🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#شيعه_و_پاسخ_به_چند_پرسش✨🍂🍂
#قسمت_بیستم
#حديث_سفينه 🔸
پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) در مورد اهل بيت خود فرموده است: «انما مثل أهل بيتي فيكم كسفينة نوح، من ركبها نجا و من تخلّف
عنها غرق» [۱] ؛ اهل بيت من در ميان شما همانند كشتي نوح اند كه هركس بر آن نشست از غرق شدن نجات يافت و هركس آن را رها كرد و از آن فاصله گرفت، غرق گرديد.
وجه تشبيه اهل بيت (عليهم السلام) به كشتي نوح اين است كه مسلمانان بايد در اصول و فروع دين از علم و دانش اهل بيت، طلب هدايت كنند و گفتار و رفتار آنان را سرمشق زندگي قرار دهند، در غير اين صورت در طوفان اختلافات مذاهب غرق خواهند شد، و نجات نخواهند يافت.
ابن حجر كه يكي از علماء مشهور سنيان است در توضيح اين حديث گفته است:
«وجه تشبيه اهل بيت به كشتي نوح اين است كه هركس به پاس شكرگزاري خداوند كه اهل بيت را چنين شرافتي عطا كرده است، آنان را دوست داشته و گرامي بدارد، و به هدايت علماي اهل بيت تمسك جويد، از تاريكي مخالفتها نجات خواهد يافت، و هركس از آنان تخلف كنند، در درياي كفران نعمت الهي غرق شده، و در ورطههاي طغيان هلاك خواهد شد». [۲] .
#عقل 🔹
علماي شيعه، با الهام گيري از كتاب و سنّت، براي عقل در معارف دين جايگاه برجسته و شايسته اي قايل شده اند. از يك سو، اصل حسن و قبح عقلي را پذيرفته و عدل الهي را بر پايه ي آن اثبات و تبيين كرده اند و از سوي ديگر، فقهاي اماميه عقل را در عرض كتاب و سنّت به عنوان يكي از منابع و مدارك احكام شرعي دانسته، قاعده ي ملازمه ي ميان حكم عقل و شرع را پذيرفت اند و اين، علاوه بر نقش ابزاري عقل در فهم كتاب و سنت است، كه قراين و اعتبارات عقلي ميتواند راهگشاي مفسّران و مجتهدان در تفسير قرآن كريم و استنباط احكام الهي از قرآن و سنّت باشد.
تذكر اين نكته در اين جا لازم است كه آنچه به عنوان حجت الهي بر بشر در عرض وحي به شمار آمده است، مستقلات و يا ملازمات روشن عقلي است، و نه ظنون و احتمالات فكري كه از نوع قياس و استحسان است. بدين جهت، در مكتب اهل بيت (عليهم السلام)، و به پيروي از آن در فقه اماميه، عقل به عنوان راه استواري براي استنباط و احكام الهي به رسميت شناخته شده است، ولي از قياس و استحسان و مانند آنها كه پشتوانه اي جز ظن و گمان ندارد، به شدّت نهي گرديده است.
حاصل آن كه عقل در موضوع دين شناسي و معرف ديني نقشهاي گوناگوني را ايفا ميكند:
۱ پايههاي اوليه دين را اثبات ميكند، مانند اثبات وجود خدا و برخي از صفات الهي كه مبناي اثبات شريعت است، و اثبات ضرورت دين و شريعت و...
۲ در عرض وحي ميتواند پاره اي از احكام شريعت را به دست آورد. و به عنوان يكي از منابع و مدارك احكام شرعي به شمار آيد. (مستقلات و ملازمات عقليه).
۳ به عنوان ابزار فهم كتاب و سنّت نقش معرفتي مهمّي را ايفا ميكند. در اين جا عقل در طول وحي (كتاب و سنت) است نه درعرض آن، و چون نوري است كه وسيله ديدن اشياء است و خود چيزي به آنها نمي افزايد.
اكنون كه با منابع معارف و احكام اسلام از نظر شيعه آشنا شديم پاسخ اصلي سؤال روشن است. زيرا شيعه و سنّي در منابع ياد شده (قران و سنت نبوي و روايات اهل بيت و عقل) در مواردي با هم اختلاف نظر دارند و اين اختلاف نظرها موجب اختلاف برخي عقائد و فتاوي شده است مثلا:
۱ در استفاده از قرآن مجيد رواياتي كه به سند مطمئن از اهل بيت (عليهم السلام) نقل شده باشد از نظر شيعه حجّت است در حالي كه علماء اهل تسنن به اين روايات توجهي ندارند و نيز رواياتي كه در كتابهاي اهل تسنن نقل شده و سند آنها از نظر شيعه مورد اطمينان نيست به عقيده شيعه حجّت نيست با اينكه اهل تسنن به آنها عمل ميكنند و فتوي ميدهند.
۲ شيعه فقط سنّت نبوي و اهل بيت (عليهم السلام) را حجت ميداند و گفتهها و عمل اصحاب رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) را چون معصوم نيستند حجت نمي داند در صورتي كه اهل تسنن به گفته اصحاب هم استناد ميكنند.
۳ برخي از عالمان اهل تسنن مطالبي را در اعتقادات مطرح ميكنند كه با حكم عقل مخالف است و از اين رو شيعه آن را نمي پذيرد مانند اينكه ميگويند خداوند در دنيا و يا در آخرت با چشم ديده ميشود و اين مطلب را عقل نمي پذيرد زيرا با چشم ديده شدن مستلزم جسم بودن است و جسم بودن خدا به حكم عقل محال است.
----------
📚منابع:
[۱]: المستدرك علي الصحيحين: ۳: ۱۵۱ و ج ۲، ص ۳۴۳، جهت آگاهي از ديگر مصادر حديث سفينة از طريق عامّه و خاصّه به كتاب «غاية المرام» سيد هاشم بحراني: ۳: ۱۳ ۲۴ رجوع شود.
[۲]: المراجعات، مراجعه ي شماره ي ۸؛ به نقل از الصواعق المحرقة، ص ۹۱، باب ۱۱، تفسير آيه ي هفتم.
❌کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#شيعه_و_پاسخ_به_چند_پرسش✨🍂🍂
#قسمت_سی
#تقيه به حكم #عقل واجب #است 🌸🔹🔹
يكي از تعاليم قرآن اين است كه، در مواردي كه جان و عِرض و مال يك فرد مسلمان در اثر اظهار عقيده به خطر خواهد افتاد ميتواند عقيده خود را كتمان كند. در اصطلاح شرعي به اين امر «تقيه» گفته ميشود. جواز تقيه، نه تنها مدرك شرعي دارد، بلكه عقل و خرد نيز بر درستي و لزوم آن در شرايط خاص گواهي ميدهد. چه، از يك طرف حفظ جان و مال و آبرو لازم است، و از طرف ديگر عمل بر وفق عقيده يك وظيفه ديني است. امّا در مواردي كه اظهار عقيده جان و مال و آبروي شخص را به خطر ميافكند و اين دو وظيفه عملا با هم تزاحم و اصطكاك مييابند، طبعاً حكم خرد آن است كه انسان وظيفه و تكليف مهمتر را بر ديگري مقدم بدارد. در حقيقت، تقيه سلاح ضعفا در مقابل اشخاص قدرتمند و بي رحم است، و پيداست كه اگر تهديدي در كار نباشد، انسان نه عقيده خويش را كتمان ميكند و نه برخلاف
اعتقاد خود عمل مينمايد.
قرآن در مورد عمار ياسر (و كساني كه اصولا در چنگ كافران گرفتار شده و به رغم ايمان استوار قلبي خويش، صورتاً براي تخلص آنان لفظ كفر را بر زبان جاري ميكنند) چنين ميفرمايد: (مَنْ كَفَرَ بِاللهِ مِنْ بَعْدِ إيمانِهِ إِلاّ مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنُّ بِاْلإيمانِ) (نحل: ۱۰۶): كسي كه پس از ايمان به خدا كفر ورزد (به سزاي عمل خود ميرسد) مگر كسي كه از روي ناچاري و اجبار اظهار كفر كند، ولي قلبش به ايمان، قرص و محكم باشد.
در آيه ديگر ميفرمايد: (لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللهِ في شَيْء إِلاّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاةً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللهُ نَفْسَهُ وَ إِلَي اللهِ الْمَصيرُ) (آل عمران: ۲۸): روا نيست مؤمنان كافران را به جاي مؤمنان وليّ خود گيرند، و هركس چنين كند پيوند خويش را با خداوند گسسته است؛ مگر اينكه خود را (براي ايمني از شر آنها) در حصن و حفاظِ تظاهر به قبول ولايتشان قرار دهيد. خداوند شما را از مخالفت با خويش بر حذر ميدارد و بازگشت همگان به سوي خدا است.
مفسران قرآن در شرح اين دو آيه، همگي اصل تقيه را اصلي مشروع دانسته اند. [۱] .
اصولا هركس مطالعه مختصري در تفسير قرآن و فقه اسلامي داشته باشد ميداند كه اصل تقيه از اصول اسلامي است و نمي توان آيات ياد شده در فوق و نيز عمل مؤمن آل فرعون و كتمان ايمان خويش و اظهار خلاف آن را (غافر: ۲۸) ناديده گرفت. و تقيه را به طور كلي منكر شد.
ضمناً در خور ذكر است كه هرچند آيات تقيه در مورد تقيه از كافران وارد شده، ولي ملاك آن، كه همان حفظ جان و عرض و مال مسلمين در شرايط خاص و ناگوار است، اختصاص به كافران ندارد، و اگر اظهار عقيده و يا عمل شخص بر وفق آن، نزديك فرد مسلمان نيز موجب خوف شخص بر جان و مال و عرض خويش باشد، تقيه در اين مورد حكم تقيه از كافر را خواهد داشت. اين سخني است كه ديگران نيز به آن تصريح كرده اند. رازي ميگويد: مذهب شافعي اين است كه هرگاه وضع مسلمانان در ميان خود همان حالتي را به خود گرفت كه مسلمانان در ميان كفّار (حربي) دارند، تقيه براي حفظ جان جايز است. همچنين تقيه منحصر به ضرر جاني نبوده و حتي ضرر مالي نيز مجوّز تقيه است؛ زيرا احترام مال مسلمان هم مانند احترام خون مسلمان است، و اگر كسي در راه آن كشته شود، شهيد ميباشد. [۱] ...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: تفسير طبري: ۳: ۱۵۳؛ تفسير رازي: ۸: ۱۱۳؛ تفسير نسفي، در حاشيه تفسير خازن: ۱: ۲۷۱؛ روح المعاني: ۳: ۱۲۱؛ مجمع البيان: ۳:... و ۱: ۴۳۰.
[۱]: تفسير رازي: ۸: ۱۳.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#شيعه_و_پاسخ_به_چند_پرسش✨🍂🍂
#قسمت_سی_و_یکم
#تقيه به حكم #عقل واجب #است 🌸🔹🔹
به عقيده شيعه، تقيه در شرايطي واجب، ولي در برخي شرايط
نيز حرام است، و انسان در آن شرايط نبايد به بهانه اينكه جان و مال وي به خطر ميافتد تقيه كند. گروهي تصور ميكنند كه شيعه مطلقاً تقيه را واجب ميداند، در حالي كه اين تصور غلط بوده و روش پيشوايان شيعه هرگز چنين نبوده است. زيرا آنان با در نظر گرفتن شرايط و رعايت مصالح و مفاسد، در هر زماني راهي خاص و مناسب را انتخاب ميكردند و لذا ميبينيم كه گاه تقيه نكرده و جان و مال خود را در راه اظهار عقيده فدا ميكردند.
اصولا پيشوايان معصوم شيعه غالباً به وسيله شمشير يا زهر جفاي دشمنان به شهادت رسيده اند، در حالي كه يقيناً اگر آنان به حاكمان عصر خويش چهره خوش نشان ميدادند، قدرتمندان حاكم چه بسا بزرگترين و عالي ترين مقامات را نيز در اختيار آنان مينهادند؛ ولي آنها خوب ميدانستند كه تقيه في المثل در برابر يزيد مايه نابودي دين و محو مذهب است.
در شرايط كنوني نيز براي رهبران ديني مسلمين دو نوع تكليف وجود دارد: در شرايطي راه تقيه را در پيش گيرند؛ و در شرايط ديگر، كه اساس دين در خطر است، جان به كف گرفته به استقبال مرگ روند.
در پايان يادآور ميشويم كه در تعليم و تبيين معارف و احكام ديني، تقيه موردي نخواهد داشت، كه مثلا دانشمندي كتابي را بر اساس تقيه بنويسد و عقايد انحرافي و خلاف را، به عنوان عقايد شيعه، در جامعه منتشر سازد! به همين جهت است كه ميبينيم در
طول تاريخ شيعه، هيچ گاه كتابي در زمينه عقايد و احكام بر اساس تقيه نوشته نشده است، بلكه علماي شيعه در سخت ترين شرايط نيز عقيده خويش را اظهار داشته اند. البته ممكن است در ميان آنان پيرامون اصل يا مسأله اي خاص اختلاف نظر وجود داشته باشد، ولي هرگز در طول تاريخ يك بار هم اتفاق نيفتاده كه دانشمندان شيعه رساله يا كتابي را به بهانه تقيه بر خلاف آرا و عقايد مسلّم اين مذهب بنويسند.
در اينجا، به كساني كه فهم و هضم تقيه براي آنان سنگين بوده و تحت تأثير تبليغات سوء دشمنان شيعه قرار دارند، اكيداً توصيه ميكنيم كه يك دوره تاريخ شيعه را در عهد امويان و عباسيان، و حتي عثمانيها در تركيه و شامات، مطالعه كنند تا بدانند كه اين گروه براي دفاع از عقيده و پيروي از اهل بيت (عليهم السلام) چه بهاي گزافي را پرداخته اند، چه قربانيهايي داده، و چه مصايب تلخي را تحمل كرده اند، تا آنجا كه حتي از خانه و كاشانه خود به كوهها پناه برده اند.
شيعيان، با وجود رعايت تقيه، چنين وضعي داشتند، حال اگر اين اصل را رعايت نمي كردند چه وضعي پيش ميآمد؟! و براستي آيا در آن صورت اثري از تشيع در جهان باقي ميماند؟!
اصولا بايد توجه داشت كه، اگر نكوهشي در تقيّه هست در اصل متوجه مسبّبان آن است. كساني مستوجب نكوهشند كه به جاي اجراي عدل و رأفت اسلامي، سخت ترين و كشنده ترين اختناقهاي سياسي و مذهبي را بر پيروان عترت نبوي (عليهم السلام) تحميل ميكردند و
در حال حاضر هم ميكنند نه كساني كه از روي ناچاري براي حفظ جان و مال و ناموس خويش به تقيه پناه ميبردند! و شگفت اينجاست كه برخي كسان، به جاي نكوهش مسبّبان تقيه يعني ظالمان، تقيه كنندگان، يعني مظلومان را نكوهش كرده و متهم به نفاق ميكنند! حال آنكه فاصله «نفاق» با «تقيه» از زمين تا آسمان است: منافق، كفر را در دل خويش پنهان كرده و در ظاهر ابراز ايمان ميكند، در حالي كه مسلمان در حال تقيه، قلبي لبريز از ايمان دارد و صرفاً به علت ترس از آزار طاقت فرساي ظالمان، اظهار خلاف مينمايد.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫