eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
462 دنبال‌کننده
133 عکس
101 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
12.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیه چگونه شد نظر اهل در این چیست؟🍃🌸🌺 ✨ به اهل ✨ بخش_پانزدهم ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 عليه السّلام پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله است و در اين شايسته ترين نسبت به آن مى باشد 🌸🌸 (۲) مؤلف گويد: پيش از اين در باب على وصىّ پيغمبر است، احاديث زيادى را درباره اينكه على عليه السّلام وارث پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله است، آورديم. از جمله: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در ضمن حديث «سلمان»، فرموده است: وصى و وارث من كسى است كه وام مرا مى پردازد و به انجام وعده من قيام مى كند، همانا او على بن ابيطالب عليه السّلام است. و در حديثى كه «مناوى» آورده، چنين است: براى هر پيغمبرى وصى و وارثى است و على عليه السّلام وصىّ و وارث من است. و در حديث «بريدة»، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد: براى هر پيغمبرى وصى و وارثى است و همانا، على عليه السّلام وصى و وارث من است. و اينك در اين رابطه احاديثى كه رسيده در ذيل باب بطور مستقل مى آوريم. (۳) [📚مستدرك الصحيحين ۳/ ۱۲۵] به دو سند، از «ابو اسحاق» روايت كرده است كه گفت: از «قثم بن عبّاس»، پرسيدم: چگونه على عليه السّلام پيش از شما فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۲۳۳ وارث پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله شد؟ وى در پاسخ گفت: براى آنكه حضرت على عليه السّلام پيش از ما، به او پيوست و بيشتر از همه ما با آن حضرت صلّى اللّه عليه و آله ارتباط داشت. «حاكم» گويد: حديث مزبور از احاديث «صحيح الاسناد» است. مؤلف گويد: حديث مزبور را «متّقى» در [📚كنز العمال ۶/ ۴۰۰] نقل كرده و اظهار مى دارد كه اين حديث را «ابن ابى شيبه» هم نقل كرده است و «نسائى» هم در [📚خصائص ص ۲۸] متعرض گرديده و از دو طريق- كه اختلاف در لفظ دارند- روايت كرده است. (۱) [📚همان كتاب ۳/ ۱۲۶] به سند خود، از «ابن عباس» روايت كرده است كه حضرت على عليه السّلام در حال حيات پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله گفت: خداى تعالى مى فرمايد: أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ؛ آيا هر گاه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله بميرد يا به شهادت برسد، شما از فرصت استفاده كرده به آئين پيشينيان باز مى گرديد. سپس خود حضرت على عليه السّلام فرمود: به خدا سوگند! پس از آنكه حضرت پروردگار ما را به وسيله پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله به هدايت نايل ساخته، هرگز به آئين پيشينيان خود باز نمى گرديم؛ به خدا سوگند! هر گاه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله بميرد يا بدست پليدان و پست فطرتان از پاى در آيد تا جان در بدن دارم بگونه اى كه او نبرد مى كرد، نبرد مى كنم تا اينكه عمرم به سر آيد؛ به خدا سوگند! من برادر، ولىّ، پسر عمو و وارث علم پيغمبرم. پس چه كسى از من به او شايسته تر است؟ فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت ج ۲ ۲۳۳ باب پنجاه و چهارم حضرت على عليه السلام وارث پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله است و در اين رابطه شايسته ترين افراد نسبت به آن حضرت مى باشد..... ص: ۲۳۲....... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 عليه السّلام پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله است و در اين شايسته ترين نسبت به آن مى باشد 🌸🌸 لف گويد: «هيثمى» اين حديث را [📚مجمع ۹/ ۱۳۴] روايت كرده و اضافه نموده كه «طبرانى» هم آنرا نقل كرده و حديث صحيحى است «محبّ طبرى» هم در [📚الرياض النضرة ۲/ ۲۲۶] حديث مورد نظر را روايت كرده و اظهار داشته كه اين حديث را «امام احمد» در «مناقب» آورده و «نسائى» هم در [📚خصايص ص ۱۸] آنرا متعرض است و «ذهبى» هم بطور اختصار در [📚ميزان الاعتدال ۲/ ۲۸۵] به نقل آن پرداخته است. (۱) [📚خصائص نسائى ص ۱۸] به سند خود، از «ربيعة بن ماجد» روايت كرده كه مردى خطاب به حضرت على عليه السّلام گفت: يا امير المؤمنين! چگونه شد كه شما وارث رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله گرديدى و عموهاى تو از اين موهبت محروم ماندند؟ حضرت على عليه السّلام در پاسخ او، فرمود: در يكى از روزها، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرزندان «عبد المطلب» را گرد آورد (به قولى دعوت كرد) و به وزن يك مدّ «۱» غذا براى آنان تهيه ديد فرزندان «عبد المطلب» از آن غذا به قدرى كه سير شدند تناول كردند و آن يك مدّ طعام به حال خود باقى بود؛ چنانكه گوئى دستى به آن نرسيده است. سپس دستور داد قدح آبى آورده و همگان از آن قدح آب نوشيدند و از آن آب چيزى كم نشد؛ چنانكه گوئى آبى از آن قدح نوشيده نشده است. آنگاه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به فرزندان «عبد المطلب» گفت: اى فرزندان عبد المطلب! من بسوى شما خصوصا و بسوى مردم عموما برگزيده شده‌ام و شما از اين معجزه آنچه را كه بايد مشاهده كنيد، مشاهده كرديد، اينك كداميك از شما حاضريد به نبوت من اقرار كنيد و به جبران پذيرش آئين من، برادر و صاحب و وارث من باشد؟ سخن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله را حاضران نشنيده گرفتند و كسى سؤال آن حضرت را پاسخ نداد و من كه از همه حاضران كم سن و سال تر بودم، از جاى برخاستم و خواسته آن حضرت را پاسخ دادم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به من دستور داد تا بنشينم و سه بار رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خواسته خود را به اطلاع آنان رسانيد و در هر سه بار من به سؤال رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله پاسخ دادم و آنان به گفتار رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله ترتيب اثرى ندادند و در مرتبه آخر، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دست مباركش را روى دست من گذاشت. اين بود كه من از آن حضرت ارث بردم و عمويم از ارث آن حضرت محروم گرديد. مؤلف گويد: «ابن جرير طبرى» اين حديث را در [📚تاريخ ۲/ ۶۳] روايت كرده است و «متّقى» هم در [📚كنز العمال ۶/ ۴۰۸] به نقل آن پرداخته و گفته است كه _________ _ (۱) يك مدّ معادل يك چارك كه تقريبا يك كيلو ميباشد. «امام احمد حنبل»، «ابن جرير» و «مقدسى» به آن اشاره كرده اند...... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 عليه السّلام پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله است و در اين شايسته ترين نسبت به آن مى باشد 🌸🌸 «امام احمد حنبل»، «ابن جرير» و «مقدسى» به آن اشاره كرده اند. (۱) [📚الرياض النضرة محبّ طبرى ۲/ ۱۷۸] از «معاذ» روايت كرده است كه حضرت على عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پرسيد: يا رسول اللّه! چه ارثى از شما مى برم؟ رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: همان ارثى كه پيغمبران پيش از من براى يكديگر به ارث گذاشتند همانا آن كتاب پروردگارشان و سنّت پيغمبرشان است. «طبرى» گفته است كه «ابن حضرمى» هم اين حديث را نقل كرده است. (۲) [📚كنز العمال ۵/ ۴۰] هنگامى كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در ميان اصحاب خويش عقد اخوت برقرار كرد. على عليه السّلام مى گويد به رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله عرض كردم از اينكه برادرى براى من تعيين ننمودى، نزديك بود روح از بدنم مفارقت كند و پشتم بشكند، پس اگر چنين بى توجهى از آن جهت باشد كه بر من خشمگين شده اى از شما اميد آن دارم كه مرا ببخشائى و در نتيجه بخشايش، گرامى بدارى. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: به خدائى كه مرا به راستى برانگيخته است برادرى تو را از اين جهت به تأخير انداختم كه تو را براى برادرى خويش اختيار كنم «انت منّى بمنزلة هارون من موسى غير انّه لا نبىّ بعدى» و تو برادر و وارث من هستى. على عليه السّلام پرسيد: يا رسول الله! چه ارثى از شما مى برم؟ فرمود: همان ارثى كه پيغمبران پيش از من به ارث گذاشتند. على عليه السّلام پرسيد: پيغمبران پيشين چه ارثى از خود باقى گذاشته اند؟ در پاسخ فرمود: كتاب خدا و سنّت پيغمبرانشان را. و تو در بهشت، همراه با دخترم فاطمه عليها السّلام در كاخ من خواهى بود و تو، برادر و رفيق من هستى. «متّقى» گفته است كه «امام احمد حنبل» اين حديث را در كتاب «مناقب على عليه السّلام» و «ابن عساكر» نقل كرده اند. مؤلف گويد: همين حديث را بار ديگر «متّقى» در [📚كنز العمال ۵/ ۴۰] در ضمن حديثى طولانى ايراد كرده است و همچنين «محبّ طبرى» در [📚الرياض النضرة ۱/ ۱۳] حديث مزبور را آورده و در پايان آن آمده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله اين آيه را تلاوت كرد: إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ؛ برادرانى كه بر روى سريرهاى بهشت نشسته و در برابر يكديگر قرار گرفته اند و در راه خدا بدوستى يكديگر نائل گرديده و بديدار هم مى رسند و ناظر به يكديگر مى باشند. «متّقى» گويد: اين حديث را گروهى از محدّثان از قبيل «بغوى»، «طبرانى» در «معجم» خود، «باوردى» در كتاب «المعرفة» و «ابن عدى» نقل كرده اند. «محب طبرى» گويد: حديث مورد بحث را «حافظ ابو القاسم دمشقى» در «الاربعين الطوال» متذكر است. (۱) [📚همان كتاب ۴/ ۵۵] از حضرت على بن ابيطالب عليه السّلام روايت كرده كه در يكى از اوقات بيمارى رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله به حضورش شرفياب شدم و مشاهده كردم كه در بالين رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله مردى نشسته كه به زيبائى او كسى را نديده بودم، آن مرد سر مقدّس رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله را در دامان گذاشته است....... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 عليه السّلام پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله است و در اين شايسته ترين نسبت به آن مى باشد 🌸🌸 هنگام ورود پس از سلام، گفتم: آيا نزديك شوم؟ آن مرد گفت: به پسر عمويت نزديك شو كه تو سزاوارترى از من به او نزديك به هر دو شدم. آن مرد از جاى برخاست و من بجاى او نشستم و سر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله را بگونه اى كه آن مرد در دامان خود گذاشته بود، در دامان خويش گذاشتم. طولى نكشيد پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله بيدار شد و فرمود: مردى كه سر مرا در دامان خود گرفته بود كجاست؟ عرض كردم به مجرديكه حضورتان رسيدم، آن مرد مرا پيش خواند و گفت: به پسر عمويت نزديك شو كه تو شايسته ترى از من به او سپس از جاى برخاست و من بجاى او نشستم. رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: آيا دانستى آن مرد چه كسى بود؟ در پاسخ گفتم: پدر و مادرم فداى شما! او را نمى شناسم. فرمود: آن مرد، «جبرئيل» بود كه با من سخن مى گفت تا از لذت سخنان شيرين او، درد من تخفيف يافت و در حالى كه سرم در ميان دامان او بود، به خواب رفتم. «متقى» گويد: اين حديث را «ابو عمر» و «زاهد» در كتاب «فوائد» خود، نقل كرده اند. (۱) مؤلف گويد: حديث مزبور را «محب طبرى» در [📚الرياض النضرة ۲/ ۲۱۹] روايت كرده و مى گويد: حديث مذكور را «ابو عمر محمد لغوى» متعرض است. از اين حديث بر مى آيد كه حضرت على عليه السّلام، «جبرئيل» را- هر چند به صورت مردى هم كه باشد- مشاهده كرده است و در اين رابطه، «محب طبرى» در [📚الرياض النضرة ۲/ ۲۱۹] از «ابن عباس» نقل كرده است كه در يكى از اوقات، در حضور وى سخن از حضرت على عليه السّلام به ميان آمد، گفت: از كسى سخن مى گوئيد كه صداى پاى «جبرئيل» را از فراز اطاقش استماع مى كرده است. «متّقى» گويد: اين حديث را «امام احمد حنبل» در «المناقب» آورده است. و در تأييد اينكه حضرت على عليه السّلام در دامان گرفتن سر مبارك رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله شايسته تر از ديگران بود، حديثى وجود دارد كه «زمخشرى» در «كشّاف» در ذيل تفسير آيه وَ جِي ءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ (سوره فجر، آيه ۲۳) نوشته است، هنگامى كه اين آيه نازل شد چهره رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تغيير كرد و حالت تأثّر به خود گرفت، چنانكه آثار تأثر از چهره اش هويدا بود و اين حالت بر اصحاب گران آمد، و چگونگى حال را به عرض حضرت على عليه السّلام رسانيدند، حضرت على عليه السّلام حضور يافت و از پشت سر، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را در آغوش گرفت و پشت گردن آن حضرت را بوسيد و گفت: پدر و مادرم فداى شما! چه حادثه اى امروز رخ داده است و چه چيزى ايجاب كرده كه اينگونه متأثر باشيد؟ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آيه مزبور را تلاوت كرد. على عليه السّلام پرسيد: چگونه دوزخ را مى آورند؟ فرمود: هفتاد هزار فرشته همراه با هفتاد هزار مهار آنرا مى كشند و مانند شتر مهار آنرا در اختيار دارند كه اگر آنرا به حال خود بگذارند، همه اهل محشر را مى سوزاند! ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 از ابيات « » و برخى ديگر در با اهل بيت عليهم السّلام🌺🌸🔹 (۲) [📚حلية الاولياء ابو نعيم ۹/ ۱۵۲] خبر داد به ما «عبد الله بن محمد» از «ابو بكر سبأى» كه گفت: از يكى از مشايخ شنيدم كه «شافعى» تمايل و علاقه شديدى به اهل بيت داشت تا آنجا كه بخاطر اين علاقه، گروهى از او عيبجوئى مى كردند و او را «رافضى» مى گفتند! «شافعى» در رابطه با اظهار آنها گفت: يا راكبا قف بالمحصّب من منى و اهتف بقاعد خيفها و الناهض ان كان رفضا حبّ آل محمدفليشهد الثقلان انّى رافضى ؛ اى سواره! در «محصّب»- نام محلى در مسير منى است- توقف كن و به آنها كه در محل «خيف» توقف كرده يا از محل خود برخاسته و آماده حركت مى باشند، بگو كه هرگاه دوستى و علاقه به «آل محمد» دليل بر رفض باشد، جن و انس گواهى دهند كه من رافضى (شيعه) هستم!! مؤلف گويد: ابيات مذكور را با اندك اختلاف و زيادتر از آنچه نقل شد، «ابن حجر» در [📚صواعق ص ۷۹] آورده و اظهار مى دارد كه بار ديگر «شافعى» مى گويد: (۱) يا راكبا قف بالمحصّب من منى و اهتف بساكن خيفها و الناهض سحرا اذا فاض الحجيج الى منى فيضا كملتطم الفرات الفائض ان كان رفضا حبّ آل محمدفليشهد الثقلان انّى رافضى ؛ اى سواره! در «محصب»- كه از سرزمين منى بشمار مى آيد- توقف كن و در آنجا كسى را كه در «خيف» ساكن است، و يا كسى را كه از محل «خيف» عازم مقصد خود مى باشد، بويژه حاجيان را كه در سحرگاه مانند آب نهر فرات مى غلطند و موج مى زنند و پشت سر يكديگر عازم مقصد مى شوند، مورد خطاب قرار داده و بگو كه هرگاه محبت و علاقه به «آل محمد» دليل بر رفض باشد، جن و انس گواهى بدهند كه من رافضى ام!! «ابن حجر» گفته است كه «بيهقى» اظهار داشته: «شافعى» ابيات مزبور را هنگامى مى سرايد كه خارجى‌ها بر اثر حسادت و عداوتى كه با او داشتند، او را به رافضى‌ها (شيعه) نسبت مى دادند. «فخر رازى» هم ابيات مذكور را در تفسير آيه مودت، (سوره شورى، آيه ۲۳)، بگونه اى كه «ابن حجر» نقل كرده است، آورده و «شبلنجى» هم در [📚نور الابصار ص ۱۰۴] به همان گونه نقل كرده كه «ابن حجر» آورده است. (۲) [📚صواعق محرقه ابن حجر ص ۱۰۸ و شبلنجى در نور الابصار ص ۱۰۵] ابيات زير را با انتساب به «شافعى» آورده اند: آل النبىّ ذريعتى و هم اليه وسيلتى ارجو بهم اعطى غدابيدى اليمين صحيفتى ؛ آل پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله وسيله منند و همانا آنان در حضور پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله از من ياد مى كنند؛ آرزومندم كه فرداى قيامت به بركت محبت آل بيت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله نامه عمل مرا بدست راست بدهند و از ترس و وحشت در امان باشم. (۱) [📚نور الابصار شبلنجى ص ۱۰۴] دو بيت زير را از «شافعى» نقل كرده است. يا آل بيت رسول الله حبّكم فرض من الله فى القرآن انزله يكفيكم من عظيم الفخر انّكم من لم يصلّ عليكم لا صلوت له ؛ اى خاندان رسول خدا! محبت شما از سوى خدا بر ما واجب شده است همانطور كه قرآن تأييد كرده و محبت شما را بر ما لازم شمرده است. در بزرگوارى و عظمت مقام شما همين بس كه هر كسى در نماز درود بر شما نفرستد، نماز او مقبول پيشگاه خداى تعالى قرار نمى گيرد! مؤلف گويد: «ابن حجر» در [📚صواعق ص ۱۰۴] بيت اول را نقل كرده و بيت پس از آنرا نياورده است. (۲) [📚نور الابصار شبلنجى ص ۱۰۴] «ابو بكر بيهقى» در كتابى كه درباره مناقب «امام شافعى» تأليف كرده است، مى نويسد: به «شافعى» گفتند كه مردم تاب و تحمّل شنيدن منقبت يا فضيلت اهل پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله را ندارند، اگر كسى هم بخشى از مناقب و فضائل اهل بيت عليهم السّلام را ذكر نمايد، به ديگران توصيه مى كنند كه از اين شخص رافضى كناره گيرى كنيد! «شافعى» وقتى اين مطلب را شنيد، ابيات زير را سرود: ..... فقط با ذکر کانال ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 از ابيات « » و برخى ديگر در با اهل بيت عليهم السّلام🌺🌸🔹 به ديگران توصيه مى كنند كه از اين شخص رافضى كناره گيرى كنيد! «شافعى» وقتى اين مطلب را شنيد، ابيات زير را سرود: اذا فى مجلس نذكر (ذكروا) علياو سبطيه و فاطمة الزكيّة يقال تجاوزوا يا قوم هذافهذا من حديث الرّافضيّة برئت الى المهيمن من اناس يرون الرفض حبّ الفاطميّة ؛ هنگاميكه در مجلسى، از حضرت على عليه السّلام، حسن و حسين، دو نواده پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و فاطمه زهرا عليها السّلام سخن به ميان آيد و فضائل آنها ذكر شود، برخى از مردم جاهل، اظهار مى كنند كه از اينگونه سخنان دست برداريد و اطمينان داشته باشيد اين چنين مناقبى ساخته و پرداخته رافضيان است! از چنان مردمى بيزارم كه محبت دختر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله، فاطمه زهرا عليها السّلام، را «رفض» مى دانند! و در صفحه ۱۰۵ مى گويد: «شيخ شعرانى» اظهار مى دارد كه «شيخ اكبر محيى الدين عربى» در كتاب «فتوحات» دو بيت زير را مدح اهل بيت آورده و چه نيكو سروده است: فلا تعدل باهل البيت خلقافاهل البيت هم اهل السّيادة فبغضهم من الانسان خسرحقيقى و حبّهم عبادة ؛ هيچ آفريده اى را بر اهل بيت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله برترى مده؛ بدليل آنكه خاندان پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله، بزرگوارانى هستند كه از مقام سيادت برخوردارند. پس انسانى كه دشمنى آنها را به دل بگيرد، به زيان حقيقى رسيده است و كسى كه محبت آنها را در دل داشته باشد، از عبادت پروردگار و حقيقت آن بهره مند شده است. (۱) [📚صواعق محرقه ابن حجر ص ۱۰۱] شيخ جليل «شمس الدين ابن عربى» دو بيت زير را در مدح اهل بيت سروده است: رأيت ولائى آل طه فريضةعلى رغم اهل البعد يورثنى القربى فما طلب المبعوث اجرا على الهدى بتبليغه الّا المودة فى القربى ؛ چنان ديدم كه علاقه به خاندان پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله، بر خلاف انتظار آنها كه از حقيقت دورند، بر ما واجب است و موجبات نزديكى را فراهم مى آورد. پس براى همين است كه پيغمبر مبعوث در برابر زحمات خويش از ما مزدى نمى خواهد و مزد رسالت او، همانا دوستى خاندان اوست ❌ فقط با ذکر کانال ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 كه در با و امیرالمومنین عليه السّلام شده است 🌸🌺✨ 📚(۲) [مستدرك حاكم ۳/ ۱۲۸] به سند خود، از «زيد بن ارقم» نقل كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: كسى كه مى خواهد برابر با زندگى من زندگى كند، و مانند مرگ من بميرد، و در بهشت جاويدان كه پروردگار به من وعده داده است گام نهد، على بن ابيطالب عليه السّلام را دوست بدارد؛ چرا كه آن حضرت شما را از راه هدايت منحرف نمى سازد و هرگز شما را به گمراهى نمى كشاند. «حاكم» گويد: اين حديث صحيح است. مؤلف اظهار مى دارد: «ابو نعيم» اين حديث را در [حلية ۴/ ۳۴۹] به دو طريق روايت نموده، و «متّقى» در [كنز العمال ۶/ ۱۵۵] نقل كرده و مى گويد: «طبرانى»، «حاكم» و «ابو نعيم» آنرا روايت كرده اند و «هيثمى» هم در [مجمع ۹/ ۱۰۸] روايت كرده و مى گويد: «طبرانى» هم آنرا نقل نموده است. 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۴ (۱) [همان كتاب ۳/ ۱۳۵] به سند خود، از «عمار ياسر» نقل كرده كه مى گويد: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم، خطاب به على عليه السّلام، فرمود: يا على! خوشا به حال كسى كه تو را دوست بدارد، و حقايقى را كه در وجود توست تصديق نمايد، و واى بر كسى كه تو را دشمن بدارد و حقايق نهفته در تو را تكذيب نمايد. اين حديث از سند صحيح برخوردار است. مؤلف گويد: «خطيب بغدادى» حديث مزبور را در📚 [تاريخ ۹/ ۷۱] به دو طريق، و «هيثمى» هم در [مجمع ۹/ ۱۳۲] روايت كرده است و مى گويد: «طبرانى» و «حاكم» و «خطيب» حديث مذكور را از «عمّار ياسر» نقل كرده اند و «محب طبرى» هم در [الرياض النضرة ۲/ ۲۱۵] روايت مى كند و مى افزايد «ابن عرفه» به نقل آن پرداخته است و در [ذخائر ص ۹۲] از «ابن عباس» نقل كرده است. (۲)📚 [حلية الاولياء ۱/ ۸۶] به سند خود، از «زيد بن وهب» از «حذيفة» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: كسى كه خرسند است از اينكه مثل من زندگى كند و مثل من هم بميرد و نى ياقوت فامى كه خدا به دست خود آفريده است، به اختيار خويش در آورد، و به آن بگويد: باش تا باشد! بايد پس از من على عليه السّلام را دوست بدارد.«ابو طفيل» و «سدى» اين حديث را از «زيد بن ارقم» روايت كرده اند. مؤلف گويد:📚 «ابو نعيم» بار دوم در [۴/ ۱۷۴] همان حديث را نقل كرده است. (۳) [همان كتاب ۱/ ۸۶] به سند خود، از «ابن عباس» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: كسى كه خوشحال است كه چون من زندگى كند و چون من بميرد و در بهشت عدن كه خدا آنرا ايجاد كرده ساكن شود، پس از من على عليه السّلام را دوست بدارد، و دوست او را دوست بدارد، و به ائمه پس از او اقتدا نمايد؛ كه ايشان عترت من هستند، و از سرشت من آفريده شده اند، و از نعمت فهم و 📚علم فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۵ برخوردار گرديده اند. واى بر امت من كه فضيلت و موقعيت علم و كمال آنان را تكذيب نمايد و رعايت صله رحم مرا ننمايد و به قطع صله رحم من اقدام كند! آرى، اينان به شفاعت من نايل نمى گردند. مؤلف گويد: «طبرانى» و «رافعى» از «ابن عباس» روايت كرده اند. (۱) 📚[اسد الغابة ابن اثير ۴/ ۲۳] به سند خود، از «ابو مريم سلولى» روايت مى كند كه از «عمار ياسر» شنيدم، مى گفت: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه خطاب به على بن ابيطالب عليه السّلام، فرمود: يا على! خداى تعالى تو را به زيورى آراسته است كه هيچيك از آفريدگان خويش را به زيورى كه بهتر از آن باشد، نياراسته است: زهد در دنيا برايت قرار داد كه نه چيزى از دنيا دست تو را مى گيرد و نه دنيا چيزى از تو بدست مى آورد؛ علاقه به بينوايان را در وجود تو نهاد كه آنان را دوست بدارى و آنها هم به امامت تو خرسند باشند و تو هم از پيروى آنان از تو خرسند باشى. اينك خوشا به حال كسى كه تو را دوست بدارد و حقايق نهفته در تو را تصديق نمايد! و واى بر آنكه تو را دشمن بدارد و حقايق پوشيده در تو را تكذيب نمايد! بنا بر اين آنهائى كه تو را دوست مى دارند و حقايق درونى تو را تصديق مى نمايند، در آخرت همسايگان تو هستند و انيس تو در كاخ ويژه ات خواهند بود. و آنها كه با تو كينه توزى مى نمايند و فضائل تو را انكار مى كنند، بر خداى تعالى لازم است در روز قيامت آنان را در قرارگاه كاذبان در آورد. مؤلف گويد:📚 «هيثمى» اين حديث را در [مجمع ۹/ ۱۳۲] نقل كرده و مى گويد: «طبرانى» اين حديث را در «الاوسط» آورده است...... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 كه در با و امیرالمومنین عليه السّلام شده است 🌸🌺✨ (۲) [الاصابة ابن حجر ۳/ قسم ۱/ ۲۰] مى گويد: «مطين»، «باوردى»، «ابن جرير» و «ابن شاهين» از «زياد بن مطرّف» نقل كرده اند كه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم، مى فرمود: كسى كه دوست مى دارد همانند من زندگى كند و به دوش من چشم از جهان فرو بندد و در روز بازخواست به بهشت برود، على و ذريّه او را پس 📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۶ از من دوست بدارد. مؤلف گويد: «متّقى» اين حديث را در [كنز العمال ۶/ ۱۵۵] نقل كرده و مى گويد: اين حديث از «مطين»، «باوردى»، «ابن شاهين» و «ابن منده» نقل شده كه آنها هم از «زياد بن مطرّف» نقل كرده اند. (۱) [كنوز الحقايق مناوى ص ۱۰۱] از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت است كه فرمود: به دوستداران على عليه السّلام و ارادتمندان آن حضرت ابلاغ كنيد كه خود را براى داخل شدن به بهشت آماده كنند. «ديلمى» اين حديث را نقل كرده است. (۲) [الرياض النضرة ۲/ ۲۱۵] از «زيد بن ارقم» نقل كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: كسى كه مى خواهد دست به نى سرخ فامى كه خدا آنرا بدست خود در بهشت عدن كاشته است دراز كند و آنرا دستاويز خود قرار بدهد، بايد محبت و علاقه به على عليه السّلام را دستاويز خويش سازد. «امام احمد» اين حديث را در «مناقب» آورده است. (۳) [اسد الغابة ابن اثير ۴/ ۱۰۱] حديثى را از «يحيى بن عبد الرحمن انصارى» نقل كرده كه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم، مى فرمود: كسى كه على عليه السّلام را در حال حيات و ممات آن حضرت دوست بدارد، خداى تعالى امن و امان را تا زمانيكه خورشيد طلوع و غروب مى كند، براى او برقرار مى دارد. و كسى كه در حال حيات و پس از ممات حضرت على عليه السّلام، كينه او را به دل مى گيرد، خدا او را به مرگ جاهليت مى ميراند و به اعمالى كه در اسلام احداث كرده و به بدعتهائى كه ايجاد كرده است محاسبه مى نمايد. مؤلف گويد: 📚«ابن حجر» اين حديث را در [اصابة ۶/ قسم ۱/ ۳۳۵] ياد كرده است. (۴) [هيثمى در مجمع ۹/ ۱۱۱] از «ابن عباس» روايت كرده است، هنگامى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در ميان اصحاب خود- از مهاجر و انصار- عقد اخوت برقرار فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۷ كرد و ميان على عليه السّلام و يكى از آنها اخوتى مقرر نداشت، على عليه السّلام خشمگين شد، از مسجد خارج شد و به كنار نهرى رفت. زره اش را زير سر گذاشت و همچنان كه باد مى وزيد روى زمين خوابيد. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله كه على عليه السّلام را در مسجد نديد، در جستجوى او بر آمد تا اينكه آن حضرت را در كنار نهر آب با همان وضع يافت. نزديك آمد و اشاره اى به آن حضرت كرد و فرمود: براى هيچ مقامى از مقامهاى ظاهرى شايستگى ندارى، مگر اينكه پايه اساسى خاك باشى، يعنى «ابو تراب». و اضافه كرد: آيا خشمگين شدى آنگاه كه ميان مهاجر و انصار عقد اخوت برقرار كردم، ميان تو و يكى از آنها عقد اخوت برقرار نساختم؟ آيا خرسند نيستى از اينكه منزلت تو نسبت به من، مانند منزلت هارون نسبت به موسى باشد؟ با اين تفاوت كه پس از من، پيغمبرى مبعوث نمى شود، آگاه باش! كسى كه تو را دوست بدارد، دائره امن و امان در محور او به گردش مى آيد، و كسى كه تو را دشمن بدارد، خدا او را به مرگ جاهليت مى ميراند و به هر گونه عملى كه در اسلام انجام داده است محاسبه شود و از هيچ گونه گناه او چشم پوشى نفرمايد. «طبرانى» اين حديث را در «الكبير» و «الاوسط» نقل كرده است. مؤلف گويد: «متّقى» هم در [كنز العمال ۶/ ۱۵۴] نقل نموده است. (۱)📚 [همان كتاب ۹/ ۱۲۱] از حضرت على عليه السّلام روايت كرده است كه در يكى از روزها، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به جستجوى من بر آمد تا آنجا كه مرا در راه آبى مشاهده كرد كه در آنجا به خواب رفته بودم، حضرت فرمود: يا على! از جا برخيز! در محلى بخواب رفته اى كه اگر مردم تو را با چنين وضعى مشاهده كنند و تو را «ابو تراب» بنامند، آنها را سرزنش نخواهم كرد. در آن هنگام، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه وآله در من احساس ناراحتى كرد، فرمود: يا على! به خدا سوگند! خرسندم از اينكه تو برادر من و پدر فرزندان من باشى. آرى، تو هستى كه براى پايدارى سنّت من مى جنگى، و ذمه مرا برىّ مى كنى....... فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 كه در با و امیرالمومنین عليه السّلام شده است 🌸🌺✨ كسى كه با توجه به عهد من جان سپارد، و يا در فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۸ روزگار من بميرد، گنجينه خداست. و كسى كه در روزگار تو بميرد، جان به راحتى تسليم كرده است. و كسى كه بميرد و تو را در حالى كه جان تسليم كرده اى دوست بدارد، خداى تعالى تا خورشيد طلوع و غروب مى كند سرانجام او را به ايمنى و ايمان سپرى مى سازد. و كسى كه بميرد و كينه تو را در دل داشته باشد، به مرگ جاهليت مرده است. و دست به هر كارى كه در روزگار اسلام زده است به حساب او رسيدگى مى شود و چيزى از او فرو گذار نمى گردد. «ابو يعلى» اين حديث را نقل كرده است. مؤلف گويد: «متّقى» هم در [كنز العمال ۶/ ۴۰۴] به نقل آن پرداخته و اظهار مى دارد كه «ابو يعلى» هم آنرا آورده است. «بو صيرى» گفته است: راويان اين حديث از محدثان ثقاتند. و «محب طبرى» هم در [الرياض النضرة ۲/ ۱۶۷] با اندك اختلافى، حديث مورد بحث را ياد كرده و گفته است: «امام احمد» هم در «مناقب» نقل مى كند. (۱) [همان كتاب ۹/ ۱۲۱] از «ابن عمر» نقل مى كند كه در يكى از روزها، همراه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در سايه ديوارهاى مدينه حركت مى كرديم، همزمان در جستجوى على عليه السّلام بر آمديم و در مسير خود به كنار ديوارى رسيديم كه در آنجا على عليه السّلام به خواب رفته و گرد و غبار ظاهر آن حضرت عليه السّلام را فرا گرفته بود. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله على عليه السّلام را بيدار كرد و فرمود: با چنين وضعى كه در تو مشاهده مى شود، هر گاه مردم تو را به كنيه «ابو تراب» بخوانند، آنان را سرزنش نخواهم كرد. رواى گفته است: در آن حال، چهره على عليه السّلام را مشاهده كردم كه تغيير يافت. و اين معنى بر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله گران آمد. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله براى آرامش قلب على عليه السّلام، فرمود: مى خواهى سخنى بگويم كه از شنيدن آن سخن خرسند گردى؟! گفت: آرى، يا رسول اللّه! پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: تو برادر و وزير من مى باشى، و تو هستى كه قرض مرا ادا مى كنى، و به وعده من وفا مى نمائى، و مرا از هر چه در ذمّه‌ام مى باشد فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۱۹ آسوده خاطر مى سازى. اينك كسى كه تو را در حال حيات من دوست بدارد، با امن و ايمان از دنيا به سراى ديگر رحلت مى كند. و كسى كه در زندگى تو و پس از در گذشت من، تو را دوست بدارد، سرانجام او به امن و ايمان به پايان مى رسد و از ناراحتى روز رستاخيز آسوده خاطر خواهد بود. و كسى كه بميرد و كينه تو را در دل داشته باشد، به مرگ جاهليت مرده است و خدا، از هيچ عمل او كه در اسلام انجام داده است چشم پوشى نكرده و مورد باز خواست قرار خواهد داد. «طبرانى» اين حديث را نقل كرده است. مؤلف گويد: «متّقى» حديث مذكور را در [كنز العمال ۶/ ۱۵۵] روايت كرده و مى گويد: «طبرانى» هم آنرا از «ابن عمر» نقل مى كند. (۱) [تاريخ بغداد خطيب بغدادى ۴/ ۱۰۲] به سند خود، از «عايشه» روايت مى كند، از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه خطاب به على عليه السّلام فرمود: در حق تو همين كافى است كه دوستدار تو در هنگام مرگ اندوهى ندارد، و در قبر هم احساس تنهائى نمى كند، و روز قيامت هم فزعى ندارد. (۲)📚 [همان كتاب ۱/ ۲۵۹] به سند خود، از «ابن عباس» روايت مى كند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: در شب معراج كه مى خواستم به بهشت وارد شوم، اين جملات بر در آن نوشته شده بود: «لا اله الّا الله، محمد رسول الله، علىّ حبّ الله، و الحسن و الحسين صفوة الله، فاطمة خيرة الله على باغضهم لعنة الله» پيش از اين ترجمه شد كه «حبّ»- به كسر حاء- به معناى «محبوب» است. (۳) [كنز العمال ۶/ ۱۵۸] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: سه خصلت است كه هر گاه در كسى باشد، از امت من بشمار نمى آيد و من هم پيغمبرش نيستم؛ دشمنى با على عليه السّلام، نكوهش اهل بيت من و كسى كه ايمان را كلام تنها بداند و به حقيقت ايمان نپردازد. «ديلمى» اين حديث را از «جابر» روايت كرده است. فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۲، ص: ۵۲۰ (۱)📚 [ذخائر العقبى محب طبرى ص ۹۲] از «انس بن مالك» روايت كرده كه در يكى از اوقات، پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله، به منبر تشريف برد و پس از ايراد بيانات مفصلّى، فرمود: على كجاست؟ حضرت على عليه السّلام با شتاب از محل خود برخاست و عرض كرد: اينك من حاضر و آماده به خدمتم! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آن حضرت را بحضور خواند و به سينه چسبانيد و پيشانى مباركش را بوسيد و با صداى بلند فرمود: اى گروه مسلمانان! اين بزرگوار، برادر و پسر عمو و داماد من