📯 موسیقی حرام و حلال!
🎙محسن رفیقدوست:
🔹️یادم هست امام در مورد اولین #موسیقیهایی که پخش شد، فرمودند اشکالی ندارد. یک روز خدمت امام بودم #رادیو در بخش دیگری از بیت امام بود و آقای #گلریز داشت "ای مجاهد" شهید مطهر را میخواند. مرحوم #خلخالی از امام سؤال کرد آقا این موسیقی بالاخره محرم است یا بلا اشکال؟ امام جواب عجیبی دادند؛ با هر دو گوشم شنیدم فرمودند: اگر همین موسیقی الان در #اردن پخش شود حرام است، اما اینجا حلال است.
🔸️فرصت نبود سؤال کنیم یعنی چه که در اردن حرام در ایران حلال است؟ بنابراین موسیقی از آن مسائلی است که #روحانیت سطح بالا باید در آن ورود کنند تا تکلیف آن روشن شود.
🔹️در این مورد خاطره ای از مرحوم شهید #بهشتی مربوط به قبل از انقلاب دارم. از ایشان سؤال کردم: آقا شنیدم شما شبها برنامه #گلهای رادیو را گوش میکنید. ایشان فرمود: بله وقتی آقای #گلپایگانی میخواند آن را حرام نمیدانم... .
🔸️معلوم است که آوازی که ایشان میخواند شبهه #حرمت ندارد. بعد مرحوم شهید بهشتی جمله ای گفت؛ اینکه هیچ یک از دمهایی که در #عاشورا میدهیم خارج از یکی از دستگاههای #موسیقی نیست؛ یا نواست یا شور.
🔹️اتفاقا چند سال پیش از یکی از مداحان خودمان پرسیدم وقتی #نوحه میسازید بر مبنای دستگاه موسیقی است؟ :گفت اصلا ما نوحه خارج از #دستگاه نداریم...
📚برای تاریخ میگویم؛ ج۳- سوره مهر
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀محله باغ پنبه
🔸️این محله بین خیابان ۵۵ متری #عماریاسر و خیابان ۱۹ دی واقع شده است. آغاز آن از چهار راه #بازار و پایان آن هفت متری #باجک، مسجد #رضویه و منطقه #عربستان است.
🔹️علت نامگذاری این محله به دلیل این بوده است که سالها قبل در این محل #پنبه کشت میشده و بعدها در دوران #ناصرالدین_شاه قاجار یکی از تاجران بزرگ و خیّر قم به نام حاج علیاکبر #ارباب که به القاب تاجر و #پالاندوز و #باغ_پنبهای هم موسوم بوده است، آب انبار و مسجدی در این محل میسازد که ساختمان قدیمی آن تا دهه شصت شمسی باقی بود که پس از تخریب، مسجد #نوبنیاد کنونی جای آن ساخته میگردد. بازماندگان وی هنوز در این محل ساکن هستند.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀 پرداخت پول آب و برق واجب است
🎙مرحوم محمد عرب؛ شهردار قم (از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰)
🔸️در روزهای نخستین کار من در #شهرداری قم، وضع سازمان آب شهر بسیار خراب و پل کنار مسجد امام [پل حجتیه کنونی] را #سیل برده و لوله ی آب قطع بود.
🔹️ آقای ربانی املشی در حزب #جمهوری از من خواستند نزد ایشان بروم. حضرات مؤمن و ربانی و یکی دو نفر دیگر حضور داشتند. گفتند که وزیر نیرو آقای #عباسپور از ما خواسته از تو بخواهیم سازمان آب را تحویل بگیری.
🔸️در آن زمان کارکنان سازمان آب به دلیل عقب افتادن #حقوق و مزایای خود اعتصاب کرده و لولهها نیز همه قطع قطع بود و در نتیجه سازمان آب آنطور که باید کار نمی کرد.
🔹️ما به محض تحویل، با همکاری آقای دکتر عباسپور به سرعت به ساخت و ساز جدید #سازمان_آب پرداختیم و آقای مهندس رضایی را که سمت معاونت خدمات شهری شهرداری را به عهده داشت به سمت معاون شهردار و رئیس سازمان آب منصوب نمودیم.
🔸️من نزد آقای #منتظری رفتم و گفتم اگر بتوانیم پول آب و برق را که امام قبل از سقوط دولت قبل، گفته بود نباید #پرداخت شود را از مردم بگیریم، میتوانیم با این پــول حقوق عقب افتاده ی آنها را بدهیم و #مشکل آب قم را نیز حل کنیم.
🔹️قرار شد من پیش از خطبه های #نمازجمعه ۱۰ دقیقه صحبت کنم و پس از آن آقای منتظری هم در خطبه اعلام نمود که پرداخت پول آب و برق #واجب است. از فردای آن روز مردم برای پرداخت پول آب و برق صف کشیدند و به این ترتیب ما توانستیم این مشکل را حل کنیم.
📚شیخالمعاونین ما کجاست (خاطرات محمد عرب)- انتشارات مرکز اسناد انقلاب. ص۲۱۵
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀اختلافاتحاجمحمد عرب با وکیلی (شهردار قم)- بخش اول
🎙
حاج محمد عرب: 🔹️در سال ۱۳۷۹ در انتخابات #شورای شهر قم شرکت و با انتخاب مردم وارد آن شدم. بعد از مشخص شدن هیئت رئیسهی شورا اولین کاری که باید انجام می شد انتخاب #شهردار بود. 🔸️عدهای قصد داشتند آقای #تکیه_ای را معرفی کنند عده دیگری هم آقای #باقرپناهی را در نظر داشتند. عدهای نیز معتقد بودند که آقای #وکیلی را در جای خودش تثبیت کنیم. در حالی که عدهای مخالف این کار بودند. به خصوص آقازادههای آیت الله #گلپایگانی بسیار مرا از این کار نهی میکردند. 🔹️من و آقای وکیلی به منزل آقای #باقرپناهی دعوت شدیم و در مورد این مسئله صحبت های زیادی کردیم. پس از آن به آقای وکیلی گفتم که من تجربه مدیریتم بالاست و شما باید این مسئله را مدنظر داشته باشید. آقای وکیلی هـم گفتند که شما #استاد ما و جای پدر ما هستید و من این مسئله را میپذیرم. 🔸️من سه #شرط با آقای وکیلی گذاشتم که از این قرار بود شرط اول این بود که به مردم احترام بگذارد. چون ایشان با خانوادهی #ایثارگران و جانبازان خوب برخورد نمیکرد. دوم اینکه با مدیران شهر #هماهنگی داشته باشد. سومی هم تغییرات در کادر شهرداری و ورود افراد دیندار به شهرداری بود. 🔹️ما جلسه ای تشکیل دادیم و این سه شرط را به او ابلاغ کردیم که متأسفانه یک موردش هم انجام #نشد. ادامه دارد... 🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید: @tarikhqom
🌀 اختلافات حاجمحمد عرب با وکیلی (شهردار قم) -بخش دوم
🎙حاج محمد عرب:
🔹️دو سه هفته بعد از انتخابِ آقای وکیلی به عنوان #شهردار قم، روز جمعهای با آقای محمدی در دفتر نماز جمعه در #مصلی بودم که آیتالله #جنتی تشریف آورد.
🔸️ایشان به من گفت: بالاخره این آقای وکیلی را انتخاب کردید. چرا این کار را کردید؟
گفتم: من هیچ شناختی از ایشان نداشتم بلکه براساس گفتههای حاج علی #محمدی و آقای #تکیهای، #اربابی و #بنایی که روی ایشان شناخت داشتند، ایــن کار را انجام دادیم. این آقایان ایشان را آدمی انقلابی و دیندار و #پیرو خط امام میدانند.
🔹️ آقای جنتی گفت: اگر این طور است پس چرا این قدر مردم از او #ناراضی هستند؟ نصیحتش کنید و بگویید که با مردم بهتر رفتار کند.
من هم این کار را کردم.
🔸️ آن زمان از قم تا #جمکران جادهای بود که عاشقان امام زمان(ع) پیاده میرفتند. من به ایشان پیشنهاد دادم آنجا را آسفالت کنند تا ترافیک شهر از بین برود. ولی ایشان میگفت که اگر این کار را انجام دهیم #قیمت زمین چند برابر می شود و به هیچ وجه زیر بار نمیرفت. یک حالت #یکدندگی داشت و می خواست حرف خودش را به کرسی بنشاند.
🔹️اختلاف دیگر من با ایشان مربوط به مسئله #رودخانه قم بود. من میگفتم این رودخانه را از سمت جنوب آسفالت کرده و راه را باز کنیم تا راه بسته نباشد و زوار و غیر زوار از آن استفاده کنند. نزدیک سالگرد امام بود که ما این کار را انجام دادیم و ایــن رودخانه را به سمت جنوب شهر آسفالت کردیم و به دو جاده #اراک و #اصفهان منتهی میشد...
ادامه دارد...
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀اختلافات حاجمحمد عرب با وکیلی (شهردار قم) - بخش سوم
🎙حاجمحمد عرب:
🔹️میدانی هم قرار بود در قم ساخته شود که ایشان مرتب از خراب کردن #مسجد_امام حسن عسگری، که در مسیر ساخت این میدان بود، صحبت میکرد. من با روزنامهها #مصاحبه کردم و اعلام کردم که ما با مسجد کاری نداریم.
🔸️ طرح جدیدی نیز برای ساخت میدان ارائه کردیم، #پارکینگی هم قرار است در آنجا ساخته شود که میتواند ۲۵۰۰ ماشین را در خود جای دهد.
🔹️ما همچنین در مورد جمع آوری #زباله و تفکیک آنها نیز طرحهایی داشتیم که آقای وکیلی به هیچ وجه زیر بار نمیرفت.
🔸️آقای #خاتمی، زمانی با وزیران کشور، مسکن و شهرسازی و علوم و عدهای از بزرگان شهر به قم آمدند. جمعیت زیادی برای استقبال از ایشان آمده بود. آقای خاتمی چشمش به من افتاد و مرا صدا زد. راه را برای من باز کردند و من به نزد ایشان رفته و در مورد #مسائل شهر قم صحبت کردم؛ از جمله در مورد بازسازی مسجد #جمکران با ایشان صحبت کردم. ایشان گفتند مبلغ ۲۰ میلیارد را برای این کار اختصاص می دهند، ولی این کار به #نتیجه نرسید.
🔸️زمانی که آقای خاتمی برای افتتاح #صحن جديد حرم حضرت معصومه (س) به آنجا آمدند آقای #موسوی_لاری هم جزء هیئت همراه بودند. ایشان در آن جلسه مرا به کناری کشید و از اینکه وجود آقای #وکیلی مانند یک سد، جلوی بازسازی شهر قم را گرفته، اظهار #تأسف کرد.
ادامه دارد...
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀اختلافات حاج محمد عرب با وکیلی (شهردار قم)- بخش چهارم
🎙حاج محمد عرب:
🔹️وکیلی در محیط کار با #کارمندان خود از مقامات پایین تا مقام بالا، رفتار خاصی داشت. زمین و خانه و #حقوق خوبی هم به آنها می داد. به همین دلیل همه ی آنها #مطیع او بودند و این باعث میشد که این آدمها برای زیردستانشان مثل یک #دیکتاتور عمل کنند.
🔸️آقای #حاجی_زاده مدیرکل بنیاد جانبازان و ایثارگران بود. من خیلی تلاش کردم که ایشان را به #شهرداری بیاورم ولی ایشان به من گفت که آقای وکیلی عادت دارد به معاونانش #فحش بدهد؛ خیلی بد با معاونش صحبت میکند من تحمل این رفتار او را ندارم و #نمیتوانم قبول کنم.
🔸️ یکی از مشکلات مدیریتی ایشان این بود که وقتی چیزی را به او میگفتیم ایشان #قبول می کرد ولی به آن #عمل نمیکرد بلکه هر طور که خودش فکر میکرد، عمل میکرد.
🔹️ یکی از اعضای خانواده محترم شهدا تعریف میکرد زمانی ما مشکلی داشتیم. نامه ای از بنیاد #شهید نزد آقای وکیلی بردیم ایشان تا نامه را دید و متوجه شد که مربوط به خانواده ی شهداست نامه را #پرت کرد و بسیار بد صحبت کرد.
🔸️اختلاف شورا و آقای وکیلی شهردار هر روز شدت می یافت. آقای آتش زر از زبان آقای تکیهای نقل میکرد تا زمانی که وکیلی شهردار است من حاضر نیستم به شورا بیایم زیرا جز جنگ #اعصاب و #درگیری چیز دیگری نداریم. خود آقای #تکیهای هم به من گفت: به این دلیل که شما بودی دیگر نیازی ندیدم من هم باشم.
ادامه دارد...
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
🌀اختلافات حاج محمد عرب با وکیلی (شهردار قم)- بخش چهارم 🎙حاج محمد عرب: 🔹️وکیلی در محیط کار با #کارم
🌀اختلافات حاج محمد عرب با وکیلی (شهردار قم)- بخش آخر
🎙حاج محمد عرب:
🔸️در روز ۲۶ اسفند ۱۳۸۳ تصمیم گرفتیم که ایشان [وکیلی] را #استیضاح کنیم. از ده روز قبل هم سؤالات را به ایشان دادیم ولی ایشان در روز تعیین شده نیامد و به تهران رفت. دوباره ایشان را #احضار کردیم ولی نیامد.
🔸️شورا هم با اکثریت آراء (شش رأی
موافق و یک رأی ممتنع) ایشان را استیضاح و از وی به خاطر کارهایش #شکایت کرد. در نتیجه قصد کنار گذاشتن وی را در جلساتی مطرح کردیم و تصمیم نهایی عزل وی را گرفتیم. البته #نمایندگان قم در مجلس (آقایان میرمحمدی، بنایی و آشتیانی) نسبت به تصمیم من #واکنش نشان داده و از شورا خواستند تا وی را بر کنار ننماییم.
🔹️آنها از ما به #دادگستری قم و حتی به آقای #هاشمی_شاهرودی شکایت بردند. حاج آقا #رئیسی، معاون اول قوه قضائیه، مأمور رسیدگی به اختلافات ما شد. او خیلی جدی و دلسوزانه پیگیر حل این مشکل بود؛ حتی دو روز در قم #مستقر شد و با همه ی گروه ها جداگانه جلسه گذاشت.
🔸️بعد از آن آقایان میرمحمدی و بنایی از کمیسیون اصل #نود مجلس و همچنین از یکی از شعب دادگستری نامه و حکمی برای ابقای وی تهیه کرده و آوردند ولی من و دیگر اعضا زیر بار نرفتیم و خیلی محکم روی رأیمان #ایستادیم.
🔹️آقای #رئیسی جلسه ای در تهران برای رسیدگی مجدد گذاشته و من و آقای تفتی در جلسه حاضر شدیم و با آقایان وکیلی، آشتیانی، میر محمدی و بنایی دور یک میز نشستیم.
🔸️آقای رئیسی خواست تا انجام انتخابات #ریاست_جمهوری، آقای وکیلی بر سمت خود باقی بمانند. من خیلی #عصبانی شدم صندلی را عقب کشیده بلند شدم گفتم: اگر قرار این است ما میرویم. #خداحافظ! هر کاری میخواهید انجام دهید.
🔹️ آقای رئیسی با ناراحتی گفت: حاج آقا عرب! از شما #بعید است چرا ناراحت میشوید؟ گفتم چون ما حرف ها را زدیم و برای اثبات حقمان اینجا آمدیم. ایشان مرا آرام کرد و نشاند و در نهایت نظر ما را تأیید کرد تا آقای وکیلی از شهرداری #کنار گذاشته شود.
📚منبع: کتاب شیخالمعاونین ما کجاست؟ (خاطرات محمد عرب)؛ انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🗞 یک شعر طنز قمی از بایگانی روزنامه قم امروز
✏️دکتر علیرضا فولادی:
🔹️ با مرور ستون (آسمونغُرِّه) روزنامه #قم_امروز، شعر زیر را یافتم که فروردین ۱۳۷۷ به چاپ رسیده است:
بسکی جِز زدم در نَمیآد دیگه صِدام،هی!
آی بابای بابام هی!
این جِز زدنا شد مایهی درد و بلام،هی!
آی بابای بابام هی!
هی داد میزنم با این و اون، اینجی و اونجی؛
کس نَمشه میونجی
کار پیش نَمیره حتّی با این داد زدنام، هی!
آی بابای بابام هی!
من نَمدونم اینجی قمه یا دورقوزَباده!
مشکلیش زیاده
همساختکی موندم که بگم بچّه کجام، هی!
آی بابای بابام هی!
استان شده، اَم هر چی خیابون داره تنگه؛
کاراش همه لنگه
آخِر به تو این چالچولاهاش میشکَنه پام، هی!
آی بابای بابام هی!
میگن بُرو تیرون! من و تیرون؟ باریکلًا!
مَگ قم چِشِه بابا!
قربون حرمیش! من که همین جی خوبه جام، هی!
آی بابای بابام هی!
جونی داشَلی بزن به طبلی بیخیالی،
تا نشی مَلالی!
دیم دام دا را رام دام دا را رام دام دا را رام هی!
آی بابای بابام هی!
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
📸سینما #دروازه_طلایی
📍قم؛ خیابان شاه (امام خمینی کنونی) - دهه پنجاه
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀اولین سینمای قم- بخش اول
🔸️۲۹ آذر سال ۱۳۴۸ نخستين سینما در شهر قم به نام "#دروازه_طلایی" در خیابان #شاه [امام خمینی] افتتاح شد و نخستين فيلمي كه در آن به نمايش عمومی درآمد، فيلم «#خانه_خدا» ساخته ابوالقاسم رضايی و جلال مقدم بود يك فيلم مذهبی بود و مناسك #حج را به صورت مستند نشان میداد.
🔹️نمايش اين فيلم در روزهای نخست از استقبال خوبی برخوردار شد اما با گذشت زمان و راهيابی فيلمهايی كه با محيط و فضای #مذهبی شهر قم همخوانی نداشت از همان آغاز سينمای دوازه طلايی را با مشكلات متعددی روبرو گرديد.
🔸️ از جمله آنها مي توان به نامه اي اشاره كرد كه سوم بهمن ۱۳۴۸ به دست علی #بشارتيان، مدير سينما، رسيد و از او خواست سينمای خود را #تعطيل كند و الّا يك گروه شش نفره به دنبال فرصتی هستند تا او و سينمای او را از بين ببرند.
🔹️به دنبال اين نامه #تهديدآميز بشارتيان نامه ای به ساواك قم نوشت و از آنها خواست كه يك قبضه #اسلحه كوچك كمری در اختيار او بگذارند تا بتواند برای دفاع از خود در بين راه قم و تهران كه مدام در رفتوآمد است، همراه داشته باشد.
🔸️معلوم نيست كه #ساواك به خواسته او پاسخ مثبت داد يا نه، اما چنين اقدامی دلالت بر اين دارد كه او از ادامه كار سينما در قم #هراسناك بود.
🔹️در نيمه شب ۳۱ ارديبهشت سال ۱۳۵۴ تنها سینمای قم دچار #آتشسوزی میشود که به تعطيلی كامل آن منجر شد. بشارتيان، مدير سينما، در پاسخ به نامه #شهرداری قم بخشي از آتش سوزی را ناشی از بیتجربگی ماموران آتش نشانی دانسته است.
ادامه دارد...
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
🌀اولین سینمای قم- بخش اول 🔸️۲۹ آذر سال ۱۳۴۸ نخستين سینما در شهر قم به نام "#دروازه_طلایی" در خیابان
🌀اولین سینمای قم - بخش دوم
🔸️به رغم تلاشهای زياد مدير سينمای قم و استمدادی که از #ساواك، وزارت فرهنگ و هنر، شركتهای #بيمه و مراكز ذيربط انجام داد اما نتوانست بار ديگر سينمايش به راه اندازد. تلاش و نامهنگاريهای او به جایی نرسيد و سينما دروازه طلايی به همان حالت #سوخته تعطيل گرديد.
🔹️تا اينكه در اواسط اسفند ۱۳۵۴ خود به منزل آيتالله #مرعشی نجفی رفت و با اطلاعي كه از رغبت آيتالله برای خريد سينما به او رسيده بود، از ايشان خواهش كرد كه برای نجاتش ساختمان سينما را #خريداری كند.
🔸️آيت الله مرعشي نيز به منظور تبديل سينما به مدرسه علوم ديني، آن را به قيمت سه ميليون ريال از وی خريد و بهرغم عكسالعملهای مختلف از سوي ساواك، موجب #خرسندی بسياری از اهالی قم گرديد.
🔹️تلاشهای ساواك برای #جلوگيری از فروش سينما به آيتالله مرعشی نجفی بیتأثير ماند و خبر خريد آن توسط ایشان درنشريههای متعدد انعكاس يافت.
🔸️روزنامه #اطلاعات در اين باره نوشت: "تنها سينماي قم توسط آيتالله سيد شهابالدين مرعشی نجفی به قيمت ۳ ميليون ريال خريداری شد. قرار است اين سينما به مكان عامالمنفعه تبديل شود."
🔹️آيت الله مرعشی نجفی، پس از انجام معامله، محل سينما را به مدرسه علوم ديني به نام «#شهابيه» تبديل كرد كه امروز درخيابان امام خمينی جنب سازمان #تامین_اجتماعی، به نام «مدرسه طلاب علوم دينيه شهابیه» شهرت دارد.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
🌀اولین سینمای قم - بخش دوم 🔸️به رغم تلاشهای زياد مدير سينمای قم و استمدادی که از #ساواك، وزارت فره
⁉️چه کسی سینمای قم را آتش زد؟
🔹️در زمان رژیم پهلوی تنها سینمای قم در خیابان #شاه (مدرسه #شهابیه در خیابان امام خمینی) توسط عده ای از مبارزان منفجر شد.
دربارهی مسببین این انفجار گمانهزنیهای متعددی وجود دارد:
🔸️عده ای آن را کار شهیدان #محمدعلی_موحدی و #حمیدرضا_فاطمی میدانند و آیتالله #لاهوتی نیز معتقد بود به دستور سیداحمد خمینی صورت گرفته است 🔹️در حالیکه #احمدآقا_خمینی در مصاحبه با روزنامه اطلاعات در سال ۶۱ گفته است:
🔸️یکی از دوستان در مصاحبهاش گفته بود سینمای قم را من و یا گروه ما #منفجر کرده است. در حالیکه با واقعیت تطبیق نمیکند. #شهید_اندرزگو شبی را در منزل ما گذراند که مدعی بود این کار را در همان روز انجام داده است.
📚(منبع: کتاب مشاور امین، ص ۹۰، مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
📸تصویری از بازار قم
📍دهه پنجاه شمسی
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
هدایت شده از 🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
❔️آیا نورالدین هندی برادر امام خمینی بود ؟
@tarikhqom
❓️چرا آیتالله بروجردی به مجلات اهل سنت کمک میکرد؟
@tarikhqom
❓️چگونه زمینهای سالاریه به هاشمی رفسنجانی رسید؟
@tarikhqom
❔️ساختمان اداره ساواک قم الان کجاست؟
@tarikhqom
❓️بازی تیم فوتبال قم و انگلیس چند چند شد؟
@tarikhqom
❔️دلیل نامگذاری چهارراه فاطمی؟
@tarikhqom
❓️آیا علامه طباطبایی مخالف انقلاب اسلامی بود؟
@tarikhqom
❔️اسامی خیابانهای قم قبل از انقلاب
@tarikhqom
❓️نخستین وزیر زن ایران، که اهل قم بود؟
@tarikhqom
📍پاسخ این سوالها را در کانال #تاریخ_شفاهی_قم بخوانید:
@tarikhqom
@tarikhqom
@tarikhqom
🌀چرا به چهارمردان میگویند: چهارمردان؟
🎙دکتر سید حسن قریشی:
🔹️محله #چهارمردان یکی از ده محله بزرگ قم با ساختاری کامل در امتداد شمال و جنوبی قم بنا شده بود که با احداث خیابان چهارمردان یا #انقلاب در امتداد شرقی و غربی، بخش زیادی از این محله از بین رفته یا در دو سوی خیابان انقلاب هنوز وجود دارد.
🔸️محله چهارمردان از جنوب با #گذر_قلعه و #باغچه_کلاهمال (که هماکنون هتل صفا و مجتمع ناشران در آن بنا شده) شروع میشد و با گذر از محله های کوچکتر مثل #سلطان_شریف، #شترخون، #شاه_بیتالله، کوچه #لکها، #گذر_صادق، کوچه #بدوخانه، #تالشیها، #معمارباشی، #پنجهعلی و در انتهای شمالیترین قسمت به محله #شاهزید و #لبچال و #شاه_حمزه ختم میشد.
🔹️از کوچهها و محلههای کوچکتر در این محله بزرگ میتوان به محله #خندق، #سلطانشریف، #آسیابانها، #افخمیها، کوچه #حاج_اصغرخلجزاده، #مسگرها، #علاقهمند، #نجارها، #توکلی، #ملاجان، #غمپرور، #قرامبیک، #حاج_تقی_قصاب و محلات دیگر اشاره کرد.
🔸️ گزارشات متعدد و مختلفی در تاریخ شفاهی از وجه تسمیه محله چهار مردان وجود دارد که بخش عمده آن مربوط به تقسیم آب بر قنات #ناصری ساخته شده در سال ۱۲۶۳ است.
🔹️یکی اینکه چهار عدد #مرد قوی مراقب این تقسیمنامه آب بودهاند. و یا گفتهاند چهار بند گیر یا #چهارمنداب در مسیر این آب، منشاء این نامگذاری بوده است.
🔸️و یا اینکه وجود چهار #امامزاده یا چهار مرد موسوم به شاه حمزه، شاه زید، سلطان محمد شریف و پنجعلی دلیل این نام گذاری است.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
📸تصویر گنبد حرم حضرت معصومه (س) و میدان #آستانه
📍دهه پنجاه شمسی
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
📸چنار ۱۵۰۰ سالهی روستای آمره
🔹️روستای #آمره در بخش خلجستان قم و در فاصله ۸۶ کیلومتری قم و در ۸ کیلومتری #دستجرد قرار دارد.
🔸️از جمله اسنادی که بر قدمت این روستا دلالت میکند، کتاب تاریخ قم است که در قرن چهارم هجری نوشته شده و در آن آمده است :«آمُره کیخسره (#کیخسرو) ملک آن را برای خاصه خود بنا کرده و آتشکده او بوده است».
🔹️به غیر از این مورد نام روستای آمُره فقط در سفرنامه های دوره #قاجار آمده است. تنها چیزی که مسلم است این است که تاریخ بنای روستا به قرن چهارم پیش از اسلام باز می گردد.
🔸️وجود قبرستان #زرتشتیان در شمال غربی روستا، وجود پایه های قلعه قدیمی #مُرّ ، کشف اشیای قدیمی و سکه های طلا ، وجود حمام قدیمی با قدمت بیش از ۸۰۰ سال، رواج گویشی که باقی مانده زبان پهلوی #اشکانی است و بالاخص وجود درخت #چنار ۱۵۰۰ ساله در میانه روستا، دلایل محکمی برای این ادعا هستند.
🔹️گفته میشود در قدیم زوار کربلا در #سایه آن استراحت میکردند. این درخت چنار در ارتفاع ۲۰۵۰ متری از سطح دریا و در مرکز روستا در کنار حمام، مسجد و حسینیه روستا و در کنار میدانگاهی اصلی قرار دارد.
🔸️درخت زنده و سالم است ولی داخل آن #تهی شده و زادآوری طبیعی هم ندارد.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
📸سوهان فروش قمی
📍دهه پنجاه شمسی
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
47.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 یک فیلم خاطره انگیز از زائران و مسافران به قم در برنامه #صبح_بخیر_ایران
🔸️یکی از صحنه های عادی و جالب آن زمان ها تجمع مردم جلوی #دوربینهای صدا و سیما در حین تهیه #گزارش بود.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 منارۀ #سلجوقی میدان کهنه
🔹️این مناره جزو معدود منارههای ایران با دو راهپلۀ مارپیچ است.
📍فیلم: مرتضی خدمتی
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 بخشی از مستند شرح شیخ کاشان (زندگی استاد محسن قرائتی)
🔹️فیلمبردار میخواهد از وضو گرفتن حاجآقا تصویر بگیرد، اما آقای #قرائتی با جدیت میگوید: قبل از وضو #دستشویی دارم، اونجا هم میخوای بیای؟
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀شیخفضلالله نوری- بخش اول
🗓به مناسبت نهم مرداد- سالروز شهادت ایشان
🔹️بعد از فتح تهران، مخالفان شیخ فضلالله #نوری فرصت را غنیمت شمرده، واهمه خود از روشنگریهای شیخ را در میان #سردمداران حاکم مطرح ساختند. تا اینکه نهایتا در سیزدهم رجب سال ۱۳۲۷ قمری، شیخ را برای محاکمه به عمارت #گلستان بردند و در تالار آن، شیخ ابراهیم #زنجانی شروع به محاکمه کرد.
🔸️وقتی محاكمه صورت میگرفت، در بیرون مشغول آماده سازی جایگاه #اعدام وی بودند. هنگامی كه میخواستند او را برای اعدام ببرند، اجازه خواندن نماز عصر را به وی ندادند و ایشان را به سوی جایگاه اعدام راهنمایی كردند.
🔹️وقتی به در نظمیه رسید رو به آسمان كرد و گفت: افوّض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد.
وقتی به پایه ی دار نزدیك شد، برگشت و مستخدم خود را صدا زد و #مُهرهای خود را به او داد تا خرد كند، مبادا بعد از او به دست دشمنانش بیفتد و برای او #پروندهسازی كنند.
🔸️پس از آن عصا و عبایش را به میان جمعیت انداخت و روی #چهارپایه رفت و قریب ده دقیقه برای مردم صحبت كرد.
در آستانه ی اعدام یكی از #رجال وقت با عجله برای او پیغام آورد كه شما این #مشروطه را امضا كنید و خود را از كشتن برهانید و او در جواب فرمود:
🔹️دیشب #رسول_خدا را در خواب دیدم، فرمودند: فردا شب مهمان منی. من چنین امضایی نخواهم كرد.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀شیخ فضلالله نوری- بخش دوم
🔸️طناب دار به #گردن وی انداخته شد و لحظاتی بعد پیكر بیجانش برفراز دار باقی ماند. دسته #موزیك شروع به نواختن كرد و مردم از جمله پسر شیخ كف میزدند و #شادی میکردند و چه بیاحترامی هایی كه به جنازه شیخ نكردند.
🔸️ شنیدم که بعضی ها می گفتند: "شیخ فضله به درک رفت!" از بالای ایوان نظمیه یک کسی فریاد کشید و به مردم گفت: "همچنین دست بزنید که صدایش توی #سفارت به گوشش برسه!" یعنی به گوش محمدعلی شاه.
🔹️در اثر تلاطم و طوفان که دائماً جسد را بالای دار تکان می داد، یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و #نعش گُرپی به زمین افتاد! جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه. همه میخواستند خود را به جنازه برسانند؛ دور نعش را گرفتند؛ آن قدر با #قنداق تفنگ و لگد به نعش آقا زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهانش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد.
🔸️هر که هرچه در دست داشت میزد؛ آنهایی که دستشان به نعش نمیرسید، #تف می انداختند. یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین، مرد تنومند و چهارشانهای بود، وارد حیاط #نظمیه شد. جلو آمد و بالای جنازه ایستاد، این بیحیا هنوز نرسیده، جلوی همه دگمههای شلوارش را بازکرد و روبروی این همه چشم شرُ شُر به سر و صورت آقا ... .
🔹️سپس مردی با لباس #مشکی وارد شد، عصا به دست، مقابل سر آقا ایستاد؛ با عصا #چادرنماز را از روی آقا پس زد و همین طور که تماشا میکرد به ترکی فحش نثار آقا می کرد. این شخص شارژدافر سفارت #عثمانی بود؛ او هم رفت!
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom