eitaa logo
تربیت تمدنی
932 دنبال‌کننده
225 عکس
37 ویدیو
7 فایل
نوشته های احمد سعیدی و بانو سعی ما در تبیین و روشنگری پیرامون مسائل تربیتی و تربیت انقلابی_تمدنی است اما از اندیشه ها و نوشته های دیگر حیطه ها بی نصیب نمیمانیم. راه ارتباطی: @admin_t_t "الیه یصعد الکلم الطیب"
مشاهده در ایتا
دانلود
جوجه های نفوذی 🐣 هیچ موقع یادم نمیرود یکی از معاونین خیلی نزدیک گورباچف (رئیس جمهور سابق شوروی که فروپاشی شوروی از زمان او کلید خورد.) سی آی ای درآمد. از او پرسیدند که ماموریت تو چه بود؟ گفتش: هیچ، فقط باید مسائل درجه یک را از ذهن رئیس جمهور و دولت دور میکردم و به جایش مسائل درجه چندم را پر اهمیت جلوه میدادم. 🐣 یه کلیپی درآمد که عده ای در حال خاک کردن جوجه های یک روزه هستند، دارند میایند کلی در رویش مانور میدهند. یکی میگوید ای بابا این چه کاری بود آخر؟ یکی میگوید اخلاق این ها کجا رفته؟ یکی میگوید دولت لیبرال محصولش این است دیگر؛ آن یکی هم مدافع حقوق حیوانات شده. دیگر غلط نکنم بعید نیست کار به فتوای مراجع برسد و روی شرعی بودن یا نبودنش بحث شود!!! 🐣 کس دیگری هم آمده و میگوید که گول این قضیه جوجه ها را نخورید، این را علم کردند تا آن چند ملیارد دلار را لاپوشانی کنند. 🐣 واقعا مساله اصلی کشور در این برهه جوجه های خاک شده و یا حتی آن ارزهای گم شده است؟ ارز های گم شده را گزارشش را به قوه قضائیه دادند و او هم دارد پِیَش را میگیرد. کسی لازم نیست کاسه داغ تر از آش شود و برای خودش حکم صادر کند و برود برای قصاص. در همین حد که از قوه قضائیه مطالبه کنیم که رسیدگی کنند کافی است. این را من نمیگویم میگوید، خواستید متنش را برایتان بفرستم. 🐣 ولی این ها مساله اصلی ما نیست. چرا اصرار داریم کاری که جاسوس سیا با شوروی کرد را خودمان با خودمان بکنیم؟ چرا گول را میخوریم؟ نمیگویم دغدغه نداشته باشیم میگویم مساله ها را اصلی و فرعی کنیم. 🐣 قضیه جوجه ها یک نمونه است. تا دلت بخواهد در این فضای مجازی از منقار خر تا خرطوم گاو را به عنوان دغدغه های روز مطرح میکنند ولی آنچه باید دغدغه و گفتمان این روز هایمان باشد را دست کم میگیرند و آنقدر به آن بها نمیدهند. 🐣 الآن باید برویم سراغ ، الآن باید پیشرفت های ایران را به رخ یکدیگر بکشیم تا درونمان زنده شود، الآن باید اوضاع افتضاح غرب را برای یکدیگر پررنگ کنیم تا بهمان برگردد، الآن وقت جوجه کشی و کلاه قاضی سر کردن نیست، الآن وقت رزمایش است رزمایش... برای دنبال کردن تحلیل ها به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
🔸🔶 رسانه ساز یا رسانه باز🔶🔸 📱 یکی از ترفند ها و تاکتیک ها در جنگ رسانه ای، شیوه ای است به نام ، یعنی یک موضوع کوچک را آنقدر بزرگ کنی که واقعا بزرگ شود. نمونه اش را در قضیه دیدیم. کاری هرچند ناشایست ولی با سابقه، که تفاوتش با سری های قبل، جدای از پایین آمدن شدید قیمت، یک بود و همان هم کار خود را کرد. 📱 نمیگویم که نباید مساله جوجه ها مطرح میشد، صحبت من ناظر به یکی از آسیب های جدی و مخصوصا رسانه های اجتماعی به نام تورم رسانه ای است، یعنی بیش از اندازه بزرگ کردن مساله ای کم اهمیت که نتیجه اش چه بخواهیم و چه نخواهیم بیش از اندازه کوچک کردن مسائل پر اهمیت میشود. 📱 واقعا مساله جوجه ها از لحاظ اقتصادی و یا حتی فرهنگی چه تاثیر کلانی داشت؟ آیا مسائلی مثل محاصره یمن، اوضاع فلسطین، فتنه گری ها در بحرین با در نظر گرفتن شرایط کرونایی و پراهمیت شدنشان، اندازه جوجه های یک روزه اهمیت نداشت؟ چرا راه دور برویم، خانواده های مستضعفی که در جامعه وجود دارند، قشر های آسیب دیده ای که در این شرایط کرونایی اوضاعشان زیاد تعریفی ندارد، به اندازه جوجه های یک روزه اهمیت نداشتند تا مورد عنایت رسانه ای قرار بگیرند؟ 📱 البته وقتی خودمان در رسانه ها بزرگش کردیم لاجرم برای تنویر افکار عمومی و پاسخ به وجدان اجتماعی باید دنبالش گرفته شده و ماجرا حل شود. اما در چه اندازه؟ و به چه قیمتی؟ این یکی از فضای مجازی است که حتی تا رده های بالای حکومتی کشیده میشود و قدرت دارد. بگذریم از اینکه میشد همین را هم تبدیل به فرصت کرد. 📱 گویا به جای آنکه خودمان باشیم و در زمین خودمان بازی کنیم، داریم میشویم و در زمین بقیه بازی میکنیم. گویا هر چه در صدر توجهات رسانه ای قرار گرفته و یا قرار خواهد گرفت توجهمان را جلب کرده و چشم بصیرتِ رسانه ایمان را کور میکند، آنهم با توجیهات مختلف و درست و نادرست از بالابردن ممبر گرفته تا تنویر افکار عمومی. 📱 این روز ها هم دوباره گویا میخواهیم درگیر این مساله بشویم. از لایو اینستاگرام فلان مخلوع گرفته با فلان مخلوعه تا توئیت معلوم الحالان و مفرط القیلان. 📱 بعضی موقع ها یک خبر کوچک و یا یک دروغ را آنقدر میکنند تا انسان از تعجبش به هرجا چنگ زده تا صحت و سقمش را جویا شود که همین باعث پخش بیشتر آن میشود. سرآخر هم یا آن و بزرگیِ آن را باور میکند و یا مقدمه ای میشود برای باور دروغ ها و بزرگ نمایی های بعدی. 📱 صحبت سر این نیست که روشنگری نکنیم بلکه مراقب باشیم روشنگریمان باعث ندیدن ستاره های آسمان نشود... برای دنبال کردن تحلیل ها به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
زبان حضرت آقا 🙋‍♂️ یکی از رفقا میگفت وقتی که دستور حضرت آقا را در شنید، نه پول آنچنانی داشت که کمک کند و نه به خاطر شرایط خاصش میتوانست بیرون برود و به جهادی ها مدد برساند. گفت عوضش دیدم که حرف زدن بلدم و میتوانم در خانواده خودم شوم. 🙋‍♂️ میگفت برای شروع رفتم سراغ نزدیک ترین افراد به خودم یعنی . برای آنها از نیاز این روز های جامعه گفتم و شرایط سخت خانواده هایی که کرونا دخل و خرجشان را از گذشته به هم ریخته تر کرده بود. 🙋‍♂️ گفتش مادرم تاملی کرد و با پدر مشورت گرفت. آخرش گفتند که فلان قدر کمک میکنیم ولی او انتظارش بیش از این بود. اما این را هم گفتند که به چند نفر از قدیم کمک میکردند و این دفعه هم میروند و به آن ها مدد میرسانند. 🙋‍♂️ ناراحت بود که برای شروع نتوانسته کمک زیادی جمع کند. به او گفتم که اتفاقا زده ای وسط خال. به آن مقداری که قولش را داده اند نگاه نکن. به این نگاه کن که با همین یک دقیقه صحبتت و وسط گذاشتن آبروی پسر و پدریت، در واقع عزم آن ها را برای کمک به آن چند خانواده جزم کرده ای. چون قبل از صحبت تو معلوم نبود که به آنها کمک کنند و یا اینکه حتی آن خانواده ها را در این شرایط یادشان بیاید. 🙋‍♂️ به او گفتم که کلا صحبت اینطوری است، را نباید دست کم گرفت، در واقع این زبان است که را از دل خودش بیرون میاورد. اگر ما بچه حزب اللهی ها همین زبان را به کار میبستیم و از حرف زدن ترس نداشتیم، جامعه خیلی بهتر از این بود. نمیگویم که عمل بی فایده است، خیر بلکه اهمیت زبان را میگویم. 🙋‍♂️ صدا و سیما و شبکه های اجتماعی از رزمایش مواسات میگویند ولی آیا ما انقلابی ها باید به همین مورد اکتفا کنیم؟ آنان که دم و دستگاه مردمی دارند آن ها هم میگویند، دمشان گرم ولی امثال رفیق ما چه؟ نمیدانم شاید بیشتر ما مثل همین بنده خدا باشیم. بگوییم که صدا و سیما و مجموعه های جهادی میگویند و نیازی به گفتن ما نیست و همان گفتن آنها کافی است! کجا گفتن آنها کافی است؟ گفتن آنها یک مرحله قضیه است مرحله دوم که گفتنِ باشند مانده. 🙋‍♂️ اصلا اصلش به همین مرحله دوم است. رسانه ملی کافی نیست باید گفتمان در دل مردم ایجاد شده و در زبان آنها بچرخد. باید همه شوند نه فقط رسانه ملی و چند گروه جهادی. هر کس به چند نفر نزدیک خود بگوید، اگر هم توانش بیشتر بود و دم و دستگاه داشت که چه بهتر. گفتمان باید وسط خیابان داد زده شود نه فقط پشت قاب تلوزیون؛ گفتمان باید تا خلوت گاه خانه ها هم رسوخ کند نه اینکه ردپایش تا مسجد و هیات بیشتر دیده نشود. 🙋‍♂️ رفقا سرباز ولی بودن از همین جاها شروع میشود. باید دغدغه ایشان دغدغه ما باشد و در حد وسعمان به گفتمان سازی ایشان کمک کنیم، باید در حد وسعمان امر ایشان را تبلیغ کنیم، باید در حد توانمان در یاریشان دهیم. کمِ کمش این است که زبان ایشان شویم در هر جایی که هستیم چه خانواده، چه مدرسه، چه محله... برای دنبال کردن مطالب به کانال زیر مراجعه فرمایید: @andishevarzi
راز میهمانی خدا 🌙 یک بار رفته بودیم جایی کلاس تربیت مربی؛ مسول برگزاری کلاس ها نهاد معروفی بود. سر کلاس بحثی پیش آمد و یک دفعه استاد رفت سراغ اینکه بله پیغمبران هم گناه میکنند نمونه اش هم توسط حضرت آدم و هبوط او... 🌙 من و یکی دیگر از رفقای طلبه آنجا دیگر واقعا به غیرتمان برخورد که نسبت به یک اینچنین حرفی زده شود. شروع کردیم اعتراض. بگذریم کلا کلاس به سمت دیگری رفت... 🌙 ولی واقعا سِرِّ خوردن حضرت آدم از درخت ممنوعه چه بود؟ 🌙 میگویند آن زمان هنوز نیامده بود و در نتیجه گناه و ثواب به این صورتی که ما سراغ داریم نبود. میگویند از آفرینش حضرت آدم تا توبه او که منجر به تنزیلِ شریعت شد، همه و همه دارد را در قالب داستان بیان میکند. 🌙 ماجرای درخت ممنوعه هم همین است. خوردن از میوه درخت مهم نبود بلکه آنچه مهم بود توجه آدم به بود که با رفتن به سمت میوه خوراکی به وجود آمد. در واقع آنجا حضرت آدم با توجه به بدن، از توجه به خدا فاصله گرفتند و کردند. اصلا به خاطر همین توجه به بدن هم بود که عورات خود را دیدند. 🌙 این ماجرا یعنی اینکه انسان فطرتا مجذوب خداست و آنچه که او را از این جذبه ها دور میکند و عشق خدا را در دلش کمرنگ مینماید، توجه به بدن و خواستنی های اوست. هرچه قدر که انسان به بدن فکر کند و دم او را ببیند، به همان مقدار از بهشت ربوبی دور میشود و هبوط میکند. 🌙 راه هم عکس راه هبوط است، یعنی کم کردن توجه به بدن و تمایلات بدنی؛ هر چه قدر که انسان از احکام تن و دل بستگی های بدنی و دنیایی دور شود و در حد ضرورت مشغول آنها شود، همان مقدار به خدا نزدیک میشود و سر سفره مینشیند. 🌙 اصلا خدا با تمایلات بدنی آنقدر که فکر میکنیم رابطه خوبی ندارد، چون باعث شد که توجه آدم به او کم شود، برای همین در مهمانیش خبری از غذا و خواستنی های بدنی نیست. 🌙 ما هم باید در این روز ها که مهمان خدا هستیم، را بدانیم، وگرنه مهمانی برایمان کسل کننده میشود؛ مثل کسی که رفته خانه مرجع تقلید و میزبان برایش از حجاب علم میگوید و میهمان در این فکر است که کی جلسه تمام میشود تا از او بپرسد عکس سالبه جزئیه چه میشود؟؟؟ برای دنبال کردن مطالب به کانال زیر مراجعه فرمایید: @andishevarzi
🔻🔺 وقتی منبری آقا باشد 🔻🔺 🎙 صحبت های اول ماه مبارک رمضان را چگونه دیدید؟ بیشتر وقتشان را به بیان مناسبات اجتماعی از نگاه قرآن اختصاص دادند. از غیبت گفتند و انصاف؛ از طبق یقین کار کردن گفتند و عدم اعتماد به ظالم؛ فرمودند در امانت خیانت نکنید و عدل به خرج دهید؛ این را هم اضافه کردند که از شیطان و دار و دسته اش نترسید؛ در آخرش هم فرمودند نماز را برای ذکر خدا بخوانید و در ماه توبه، توبه کنید... 🎙 آدم احساس میکرد که پای منبر هیات نشسته است و موضوع سخنرانی هم اخلاق در قرآن است. اما واقعا اینگونه بود؟ یعنی صحبت های آقا فقط در حد یک منبر بود؟ اساسا تفاوت خطابه های یک با خطابه های یک چیست؟ 🎙 اگر بخواهم در دو جمله این تفاوت را خلاصه کنم اینگونه میگویم: خطابه های یک خطیب است ولی خطابه های یک رهبر ! 🎙 هر موقع برای یکی از رفقا دعا میکنم که شهید شود میگوید: دستت درد نکند ولی قبلش دعا کن شهید پرور شوم. اینجا هم همیگونه است. خطابه های یک رهبر قبل از اینکه مخاطبش مردم باشند و بخواهد در ساحت خودِ عمل محقق شود، مخاطبش خطباء هستند و در محقق میشود. 🎙 مثل اینکه شما به جای آنکه به مردم ماهی بدهی، تور ماهیگیری به ماهیگیران بدهی. 🎙 اگر حضرت آقا دم از غیبت و انصاف و عدم اعتماد به ظالم میزنند، اینگونه نیست که منظور اصلیشان این باشد آهای مردم غیبت نکنید و انصاف بورزید و به ظالم اعتماد نکنید، که پس فردا اگر کسی غیبت کرد یقه اش را بگیریم که اَی ضد ولایت فقیه! این حرف ها نیست، آقا دارند یاد میدهند که به قرآن چگونه نگاه کنیم و الآن از قرآن چه چیزی به درد ما میخورد. 🎙 دارند بیان میکنند که در این زمانه آنچه که مردم از قرآن به آن نیاز دارند قبل از هر چیز برآمده از آن است، یعنی همین غیبت نکردن و انصاف و عدم اعتماد به ظالم. معارف و اعتقادات قرآنی هم خوب است ولی قرآن در این زمان واجب تر است. 🎙 در خود همین بیان مناسبات اجتماعی و قواعد کاربردی هم وقتی صحبت از عمل به یقین میشود نمیروند سراغ شک بین دو و سه بلکه ربطش میدهند به ژورنالیسم و مشکل در دنیا و جامعه خودمان. وقتی سخن از عدم اعتماد به ظالم میزنند میروند سراغ و غرب نه مثلا نزول خور محله. وقتی هم صحبت از امانت میشود و خیانت نکردن در آن، قبل از آنکه کتاب رفیقت را یادت بیاورند پای را وسط میکشند. 🎙 یعنی با زبان بی زبانی میگویند وقتی هم خواستید قواعد کاربردی قرآن را مطرح کنید حواستان باشد که آنها را فردی توضیح ندهید بلکه به آن ها بدهید و با عینک جامعه نگر آن ها را نگاه کنید. 🎙 خلاصه وقتی منبری آقا باشد نباید آن را با منبر هیات محله امان مقایسه کنیم که شب بشنویم، حالی پیدا کنیم و دو خط قرآن بخوانیم و روز بعد انگار نه انگار اصلا نه آقایی بود و نه منبری. منبر آقا است، منبر آقا نقشه راه میدهد، منبر آقا توصیه های اخلاقی نیست، بار مسولیت است که کرور کرور بر دوشمان هوار میشود. منبر آقا، منبر است در میانه احد، منبر است در معرکه صفین، دارد نیرو ها را یمین و یسار میفرستد، ما کدام سمتیم؟ اصلا هستیم؟؟؟ برای دنبال کردن تحلیل ها به کانال زیر مراجعه فرمایید: @andishevarzi
غُرّی غَیری 🎭 همه ما قصه خیبر را شنیده ایم ولی میخواهم برایتان از ماجرایی بگویم که از کندن قلعه خیبر هم بزرگ تر است. میخواهم از حاثه ای بگویم که در همان روزِ فتح خیبر اتفاق افتاد و از بلند کردن دروازه ای که چهل مرد به سختی آن را تکان میدادند هم مهم تر است ولی تقریبا هیچ کدام از ما آن را ... 🎭 حتما برایتان گفته اند که وقتی علی را صدا زد که پرچم به او بدهد، به ایشان عرض کردند: علی چشمش درد میکرد و اینجا نیست؛ ولی سوال مهم این است که در آن لحظه سرنوشت ساز که هر کسی در پِیِ کسب بود، هر کسی میخواست برای خودش نامی در کند و صدقه سری آن نام، به دیگران آقایی نماید و کل عمر خود را زیر سایه این افتخار بگذراند، در آن لحظه ای که چشمان تاریخ به زمین خیبر دوخته شده بود و دنبال اسمی میگشت تا جاودانه اش کند و تا قیامِ قیامت ورد زبان اهالیش گرداند، ؟ 🎭 میدانید کجا بود؟ آن کسی که همه میدانستند بعد از رسول خدا اوست که ولی و است، همو که جنگی نبود مگر اینکه چکاچک شمشیرِ او شیپور پایان جنگ بود، عملدار و رسول خدا، آنکه وقتی بود لبان نبی ختمی به خنده شکفته بود و وقتی نبود از فراقش چهره، رنگ اضطراب میگرفت و طاقت دوری او نبود... 🎭 اگر بگویم کجا بود باور میکنی؟ بگویم؟ باشد میگویم: در پشت جبهه جنگ، !!! 🎭 اگر آسمان از تعجب دهان باز کند و کل کائنات را در خود فروبرد، به خدا قسم حق دارد. آخر مولای دو عالم، قسیم نار و جنت، آنکه نور او بود که ملائک را آفرید، صاحب زمین و زمان، پشت جبهه و مقابل سنگ آسیاب چه میکند؟ 🎭 مگر وقت بودن کنار رسول خدا و فرماندهی نیست؟ مگر وقت گرفتن پرچم نیست؟ باشد، چشمانت درد میکرد، در همان خیمه فرماندهی مینشستی و به عنوان شخص دوم حکومت نظر میدادی، عزل میکردی و نصب مینمودی، اعتبار میگرفتی و و نفوذت را به رخ همگان میکشیدی. تو را با گندم و آسیاب غلامان چه کار؟ 🎭 آری علی این است همو که دنیا در نظرش از پست تر است، از بی ارزش تر است؛ علی را به منصب و جاه و مقام چه کار؟ علی را به دنیای این مردم چه کار؟ «یا دنیا غُرّی غَیری...» 🎭 برادر! آنچه در خیبر را بلند کرد، بازوان علی نبود، بلکه بود که هرچه کرد جز حقارت، سهم این دنیای دَنی ندید، وقتی دنیا در نظر کسی حقیر شد، بی ارزش شد، کوچک شد، سبک شد، درِ خیبر که سهل است، اورست هم برایش سبک تر از کاه میشود. 🎭 ما چه میکنیم؟ حقارت دنیا را یافته ایم یا نه؟ هرگاه جایی دم از جاه و مقام و شهرت شد به و نامقدس خودمان را به آن چسبانده ایم یا نه؟ شب و روزمان فکر نگاه بقیه شده است یا نه؟ درِ خیبر که بماند، به اندازه وزن خودمان از جایمان بلند شده ایم و کرده ایم یا نه؟ به اندازه وزن یک دسته اسکناس از ثروت و داراییمان دل کنده ایم و به اهلش رسانده ایم یا نه؟ 🎭 این روز ها وقت کندن از دنیاست، وقت بی توجهی به دنیا و ما فیهاست، وقت آن است، بیایید با هم دنیا را حقیر کنیم، به یاد کسی که چند صباحی دیگر فریاد از خانه اش بلند میشود، ما هم سر دنیا فریاد بزنیم که: «یا دنیا! » ...
گمنامی مطهری 🛡 یکی از ابعادی که در تحلیل شخصیت به آن کم توجهی شده است بعد سیاسی ایشان است. کسی که نفر اصلی در و به عبارتی ایجاد کننده آن بود، اصلا بنا به نقلی او بود که ضرورت تشکیل همچنین شورایی را با امام در میان گذاشت و بعد از موافقت ایشان هم خودش کمر همت به تشکیل آن بست. کسی که از همان اول جلوی نفوذ را به دم و دستگاه انقلاب گرفت. کسی که آنقدر نزد امام مورد اعتماد و بصیر بود که جمله «اگر مطهری اشکالی نمیبیند مشکلی نیست» ایشان گواه آن است. 🛡 کسی که به قول هاشمی اگر نوفل لوشاتو مرکز خارجی انقلاب بود، هم مرکز داخلی انقلاب بود. کسی که دست پنهان او در ماجرای چهلم شهدای قم در تبریز و اشتعال شعله های انقلاب، هنوز هم پوشیده مانده. 🛡 مطهری را نباید مقابل کسانی مثل و امثال او تعریف کرد. شخصیت او ورای از این تقابل هاست. کسی که قبل از انقلاب آنچنان پایه های اعتقادی انقلاب را برای دانشجویان و به قول جامعه شناسان جامعه مستحکم کرد که انقلابی گری مساوی کتاب های مطهری بود. کسی که یک تنه مقابل جو اختناق و سنگین ایستاد و جوانان را از ورطه هلاکت ایشان نجات داد. سرآخر هم در همین بود که شربت شهادت نوشید. 🛡 مطهری کسی بود که در فضای نسبتا بسته حوزه آن زمان پا به پای جلو رفته و با تعریف درست ، جوّ خموده حوزویان را شکست و انقلابی کرد قبل از انقلاب. و در این راه آنچنان مورد هجمه قرار گرفت که گاهی ننگ روشنفکری به او میزدند و گاهی انگ وهابی گری ولی نمیدانستند که او راهی میانه انتخاب کرده که همان شاهراه اجتهاد میبود. او راه حوزه را برای پذیرش باز کرد و روح انقلابی گری را در او دمید. همین بس که واسطه اصلی امام و مراجع کسی جز مطهری نبود. 🛡 کسی که تا انقلاب شد، امان نداد و در همان دو ماه و نیم باقی مانده زندگیش، بیست سخنرانی تحلیلی از انقلاب کرد که بروید بخوانید و عمق فکر و ارادتش را به انقلاب و اسلام سیاسی ببینید. کسی که نگاهش آنقدر جامع بود که نهضت های صد سال اخیر را بررسی میکرد و عظمت را به رخ آنان میکشید. 🛡 کسی که از همان اول دست امثال را خوانده و «تمیلوا میلا عظیما»ی آن ها را فهمیده و مقابلشان ایستاده بود. آری اگر مطهری بود مگر اصلاحاتچیان جرأت عرض اندام داشتند. مطهری کسی بود که پای را از کمیته انقلاب اسلامی برید. مطهری کسی بود که و خدمات اولیه ایشان به انقلاب، نتیجه پیگیری و دغدغه او بود. 🛡 مطهری کسی بود که در کارش موج میزد، با اینکه نفر اصلی انقلاب و شورای انقلاب بود ولی بعد از مدتی که کار ها به روال افتاد میخواست آن تشکیلات عظیم را رها کند و در بُعد دیگری به انقلاب خدمت نماید اما وقت وصالش رسیده بود. کسی که مؤسس بود ولی وقتی که دید از آرمان های اولیه اش دور شده و قابل اصلاح نیست، عطایش را به لقایش بخشید و دنیا را با دنیاخواهانش رها کرد. برای همین هاست که این هنوز است... برای دنبال کردن تحلیل ها به کانال زیر مراجعه فرمایید: @andishevarzi
نامه 📜 اول که را دیدم متعجبانه نگران شدم، رفتم ببینم بین اسامی امضا کنندگان افراد مطرحی که لااقل من بشناسم هستند، دیدم که خیر؛ آنجا بود که کمی نگرانیم کمتر شد. 📜 نامه ای خطاب به که علی رغم محتوای خوبش، آخرش را خراب کرده بودند. به قول بچه ها: «کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد.» و کار آنها به نظرم با آخر نامه خراب شد. 📜 باید یاد بگیریم که قواعدی دارد، برای خودش قوانین خاص خودش را دارد، راه خودش را دارد. به صرف مطالبه کردن هر چیزی مطالبه گری رخ نمیدهد. مطالبه گری درستی که به درد بخورد باید حکیمانه باشد. 📜 یکی از قواعد مطالبه گری تمرکز بر است تا . یعنی به جای اینکه مطالبه امان روی مصداق باشد، روی مفاهیم شکل بگیرد. این قاعده را در صحبت چهاردهم اردیبهشت هشتاد و هفت در دیدار با دانشجویان دانشگاه های شیراز بیان میفرمایند و از آن با تعبیر یاد میکنند. 📜 ایشان در آن صحبت دلیل این کار را اولا دوری از قضاوت نادرست و ثانیا دست طرف مقابل ندادن میدانند. چنانچه در اول خرداد نود و هشت در دیدار با دانشجویان هم بر این مورد تاکید کرده و گلایه ای میکنند از اینکه این چندمین بار است که این تذکر را داده اند. 📜 ایشان مطالبه گری مفهومی را برای اینکه هم پشتوانه لازم گفتمانی و برای مثل قوه قضائیه پدید آید کافی میدانند و هم اینکه آن کسانی که مخاطب این مطالبه اند حساب کار دستشان بیاید. 📜 گذشته از اینها متهمان این قضیه به دو نفر معلوم الحال باعث میشود دست کسانی که در این قضیه بیش از آن دو نفر تقصیر کار هستند آنچنان که باید رو نشود. و ایشان بالفرض تا محاکمه آنان را ببینند فکر کنند که کار تمام شده؛ در صورتی که نفرات اصلی هنوز سر جای خویش هستند. 📜 پس خوب بود مطالبه ای که کردیم مصداقی نمیبود تا هم وسیع تر میشد، هم بهانه قضائی دست طرف مقابل نمیدادیم و هم میگذاشتیم قوه قضائیه بدون دغدغه اینکه حتما باید شخص خاصی که در نامه آمده را متهم کند به کار خائنان میرسید... برای دنبال کردن تحلیل ها به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
خدیجه سلام الله علیها 🌺 وقتی زیارات اهل بیت علیهم السلام را میخواندم همیشه این سوال در ذهنم بود که چرا ایشان را به نام پدران و مادران و خواهران و برادران آنها تعریف میکنیم؟ آیا صرف ابن الامام بودن یا اخ الامام بودن شرافت دارد؟ مگر پسر نوح نبود، مگر برادرِ هابیل نبود؟ 🌺 تا اینکه ادبیاتی در احادیث یافتم که برادری و پدری را صرف وراثت خونی نمیدانست، آن احادیثی که بیان میفرمود برادر مومنت مثل برادر خونی و بلکه بالاتر از آن است و به او هم میگویی و واقعا برادر تر از برادر خونی توست. یا حدیث معروفی که رسول خدا و امیرالمومنین علیهما السلام را پدران امت معرفی میکند. 🌺 دانستم که این ها ، این ها تعارف نیستند بلکه حقیقتند. 🌺 استادمان میفرمود وقتی که خداوند میفرماید «إن من شیء الا عندنا » شیء یعنی هر چیز. خوب اگر اینطور باشد همین پدری و مادری که همه امان در خانه های خود، نعمتِ وجودشان را داریم در خزینه الهی دارند و آن حقیقت چیزی نیست جز همین که «انا و علی ابوا هذه الامه». 🌺 علامه در میفرمایند مشکل ما این است مفاهیم این دنیایی و اعتباری را اصل میگیریم و مفاهیم آن دنیایی و حقیقی را فرع؛ در صورتی که حقیقت آن ها هستند و مجاز اینها. 🌺 انگار علامه میفرمایند که همین پدر و مادری که شما دارید ریزه خوار سفره پدر و مادری دیگرند. اگر مهر مادری میبینی، به خاطر مهر مادری دیگر است که شاید نمیبینیش. اگر سایه پدر را بالاسر خودت داری به خاطر حقیقتی است به نام سایه پدریِ امام معصوم که پایین آمده و پایین آمده تا به پدر خونی تو رسیده. 🌺 این همه را گفتم تا بگویم برای شأن کسی مثل سلام الله علیها همین بس که در بعض زیارات، اهل بیت علیهم السلام ایشان را خودشان معرفی میکنند. و مادر در اینجا به همان معنای حقیقی است که بیان شد. 🌺 یعنی کسی که نه فقط وراثت خونیش دلیل مادریش باشد بلکه آن مقام والای ایشان نزد خداوند متعال و وجود نورانیش دلیل مادریش است. مادری که آن چنان از رجس این دنیا پاک و طاهر شده و سعه محبتش عالم وجود را فراگرفته، که از رحم او پا در این دنیا میگذارد. 🌺 کسی که آنچنان قرب و منزلتی نزد اهل بیت دارد که در حد مادری حقیقی به ایشان نزدیک شده و مادران دیگر جیره خواران درگاهش هستند. کسی که نامش کنار رسول خدا، امیرالمومنین، فاطمه زهرا و حسنین علیهم السلام قرار میگیرد و به زبان بی زبانی میگوید اگر اهل کسا را شناختی آنگاه را هم خواهی شناخت... برای دنبال کردن مطالب به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به مناسبت میلاد کریم اهل بیت علیهم السلام ان شاء الله در روز های آینده با بازنشر مطلبی پیرامون سر صحبت مقام معظم رهبری درباره عظمت صلح امام حسن مجتبی تحت عنوان "عمق راهبردی صلح امام حسن" در خدمت شما اندیشه ورزان گرامی هستیم... @andishevarzi 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
🔖 عمق راهبردی صلح امام حسن ۱ ✍️ در کتاب شیخ راضی آل یس که حضرت آقا به زیبایی هر چه تمام تر ترجمه کرده اند، این عبارت یکی از واژگان کلیدی کتاب است که امام حسن علیه السلام باید بین دو راهی «» یکی را انتخاب میکردند. ✍ تعبیر جالبی است که نشان از واقعیتی تلخ دارد که شیرینی کار امام مجتبی را بیشتر نمایان میسازد. ✍️ سوالاتی در تاریخ مطرح است: ۱. چرا از یاران خاص الخاص امیرالمومنین، خلف صالح ایشان را خطاب کردند؟ ۲. چرا از فرماندهان پا به رکاب و مستقیم حضرت، از فرمان ایشان داشته و سپاه را بعد از صلح مخیر به پذیرفتن صلح و یا جنگیدن و خروج از بیعت حسن بن علی کردند؟ ۳. چرا آخر باری که حضرت خطبه خوانده و مردم را به جنگ با شجرة خبیثه فراخواندند کسی طبق نقل ها جواب نداد؟ ✍ کجا بودند یاران صفین و جمل و نهروان؟ همه مرده بودند؟ پس این گرد مرگ چیست که بر سر زندگان ریخته شده است؟ ✍️ جوابش کوتاه است و آن ندانستن معنای و نفهمیدن است. ✍ تا حال، برایتان سوال نشده که چرا امیرالمونین هنگام اصرار مردم برای پذیرش خلافت، دلیل پذیرش خود را عهدی که خداوند بر گذاشته بود بیان فرمودند؟ مگر یا علی! تو امام بر حق نیستی؟ و حال آنکه «عهد امام» با «عهد عالم» فرق دارد. پس چرا از حق امام دم نزدی و شخصیت حقوقی که این منصب را قبول کرده را عالم دانستی نه امام؟ ✍ جواب همان است که گفتیم. مردم در آن زمان هم، بیعتشان با علی مرتضی بیعت با سابق در دین، شوهر دخت یگانه رسول، مرد روز های جنگ و صاحب ذوالفقار بود نه امام بر حق و خلیفه خداوند بر روی زمین! ✍️ آنچه بسیاری از مردم آن روزگار و حتی خواص یاران و اصحاب امیرالمومنین با او به این نگاه بیعت کردند و حتی شمشیر زده و حتی به شهادت رسیدند، بود. ✍ آن کسانی که بعد از امیرالمونین با امام حسن بیعت کردند نیز بیعتشان بیعت با یک امام سیاسی بود لذا کار به صلح کشید. لذا وقتی اینچنین شد، قدم ها لغزید و دل ها پراکنده گشت. چرا که امام حسن را حاکمی میدانستند مدیر و مدبر و انسانی والا و شخصیتی بزرگ و نوه رسول خدا، نه روی زمین. برای دنبال کردن قسمت های بعدی تحلیل به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
زلزله 🌏 میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در کتاب شریف مینویسند خداوند بعضی اوقات برای پیامبر خویش خود را ظهور میداد و گاهی اوقات . 🌏 وقتی که حال رسول خدا حال اسماء جلالی بود، خوف و ترس و خشیت تمام وجود ایشان را میگرفت و اوضاعشان اوضاع تضرع بود و استغفار. 🌏 وقتی هم که حال، حالِ اسماء جمالی بود، گل از گل رسول خدا شکفته میشد و احوالشان احوال انس بود و تمنای حضرت یار. 🌏 ایشان میفرمایند که اما این ها همه نقشه خداوند است برای اولیای خویش و ترفیع درجاتشان و نزدیک ساختن آنان به خودش. 🌏 مطلب ایشان ادامه ای هم دارد و آن اینکه رسول خدا هم در این حالات انگار دنبال بودند تا این احوال را تشدید کرده و از آن برای خاکساری بیشتر و یا انس و محبت زیاد تر نسبت به حضرت حق استفاده کنند. 🌏 مثلا وقتی در حالت جمالی بودند وقت نماز را وقت راحتی و انس میدیدند و وقتی در حالت جلالی بودند حتی از وزش باد نیز یاد عذاب الهی افتاده و خائف میگشتند. 🌏 را دیدید؟ پنجره هایی که موقع سحری همرنگ تاریکی شب بودند، الآن روشن تر از روز شده اند، صدای گاز ماشین ها کوچه ها را پر کرده، میروند تا بنزین بزنند که در راه نمانند. 🌏 ترس چشم ها را ربوده، نمیگذارد که بخوابیم، همه در فکرند، نگاه به سقف گچی خانه اشان یا سقف کبود آسمان دارند و به فکر فردایشان هستند، پدر و مادر چمدان را بسته و کنار درب گذاشته اند، کارت های اعتباری و پول ها از صندوق های شش قفله درآمده، همه منتظر اندک صداییند تا بریزند بیرون و فرار کنند از همان جایی که سال ها در آن زندگی کرده اند و دوستش دارند... 🌏 چه خوب بود اگر حال ما هر شب بود، ترس فردایمان، خوابِ شبمان را میربود و کل زندگی خود را خلاصه در یک چمدان میکردیم و هر لحظه آماده بودیم که با یک صدا و یک لرزه، از این دنیا فرار کرده و به مأمن «إلیه راجعون» پناهنده شویم. 🌏 هر شب باک جانمان را پربنزین میکردیم و سپس سر به بستر مینهادیم. هر شب نگاه به سقف خانه میکردیم و روز خود را مرور نموده، از خودمان حساب میکشیدیم و یاد مرگ میفتادیم، یاد لقاء پروردگار... 🌏 زلزله از آیات خداست، اما بیشتر از زلزله، این مردم و احوال آنان است که از آیات خداست. کمی لرزیدنِ زمین که برای خدا کاری ندارد، انسان هم میتواند زمین را بلرزاند اما کار هر کسی نیست... بیایید تا دلمان به این بهانه بلرزد، شاید کاخ خودبینی فروریخت و به فکر درانداختن بنیانی نو افتادیم... برای دنبال کردن مطالب به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
تربیت تمدنی
🔖 عمق راهبردی صلح امام حسن ۱ ✍️ در کتاب #صلح_امام_حسن شیخ راضی آل یس که حضرت آقا به زیبایی هر چه تم
🔖 عمق راهبردی صلح امام حسن ۲ (لطفا بعد از مطالعه قسمت اول خوانده شود.) ✍️ اینجا هنر کار سبط رسول خدا مشخص میشود. صلح امام حسن در واقع، گذار از «» به «» بود. صلحی که باعث شد شیعه کم کم جان بگیرد، صلحی که باعث شد، شیعه، شیعه شدنش را آغاز کند. ✍ اگر امام حسن صلح نمیکرد، شیعه، صرف شیعه سیاسی میماند و میشد مخالف دولت وقت، آواره در دشت ها و بیابان ها که هر از گاهی عملیاتی انجام داده و مخالفت و وجود خود را ابراز میکردند. ✍ و مثل بسیاری از فرقه های دیگر، صِرفِ جمعیتی مبارز تلقی میشدند که عاقبتی جز تفرقه و برایشان نبود. چرا که عمق معرفتی نداشتند. ✍️ در واقع امام مجتبی در شیعه، رشدی شگرف به وجود آورد که ایشان را از «» به «» رساند. ✍ به عبارت دیگر امام حسن علیه السلام با این کار باعث شد که زین پس شیعیان، نه فقط به خاطر حکومت، بلکه به خاطر اعتقادشان به و امامت با أئمه هدی علیهم السلام بیعت کنند. ✍ از این پس شیعه نه به عنوان یک «» بلکه به عنوان یک «» شناخته شد که حتی اگر حکومت دستشان نباشد نیز دارای امام و ساختارند. برای دنبال کردن قسمت سوم به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
تربیت تمدنی
🔖 عمق راهبردی صلح امام حسن ۲ (لطفا بعد از مطالعه قسمت اول خوانده شود.) ✍️ اینجا هنر کار سبط رسول خ
عمق راهبردی صلح امام حسن ۳ (لطفا بعد از مطالعه دو قسمت قبل خوانده شود.) ✍️ اگر صحنه را نظاره کنیم تفاوت عجیبی که با صحنه های سال های قبل، حتی زمان جنگ های امیرالمومنین دارد این است که محور اصلی حرکت یاران سیدالشهدا، قیام علیه ظلم به جامعه نیست بلکه قیام علیه ظلم به ولی خدا و است. ✍ یاران کربلا دغدغه اصلیشان برچیدن حزب بنی امیه نبود بلکه حفظ جان و ناموس امام عصرشان و یاری او و جانبازی در طریق او بود، دغدغه اصلیشان و صراط مستقیم توحیدی و محوشدن و در حسین بن علی بود. ✍️ حتی وصیتشان به هم نیز جز سید الشهداء چیز دیگری نبود. اگر صد بار کشته شده و خاکسترشان به باد میرفت، دوباره زنده شده و و در طریق او، مهجة خود را فدا میکردند. ✍اینگونه تعبیر ها و رفتار ها، قبل از این در تاریخ شیعه به صورت این چنین گسترده . وگرنه میدانستند که با این تعداد کم حتما سرنوشتی جز مرگ ندارند. ✍ البته و صد البته که قیام علیه ظلم اجتماعی و برچیدن شجره خبیثه هم در نیت اینان بود ولی همه اینها در امام و حمایت و نصرت او شده بود... کاشتن این اندیشه و باغبانی از آن، کار بود. ✍️ این هدایتِ کثرات به سمت وحدت است، امام هر جامعه است، این مظهریت در هم باید نمود و بروز پیدا کند و امام مجتبی کاری که کرد این بود که این تحول عظیم را در سیر رشد شیعه و مسأله ولایت رقم زد. ✍ آنچه کربلائیان را کربلائی کرد مکتبی بود که امام حسن علیه السلام با گذشت ظاهری از اعتبار خویش، جانِ تازه به او داد. یاران عاشوراء دست پرورده امام حسن و مکتب حسنی هستند. حتی حسین بن علی در این مکتب پرورید و بالید. این صلح امام حسن علیه السلام است. برای دنبال کردن مطالب به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
👞👞👞👞👞👞👞👞👞👞👞 💝 مطلبی تحت عنوان "بند کفش های وصله دار" تقدیم نگاهتان میشود. 👑 ارزش دنیا و حکومت دنیایی در نگاه امیرالمومنین علی علیه السلام 🖤 آقایی که چند روز دیگر کاسه های شیر در عزایش خون بگریند... @andishevarzi
بند کفش های وصله دار 👞 اردو زده بودند، زمان، زمانِ حج حاجیان بود. داشت کفشش را میزد که سراسیمه وارد خیمه فرماندهی شد، عرضه داشت: یا علی عده ای از حاجیان آمده اند و میپرسند چرا با میجنگد؟ 👞 حق داشتند برایشان عجیب بود تا حال شمشیرِ مسلمان جز بر سرِ غیرِ مسلمان فرود نیامده بود. هم برای خودش فتنه ای بود عجیب... 👞 ادامه داد که آقا میخواهید من به جای شما صحبت کنم. چون اگر من صحبت کنم و کم بیاورم میگویند مشاور خلیفه کم آورد ولی اگر شما صحبت کنید و ... 👞 ابن عباس هم حق داشت تازه داشت را میشناخت، شمشیر تیزش را دیده بود اما زبان تیزترش را هنوز نه... 👞 ابن عباس این پا و آن پا میکرد و از اضطراب نفسش درنمیامد ولی مولا همچنان کفشش را وصله میزد. 👞 در ذهنش پیاپی مرور میشد که اگر علی نتواند چه؟ اگر این حاجیان به شهر های خود برگردند و بگویند که علی الکی مسلمانان را به جان هم انداخته چه؟ مردم شورش کنند و هنوز پایه های محکم نشده فروریزد چه؟؟؟ 👞 ابن عباس از ترس این افکار جانش به لرزه آمده بود اما علی همچنان با آرامشی که طفل در دامان مادرش دارد کفشش را وصله میزد. 👞 بالاخره صبرش تمام شد و گفتش: یا علی اگر نمیخواهی بروی من بروم، از خطری که بیخ گوش حکومت است صحبت میکنم و تو هنوز آرامی و کفشت را وصله میزنی؟ 👞 آقا رو به ابن عباس کرد و فرمود: یابن عباس بند های این کفش وصله دار چه قدر میرزد؟ ابن عباس جواب داد که: هیچ. آقا فرمود که: این حکومتی که تو میگویی اندازه این هم در نظرم نمیرزد... برای دنبال کردن یادداشت ها به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
⚔⚔⚔⚔⚔⚔⚔⚔⚔⚔⚔⚔ 📜 در این پیام هم سعی میکنیم، برگ های کمتر ورق خورده از تاریخ و احوال امیرالمومنین را با هم بخوانیم 🕋 این بار مهمان سفره دل نترس و آرام به وعده الهی ایشانیم 📖 روایتی با عنوان "نترس" که شاید تا حال نخوانده باشید @andishevarzi
نترس ⚔ راست و چپ سپاه را چید، علم را به دست علمدار داد و خودش هم سوار بر استر پشت علم جا گرفت. ⚔ دشمن از چپ و راست حمله کرد و فریاد شان فضا را پر نمود. آنقدر نزدیک شدند که توانستند یکی از ما را از پا درآورند. ⚔ برگشتم عقب را نگاه کردم و دیدم که به خواب رفته. صدایش زدم که: پدرجان دشمن باران تیر بر سرمان ریخته و کشته از ما گرفته و شما به خواب رفته ای؟ ⚔ فرمود: چه خبرت شده که مانند دختران باکره ناله میکنی؟ این پرچم، پرچم رسول خداست! ⚔ سپس پرچم را گرفته و تکانی شدید داد. آستین ها را بالا زد و چنان بر دشمن تاخت که آستین قبایش رنگ خون شد و شمشیرش شکست و برگشت... ⚔ طلب آب کرد، مردی برایش عسل آورد، حضرت آن را گرفت و نوشید و به ساقی عسل گفت: همانا که این عسل، از عسل طائف است. ⚔ مرد ساقی انگشت به دهان ماند که: یا امیر چه طور در این بحبوحه جنگ و بارش تیر و نیزه که جان ها را به لب آورده، عسل طائف را از عسل غیر طائف تشخیص میدهی؟ ⚔ رو کرد به او و فرمود: به خدا سوگند که ای برادر زاده هرگز چیزی سینه عمویت را پر نساخته و هرگز چیزی او را به نینداخته... 💥 یاد ماجرای پسر با افتادم. میگفت در نجف بودیم و با حضرت امام از کنار کیوسک برقی رد شدیم، بعد از مسافتی که از آن دور شدیم یک دفعه صدای وحشتناکی آمد که گویا شیشه ها را شکست و زمین را به لرزه در آورد. 💥 همه ما از ترس، ناخودآگاه برگشتیم و نفس در سینه امان حبس شد. کیوسک برق بود که منفجر شده بود و آن صدای وحشتناک را ایجاد کرده بود. اما تنها کسی که باکش نبود و حتی برنگشته و مستقیم به راهش ادامه داده بود، بود. 💥 خودش میگفت که: به والله تا حالا نترسیده ام... مثل مولایش علی... البته تشبیه بلا قیاس است ولی به قول آقا: امام ثابت کرد که رسیدن به مرز های عصمت، نشدنی نیست... برای دنبال کردن مطالب به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
که خورده و خودمونم زدیم ولی برادر من چرا داری همون که ازش میترسی رو با دستای خودت تبلیغ میکنی؟؟؟ البته ... @andishevarzi
🛥🛥🛥🛥🛥🛥🛥🛥🛥🛥🛥🛥🛥 ✍ لازم دونستم قبل از تایید یا رد شایعه "شناور کنارک" این رو بنویسم تا تو جنگ رسانه ای تو زمین دشمن بازی نکنیم. 🕋 البته مطلبش کلی هست و ان شاء الله به درد بخور با مبنای قرآنی 🌺 تقدیم نگاهتون... @andishevarzi
دعوای روایت ها 🛥 بعد از اینکه به ایمان آوردند نمیدانم چه گیرشان بود که به ایشان گفتند: یا عیسی آیا پروردگارت میتواند سفره ای برای ما بفرستد که از آن و سیر شویم؟ 🛥 حضرت عیسی ناراحت شدند و فرمودند که پیشه کنید این چه درخواست و چه طرز درخواست کردنی است؟ 🛥 از حواریون اصرار تا بالاخره حضرت قبول کرد ولی خودش رو از عوض کرد. دستاشو بالا گرفت و گفت که خدایا قربونت برم سفره ای از آسمون نازل کن تا برامون یه از طرف تو باشه! 🛥 سوال: بالاخره مائدهِ داستان ما یه خوردنی ساده بود که باهاش حواریون سیر بشن یا یه عیدی بود از طرف خدا؟ 🛥 شاید خیلی از ما بگیم معلومه عیدی از طرف خدا! ولی جواب درست اینه که هر دوتاش. مائده آسمانی یه خوردنی ساده بود برای حواریون و یه عیدی باحال بود برای حضرت عیسی. و بین یه خوردنی ساده با یه عیدی باحال، زمین تا آسمون فرقه. (البته اگه حواریون درخواستشون رو عوض نکرده باشن.) 🛥 به این میگن . تو واقعیت دو تا سفره از آسمون پایین نیومد، یه دونه سفره بیشتر نبود؛ ولی همین یه سفره چون دو تا راوی و دو تا روایت داشت پیدا کرد که صد و هشتاد درجه با هم فرق داشتن... 🛥 سر قضیه هِی گفتیم آقا این حادثه تو کشورای دیگه هم اتفاق افتاده، بابا اونقدرا هم که فکر میکنین مساله مهمی نیست که بخواین سیلی رو از ارزش بندازین ولی بعضی ها بازم روایت اونوریا رو داشتن میگفتن و روایت رو ول کرده بودن. 🛥 آمریکا رو راه انداخت و به افغانستان حمله کرد؛ یه کاری کرد که کل عالم قبول کنه عراق داره و این دفعه به عراق حمله کرد؛ خودش رو با دستای خودش ساخت و شدش بهانه لشکر کشی به سوریه. 🛥 این همه از یه اتفاق رو به دنیا غالب کرد و ککشم نگزید و مردم هم قبول کردن. حالا ما میخوایم روایت راست و خدایی خودمون رو برای مردم خودمون یا بین رفقای خودمون بگیم میترسیم بگیم که شاید قبول نکنن... 🛥 که خورده و خودمونم زدیم ولی مگه اتفاقیه که بخواد آبروی نظام باهاش بره؟ تو رزمایشای مختلف پیش میاد، برین یه سر ببینین چند تا کشته اشتباهی تو رزمایشای مختلف دنیا داشتیم که طرف اشتباهی نیروی خودی رو زده. 🛥 بله به یه شرط آبروی نظام میره، اون هم اینکه روایت خود ما بچه حزب اللهی ها هم روایت اونوریا بشه و به طبل آبروریزی کاذب بکوبیم. ولی اگه ما روایتمون روایت نبود، روایت بود، خطری آبروی نظام رو تهدید نمیکنه... البته همه اینها به شرط "گیرم"یه که بالا گفتم. برای دیدن تحلیل ها به کانال زیر مراجعه بفرمایید: @andishevarzi
📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿 روح دعا 💎 میگویند هر عملی دارد، در قیامت هم که میشود به انسان جایی عالی در بهشت را نشان میدهند و به او میگویند: با همین اعمالی که داشتی میتوانستی به آنجا برسی. میپرسد: چه طور؟ میگویند: اگر در جسم بی جان عملت، روح میدمی و میدانستی که هدف اصلی از این همه اعمالی که کردی چیست! ❓روح دعا چیست؟ @andishevarzi
روح دعا 📿 یکی از دوستان خدا بود، مریض شد و رنج بسیار میبرد، دوایش ماهی ای بود که اتفاقا فصل هم، فصل آن ماهی بود. خدا داشت نگاه میکرد وقتی این را دید به ملائکه اش فرمود که: بروید و هرچه ماهی فصل است از تور او دور کنید و نگذارید ماهی ای گیرش بیاید. 📿 یکی از دشمنان خدا بود او هم به مثل آن بیماری گرفتار شد، ولی این دفعه دوایش ماهی ای بود که در آن فصل یافت نمیشد؛ خداوند که همچنان داشت نگاه میکرد، این بار به ملائکه اش فرمود: بروید و هرچه سریع تر ماهی ای که میخواهد را در تورش بیندازید. 📿 ملائکه هم مثل ما تعجب کردند و شروع کردند سوال پرسیدن از خدا که خدایا حکمت این کار چه بود؟ 📿 امام صادق علیه السلام میفرماید: بعضی وقت ها میشود که بنده خوب خدا دعا میکند خدا هم دعای او را مستجاب میکند ولی برای مدتی آن اجابت را نزد خودش نگه میدارد تا بیشتر صدای بنده خویش را بشنود... 📿 بعضی وقت ها هم که بنده بد خدا و دشمن او دعا میکند، خدا بلافاصله به ملائکه میگوید که بروید و هرچه سریعتر حاجتش را برآورید که نمیخواهم بیشتر از این صدای کریهش را بشنوم... 📿 میگویند هر عملی دارد، در قیامت هم که میشود به انسان جایی عالی در بهشت را نشان میدهند و به او میگویند: با همین اعمالی که داشتی میتوانستی به آنجا برسی. میپرسد: چه طور؟ میگویند: اگر در جسم بی جان عملت، روح میدمی و میدانستی که هدف اصلی از این همه اعمالی که کردی چیست! 📿 حاجت داشتن بهانه است برای دعا کردن و دعا کردن هم بهانه است برای با خدا حرف زدن. پس بیایید به جسم بی جان دعاهایی که میکنیم، روح بدهیم؛ بیایید این شب ها به حاجت و نیاز با خدا حرف بزنیم نه حاجت و نیاز... برای دنبال کردن مطالب به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi
🕷🕷🕷🕷🕷🕷🕷🕷🕷🕷🕷🕷🕷 🎥 بی تعارف اگر به جای قهرمان فیلم یک فرد عادی میگذاشتیم و سر خانم های فیلم هم روسری سوار میکردیم و البته ملیت قهرمان و ضدقهرمان را هم با هم عوض مینمودیم، فیلم "مرد عنکبوتی، دور از خانه" فیلمی بود کاملا برای جبهه حق... ادامه مطلب را در کانال زیر مشاهده بفرمایید: @andishevarzi
مرد عنکبوتی 🕷 فکر میکردم مثل بیشتر فیلم های بزن بزن است و خالی از محتوای به درد بخور. اما چند وقت پیش که توانستم نگاهش کنم نظرم نسبتا عوض شد. 🕷 وقتی که دیدمش گفتم یا ایده پرداز قصه خیلی انسان متفکر و هنرمندی است یا اینکه خیلی فیلم های علمی تخیلی نگاه میکند. واقعا آنچه در آن به نمایش درآمده بود لااقل در قسمت ضد قهرمانیش تصویری از دنیای کنونی ما بود. 🕷 در دنیایی که مردمانش منتظر قهرمان و هستند، قهرمانی ظهور میکند که با غول های بی شاخ و دم طبیعت، از آب گرفته تا آتش و باد و خاک میجنگد و آنها را شکست میدهد. غول هایی که هیچ کس را یارای مقابله با آنها نیست. 🕷 اما ناگهان در سکانسی زیبا و نیمه طنز، همه تصورات و باور های مخاطب را پودر خاک شیر میکند. سکانسی که در آن مشخص میشود هم قهرمان آن ها کشک بوده و هم آن غول های بی شاخ و دم؛ و همه اینها فقط دستان بوده به کمک و تکنولوژی روز. 🕷 انسان با دیدن این صحنه یاد امروز خودمان میفتد، که به کهکشان ها پرواز کرده و آپولو هوا میکند، تمدنی که سیطره خودش را بر طبیعت و دنیا در بوق و کرنا کرده و با فیلم های هالیوودی و غیر هالیوودی برای خودش تاج و تخت خدایی ساخته ولی الآن ویروسی خیلی خیلی کوچک تر از آن غول های طبیعت دارد دمار از روزگارش درمیاورد... 🕷 مثل آن پادشاه عریانی که کسی جرات گفتن که نه، بلکه حقیقت را نداشت اما کودکی خردسال از آن میانه به فریاد آمد که: ای پادشاه لخت... 🕷 به نظرم جای این چنین ایده ها و هنرپردازی هایی برای بیان اعتقادات و نوع نگاه اسلامی ما به دنیا و شناساندن حقیقت عالم به مردمش خالی است. بی تعارف اگر به جای قهرمان فیلم یک فرد عادی میگذاشتیم و سر خانم های فیلم هم روسری سوار میکردیم و البته ملیت قهرمان و ضدقهرمان را هم با هم عوض مینمودیم، فیلم "مرد عنکبوتی، دور از خانه" فیلمی بود کاملا برای جبهه حق... برای دنبال کردن مطالب به کانال زیر بپیوندید: @andishevarzi