eitaa logo
تاریخ دیروز، امروز، فردا
183 دنبال‌کننده
183 عکس
47 ویدیو
0 فایل
تاریخ دیروز، روشنگر مسیر فردا توضیحی درباره هویت کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/2 فهرستی از گزیده مطالب کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/4 ارتباط با مدیر: @yahadi71
مشاهده در ایتا
دانلود
تاریخ دیروز، امروز، فردا
🔳 ماجرای قهر آیت الله طالقانی ▫️ ▫️25 فروردین 58 🔰23 فروردین 1358، ابوالحسن و مجتبی پسران آیت الله طالقانی توسط از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب و سپاه دستگیر میشوند. مجتبی عضو سازمان مجاهدین خلق بود که سال55 در نامه ای به پدرش اعلام میکند مارکسیست شده. او همچنین متهم به کارهای خلافی مانند قتل یکی از دختران سازمان مجاهدین بود لذا به همین جهت او را برای تحقیق میگیرند. همین مسئله موجب ناراحتی آقای شده و ایشان دفاتر خود را تعطیل کرده و بدون اطلاع چند روزی را به خارج تهران میروند. 🔰مجاهدین خلق، چریک های فدایی خلق، جبهه ملی و... از فضا استفاده کرده و اعلامیه هایی جداگانه صادر کرده و دست به اعتراض هایی در حمایت از آقای طالقانی میزنند. عده ای هم دست به راهپیمایی هایی در حمایت از اقدام سپاه میزنند که جمعیتشان حدودا 500 هزار نفر تخمین زده شد. خلاصه با پخش خبر قهر آیت الله طالقانی و راهپیمایی های دو طرف، فضای کشور به هم میریزد. 🔰 نقل میکند: ➕امام مرا خواستند و رفتم. توضیح خواستند. پرونده مجتبی را خدمتشان دادم.امام خوب مطالعه کردند و فرمودند: «اگر این پرونده متعلق به ، پسر من بود و شما او را دستگیر می کردید، من از شما تشکر می کردم. اما چه کنم که مربوط به آقای طالقانی است و ایشان گردن انقلاب خیلی حق دارند.» بعد گفتند که شما بروید پسر ایشان را آزاد کنید و به هر نحو از ایشان دلجویی کنید.»خاطرات رفیق دوست،ج1،ص81 🔰امام در 29 فروردین نیز شبیه همین کلام را می گویند که: «اگر احمد را بگیرند بکُشند هم من حرفی نمیزنم». که دستور این دستگیری را داده بود نیز شبیه چنین بیانی را از امام نقل کرده اند. البته نقل های دیگری نیز در این ماجرا شده که در فایل ضمائم می توانید بخوانید. 🔰امام، سید احمد را به سراغ آقای طالقانی میفرستد تا ایشان را پیدا کند و هر چه زودتر به قم بیاورد. میگوید: ➕«امام به حاج احمد تاکید کرد مرتب کنار آیت الله باشد و او را ترک نکند. نگران بود دور او جمع شوند و با ایجاد مسائل تازه، هیاهو و جنجال دیگری بپا شود.» انقلاب و پیروزی[عباس بشیری]،ص259 🔰آیت الله طالقانی به قم و نزد امام می آیند. ایشان وقتی فضا را غبارآلود میبینند چندین موضع و صحبت محکم در دفاع از کمیته ها و تمام شدن راهپیمایی ها انجام میدهند که در نهایت منجر به پایان یافتن این غائله میشود. 🔰مسئله مهم در این ماجرا، مواجهه حضرت امام با این مسئله است. ایشان میتوانستند به نحو دیگری با این مسئله برخورد کنند مثلا در قامت یک ورود کرده و بگویند فرزند من و فرزند طالقانی ندارد، اگر فرزند او خطایی کرده باید محاکمه شود همانگونه که اگر فرزند من هم بود باید چنین میکردند اما ایشان چنین نمیکند چون در کنار اعتقاد به ، معتقد به اصل دیگری به نام نیز هست، فضای بهم ریخته کشور را میبیند، پخش خبر تفرقه بین رهبران انقلاب را میبیند و... ایشان طی چندین صحبت تمام تلاش خود را میکنند تا پشت پرده این تفرقه اندازی ها را روشن کنند. 🔰همه اینها دست به دست هم میدهند تا امام با مشی فقهی اجتماعی خود چنین مواجهه ای داشته باشند و این غائله را که ممکن بود مسائلی را ایجاد کند پایان بدهند. بله ممکن است کسی بگوید کلام و سیره امام برای من حجت نیست و این کار او اشتباه بوده اما تمام حرف این است که باید اولا این مواجهه او را فهمید، درک کرد، او که در قامت و ظهور کرده بود چرا چنین مواجهه ای داشت، بعد از فهم این مسئله، اشکال ندارد، حالا بیاییم و بگوییم به فلان دلیل به نظر می رسد اگر ایشان چنین میکردند بهتر بود یا کار ایشان اشتباه بود. 🔰اما چیزی که در صحنه عمل دیده میشود این است که طرف هنوز عُمر کار سیاسی اش به دو سه سال نمیرسد، مطالعات خاصی در این زمینه نداشته، فهم صحیحی از اسلام ندارد و... آنگاه محکم میگوید خمینی برای خودش خمینی بود و من برای خودم، او متفکر بود و من هم متفکر لذا قرار نیست تابع او باشم اما بحث سر تبعیت از او نیست، بحث سر این است که هیچ انسان عاقلی به خود حق نمیدهد به راحتی و بدون درک کلام چنین شخصیتی از کنار او به راحتی عبور کند. ◀️فایل ضمائم: 1.اولین روایت مستقیم توسط مرتضی الویری:https://eitaa.com/TarikhDEF/46 2.روایت آیت الله مهدوی کنی مسئول کمیته:https://eitaa.com/TarikhDEF/47 3.روایت محمد علی بشارتی مسئول وقت اطلاعات سپاه:https://eitaa.com/TarikhDEF/48 4.روایت مهدی طالقانی فرزند آیت الله طالقانی:https://eitaa.com/TarikhDEF/49 5.مواضع آیت الله طالقانی:https://eitaa.com/TarikhDEF/50 6.مواضع امام خمینی: https://eitaa.com/TarikhDEF/51 🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF
تاریخ دیروز، امروز، فردا
🔳 ماجرای قهر آیت الله طالقانی ▫️#مرور_اتفاقات_مهم_روز ▫️25 فروردین 58 #عقلانیت_در_بحران #عدالت_طلبی
یکی از نکات مهم تو این قضیه که خیلی قابل تامل و درس گرفتنه، موضع امام خمینیه. امام 29 فروردین58 یه سخنرانی مهمی دارن که اون بخش مرتبطش رو میگذارم:
«اين مردمى كه در مسئله آقاى -كه مورد احترام همه ما هست- اين مردمى كه جلو افتادند و اين تظاهرات را كردند، اينها براى خاطر آقاى طالقانى اين كار را كردند؟! يعنى اينها علاقه دارند به آقاى طالقانى؟! آن كسى كه خدا را قبول ندارد، با آقاى طالقانى كه خدا را قبول دارد و- عرض مى‏كنم كه- شخص روحانى است و متعبد به اسلام است، براى او اين كارها را كردند؟! يا براى اينكه نگذارند يك محيط سالم باشد؟! ...خود آنها با آقاى طالقانى مخالفند. هر روزى كه دستشان برسد سَرِ او را مى‏بُرند و سر امثال او را! لكن حالا بهانه دستشان افتاده است كه مثلًا آقاى طالقانى رفته‏اند بيرون! اين بهانه دستشان افتاده، و آن بساط را در مدرسه‏ هاى ما و در خيابانهاى ما اينها درست كردند، و براى كميته‏ ها شروع كردند تبليغات سوء كردن.»
بعد امام اشاره به یک شگرد و روش دشمن میکنه که همین امروز هم به شدت پرتکرار هست و توجه به اون برا تشخیص اینکه امروز چه موضعی باید بگیریم خیلی مهمه. امام در ادامه میگن:
«من پيشتر گفته بودم -زمان طاغوت- كه ما در مواقع معينى مى ‏بينيم كه يك بلند مى ‏شود. آن مواقع معين، يك وقت قبل از ماه است و يك وقت قبل از ماه . ماه رمضان براى دولت سابق يك خطرى داشت كه نبادا روحانيون -در مساجد [كه‏] مردم مجتمعند، ماه عبادت است- نبادا يك تبليغ سوئى بر ضد دولت بشود. قبل از ماه مبارك يك غائله درست مى ‏كردند! غائله- قضيه مثلًا- «»! يك ماه مبارك را ماها غفلت مى‏ كرديم، كه ما از كجا داريم، اشتباهمان از كجاست. يك ماه مبارك ما سر يك به جان هم مى ‏افتاديم. دو طايفه مى‏ شدند: يك طايفه از آن ور، يك طايفه اين ور! علما و مثلًا ... طلبه ‏هاى ما دو طايفه مى ‏شدند: يك طايفه از آن ور، يك طايفه ... يك ماه مبارك را ما هدر مى ‏داديم كه دولت را بايد در اين ماه مبارك ما تنبيهش بكنيم به يك چيزهايى، يك مطالبى بگوييم، آنها درست مى‏ كردند اين مطلب را و ما را مى‏ كردند به شهيد جاويد! يك ماه، دو ماه، سه ماه اين مى ‏شد. همچو كه اين طرف [رو به‏] سردى مى‏رفت و ماه محرّم مثلًا نزديك مى ‏شد، مسئله مرحوم «‏آبادى» را پيش مى‏ آوردند. اى بسا كه شمس ‏آبادى، حالا شايد هم خودشان يك همچو كارى مى‏ كردند كه اين غائله درست بشود! حالا خودشان هم نكرده باشند كس ديگرى كرده باشد اما آنها غائله را درست مى‏ كردند و دو دسته راه مى ‏انداختند، يك دسته از آن ور و يك دسته از آن ور. و قواى ما و نيروى ما كه بايد صرف بشود در مصالح اسلام، سر اين قضيه هدر مى‏ دادند تا اينكه اين يك خرده ‏اى سرد مى ‏شد. وقتى كه اين سرد مى ‏شد، نزديك مى ‏شد- مثلًا- يا ماه رمضان يا ... مى ‏شد، قضيه «» را پيش مى‏ كشيدند؛ از آن ور يا اللَّه شروع مى ‏كردند تبليغات بر له او، از آن ور شروع مى‏ كردند تبليغات عليه او. تمام قوا صرف مى ‏شد سر اين. و الآن هم مشغولند. الآن هم آنهايى كه مى ‏خواهند نگذارند كه اين مسائل ايران روى مصالح مسلمين [درست‏] بشود، حالا هم اين مسائل هست. وقتى اين هم سرد شد، يك مسئله ديگر! حالا شما خواهيد ديد بعد از اينكه مثلًا اين غائله اخير از بين رفت و حل شد- و چنانچه حل است و خود آقاى هم الآن در قم هستند و با ما ملاقات كردند و خود ايشان هم ناراحت از اين مسائل شدند كه يك همچو حرفهايى درست كردند- بعد از اينكه اين غائله [تمام‏] شد، يك غائله‏اى درست مى ‏كنند. حالا يا خودشان مى ‏فرستند -مثلًا فرض كنيد كه- يك كسى را مى ‏گيرند، مثلًا [خمینی] ما را مى ‏گيرند- و لو اينكه اگر احمد را بگيرند بكُشند هم من حرفى نمى ‏زنم اما مى ‏خواهند اينها [غائله‏] درست بكنند- يا مثلًا ... از يكى از علماى ايران، پسرش را مى‏ گيرند يك كارى سرش مى‏ آورند، اين يك غائله پيدا مى ‏شود. تا اين شد، خودشان شروع مى‏كنند قبل از اينكه صاحبكار مشغول بشود و اظهار تأثر بكند، آقايان [اظهار] تأثر مى ‏كنند، «وا مصيبت» آقايان مى ‏گويند! خود صاحبكار هيچ حرفى نمى‏ زند اما آقايان سينه مى ‏زنند! اين چيست؟ براى اين است كه نمى ‏خواهند كه اين مملكت ما به دست خودمان باشد. اينها مأمورند كه اين مملكت را كارى بكنند كه آن مسائل سابق دوباره با يك فرم ديگر فرم شاهنشاهى ديگر نمى ‏شود اما با يك فرم ديگرى- عود بكند و ما باز همان اختناق ها و همان چپاولگري هايى كه آنها داشتند و همان مال مردم را خوردن دوباره بيايد... ما بايد الآن تمام قوايمان را صرف كنيم در اينكه اين طور مسائل را كه اينها پيش مى‏ آورند بكنيم.»
تاریخ دیروز، امروز، فردا
🔳 وام 800 میلیون دلاری شاه به انگلیس برای حل مسئله آب لندن ▫️ ▫️27 فروردین 58 🔰تا پیش از دهه 50 ایران میلیاردها دلار از خارجی‌ها وام گرفته بود، معمولا هم با بهره 12درصد که بهره بالایی محسوب می‌شد، که البته آن زمان فقط کشورهایی که نیاز ضروری داشتند چنین وام‌هایی میگرفتند. 🔰اما از دهه 50 که گران شد، ایران به جای پرداخت بدهی وام هایش(تا از پرداخت سود دیرکرد خلاص شود) شروع کرد به وام دادن به خارجی‌ها. این مسئله ای بود که خیلی‌ها در ایران به‌ویژه اقتصاددانان مطرح میکردند ولی گوشش به این حرف‌ها بدهکار نبود. 🔰پس از افزایش درآمد نفتی در سال 53 این وام‌های پرداختی ایران مشهور شده بود، تا حدی که به برخی کشورهای پیشرفته اروپایی مانند و نیز وام داده شد. بهره این وام‌ها که و نیز از آن‌ها بی‌نصیب نماندند، 2 تا 3 درصد بود و البته که بخشی از این وام‌ها بلاعوض بود! 🔰وام دادن به کشورهای ثروتمند غربی برای بسیاری حتی روزنامه‌نگاران فرانسوی و انگلیسی نیز عجیب بود و سروصدای زیادی به راه انداخت؛ غوغایی که شاه از آن خوشش می‌آمد و آن را مایه پُز می‌دانست! 🔰یکی از این وام ها، وام مشهور ۸۰۰ میلیون دلاری(در دو نوبت) به به تعهد و ضمانت دولت انگلیس بود. با این حال انگلیس از طریق سفیر خود در ایران، از ایران درخواست کرده مهلت بازپرداخت این وام تمدید شود. 🔰البته مقامات ایرانی به دولت انگلیس تذکر داده اند با توجه به نیاز ایران به ارز و برنامه‌های اقتصادی دولت ایران وام مذکور باید در موعد مقرر به ایران بازپرداخت شود. اطلاعات، 27 فروردین، ص8 📌پ.ن: از این دست بذل و بخشش ها کم به غربی ها نشد، از خرید سهام غربی برای نجات آنها گرفته تا وام 3 میلیارد دلاری به ، از وام 200 میلیون دلاری به لهستان گرفته تا وام 160 میلیون دلاری به بلغارستان؛ از وام سنگین برای گرفته تا کمک مالی 500 میلیون دلاری به شهر برای حفاظت از شهر در مقابل سیل، از کمک یک میلیارد دلاری برای نوسازی گرفته تا دیگر کمک ها به و و و... ▫️محمدرضا شاه به جاي آنكه اين درآمد‌هاي سرشار را در داخل كشور صرف آباداني و توسعه ایران کند، شروع به ولخرجي‌ و صرف كمك‌هاي بلاعوض يا وام‌هاي اعطايي ايران به ساير كشورها میکرد. ▫️شاه در حالي براي تصفيه آب شهر لندن پول کلان میداد كه در مناطقي از تهران آب لوله‌كشي هم وجود نداشت تا چه رسد به دیگر شهرها و روستاها که اوضاع خیلی داغون بود. ▫️، رئیس سازمان برنامه‌وبودجه در دوران پهلوی در کتاب خاطراتش میگوید: ➕«ببینیم تقاضای مردم چیست. به طرف این تقاضاها بیشتر برویم و جواب اینها را بدهیم. اینها[=مردم] بیشتر تقاضاهایشان در حد ساخت و ایجاد یک ، ایجاد یک ، ایجاد یک فرض کنید... ، و این قبیل چیزها بود. در حالی که [پاسخ‌گویی به] این احتیاجات، منابع مملکت را بیشتر به طرف چیزهایی می‌کشید که بازده اقتصادی میان مدت یا کوتاه مدت نمی‌داشت... احتیاجات مردم، تمام [از این] صحبتها بود، از همه مهمتر، گفتند تمام اینها هم به کنار. ماآب مشروب را حاضریم تحمل بکنیم، برق هم این نوساناتش را -شما قول بدهید که درست می‌شود- ما قبول می‌کنیم، اما چیزی که در کاشان می‌خواهیم یک قبرستان خوب است.» (خاطرات عبدالمجید مجیدی، انتشارات گام نو، صص51-49) ▫️تأمین این نیازهای ابتدایی و ضروری در برنامه کار دولت نبود چون بازدهی نداشت. ظاهراً کمک ها و وام های سنگین به کشورهای اروپایی برای بازسازی فاضلاب لندن یا شهر ونیز ایتالیا و کانال سوئز یا هدیه نیم میلیون پوندی به لندن در همین ایام ناداری مردم، دارای بازده کوتاه‌مدت و میان‌مدت اقتصادی بوده است! 🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF
🔳 انفجار؛ عاقبت اختناق و دیکتاتوری ▫️ ▫️28 فروردین 58 🔰حضرت امام در پاسخ به پیام چند روز پیش رئیس جمهور عراق به مناسبت پیروزی جمهوری اسلامی در گفتند: ➕« در اثر و و رژيم پهلوى هشدارى بود براى همه در مقابل مستضعفين. من اميدوارم همه دولتها با ملتهاى خود با مسالمت رفتار كنند. دولتها بايد در خدمت ملتها باشند و ملتها پشتيبان آنان، تا آسايش براى همگان باشد. عاقبتِ اختناق ها است و آن، نه صلاح ملت است و نه صلاح دولت.» صحیفه امام، ج7، ص32 🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF
🔳 ماجرای استعفای کریم سنجابی از وزارت خارجه دولت موقت ▫️ ▫️29 فروردین 58 🔰 وزیر امور خارجه دولت موقت و از اعضای که در دولت نیز حاضر بوده، 26فروردین58 از سمت خود استعفا داد اما امروز دلایل استعفای خود را توضیح داد. 🔰سنجابی با بیان اینکه دولت باید داشته باشد، از مختل شدن کار مملکت به دلیل وجود «» انتقاد کرد و گفت: ➕«نظر به اینکه ادامه این وضع ما را با خطرات بزرگی مواجه میساخت و نظر به اینکه پراکنده بودن مواضع تصمیم گیری و اعمال قدرت های فردی و دسته جمعی با مسئولیت وزرا در اداره مملکت سازگار نیست، برای اعمال هشدار نسبت به خطرات احتمالی ناگزیر استعفا کردم و مقتضی ندیدم که با ادامه عضویت در هیئت دولت بدون آنکه موفق به هیچگونه تغییر اساسی در نظام کنونی گردم صرفا در اختیار یک سازمان اداری و برای انجام امور عادی کارمندی قرار گیرم.» 🔰سنجابی درباره در هم گفت: ➕«در این سفارت بعضی افرادی که خودشان را به آیت الله خمینی وابسته میدانند با یک سری اعمال بی رویه کارهایی کرده اند که در شأن سفارت ایران نبوده است و در واقع اینها مشکلاتی برای وزارت خارجه به وجود آورده بودند که من در انجام وظایف خود با آنها روبرو شدم.» 🔰زمانی که خبرنگاری از او میپرسد آیا استعفای شما مرتبط با دخالت های داماد در امور سفارت ایران در امریکا هست یا نه، سنجابی پاسخ میدهد: ➕«البته این آقای روحانی فردی هستند که در سفارت واشنگتن و کنسولگری ها بعضی اعمال کردند که به هیچ وجه با انضباط و با صلاحیت قانونی منطبق نیست.» در ادامه نیز سنجابی میگوید همه اینها درحالی است که شهریار روحانی هیچ مسئولیتی نیز در آنجا نداشت. 🔰 شهریار روحانی داماد سابق ابراهیم یزدی است که عملا اداره سفارت ایران در امریکا را برعهده داشت، در تاریخ 16 اردیبهشت 58 در این کشور شد. روحانی پس از آنکه پدر زنش مدیریت روزنامه را بدست گرفت، سردبیر آن روزنامه شد. 🔰 در کتاب 275 روز بازرگان ص411 مینویسد ، وزیر خارجه امریکا با شهریار روحانی در واشنگتن ملاقات داشت درحالی که این ملاقات بدون کسب نظر وزارت خارجه ایران بوده. 🔰 هم ساعتی بعد در یک مصاحبه مطبوعاتی با اشاره به این ملاقات میگوید: ➕«ایران علاقه مندی خود را برای همکاری با دولت امریکا اعلام کرده است.» 🔰در همین ایام ، معاون سنجابی نیز درباره استعفای او میگفت این مسئله به عملکرد شهریار روحانی برمیگردد چرا که او به هیچ وجه تن به فعالیت در کادر وزارت خارجه و پذیرفتن تصمیمات آن نمیداد و خودسرانه کارهایی میکرد. 🔰سلامتیان به مکاتبات روحانی و ابراهیم یزدی درباره مسائل مربوط به روابط ایران و امریکا اشاره میکند و میگوید: ➕«این مکاتبات تماما بودن اطلاع وزیر خارجه صورت گرفته و این وزارتخانه را با مسائل گوناگونی مواجه کرده است.» 🔰سلامتیان تاکید میکند: روحانی علی رغم نظر وزارت خارجه به فعالیت های خودسرانه اش ادامه میداد، از جمله بدون کسب اجازه با وزیر خارجه امریکا و مقامات دیدار میکرد و خودسرانه دست به عزل و نصب کارکنان میکرد. 🔰حتی وقتی تصمیم گرفته شد با کسب اجازه از امام و تایید ایشان به عنوان سرپرست سفارتخانه در امریکا و نمایندگی شخص وزیر تعیین شود، باز اینجا نیز روحانی تن به انتخاب سفیر جدید که مورد تایید امام بود هم نداد. 🔰نکته دیگری که سلامتیان و سنجابی به آن تاکید داشتند ارتباط مستقیم ابراهیم یزدی با دولت امریکا بود که خاصتا یزدی و بدون هماهنگی با وزارت خارجه، مستقیما خود وارد ارتباط گیری با امریکایی ها میشدند. 🔰اما در این بین شهریار روحانی در یک غافلگیر کننده در مصاحبه ای با روزنامه السیاسة کویت اعلام میکند: ایران از مالکیت یعنی تنب بزرگ و تنب کوچک و ابوموسی گذشت میکند. یک مجله عربی از قول روحانی نوشته بود: «ایران از جزایر سه گانه خلیج فارس گذشت میکند!» 🔰انتشار نظریات روحانی که عملا سرپرستی سفارت ایران در امریکا را هم بدست داشت باعث شد تا وزارت خارجه اعلامیه هایی صادر کند و رسما این اظهارات را تکذیب کند. 📚ایران پس از انقلاب، ج1، ص320و354 🆔 https://eitaa.com/TarikhDEF