلات گفتیم و گاهی #فکت و #متن ...
#برف بارید و لحظهها را ماندگارتر کرد...
و حالا که رمضان است و لحظههای عاشقی، و من، که هنوز نمیدانم چگونه باید آخرین کلمات را نوشت تا لحظهای جا نَمانَد...
سال نو، پیشاپیش مبارک...🍃🌹🍀
«دیرگاهیست که افتادهام از خویش به دور!
شاید این عید به دیدار خودم هم بروم»
جعلی از #قیصر_امین_پور
#سالنامه
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْهٰا🇵🇸
#فکر
چه شبهههای سطحی و سادهای مطرح کردن مستر ایزاک... ایشون فرمودن که در جوامع دینی، ما باز هم شاهد قتل و فساد هستیم، با اینکه باور به پاداش و عذاب دارن... جوابش خیلی سادهس: چون اون جوامع، فقط ظاهر دین رو دیدن و به حقیقت دین نرسیدن، چرا که عمل به دین، مسلما جلوی مفاسد رو میگیره؛ همچنان که وقتی با افرادی که اینگونهاند، همنشین میشیم، به درستی این ادعا پی میبریم... اما جوابی دیگر: اگه ایشون قایل به این هستن که در جوامع دینی، باز هم فساد هست، خب در جوامع غیر دینی که ما شاهد مفاسد بیشتر هستیم... از تجاوز به محارم گرفته تا خودکشیها و بردهداری مدرن... منکر این مفاسد که نیستین؟... چون بنا به نظر ایشون، جوامع، یا دینی هستند و با وجود پاداش و عذاب، باز هم در اونها مفسده هست، یا غیر دینی هستند و باور به دنیایی دیگر ندارند و انسانهای خوبی هستن... درحالی که با یک مثال نقض هم، ادعای ایشون باطل میشه...
باور به بحث پاداش و عذاب، علاوه بر این که یک باور دینی هستش، یک مقولهی عقلی و منطقی هم محسوب میشه... شما امکان نداره که زندگی رو بدون باور به این مساله، به سرانجام برسونین... چند مثال کوچک: شما به تفریح میپردازین، درس میخونین، فیلم میبینین... برای چی؟... واقعا چرا؟... یعنی ما از تفریح کردن، انتظار خوشحال شدن و خوب شدن حالمون رو نداریم؟... چرا درس میخونیم؟... خب برای رسیدن به یک درجهی علمی و دیدن ثمرهی اون تلاشها... پس ما همیشه در زندگی، منتظر دیدن پاداش ها و یا عذاب ها هستیم... همچنان که دزدی نمیکنیم... چون باور عقلی داریم که با این کار، آبروی خودمون رو خواهیم برد؛ پس ما باور عقلی به عذاب داریم...
ایشون یک عقیده رو جایگزین عقیدهی دیگه کردن و این کار، نیاز به اثبات داره... برای این که عقیدهی خودشون رو ثابت کنن، دست به مثال نقض زدن... عقیدهی پاداش رو که مختص جوامع دینی هست، با این حرف که در این جوامع هم فساد هست، رد کردن و عقیدهی خودشون رو که عدم باور به پاداش و جهانی دیگر بود، صرفا مطرح کردند و این، چیزی بیش از یک ادعا نبود... ایشون از مصادیق دنیای غیر دینی، غافل شدن و خیلی زیرکانه از زیر بار اشکالات این جوامع، فرار کردن... در حالی که ما، به بیان دلیل وجود مفاسد در جوامع دینی پرداختیم ولی ایشون، پاسخی برای وجود مفسده در جوامع دینی ندارند، چون اساسا با این ادعاشون، هیچ همخوانیی نخواهد داشت و نتیجهی عقیدهی ایشون، پوچ و عبث بودن کارهای انسان و اساسا، زندگی خواهد بود...
بحث دیگر ایشون برای توجیه ادعایی که داشتند، مطرح کردن مسالهی "وجدان" بود... بالاخره حق دارند و باید جایگزین مناسبی برای پاداش و عذاب اخروی، مطرح کنند...
عمده مسالهی ما با فیلسوفان غرب در بحث شناخت هستش... خود همین بحث شناخت، یک مقولهی عجیب و طولانیه... ما دو نوع شناخت داریم: ۱_شناختی که از منبع الهی و روحانی نشات میگیره، و ۲_ شناختی که از برداشتهای شخصی و اصطلاحا، امانیستی شکل میگیره...
تعریف ما از وجدان، یقینا با تعریف غربی ها از وجدان، متفاوت خواهد بود... اما در یک وجه، مشترک هستیم... آن هم این که وجدان، یک محکمهی عدالتپسند هستش که قاضی و شاکی، خودمون هستیم... همونطور که ایشون هم اشارهای کوچک به این تعریف دارن که اتفاقا دم خروس ایراد ایشون، از همین جا بیرون میزنه... ایشون میفرمایند که: من از مجازات وجدان خودم میترسم... ببینید!... پس مستر ایزاک، باور به مجازات و حتی پاداش دارند... اما به شکلی تقلیل یافته و بسیار سطحی و این دنیایی...
این بحث، تا همینجا کافیه...
من از شنیدن این مزخرفات که امثال این مستر مطرح میکنن، واقعا اعصابم خرد میشه ولی بهانهی خوبی هستن برای واکاوی باورها و به کار انداختن #فکر خودمون...
برداشت نادان از چیزی که دانا میگوید، هرگز نمیتواند درست باشد... چرا که ناخودآگاه، هر چیزی را که "بشنود"، به چیزی که "بتواند بفهمد"، تفسیر و ترجمه میکند...
#فکر
#برترانت_راسل
سخن یکی از عزیزان در مورد حرف اول راسل:
لازمهی این فرمایش آن است که هیچ دانایی، دنبال دانا کردن نادانی نباشد؛ چراکه امریست بیهوده.
با این بیان، فلسفهای برای بعثت انبیاء باقی نمیماند و همگی دلیلاند بر عدم حکمت باری تعالی.
و حال آنکه از اَبدَهِ بدیهیات است که خداوند حکیم است.
_ احسنت رفیق... احسنت...
#فکر
چقدر جملهی عجیب و تامل بر انگیزی هستش:
معجزهای که دنبالش میگردی، توی کاری نهفتهس که از انجام دادنش، اجتناب میورزی...
#فکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وای وای وای... این مساله، چند روزی هست که عمیقا مرا به فکر فرو برده در باب حقیقت زمان حال...
به خواهرزادهی کوچکم میگویم: حال یعنی چه؟... میگوید: یعنی الان... میگویم: الان یعنی چه؟... میگوید یعنی حالا... میگویم حالا یعنی چه؟.. میگوید دست بردار...
ایشان در این کلیپ، به نقل از ارسطوی حکیم میگوید: گذشته یعنی هیچ، آینده یعنی هیچ و حالا یعنی زمانی هیچ که ناموجودی رو از ناموجودی جدا میکنه...
اما به نظر میرسد که زمان حال، موجودیست که ناموجودی رو به ناموجودی دیگر وصل میکنه... در حال حاضر، ایراد این حرف، در اینجاس که ایشون، حال رو، یک "هیچ" تلقی میکنه و نمیدونم چرا واقعا؛ اونم به نقل از ارسطو که یه حرفی رو همینطوری الله بختکی نمیزنه... عجیبه...
#فکر
#زمان
خدا قبول کنه از همهی کسانی که حضور پیدا کردن ولی... ولی ماها واقعا توی بحثهای راهپیمایی و اینا، خیلی ضعیف عمل میکنیم... مثلا من توی راهپیمایی شهر خودمون، فقط ۵_۴ تا پرچم فلسطین دیدم... بقیهش بنرهایی بودن که اسامی مدرسهها روشون بود... تک و توک از این پوسترهایی که طرح کودکان غزه رو کار کرده بودن، دیدم... من دنبال مقصر نمیگردم، چون اگه دقیق نگاه کنیم، هر کسی به نوبهی خودش، مقصره... ولی... ما هنوز از دورهی نگاهِ جمودی نسبت به هنر، عبور نکردیم... باور نداریم که هنر، در حال حاضر، محکمترین سیلیها رو میزنه به دهان استکبار... در وهلهی اول از خودم شرمندهام که نتونستم برم دنبال هنرهایی مثل طراحی و اینا... اما چه کنیم که شرمندگی، سودی نداره و باید اقدام کرد و بهونه نیاورد...
به امید آزادی فکر از دست اشغالگریهای تنبلی...
#فکر
رفقای خوبِ اهل آذربایجان، میدونن که این منطقه، با توجه به آب و هوا و موقعیتی که داره، آدمو خشن، سخت و سختگیر بار میاره و شاید بشه گفت که اینجا عقلانیت، غلبه داره بر احساسات و در نگاهی سختتر، باید گفت که عقلانیت، باید غلبه داشته باشه بر احساسات؛ چون اگه اینجوری نباشه، آدم اذیت میشه... هیچ کدوم از اینایی که میگم، قطعیت تام نداره و استثناهایی هم هستن... اما ماحصل این موقعیت، سرکوب احساسات و نگاههای هنریِ رمانتیکی و در عوض، جایگزینیِ دیدگاههای حماسیتر و عشق و هنرِ عمیقتر و منطقیتره... اینجا، نوازش کردنِ فرزندِ زخمی رو آر میدونند( باز هم میگم که استثناهایی هم هستن) طوری که وقتی بچه، آسیبی میبینه، با خشونت و بیرحمی با او رفتار میکنن تا محکم بار بیاد... البته که خانوادههایی هم هستن که بچههاشونو تحتتاثیر فرهنگهای دیگه، سوسول بار میارن و... اما رفتار صحیح، همینه...
درسته که من خودم، مخالف برخی از این رفتارها بودم و هستم، ولی تجربه، چیز دیگری میگه...
نمونههای بیشتری از عاشقانهها و هنرهای سخت و محکمِ آذربایجانی رو باید جمع کنم و خدمتتون عرض کنم تا کمی بیشتر با این سرزمینِ کهن، آشنا بشین...
#آذربایجان
#فکر
از دوستان آذربایجانی خوبم تقاضا دارم اگه نکاتی اضافهتر به نظرشون میرسه، بفرمایند و ایرادات این بحث رو هم بگن...
لینک ناشناس در توضیحات کانال، قرار داده شد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این جملات شاید فقط توصیهای برای فیلمنامهنویسان باشه؛ ولی استعارهای که آکیرا کوروساوای بزرگ ازش حرف میزنه، خیلی بیشتر از اینها قابل تعمیمه... در زندگی... در لحظهها...
#فکر