🗓به مناسبت جوانگرایی در حوزه هنری💁♂
این شعر را ده سال پیش سرودم.زمانی که محسن مومنی شریف رییس حوزه هنری شد. این روزها هم او این بار مسوولیت را بر دوش مدیر دیگری گذاشته است .دست حق به همراهش.
رئیس تازه و باحال حوزه هنری!
چرا به گوشه ٔچشمی به ما نمینگری؟
برس به داد هنرمندهای بی خانه
که بنده را نخرد کس به عیب بیهنری
اگر که بودجه دستت رسید،قول بده
فقط برای مدیران خود پژو نخری
خدا نکرده نبینم که رفتهای خارج
نبینمت شده باشی سوار بر کمری
سری بزن به حراست، سری به دفتر طنز
سری به قسمت مالی، به سمعی و بصری
سری به دفتر ما هم بزن همین بغل است
که ماشعیر بریزم برایتان، تگری
به جان بنده، هنرمند می شناسم من
زده است نبش سمیه، مغازهٔ جگری
چه شاعران بزرگی که شعر می گویند
و ماندهاند کماکان به خانهٔ پدری
شنیدهام که نوازندههای بسیاری
فتادهاند به دنبال شغل پیلهوری
گروه دیگری از این قماش، مشغولاند
شبانه روز به شغل شریف دربهدری
به ضرب سکّه و هدیه به شاعران جهان
ارادتی بنما تا سعادتی ببری
به غیر خانهٔ آن رهگذر که میدانی
شبی به خانهٔ ما هم سری بزن، گذری
برادرانه ز من این سه بیت را بشنو
صلاح نیست همین را شنیدن از دگری:
که حوزهٔ هنری مثل کشتی نوح است
نمیشود که هُلش داد و بُرد یک نفری
پدر بزرگ که عمری رئیس بود و مدیر
شبی به بنده نشان داد فوت کوزهگری
که: ای پسر ! چو سوار خر مراد شدی
سوار شو، ولی ای نورِ دیدهام!_ یهوری
خر مراد، خر مردم است و میباید
به محض آمدن صاحبش، ازآن بپری
به چشم پنبهزنانی که پاچه می خارند،
بدوز چشم و خودت را فقط بزن به کری
جماعت شعرا حرف و نقل شان تلخ است
اگرچه دوست ندارند قهوهٔ قجری
در این مشاجره هرکس به لهجهای شاد است
درخت شکوهٔ ما هم به لهجهی طبری !
به اعتقادِ منِ بیسَوات، چاپ کنید
دو ویژه نامهٔ خوش رنگ و خوشگل خبری
یکی برای مدیران، یکی هنرمندان
که ناسلامتی اینجاست حوزهٔ هنری
عوض کنید مدیران حوزه را پس از این
دوتا دوتا و یکی درمیان و ضربدری
به این دو نکته توجه کنید، قافیهاند
جراید خبری با جراید خطری!
«زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت»
شدیم مثل پریشب دوباره بیسحری
گمان کنم رمضان بود موسم این شعر
هزار و چارصد و چندِ هجری قمری...
#سعید_بیابانکی
@sbiabanaki
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz
🗓 به بهانه روز #شورای_نگهبان 💂♂
مادرم با پدرم بد شده است
چون شنیدهست که مرتد شده است
معصیتهای کبیر پدرم
صد و هشتاد مجلد شده است
فحش دادن به جناب ابوی
منبع کسب درآمد شده است
هیچکس چون که نشد ضامن او
پدرم عازم مشهد شده است
عمه میآمده مهمانی ما
وسط راه مردد شده است
علت این همه معضل این است:
که #صلاحیت او رد شده است!
#سعید_بیابانکی
منبع:
( #سکته_ملیح . نشر #شهرستان_ادب)
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz
😷الماسکیات😷
#عبدالجبار_کاکایی
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاسک
بهر طلب طعمه پر و بال بیاراسک
بر بال و پر خود ژل و الکل زد و فرمود
امروز دهان همهمان صاف شد از ماسک
پایینتر از این گر بروم از نظر تیز
بینم سرموی وزغی سوخته در جاسک
ناگه ز کمینگاه یکی ناقل پنهان
زد عطسه تندی و بیفکند بر او راسک
اینش عجب آمد که ز یک بینی کوچک
این تیزی و این تندی عطسه ز کجا خاسک
بر خاک فرود آمد و با خس خس سینه
لختی نظر خویش گشاد از چپ و از راسک
چون نیک نظر کرد به منقار بلندش
گفتا ز که نالیم؟ بزن ماسک، بزن ماسک
👌👌👌
#سعید_بیابانکی
ناگهان ماسک برانداختهای یعنی چه؟
«مست از خانه برون تاختهای یعنی چه؟»
👌👌👌
#علیرضا_قزوه
«دوش میآمد و رخساره برافروخته بود»
بینیاش بر اثر ماسک زدن سوخته بود
👌👌👌
آدرس منبع:
https://www.daftaretanz.com/fa/pages/newsDetailes/131981/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AD-%D9%85%D8%A7%D8%B3%DA%A9
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz
💬 مفردات طنز🖍
#حافظ_شیرازی
#سعید_بیابانکی
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
علیالخصوص اگر عضو بیمه هم هستی
👌
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
صنف کفنفروشان خیلی گرانفروشند
👌
آسمان بار امانت نتوانست کشید
زنگ زد باربری، گفت: تریلی بفرست
👌
از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفت
مادر! چقدر مدرسه دولتی بد است
👌
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
دربهدر دنبال دزد کفشهای خویش بود
👌
بادهنوشی که در او روی و ریایی نبود
بهتر آن است که نوشابهفروشی بزند
👌
چشمه آب حیات است دهانت، اما
نظر بنده بر این است که مسواک بزن
👌
من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
که طبیبان همه گفتند به او شیرینعقل
👌
دیری است که دلدار پیامی نفرستاد
من فکر کنم گوشی او شارژ ندارد
👌
از نامه سیاه نترسم که روز حشر
همراه خویش لاک غلطگیر بردهام
👌
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
از آن تاریخ دینم کاملا سوراخ سوراخ است
👌
بیا که رونق این کارخانه کم نشود
که هست شخص وزیر از سهامدارانش
👌
لب از ترشّح مِی پاک کن برای خدا
خدا نخواسته سنی گذشته است از تو
👌
سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت: این از ثمرات سفر استانی است
👌
عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس
که اکثریتشان حزب باد میباشند
📎📎📎
منبع:
(ضدحالات. سعید بیابانکی. ص ۹۳-۱۰۵)
#خوانش_اشعار_طنز
#سعید_بیابانکی
#حافظ_شیرازی
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz
📖نهی از منکر🧕
#سعید_بیابانکی
#هی_شعر_تر_انگیزد
به من نیگا نکن، آهای برادر!
خودت مگه نداری خوار و مادر؟
ماه و مگه تو نیمهشب ندیدی
میخوای بگی تو خطّلب ندیدی؟
صورت من یهکم اناری شده
یهریزه هم بتونهکاری شده
اُمّل بیسواد ژل ندیده!
دهاتی خنگ ریمل ندیده
تقصیر خیاطای روسیاهه
مانتوی من اگه یهکم کوتاهه
امون ازین شهر مقرراتی
موارد فجیع منکراتی
تو کوچه و تو سلف و دانشکده
سهم من از خوشگلی نیمدرصده
خوشگلی تو خونه هم چه فایده
مهمونی زنونه هم چه فایده
بابام که عاشق چشام نمیشه
عاشق لرزش صدام نمیشه
برادر پلاسمام همینطور
دوستای بیکلاسمام همینطور
فقط میمونه کوچه و خیابون
برای عَرضهی قشنگییامون
هم انقباضیه هم انبساطی
کمیتهی مخوف انضباطی!
آهای مدیر پاک با سیاست!
من کجا و اماکن و حراست؟
نذار که دلتنگیمو هی کش بدم
خوشگلیمو کجا نمایش بدم؟
حیفه جوونامون پسر بمیرن
کاری کنین جوونا زن بگیرن
کاری کنین جوونا زن بگیرن
یک زن خوشگل مث من بگیرن
من اگه شوهر کنم آدم میشم
نمونه تو تموم عالم میشم
به زندگی میچسبم و به شوهر
گور بابای فیس زنبرادر
بهجون هرچی مرده تف به گورم
کهنهی بچهمو اگه نشورم
کوری چشم چشچرون انتر
مانتوی من هم میشه هی بلنتر
به من نیگا نکن، آهای برادر!
خودت مگه نداری خوار و مادر؟
📎📎📎
منبع:
(هی شعرتر انگیزد. سعید بیابانکی.صفحه۱۶-۱۸)
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz
📖بخور بخور😋
#سکته_ملیح
#سعید_بیابانکی
همانقدر خون جگر خورده باشد
هر آنکس که نان هنر خورده باشد
یقیناً که او میشود طنزپرداز
اگر شاعری مغز خر خورده باشد
به آغل فقط میرود چشمبسته
همان خر اگر چوب تر خورده باشد
رود از طویله به آغوش قصاب
اگر برّهای ضربدر خورده باشد
همانقدر از برّهها فحش خوردهست
هر اندازه انسان جگر خورده باشد
نیازش به قرص قمر اضطراریست
مریضی که قرص کمر خورده باشد
بدانید حالش خراب است هرکس
به پست امیر قطر خورده باشد
بر او میزنند از قفا حدّ شرعی
اگر یک نفر اینقدر خورده باشد
نمیدانم آیا که حکمش چگونهست؟
اگر یک نفر آنقدر خورده باشد!
ولی حکم او حمل با جرثقیل است
که پشت چراغ خطر خورده باشد
ولی حکم او له شدن لای لولاست
اگر یک نفر لای در خورده باشد
عزیزم! بدان؛ طنزپرداز باید
نمک خورده باشد، شکر خورده باشد
حقوقش زیادست قطعاً هرآنکس
که نان حقوق بشر خورده باشد
در آینده خوانندهای میشود توپ
هرآنکس که مرغِ سحر خورده باشد
شب تیره انگار در خواب نازست
گمانم که قرص قمر خورده باشد
رفیق تبردار بودهست بیشک
درختی که خیلی تبر خورده باشد
بهدنبال اموال ملت نگردید
اگر یک نفر معتبر خورده باشد
مدیری نمونهست قطعاً کسی که
ز هفتاد[هشتاد] میلیون نفر خورده باشد!
📎📎📎
منبع:
(سکته ملیح.سعید بیابانکی.صفحات۳۵-۳۷)
#طنز_سیاسی
#طنز_و_اخلاق
#خوانش_اشعار_طنز
#معرفی_کتابهای_طنز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
🆔 ایتا : @tarzetanz
🆔 تلگرام : @tarzetanz
🆔 اینستاگرام : @hassan__malekan